یک مقاله مفید

مقاله ایی در روز چهارشنبه 8 آذر تو روزنامه ایران به چاپ رسیده بود با عنوان ” ام اس پایان زندگی نیست”.
مقاله جالبی بود که اون رو اینجا میذارم.
بيمارى «ام.اس» از بيمارى هاى شايع سيستم عصبى مركزى است كه بيشتر افراد جوان و ميانسال را گرفتار مى كند.بر اثر آن سيستم هاى عصبى مغز براى دفاع از خود تحليل مى رود وآسيب مى بيند.
علت اصلى اين بيمارى نسبتاً ناشناخته، هنوز مشخص نيست، اما متخصصين مغز و اعصاب معتقدند كه «محيط»، «ژنتيك» و «ايمنولوژى» پائين بدن در بروز اين بيمارى بى تأثير نيست و محيط «گرم»، «مرطوب»، «استرس» و «آلودگى صوتى» در تشديد آن دخيل است.
ميانگين سن ابتلا به اين بيمارى ۳۰ سال است و در زنان سه برابر بيشتر از مردان ديده مى شود.
علائم و عوارض اين بيمارى در افراد با يكديگر متفاوت است، بعضى افراد بر اثر اين بيمارى دچار حملات قلبى و تشديد ناگهانى به شكل كامل و نسبى مى شوند و بعد از مدتى بهبود مى يابند.برخى افراد تنها يك يا دو حمله در طول عمر خود دارند و بعضى ديگر تاآخر عمر درگير حملاتى هستند كه هيچگاه تسكين نمى يابد.
اما آنچه مهم است، اين كه بنابه اظهار متخصصان؛ «ام.اس» پايان زندگى براى اين افراد نيست، و اين بيمارى چون ديگر بيمارى ها براى كنترل داراى راهكار است كه نيازمند همكارى بيمار و اطرافيان اوست.
دكتر«پيتر ريخمن» عضو انجمن ام.اس كشور آلمان كه براى شركت در سومين كنگره بين المللى ام.اس به اصفهان سفر كرده در اين باره گفت: شايد علت بروز اين بيمارى ناشناخته است اما راه درمان و كنترل آن وجود دارد.
وى تصريح كرد: نخستين نكته براى درمان اين بيمارى اين است كه فرد بپذيرد مبتلا به اين بيمارى است.
از سوى ديگر اين بيماران بايد بپذيرند توصيه استفاده ازامكانات و تجهيزات حمايتى، دليلى بر پيشرفت بيمارى و پايان زندگى نيست.
وى با اشاره به اين كه بسيارى از بيماران نسبت به توصيه هاى پزشكان بى توجهند، گفت : از جمله وسايلى كه به برخى بيماران توصيه مى شود، عصا است، اما آنان با دريافت اين توصيه احساس مى كنند دربرابربيمارى تسليم شده اند.

