منتخبی از یک نوشته با نتیجه ایی بس آشنا

.
.
.
با دریافت خبرهای منتخب (فقط منفی) امید از بین می رفت.
با جاسوسی، عزت نفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی پست می یافتند.
با تعریف خیانتها، اعتبار آنها نزد همگروهی ها از بین میرفت.
واین هر سه برای پایان یافتن انگیزه زندگی، و مرگ‌های خاموش کافی بود.

این سبک شکنجه، شکنجه خاموش نامیده میشود.

این روزها همه فقط خبرهای بد میشنوند شما چطور؟
این روزها هیچکس به فکر عزت نفس نیست شما چطور؟
این روزها همه در فکر زیرآب زدن بقیه هستند شما چطور؟

پس بیایید از شکنجه خاموش رها شویم


نظرات شما


  1. صفیر سرخ در 12/04/07 گفت :

    یه خبر خوش .
    امروز 14 شعبان تولد عزیزترین موجود عالمه.
    من یا حتی هر کس دیگه ای عزت نفسش می چسبه به سقف وقتی میبینه ضربان قلبش برای همچین موجودی تند و نا منظم می شه.وقتی میبینه منتظر خوب ترین مرد زنده عالم.
    امروز می خوام کمتر افسوس نداشته ها مو بخورم.
    مثل نداشتن عشق به خدا
    التماس می کنم دعام کنید. لحظه هاتون شیک و بی نظیر و خاکی و رویایییییی

    [پاسخ]


  2. اسپینوی در 12/04/07 گفت :

    وای برما.وقتیکه ویولت که یه کوه امیده داره از بی امیدی حرف میزنه پس حتما اوضاع خیلی خرابه

    [پاسخ]


  3. سارا در 12/04/07 گفت :

    چطوری آخه ویولت جان؟؟ امروز یه کار جالبی مانا نیستانی منتشر کرده بود واقعا شرح حال ما. وقتی تو سیاهی زندگی میکنی هر کاری کنی بالاخره رنگی میشی!!!!

    [پاسخ]


  4. نوشینه در 12/04/07 گفت :

    سلام برای شنیدن خبرهای خوب باید بریم سراغ کدوم رسانه که بدونیم راست می گه ؟ چطوری از دورویی که عزت نفس را تخریب می کند خلاص شویم ؟
    فقط میشه زیر آب نزد . این یکی رو هستم

    [پاسخ]


  5. Sami در 12/05/07 گفت :

    مردم خوابن هنوز …
    کاشکی زودتر بهار بشه …

    [پاسخ]


  6. ateliya در 12/05/07 گفت :

    (...پیغام خصوصی از طرف شما...)
    سلام ویولت عزیز و دوست داشتنی
    چند وقته که باهات آشنا شدم حدود 2هفته، این مدت هر فرصتی به دست آوردم آرشیوت رو خوندم تا سال 85 پیش اومدم به شدت مجذوب سرزندگی شخصیت و سرگذشتت شدم. جواب یکی از سوالای مهم زندگیمو اینجا لای نوشته های تو پیدا کردم. یکی از جذابترین بخشهای داستان زندگیت که برا من مثه خوندن یه رمان قشنگ و بی نظیره ماجراهای تو و امیده. هنوز نمیدونم پایان داستانتون چی میشه اما من تا اینجاشم چیزای قشنگی از یه رابطه انسانی و عاشقانه تکامل یافته یاد گرفتم. راستی منم یه امید نامی دارم تو زندگیم اما هیچی شبیه امید تو نیست. یه جاهایی که از مهربونیهاش و صبوریش گفتی آه و حسرت از نهادم برخاسته.
    ویلی جون منم یه شهریوری هستم با اختلاف سن 10سال کمتر خیلی صفتهای مشترک داریم و خیلی خصلتای متضاد. چیزی که من تو زندگی فکر میکنم بهش نپرداختم یا کم پرداختم همین زنانگی هست که تو داستانات نوشتی. از این همه نشاط و شور زندگی و انرژی مثبتی که به همه میدی لذت میبرم و کاش زودتر کشفت میکردم. در واقع چندسال پیش وبلاگتو دیده بودم از طریق آنی دالتون(یادداشتهای یک دختر ترشیده، ازش خبر داری؟ یه دفه غیبش زده و عالمی نگرانشن) اما سرسری و گذرا.
    ویلی جون به خیلی ها امید و انگیزه و شور زندگی میدی.
    خیلی دوست دارم از نزدیک باهات آشنا شم. من شیراز زندگی میکنم. هروقت اومدم تهران خوشحال میشم از نزدیک ببینمت و صحبت کنیم. نمیدونم تو این چند سطر تونسم حسمو بهت منتقل کنم یا نه؟ به هرحال گفتنیها زیاده اما الان بیشتر سرتو درد نمیارم.
    میبوسمت و خدا نگهدارت
    (راستی اگه دوست داشتی میتونی این نظر من رو هم نشر عمومیش کنی)

