برنامه27-روزمادر

اول از همه روز زن و روز مادر بر تمامی متعلقانش مبارک و خجسته.

محوریت این برنامه بر مبنای گرامیداشت این روز و هم چنین نیم نگاهی به نمایشگاه کتاب از دید یه کتاب خون و کتاب خر ه!!! عادیه.

نظر،انتقاد یا پیشنهاد؟

 

لینک کم حجم شده در mediafire -برای من فیلتر نبود امروز-اگه مشکلی بود بگید جای دیگه آپ لود کنم-حجم 8.45

لینک کم حجم شده32 بیت با سایز13.5

لینک حجم اصلی حجم 53.3

پ.ن: توجه کنید که خودم به تنهایی با کمک دوست عزیزم امیرحسین تاج بخش دارم برنامه رو می بندم….خوشحال میشم انتقادات سازنده تون رو بشنوم تا در جهت بهتر شدن کارم بکار ببندم.


نظرات شما


  1. محسن در 12/12/05 گفت :

    خداوند لبخند زد و زن آفریده شد …

    ای لبخند زیبای خداوند روزت مبارک …

    سلام گلم …

    violet در تاریخ می 12th, 2012 ساعت 11:37 ق.ظ پاسخ داد :

    سلام


  2. سینا در 12/12/05 گفت :

    روز زن به تو و همه خانمهای محترم مبارک


  3. alborz در 12/12/05 گفت :

    سلام ویولت گرامی و عزیز
    روز نام برده بالا برای تو هم مبارک باد
    شاد باشی و سلامت


  4. فرید در 12/12/05 گفت :

    ویولت عزیز
    بلاگ و برنامه ات تنها مونس من در این گوشه دورافتاده و سرد دنیا یعنی کبک است. هر شنبه در دانشگاه اولین کارم گوش دادن به صدای دلنشین تست.
    چند برنامه آخرت که ظاهرا با تیم فنی جدیدی کار میکنی بسیار بسیار عالی و حرفه ای و بهتر از قبلی است. هم کیفیت صدا بهتر شده هم انتخاب موسیقی ها خیلی مناسب تر است.
    موفق باشی و روز زن هم بر شما مبارک

    violet در تاریخ می 12th, 2012 ساعت 5:08 ب.ظ پاسخ داد :

    ممنون از دلگرمیت
    والله تیم جدید که من و دوستم باشیم خیلی آماتوریم ولی تمام تلاشمون رو می کنیم که کم و کاستی ها رو کم و کمتر کنیم


  5. nady در 12/12/05 گفت :

    aziz man ,behtarin barname ta be hal ..baraye man bud ,besyar lezat bordam va tashakor mikonam ba yek tazakor omidvaram narahat nashy, ghesmate arab va nejadparasty ra dust nadashtam chon barnamat roshanfekrane ast, mibusamet ,hezar kisses va hugs

    violet در تاریخ می 12th, 2012 ساعت 6:09 ب.ظ پاسخ داد :

    یکدنیا ممنون از تشویق و همچنین انتقادت


  6. زری در 12/12/05 گفت :

    ویولت عزیزم به نظر تو اگر نخواهیم این روز ؛روز زن باشه چکار باید بکنیم؟

    violet در تاریخ می 12th, 2012 ساعت 6:09 ب.ظ پاسخ داد :

    چه سئوال سختی


  7. صدیقه در 12/12/05 گفت :

    ویولت عزیز قبل از هر حرفی این روز قشنگ را به شما تبریک می گم

    برنامه این هفته رو همراه مادرم گوش کردیم و این خیلی لذت بخش بود. به خصوص که امروز روز مادر بود و برنامه شما هم سنگ تمامی بود برای این روز قشنگ. مخصوصا آهنگ خاطره انگیز مادر من با صدای خسرو شکیبایی خیلی خاطره انگیز بود. گزارش بازدید از نمایشگاه کتاب به قلم آقای کافه چی و صدای مهربان شما هم خیلی عالی بود.
    همیشه برقرار باشید و سبز

    به قول لامارتین شاعر فرانسوی “تو را دوست دارم بدون اینکه علتش رو بدانم محبتی که علت داشته باشد یا احترام است یا ریا”

    violet در تاریخ می 12th, 2012 ساعت 9:13 ب.ظ پاسخ داد :

