همین الان جلسه فیزیوتراپیم تموم شد.
آقای فیزیوتراپ به شدت از عملکردم راضی بود.
امروز خودم از پله ها رفتم پایین بدون اینکه ایشون لازم باشه پاهام رو جابجا کنند و تو حیاط راه رفتم… هنوز برای بالا رفتن از پله ها مشکل دارم و خیلی سخته برام… شاید چون راه رفتن تو حیاط خسته ام می کنه و دیگه انرژیم خیلی کمه برای ادامه مسیر!!!.
امروز بدون کمک تونستم خودم غلت بزنم و این عالیه و….
خلاصه که روز خوب و شروع خوبتری بود.
امیدوارم وضعیت پاها و تعادلم هم مثل صدام، در اثر تمرین بهتر شه و راه بیفته.
پ.ن: کامنت دونی رادیو تا آپ بعدی باز خواهد بود.
لینک حجم اصلی بدون فیلتر- 53 MB
حجم اصلی در Dropbox
لینک کم حجم شده بدون فیلترmp3- 13 MB –
لینک کم حجم شده بدون فیلترwma-8.5 MB-
Dropbox
پ.ن: لازم به ذکره که این دومین تجربه کارگردانی رادیویی من ه… شد ربع قرن تجربه!!
نظر؟انتقاد؟پیشنهاد؟
ممنون از کمک همگی…یه دنیا سپاس
تو رو خدا دیگه نگید…گریه ام گرفت از این همه امکاناتی که از قبیل من،دریغ شده.
و فقط بعد هر مشکل خواسته و ناخواسته ایی که برات پیش میاد…جامعه با دیده تحقیر بهت میگه “برو بمیر”.
از اواسط هفته پیش،حال بد من شروع شد و موج سینوسی کار خودش رو آغاز کرد.
بیشتر به جهت روحی بد بودم و همینم سبب میشد روحم نتونه جسمم رو یاری کنه و همه پیش رفتهام پس بزنه.
امروز صبح از ساعت 4 صبح که بلند شدم رفتم توالت اونم نه با ویلچر بلکه با واکر و به اتکا پاهای خودم… فهمیدم وقت رو آب اومدنه. هرچی زیر آب بودم با نفس حبس شده، دیگه بسه.
از ذوقم همون 4 صبح یه اس ام اس برای فیزیوتراپم زدم و خبر موفقیتم رو دادم… بعدش یهو به خودم اومدم و فک کردم نکنه موبایلش رو سکوت نباشه و کله سحری با خبر توالت رفتن من از خواب بیدارشه!!!!
پ.ن:یه سئوال دارم که ممنون میشم تو دونستنش کمکم کنید… می خوام بدونم تو کشورهای مختلفی که شما ساکن هستید چه امکانات یا تسهیلاتی برای افراد معلول و کم توان قائل میشن؟که جنبه قانونی داره.
سایت یا منبعی هم می تونید بهم معرفی کنید؟
دیشب نمی دونم خوابیدم؟… نخوابیدم؟
هروقت که خواستم پهلو به پهلو بشم، دیدم چشمامم رو الکی رو هم گذاشتم و خواب نیستم.
از لحاظ بدنی خسته بودم چون تمرینات سخت داشتم و آقای فیزیوتراپ پیشم بود ولی انگاری روحم خیال خوابیدن نداشت.
دیروز 7 تا پله جلو خونه رو باهم تمرین کردیم که ازش بالا و پایین برم و ایشون یادم می آورد که کدوم عضلات رو باید به خدمت بگیرم.
بعد پایین رفتن،چند دقیقه ایی تو حیاط بودیم و زیر نور آفتاب!! و چند قدمی هم با واکر راه رفتم.
بعدش موقع بالا اومدن از پله ها به مفهوم واقعی جون دادم ولی 5 تا پله رو با کمک ایشون تونستم بیام بالا.
الانم به زحمت و کندی ولی بالاجبار،دو دستی دارم تایپ می کنم تا شاید یکم دست چپم از رخوت و تنبلی خارج شه و بکار بیفته.
یه احساسی به تو دارم یه حس تازه و مبهم
یه جوری توی دنیامی که تنها با تو خوشحالم
یه احساسی به تو دارم شبیه عشق و بیخوابی
تو چشمات طرح خورشیده تو این شبای مردابی
…
یه جوری از تو سرشارم، این حس و باور کن
…
تو از دلتنگی دریا توی طوفان چی میدونی؟
وقتی آهنگ رو شنیدم،آچمز شدم… انگار تمام شعر سرودهای ناگفته دل من بود… تو این روزها.
احساس-نیما مسیحا
پ.ن: کامنت دونی پایین تا آپ برنامه بعدی بازه برای دریافت کامنت درباره برنامه.
چون همیشه نظر؟انتقاد؟پیشنهاد؟
برنامه این هفته شامل صحبت با خانوم بهاره رهنما و فواید گیاه خواری و قسمتهای جذاب دیگه است
&
لینکهای اصلی
لینک کم حجم شده
پ.ن: لازم به تذکره که برنامه قبلی یعنی23 اولین تجربه کارگردانی من بود و من و دوستم به کمک هم برنامه رو بستیم… از اونجایی که من خیلی خسته شدم از یک هفته درگیر بودن ،مجددا از بابا لنگ دراز( تهیه کننده محترم) خواهش کردم برنامه این هفته رو قبول زحمت کنند و ببندن.