اين متخصص آلمانى تصريح كرد: استفاده از اين وسايل حتى ويلچر، به معناى پيشرفت بيمارى نيست، بلكه نوعى سازش و پيشگيرى از بروز ديگر حوادث مانند افتادن روى زمين و شكستگى است ضمن اينكه به فرد امكان مى دهد از انرژى خود بهتر استفاده كند.
ريخمن، تأكيد كرد : اين بيمارى، بايد در اجتماع بخصوص خانه و محل كار شناخته شده و تعريف شود تا براى رفاه بيماران اقداماتى صورت گيرد.
استفاده از دستگيره در آشپزخانه و دستشويى، قرار دادن اتاق كار و كلاس درس در طبقه همكف و چينش مناسب وسايل خانه و ادارات براى به حداقل رساندن نياز به حركت، از جمله مواردى است كه بايد رعايت شود. وى بااشاره به اينكه اين بيمارى در زنان بيشتر است، گفت:درتمام دنيا،زنان حتى ازسوى همسران خوددرهنگام بيمارى حمايت نمى شوند،بنابراين توصيه مى شود بهترين شرايط براى فعاليت بانوان بخصوص درآشپزخانه با چيدن مناسب وسايل مطابق ميل بيمار ايجاد شود.
وى افزود : از به كار بردن الفاظ زننده كه باعث تزلزل روحى و فعاليت اين بيماران مى شود بايد خوددارى كرد، چرا كه در اين صورت نخستين اشخاص متضرر، افراد سالم در خانه و محيط كار هستند.
دكتر «اميد زمانى» عضو انجمن ام .اس آمريكا نيز تصريح كرد: نخستين كمك بيماران به خودشان اين است كه بپذيرند مبتلا به اين بيمارى هستند اما اين بيمارى پايان زندگى نيست.
آنان بايد براى بهبود و كنترل بيمارى خود توصيه هاى پزشك را انجام دهند، نه اين كه براى اثبات بيمار نبودن شان دست به اقدامهاى خودسرانه بزنند.:waiting (منو ميگه ها:tounge)
وى با اشاره به اين كه اين بى توجهى ها به نوعى مانع از درمان بيماران مى شود، افزود : بسيارى از مبتلايان به اين بيمارى در كنترل مثانه با مشكل روبرو و دچار تكررادرارمى شوند، كه به اين دليل خودسرانه از نوشيدن مايعات خوددارى مى كنند.
اين مسأله براى سلامتى آنان خطرناك است، چرا كه كليه براى انجام فعاليت و وظيفه خود به روزى دو ليتر آب نياز دارد.
نگه داشتن ادرار زمينه رابراى عفونت فراهم و مشكلات بيماران ام .اس را بيشتر مى كند به طورى كه اين بيمارى عملكرد روده ها را در كنترل خود در مى آورد و در نتيجه بيماران ام.اس بيش از ديگران دچار «يبوست»مى شوند.
زمانى، گفت : ورزش،بخصوص «پياده روى ساده» براى اين افراد مفيد است چون ورزش براى ضربان قلب وجريان خون اين بيماران نقش منظمى را ايفامى كند.
دكتر «جمشيد لطفى» رئيس انجمن ام.اس ايران نيز گفت : از جمله مشكلاتى كه از سوى اين افراد و جامعه كمتر به آن توجه و درك شده است، خستگى است كه بايدبرنامه ريزى آنها به نوعى باشدكه درهركارى كمترين انرژى را استفاده كنند.
وى افزود :اين بيماران از ترس، اصرار برانجام كارهاى سنگين دارند كه با اين كارها بخصوص مردان مى خواهند ثابت كنند بيمار نيستند و همچنان مى توانند كارهاى سنگين را به شكل مطلوب انجام دهند.
بسيارى بر اين باورند كه مبتلايان به اين بيمارى بخصوص بانوان نمى توانند ازدواج كنند در حالى كه آنان همانند ديگر افراد مى توانند ازدواج كنند.:teeth
وى تأكيد كرد : يكى از دلايل بروز اين بيمارى ژنتيكى است و بنابر اين خانواده ها بايد از ازدوج هاى فاميلى پرهيز كنند.
لطفى، گفت : تارى ديد يك يا دوچشم، دو بينى، گزگز شدن دست و پا، لرزش و عدم تعادل دراندام ها، اختلالات حسى،سرگيجه و خستگى مستمر كه به مدت ۱۰ روز به طول انجامد از علائم بالينى اين بيمارى است.
وى افزود : افراد با مشاهده اين علائم بايد به پزشك مراجعه كنند تا با دستگاههاى پيشرفته از جمله MRI، از آنها تست شود و در صورت تأييد زير نظر پزشك درمان شوند .
وى با اشاره به اين كه «حرارت بالا»، «بى خوابى» و «گرماى زياد» از علل پيشرفت اين بيمارى است،گفت: دراغلب بيماران نشانه هاى اوليه فروكش و بعد از مدتى به شكل شديدتر مانند سردرد و تشنج بروز مى كند.
رئيس انجمن ام.اس ايران افزود : چون اين افراد دچار تضادهاى روحى و روانى مى شوند، نيازاست كه اول خودشان خانواده و محيط ادارى را در ابتلا به اين بيمارى آگاه كنند تا درصورت بروز حادثه بتوانند اقدامهاى بالينى بيمار از جمله مهيا كردن محيط آرام و خنك، ويك طرف خواباندن تارساندن به اورژانس را انجام دهند.
لطفى با اعلام اين كه ۴۰هزار ايرانى مبتلا به بيمارى ام.اس در كشور شناخته شده اند گفت: از بيماران و ديگر قشرها درخواست مى شود باعضو شدن در انجمن ام.اس علاوه بر تبادل نظر و ارتقاى آگاهى شان شرايط را براى كسب تجارب جهت بهبودى و رد و بدل اطلاعات بين خودشان و دستيابى به دوستان بيشتر فراهم كنند.



