هفته پیش هم گفتم…الان هم مجدد تکرار می کنم برای دوستانی که بر طبق عادت این چند ماهه منتظربرنامه اند و پیغام من و نخوندن…بخاطر تقارن با ایام عزاداری و احترام به عقاید بعضی از دوستان شنونده و اینکه دلم نمی خواد موسیقی برنامه رو حذف کنم، برنامه این هفته رو فردا بعداز ظهریک شنبه یا حد اکثر دوشنبه صبح آپلود می کنم.
ظاهرا خیلیا برنامه این هفته رو نتونستن دانلود کنن یا آن لاین گوش بدن…38 برای همین تو فضای وبلاگ هم آپلودش می کنم…ببینم بازم بهانه ایی هست برای کامنت نگذاشتن و اظهار نظر نکردن.
یک پیام خصوصی برای ویولت عزیز که دوست دارم نظرش رو بدونم و اگه دوست داشتی پابلیش کن برای گرفتن نظر خواننده هات.. البته شاید به اندازه ی کافی درین زمینه ها در وبلاگت بحث شده و خیلی ها برات پیغام خصوصی گذاشتند و موضوعی رو به نظرسنجی گذاشتند….اما سوال من اینه که به نظر شما با توجه به گسترش ارتباطات در این دوره شما خانومها انتظارتون از پارتنرتون یا دوست پسر و یا همسرتون چیه؟ سوالم رو دقیق تر و کوتاهتر میکنم با یک مثال ساده مثل فیس بوک یک سوشال نت ورک که همه گیر شده… چه طور با طرفتون برخورد میکنید وقتی تصاویر و عکس های خانم ها و .. رو لایک کنند تمجید کنند و …؟؟ رو حس یگانه طلبی تون چه تاثیری داره ؟ و عقلتون چی میگه و کلا چطور برخورد میکنید با این موضوعات؟
_______________
ویولت:
والله خود من فک می کنم این یه سئوال خیلی کلیه که جوابش به طرف مقابلت و اینکه کی هست و چی هست؟و رابطه خصوصی و اعتماد بینتون چقدر هست؟خیلی بستگی داره و نمی تونی در حال حاضر و با توجه به جامعه بسته ما یه جواب کلی به این سئوال بدی و یه حکم کلی صادر کنی…این نظر منه.
بهتره بخونیم ببینیم دیگران چه نظری دارن.
********
اضافه شد
نویسنده متن:
مرسی ویولت جان! به موضوع خوبی اشاره کردی، اعتماد، آیا همین قضیه و یا موضوعات مشابه، چت و کامنت ها و … صمیمانه روی اعتماد شما تاثیر میگذاره؟ فرض میکنیم که به طرف اعتماد هم داشته باشید ….
ویولت:
تجربه شخصی من میگه،زمان خیلی عوض شده و دوران ،دوران ریز شدن تو روابط حاشیه ایی شریکت نیست…راههای ارتباط داشتن با جنس مخالف خیلی زیاده که تو دونه به دونه رو نمی تونی تحت کنترل خودت داشته باشی بعلاوه اینکه بهتره اعتماد کنی و اجازه بدی شریکت هم حریم خصوصی برای خودش داشته باشه و از تنها بودنش لذت ببره و با رضایت و طیب خاطر برگرده به سمت تو وآرامش رو با تو بودن تجربه کنه…وقتی اعتماد وجود داشته باشه من به شخصه دلیلی برای محدودیت و محدود کردن طرف مقابل نمی بینم و هرچقدر هم ریز نشی تو روابطش و مو رو از ماست نکشی اعصاب خودت راحتتره…اعتماد کن.
وقتی برنامه آخر رادیو رو با اون حال خراب بستم و اجرا کردم و تو روز موعود فرستادمش رو اِیر،بدون تاخیر روزانه…از خودم و عملکردم خیلی راضی بودم.
فردا صبح امیر حسین برام ایمیل زد با این مضمون که خیلی از برنامه راضیه و گفت متنها رو فوق العاده اجرا کردی بخصوص متن مربوط به المپیک رو،خیلی احساسی اجرا کردی و آفرین و…
تو پوست خودم از خوشحالی و رضایت نمی گنجیدم…دلم غنج میزد…رضایت از خودت و کاری که انجام میدی و انرژی مثبت دادن همکارت عالیه و من کاملا این و حس می کنم و این تفاوتها رو می فهمم.
یادم می افته به بیش از 15 سال پیش…وقتی تو یه شرکت نیمه دولتی کار میکردم… به روزهای ماه رمضون که سرپرستم روزه میگرفت و از بوی گند دهنش نمیشد در اتاق رو ببندی…دمپایی می پوشید و لِخ لِخ کنان تو راهروها حرکت میکرد… و من هر روز خودم رو سرزنش میکردم که مجبورم جایی کار کنم که سرپرستم اینقدر بی کلاسه!!! و فقط بواسطه رابطه، شده سرپرست من در حالیکه لیاقت من خیلی خیلی بیشتر از اون آدمه… و هر روز نارضایتی و با دلخوری و انزجار ساعات رو گذروندن…تا شروع روزی دیگر.
