امروز انگار یه سیلی سنگین خورد توگوشم،اونم بعد گذشت سالها…از صدای زنگ زدن گوشهام به گریه افتادم…تا چند لحظه گیج و منگ بودم و اسه دل خودم اشک می ریختم…دریه لحظه تصمیم گرفتم خودم رو جمع جور کنم و به زندگیم ادامه بدم مثل همهء سالهای گذشته ،چون این نیز بگذرد… هر چی نباشه من استاد از صفر شروع کردنم.
چی شده عزیز. هممون از این زنگها داریم حالا شدت و ضعف داره
[پاسخ]
حتماااا میتونی
[پاسخ]
سلام عزیزم، چون با من ارتباطت قطع شده واسه اینه،
آخه من نقطه اتصال تو به خداوند هستم
شوخی کردم عزیزم این دلیلش از ضعف و گردش نامنظم خون هست که هرکسی حداقل یه بار در زندگیش اونو تجربه کرده، در ضمن اینم بگم عزیزم خیلی دعات میکنم تا خوب شی بی وفا!
[پاسخ]
عزیز دل ویولت جون ….
[پاسخ]