حس خوبیه وقتی که برگشت یه حس یا حرکت رو پس از سالها یا ماهها تجربه می کنم…مثل بلند کردن پا از مفصل لگن هرچند در حد چند سانت یا گرفتن چیزی با دست چپی که سالهاست بی مصرف و فقط در حد ظاهر باقی مونده یا…
فک می کنم خدا این شانس( نمی دونم اسمش شانسه یا چیز دیگه)را در اختیارم گذاشته که توانایی های کودکی و خردسالی رو تو سن بالا و میانسالی تجربه کنم و اینبار لذتش رو کاملا مزه مزه کنم و بخاطر بسپارم و از یاد نبرم…
پ.ن:روز زن و مادر به روایت تاریخ اسلامی بر تمامی بانوان گرامی باد.
[پاسخ]
تعابیر بسیار زیبایی از جناب منزوی در وصف زن
…
* مژده اش رابه شعر وسرودم
پیش ازاین ها به خود داده بودم
طرحی ازاو که درذهن من بود
طرح کامل ترین نوع زن بود:
دستی ازشعر؛جوهرگرفته
و ز گل سرخ؛زیورگرفته
چشمی آن سان که گفتی به جادو
جادوی کرده با چشم آهو
گیسوان؛ جنگلی رخوت آگین
طاق شان؛جاده ی نافه ی چین
لب همه وسوسه؛ وسوسه ریز
سیل بنیان کن هرچه پرهیز
این همه؛این همه گرچه زیباست
او ولی بیش ازاین؛بیش ازاینهاست
او دلی قدرآفاق دارد
کآسمان را ز خود می شمارد
مهربان است با باد وباران
نفس عشق است؛ عشقی ازاین سان:
دوست دارد زمین را؛ هوا را
رودها؛ کوه ها؛ دره ها را
باغ را گرچه امروز گلخن
دشت را _گرچه اکنون سترون_
گله و مرتع و روستا را
گاوها؛ خیش ها؛ داس هارا
شهر را با شب از ازدحامش
با تب اضطراب مدامش
و آدمی این سرشت غمین را
_این غروب بزرگ زمین _ را
او _زن ذهن من_ این چنین است
وین چنین است کاو بهترین است
معنی خوبی و مهربانی است
عشق ازاوست و از وی جدانیست
***
سالیانش دلم منتظر بود
وینک آن روز؛ آن روز موعود
گنگ و مبهم درون غباران
زان سوی شاه راه سواران
پیش می آید آنک سواری
شاید این اوست؟ این اوست؛ آری!
حسین منزوی
[پاسخ]
امیدوارم این حس خوب و این حرکت ها دائمی باشند و توسعه هم پیدا کنند
[پاسخ]
دیشب فیلم interstellar رو دیدم خیلی خوشم اومد از اونجا که از کیهان شناسی خیلی خوشم میاد امروز یک سرچی زدم به فیلم های دیگه مثل Gravity و فیلم های علمی تخیلی ماتریکس پرومتئوس بیگانه و … رسیدم بعد در حین وبگردی رسیدم به مطالب علمی فیزیک کرمچاله ها و سیاه چاله ها کشهکشان ها ، بعد رفتمو رفتم رسیدم به نظریه های نسبیت اینشتین و صفحه ویکیپدیاشو ، خوندم و خوندم تا رسیدم به نامه بمب اتم اینشتین به روزلوت رییس جمهور آمریکا خلاصه رفتم توی جنگ جهانی ، آلمان ، نازی ، هیتلر ، ژاپن هیروشیما متحدین متفقین بازم رفتمو رفتم تا رسیدم به دینامیت و مخترعش که نوبل باشه و جایزه نوبل . از جایزه نوبل اینقدر خوندم خوندم که به استیون هاوکینگ رسیدم اونم کیهان شناس بود و اینجا بود که به خودم تبریک گفتم بابت وبگردی هوشمندانه و هدفمندم که ابتدا و انتهای مشخصی ( کیهان شناسی ) و دقیقی داشت خلاصه درموردش مطلب باز خوندم و خوندم به بیماریش رسیدم اینقدر خوندم که به یک صفحه رسیدم که در مورد بیماری ALS نوشته بود و البته یک تیکه کلمه ام اس آورده بود و اینجا بود که یاد این وبلاگ و شما افتادم ، یاد چند سال پیش که چندبار چند تا مطلب اینجا رو خونده بودم یادش بخیر شانسی همینطور جستجو کردم تا به اینجا رسیدم ، فکر میکردم دیگه اینجا بعد این همه سال تعطیل شده باشه اما وقتی میبینم همچنان هست و به روز هم هست ، یک سیگنالی بهم رسید شبیه سیگنال زندگی …. راستی این پروسه وبگردی ما یکی دوساعتی به طول انجامید ! … سال خوبی رو براتون آرزو میکنم.
[پاسخ]
ممنون ازت
[پاسخ]
دقیقاً ویلی … دوباره و اینبار آگاهانه داریم تجربهش میکنیم
تبریک مرا هم بپذیر <۳
[پاسخ]
سلام ویولت عزیزم.سال نو ت مبارک.توی عید یه سفر زیارتی برام پیش اومد.جالب این بود که یهو تو اونوسط بیادم اومدی.الهی که امسال سال سلامتیت باشه
[پاسخ]
ایشالله-ممنون
[پاسخ]
همیشه فکر می کنم تو از اون ادمهایی هستی که یه روز معجزه ایی براشون اتفاق می افته و خوب خوب میشن.یه مورد مشابه در مورد خانمی که بیش از ۲۰ سال ام اس داشته مدتها پیش در موفقیت خوندم که کاملا خوب شده بود
[پاسخ]
ایشالله
[پاسخ]
سلام
ویولت
یادت بخیر
[پاسخ]
حسهای خوبت روز افزون و مستدام
[پاسخ]
سلام ویولت عزیزم
نمیدونی هربار که این صفحه قشنگ رو باز می کنم و نوشته جدیدی از تو می خونم چقدر قلبم پر از عشق میشه.
امیدوارم همیشه حسهای عالی داشته باشی
[پاسخ]
ویولت جان دیشب خواب می دیدم مهمانت شده ام. یک آپارتمان قشنگ داشتی با معماری داخلی بی نظیر. خونه ات رختشور خونه داشت با تجهیزات عالی. حتی خشک کن هم داشتی. من هم اومده بودم تا بهت بگم چطوری می توانی آن لاین ادامه تحصیل بدهی. یک لپ تاپ اپل هم داشتی مثل ماه! اون وقت ببین چه شد! آدم برات توضیح بدهم که چه رشته هائی به دردت می خوره، زدم مانیتیور لپ تاپپت را خط انداختم. البته تو متوجه نشدی من هم سعی داشتم ماست مالی اش کنم با عرض معذرت سعی داشت با تف قضیه را حل کنم که بدتر شد. اصلا زدم مانیتور را نابود کردم! خلاصه که خیلی ببخشید! اومده بودم خیر برسونم خواهر، شر شد آخرش! انقدر خوشگل بودی تو خوابم….
[پاسخ]
خدا خفه ات نکنه مردم از خنده با خودن خوابت تصور ماستمالی با تف )))
[پاسخ]
[پاسخ]
ویولت عزیز ایشالله این حسست دوام داشته باشه و زودی به حالت سلامتی برسی که بتونی تو مسابقات دوی مارتون شرکت کنی یا قهرمان ژیمناستیک بشی خلاصه یه ورزشکار حرفه ای بشی
[پاسخ]
ممنون عزیز
[پاسخ]
چقدر خوشحال شدم از خوندن این پستت :*
[پاسخ]