    Smile


  8. كهكشان در 12/13/05 گفت :

    من زنم و به همان اندازه از هواسهم میبرم که ریه های تو !
    درد آور است که من آزاد نباشم تا تو به گناه نیوفتی ، قوس های بدنم بیشتر از افکارم به چشم هایت می آیند ، تاسف بار است كه بايد لباس هایم را به ميزان ایمان تو تنظیم کنم…
    ” زنده یاد سیمین دانشور ”
    بانوي زيبا و پر توان هميشه روز توست Smile


  9. صفیر سرخ در 12/13/05 گفت :

    سلام . خدا قوت. ان شاالله قسمت بشه برید مشهد.جاتون خالی، مشهد بودم.عجب صفایی داره.چند ساعت بیشتر نمیشه برگشتم. ولی حتی الآنم دلم تنگ شده و دلم می خواد باز برم.
    دوباره روز زن شد.دوباره تبریک ها شروع شد.دوباره کادو و یه خروار تملغ و حرف های گنده گنده.
    اما چند روز بعد یادمون می ره که اصلا زن چی هست؟اصلا معنیش چیه؟
    وقتی که مادرمون بهمون می گه که یه دقیقه بریم و فلان کارو بکنیم ، با عصبانیت داد و بی داد می کنیم که چی من حوصله ندارم و از این حرف ها.یا وقتی خوانوممون یا خواهرمون نیاز به یک هم دم ، نیاز به یک گوش شنوا یا هر چیزه دیگه ای که ما به راحتی از پسش بر میایم با بی توجه رد می شیم و می ریم دست یه زن غربه رو می گیریم و به حرف هایه اون که اکثرا هم جفنگیاته گوش می دیم.اصلا ما همون موقع که با اون شخص داریم حرف می زنیم وبه قول بعضی ها مخشو می زنیم، یادمون می ره که زن چیه؟یا وقتی که برای یه دختر بوق می زنیم .
    اصلا اون دختر چی؟ می فهمه زن یعنی چی؟
    واقعا زن یعنی چی؟
    خیلی ببخشید . اگه نوشتم یرای اینه که بپرسم واقعا زن یعنی چی؟
    کسی هست که مطمعن باشه می دونه؟
    در ضمن
    شرمنده ، سعی کردم برنامتون و بگیرم اما نشد.چرا توی همون سایت قبلیتون نمی ذاریدش؟

    violet در تاریخ می 13th, 2012 ساعت 11:07 ق.ظ پاسخ داد :

    تملق

    صفیر سرخ در تاریخ می 13th, 2012 ساعت 1:09 ب.ظ پاسخ داد :

    خب من از بچگی دیکتم بد بود.ببخشید.بیشتر از این به روم نیارید که واقعا خجالت می کشم.
    غیر از این غلط املایی نظر دیگه ایی نداشتید؟

    violet در تاریخ می 13th, 2012 ساعت 4:07 ب.ظ پاسخ داد :

    قصد من کوچیک شمردن تو نبود-فقط به صرف وظیفه تذکر دادم-به مدد تو معنی صفیر رو نمی دونستم و فک می کردم سفیر باید درست باشه که فهمیدم اشتباه می کردم و صفیر هم درسته…ممنون


  10. همون بابا در 12/13/05 گفت :

    همون امیرحسین تاج بخش دست طلا ؟

    violet در تاریخ می 13th, 2012 ساعت 11:05 ق.ظ پاسخ داد :

    بله-همون یار همیشگی و بی منت من

    همون بابا در تاریخ می 13th, 2012 ساعت 11:55 ق.ظ پاسخ داد :

    بی منت بودنش خیلی مهمه.
    خیر ببینه.
    دستانش همواره زربار باد.

    امیرحسین تاج‌بخش در تاریخ می 13th, 2012 ساعت 6:03 ب.ظ پاسخ داد :

    خیلی مخلصیم و ارادتمند Wink
    چوبکاری می‌فرمایین بابا… ما که کاری نمی‌کنیم؛ وظیفه است!

