گرفتارم

درگیرجمع و جور کردن مدارک در خواستی سفارتم.
دوستی بهم گفت خیلی امید نداشته باشه شانس دادن ویزا 5 درصده. اصراری نیست دادن دادن.ندادن هم ندادن.
باز فیلرم کردن؟حالا که اینجوره. دیروز چه خبر بود؟فیلم ها نشون میده خیلی شلوغ بوده بیشتراز 13 ماه قبل.



تمام ناراحتی های من

تمام ناراحتيهاي اين چند وقتم به اين خاطر بود که به اصل حياتي ” چو فردا شود فکر فردا کنيم” بي اهميت بودم و مي خواستم تک و تنها با سرنوشت بجگنم و خودم تعيين کننده تقدير باشم.
خيلي مواقع اينکار رو کردم و موفق هم بودم و مي تونم ادعا کنم خودم تعيين کننده روند سرنوشتم بودم ولي تو مسئله ايي که يک طرف قضيه باهات همکاري نمي کنه و حاضر نيست ازت بگذره يا با چيزي که تو تصميم ميگيري حداقل تو اون زمان خاص، کنار بياد مجبوري بي خيال شي. حداقل براي مدتي.
وقتي همه چيز به قوت خودش باقيه. ديدارها. اس ام اس ها. تلفنها. ابراز عشقها… بايد تمام اين ناراحتيها و اخم و گريه کردنهات رو بذاري به حساب يه شوک. شوکي که براي يک رابطه 6 ساله که خودش يک عمره لازم بوده تا غبار عادت و زنگار تکرار از روش زودوده بشه.



عيد غدير خم بر تمامي معتقدان و سيد و سادات عزيز، من جمله خودم مبارک.
حرفي که من با آقاي مشکلدار پست قبل داشتم اينکه دوست من، مواظب باش دختري رو به همسري نگيري که اعتقاداتش مثل مشروب نخوردن و گوشت حلال مصرف کردن و… براساس جبر جامعه و فشار خانواده باشه نه لزوما انتخاب قلبي و اعتقادي خودش که اونوقتي که اين فشار و جبر از روش برداشته شه و توي محيط آزادي مثل کانادا قرار بگيره چه بسا که از اهلش مشروب خور تر بشه … براي همين من ازدواج و زن گرفتن از ايران رو اصلا توصيه نمي کنم و صلاح ميدونم فردي با اعتقادات کاملا آزاد رو از يک جامعه آزاد اختيار کني که آزادانه اعتقاداتش رو انتخاب کرده.



پيام خصوصی:سلام ويلي جونم.خوبی؟
من يه درخواستی ازت داشتم:من عضور يک ان جی او یی هستم که علاوه بر کلاسهای خودشناسی که برگزار می کنه کارهای خیریه هم انجام میده.قراره که چهارشنبه ۱۸ آذر از ساعت ۶-۹ شب توی سالن عطار در کاخ سعدآباد یه برنامه ایی به اسم جشن غدیر با حضور علیرضا عصار برگزار بشه و عواید اون جشن به نفع کودکانی که پدر و مادرشون سرطانی هستند باشه.
بلیطش هم ۲۰و۲۵و۳۰ هزار تومنه.
از اونجایی که من هویت مجازیم برام مهمه و نمی خوام که با دنیای حقیقیم یکی بشم نمیتونم این لینک این برنامه رو توی وبلاگم بذارم چون ممکنه که شناخته بشم.میخواستم ببینم برات تو امکان داره که این لینک رو اینجا بذاری و معرفی کنی این برنامه رو؟!
الان هم داریم توی پاساژهای تندیس و تیراژه و پایتخت بلیطهاش رو میفروشیم.
اگه امکانش هست و می تونی اگه این برنامه رو توی وبلاگت معرفی کنی ممنونت میشم.اگر نتونی هم فدای سرت.فقط بهم خبر بده.
اگه خواستی اینکار رو بکنی لطفا اسمی از من نیار.
این لینک اون موسسه هستش
http://taaly.ir/
ممنونت میشم دوستم.مواظب خودت باش:love
______________________________________
ويلی جان
يکی از دوستای قديمی من که در دانشگاه همکلاس بوديم و یک آقای همسن منه مدتيه به کانادا مهاجرت کرده. دو سه روز پيش ايميلی به من زد و مشکل زندگيش رو با من در ميون گذاشت. من سعی کردم راهنماييش کنم ولی راهنمايی من راضيش نکرد. ازش اجازه گرفتم که از تو بخوام که مشکلش رو در وبلاگت بنويسی شايد خواننده هات بتونن راهی جلوی پاش بذارن. اين خلاصه ای از ترجمه ايميلشه:
… تو مي دونی که من هنوز ازدواج نکردم. من هنوز “پسر” هستم. تا به حال جرعه ای الکل ننوشيدم و فقط گوشت “حلال” می خورم. حالا وضعيت اينه: من به راحتی نمی تونم همسر مناسبم رو پيدا کنم. من در اينجا به چند دختر ايرانی علاقه دارم ولی اونها ممکنه گاهی مشروب بخورن، ممکنه حلال بودن گوشت براشون مهم نباشه ، و يا نماز نخونن. اينهاست که تا به حال نذاشته که من به اونا نزديک بشم .
… لطفا به من بگو آيا من برای پيدا کردن همسر مناسب بايد شرايطم رو تعديل کنم؟ من نمی خوام خودم رو عوض کنم و منظورم فقط سختگیری کمتر در انتخابه.
مثلا من در آخرهفته گذشته با يک دختر خيلی خوبی آشنا شدم ولی چون چندبار در سال مشروب می خوره ايشون رو نپذيرفتم.
… راستش رو بخوای می خوام يکی در اين مورد کمکم کنه…