    [پاسخ]


  7. آقای توت فرنگی در 12/05/07 گفت :

    هروقت یه چیزی مینویسی(هرچی) واقعا خوشحال میشم.از اینکه مثل کوه ایستادی و با این همه درد داری سعی میکنی زیبا ببینی واقعا حسودیم میشه. واقعا الهام بخش من و امثال من هستی ویولت جان.باورکن.

    [پاسخ]


  8. حافظ کوزه شکسته در 12/05/07 گفت :

    سللللللاااااااااامممممی چو بوی خوش آشنایی؛
    دوباره اومدم! اول از همه:ولادت امام زمان (عج)،نزدیک شدن ماه مبارک رمضان،تولد خودم(مهمترین مناسبت ثابت 15تیر هرسال!!) تبریک.
    این مدتی که من نبودم اینجا چه سر و صدایی شده! آخه ویولت خانم خواهر من،آبت نبود نونت نبود چوب تو لونه ی زنبور کردنت چی بود؟!!
    آخه این چه بساطیه؟چرا دل برادرای زحمت کش رو با این کارها به درد میاری؟ میگی کدوم کارا؟ مثلا ً:
    – اسم خانم ها رو آقایون نامحرم می خونن!!
    – موضوع های جوان منحرف کن،فتنه انگیزانه،برپا کننده ی آشوب،گمراه کننده،… برای برنامه رادیو انتخاب میکنی!!
    – از اصوات ناموزون که میزان لهو ولعب بالایی دارن(بخوانید:آهنگ های شاد کننده!)استفاده می کنی!
    – ترویج پوشش های نامناسب(بخوانید:خوش تیپ کننده) برای خانم ها!
    – …
    نکن خواهر من،نکن!ضمنا ً حجابت رو هم درست کن!!!

    پ.ن:اندکی مزاح فرمودیم!همین!!
    – صرفاً جهت اطلاع:
    آن یار کزو گشت سردار بند
    جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد! «حضرت لسان الغیب»

    – فقط خواستیم اعلام بفرماییم که هنوز زنده هستیم!
    دوباره میام!

    [پاسخ]

    violet در تاریخ جولای 5th, 2012 ساعت 5:34 ب.ظ پاسخ داد :

    سئوال اولت رو چک نکردم-ولی ترتیب مطالب از پایین به بالاست-تاریخ کامنت یکیش رو نگاه کنی متوجه میشی

    [پاسخ]

    حافظ کوزه شکسته در تاریخ جولای 5th, 2012 ساعت 9:08 ب.ظ پاسخ داد :

    متوجه شدم،خیلی ممنون!

