امان از این بدآموزی مسئولین

رو پست چهارشنبه و احساس اون روزم خيلي فکر کردم و به نتايجي رسيدم که مي نويسم:
يکبار با يکي از دوستام صحبت ميکردم که خبرنگاره و به قول معروف کلّه اش خوب کار ميکنه يعني از رو گاز معده حرف نميزنه! وعقايدش رو تا حد زيادي قبول دارم اون ميگفت تو طرف مقابلت رو با سرويس هاي نابجا و بيش اندازه اي که ميدي خيلي بدعادت ميکني و دختري که بعد از تو با اون آدم دوست شه بيچاره ميشه چون طرف ديگه به سرويس دادن تو عادت کرده و همون توقع رو هم از اون بيچاره داره.
وقتي خوب رو اين حرفش فکر کردم ديدم راست ميگه البته اين کار من جنسيت خاصي رو در برنميگيره يعني من هرکاري از دستم بر بياد واسه دوست دخترم هم انجام ميدم و در قبالش توقع عاطفي از دوستم پيدا مي کنم خوب شايد همين اخلاق من سبب بشه آدمهاي وابسته يا به عبارتي به دنبال محبت رو به طرف خودم جذب کنم کساني که هنوز به يک حامي يا مادر نياز دارن.محبت مي کنم ولي توقع برآورد شدن نيازهاي عاطفيم رو هم دارم که وقتي برآورده نشه جنگ هفتاد و دوملت پيش مياد.
مثلا اميد،اصلا بچه ننه نيست(برخلاف هومان)ولي يکي از مشکلات بزرگي که باهاش دارم اينه که همه چيز منوط به نظر منه شايد خيلي از خانمها بگن تو ديونه اي و اين بهترين حالت ممکنه ست ولي من خوشم نمياد،خوشم نمياد تو هر چيزي نظر نظر من باشه کجا بريم؟هرچي تو بگي.چي بخوريم؟هرچي توبگي.به نظرت خونه ات رو بفروشي دوتا خيابون پايينتر بخري بهتر نيست؟هرچي تو بگي.به نظرت موهام رو کوتاه کنم؟تو خودت سليقه ات حرف نداره ميدونم بهترين تصميم را ميگيري…:confused
بابا يک کم مشارکت. اينهايي که گفتم فکر نکنيد زن ذليل ها نه اصلا در موارد شخصي خودش حرف حرف خودشه تنها چيزي که حرف منو گوش کرد و با توجه به شناختي که ازش دارم ميدونم شقّ القمرکرده زدن سبيل هاش بود که به قول خودش بيست سال بهشون دست نزده بود!!!:teeth
خلاصه منظورم اينه که آقايون محترم فکر نکنيد اگه هميشه بگيد حرف حرف شماست خيلي حال دادين به طرف مقابلتون نه بابا اينطورهاهم نيست.
يکي ديگه از مشکلات من اينه که وقتي يک حرفي ميزنم يا قولي ميدم سرم بره حرفم اينور اونور نميشه همين توقع رو خيلي شديدتر از طرف مقابلم دارم اميد هم که قربونش برم از وقتي سر از تخم در آورده مديرهمين مملکت با سياست مزخرفش بوده وقتي از دستش شاکي ميشم و ميگم بابا تو خودت گفتي چشم فلان کار رو انجام ميدم پس چي شد؟ميخنده و ميگه تو هنوز به وعده وعيد دادن مسئولين عادت نکردي؟:confused
:angryDamn
ويولت



خواب

يکي از خوابهايي که ميديم اين بود خواب ميديدم با مامان و اون خاله ام که گفتم جهانگرده و شوهرش رفتيم خونه اميد اينا با مامانش با کنجکاوي منو نگاه ميکرد و من هم الحمدالله عين آدم راه ميرفتم يک جا که مامان و باباش از اتاق رفتن بيرون اميد دستشو انداخت دور شونه ام به خودش فشار داد و پرسيد هرچي بشه تو مثل هميشه پشتم رو خالي نمي کني درسته؟
صبح براي اميد تعريف کردم وگفتم ديشب اومده بودم خواستگاريت و واسش تعريف کردم گفت خوب آخرش چي شد بله رو گفتم يا نه؟:teeth
هميشه تو خوابهام خودم رو در حال دويدن ميبينم اگه هم ندوم درست مثل آدم راه ميرم .همين اواخر خوابي ديدم که دارم راه ميرم ولي به کمک عصا!!خيلي غمگين شدم چون اينو گذاشتم به حساب اينکه ضمير ناخودآگاهم هم ديگه مريضيم را پذيرفته و تو خواب نمايش داده.:embaressed
ويولت