روز سرد و برفيه. وقتي از بيرون بر مي گردم تمام عضلاتم از زور سرما خشک شده.
مي چپم توي تخت و زير لحاف. لحاف رو مي کشم روي سرم تا از دم و بازدمم هواي زير لحاف گرم شه.
يه نفس عميق مي کشم. ريه هام پر ميشه از بوي عطر تنم که آميخته شده با بوي سيگار و داغ داغه … لذت مي برم.
اسپينو خان!!! سيگار ها رو تو کشيدي، من ماهي دودي شدم… ممنون از همراهي تو ورهاي عزيزم.
دوربيني که خريدم Canon SX1 قيمت پايه اش 550 هزار تومن بود با متعلقاتش مثل رم و فيلتر يووي شد 620 هزار تومن . هنوز باهاش کار نکردم. خيلي شوق و ذوق خريد تازه رو ندارم.



کامنت یکی از خوانندگان، هوشیار تر باشید:
امروز اتفاقی افتاد واسم که لازم ميدونم کمی هوشيارتر باشيم.
يه خانمی از تهران تماس گرفت با خونمون و گفت از ايران خودرو تماس ميگيره و ماشينمون از تو ليست واسه سهميه بندی بنزين انتخاب شده( که مثلا سهميه بيشتری بهش تعلق ميگيره) اما موضوع اينجاست که ماشين ما مال سايپا هست و…
اين خانم هيچ اطلاعاتی از ماشين ما نداشته و سعی ميکرده از دهن ما اطلاعات بگيره. و در نهايت هم ۳۷ هزار تومن پول ميخواسته که اسم مارو به ليست پذيرفتگان اين شرايط اضافه کنه.
مسخره زمانی هست که مامانم میگه ماشین به اسم منه ولی خانمه میگه نه باید با همسرتون صحبت کنیم و ایشون اجازه بدن! (نهایت تحریک احساسات زنانه)
فقط خواستم اگر صلاح میدونی يه تذکری به دوستان بدی که به خونواده ها يه ندايی بدن که حواسشون باشه.
من این موضوع رو با دختر داییم که تو ایران خودرو هست چک کردم اصلا همچین چیزی وجود نداره. و شماره رو به ۱۱۰ ایران خودرو هم گزارش دادیم. اما خوب تا زمان پیگیری ممکنه قربانی های زیادی داشته باشیم



امروز یه روز زمستونیِ قشنگ و مناسب برای شروع جدید و یادآوری کننده “زندگی هنوز ادامه داره…”
برای شروع، امروز میرم دوربین بخرم. بهتره شروع جدید برای قوی بودن با پرداختن به یکی از علائق بزرگم همراه باشه.
همینطور که خیلی بی دلیل لاغر شد اونم 9 کیلو. حالا هم خیلی بی دلیل بدون اینکه بخوام پرخوری کنم، وزنم داره میره بالا و تغییر سایز میدم. امروز خودم رو کشیدم شدم 51 کیلو یعنی در عرض یک یا دوماه 5 کیلو اضافه کردم.
ممنون از تمام همدلی هاتون… خوبم خیلی خوب.
آهنگ تکراریه
سعید مدرس

لینک دانلود