شرح یک تلاش

دست چپم مدتهاست که از کار افتاده و تواناییش شاید در حد 20 درصد باشه.
خیلی وقته که میرم حموم،یک دستی سر و بدنم رو میشورم.
اینبار با خودم گفتم،به زور هم شده از دستت کار بکش.دست راست رو اهرم دست دیگه کردم و سعی کردم با دست چپ چنگ بزنم به موهام.
بار اول دستم به حالت مشت شده بود…ولی بار دوم و سوم،کم کم انگشتهام از حالت فشردگی خارج شد و یه کوچولو فعالیت و همکاری تو شستن سرم از خودش نشون داد!!!.

خودم رو ملزم کردم که بلوز تن و لباس زیرهام رو با دست بشورم،توی تشت!!.
بار اول بلند کردن تشت ِ پر از آب و کف و تیکه های لباس و گذاشتنش روی توالت فرنگی با توجه به اینکه عملا یه دست نیمه کارآمد داشتم خیلی سخت بود…

ولی الان به تجربه یاد گرفتم اول تشت خالی رو بذارم روی توالت و بعد با شیلنگ توالت فرنگی پر از آبش کنم.

لازم نیست لباسهام رو بچلونم،چون لک و لوک که نیستن… همینکه یه کوچولو دست چپم رو بتونم ازش کار بکشم کافیه…

پ.ن:چون همیشه کامنت دونی برنامه 30 بازه برای دریافت کامنتهای درخور تا آپ برنامه بعدی.


نظرات شما


  1. نوشین در 12/10/06 گفت :

    ویولت جان با این لاستیک های نرم که به شکل تایر باد شده ماشین هستند بازی می کنی؟
    یک راه بامزه الان به ذهنم رسید …مردهای قدیمی تو زمانی که از دستانشون کار نمی کشیدند چها تا انگشت دست راست و چپ را به هم می دادند و شصت هاشون را دور هم می چرخوندند…یادته؟ تو هم هر وقت بیکار می شی شروع کن ادای اونها را درآوردن…اس ام اس ها را هم با دست چپ بنویس…چند تا اس ام اس غلط غولوط اول به خودم بده!!!
    یادمه استن لورن هم بک کار بامزه با دستاش می کرد…با شصت و سبابه…
    نمی دونم چه جوری بگم چه کار می کرد. یک بار هاردی رفت اداشو در بیاره قاطی کرد ونتونست طبق معمول باهاش دعوا کرد….
    چه حرف ها می زنم من!!!

    violet در تاریخ ژوئن 10th, 2012 ساعت 4:31 ب.ظ پاسخ داد :

    Big Smile))…روش با نمکی یادم دادی…ممنون
    قرقره خریدم ولی اینقدر ناتوانم که زور میاد ازش استفاده کنم


  2. کاردرمانگر در 12/10/06 گفت :

    ویولت جان آفرین به تلاش و پشتکارت اما فقط مراقب آستانه خستگیت باش، اگه خودتو خسته کنی تواناییت بیشتر تحلیل میره خودت که میدونی عزیزم، مراقب خودت باش اما تا می تونی تمرینای WB (وزن انداختن) روی دست رو از درمانگرت بپرس و انجام بده خیلی کمک می کنه
    بووووس

    violet در تاریخ ژوئن 10th, 2012 ساعت 4:32 ب.ظ پاسخ داد :

    اتفاقا فیزیو تراپم این تمرین رو بهم داده که سنگینی بدنم رو بندازم روی دست ناتوان که از آرنج مستقیمه و خم نشده…ولی حتی اونم نمی تونم اکثر مواقع انجام بدم

    کاردرمانگر در تاریخ ژوئن 11th, 2012 ساعت 9:22 ق.ظ پاسخ داد :

    باید یه نفر همراهت باشه و کمکت کنه عزیزم


  3. بهار در 12/10/06 گفت :

    این نبرد با سدهای زندگی چقدر زیباست..
    و من لذت میبرم از دیدن و شنیدن سدشکنی های شما..

