من و ام اس در سال 89

فکر مي کنم حالم بهتره، چه روحي چه جسمي. چرا؟
جسمي: اسپاسم حنجره ام نسبت به قبل خيلي کمتر شده و جز بعضي مواقع کمتر ميشه که صدام تغيير کنه يا کلا هنگ کنه و زور بزنم براي بيان کلمات.
چند روز پيش خودکار دستم گرفتم و ديدم انگشتام خيلي نرم تر شده و ديگه خطم ناخوانا نيست. با وجوديکه نزديک به دو سال ميشد که ديگه نمي تونستم درست بنويسم و اگه کسي ازم مي خواست چيزي رو يادداشت کنم براش، عذر مي خواستم.
وقتي از چند تا پله جلو خونه مي خوام برم پايين فقط کافيه يک نفر جلوم وايسته و مواظب باشه سقوط نکنم. ديگه احتياجي نيست به در و ديوار و شخص آويزون بشم تا يک پله رو رد کنم.
موقعي که روي تخت دراز مي کشم، سعي مي کنم پاهام رو ورزش بدم و زانوهام رو خم کنم و بعد تلاش، موفق ميشم.
احساسي: وقتي از بيرون ميام، کسي رو صدا نمي کنم که پيراهن و روسري رو برام آويزون کنه يا کفشهام رو بذاره توي جاکفشي، يواش يواش خودم همت و حوصله مي کنم و انجام ميدم.
پريروز بود که حوصله کردم و نشستم بغل کمد و وسايل توش رو مرتب کردم و کمي هم گردگيري کردم.
لباسهاي تميز و شسته شده ايي رو که مامان مياره توي اتاق، خودم جابجاشون ميکنم و منتظر کمک غير نمي مونم.
در کل از نشونه ها برمياد که بايد سال خوبي براي بيماريم باشه.



بابا اغراقه:goon