امروز رو جزو روزهاي زندگيم حساب نميکنم چون نه صدات رو شنيدم نه روي ماهت رو ديدم خودت بهتر از هرکي ميدوني چرا؟:cry



اول از همه معذرت ميخوام واسه فحشهايي که نوشتم چون عينا نقل قول کردم بازم شرمنده.
دوستي دارم که به نسبت آدم مذهبي است چند روز پيش بهش تلفن کردم براي احوالپرسي از خودش و همينطور پدرش که چند ماهيه کسالت شديد داره بين صحبت هامون حرف همون دوستم که قبلا گفتم سرطان داره پيش اومد و هردو ابراز تاسف کرديم براي اتفاقي که براش افتاده دوستم ميگفت من يکي که تو کار خدا موندم که اين کاراش چه حکمتي مي تونه داشته باشه اگه ميخواد طرف رو ببره با توجه به اينکه آدم بدي هم تو زندگيش نبوده چرا ديگه اينقدر درد و ناراحتي بهش ميده خوب بي مشکل ببرتش ديگه گفت ميدوني ويولت ديگه از هرچي دعا و راز ونيازه زده شدم ديگه ميگم آي ديوث قرمساق(ديکته اش درسته؟) يک نگاهي هم اينور بکن گفتم بابا استغفرالله گفت نه جدي ميگم همه دعا ميکنن و خدا هم انگار نه انگاره بذار يک کم فحشش بدم شايد روشو بکنه اينطرف ببينه کيه اينقدر داره بد و بيراه ميگه متوجه منم بشه ديدم بد هم نميگه ها اين همه نذر و دعا کرديم چي شد؟بذار يذره فحشش بديم شايد به غيرتش بر بخوره از سر غيظ(درسته؟) به کار ما هم رسيدگي کنه.:embaressed
ويولت
پيوست:سه تا کامنت اول رو که خوندم مردم ازخنده ديکته فحش هام رو درست کردم معلوم شد ادبيات فحشيم افتضاحه حالا که بي حیا شدم اينم بپرسم هميشه اين سئوال برام بوده که پفيوز یعنی چي؟از کسي روم نشده بپرسم از اميد پرسيدم فکر کنم به گوشش هم نخورده بود يا اينکه جلو من فيلم بازي کرد و جانماز آب کشيد:tounge.



اول از همه معذرت ميخوام واسه فحشهايي که نوشتم چون عينا نقل قول کردم بازم شرمنده.
دوستي دارم که به نسبت آدم مذهبي است چند روز پيش بهش تلفن کردم براي احوالپرسي از خودش و همينطور پدرش که چند ماهيه کسالت شديد داره بين صحبت هامون حرف همون دوستم که قبلا گفتم سرطان داره پيش اومد و هردو ابراز تاسف کرديم براي اتفاقي که براش افتاده دوستم ميگفت من يکي که تو کار خدا موندم که اين کاراش چه حکمتي مي تونه داشته باشه اگه ميخواد طرف رو ببره با توجه به اينکه آدم بدي هم تو زندگيش نبوده چرا ديگه اينقدر درد و ناراحتي بهش ميده خوب بي مشکل ببرتش ديگه گفت ميدوني ويولت ديگه از هرچي دعا و راز ونيازه زده شدم ديگه ميگم آي ديوث قرمساق(ديکته اش درسته؟) يک نگاهي هم اينور بکن گفتم بابا استغفرالله گفت نه جدي ميگم همه دعا ميکنن و خدا هم انگار نه انگاره بذار يک کم فحشش بدم شايد روشو بکنه اينطرف ببينه کيه اينقدر داره بد و بيراه ميگه متوجه منم بشه ديدم بد هم نميگه ها اين همه نذر و دعا کرديم چي شد؟بذار يذره فحشش بديم شايد به غيرتش بر بخوره از سر غيظ(درسته؟) به کار ما هم رسيدگي کنه.:embaressed
ويولت
پيوست:سه تا کامنت اول رو که خوندم مردم ازخنده ديکته فحش هام رو درست کردم معلوم شد ادبيات فحشيم افتضاحه حالا که بي حیا شدم اينم بپرسم هميشه اين سئوال برام بوده که پفيوز یعنی چي؟از کسي روم نشده بپرسم از اميد پرسيدم فکر کنم به گوشش هم نخورده بود يا اينکه جلو من فيلم بازي کرد و جانماز آب کشيد:tounge.