بيمه بدردنخور

هفتاد هزار تومان خرج يه نصفه روز بيمارستان رفتنم شد و بيمه بابت هزينه اين مبلغ 7700 تومن بهم پرداخت کرد.!!!!!!!!!
بعد ميگن چرا مردم به راههاي بد بد و کلاه برداري کشيده ميشن چرا زنها و دخترها با يک لبخند هرزه سر چهار راهها وايستادن؟ و اين مسئله اينقدر زياده که ديگه اينکاره رو از غير اون نميشه تشخيص داد و چرا مردها و پسرها همش مترصد اينن که سر يکي ديگه رو کلاه بذارن و پول بي زبون يه بنده خداي ديگه رو بکشن بالا؟
من ده ساله که سابقه پرداخت بيمه دارم و از لحاظ قانون هم سرپرست خانوارم پس پولي از غيب به دادم نميرسه و مسئوليتم فقط و فقط گردن خودمه، قبل از بيماريم هم شروع به پرداخت بيمه کردم پس هيچ بهانه ايي بهم وارد نيست… وقتي در برابر هفتاد هزار تومني که خرج کردم 7700 تومن ميذارن کف دستم به نظر يه عقل سليم براي جبران اين مابه التفاوت يه آدم با عقل سالم و بدن غير سالم چيکار مي تونه انجام بده؟
براي هزينه ام آر آي هيچي بهم پرداخت نکردن چون دليلشون اين بود که ما مراکز طرف قرارداد با بيمه براي انجام اينکار زياد داريم … خوب فرمايش متين بود و جاي بحث هم نداشت چون خودم خواستم که جاي خصوصي برم ولي مگه ميشه دکتر متخصص طرف قرارداد با بيمه اونم براي يک بيماري خاص پيدا کرد؟ خوب مسلماً دکتر من هم با بيمارستان خودش کار ميکنه و منم واسه يک همچين کار حساسي (دستکاري نخاع) حاضر نبودم خودم رو بسپارم دست کارآموزان اين رشته و مثلاً برم بيمارستانهاي آموزشي… پس بهتر نبود لااقل به ازاء اين همه سال سابقه پرداخت بيمه لااقل نصفه هزينه انجام شده رو بهم مي دادن و من مابه التفاوت انتخابم رو بين بيمارستان خصوصي و دولتي رو مي پرداختم؟:thinking



هفتاد هزار تومان خرج يه نصفه روز بيمارستان رفتنم شد و بيمه بابت هزينه اين مبلغ 7700 تومن بهم پرداخت کرد.!!!!!!!!!
بعد ميگن چرا مردم به راههاي بد بد و کلاه برداري کشيده ميشن چرا زنها و دخترها با يک لبخند هرزه سر چهار راهها وايستادن؟ و اين مسئله اينقدر زياده که ديگه اينکاره رو از غير اون نميشه تشخيص داد و چرا مردها و پسرها همش مترصد اينن که سر يکي ديگه رو کلاه بذارن و پول بي زبون يه بنده خداي ديگه رو بکشن بالا؟
من ده ساله که سابقه پرداخت بيمه دارم و از لحاظ قانون هم سرپرست خانوارم پس پولي از غيب به دادم نميرسه و مسئوليتم فقط و فقط گردن خودمه، قبل از بيماريم هم شروع به پرداخت بيمه کردم پس هيچ بهانه ايي بهم وارد نيست… وقتي در برابر هفتاد هزار تومني که خرج کردم 7700 تومن ميذارن کف دستم به نظر يه عقل سليم براي جبران اين مابه التفاوت يه آدم با عقل سالم و بدن غير سالم چيکار مي تونه انجام بده؟
براي هزينه ام آر آي هيچي بهم پرداخت نکردن چون دليلشون اين بود که ما مراکز طرف قرارداد با بيمه براي انجام اينکار زياد داريم … خوب فرمايش متين بود و جاي بحث هم نداشت چون خودم خواستم که جاي خصوصي برم ولي مگه ميشه دکتر متخصص طرف قرارداد با بيمه اونم براي يک بيماري خاص پيدا کرد؟ خوب مسلماً دکتر من هم با بيمارستان خودش کار ميکنه و منم واسه يک همچين کار حساسي (دستکاري نخاع) حاضر نبودم خودم رو بسپارم دست کارآموزان اين رشته و مثلاً برم بيمارستانهاي آموزشي… پس بهتر نبود لااقل به ازاء اين همه سال سابقه پرداخت بيمه لااقل نصفه هزينه انجام شده رو بهم مي دادن و من مابه التفاوت انتخابم رو بين بيمارستان خصوصي و دولتي رو مي پرداختم؟:thinking



