هيچ وقت خودم خوراک گردن درست نکرده بودم جز يکبار. اونم وقتي که جاييکه کار ميکردم به مناسبتي گوشت بهمون داد و وقتي آوردم خونه ديدم گردن هم توش هست … مونده بودم مستاصل که چيکارش کنم؟ آخر سر يه باقالي پلو گذاشتم با گردن … اون موقع خيلي بهم مزه داد و به نظرم خوشمزه و لذيذ شد … بعدها که جدا شده بودم هربار دوستي دعوتم ميکرد خونشون و مي پرسيد چي ناهار برات درست کنم؟ مي گفتم اگه راه دستته خوراک گردن برام بذار و حسابي هم چرب و چيلي باشه با دارچين فراوون…:goon
ديگه الان که اصلاً نمي تونم سرپا وايستم و غذا درست کنم راستش رو بخواين از صرافت خوراک گردن هم رفتم … تا شد يکبار با اميد براي کاري رفتيم کرج و موقع ناهار شد گفت بيا ببرمت هشتگرد اونجا يه رستوران معروف هست به اسم پسرخاله اونجا ناهار مي خوريم ( اگه گذرتون افتاد حتما امتحان کنيد غذاهاش خيلي خوبه، به نسبت جاش منتظر قيمتهاي پايين نباشيد )… تو منو غذاش ديدم زده خوراک گردن، رفتم تو عالم سالهاي گذشته و به نيت قبل سفارشش دادم … جاتون خالي خوشمزه بود ولي خوب خيلي بزرگ و زياد بود اگه تو عکساي آخر اثري از استخوونهاش نمي بينيد بخاطر اينه که بقيه اش رو گذاشتم تو ظرف که ببرم خونه.:whistling
بعد از گرفتن عکسا با خودم گفتم صاحب رستوران ببينه من اينقدر دارم از غذاش عکس ميگيرم با خودش ميگه يا بيچاره تا حالا نخورده يا قراره ديگه نخوره عکس يادگاری ميگيره.ontknow
خيلي سالها پيش، شايد اون وقتي که دبيرستاني بودم … شبهاي تعطيلي مثل اين شبها جمع ميشديم خونه مادربزرگم و نوه ها ميزديم تو سر و کله همديگه.
مامان بزرگ خدا بيامرزم اعتقاد داشت توي اين روزا بخصوص عاشورا هيچ کاري نبايد کرد چون گناه داره.
حالا تصور کنيد جلو کسي که حتي غذا پختن و حموم رفتن رو تو اين روزا گناه ميدونه ما تخم جن ها مي شستيم به ورق بازي کردن و تخمه شکوندن … خوب چيکار ميشد کرد ما هم همون روزا رو داشتيم براي دور هم جمع شدن … فکر کنم همين کله خرابي نوه هاش هم خون به جيگرش کرد!!!.
يادمه يکي از همين روزا نشسته بودم پاي تلفن و به صحبتهاي اونور خط مي خنديدم، مادربزرگم در حاليکه ملبس به پيراهني سياه جلوم نشسته بود و در حاليکه فکّش رو تو دستهاش مي فشرد بهم نهيب زد ” نخند بچه، دهنت کج ميشه.”:angry
امروز جلوي آيينه داشتم صورتم رو در زوايا مختلف نگاه ميکردم که با حالتي متفکر رو به مامان کردم و گفتم:
” خدا بيامرز مادرجون طفلک هي گفت نخند دهنت کج ميشه ها … من گوش نکردم … نيگا راست راستي کج شده.”:confused
پيوست: يک سئوال مهم دارم اين عکسهای خوراکی که من ميذارم واقعاً بچه هايي که خارج کشور هستند و يا دسترسی به اين چيزها ندارن رو ناراحت می کنه؟اگه اينطوره تا الان رو معذرت می خوام و ديگه نميذارم و اگه نه که بازم عکس هست بذارم.:teeth
***********
آليوس جان سبب خير شدی مادر:love اين خبر رو هم لطفا بخونيد.
عمق فاجعه وقتی بيشتر ميشه که تو فرناز رو از نزديک می شناسی و می دونی اصلاً … زندان:surprise … چی بگم.
خدا بهشون و بهمون رحم کنه.raying
از وقتي که LP ( تست مايع نخاع ) انجام دادم تو اون نقطه ايي که سوزن تو کمرم فرو رفته يه حس غريبي دارم، درد نيست ولي يه جوريه … يعني کمرم رو تو اون نقطه حس مي کنم بخصوص صبحها که از خواب بلند ميشم .
هفته پيش که پيش دکتر بودم اين مشکل رو باهاش مطرح کردم گفت برات ايبوپروفن مي نويسم گفتم دکتر جان درد ندارم که … فقط يه جوريه … کمرم طبيعي نيست .
