23 ژانویه 2017

مهراب قاسم خانی نوشت:

«پلاسکو سوخت و خیلى ها رو با خودش سوزوند. مردمى با این حجم از درد سلفى گرفتن. مردمى جمع شدن براى تماشا و امداد رسانى رو سخت کردن… ولى… این مردم نماینده فرهنگ ما نیستن. این تصویر جامعه اى نیست که توش زندگى میکنیم. این میزان از انعکاس و انتشار و تقبیح اعمال اینها، نشون میده که فرهنگ عمومى جامعه ما این نیست. چهل پنجاه تا عکس و چند صد نفر تماشاچى رو با هر نسبتى که ببینید نشون دهنده فقر فرهنگى چندین میلیون نفر نمیشه. منعکس کردن این بى فرهنگى خیلى کار خوبیه ولى نشونه خوبى هم هست. میتونیم امیدوار باشیم که جامعه اى داریم که نسبت به این اتفافات آگاهه و واکنش نشون میده. میتونیم به خودمون امیدوار باشیم. کافیه که در کنار اینها، میلیونها ابراز همدردى محترمانه رو هم ببینیم، صف هاى انتقال خون رو ببینیم، تصاویر ابراز همدردى هزاران نفر جلوى آتش نشانى هاى کل ایران رو هم ببینیم… نه واقعاً به این زشتى نیستیم. اجازه ندیم این زشتها روى قضاوتمون نسبت به خودمون تاثیر بذارن و کارى کنن که زیبایى هاى خودمون رو نبینیم… این که به خودمون فحش بدیم و خودمون رو مقصر بدونیم فقط باعث میشه مطالباتمون رو فراموش کنیم، بار مسئولیتى که باید روى دوش مقصران واقعى باشه رو سبک میکنیم. اجازه ندین این خشم جهت اشتباهى رو نشونه بگیره. جهتش رو به هر چى که باشه، رو به خودمون نباید باشه…”


21 ژانویه 2017
مرثیه تکراری

خیلی دوست دارم چیزی برای فاجعه پلاسکو بنویسم.
اما هر چی فکر میکنم میبینم برای اتفاق تکراری هر چی بنویسی باز هم تکراری خواهدبود .
کاش مسیر توقف این تکرار ها را پیدا میکردیم.
ما به شکلی احمقانه داریم به فریز شدن در فاجعه ها خو میکنیم.
من برای آتشنشان ها بسیار متاثر ومتاسفم.
اما حادثه دیدگان آتش نشانی را قهرمان نمیدانم بلکه آنها را قربانی ضعف ساختاری میدانم که با قهرمان نامیدن آنها این فاجعه توسعه نیافتگی وعدم تناسب ساختارهای ایمنی با نیازهای جامعه را پنهان میکند.

خیلی دوست دارم بنویسم اما چه بگویم که این مرثیه تکراری است.
سهیل رضایی
#پلاسکو


8 ژانویه 2017
نسل ِ طفلکی

ما را درست قضاوت کنید !

از نسلی متفاوت هستیم!. نسلی که دیگر تکرار نمی شود…
ما، هم بوی خزینه و اب انبار حمام های عمومی یادمان است و هم بعدِ گذر از دوران پسا توی جوب اب شنا کردن ، دوران ماساژ انسان در جکوزی را به چشم دیده ایم.. ما همانهایی هستیم که با ژیان دایی جان رفتیم سیزده بدر و چند سال بعد توی خیابانهای تهران ناباورانه و با دهانی باز ماشین بوگاتی را دیدیم! پس قدر ما را بدانید!
ما همانهایی هستیم که از بازی هفت سنگ و کوبیدن کف دست روی عکس ادامس فوتبالی گذشته ایم و به بازی { اساسی ان کریدیونیتی} هم پشت پا زدیم … ما نسلی هستیم که سینه جاهل های فیلمهای مسعود کیمیایی تا فرم فاق شلوار محمدرضا گلزار را پاییده ایم!. و از نعره های لوتی های توی فیلم فارسی تا صدای عشوه های پسران دخترنمای این سالهای سینمای ایران را شنیده ایم.