1- دوستانی که از شکلکی که وبلاگ به انتخاب خودش کنار کامنتشون قرار میده راضی نیستن و دلشون می خواد عوض شه…می تونن مراجعه کنند به این لینک و اونجا هر عکسی دوست دارن از کامپیوتر خودشون انتخاب کنند و بذارن تا معرف کامنتشون باشه از حالا به بعد…در ضمن بگم این تغییر در هر وبلاگ وردپرسی که کامنت بگذارید اعمال میشه ها.
2- هفته آینده بخاطر تقارن با ایام عزاداری،برنامه روز شنبه. یک شنبه یا حداکثر دوشنبه روی وبلاگ قرار داده میشه.
3- ویروسه حالا به یه نوع دیگه داره عرضه اندام میکنه…طوریکه توالت نشینم کرده!!!
دیروز فیزیوتراپ داشتم…قرارمون از قبل بود و وقتی شنبه زنگ زدن که اصطلاحا قرار رو دبل چک کنیم باهم…با انرژی و خیلی مطمئن گفتم فردا منتظرتونم…
یک شنبه صبح اومدن و طبق عادت مرسوم شروع کردیم به انجام حرکات.
بعد گذشت یک ساعت و اواخر کار.آقای فیزیوتراپ گفتن:
اصلا فک نمی کردم امروز با هم جلسه ایی داشته باشیم با توجه به حال بد آخر هفته گذشته شما،می دونستم انرژیتون خیلی تحلیل رفته و حس و حال حرکت اضافه ندارید…با خودم گفتم حتی اگه جلسه ایی هم باشه،تمام حرکاتمون نشستنکی ه و اصلا کارهای ایستاده انجام نمی دیم.
ولی امروز دیدم چقدر با انرژی هستید بعد گذشت ِ بیشتر از یک ماه که اصلا نمی تونستید قدم از قدم بردارید،امروز برخلاف تصورم چقدر خوب و صحیح ایستادید و حتی تونستید یه قدم صحیح بردارید و این جای آفرین داره.
با شنیدن تعریفها قند تو دلم آب میشد و گفتم، چون می خواستم که بهتر باشم خسته شده بودم از مریضی و همش عق زدن!!! خواستم که خوب باشم و انرژی منفی هم ندم.
برای آماده کردن برنامه این هفته با توجه به حال خراب هفته پیشم…ماجراها داشتم.
عدل هم این هفته آیتمی که خودم مجبور بودم اجرا کنم بسیار زیادتر از هفته های قبل بود که مجبور بودم در فاصله دو عق زدن اجراش کنم… و این شما و این هم برنامه ایی که بسیار پر مشقت تر از هفته های قبل بسته شد.
پس لطفا شما هم از نظراتتون بی نصیب نذارید من رو.
در این برنامه می شنوید:
– یادی از محمود دولتآبادی و زندهیاد محمد نوری
– خاطرهای از سفر به کشوری آسیایی
– نگاهی به المپیک 2012 لندن
– شعری از هوشنگ ابتهاج (سایه)
و …
– موسیقی آغازین: بخشی از قطعه The Blue Cafe از آلبوم Saganak ساخته Ahmet Koc (احمد کوچ)
– ترانه لری «تو عشقمی» به خوانندگی سعید شهروز
– قطعه «خوابم یا بیدارم» ازآلبوم «بوی دیروز 1» ساخته فریبرز لاچینی
– ترانه «چوپان» به خوانندگی زندهیاد محمد نوری ازآلبوم «سرزمین خورشید» ساخته فریبرز لاچینی
– ترانه «عروسی» به خوانندگی زندهیاد محمد نوری ازآلبوم «جلوههای ماندگار»
– قطعهای از آلبوم «آخرین برگ» ساخته بهزاد میرخانی
– قطعه بیکلام Infinite Love
– قطعه «گردباد در پاییز» از آلبوم «پاییز طلایی 1» ساخته فریبرز لاچینی
– ترانه «ایران: سرزمین عشق» به خوانندگی محمدرضا عیوضی
– ترانه «کافه گودو» به خوانندگی میثاق بنیمهد
– موسیقی پایانی: ترانه «یادها» به خوانندگی محمدرضا صادقی – از شاگردان محمد نوری – در بزرگداشت استاد
لینکهایی برای دانلود برنامه38
فولدرشامل لینک کم حجم و حجم اصلی برنامه در mediafire-بدون فیلتر
فولدرشامل لینک کم حجم و حجم اصلی برنامه در trainbit-بدون فیلتر
پ.ن: در ضمن متنهای این برنامه رو در خصوص “محمد نوری”،”محمود دولت آبادی””المپیک” رو آقای امیر حسین
تاج بخش،تهیه کننده محترم رادیو ویولت زحمت کشیدن،نوشتند…و بخاطر حال خراب هفته پیش من کل برنامه رو مرتب کردن و چیدن یا آیتمها عقب و جلو شده… حالا چیدمان من بهتره؟یا ایشون؟