    یه مدت زیاد تو نت نبودم..ببخشین

    violet در تاریخ ژوئن 10th, 2012 ساعت 7:43 ب.ظ پاسخ داد :

    پس خوش اومدی

    بهار در تاریخ ژوئن 12th, 2012 ساعت 1:05 ق.ظ پاسخ داد :

    قربونتون شم..

    گرامی باد


  4. اعظم در 12/10/06 گفت :

    سلام عزیزم . امیدوارم که توی مبارزت موفق باشی . عزیزم نمی دونم با سایت بهار حقیقی آشنا هستی یا نه .من اینجا آدرسش را برات می ذارم امیدوارم که برات قابل استفاده باشه دوست عزیزم
    http://www.baharhaghighi.com/

    violet در تاریخ ژوئن 10th, 2012 ساعت 8:26 ب.ظ پاسخ داد :

    ممنون

    فرنام یغمایی در تاریخ ژوئن 11th, 2012 ساعت 12:54 ق.ظ پاسخ داد :

    چه سایت خوب و مفیدی! ممنون از معرفیت


  5. Elham Shamsi در 12/10/06 گفت :

    امیدوارم توانایی دست چپت مثل گذشته بشه، خوب، مثل اون یکی دستت! و چقد قشنگ هستن این تلاش هات، چه قدر زندگی رو فهمیدی و چه قدر با خوندن تلاش هات، از خودم در مقابل کلّ جهان شرمنده می شم که انقد در زمینه های مختلف زندگی تنبلی می کنم… ویولت عزیز، مرسی که هستی، مرسی که نفس می کشی، مرسی که ما رو در احساس هات سهیم می کنی:*


  6. فا در 12/10/06 گفت :

    (...پیغام خصوصی از طرف شما...)
    (…پیغام خصوصی…)
    آفرین ویولت.برخلاف تو, خیلی از آدم های سالم انقدر بی انگیزه و تنبل هستن که از اندام هاشون کار نمیکشن و بدنشون شل و ضعیف میشه.حظ میبرم وقتی از این تلاش هات می‌نویسی،آفرین.

    violet در تاریخ ژوئن 11th, 2012 ساعت 6:34 ق.ظ پاسخ داد :

    چرا خصوصی؟
    با حذف مشخصاتت عمومیش کردم


  7. مریم در 12/10/06 گفت :

    اینقدر قشنگ از خودت و احساساتت و نحوه برخوردت با بیماری می گی که آدم فکر می کنه کاش من هم ام اس داشتم..نگرشت به زندگی و بیماری قابل ستایشه و می دونی که رویکرد( attitude ) مهمترین عنصر زندگیه
    مراقب خودت باش


  8. برنا در 12/10/06 گفت :

    عاشقتم ویلی. تقلب نکن ناقلا، تشت پر رو باید بلند کنی، میدونم زور دست چپت بر میگرده بزودی و با همون دست میزنی تو سر منSmile


  9. مینا در 12/10/06 گفت :

    ویولت عزیز، سلام
    امشب به طور اتفاقی با وبلاگت آشنا شدم
    و از این بابت خوشحالم Smile
    نمیدونم الان چند ساعته که دارم مطالبتو یکی بعد از دیگری میخونم

    ممنون که مینویسی

    حس ِ زنده گی، عشق، بودن، چیزیِ که بهم منتقل کردی….

    فرنام یغمایی در تاریخ ژوئن 11th, 2012 ساعت 12:51 ق.ظ پاسخ داد :

    چه دیر! پس سالها لذت بردن از این مطالب زیبا و خواندنی را از دست دادی. حتماً همه را بخوان و کیف کن و انرژی بگیر …

    violet در تاریخ ژوئن 11th, 2012 ساعت 6:33 ق.ظ پاسخ داد :

    ممنون عزیزم


  10. shirin در 12/11/06 گفت :

    ویولت جان از بی اطلاعی خود متاسفم. ولی 22 خرداد کدام مناسبت است؟

    violet در تاریخ ژوئن 11th, 2012 ساعت 10:03 ق.ظ پاسخ داد :