    همون بابا در تاریخ می 13th, 2012 ساعت 8:20 ب.ظ پاسخ داد :

    همین جملاتتان، یکی از دلایل آقایی تان است.
    بنده هم دورا دور، ارادتمندم.
    خوب زوج هنری یی هستید.
    برقرار باشید.

    violet در تاریخ می 13th, 2012 ساعت 9:18 ب.ظ پاسخ داد :

    زوج هنری؟ Big Smile)))


  11. 159
    سلام ویولت عزیزم روزت مبارکــــ عزیزم
    فدایت ای گل زیبای هستی، نمیدانم کجا بی من نشستی، قشنگیهای فردایم تو هستی، یگانه گنج دنیایم تو هستی … ***قسمتی از نامه چوپان دروغگو به همسرش به مناسبت روز زن***


  12. mahsa در 12/13/05 گفت :

    سلام روزتون مبارک.هر سه لینک دانلود فیلتره.

    violet در تاریخ می 13th, 2012 ساعت 11:08 ق.ظ پاسخ داد :

    الان امتحان کردم،فیلتر نیست- احتمالا بگیر نگیر داره-دوباره امتحان کن لطفن


  13. مریم در 12/13/05 گفت :

    سلام ویولت جان
    من این سری نتونستم برنامه تو دانلود کنم.
    امکانش هست لینک مستقیم بذارید؟

    violet در تاریخ می 13th, 2012 ساعت 4:07 ب.ظ پاسخ داد :

    الان یه 32 بیت تو فضای وبلاگ آپ لود می کنم

    مریم در تاریخ می 14th, 2012 ساعت 7:57 ق.ظ پاسخ داد :

    مرسی عزیزم
    چرا همیشه این کارو نمی کنید؟ .خیلی خوب بود

    violet در تاریخ می 14th, 2012 ساعت 8:14 ق.ظ پاسخ داد :

    آخه نمی خوام حجم وبلاگ اشغال بشه و ترافیک بره بالا اونجوری احتمال داون شدن خیلی زیاده


  14. ليلا ميرزايي در 12/13/05 گفت :

    بالاخره به كمك اين لينك آخريه موفق به دانلود شدم.ممنون

    violet در تاریخ می 13th, 2012 ساعت 5:28 ب.ظ پاسخ داد :

    مدیافایر چرا براتون مشکل داره؟که نتونستید دانلود کنید؟

    ليلا ميرزايي در تاریخ می 13th, 2012 ساعت 8:15 ب.ظ پاسخ داد :

    صفحه مديا فاير باز مي شد ولي نه به شكل هميشگي!نوشته هاش و كلا شكل صفحه اش چپرچلاق بود!( شرمنده واژه جايگزين برا رسوندن مفهوم به جاي چپرچلاق پيدانكردم!)

    violet در تاریخ می 13th, 2012 ساعت 9:18 ب.ظ پاسخ داد :

    پس چطور برای خودم مشکلی نداره و باز میشه؟… اینم داستانیها

    جوان در تاریخ می 14th, 2012 ساعت 12:22 ق.ظ پاسخ داد :

    واسه من هم دقیقا مثل ایشون بهم ریخته هستش و قابل دانلود نیست


  15. همایون در 12/13/05 گفت :

    سلام

    از صفحه مدیا PDF گرفتم و براتون ایمیل زدم.


  16. elly در 12/13/05 گفت :

    سلام فقط می خواستم همینو بگم سلام : ) و البته ارادت Big Smile)

    violet در تاریخ می 13th, 2012 ساعت 9:20 ب.ظ پاسخ داد :

    ما بیشتر Wink


  17. حافظ کوزه شکسته در 12/13/05 گفت :

    سلام؛
    نمیدونم چی بگم!تبریک یا تسلیت؟!خب؛هردوتا رو میگم:
    تبریک به خاطر روز زن
    تسلیت به خاطر جفا در حق زن!
    ای کاش می مردم و این حقارت ها رو نمیدیدم.
    پی نوشت: من ناراحتی قلبی دارم و گاهی با جناب عزرائیل منچ بازی میکنم!امشب هم از اون شباست! واسه همین نمی تونم بالا منبر برم براتون سخنرانی کنم از کامنت جمع و جورم تعجب نکنین!!
    رادیو ویولت این هفته خیلی جاب بود.برام عجیبه نمی دونم چرا حس انتقادم موقع گوش دادن به برنامه بیخیال میشه!

