![](http://vili.special.ir/parsaimages/post_title_right.jpg)
(با پوزش به خاطر تأخیر)
نظر؟ انتقاد؟ پیشنهاد؟
در این برنامه میشنوید:
– گفتاری به مناسبت روز بزرگداشت حافظ
– درباره جشن مهرگان
– قصههای امیرعلی (این قسمت: قرعهکشی)
–خاطرات خاله جان در باب فرق بین واژه زن و خانم
– بزرگداشت استاد شفیعی کدکنی (م. سرشک)
– این هفته چه خبر؟
و…
موسیقیهای مورد استفاده در این برنامه:
– نغمه آغازین: قطعه Belle از آلبوم Saganak اثر Ahmet Koc
-آهنگی بنام “I Love The Way You Love Me” از گروه Boy zone
– ترانه «اخم و لبخند» به خوانندگی سینا حجازی
– ترانه «نکتهدان عشق» ساخته فؤاد حجازی و خوانندگی علیرضا عصار (بر اساس غزلی از حافظ)
– ترانه «قلقلک» به خوانندگی سینا شیخی
– قطعهای از آلبوم The Piano Brothers (درباره جشن مهرگان)
– تصنیف «سفرت بخیر» ساخته استاد مجید درخشانی و خوانندگی مهدی فلاح (یادنامه استاد شفیعی کدکنی)
– موسیقی پایانی: ترانه «حافظ عاشق است» از گروه O-HUM به خوانندگی شهرام شعرباف (به مناسبت روز حافظ)
لینکهایی برای دانلود:
– فولدر شامل لینکهای کمحجم و حجم اصلی برنامه در Mediafire – بدون فیلتر
(ف.ی.ل.ترشکن رو قطع کنید تا سرعت اینترنت بره بالا و بعد فایل رو دانلود کنید.)
– فولدر شامل لینکهای کمحجم و حجم اصلی برنامه در Trainbit – بدون فیلتر
(ف.ی.ل.ترشکن رو قطع کنید تا سرعت اینترنت بره بالا و بعد فایل رو دانلود کنید.)
آپلود فایل کم حجم در فضای وبلاگ 48_LQ
از ماشین پیاده میشه… آخرین لحظه انگشتان مرد قلاب میشه تو انگشتهای دستش…دستهای مرد رو به لبهاش نزدیک میکنه…بوی تند سیگار از لابلای انگشتان کلید شده مرد،می خوره تو دماغش…یه نفس عمیق میکشه…بوی مرد میریزه تو کامش،لبریزش میکنه…با فشار دستان مرد،هدایت میشه به آغوش مرد… امنیت و آرامش…سعی میکنه ذخیره کنه این حس خوب رو برای ساعات و لحظاتی که قراره بدون مردش بگذرونه…
.
.
وقتی تو تخت داره وول میزنه و وقایع رو مرور میکنه…جای یه حس،یه بو،یه رایحه،خالیه…بوی ادکلن،رایحه ایی که همیشه به نظرش کامل کننده یه مرد بود،حس کامل از وجود و داشتن یه مرد در آغوشش…ولی امشب فقط مرد بود و بوی طبیعی یک مرد که تداعی کننده یه مرد واقعی ه بدون عوامل و کاتالیزورهای خارجی.می خواستش…برای تمام لحظاتش نه فقط یه زمان خاص با اون بودن…پس کو تمام اون پیش تعریفها؟یعنی چی؟یعنی عاشق شده بود؟…یه عشق واقعی؟
امروز برای مامانم فایل برنامه رادیویی 44و45 رو گذاشتم…میگه چه آهنگهای قشنگی انتخاب کردی و چه با مسما هر کدوم به متن قبل یا بعدی که استفاده کردی می خوره…آفرین.
چون حیوان نجیبی کیف کردم از شنیدن این تعریف و تایید.
نظر؟انتقاد؟پیشنهاد؟
در این برنامه می شنوید:
-متنی در بزرگداشت “فریدون فروغی”
-داستانهای امیرعلی-بینایی سنجی
-بزرگداشت”سهراب سپهری”
-قسمت جدید ِ”این هفته چه خبر؟”
و…
قطعه حیدربابا اجرا شده توسط “بنفشه”
موسیقیهای مورد استفاده در این برنامه:
– نغمه آغازین: قطعه Sangria از آلبوم Serenata اثر Armik
– ترانه «راز دهر» از گروه Barang
– تکههای از دو ترانه «یار دبستانی» و «قریه من» به خوانندگی فریدون فروغی
– تکنوازی پیانو: اجرای ملودی ترانههای «نیاز» (نماز) و «غم تنهایی» فریدون فروغی (بزرگداشت او)
– قطعاتی از آلبوم «ابیات تنهایی»: شعرخوانی احمدرضا احمدی بر اساس سرودههای سهراب سپهری (یادنامه سهراب)
– ترانه «چه خواهد بودن» از آلبوم «شیراز چلساله» اثر گروه دنگشو (اخبار)
– قطعهای از موسیقی متن فیلم «شب واقعه» ساخته کارن همایونفر (گوسهچشمی به نوشته دیگران)
– قطعهای از آلبوم «برداشت» ساخته پیمان یزدانیان (یادی از زندهیاد عمران صلاحی)
– موسیقی پایانی: ترانه «خانه دوست» به خوانندگی محمود پاک نیت
لینکهایی برای دانلود:
–فولدر شامل لینکهای کمحجم و حجم اصلی برنامه در Mediafire-بدون فیلتر
ف.ی.ل.ترشکن رو قطع کنید تا سرعت اینترنت بره بالا و بعد فایل رو دانلود کنید
– فولدر شامل لینکهای کمحجم و حجم اصلی برنامه در Trainbitبدون فیلتر
ف.ی.ل.ترشکن رو قطع کنید تا سرعت اینترنت بره بالا و بعد فایل رو دانلود کنید
با خودم فکر می کنم یه شریک واقعی،یه دوست و یه همدم چه خصوصیاتی باید داشته باشه؟
در چه حالتی مجازه که اسم “عشق واقعی” رو یدک بکشه؟
اینکه لحظه به لحظه تشنه حضورش(صرف فیزیکی مد نظرم نیست) باشی،کافیه؟
اینکه با اطمینان تمام حرفهای مگویی که فقط اجازه میدی با خودت و تودلت تکرار یا مرورشون کنی،باهاش درمیون بذاری. یا چه میدونم بعدِ خودت فقط به اون اطمینان تام و کامل داشته باشی،چی؟کافیه؟
خصوصیاتی که در حالت عادی برات خط قرمز و مشمئز کننده باشه ولی در طرفت هست،نوش باشه و اصن مهم نباشه…مثلا چی؟…آهان،مثلا از آدم عرقو متنفر باشی ولی دیدن گوله گوله عرق ریختنش مشمئزت نکنه و حتی با کف دست عرق پیشونیش رو پاک کنی!!!
صبر و تحملت در مقابل این آدم بره بالا…راحت جلوش گریه کنی بدون اینکه نگران سواستفاده کردنش باشی..و راحت از گذشته حرف بزنی و حتی از اشتباهاتی که داشتی.
جواب نه و یا حتی مخالفتش با موضوعی رو از طرف اون راحت بشنوی و از کوره در نری و با خودت بگی حتما دلیل محکم و قانع کننده ایی برای مخالفتش داره…در عین حال که استقلال فکریت رو حفظ کنی و حرف حرف اون نباشه.
و در یک کلام بپذیریش همونطوری که هست نه اونطوری که خودت می خوای و سعی نکنی تغییرش بدی.
کافیه؟