ما نسل عجیبی هستیم که دیروز با پول { سکه دوزاری } ارتباط تلفنی برقرار میکردیم و امروز { ناگهان } با تلفن همراه پول را جابجا میکنیم … ما استثنائیم … نسل قبل از ما اینچنین نبود! ونسل بعد از ما هم اینچنین نخواهد بود .. از داشتن ساعتی که با اثر گاز دندان روی مچ دست و کشیدن عقربه ان با خودکار بیک ایجاد می شد تا عینک گوگل راه طولانی بود که ما را یک شبه بردند!
نسل قبل از ما رفتند و اینهمه اتفاقات عجیب و غریب دنیای مدرن را ندیدند و نسل بعد از ما می ایند در حالی که به علت استفاده از رایانه در کلاس ها هیچ حسی نسبت به بوی دفترهای نو در اول مهر ندارند!
ما نسل خوبی بودیم! به خدا خیلی خوب بودیم اما در ازای اینهمه خوبی پر شدیم از پارادوکس!
بچه که بودیم دست به هر کاری نزدیم گفتند تو دیگر بزرگ شدی باید دل به دریا بزنی! و ما هنوز شنا کردن بلد نبودیم و بزرگ که شدیم دست به هر کاری زدیم گفتند نکن اینکار ها را تو هنوز بچه ای!
قدر ما را بدانید که در جهان دیگر چنین نسلی که هم جواد یساری را درک کرده باشد و هم جاستین را نخواهد امد!
به فریادمان برسید ما درون چالشی بسیار بزرگتر از چالش اب یخ گیر کرده ایم!…
ما در چالش بین معنی کلمات گرفتاریم! ما با مرام و لوتی و با معرفت بودیم و ناگهان دیدیم که باید برای به روز بودن “عجق “بود!
ما بچه های ” ماکار و اندیشه ” سر به کار بودیم و تابستانهایمان به میوه چینی از باغ های مردم و بیل زدن سر زمینی که از خودمان نبود گذشت و ناگهان تو ی چند تابستان بعد با تور سفر به تایلند مواجه شدیم!
.
ما نسلى هستیم از هر سه نسل…
نویسنده:ناشناس


از اینکار همیشه متنفر بودم که برم پشت یه مرد قایم شم تا برای خودم امنیت بخرم.
از وقتی عکس پروفایلم رو عوض کردم و برای اینکه کمتر موهام پیدا شه زوم کردم رو صورتم و طوری عکس رو بریدم که فقط گردی صورتم پیدا باشه و در نتیجه چشم و ابرو و لبها… تمام عکس رو پر کرد… روزی حداقل ۲۰ مورد درخواست دوستی داشتم و از طرف آقایون محترم!!! اولایل توجه نمی کردم ولی بعد توجه ام جلب شد که واسه چی این همه درخواست دوستی؟؟ نزدیک به ۲۰۰ مورد… دیگه حوصله ام سر رفته بود اوایل چک میکردم و اگه دوستای طرف همش خانوم بودن معلوم بود چکاره است و پاک میکردم درخواستش رو ولی بعد دیگه خسته شدم و همه رو تایید میکردم چون پروفایلم شخصی و مخصوص اعضا خانواده نیست.(این پروفایل بالای ۳۰۰۰ نفر عضو داره و طبیعی ه فک کنم از خوانندگان وبلاگ یا مربوط به وبلاگن و درخواستها روبی تحقیق تایید کنم)
از عکس دو نفره برای پروفایل متنفرم واسه همین گشتم یه عکسی پیدا کردم که حداقل معلوم باشه … بخدا من بی کَس و کار نیستم و معطل دوستی این آقایان به ظاهر محترم.(با داد خوانده شود)

۱۴۹۶۳۱۳۰_۱۰۱۵۴۶۳۳۲۲۸۳۷۳۸۳۴_۵۲۳۴۸۷۲۵۴۴۸۵۵۶۳۲۴۳۱_n


صحبتهای دکتر عظیمی، متخصص مغز و اعصاب و فلوشیپ ام اس، در مورد داروی جدید اکرلی زومب؛

