شدیدا درگیر آماده کردن برنامه شنبه آینده ام… انتخاب متنها و انتخاب موسیقی…
این هفته هم برنامه سخت و خاصی ه…با مبحث”خیانت”
دیشب قبل خواب وقتی داشتم برای خودم قلت و واقلت میزدم…یهو به ذهنم رسید از فایل صحبتهای خانومها استفاده نکنم. چرا؟…آخه مملکته داریم!!! کی تضمین میکنه بعد گذاشتن صحبتهای این دوستان برادران عرزشی نیان خِر من و بچسبن که یالله شماره فلانی رو بده!…و با توجه که یه اعتراف ضبط شده و مکتوب دستشون هست و طبق قوانین خودشون قادر و مجازن!!! هرکاری بکنند و من ناخواسته سبب آزار و اذیت این دوستان شدم، چیزی که به هیچ عنوان نمی خوام.
هرچند خیلی حیفه استفاده نکردنشون…چون از منظر من یه سری حرفها و حقایق ناگفته است از جامعه ایی ه که داریم توش زندگی میکنیم… و به اجبار چشم روی این حقایق ببندیم و به خودمون بگیم” همه چی آرومه…من چقدر خوشحالم”
از همینجا از تمام دوستان مونثی که به دعوت و خواهش من لبیک گفتن. اعتماد کردن و من و محرم قرار دادن برای گفتن حرفهاشون… تمام قد پوزش می خوام و امیدوارم دلیل من و برای استفاده نکردن فایلها موجه و منطقی بدونن… فقط دلیل مهمم حفظ آرامش شماست…چون عملا یه چوب برداشتم و کردم تو لونه زنبور و اگه قرار به نیش خوردنه دلم نمی خواد کسی غیر من آسیب ببینه.
چقدر بده که آدم مجبوره اینقدر محافظه کارانه برخورد کنه
[پاسخ]
سلام. شرمنده هرچی تو وبلاگ رو گشتم پیدا نکردم حالا نمیدونم من دقت نکردم یا اصلا نیست. لطفا بگید از چه کانالی و چه ساعتی برنامه هاتون پخش میشه. ممنون
[پاسخ]
ببخشید؟اینو واقعی نوشتین یا شوخی؟
[پاسخ]
رادیوییه اینترنتی-شنبه ها-همین جا لینک میشه
موج و فرکانس نداره
[پاسخ]
بهت حق میدم ویولت. و می فهمم چقدر ناراحت کننده می تونه باشه که اینهمه زحمت بکشی اما به دلیل نبودن امنیت در این مملکت همش به باد بره.
اما تو این مملکت واقعا امنیت جانی وجود نداره. حتی به قوانین نیم بند خودشونم پایبند نیستند. امکان هر چیزی هست. الان پدر پیر و بی خبر یه نفری رو اینجا گروگان گرفته اند چون پسرش در اروپا در صفحه طنزی در فیس بوک مقدسات! اینها رو مورد تمسخر قرار داده! خوب طبق کدوم قانون میشه یه نفر رو بخاطر عمل یه نفر دیگه مورد آزار قرار داد؟ اما می کنند و کسی هم نمی تونه جلوی خودکامگیشون بایسته.
[پاسخ]
خیلی جالبه برای همینه هیچ تحقیق درست و حسابی ای تو این مملکت وجود نداره. مثلا اینجا باید خانمها را حذف کرد.
همیشه باید ترسید و وقایع رو اعلام نکرد.
چه اوضاعی داریم
[پاسخ]
khob nemishe matalebeshun ro bekhooni khodet? ya masalan chekideshoon ro begii??
[پاسخ]
فک نکنم امکان داشته باشه-چون مثلا 20 دقیقه صحبت و تک و تعریفه
چه جوری پیادش کنم رو کاغذ؟
[پاسخ]
ویلی جان، من مورد خودم رو قبلاً برات نوشتم. خیانتی که من دیدم از نوع جنسی و زناشویی نیست. علاقه ای داری اینجور موارد رو هم مطرح کنی؟ اگر بخوای حاضر به همکاری هستم.
[پاسخ]
ممنون از همکاریت-برای این برنامه خاص نه- ولی لطفا ضبط کن تجربه ات رو وفایل صوتیش رو برام بفرست تا تو قسمت حرفهای شما ازش استفاده کنم-برای آگاهی دادن به دیگران
….پس دست دست نکن
تو که ماشالله صداتم قشنگه
[پاسخ]
be nazaram molaheze kheili kheili be jayee has
[پاسخ]
دوست دارم این سوالو بپرسم، تا حالا شده از از دست دادن یه عشق بترسید؟حالا به هر شکلش که شاید یکیش خیانت باشه، یا مثلا ترس از کمرنگ شدن و ناپدید شدنش در زمان، و گاهی حتی نه از سوی طرف مقابل از طرف خود فرد….