    violet در تاریخ می 14th, 2012 ساعت 8:10 ق.ظ پاسخ داد :

    به امید بهبودی و برنده شدنت تو منچ


  18. میترا در 12/14/05 گفت :

    سلام خیلی برنامه قوی و متنوعی بود. اینقدر نوشته کافه کافکا رو قشنگ خوندی و پر انرژی که یک لحظه شم نمیتونستم از دست بدم دقیقا تجربه ی مشترکی هم داشتم.برنامه ی جامعه ما تلخی قشنگی داشت.ممنونم از طرح موضوع بحران سن منم دقیقا دچارشم همیشه تعجب میکردم از اونایی که سنشونو کم میکردن ولی الان در انتقال 39 به 40 مقاومت میکنم و هی میخوام این دو سه ماه کش پیدا کنه و 40 کامل نشه!!میدونم که بعدش بهتر میشه یعنی وارد41 که شدی دیگه میره تا 50 و راحت تری.منم حس هایی دارم که میخواد بهم بگه نمیتونم خیلی برنامه های دراز مدت بریزم و این در حالیه که تازه دارم از فعالیت وارتقا لذت میبرم.در وافع دچار دوگانگی میشه آدم درست مثل زمان بلوغ که برعکسه یعنی انرژی هست و آینده ی دراز ولی عقلشو نداره و نمیذارن هر کاری رو انجام بده.
    بازم ممنون.


  19. mina در 12/14/05 گفت :

    سلام ویلی جان
    من از اولین قسمت برنامت رو گوش کردم ولی تابحال کامنتی اینجا برات نذاشتم.
    بنظرم رادیوت عالی شروع شد و دو سه قسمت اولش هم همه عالی بود اما کم کم روند نزولش شروع شد و فکر کنم دلیلشم به تهیه کنندت برمیگشت که نمیدونم حالا بخاطر مشغله زیاد یا چی نمیرسید یا نمیخاست وقت و انرژی کافی بذاره. این هم از نوع انتخابهای موسیقی و کیفیت صدای تو و آهنگها نسبت بهم و بالا پایین شدنها کاملاً مشخص بود. هر چند که محتوای برنامه که به نوشته های خودت برمیگشت، همونطور که قبلا هم اثبات کردی که چقدر در نوشتن متن توانایی، همچنین عالی بود. چند تا برنامه آخر زمستان سال گذشته که واقعا ضعیف شده بود دیگه و بزور گوششون دادم. برنامه های اول سال هم باز روبه نزول بود و 23 و 24 ضعیف ترین برنام هات بودن. اما خوشبختانه باز دوباره الان چند برنامه است که انگار دوباره کارت یه جون تازه ای گرفته و راه افتاده. بوضوح این احساس میشه. خیلی جای تبریک و خوشحالی داره. بخش شعرخوانی که اضافه کردی خیلی خوبه. کاش گویندش رو بما هم معرفی کنی. جامعه ما هم خیلی قوی تر و جدی تر شده در چند قسمت گذشتش. و چقدر خوب که اون بخش بابالنگ دراز رو ازش حذف کرد. واقعا روی اعصابم راه میرفت. ویلی جان یه پیشنهادم دارم و اینکه ترانه آخر برنامه با ترجمش رو کلا اگه حذف کنی فگر نکنم خیلی اتفاق مهمی بیفته. نه اینکه بد باشه اما خیلی چیزی بهمون اضافه نمیکنه چون اکثرا اهنگ های کلاسیک و معروفن که هر کی راحت خودش میتونه هم ترانه و هم متن و ترجمش رو از اینترنت پیدا کنه. شنوندة برنامه تو مسلما دلش میخاد صدای خودت رو بشنوه یا چیزایی رو که تو نوشتی. ویلی جان بهر صورت دوباره بهت تبریک میگم و برات آرزوی موفقیت بیستر میکنم. امیدوارم برنامه 100 ت رو بشنوم.

