مثل برژيت باردو

اون موقع ها وقتي از مامان مي پرسيدم چرا انگشت بغل شصت پام بلندتر از بقيه است؟ مي گفت اين نشونه اينه که حرف زن صاحب اين انگشت دراز!!! به سر شوهرش سواره و به اصطلاح حرف زن برو تازه اون قبلها که مجله ها اين مطالب رو چاپ مي کردن انگشت پاي برژيت باردو هم همين شکلي بود و عکس پاهاش رو با کلي تعريفات و تفصيلات چاپ کرده بودند. منم دلم خوش بود که پام مدل پاي برژيت باردو و تازشم شوهر کنم حرفم برو ه .:smug
سالها از اين داستان گذشت و سيلي زمونه بهم ثابت کرد که اين حرفا همش چرت بوده و هيچم حرفم سر شوهرم سوار نيست و برژيت باردو شدن کيلو چنده؟:whistling تنها خاصيت اين انگشت درازتر از بقيه هم اينه که موقع راه رفتن برگرده بره زير پام و با مخ بزنتم زمين.Shockh



مثل برژیت باردو

اون موقع ها وقتي از مامان مي پرسيدم چرا انگشت بغل شصت پام بلندتر از بقيه است؟ مي گفت اين نشونه اينه که حرف زن صاحب اين انگشت دراز!!! به سر شوهرش سواره و به اصطلاح حرف زن برو تازه اون قبلها که مجله ها اين مطالب رو چاپ مي کردن انگشت پاي برژيت باردو هم همين شکلي بود و عکس پاهاش رو با کلي تعريفات و تفصيلات چاپ کرده بودند. منم دلم خوش بود که پام مدل پاي برژيت باردو و تازشم شوهر کنم حرفم برو ه .:smug
سالها از اين داستان گذشت و سيلي زمونه بهم ثابت کرد که اين حرفا همش چرت بوده و هيچم حرفم سر شوهرم سوار نيست و برژيت باردو شدن کيلو چنده؟:whistling تنها خاصيت اين انگشت درازتر از بقيه هم اينه که موقع راه رفتن برگرده بره زير پام و با مخ بزنتم زمين.Shockh



دوستم سي دي اي ” رسول آفتاب” رو بهم داده که گوش بدم، گزيده غزليات شمس با صداي دکتر سروش.
بعضي از غزليات هم که به صورت تصنيف دراومده توش هست.
مثلاً يک تصنيف هست با اجراهاي مختلف از اشخاص متفاوت همينطور که تصنيف ها رو گوش ميدادم به اين نتيجه رسيدم که صدا و اجراي حسام الدين سراج رو ترجيح ميدم به امثال شجريان.
بخشي هم داره با عنوان تفال که نيت ميکني و کليک ميکني و يک شعر مياد که دکتر سروش مي خونتش.
اينقدر شمرده و درست شعر رو اجرا مي کنه که مني که اصلاً سواد شعري درست و حسابي ندارم کاملاً معني شعر رودرک مي کنم، ديشب تفالي زدم به اين غزليات و اين شعر اومد.
قشنگه نه؟
اي برده اختيارم تو اختيار مايي
من شاخ زعفرانم تو لاله زار مايي
گفتم غمت مرا کُشت گفتا چه زهره دارد
غم اين قدر نداند کآخر تو يار مايي
من باغ و بوستانم سوزيده خزانم
باغ مرا بخندان کاخر بهار مايي
گفتا تو چنگ مايي و اندر تَرَنگ مايي
پس چيست زاري تو چون در کنار مايي
گفتم زهر خيالي درد سراست ما را
گفتا بِبُر سرش را تو ذوالفقار مايي
سر را گرفته بودم يعني که در خمارم
گفت ار چه در خماري ني در خمار مايي
گفتم چو چرخ گردان والله که بيقرارم
گفت ار چه بيقراري ني بيقرار مايي
شکر لبش بگفتم لب را گزيد يعني
آن راز را نهان کن چون رازدار مايي
اي بلبلسحر گه ما را بپرس گه گه
آخر تو هم غريبي هم از ديار مايي
تو مرغ آسماني ني مرغ خاکداني
تو صيد آن جهاني وز مرغزار مايي
از خويش نيست کشته و ز دوست هست گشته
تو نور کردگاري يا کردگار مايي
از آب و گل بزادي در آتشي فتادي
سود و زيان يکي دان چون در قمار مايي
اينجا دويي نگنجد اين ما و تو چه باشد
اين هردو را يکي دان چون در شمار مايي
خاموش کن که دارد هر نکته تو جاني
مسپار جان به هرکس چون جانسپار مايي



