عرقو

من از مردی که زیاد عرق می کنه تا اونجاییکه حتی عرقش میچکه:sick متنفرم.
ظاهرا به لاغری و چاقی طرف هم خیلی بستگی نداره. عرقو عرقو ه.:nottalking
زن هم میشه اینجوری باشه؟



سلام! دوست خوبم

با لذت به بستني ام گاز ميزنم.
ياد چند ساعت قبل و مکالمه ام با مرجان مي افتم.
بهش مي گم، نمي دونم چم شده، حوصله هيچکاري ندارم. سه شنبه دعوتم جايي ولي تصميم گرفتم نرم!! حتي فکر مي کنم کنسرت رضا يزداني رو هم نرم.
ميگه بي خود ميکني اينجوري فکر کني. روز جمعه شده خودم ميام دنبالت مي برمت و صبر مي کنم تا بياي بيرون…
يکي ديگه از بچه ها اس ام اس زده، بيام دنبالت ببرمت پارک؟ ميگم نه جون هرکي دوست داري! استراحت کنم برام بهتره. مي گه تو لازم نيست اصلا تکون بخوري همه کاراترو خودم مي کنم …
بي حوصله ميل بکسم رو باز مي کنم. ايميلش توجه ام رو جلب مي کنه با سابجکت” just for vili ” توجه ام جلب ميشه. بازش مي کنم. يه موزيک ه که با من تقسيمش کرده. يه دوست از اونور دنيا. آمريکا. يه دنيا خوشحالم ميکنه که به يادمه حتي به اندازه لذت گوش سپردن به يه آهنگ.
يه ايميل خصوصي ديگه دارم. نوشته برام:
” سلام ويولت گرامي و عزيز
اميدوارم که حالت خوب باشد و حال اقاجونت و آقاتون ومامانت خوب باشه
هفته اينده دوست من که بديدن من امده است به ايران بر ميگردد ومشکلي واسه اوردن سفارشات تو ندارد بنابراين خواهش ميکنم که بجز اون چکمه ها که الان فصل آنها نيست ليست سفارشات خودت را بفرست که اگر جوابت ” خيلي ممنون ” و ” هيچي ” باشد به جرم کم لطفي و احتکار اعتبار دوستي چند هفته جريمه اي بايکوتي خواهي شد
قربانت”

دنياي خوشحالي ديگه. خنده ام ميگيره از تهديدش. دستم ميلرزه براي ريپلاي سريع که بنويسم “خيلي ممنون،هيچي” …
چقدر خوبه دوستايي داري که دوستت دارن تو جاي جاي دنيا و براشون مهمي و وقتي انرژيت به صفر رسيده پرت مي کنن از اين همه محبت.
ياد آقاهه مي افتم وقتي پرسيد شما چند تا دوست داريد؟ 10 يا 15 تا ميشه؟ و خنده شيطنت آميز رد و بدل شده بين من و نقشي و پوزخند در پي اش…………..

لینک دانلود
لینک دانلود با کیفیت خوب



1-ديروز پيش دوستي بودم که وبلاگ رو هم مي خونه و از قضيه تاپ مذکور مطلع ه!!!.
اون روزي که چشمم به تاپ ه افتاد و نخريدمش، جاش يه شلوار جين برداشتم که قابليت هاي خوبي براي من داشت و مهمترينش کش بالاي کمرش بود جاي دگمه و زيپ و اين قابليت رو داشت که توي دستشويي سريع بکشيش پايين! از طرف ديگه خوشگل و خوش تن ه. خودش هم جنسش کشي ه واسه همين چسب بدن واي مي ايسته.
دوستم مي گفت بيا برو تاپ ه رو بخر( رنگش آبي بنتونيه) با شلوار جين جديدت بپوش يه مهموني 10 نفره مي گيريم باهاش قر بده!! حالش رو ببر…
فعلا که ديگه به خريد جديد اونم از نوع لباس فکر نمي کنم به نظرم از سرم افتاد.
باشه مهشيد جون گذرم اونطرفي افتاد يه عکس مي گيرم برات مي فرستم.
2- ملاقات با آقايي داشتم که تو کار فرادرماني هستند.
وقتي نشست روبروم بهم گفت، يه سئوالي داشتم. شما اين همه انرژي مثبت و خوش دل بودن رو از کجا مياريد؟
بعضي ها تمام مدت دارند مي خندن ولي وقتي دقيق مي شي مي بيني يه غم عميق پس چهره شون هست ولي شما نه. مثبت و مثبت
داشت حرف ميزد يهو حرفش رو قطع کرد گفت ببخشيد رشته افکار از دستم خارج شد… خنديدم و گفتم من دارم کنترلتون مي کنم!! بخاطر قدرت فکر من ه….



