سال ۹۶ هم داره تموم میشه.
نمیدونم بگم به سلامتی و شکر که هنوز زنده ایم یا نه.
بدترین اتفاقات زندگیم تو همین سال افتاد که خودش شاید شروع اتفاقات خوب زندگیم بوده… خلاصه نعمتی بود در لباس نقمت.
بدم نمیاد بمیرم چون آدمهای باحال و خوب زندگیم اون طرف خط منتظرم هستن و آدمهای با حالی مثل لئوناردو کوهن یا استیفن هاپکینز رو ملاقات می کنم البته اگه خط جدا سازی کشورها و ملتها اون دنیا مثل این دنیا وجود نداشته باشه.
نیمه پنجم از زندگیم رو تجربه کردم. الان که به ظاهرم تو آینه دقیق میشم.تارهای سفید بیشتری تو موهام می بینم که بعد عدد ۴۰ انگار خودشون رو به منصه ظهور گذاشتن. البته هنوز نمیشه در نگاه اول متوجه تارهای سپید موهام شد و هنوز هم تمام رنگ نکردمشون و همچنان بر این اعتقادم که با دیدن و داشتن سپیدی تارهای موهام حال می کنم و قصد پنهان کردنشون رو ندارم.
عوضش موهای ابروم بسیار سفید شده،بی اغراق ۷۰% سپیده و اگه رنگشون نکنم زنی با موهای سیاه و ابروهای سپید برجا می مونه.
از لحاظ سلامت و انرژی خیلی افت پیدا کردم و از بس روی ویلچر نشستم و همیشه پشتم تکیه گاه داشته،عضلات ستون فقراتم خیلی سست شده و بدون کمک و تکیه گاه نمی تونم بشینم.
هر هفته دو روز ورزش جدی دارم و راضیم برای همین تو سال جدید هم ادامه میدم.
همچنان هیچ داروی خاصی برای بیماریم مصرف نمی کنم و پیش میرم.
از تایپ فعلن خسته شدم ولی اگه چیزی یادم بیاد این نوشته همچنان ادامه دارد…
سلام ویولت جون
امیدوارم سال نو برات یه عالمه اتفاقات خوب به همراه داشته باشه و آدم های خوب و با حال دیگری رو باهات آشنا کنه
[پاسخ]
ممنونم و همچنین برای تو…بووووس
[پاسخ]
هنوز دنیا پر از آدم های باحاله ویولت جان!
عیدت مبارک باشه..
کاش امسال بیشتر بنویسی دختر خوب.
[پاسخ]
بووووس
[پاسخ]
ویولت چرا نمیای اینستا؟
[پاسخ]
هستم ولی فعال نیستم تو کانال تلگرامم فعالم
[پاسخ]
خدا رو شکر. نگرانت شده بودم
ویلی جون از مولکول.رها. خبر نداری؟
[پاسخ]
سلام خبر دارم دیگه فعالیت اینترنتی به شکل قبل نداره
[پاسخ]
سلام ویولت جان
قبلا در جایی نوشته بودی اسم ویولت را به خاطر داستانی انتخاب کردی که ….
من هم داستان Violette Nozière همان سال در همان مجله خوانده بودم و تاثیر عجیبی روی من گذاشت و بعد از اون هم همیشه احساس میکردم بهت نزدیک هستم ولی باورم نمیشد به سن و سالی باشی که همون موقع داستان را خوانده بشی ولی ظاهرا اشتباه میکردم ؟؟؟؟
[پاسخ]
سلام من یه پاورقی بود توی مچله زن روز قبل انقلاب که مامان نگه داشته بود و من وقتی با سواد شدم خوندمش… الانم کم سن و سال نیستم،ماشالله ۴۵ سالمه هاها
[پاسخ]