صبح که اومدم بالا، مامان نگاهي بهم انداخت و چشماي پف کرده ام رو رصد کرد.
– شب سختي داشتي نه؟:thinking
– اره.
– قرص گورباباش رو نخوردي؟
– نه.
– چرا ؟ تو که خودت به هم توصيه مي کني حتماً استفاده کنن چرا خودت نخوردي؟.
– مي خورم … مي خورم …زمانش برسه مي خورم… دير نميشه.:whew



واقعاً کساني که اين شعر رو سرودن و بعد آهنگ ازش تهيه کردن دستشون درد نکنه به نظر من تقريباً تمام حرفهاي نگفته رو تو اين آهنگ زدن، واقعاً غيرتي که اين همه ازش دم ميزنيم و خودمون رو باهاش باد مي کنيم کجا رفته؟
هنوزم کم نيستند افراد کثافتي که بقيه رو ميکنن آلت ج* زدن خودشون بدون اينکه لحظه ايي به طرف مقابل و حس اون يا اطرافيان اون سيبل هدف فکر کنن چيزي که مهمه کار کثيف خودشون، مگه تو همين جامعه مجازي خودمون کم اند اين افراد؟
آشناترينشون همين نامدار يا بي نام عوضي و بی ناموس خودمون که حتي بدون اينکه ذره ايي به من وضعيتم و روحم فکر کنه بدون اينکه لحظه ايي فکر کنه يا افرادي که خيلي خيلي آشنان و اينجا رو ميخونن فقط به صرف يک لحظه سور و سات ج* خودش بر ميداره کامنت در وري ميذاره… که چي؟ چيو ثابت کنه؟ جز اينکه بگه چقدر بي غيرت و کثافت، به هدف ديگه ايي ميرسه؟
اين افراد همون آدمهاي … به خطايي هستند که معمولاً با رگ به ظاهرغيرت قلمبه شدشون واسه مادر و خواهر…تو جامعه ظاهر ميشنRazzhbbbt، بشناسيمشون.
اين آهنگ رو با دقت بيشتري گوش بديم.
اولين بار اين آهنگ رو تو وبلاگ گيسو شنيدم.
پيوست: لطفاً اشتباه برداشت نکنيد من نسبت به اين کامنت خشمناک نيستم و نخواستم کار اين به ظاهر آدم رو مهم جلوه بدم اين آدم اينقدر از اين خزعبلات بنويسه تا جونش درآدGrinevil منظور من از نوشتن اين مطلب چيز ديگه ايي بود.
خواستم اين دوکار يعني پخش سي دي خصوصي يه بنده خدا و گذاشتن کامنت دري وري بدون در نظر گرفتن شان و شخصيت صاحب خونه رو با هم مقايسه کنم.
بگم که چقدر اين آدمها پست و حقيرن، بگم که ذره ايي حس مسئوليت تو تن لششون نيست، بگم حتي يک لحظه هم فکر نمي کنن با حرف يا عمل نابجاشون ممکنه واسه يه عمر زندگي يه بدبختي رو از هم بپاشن و آينده اش رو تباه کنن.
من رو باکي نيست چون مي دونم فهم و درک و شعور خوانندگان مطالبم و اميدم اينقدر بالا هست که توجهي به اين آب دهن اندازان نکنن.
بيچاره اون دختر که ما يا حسين گويان ظاهري به کام مرگ عاطفي و کاري و خانوادگي کشونديمش.
اين افراد ياوه گو مصداق اين ضرب المثل اند که ” گوساله به دنيا اومدن و گاو از دنيا ميرن”
*************************
نوشته آرش رو در مورد همين سی دی مورد بحث بخونيد.