    [پاسخ]


  9. زمین در آسمان بنا شده اما چرا ما احساس آسمانی نداریم؟

    [پاسخ]


  10. ويولت جونم سلام.روز عيده برات يه شعر طنز گذاشتم بخوني دوستي جوووووونم.(عيدت مباررررررررك)

    سگی از پشت بام افتاد و جان داد

    از اینرو صاحبش با بانگ و فریاد

    سگش را داخل تا بوت بگذاشت

    که هر کس دید ان را ادم انگاش

    به راه انداخت ان سوز و سازی

    که بردند این خبر را پیش قاضی

    بگفتا اوتمسخر کرده مارا

    نهاده زیر پا شرم و حیا را

    کند تشییع سگ؟ مرتیکه مست است

    نباشد مست حتما سگ پرست است

    دمار از روز گار او در ارم

    که کرده زندگی را زهر مارم

    خلاصه مرد را احضار بنمود

    واو هم لا جرم اقرار بنمود

    پس آنگه بانگ زد قاضی سرِ وی

    روی آنجا که اندازد عرب نی

    مرا کشتی از این آلام جانکاه

    مراسم بهر سگ؟ استغفرا…

    جوابش داد لرزان مرد بدبخت

    که ای قاضی مگیر اینسان به من سخت

    سگ من داشت در جانش خصالی

    که خواهد ذکر اوصافش مجالی

    به عنوان مثل دارد چو انسان

    وصیتنامه و مال فراوان

    نوشته ست اینکه خواهم گشت راضی

    اگر مال مرا بخشی به قاضی

    چو قاضی این سخن بشنید بر خاست

    وگفت افسوس! آنمرحوم از ماست!

    شود الساعه روحش غرق رحمت

    که در مرگ و حیاتش بود نعمت

    تو را بخشیدم و با حال زارم

    خودم بهرش مراسم میگذارم!!

    (شعر از مرتضی اسدالهی)

    [پاسخ]


  11. محمد در 12/05/07 گفت :

    امید،عزت نفس و امنیت اگر از آدم صلب بشه دیگه چی می مونه؟دیگه آدمی نیست که حرکتی بکنه.میشه هر کاری با این موجود مرده کرد..خوب گفتی.

    [پاسخ]


  12. تـــــــرانه در 12/05/07 گفت :

    كمي قر كه خوندم یاد ِ خواب های راستینت افتادم .. خواب هایی که می دیدی و چد وقت بعدش اتفاق می افتاد ! انشالا این خواب هم راستین بشه و بیایی از قر کمرت برامون بنویسی ..
    لاو یو بوس

    [پاسخ]


  13. نمی دونم چرا همش احساس می کنم شما زندگی قبلیتون یک پرنده بودین .

    [پاسخ]


  14. Elham Shamsi در 12/05/07 گفت :

    تولّد حضرت مهدی( عج) رو به ویولت عزیز و خوانندگان بلاگش تبریک می گمSmile

    [پاسخ]


  15. یاس در 12/05/07 گفت :

    اومدم خدا قوت بگم برای تهیه برنامه هفته آینده و برم.
    بووووووووس

    [پاسخ]


  16. farzan در 12/06/07 گفت :

    اینام ببین:
    http://www.sasimankan.blogfa.com/
    در یک روز بهاری در کنار آبشاری زیبا معشوق از او می پرسه که چی شد که به سوی من آمدی و عاشقم شدی و چنین من رو شیفته ودلبسته ی خودت کردی ………. ؟؟؟

    حال به حرف دل این عاشق گوش می دهیم که به عشقش
    چنین جواب داد …..
    واژه ها برای بیان احساس
    همانند مترسکهایی هستند در مزارع برای ترسانیدن پرندگان
    وقتی نگاه خود گویای همه چیز است کلام چه معنایی می تواند داشته باشد؟
    در تئاتر زندگانی با تو آشنا شدم بدون آنکه بدانم بازیگر چه نقشی هستم
    با سناریویی که از خدای مهربون تنظیم شده بازی میکردم
    و تو هنرپیشه مهمان قلبم شدی
    تو را گرامی داشتم با آنچه که بودی و دوستت داشتم با آنچه که بودی
    تو شدی خدای کوچک قلب من و من شدم بازیگر نقش مجنون…
    ولی اینبار لیلی و شیرینی نبودند، چون تو خدا بودی و نه لیلی و نه شیرین.
    در ابتدا فقط بازی میکردم بازیی با فکر و با احساس