رو کرد به اميد و گفت تو مي فهمي منظورش چيه ؟ يعني که چي يه جوريه؟
روحش شاد:angel، ما يه فاميل نزديکي داشتيم که پزشک بود. ايشون مي گفتند تو دوره دانشجويي ما يه استاد داشتيم که بهمون مي گفت هر وقت بيماري اومد پيشتون و از امعا و احشا داخليش شکايت کرد و گفت حسش مي کنم بدونيد حتما يه مشکلي وجود داره چون در حالت عادي هيچ کدوم از اعضا داخلي بدن نبايد حس بشن … وقتي احساس مي کنيد قلب داريد حتماً قلبتون مشکلي پيدا کرده.
نمي دونم چرا وقتي به دکتر مي گم کمرم رو حس مي کنم … متوجه نشد منظورم چيه.:confused
از وقتي که LP ( تست مايع نخاع ) انجام دادم تو اون نقطه ايي که سوزن تو کمرم فرو رفته يه حس غريبي دارم، درد نيست ولي يه جوريه … يعني کمرم رو تو اون نقطه حس مي کنم بخصوص صبحها که از خواب بلند ميشم .
هفته پيش که پيش دکتر بودم اين مشکل رو باهاش مطرح کردم گفت برات ايبوپروفن مي نويسم گفتم دکتر جان درد ندارم که … فقط يه جوريه … کمرم طبيعي نيست .
رو کرد به اميد و گفت تو مي فهمي منظورش چيه ؟ يعني که چي يه جوريه؟
روحش شاد:angel، ما يه فاميل نزديکي داشتيم که پزشک بود. ايشون مي گفتند تو دوره دانشجويي ما يه استاد داشتيم که بهمون مي گفت هر وقت بيماري اومد پيشتون و از امعا و احشا داخليش شکايت کرد و گفت حسش مي کنم بدونيد حتما يه مشکلي وجود داره چون در حالت عادي هيچ کدوم از اعضا داخلي بدن نبايد حس بشن … وقتي احساس مي کنيد قلب داريد حتماً قلبتون مشکلي پيدا کرده.
نمي دونم چرا وقتي به دکتر مي گم کمرم رو حس مي کنم … متوجه نشد منظورم چيه.:confused
ancing
rooling
:hug
ontknow
ميدونيد چرا اينقدر به اين چيزای کرت و کثافت علاقه دارم؟:thinking چون بخاطر طبيعت سردش خوردنشون برام سمّه.:sick
ديروز ساعت 7 بعد از ظهر زنگ زده ميگه:
– سه سال پيش در چنين روز و ساعتی داشتي حساب کتاب مي کردي چه جوري راضيم کني تا خونه برسونمت نه؟…evil
– که راضيت کنم بله؟ … از خداتم بود بهت افتخار بدم برسونيم.:eyelash
– زنگ زدم اين روز فرخنده رو بهت تبريک بگم … خودمونيم خوب چيزي گيرت اومدا.:teeth
– :surprise…:nottalking…hbbbt
کلي حال ميکنم با اين اصطلاح ” خوب چيزي گيرت اومده ” وقتي مي خواد اوج باحالي چيزي رو بيان کنه اين اصطلاح رو بکار ميبره مثلاً با دوربينم ( که باز اهدايي خودشه!) داشتم امتحان ميکردم در حال حرکت چه جوري عکس ميگيره و کيفيت عکساش چطوريه؟ وقتي عکسام رو نشونش دادم گفت خيلي خوب شدن، خوشحالم خوب چيزي گيرت اومده!.:hug:love:kiss
ديروز ساعت 7 بعد از ظهر زنگ زده ميگه:
– سه سال پيش در چنين روز و ساعتی داشتي حساب کتاب مي کردي چه جوري راضيم کني تا خونه برسونمت نه؟…evil
– که راضيت کنم بله؟ … از خداتم بود بهت افتخار بدم برسونيم.:eyelash
– زنگ زدم اين روز فرخنده رو بهت تبريک بگم … خودمونيم خوب چيزي گيرت اومدا.:teeth
– :surprise…:nottalking…hbbbt
کلي حال ميکنم با اين اصطلاح ” خوب چيزي گيرت اومده ” وقتي مي خواد اوج باحالي چيزي رو بيان کنه اين اصطلاح رو بکار ميبره مثلاً با دوربينم ( که باز اهدايي خودشه!) داشتم امتحان ميکردم در حال حرکت چه جوري عکس ميگيره و کيفيت عکساش چطوريه؟ وقتي عکسام رو نشونش دادم گفت خيلي خوب شدن، خوشحالم خوب چيزي گيرت اومده!.:hug:love:kiss