می خندم به مسنجری که به هوای بودن تو بالا آورده میشه و صفحه ایی که به عشق دیدن تو وحضور تو بازمیشه…شاید کلامی. و فکر می کنم،آیا این عاشقانه است؟…
چقدر اين صحنه برام آشناست…
[پاسخ]
نمیدونم چی بگم ویولت جون، غمگینه … فکر کنم بهتره سکوت کنم. ولی همین جام، همین نزدیکی ها.
منم همین دور و برام هر وقت دلت خواست با هم حرف بزنیم
نام شما *
ايميل *
آدرس وب
تصویر امنیتی *
نظر بصورت خصوصی ارسال شود.
چقدر اين صحنه برام آشناست…
[پاسخ]
نمیدونم چی بگم ویولت جون، غمگینه … فکر کنم بهتره سکوت کنم. ولی همین جام، همین نزدیکی ها.
[پاسخ]
منم همین دور و برام هر وقت دلت خواست با هم حرف بزنیم
[پاسخ]