    زیرا از اول به من یاد داده شده بود
    که فقط در صحنه زندگی باید برای عشق زندگی کرد
    لحظه ایی به خود آمدم و دیدم
    این نقش در خون من حل شده و با زندگیم عجین گشته
    و حال جدا نمودن این دو از هم یعنی مرگ
    زندگی من برهوت بود برهوتی خشک و بی پایان
    و جای خالی تو که همیشه در انتظارت بودم
    تا اینکه تو آمدی برق آمدن تو محوطه ی دنیای من را روشن کرد
    هرچند از درخشندگی این نور تا مدتها گیج و منگ بودم
    و قادر به تشخیص هیچ چیز دیگری نبودم
    تو خود مولد آن نور بودی و منِ عاشق ، دنبال مولّد آن می گشتم
    تو دنیا ی من بودی و من بدنبال دنیا می گشتم
    چون کبوتری سرگشته و بی آشیان
    هر آشیانی را مأمن خود تصور می کردم
    و تو چه صبورانه نظاره گر این سرگشتگی ها بودی
    من دریاچه ایی از محبت را در کنار داشتم
    و خود تشنه، تشنهء جرعه ای از آن
    تو آهسته و آرام فقط نور را به من شناساندی
    و من را از دریاچه محبتت لبریز نمودی
    حال من عابد درگاه نورم نوری که روشن کننده زندگی من است
    و لحظه لحظه تشنه ، تشنه محبت تو، ای معبودم
    چون شدی افسونگر شبهای من

    چه زیبا این عاشق راز عشقش را با معشوقش در میان گذاشت
    می خوام بگم یکی از راز های موفقت در عشق همین صداقت
    هستش که آرزو می کنم همه عاشقان این سرزمین تنهایی ها
    این نعمت را در وجودشون داشته باشن۰
    و در آخر می خوام بگم ما همه بازیگران نقش اول این روزگار
    هستیم و نویسنده ی آن خدای مهربون و پیوند دهنده ی قلبهاست
    بنابراین ما هیچ وقت در راه زندگی و عشق ، در روزهای شاد و یا
    در روز های ناراحتی نباید او را فراموش کنیم و هیچ وقت نباید
    نا شکری کنیم ؛ چون اون بزرگ مهربون خوبی و سعادت همه ی
    ما انسان ها و بازیگرانش را می خواهد۰

    http://www.parscloob.com/2450-%d8%af%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%aa-%d8%af%d8%a7%d8%b1%d9%85-%d8%b1%d8%a7-%d8%a8%d8%a7-%da%a9%d8%af%d8%a7%d9%85%db%8c%d9%86-%d9%88%d8%a7%da%98%d9%87/

    اردیبهشت 86 در این وبلاگ:
    http://boghzekohneh.blogfa.com/
    و اگه بگردی صدها سایت اینو در تاریخهای قدیم دارند
    قلم کس دیگر را بنام خود ثبت مکن این بدترین نوع دزدی است

    [پاسخ]


  17. farzan در 12/06/07 گفت :

    اگه شهامت پاسخ به دزدی ات را داری کامنتها را تایید کن و جواب بده
    ورنه میرم و در تموم سایتها دزدی اتو برملا می کنم

    [پاسخ]

    violet در تاریخ جولای 6th, 2012 ساعت 12:42 ب.ظ پاسخ داد :

    برو بابا

    بد نیست به تاریخ این نوشته هم یه نگاه بندازیhttp://violet.special.ir/1383/11/%d8%b3%d8%a7%d9%84%da%af%d8%b1%d8%af-%d8%a2%d8%b4%d9%86%d8%a7%d9%8a%d9%8a%d9%85%d9%88%d9%86-%d9%85%d8%a8%d8%a7%d8%b1%da%a9/ شاید خدا کَرمی کرد و شفات داد

    [پاسخ]

    V در تاریخ جولای 6th, 2012 ساعت 9:10 ب.ظ پاسخ داد :

    @ Violet
    آدم های ساده لوح ای که به دلیل نداشتن سلامت عقل , حتا یک لحظه تصور نمیکنن که ممکنِ اون متن , قلم خود تو باشه و همون و برات فوروارد میکنن Wink

    [پاسخ]


  18. farzan در 12/06/07 گفت :

    اون نوشته متعلق به سارا کوثری است و در کتاب حکایتهای عشق هم میتونی بخونی

    [پاسخ]


  19. بیتا در 12/06/07 گفت :

  20. بیتا در 12/06/07 گفت :

    ویولت میگم این عکسای وحشتناک چیه بلاگت واسه ما می ذاره یکم تلطیفشون کن!