    روز انتخابات پر جنجال سال 88

    صفیر سرخ در تاریخ ژوئن 11th, 2012 ساعت 10:04 ب.ظ پاسخ داد :

    اگه گفتی چیش تبریک داره؟


  11. منصوره در 12/11/06 گفت :

    سلام ویولت عزیز
    شما نمونه کامل یک انسان تلاشگر هستید . این تلاش و پشتکار واعتماد به نفس تان میتواند درسی برای همه باشد .برایت آرزوی سلامتی و میبوسمت


  12. تــــــرانه در 12/11/06 گفت :

    تو مثال بارز “خواستن توانستني” عزيزم ..
    ٢٢ خرداد انگار ديروز بود ٣ سال گذشت !
    ويلي داشتم برنامه بكارت رو گوش مي دادم صدات رو اير بود يكي نشسته بود كنارم گفت اين صداي شيرين فارسيه نه! گفتم بله! گفت ايراني ها هميشه بهترين بودن تو دوبله ي صدا فقط يه مشكل كه هميشه داشتن اينه، أون هم اينكه هميشه ي خداصداي ميوزيك شون بلند تر از صداي خودشونه و ادم نمي دونه به صداي گوينده گوش بده يا جذب صداي خواننده بشه!!
    نمي دونم شايد هم مشكل از لب تاپ من ه چون صدات خيلي ضعيفه اصلا با گوش معمولي نميشه شنيد بايد با گوش بصيرت شنيد ! ؛)

    violet در تاریخ ژوئن 11th, 2012 ساعت 10:06 ق.ظ پاسخ داد :

    هاهاها
    ممنون از انتقاد مثبتت
    امیر حسین جان این انتقاد و انتقاداتی از این دست رو مد نظر داشته باش

    امیرحسین در تاریخ ژوئن 11th, 2012 ساعت 3:40 ب.ظ پاسخ داد :

    بله، چشم؛ حتماً !

    violet در تاریخ ژوئن 11th, 2012 ساعت 4:00 ب.ظ پاسخ داد :

    چشمت بی بلا رفیق شفیق


  13. ساتین در 12/11/06 گفت :

    گرامی باد ویولت عزیز و مبارز من!

    violet در تاریخ ژوئن 11th, 2012 ساعت 10:07 ق.ظ پاسخ داد :

    بوووس


  14. فرید در 12/11/06 گفت :

    بسیار خرسندم از اینکه هنوز هر هفته گوش ما رو در این دیار غربت به شنیدن صدای ریبایت مینوازی.
    مشتاقم بگویم که کارتان در برنامه سازی همچنان روز بروز بهتر میشوذ. مخصوصا از لحاظ فنی و کیفیت صداها.
    برای خوذت و دوست خوبت آرزوی موفقیت بیشتر میکنم. از قول من به ایشان هم سلام گرم برسان و دست مریزاد بگو.

    violet در تاریخ ژوئن 11th, 2012 ساعت 11:10 ق.ظ پاسخ داد :

    ممنونم
    هم من و هم امیرحسین کارمون آزمون و خطاست چون هیچ تجربه ایی هیچ کدوممون نداریم و مسلما انتقادات سازنده شما و تذکراتتون کیفیت کار ما رو هم بهت میکنه

    امیرحسین در تاریخ ژوئن 11th, 2012 ساعت 3:39 ب.ظ پاسخ داد :

    دوست گرامی
    بسیار ممنونم از حُسن نظرتون، که هر هفته ما رو شرمنده می‌کنید. امیدوارم بتونیم با بهتر کردن کیفیت کارمون باز هم رضایت شما رو جلب کنیم.