    violet در تاریخ می 14th, 2012 ساعت 8:02 ب.ظ پاسخ داد :

    ممنون از نظر جامع و کاملت


  20. صفیر سرخ در 12/14/05 گفت :

    خیلی ممنون. خیلی لطف کردید.بله منم همچین فکر نکردم و از کمکتون ممنون.
    صفیر هم یعنی فریاد.گاهی هم صدای گلوله معنی می شه ، البته کم.
    باز هم باید بگم خیلی ممنون.لطف کردید و فایل رو توی وبلاگ گذاشتید و تونستم بعد چند روز مستقیمن دریافت کنم و داغ که نه.ولی همچین گرم دارم گوش می کنم.
    یاد خسرو شکیبایی به خیر.با اون صدا و دکلمه ها و آهنگ هاش و احساساتش.با تمام خاطرات و بازی هاش.
    راستی منظور مصاحبک اولتون چی بود؟چکاری باعث می شه که بزرگی مادر کوچیک بشه؟منظور روز مادر بود؟باز ببخشید.
    خاطرتون هم توی شیرینی فروشی اینقدر شیرین بود که می تونم بگم که شیرینی هایی که خریدید خشک و تازه و خشمزه بود و خیلی هم به شما چسبیده.نوش جان.بله ، مسلما جای ما هم خالی.اما باید بگم که با گوش دادنش مو به تنم تقریبا سیخ شد و نظرم راجع به برنامتون خیلی عوض و جالب تر شد.البته فکر نکنید بد بود بعد خوب شد یا بر عکس .لطفا خاکستری فکر کنید.
    به خانوم جامعه ی ما هم بگید قلیون برا همه مضره.هم خانوم و هم آقا نباید بکشن.راجع به موضوع های قدیمی و تکراری هم کلی حرف داشتم که حوصله ندارم .شرمنده.
    خوب نظر هام داره زیاذی طولانی میشه.حوصلتون و سر بردم.بقیش باشه بعدا.
    در ضمن خیلی خوب می خونید.ماجرای نمایشگاه و می گم.
    تعجب نکنید.هم دارم گوش می دم هم نظر.راستی غلط نداشتم؟نمرم چند شد؟
    موفق و محکم و پیروز باشید.

    violet در تاریخ می 15th, 2012 ساعت 12:53 ق.ظ پاسخ داد :

    اینکه به هر خانوم ناآشنا بجای خطاب کردن مثلا”خانوم” بگی مادر
    برای این کامنت نمره ات بیسته

    صفیر سرخ در تاریخ می 15th, 2012 ساعت 12:01 ب.ظ پاسخ داد :

    از بیستتون خیلی ممنون مادر ، ببخشید ، حاج خانوم،نه نه نه.از بیستتون خیلی ممنون خواهر.اما ببخشیدا کلمه ی خشمزه رو جا انداختید.خیلی خیلی ممنون که جا انداختید وگر نه بیست نمی شدم.
    در ضمن این جور بحث ها جزو بحث های همیشه مبهم و بازه.اما کلا می تونم بگم که به تفکراته خطاب کننده مربوط میشه.مخصوصا تو برخورد اول.
    هدفمم از (مثلا) شوخی اول همین بود که کمی با کنایه منظورم و برسونم.


  21. زری در 12/15/05 گفت :

    ویلی عزیز خواستم بهت تبریک بگم واسه اینکه رادیوت هر روز بهتر و بهتر شد و این چند برنامه آخر بنظرم جا افتاده تر از قبل…موسیقی هایی که انتخاب کردی خوب و خاطره برانگیزه / مصاحبه هات جسورانه شده! /برنامهء خانم جامعه ما اون حالت خشکی و گزارشیش رو از دست داده و شنونده را جذب میکنه/نوشتهایی که درباره نمایشگاه کتاب خوبه / و در آخر اون شعری که از مادر میگفت را عالی خوندی / در آخر به تمام همکارات خسته نباشید میگم .