برنامه چهارشنبه شب عبور شيشه ايي بي نظير بود.! اول بگم که اين برنامه پخش زنده است.
مهمان برنامه آقاي سيروس گرجستاني بودن، تقريباً آخرهاي برنامه بود که آقاي گرجستاني خواستن يه خاطره تعريف کنند.
گ : من عاشق کارم و حرفه ام هستم براي همين هم هر نقشي رو که به من پيشنهاد بدن مي پذيرم و کار ندارم که نقش اول هست يا نه؟ و چقدر محوريت داستان رو تشکيل ميده… مثلاً اگه نقش يه مُرده هم باشه تو نمايش من قبول ميکنم چون عاشق کارم هستم و به نظر من اين هنر بازيگر که به اون نقش اهميت مي بخشه… چند سال پيش آقاي ايرج راد يک کاري رو کارگرداني ميکردن و نقشي تو اين کار بود که خيلي بي اهميت و ناچيز بود و به هرکي پيشنهاد بازيش رو داده بودن نپذيرفته بود… وقتي به من گفتن با کمال ميل قبول کردم… نقش يه داروفروش(ويولت:شغلش دقيقاً يادم نمياد گفت چي بود) بود که کار کسب و درآمدش خيلي خرابه و واسه همين دچار تيک عصبي ميشه، هي فکر کردم چطوري اين تيک رو در بيارم اگه هي بخوام اينجوري کنم (اداي آدمي رو درآورد که بخاطر تيکش هي چشمک ميزنه) که خيلي عادي وپيش پا افتاده ميشه هي با خودم گفتم چيکار کنم… يه روز پسرم اومد خونه و گفت بابا يه فيلمي آوردم توپ گفتم چيه؟ گفت بذار ببين مايکل جکسون…آقا فيلم گرفتم گذاشتم تو ويديو…آقا اين مايکل جکسون عجب عجوبه ايي!!!… :silly
رشيدپور: خوب… وقت برنامه متاسفانه تموم شد… مجبوريم از شما خداحافظي کنيم.:sick
گرجستاني: دِهه من که هنوز خاطره ام رو تعريف نکردم. Grinontknow
رشيدپور: بله مي دونم … شرمنده … من همينجا به شما قول ميدم که يکبار ديگه از شما دعوت کنيم تشريف بياريد… Grinancing
با خودم گفتم دستي دستي نسخه گرجستاني پيچيده شد. Shockh
خلاصه که برنامه ايي بود.آخر خنده.:goon
کساني که تو دوره سني من يا قبلتر باشن مي دونن که واژه ويديو و اونم فيلم مايکل جکسون عجيب خطوط قرمز پررنگي بودن و هستن اونم واسه مطرح شدن تو تلويزيون که تريبون اصلي حکومت اسلامي.:nailbiting
برنامه پنج شنبه شب آقاي رشيد پور اس ام اس هايي رو که بهش زده بودن رو مي خوند که 90% در تقبيح قطع کردن حرف آقاي گرجستاني و به نوعي سانسور حرف ايشون بود و آقاي رشيد پور گفت هيچ سانسوري در کار نبوده و واقعاً وقت برنامه تموم شده بود و واسه اينکه اين سوتفاهم از بين بره يکبار ديگه ايشون رو دعوت مي کنن و مي خوان همون خاطره رو از ابتدا تعريف کنن!!!.