همانطور که قبلا هم گفته شد نتایج مطالعات مربوط به داروی اکرلی زومب نشان از تاثیر عالی و قدرت بالای این دارو در کنترل بیماری داشت. این دارو هر شش ماه یک بار تزریق میشود و شاید بتوان گفت که قدرتی نزدیک به داروی تای سابری داشته باشد. نمونه مشابه این دارو ریتاکسی مب است.
اکرلی زومب تنها داروی ام اس است که هم بر نوع عود کننده بهبود یابنده و هم بر نوع پیشرونده ام اس اثر داشته است. مطالعات دارو تقریبا یکسال است که تمام شده و تقریبا همه کشورها منتظر تایید نهایی دارو توسط معتبرترین سازمان دارویی دنیا یعنی سازمان غذا و داروی امریکا یا همان FDA بودند و قرار بود نتیجه اواخر دسامبر یعنی همین روزها اعلام شود اما FDA چند روز قبل اعلام کرد که نیاز به بررسی بیشتر دارد و تاریخ اعلام نتیجه را سه ماه به تاخیر انداخت.
با ورود این دارو به بازار مطمئنا درمان ام اس تغییرات زیادی خواهد داشت و تزریق داروی موثر و فقط هر شش ماه کمک زیادی به بیماران خواهد کرد، البته لازم به ذکر است که بسیاری اعتقاد دارند که قدرت ریتاکسی مب مشابه این داروست که خوشبختانه فرم ایرانی داروی ریتاکسی مب در ایران به نام زیتاکس موجود است.( توجه داشته باشید که اکرلی زومب فعلا تا زمان تایید FDA در هیچ کشوری موجود نمی باشد)


سال ۲۰۱۶ هم تموم شد با همه خوبی ها و بدی هاش. افراد به شدت مهم و تاثیر گذار تو حرفه خودشون ،آدمهایی رو که اونها براشون الگو بودن و دنباله رو مَسلکشون گذاشتن و رفتند.

آدمهای مهم و تاثیر گذاری مثل (تا اونجاییکه حافظه ام یاری می کنه):

داوود رشیدی(بازیگر)

کیارستمی(کارگردان و فیلم ساز)

علی اصغر بیچاره(عکاس)

لئونارد کوهن (خواننده )

و همین آخرهای سال ۲۰۱۶ جورج مایکل و دنیا فنی زاده و پوران فرخزاد.

راستی فیدل کاسترو هم بوده که اسم خوبان نمی تونم روش بگذارم ولی بشدت تاثیر گذار بوده.

سر عزرائیل تو بردن و گلچین کردن خوبان و بهترینها تو کِسوت خودشون در سال ۲۰۱۶ حسابی شلوغ بوده.

دیگه کی و از قلم انداختم؟

 

روحشان شاد.


19 دسامبر 2016
ورزش

photo_2016-12-19_13-10-35

photo_2016-12-19_13-10-51

video_2016-12-19_13-11-15 video_2016-12-19_13-11-30

 

 

جلسه چهارم ورزش کردنم بود. گفت کف پاهات رو بهم بچسبون،منم کمک می کنم و فشار میارم به زانوهات تا پاهات از هم باز شن،اولش ممکنه زیاد باز نشه و درد داشته باشی ولی باید تحمل کنی… گفتم باشه،امتحان می کنیم. از شدت درد دلم می خواست جیغ بزنم ولی تحمل کردم.سه جلسه قبل کمک کرده بود به نرمتر شدن عضلاتم. .. این شد نتیجه اش،

کسی که سالها رو ویلچر نشسته می فهمه این مقدار باز شدن یعنی چی..

دست چپم که اصلن کار نمیکنه رو از آرنج شکوند و بعد چندبار نرمش دادن، روی دستم رو چسبوند به تخت…شاید شمایی که سالمی فکر کنی اینکه خیلی حرکت ساده ایی ه ولی امثال من می دونیم چه حرکت شاقیه برای یه عضله خشک شده و چه دردی تحمل می کنه عضله روی بازو… بیچاره صاحبش.

پ.ن تعریف از خود:وقتی عکس و فیلم ها رو دیدم فک کردم به به چه هیکل خوبی برای یه خانوم ۴۴ ساله و نشسته بر ویلچر…آفرین به رعایت کردنم در خوردن،خوب جواب داده.! Grin