  22. بهار در 12/15/05 گفت :

    ویولت عزیز
    به علت مشغله این روزها در چند نوبت برنامه خوبت را گوش کردم ..
    خیلی بهتر و مسلط تر و جذابتر شده ..
    دلم برای این ترانه خاطره انگیز شکیبائی عزیز رفت ..
    اتفاقا قبل از برنامه رادیویی شما داشتم به او و خانم پرویندخت یزدانیان فکر میکردم و خیلی های دیگر که نیستند و جایشان خالی است .
    گزارش نمایشگاه کتاب هم جالب بود اگرچه سالهاست به هیچ نمایشگاه و برنامه مشابهی نمی روم و کتابفروشیهای دنج و خلوت را ترجیح میدهم .
    برایت موفقیت و شادابی آرزو دارم و منتظر برنامه بعدی هستم .


  23. نعیمه در 12/16/05 گفت :

    خانمی که شعرارو می خونند خیلی دوست داشتم هم خودشون هم صداشون و هم حس فوق العاده ای که به شعر می دن و صداشون به نظرم اشنا می یاد!

    violet در تاریخ می 16th, 2012 ساعت 6:02 ب.ظ پاسخ داد :

    به نظر خودمم عالی اجرا می کنند


  24. همایون در 12/16/05 گفت :

    ویولت! Frown
    پس چرا نمیتونم برنامه این هفته رو دانلود کنم ؟ Frown
    فایل ۳۲bit نصفه نیمه دانلود میکنه Frown


  25. همایون در 12/17/05 گفت :

    الان ساعت 4 صبح روز پنج شنبه است ، هر کاری کردم برنامه این هفته بطور کامل دانلود نشد که نشد Frown

    همایون در تاریخ می 19th, 2012 ساعت 10:03 ق.ظ پاسخ داد :

    کوچه های قدیمی را باریک میساختند تا آدم ها به هم نزدیکتر شوند حتی در یک گذر… اکنون چقدر آواره ایم در این همه اتوبان سرد


  26. همایون در 12/18/05 گفت :

    سلام
    طی هفته گذشته هر کاری کردم برنامه 27 رو نتوانستم به طور کامل دانلود کنم Frown ولی خوشبختانه قسمت ” جامعه ما ” دانلود شد. اعتراف می کنم این بخش ” جامعه ما ” یکی از بخش های مورد علاقه ام است ، و همینکه توانستم دانلودش کنم راضیم Smile

    به خانم جامعه ما:
    اینکه فرمودین یاد اعتراض همیشگی آقایون افتادین که چرا همیشه روز مرد بهشون جوراب هدیه میدن ؟!! خدمتتون عرض کنم ، باور بفرمایید اکثر آقایون هم بدشون نمیاد برای یک بار هم که شده شاخه گل و یا ” گلدان گل ریشه ای ” هدیه بگیرن ، هیچ دقت کردین روز مادر که میشه گل فروشی ها قلقله می شوند قیمت گل که دیگه نگو و نپرس !!! اما روز پدر !!! یادم میاد سالها پیش که یه چند سالی در این رشته ” گل فروشی ” مشغول بکار بودم از ساعت: 7 بامداد روز مادر حسابی سرمون شلوغ میشد تا 5 – 4 صبح روز بعد ، با اینکه کلی هم در آن روز نیروی کمکی برامون میومد ، نهارمون رو 6 – 5 بعد از ظهر اونهم اگر وقت می کردیم حول حولکی میخوردیم ، ولی روز پدر پشه هم پر نمیزد !!!
    هر چند که به نظرم ” جسارت نباشه ” به نظرم خود آقایون هم بی تقصیر نیستند چرا که آنطور که باید اکثر مواقع احساساتشون رو بروز نمیدن و خود همین مسئله جای بحث دارد ، نه فقط در مورد هدیه گرفتن گل ، که خیلی از مسائل … ، واقعا چرا ؟!!


  27. محمود در 12/18/05 گفت :

    سلام
    یه چند روزی که با وبلاگت آشنا شده‌ام ،کارت درسته ، فک کنم مشتری همیشگیت بشم.
    برنامت را گوش کردم و لذت بردم .اون آيه هم که خوندی همونجور که شک داشتی درستش اینه وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ (فقط جهت اطلاع)

    violet در تاریخ می 19th, 2012 ساعت 12:35 ق.ظ پاسخ داد :

    ممنون از تذکرت