صبح که بلند شدم و يک کم راه رفتم احساس کردم زياد حالم خوب نيست و بدنم کش مياد براي همين تصميم گرفتم آژانس بگيرم برم سرکار.ماشين که اومد دنبالم و سوار شدم ديدم آهنگ Hey Sexy Lady رو گذاشته باس بلندگوهاش هم طوري بود که قلبم تکون ميخورد!!روحم تازه شد اول صبحي اونم با نم نم بارون،اگه پام ياري ميکرد بدم نمي آمد زير بارون قدم بزنم ولي خوب اينطوري هم خيلي کيف داد تو ماشينِ گرم و راحت با يک موزيک باحال…با ريتم آهنگ خودم رو تکون ميدادم:teeth وتصور ميکردم که دارم ميرقصم و کيف ميکردم بعد ياد اميد افتادم و خدا را شکر کردم که رقص بلد نيست!:winkچون اگه مثل اون موقعهاي من رقاص بودالان خيلي دمغ ميشد که من پاي رقصش نيستم گو اينکه باز هم خودم رو حتي الان هم از تک و تا نمي اندازم و پا ميشم درجا ميرقصم اميد همينقدر که وايسته و کمريا شونه هاي منو بگيره که تعادلم بهم نخوره و بتونم برقصم خودش کلّيه.:regular
ميگم ها عجب هواي ملسیه واسه 21 تيرماه اينطور نيست؟
از صبح رو مود قربون صدقه رفتنم فکر کنم روز خوبي داشته باشم با وجودي که حال جسميم خيلي مساعد نيست ولي هوا پر از انرژي مثبته تا مي تونید دريافتش کنيد.
يک چيز ديگه مي خوام آمپول بتافرونم را بگذارم کنار ازوقتي استفاده ميکنم حالم بهتر که نشده هيچی،راه رفتنم بدتر هم شده همش اسپاسم دارم تو عضلاتم کسي هست که تجربه اي داشته باشه و بتونه باهام هم فکري کنه؟
ويولت



همانطور که قبلا هم گفتم صبح به صبح ساعت 7:30 اميد تلفن ميکنه بهم که خواب نمونم بعضي موقعها که دارم خوابي هم مي بينم تند تند همانطور که دارم کش ميام و خستگي خوابيدن رو از تنم بيرون ميکنم!:winkخوابم رو براي اميد تعريف ميکنم با آنچنان محبت و توجهي به خوابم گوش ميده و در مورد چند و چونش سئوال ميکنه که نگو هميشه اينجور موقع ها ياد فيلم بربادرفته مي افتم که اسکارلت تو نيواورلان (اگه اشتباه نکنم) خواب گرسنه موندنش را براي رت باتلر تعريف ميکرد و اونم در حالي که با محبت تنگ در آغوش گرفته تش و نوازشش ميکنه بهش قول ميده هيچوقت نگذاره ديگه اون طعم گرسنگي را بکشه.
نه من تو مقام و خوشگلي اسکارلتم نه اميد دون ژواني مثل رت باتلره ولي احساس همون احساسه خدايا شکرت.:regular
پيوست:امروز صبح کامنت هاي قشنگتون رو خوندم و کلي به فکر فرو رفتم اين مطلب را واسه خالي نبودن عريضه پست ميکنم ولي مطلب قبلي را نصفه نيمه ول نمي کنم بنظرم به بحث بيشتري احتياج هست بايد افکارم را جمع وجور کنم و شايد احتياج باشه قضيه را يک کم باز تر کنم تا نتيجه لازم را بتونم بگيرم و با اينکار به خودم کمک کنم براي گرفتن بهترين نتيجه.
فقط يک چيزي خانمي با nick name:elf گفتن من معيارهام براي يک مرد فيلم فارسي است چرا همچين برداشتي کردين؟خوشحال ميشم نظرتون را بدونم اگه خواستين خصوصي باشه لطفا ايميل بزنيد برام.تصور اميد با وجنات مثلا ناصر ملک مطيعي :teethچه شود.
بهاره جون من هفته پيش جواب ايميلت را دادم ببخشيد که دير شد.
ويولت