آغوش نمناک او

به شنیدن این موزیک و تجسم خنکی و رطوبت فضا و بوی نمک … تاریکی و پیچ های جاده احتیاج داشتم.
از شب آهنگها:

لطفا به آهنگ‌های این بخش وقتی‌ که فرصت کافی‌ دارید و میخواهید لذت ببرید و تمام حواستون به شنیدن موسیقی است، گوش بدید. وقتی‌ که در تخت خود قبل از یک چرت دلچسب ظهر‌گاهی‌ یا بعد یک عشقب.از.ی شبانگاهی هستید. هنگامی‌ که به یاد خاطرات گذشته یا در رویا‌های آینده به سر میبرید. پشت فرمان ماشین در یک جاده نم زده، یا شاید هم وقتی‌ که نیمه شب زیر نور شمع، گیلاسی شر.اب در دست دارید، اون زمان “آوای شر.اب” رو بشنوید … “

jesse Cook

لینک دانلود



جهت اطلاع

گرفتارم و دارم ميرم مسافرت.احتمالا هفته ديگه رو نيستم.لپ تاپم رو مي برم ولي نميدونم وقت بکنم وبلاگ رو به روز کنم يانه.
نگرانم نباشيد همه چيز خوب و آرومه:embaressed.



بهم میگه: چقدر امشب خوشگل شدی.
بی تامل میگم : من همیشه خوشگلم فقط دیدنش چشم بصیرت می خواد.:smug
مطمئنم الان خیلی هاتون فکر می کنید پیف پیف چه خودشیفته! ولی چرا وقتی به حقیقتی خودتم واقفی بخوای شکسته نفسی کنی و به اصطلاح بخوای تعارف کنی و بگی نه! چشماتون قشنگ می بینه….
من غیر عادیم یا تو نوعی؟



مطلب پنج شنبه بحث جدي رو بين طرفداران و مخالفان طرز فکر قفل و کليد! بوجود آورد و به جرات مي تونم بگم بيش از نيمي از کامنت گذاران موافق اين طرز فکر بودند و متاسفانه اين نمونه کوچکي از جامعه ماست.
توي جمعي بودم و نظر جالبي شنيدم، خانمي مي گفت يه ضرب المثل يا نظر بين رشتيها هست که مي گن يه زن خوب مثل قوري ه!!! پرسيدند چرا قوري؟ جواب داد چون هم تپل و گرده! هم سفيد! و هم گل قرمزي!!!!!
رشتيهاي عزيز شما هم همچين تشبيه ايي شنيديد؟



یک ایمیل
دختر: من تا حالا با 4 تا پسر رابطه جنسی داشتم و تو این کار رو با 8 تا دختر انجام دادی. اما الان همه به من میگن فاهشه(مخصوصا غلط دیکته دارم) و به تو میگن مرد واقعی! دلیلش چیه؟
پسر: خیلی ساده! وقتی یک قفل با تعداد زیادی کلید باز بشه، یک قفل بد محسوب میشه. اما وقتی یک کلید قفلهای زیادی رو باز کنه، اونوقت بهش میگن شاه کلید
ویولت:درست میگه؟نظر شما چیه؟



تو پارک رو نيمکت نشستم تا بچه ها يي که رفتن براي خريد چايي برگردند.
از هوا لذت مي برم ، خنک و ملسه. سعي مي کنم دقتم رو روي آدمهاي اطرافم بالاتر ببرم.
تنهام. سعي مي کنم از روي ويلچر بلند شم و بشينم روي نيمکت روبروم. ميدونم تنهام و تصميم خطرناکي گرفتم چون اگه زانوهام ياري نکنه، پخش زمين مي شم بدون اينکه کمکي اون اطراف باشه. غدّيم تصميم ميگيره کار رو انجام بده…
وقتي بچه ها برمي گردن با تعجب مي پرسن، خودت تنهايي جابجا شدي؟ با افتخار ميگم آره.
دو تا پيرمرد دارن دور حوض پارک قدم رو ميرن.
دوستم ميگه، اون آقاه رو مي بيني ! يک صدايي داره. ما که رفته بوديم چايي بگيريم اون بالا داشت مي خوند.
ميگم من که نشنيدم. بگيد اگه ميشه براي من هم بخونه! دوستم ميگه من روم نميشه. اجازه نميدم بقيه حرفش رو بزنه خودم ميگم
– سلام آقايون، خسته نباشيد. شنيدم شما صداي خيلي خوبي داريد. دوستهام اون بالا شنيده بودند ولي من نمي تونستم بيام. ميشه براي من هم بخونيد؟
– دخترم! من ظهر ترشي خوردم تازه خاک هم تو گلوم رفته صدام در نمياد…
– باشه، هرجوري باشه قبوله و قشنگه.
– من و اينجوري نگاه نکن که سر و حالم من 86 سالمه …
– ماشالله… بفرماييد بشينيد، صندلي من هست….
شروع ميکنه و چهچه ميزنه و انصافا عجب صدايي داره.
دختر و پسري دارن قدم ميزنن. متوقف مي شن و ميشينن نيمکت بغلي.
بعد خوندن، چونه پير مرد گرم ميشه و از خودش ميگه و خانومش که 15 سال ازش کوچکتره و سبزي مي خره و ميده به اين ارتشي باز نشسته که پاک کنه!!! اينقدر خوش صحبته و ضرب المثل و جکهاي با نمک تعريف ميکنه که هممون از خنده ريسه ميريم.
پسري که کنارمون نشسته مي گه حاج آقا!! من چند ماه پيش هم شما رو تو پارک ديده بودم. خدا بد نده، چرا ويلچر؟
قبل اينکه آقاهه جواب بده ميگم مال ايشون نيست مال من ه…
و نگاه مبهوت ديگران.

Picture%20002.jpg



آهنگ جدید رضا یزدانی رو دانلود می کنم. امید دارم با گوش دادنش کمی از اضطراب عجین شده با لحظه هام کاسته شه…
به دوستی اس ام اس میزنم که اگه هستی بیا رو خط. فکر می کنم باید با کسی هم حرف بزنم هم نزنم!… جوابی نمیده.
آهنگهای شش و هشت میذارم که به فکر نبرتم و الکی خوش بشم … نمیشه.
بده همیشه گوش شنوای دیگران باشی ولی خودت در موقع لزوم نخوای با کسی حرف بزنی…
میدونم تو مرحله گذرم و گذر با همه ترسها و ریسک هاش اومده سراغم.
میدونم امشب هم خوابم نمیبره درست مثل سه شب قبل ترش.
تو این هیرو ویری مهمونی هم دعوتم.