واقعاً کساني که اين شعر رو سرودن و بعد آهنگ ازش تهيه کردن دستشون درد نکنه به نظر من تقريباً تمام حرفهاي نگفته رو تو اين آهنگ زدن، واقعاً غيرتي که اين همه ازش دم ميزنيم و خودمون رو باهاش باد مي کنيم کجا رفته؟
هنوزم کم نيستند افراد کثافتي که بقيه رو ميکنن آلت ج* زدن خودشون بدون اينکه لحظه ايي به طرف مقابل و حس اون يا اطرافيان اون سيبل هدف فکر کنن چيزي که مهمه کار کثيف خودشون، مگه تو همين جامعه مجازي خودمون کم اند اين افراد؟
آشناترينشون همين نامدار يا بي نام عوضي و بی ناموس خودمون که حتي بدون اينکه ذره ايي به من وضعيتم و روحم فکر کنه بدون اينکه لحظه ايي فکر کنه يا افرادي که خيلي خيلي آشنان و اينجا رو ميخونن فقط به صرف يک لحظه سور و سات ج* خودش بر ميداره کامنت در وري ميذاره… که چي؟ چيو ثابت کنه؟ جز اينکه بگه چقدر بي غيرت و کثافت، به هدف ديگه ايي ميرسه؟
اين افراد همون آدمهاي … به خطايي هستند که معمولاً با رگ به ظاهرغيرت قلمبه شدشون واسه مادر و خواهر…تو جامعه ظاهر ميشنRazzhbbbt، بشناسيمشون.
اين آهنگ رو با دقت بيشتري گوش بديم.
اولين بار اين آهنگ رو تو وبلاگ گيسو شنيدم.
پيوست: لطفاً اشتباه برداشت نکنيد من نسبت به اين کامنت خشمناک نيستم و نخواستم کار اين به ظاهر آدم رو مهم جلوه بدم اين آدم اينقدر از اين خزعبلات بنويسه تا جونش درآدGrinevil منظور من از نوشتن اين مطلب چيز ديگه ايي بود.
خواستم اين دوکار يعني پخش سي دي خصوصي يه بنده خدا و گذاشتن کامنت دري وري بدون در نظر گرفتن شان و شخصيت صاحب خونه رو با هم مقايسه کنم.
بگم که چقدر اين آدمها پست و حقيرن، بگم که ذره ايي حس مسئوليت تو تن لششون نيست، بگم حتي يک لحظه هم فکر نمي کنن با حرف يا عمل نابجاشون ممکنه واسه يه عمر زندگي يه بدبختي رو از هم بپاشن و آينده اش رو تباه کنن.
من رو باکي نيست چون مي دونم فهم و درک و شعور خوانندگان مطالبم و اميدم اينقدر بالا هست که توجهي به اين آب دهن اندازان نکنن.
بيچاره اون دختر که ما يا حسين گويان ظاهري به کام مرگ عاطفي و کاري و خانوادگي کشونديمش.
اين افراد ياوه گو مصداق اين ضرب المثل اند که ” گوساله به دنيا اومدن و گاو از دنيا ميرن”
*************************
نوشته آرش رو در مورد همين سی دی مورد بحث بخونيد.



ديگه عادت کردم، پاهام رو با کمک دستم جابجا مي کنم.
وقتي شب از خواب پا مي شم و احتياجه برم توالت. پاهام رو با دستم ميذارم زمين و يه جوري ميزونشون ميکنم که وقتي از جام بلند شدم کج قرار نگيره و زمين نزنتم يا وقتي مي خوام بشينم تو ماشين، خم ميشم پام رو از زانو بلند ميکنم ميزارم تو ماشين بعد بالا تنه و بعد اون يکي پا که بايد با فشار دست زانوم رو بشکونم تا خم شه و تو ماشين قرار بگيره.
خنده دار وقتي که مي خوام کفش يا دمپايي بپوشم. عملياتم دقيقاً شبيه سوزن نخ کردن مي مونه :heehee يعني پام رو از جاش بلند ميکنم و در حاليکه چشمام رو ريز کردم سعي مي کنم سُرش بدم تو سوراخ کفش، خوب قدرت هل دادن و جلو بردن پاهام هم نزديک به صفر واسه همين زحمت اينکار هم ميوفته گردن دستام.
… شايد …. شايد به همين دليل که دلم خواست پاهام رو هم بکنم شبيه دستام.!!!Grinontknow
1.jpg
2.jpg