چون می خواستم این جوابم بهت رو همه بخونن یه پست مجزاش کردم وگرنه واضح و مبرهنه که اصن ارزش جوابگویی هم نداری
کامنت اولی که گذاشتی مضمونش این بود:
“لابد تو هم زال نگون بختي هستي كه رخساره سيه الودت تو را به دام اورده.
لب را تر كن لبي بر باده تا شايد وجه ناهمگونت را در يابي.
باده توفيقت به سيمرغ اي زين به پشت.
سانسور نكن جرات انتقاد داشته باش
اصولا چیزی که توهین توش نباشه حذف نمی کنم حالا که خودت هم اصرار داشتی که جرات انتقاد داشته باشم!!!!!!!!!!! هرچند که از همون اولین کامنت هم معلوم بود ذهنت بیماره و اصن سواد انتقاد کردن نداری ولی خواستم محبت داشته باشم و بهت وقت بدم که با توهم خودت خوش باشی که مثلا انتقاد کردی و پابلیش شده.
کامنت دومت این بود که زیرش جواب گذاشتم:
من میخوابم به شرطی که تو هم بیائی
___________________________
میل ندارم چون وجودت بوی گند میده غیر قابل تحمل ه
حتی نتونستی به کامنت دوم نرسیده، خودت رو کنترل کنی و نشون ندی فقط یه بیمار جن سی و روانی هستی که ولند تو وبلاگها.
کامنت سوم نوشتی:
نه اتفاقا خیلی هم خوشگل و خوش تیپ و خوش هیکل و خوش بو هستم.
همون چیزی هستم که تو میپسندی.
من عاشق زنهای سبک مغزی مثل توام.
نمیدونم چرا ولی احساس میکنم تو فکر میکنی تو دنیا به اون چیزی که لیاقت داشتی نرسیدی برای همین عقده ای شدی.
خب مهم نیست این چند وقت هم تحمل کن دیگه راحت میشی.
دیگه این و پابلیش نکردم. چون ماهیتت معلوم شد که قصدت انتقاد نیست و تخریبه مثل خیلی های دیگه که ادعا دارند ولی اینکاره نیستند و فقط می نویسند به امید یک کم توجه حتی اگه این توجه شنیدن کلمه “ خفه شو ” باشه.



خوبم و فقط باید یکم استراحت کنم.
این چندروز بیشتر از ظرفیتم از خودم کار کشیدم.
باز دوباره یه چیزی دیدم که بدجوری به دلم نشسته ولی خیلی گرونه. یه تاپ مهمونی( یعنی روش کار شده) که قیمتش 70 هزار تومن بود. می دونم خیلی گرونه شاید فقط به این خاطر که مارک داره. دوستم می گه دوست داری بخرش نذار چشمت دنبالش بمونه. ولی هنوز که نتونستم خودم رو راضی به اینکار کنم. فکر کنم چند روز بگذره یادم بره.
وقتی اروپا بودم و می خواستم خرید کنم همش مشغول تبدیل یورو به ریال بوم که ببینم می ارزه یا نه؟ حالا اینجا هم همش دارم ریال رو به یورو تبدیل می کنم که ببینم مثلا اگه این تاپه اونجا بود چه قیمتی داشت و اصن می ارزید یا نه؟



یک ایمیل وارده:
مارها قورباغه ها را می خوردند و قورباغه ها غمگين بودند
قورباغه ها به لك لك ها شكايت كردند
لك لك ها مارها را خوردند و قورباغه ها شادمان شدند
لك لك ها گرسنه ماندند و شروع كردند به خوردن قورباغه ها
قورباغه ها دچار اختلاف ديدگاه شدند
عده ای از آنها با لك لك ها كنار آمدند و عده ای ديگر خواهان باز گشت مارها شدند
مارها باز گشتند و همپای لك لك ها شروع به خوردن قورباغه ها كردند
حالا ديگر قورباغه ها متقاعد شده اند كه برای خورده شدن به دنيا می آيند
تنها يك مشكل برای آنها حل نشده باقی مانده است
اينكه نمی دانند توسط دوستانشان خورده می شوند يا دشمنانشان!



دستام تقریبا کار نمی کنه.انگشتام حتی توان کلیک کردن روی موس رو هم نداره.
درست مبشه میدونم. اگه نشه هم یه راهی پیدا می کنم برای تطبیق شرایطم و انجام دادن کارها با این وضعیت جدید…نمی تونه شکستم بده،کور خونده.
کامنت دونی رو بستم چون نمی خوام چیزی در این مورد بخونم.