برنامه چهارشنبه شب عبور شيشه ايي بي نظير بود.! اول بگم که اين برنامه پخش زنده است.
مهمان برنامه آقاي سيروس گرجستاني بودن، تقريباً آخرهاي برنامه بود که آقاي گرجستاني خواستن يه خاطره تعريف کنند.
گ : من عاشق کارم و حرفه ام هستم براي همين هم هر نقشي رو که به من پيشنهاد بدن مي پذيرم و کار ندارم که نقش اول هست يا نه؟ و چقدر محوريت داستان رو تشکيل ميده… مثلاً اگه نقش يه مُرده هم باشه تو نمايش من قبول ميکنم چون عاشق کارم هستم و به نظر من اين هنر بازيگر که به اون نقش اهميت مي بخشه… چند سال پيش آقاي ايرج راد يک کاري رو کارگرداني ميکردن و نقشي تو اين کار بود که خيلي بي اهميت و ناچيز بود و به هرکي پيشنهاد بازيش رو داده بودن نپذيرفته بود… وقتي به من گفتن با کمال ميل قبول کردم… نقش يه داروفروش(ويولت:شغلش دقيقاً يادم نمياد گفت چي بود) بود که کار کسب و درآمدش خيلي خرابه و واسه همين دچار تيک عصبي ميشه، هي فکر کردم چطوري اين تيک رو در بيارم اگه هي بخوام اينجوري کنم (اداي آدمي رو درآورد که بخاطر تيکش هي چشمک ميزنه) که خيلي عادي وپيش پا افتاده ميشه هي با خودم گفتم چيکار کنم… يه روز پسرم اومد خونه و گفت بابا يه فيلمي آوردم توپ گفتم چيه؟ گفت بذار ببين مايکل جکسون…آقا فيلم گرفتم گذاشتم تو ويديو…آقا اين مايکل جکسون عجب عجوبه ايي!!!… :silly
رشيدپور: خوب… وقت برنامه متاسفانه تموم شد… مجبوريم از شما خداحافظي کنيم.:sick
گرجستاني: دِهه من که هنوز خاطره ام رو تعريف نکردم. Grinontknow
رشيدپور: بله مي دونم … شرمنده … من همينجا به شما قول ميدم که يکبار ديگه از شما دعوت کنيم تشريف بياريد… Grinancing
با خودم گفتم دستي دستي نسخه گرجستاني پيچيده شد. Shockh
خلاصه که برنامه ايي بود.آخر خنده.:goon
کساني که تو دوره سني من يا قبلتر باشن مي دونن که واژه ويديو و اونم فيلم مايکل جکسون عجيب خطوط قرمز پررنگي بودن و هستن اونم واسه مطرح شدن تو تلويزيون که تريبون اصلي حکومت اسلامي.:nailbiting
برنامه پنج شنبه شب آقاي رشيد پور اس ام اس هايي رو که بهش زده بودن رو مي خوند که 90% در تقبيح قطع کردن حرف آقاي گرجستاني و به نوعي سانسور حرف ايشون بود و آقاي رشيد پور گفت هيچ سانسوري در کار نبوده و واقعاً وقت برنامه تموم شده بود و واسه اينکه اين سوتفاهم از بين بره يکبار ديگه ايشون رو دعوت مي کنن و مي خوان همون خاطره رو از ابتدا تعريف کنن!!!.



اين خصوصيات ماه شهريور که از وبلاگ ياسمن بانو برداشتم.
سمبل : باكره
عنصر : خاك
سياره : عطارد
عضو آسيب پذير : سيستم عصبي
روز اقبال : چهارشنبه
اعداد شانس : 3و5
سنگ خوش يمن : ياقوت كبود
رنگ : سبز
گل : بنفشه
حيوان : سگ كوچك – گربه
مي تواند چنان تودار باشد كه به نظر برسد كه از برخورد با ديگران
منع شده .ولي آن گاه كه به عشق واقعي خود دست پيدا كند ديگر اين ويژگي او
را نخواهيد ديد.براي چنين انسان فدكارومهربان تحمل سختي بسيار با ارزش است
او به آساني در عشق گول نمي خورد چون مي داند در پي چيست
بعضی هاش واقعاً درسته.:teeth
بقيه ماه ها رو می تونيد بريد تو وبلاگ خودش ببينيد.:heehee



اين خصوصيات ماه شهريور که از وبلاگ ياسمن بانو برداشتم.
سمبل : باكره
عنصر : خاك
سياره : عطارد
عضو آسيب پذير : سيستم عصبي
روز اقبال : چهارشنبه
اعداد شانس : 3و5
سنگ خوش يمن : ياقوت كبود
رنگ : سبز
گل : بنفشه
حيوان : سگ كوچك – گربه
مي تواند چنان تودار باشد كه به نظر برسد كه از برخورد با ديگران
منع شده .ولي آن گاه كه به عشق واقعي خود دست پيدا كند ديگر اين ويژگي او
را نخواهيد ديد.براي چنين انسان فدكارومهربان تحمل سختي بسيار با ارزش است
او به آساني در عشق گول نمي خورد چون مي داند در پي چيست
بعضی هاش واقعاً درسته.:teeth
بقيه ماه ها رو می تونيد بريد تو وبلاگ خودش ببينيد.:heehee