[پاسخ]
ترس از دست دادن رو فک کنم همه دارن یا لااقل یه بار تجربه اش کردن…ولی مفهوم و علت این ترس از منظرهای مختلف متفاوته
[پاسخ]
به این احساس تو ارتباط می گن وابستگی نا ایمن !!!
بیشتر بر میگرده به حس ترک شدن تو کودکی توسط مادر و یا پدر !!
[پاسخ]
از دیروز تو جایی که من زندگی میکنم یه طرح مالیاتی به نام کربن تکس اجرا شد و من یکسره کامنتهای مردم و مخالفین با این طرح رو بطور جدی دنبال میکردم و این همه آزادی بیان مردم برای بیان مخالفتشون به هرشکل ممکن با نخست وزیر برای من حس بدی بهمراه داشت که چرا مردم ما توی ایران نمی تونن. این مطلب شما رو هم که دیدم بیشتر کلافه شدم اما با همه عشقم به وطنم و پدر و مادرم که از من دورن و با وجود همه سختی های دوری اما باز هم خوشحالم که از اون جهنم فرار کردم . شاید اینجا من حرفی برای گفتن نداشته باشم شاید من هنوز ترجیح بدم آهنگ فارسی گوش بدم یا بلاگهای وطنم رو بخونم اما فردا روزی فرزندم مثل الان من مجبور نیست دردهای این زندگی رو بچشه و مجبورش کنن مهر سکوت رو دهانش بزنه و نتونه از دردهای جامعش حرف بزنه. اما ویولت عزیز حرفت رو کاملا درک میکنم و برای همه همتی که به خرج میدی برای زندگی دستت رو میبوسم برات آرزوی روزهای آفتابی دارم….
[پاسخ]
قربونت برم عزیزم
[پاسخ]
به سولماز در کامنت خصوصی:
هر فرمتی بفرستی-تبدیلش می کنم- خودم mp3 استفاده می کنم،لطفا زیر 128 نباشه…حجمشم معقوله
[پاسخ]
اصلا به فکرم هم خطور نمی کرد که ممکنه همچین مشکلی پیش بیاره. به نظر من خواننده که دلیل بسیار موجهی هست و چقدر خوب شد که حواست به این قضیه بود.
من جای شما بودم فایل ها رو کلا پاک می کردم با این حساب…
[پاسخ]
شایدم اینکار رو کردم-هر چند خیلی حیفن
[پاسخ]
كار درستي مي كنيد و تصميمتون كاملا عاقلانه است
[پاسخ]
کاملا منطقی فکر کردین
[پاسخ]
سلام ویولت.با تشکر از این همه زیبایی!
دعوتید به وبلاگم
[پاسخ]
منم فک میکنم بهتره چکیدهشون رو خودت
بخونی لاقل از هیچی بهتره اینجوری کیفیت
برنامه الکی پائین نمیاد,خواهشا این کارو بکن
من دوست دارم تجربه ام زیاد بشه,درسته کمی
برات زحمت داره و کپی پیست نمیکنی ولی
ارزشش رو داره اینکارو بخاطر جوانان کشورت
بکن
[پاسخ]
حداقل برای این هفته نمیرسم انجام بدم
[پاسخ]
viliiii bekhatee javanaane keshvaret
[پاسخ]
ويلي جون خوشحالم که خوبی .. دو روز بود سرعت اینترنت داشت بازی میکرد با مون واسه همین نشد بیام نت .. می خواستم بگم دستت درد نکنه از برنامه ی قشنگ این هفته ات .. شنبه پر از ترس و استرس بودم .. فامیل شوهرم برای اولین بار داشتن ناهار می اومدن خونه مون.. مامان هم اینجا نبود که ازش کمک بگیرم .. خودم بودم و خودم .. منی که الان سال هاست دستم به پخت و پز نرفته( منظورم این نیست که قبلا آشپز بودم ) از روزی که شروع کردم به کار بیرون دیگه آشپزخونه نرفتم .. تو این چند مدت هم انگشت شمار یه چیزی درست کردم و خوردیم .. خلاصه از صبح استرس داشتم .. ساعت 10شد به وقت ما ، از بس کار داشتم نمی دونستم کدوم رو باید اول شروع کنم .. بی خیال کارها اومدم سراغ ایتنرنت و دیدم تو برنامه ت رو گذاشتی .. خوشحال پلی رو زدم و گوش دادم .. همین طور که گوش می دادم کارام هم می کردم .. یه هو دیدم تو داری خداحافظی می کنی با اون ترانه ی زیبای آخر .. ساعت و نگاه کردم دیدم تقریبا 11 شده و من بخش اعظم کارها رو انجام دادم .. اصلا نفهمیدم من ِ ناز نازی چطوری قابلمه ی بزرگ برنج رو آب کش کردم و کارها رو راست و ریست .. بعد هم یه غذایی شد به تمام معنا مزه و بوی رستوران های ایران رو می داد .. همه تعریف کردن از غذا و اصلا باورشون نشده بود این من بودم که به تنهایی همه ی اینها رو پخته بودم ..
