![](http://vili.special.ir/parsaimages/post_title_right.jpg)
رگبار می گیره…قطرات بارون میزنه رو شیشه ماشین. میگه:
– عزیزم هوا دو نفره است… موافقی؟…بهتره موزیک رو عوض کنم.
زیر چشم نگاهی به دو سرنشین صندلی عقب می ندازم و میگم:
– آره عزیزم!!! ولی ما الان چهار نفریم نه دو نفر!.
– اِ…راست میگیا…حواسم نبود….پیاده شون کنیم؟
– نه بابا گناه دارن تو این بارون!!!. بهتره چهار نفره حال کنیم.
اینطور که پیش میره تا چند وقت دیگه فال و طالع بینی هم انجام میدی که !
رسما مردم میان سفره دلشون رو باز میکنند بقصد اعمال نظر جنابعالی و خاله زنک خونه ای شده اینجا بیا ببین.البته we are cool و قصد توهین ندارم مخلص شما هم هستیم
[پاسخ]
لازم باشه-اونم انجام میدم…شما نگران نباش![Smile Smile](http://vili.special.ir/wp-content/plugins/tango-smileys-extended/tango/smile.png)
[پاسخ]
شاید زمان بگذره و به این نتیجه برسند که بیشتر از این هم جا داره !!!![Smile Smile](http://vili.special.ir/wp-content/plugins/tango-smileys-extended/tango/smile.png)
بذارین حالشو ببرن بابا بی بی خیال ، حسود که نیستیم
ولی خداییش بارون همه جوره حال میده ، چه تکنفره ، چه چند نفره ! کاش بباره …
[پاسخ]
بیا قراری بگذاریم ،فردا انتهای این کوچه بن بست زیر باران، من و تو ،تنها!! باران رد پایمان را پاک خواهد کرد و کوچه به زودی باز خواهد شد.
[پاسخ]
تهران بارون زده؟ من هم مي خوام، خوش به حالتون، گرد و غبارش به ما مي رسه بارونش اونجاها ! كيف كنين كه اين هوا كميابه!
[پاسخ]
خووووووووووووووبه
[پاسخ]
وای امان از این باران های 2نفره.و چه سخته 1 نفر بودن توی این هوا…..
[پاسخ]
همیشه بارون یه حس غریبی به آدم میده و برف از اون بیشتر یه حس ناب…
[پاسخ]
ولی به نظر من همون پیاده شون کنید بهتره،
[پاسخ]
ای بدجنس
)
[پاسخ]
نه از سر بدجنسی نیست ویولت عزیز از سر تجربه ست![Smile Smile](http://vili.special.ir/wp-content/plugins/tango-smileys-extended/tango/smile.png)
[پاسخ]
ویولت جونم من تازگی تو گودری نمی بینمت ( دستت درد نکنه من طاقت میارم یک سال شما رو نخونم ؟!) .هی ادرست رو هم پاک کردم ودوباره گذاشتم .حالا چیکار کنم ؟
[پاسخ]
ویولت خانم میگم بعد از اینهمه سال وبلاگ نویسی و سر و کله زدن با انواع آدما خودت همه فن حریف شدیا!یه دفتر مشاوره بزنی کارت میگیره!باورکن!
[پاسخ]
سلام ویولت جان. من پونه هستم. امروز بعد از مدتها رفتم سراغ وبلاگم و دیدم نوشته مسدود است! خیلی ناراحت و عصبانبم! چطور به خودشون اجازه میدند که قسمت بزرگی از خاطرات زندگی و زحمت چندین سال نوشتن یک نفر رو باد هوا بدند؟؟؟ اون هم بی خبر و بدون اجازه! چی باعث شده چنین حقی رو اجساس کنند؟ به کی باید شکایت کرد؟ این کار اونها یعنی دزدی. یعنی خیانت به امانت!! (نوشته های من). یعنی تجاوز (به احساسات و حقوق من). حتی اگر برای مسدود کردن وبلاگم سند قانونی دارند که وقت ایجاد وبلاگ من تایید کرده باشم مثلا عنوان کامل مصادیق تخلف در نوشتن (که بعید میدونم!) باز هم لازمه که قبل از بستن وبلاگ به من خبر بدند که اگر میخوام بک آپ نوشته هام رو بگیرم! نه اینکه در کمال بی احترامی به کاربر بی خبر وبلاگم رو مسدود کنند. به کی باید شکایت کرد؟ من ایران نیستم ولی حاضرم برای دفاع از حقم بیام ایران!
[پاسخ]
سلام پونه ی عزیز منم مدتهاست دلم میخواست ازت خبر بگیرم و ببینم چرا دیگه نمینویسی من نوشته هات رو خیلی دوست دارم امیدوارم راهی باشه برای اینکه پیگیری کنی و نوشته هات رو برگردونی
[پاسخ]
پونه جان اگر در بلاگفا وبلاگ درست كرده بودي بدون همينجوريه. اين بلا سر منم اومد در حاليكه هيچ نوشتهاي كه به كسي بر بخوره داخلش نبود. يكروز اومدم و ديدم ديگه هيچي نيست…… تا مدتها ناراحت بودم كه چرا بدون هيچ خبري حذفش كردند، حداقل از نوشتههام كپي ميگرفتم اما اينجا به هيچ كسي نميشه شكايتي كرد يا چيزي گفت. دلم ميخواست حداقل ميگفتند دليل حذفش چي بوده اما در مورد اون هم چيز گفته نشد. خلاصه كه تو تنها نيستي
تا مدتها ننوشتم اما بعدش دوباره شروع كردم در وبلاگي نو با شرايطي عاليتر نوشتم…….
يادت باشه اينجا ايرانه، يه خورده زيادي ويرانه…. تو خوب باش و پاينده. دوباره شروع كن از ابتدا منتها اينبار به خاطر بسپار هميشه يك نسخه از نوشتههاتو در كامپيوتر خودت داشته باشي چون به هيچ چيز و هيچ كس اعتمادي نيست
[پاسخ]