  15. فرید در 12/11/06 گفت :

    دخترم تو اسطوره تلاش و مقاومتی. جوان‌های مملکت باید از تو یاد بگیرند


  16. کاردرمانگر در 12/11/06 گفت :

    واقعاً گرامی باد و امیدوارم جرإت بهمون برگرده و حاضر شیم یه تغییری در خودمون و محیطمون ایجاد کنیم ای کاااااااااش


  17. ليلي در 12/11/06 گفت :

    تموم مدتي كه تو خانه هنرمندان گوشه وايستاده بودم تا نوبت بهم برسه و جلو بيام تو كل اون مدت توي زيبايي دست چپتون غرق شده بودم. خيلي آروم و معصومانه رو پاتون بود و چقدر هم خوش خراش و زيبا…

    violet در تاریخ ژوئن 11th, 2012 ساعت 11:11 ق.ظ پاسخ داد :

    : )


  18. لی لا در 12/11/06 گفت :

    ویولت عزیزم من هر روز عادت کردم یه سر اول به وبلاگ تو بزنم ببینم در چه حالی؟ تلاشت ستودنیه!
    من یه سررسید دارم که وقتی ناراحتم ورش میدارم با دست چپم توش نقاشی می کشم، خیلی ناراحت باشم خط خطیش می کنم، از اینکه دست چپ تنبلمو به کار می گیرم یه حالی به دست راستم میدمSmile برای من که آرامش بخشه توام میخوای امتحان کن! بوس


  19. وندا در 12/11/06 گفت :

    Smile
    khanum ejaze?
    man in khanume por talasho bi ejaze link kardam

    violet در تاریخ ژوئن 11th, 2012 ساعت 11:37 ق.ظ پاسخ داد :

    اجازه لازم نیست در حالتی که توقع متقابل وسط نباشه


  20. غزال در 12/11/06 گفت :

    عزیزم …


  21. ندا در 12/11/06 گفت :

    22 خرداد گرامی باد؟! روزی که احمدی نژاد رییس جمهور شد دیگه، آره!


  22. ساتین در 12/11/06 گفت :

    گرامی باد یاد همه مردمی که مظلومانه به دست دیکتاتور کشته شدند


  23. وندا در 12/11/06 گفت :

    مسلماً همچین توقعی نیست خانوم گل : )
    برای دسترسی راحت تره، قضیه تبادل یه بازی ــه که از سن من(سی سال) گذشته خواهر جان : D
    به هر حال ممنونم


  24. mah در 12/11/06 گفت :

    بدون اغراق میگم زندگی کردن رو اینجا ازت یاد می گیریم.. تلاشت زیباست و آموزنده.. همیشه پر انرژی باشی ویولت زیبا و خوش تیپ Kiss Smile


  25. صفیر سرخ در 12/11/06 گفت :

    باز هم دیر رسیدم و فکر نکنم بین این همه نظر ، جای نظر من خالی باشد.
    اما چه کنم که … . با اجازه
    چه خوب شد چون ثابت شد که با یک دست و 20 درصد دست دیگرت هم می توانی؟
    بله، شاید فعلا نتوانی یک تشک پر از آب را نیم متر بلند کنی ؟ اما لا اقل می تونی تلاش کنی.می دونم خسته نیستید.امیدوارم از این به بعد هم نشید.
    ای کاش من اء …. هم یه کوچولو اراده و تلاش و پشت کار داشتم و این قدر تنبل نبودم.
    نمی دونم چرا انشاء این نظرم اینطوری شد.راستی غلط املایی نداشت؟

    violet در تاریخ ژوئن 12th, 2012 ساعت 11:15 ق.ظ پاسخ داد :

    نه-به چشم من که نیومد-آفرین20 شدی


  26. هزاران درود به این اراده
    من وقتی تو یکی از حمله هام یکی از دستام دچار این حالت شد ماهها منزوی شده بودم
    پس می فهممت ولی ولی واقعا هزاران بار آفرین دختر


  27. ویولت جون من 16 سالمه من یه بیماری گرفتم شاید ام اس باشه این اتفاق از وقتی افتاده واسم که کسی که تمومه زندگیمه ترکم کرد بگذریم تلاشت قابل تحسینه


  28. سعید.ه در 12/12/06 گفت :

    من دیروز دلم گرفته بود بیشتر