خلاصه اینکه این همه داستان گفتم تا بیام و بگم اغراق نمی کنم اگه می گم این صفحه آرام بخش بود و الان با صدای تو نور علی نور شده ..
ممنون به خاطر بودنت ..
بوووس
[پاسخ]
هوراااااااااااااااااااااااااااا…زنده باد دوست توانای من که توانایی هاش رو باورکرده…بوووس
[پاسخ]
خیانت وقتی شروع میشه (اگه شروع بشه) که روابط دو طرفی که نسبت به هم تعهد دارن میزون نباشه. خیانت مردا بیشتر از روی اتفاق و هوسه و احتمال برگشت هم زیاد داره. خیانت زنها!؟ والا چی بگم، دنیای زنها خیلی بزرگتر از مرداس و حداقل برای مردا تمام ابعادش نه تنها قابل شناسایی نیست بلکه قابل تصور هم نیست. خیانت زنها مثل بقیه کاراشون عمیقتر و پردامنه تره و احتمال برگشت هم کمتر داره.
اگه مردا هم میدونستن که در ذهن و تن زنها موقع خیانت چی میگذره شاید عاقلتر میشدن، زنها که میگن همه مردا عین همن و اصلا براشون مهم نیست که …
همش شد زنها مردها زنها مردها، چه زندگی کسل کننده ای میشد اگه زنها و مردها شبیه هم میبودن.
[پاسخ]
با سلام خدمت خانم ویولت و دیگر دوستان
خانم ویولت! اگه یه روزی خواستید درمورد روابط دختر و پسر و دوستی اینا یه برنامه تهیه کنید لطفا به من خبر بدید تا براتون متن بفرستم
[پاسخ]
نمیشه فقط اونایی که از خارج از مملکت برات فرستادن استفاده کنی؟
[پاسخ]
ببینم سر فرخزاد که خارج کشور بود چی اومد؟یا شاهین نجفی؟… ماها که دیگه جوجه ایم برای ضرب شست خوردن…نه؟
[پاسخ]
منظور بدی نداشتم عزیزم فکر کردم شاید ساده تر باشه و کسانی که فایل سوتی از خارج میفرستن الزاما با اسم و آدرس و شماره تلفن نباشه که ایجاد دارد سر بکنه ! حالا یعنی این داستانها اینقدر وخیم هستن که با شرایط این دو نفر قابل مقایسه باشن؟؟؟ !!!
[پاسخ]
نه-مسلما نه
ولی از لحاظ قانون این مملکت محکومن… حالا هرچی ما گلومون و پاره کنیم و بگیم چرا؟
عزیزم برات کامنت خصوصی دادم یاتو فیس بوک جوابش رو بنویس یا همیجا ولی مبهم!
که بفهم اره یا نه
[پاسخ]
عزیزدل من که فکره همه چیز را میکنی…جونم..دوستت دارم زیاد
[پاسخ]
بوووس
[پاسخ]
ویلی 1 جوری حق مطلب رو ادا کن حالا شده با نوشتن و پست گذاشتنشون یا اجرای با صدای خودت . این خیلی حیفن حفظشون کن حتی اگه شده تو ذهنت.
[پاسخ]
تو ذهن خودم که صد در صده چون به شدت تحت تاثیر قرارگرفتم و دلایل هم دلایل زنده و کاملا ملموسی بود
[پاسخ]
سلام. چقدر نكته سنج! آفرين به ذهن پوياتون.
[پاسخ]
manteghie !
[پاسخ]
khob harfashoono khodet begoo va az name mostaar estefadeh kon. masalan khanoome razeghi afshar (omidvaram voojood nadashteh bashe) maslan migan folan.
[پاسخ]