![](http://vili.special.ir/parsaimages/post_title_right.jpg)
از لحاظ جسمی خیلی خسته ام.
همش با خودم تکرار می کنم ،ارادی دست مُشت شده ات رو باز کن… یا وقتی بلند میشم مثلا بشینم رو توالت با خودم زمزمه می کنم بیشتر رو زانوهات وایستا(ارادی)
فیزیوتراپم عصر ِ دیر وقت میاد پیشم…بهش میگم این ساعتها خسته ام… میگه خودتون رو شرطی نکنید، مگه از صبح تا حالا چیکار کردین که خسته باشین؟
انگار هیچکی اون یکی رو نمی تونه درک کنه… بابا ام اس مساویه با خستگی حالا میخواد کار مضاعف انجام داده باشی یا نداده باشی… من صبح که چشمام رو از خواب باز می کنم خسته ام!!!.
خودم رو موظف کردم بنویسم،هرروز حتی شده چند خط…ببینم می کشم تا ادامه یا نه.مگه غیر اینه که همیشه نوشتن برای من جزو ساده ترین کارها بوده؟
ویولتکم
چقدر برای اینجا دلم تنگ شده بود!! چه زود گذشت!! چه روزهایی گذشت!!
[پاسخ]
یکدنیا عشق نثارت
[پاسخ]
ویولت جون به دل نگیر، بعضی آدم ها خیر سرشون می خوان انگیزه بدن از این روش مزخرفِ نادیده گرفتن و انکار استفاده می کنند. حالا این مورد چون فیزیوتراپ هم هست بیشتر مایه تاسف میشه.
بوس
میشه بدون انکار واقعیت یک بیماری و عوارضش هم انگیزه داد. مثلا من باشم دستت رو نوازش می کنم، موهات رو می بوسم و می گم آره ویولت جون می دونم چی میگی، صبح خسته چشم از خواب باز کردن رو خوب می دونم یعنی چی، انگار که شب توی رختخواب کوه جابجا کرده باشی ولی برای بهتر شدن به خودت این زحمت رو بده، این سختی رو بکش تا روزهای بهتر از راه برسند. تا آدمی هست، امید هم هست
[پاسخ]
ای قربون تو چیز فهم بوووس
[پاسخ]
صبح در حال طراحی مدام تو فکرت بودم.تو فکر دستات …بوس به دستات..
[پاسخ]
mamnnon ke minevisid :*
[پاسخ]
ممنون از شما که می خونید
[پاسخ]
قربون تو خستگی ات برم عزیز م
[پاسخ]
عزیزم……….
[پاسخ]
لینکی که تو سایت قبلی نوشته بودی اشتباه بود ..
اینجا حس و روح و روان بیشتری داره ویلی .. من اینجا رو بیشتر دوست دارم ..
البته که هر جا بری دنبالتم ولی خوب اینجا حس آرامش بیشتری به آدم دست میده ..
دلم برای روزانه نوشتن هات تنگ شده می دونم که سختته اما باش تا ما هم دنباله روت باشیم ..
بووس
[پاسخ]
یه برنامه ای هست به اسم گنج حضور که هم وبسایت داره و هم کانال ماهواره http://www.parvizshahbazi.com کاش وقت کنی تماشاش کنی… ذهن ما اعجوبه ای هست که میتواند اگر در خدمت خرد زندگی باشه خیلی کارها بکنه و یکیشم شفای بدنه. معلم یوگام میگفت کسی که ام اس داره باید با پا و دستش طوری برخورد کنه انگار یه حیوان خانگی داره که ازش اطاعت قراره بکنه. دلم میخواد خوب بشی ویولت
[پاسخ]
سلام ویلی، هزار سالی هست که میخونمت. شاید خاطرت باشه که قبلا برات کامنت گذاشته بودم. محتواش دقیقا یادم نیست اما یه مباحثه متمدنانه (!) داشتیم. حالا الان گویا منم به ام اس مبتلا شده ام. البته هنوز قطعی نمیدونیم، اما احتمالش زیاده. خستگی که میگی رو درک میکنم، چون فعلا در مقیاس کوچکتر دارم تجربه ش میکنم. مال من فعلا با برنامه ریزی روزانه و هفتگی و ویتامین و اینا قابل مدیریت (نه قابل حل) هست. دارم فکر میکنم خوبه یه برنامه ای چیزی آماده کنیم برای تازه واردهای عرصه ی ام اس! اینطوری شاید شوکش کمتر شه.
[پاسخ]
ایشالله که نیست- ایده خوبی داری
[پاسخ]
نمیدونم به خاطر این وبلاگ و نوشته هاشه، یا کلا چون هنوز شک داریم که باشه، اما با اینکه امیدوارم ام اس نباشه، اگه بود هم آخر دنیا نیست.
[پاسخ]
به قول بابای من : حرف خوب بلد نیستی بزنی حرف نزن. تو کار خودت ُ بکن که بهترینی :*
[پاسخ]
هاها
[پاسخ]
من مطمئنم که میتونید و نوشتن اینجا نتیجه بخش خواهد بود.پس سر قولتون بمونید ویولت عزیز![Kiss Kiss](http://vili.special.ir/wp-content/plugins/tango-smileys-extended/tango/kiss.png)
[پاسخ]
چشم-تمام تلاشم رو می کنم
[پاسخ]
عزیزم،منم دوست ندارم وقتی دردمو ،مشکلمو به کسی میگم انکارش کنن و بگن که نه بابا اشتباه میکنی اینجوری هم نیست.عوض بهتر شدن آدم خسته تر میشه ولی در بعضیها انکار جواب میده.واقعیتش اینه که با تمام این حرفا فیزیوتراپت از همه ی ما شاید برات مفیدتره و از این بابت من ازش ممنونم.
[پاسخ]
قربون تو برم،خودم
[پاسخ]
خیلی ممنون که مینویسید.
در اینجا که من هستم از weed برای مقابله با مشکلات ام اس با نسخه پزشک استفاده میشه. البته هنوز مطالعه بالینی و آزمایشگاهی خیلی معتبری روش نشده و لی این باور کاملا جا افتاده و رایج است.
[پاسخ]
weed چیه شهریار جان؟
[پاسخ]