    [پاسخ]


  21. بیتا در 12/06/07 گفت :

    من رشته م کامپیوتر این وبلاگ رو دیدم که شعر رو کپ زده بود یاد کپ زدنای خودمون افتادم که جای کدها رو با هم عوض می کردیم که معلوم نشه.حالا این طرفم اومده جای نوشته ها رو عوض کرده فکر کرده معلوم نمی شهBig Smile

    [پاسخ]


  22. ح در 12/06/07 گفت :

    ویولت عزیز
    خدا بهت صبر بده با این نوابغ!

    [پاسخ]

    violet در تاریخ جولای 7th, 2012 ساعت 1:47 ب.ظ پاسخ داد :

    الهی آمین

    [پاسخ]


  23. یک دختر معمولی در 12/07/07 گفت :

    برای کسانی می خواهند همیشه امیدی است برای کسانی که به خود به کارشون ایمان دارند همیشه امیدی است…

    [پاسخ]


  24. رکسانا در 12/07/07 گفت :

    خب چرا برای رادیو نمیاین صداهارو با نرم افزار تغییر بدین یا خودتون مصاحبه با مونثو ظبط کنین و با صدای خودتون بگین!؟!
    چون اینطوری یه چیزی کم میاد
    یه پیشنهاد دیگه:با نسل 70 هم مصاحبه کنین!

    [پاسخ]

    violet در تاریخ جولای 7th, 2012 ساعت 1:46 ب.ظ پاسخ داد :

    صداها رو تغییر میدم اگه لازم باشه

    [پاسخ]


  25. آرش در 12/08/07 گفت :

    خیلی زیبا و جالب بود.ممنونتم که این جملات را باز نشر دادی.

    [پاسخ]

دیدگاهی بنویسید

*

Click to Insert Smiley

SmileBig SmileGrinLaughFrownBig FrownCryNeutralWinkKissRazzChicCoolAngryReally AngryConfusedQuestionThinkingPainShockYesNoLOLSillyBeautyLashesCuteShyBlushKissedIn LoveDroolGiggleSnickerHeh!SmirkWiltWeepIDKStruggleSide FrownDazedHypnotizedSweatEek!Roll EyesSarcasmDisdainSmugMoney MouthFoot in MouthShut MouthQuietShameBeat UpMeanEvil GrinGrit TeethShoutPissed OffReally PissedMad RazzDrunken RazzSickYawnSleepyDanceClapJumpHandshakeHigh FiveHug LeftHug RightKiss BlowKissingByeGo AwayCall MeOn the PhoneSecretMeetingWavingStopTime OutTalk to the HandLoserLyingDOH!Fingers CrossedWaitingSuspenseTremblePrayWorshipStarvingEatVictoryCurseAlienAngelClownCowboyCyclopsDevilDoctorFemale FighterMale FighterMohawkMusicNerdPartyPirateSkywalkerSnowmanSoldierVampireZombie KillerGhostSkeletonBunnyCatCat 2ChickChickenChicken 2CowCow 2DogDog 2DuckGoatHippoKoalaLionMonkeyMonkey 2MousePandaPigPig 2SheepSheep 2ReindeerSnailTigerTurtleBeerDrinkLiquorCoffeeCakePizzaWatermelonBowlPlateCanFemaleMaleHeartBroken HeartRoseDead RosePeaceYin YangUS FlagMoonStarSunCloudyRainThunderUmbrellaRainbowMusic NoteAirplaneCarIslandAnnouncebrbMailCellPhoneCameraFilmTVClockLampSearchCoinsComputerConsolePresentSoccerCloverPumpkinBombHammerKnifeHandcuffsPillPoopCigarette