جهت اطلاع

امروز حالم خوبه. همچین رو فرمم.
واسه همین از صبح کلی عملیات ورزشی و ژانگولری انجام دادم.

به فشار و گزنک دوستی در جهت یادآوری.فیلم زیر رو میذارم…هرچند میدونم تعداد زیادی دیدینش یا حتی عضو هم شدن… کارقشنگیه.

Soosk mishi age naferesti

به نظر شما کی تاثیر گذار تره تو این فیلم کوتاه؟


نظرات شما


  1. سورملینا در 12/19/04 گفت :

    پانته آ بهرام…..


  2. لئون در 12/19/04 گفت :

    سلام
    میگه صفحه مورد نظر پیدا نشد


  3. سمیه در 12/19/04 گفت :

    خیلیی ممنون.
    دانلود کردم.
    ببخشید من دفعه قبل اسمو اشتباه تایپ کرده بودم !
    من سمیه ام .
    بازهم ممنون.


  4. مريم گلي در 12/19/04 گفت :

    به نظرم همشون باهمديگه تأثيرگذارن
    آخ ويولت اگه بگم بعضي از اين آدمايي كه اينجا ميبيني حوصله ي بچه خودشون هم ندارن باورت ميشه ؟ يعني براشون “وقت” نميذارن
    اونوقت ميان اينجا فقط حرف ميزنن
    ميدوني پول خرج اينجور كارهاي خيريه كردن آسونترين راهه
    اوني كه وقت ميگذاره كجاست؟ به نظرت مياد جلوي دوربين
    قبول دارم كه هنر پيشه ها و چهره هاي سرشناس اثر گذار تر هستند ولي اي كاش اعتقاد قلبي هم داشته باشن
    گرچه اينروزها من كه خودمم نميدونم به چي اعتقاد دارم ولي واسه ارضاء حس كنجكاوي يه سري به اين سايتشون ميزنم
    ممنون


  5. علی در 12/19/04 گفت :

    سلام به ویولت عزیز.
    آدم احساساتی ای هستم.تحت ثاثیر قرار گرفتم.
    یک هدف واحد از زبان حداقل 20 تا 30 نفر خیلی زیبا گفته شد.
    همه،گفته هاشون تاثیر گذار بود.
    خیلی خوبه که هر کسی بتونه کمک کنه اما واقعیت اینه که همه نمی تونن و یا نمی کنن.
    مرسی از این پست …
    فعلا.


  6. علی در 12/19/04 گفت :

    در ضمن خوشحالم که امروز سرحالی.
    موفق باشی.


  7. همان بابا در 12/19/04 گفت :

    سلام
    خيلي خوشحالم كه خوب و رو فرمي


  8. سمیه در 12/19/04 گفت :

    مرسی بعد از دانلود الان گوش کردم.
    شما صدای خوبی داری…
    خوشحالم که با اینجا اشنا شدم…
    حتما باز هم میام.


  9. نرگس در 12/19/04 گفت :

    سلام. من وبلاگتون رو خوندم و خوشم اومد. با اجازتون لینک دادم. به وبلاگ من هم سر بزنید خوشحال میشم.
    خوب و خوش باشید.


  10. amir در 12/19/04 گفت :

    از دقیقه 1:38 تا 1:40 خیلی روم تاثیر گذاشت!


  11. سپيده در 12/19/04 گفت :

    به نظرم ليلي رشيدي عزيز،يا اون نگاه ها و لبخند ها و صدا و لحن آرمش بخش و صميميش از همه تاثيرگذارتره.

    violet در تاریخ آوریل 20th, 2012 ساعت 12:21 ق.ظ پاسخ داد :

    باهات کاملا موافقم


  12. محدثه در 12/20/04 گفت :

    (...پیغام خصوصی از طرف شما...)
    خانم ويولت
    مدتهاست وبلاگ شما رو دارم ميخونم و دنبال ميكنم . تا حالا فكر كرديد اگه اين بيماري رو نداشتيد و بر موج اون سوار نبوديد شانسي براب محبوبيت نوشته هاتون نداشتيد .البته براي شمايي كه افتخارتون اين هست كه( من يه سلام بنويسم صد تا كامنت ميگيرم :به نقل از مضمون)و گروه هواداران خودتون رو داريد ، اين كامنت خوشايند نيست .
    شما مصداق بارز اين جمله ميلان كوندرا هستيد (جذابيت انكار ناپذير ابتذال) به همين خاطره كه دانيل استيل هشتصد ميليون نسخه كتاب فروخته ولي به عقيده رئيس انجمن نويسندگان امريكا ، ذره اي نا چيز در ادبياته . پس به صد تا ايميل گذاشتن دلخوش نباشيد . اگه بيماريتون نبود اينجا نوشته هاي زني هست كه با پشتوانه كامنتهاي بي محتوا احساس ملكگي دنياي مجازي بهش دست داده . وبلاگتون رو با روش كلاه مخملي هاي قديم اداره ميكنيد . نوچه هاي بي هويت و بي اندازه اي كه پيشاپيش اوستا قدم بر ميدارن و نسق ميكشن . اين كامنت خصوصيه ولي حتم دارم اگر عمومي ميشد گروهي زير بازارچه ! به خونخواهي توهين به ساحت اوستا گرد و خاك به پا ميكردن
    شما درست مثل اوستايي كه زهر چشم ميگيره به اتكاي ويلچر نشيني و امتيازات حاصله از ارت كه در بين مردم احساسي حاكي از اينكه ( گناه داره ) به وجود مياره ، جوابهاي درشت به كامنتها ميديد و نوچه هاتون هم به به و چه چه ميكنن . ام اس رو از تو بگيرن هيچي براي مطرح شدن و ماندن نداري

    violet در تاریخ آوریل 20th, 2012 ساعت 9:35 ق.ظ پاسخ داد :

    تو خصوصی گذاشتی درست مثل دزدهایی که یواشکی از دیوار خونه مردم میرن بالا ولی من عمومیش کردم به حکم گنده لات محل!!!!بودن…. گیرم حرف تو درست پس بازم به این نتیجه میرسیم که ناز شستم که تونستم همچین دبدبه و کبکبه ایی برای خودم راه بندازم و از ناتوانیم کمال استفاده رو ببرم- تو برو فکر خودت باش که حتی اون ذره هم نیستی و عددی به حساب نمیای جز یه قاذوره فراکن و حرف مفت زن

    مينا در تاریخ آوریل 20th, 2012 ساعت 9:57 ق.ظ پاسخ داد :

    خانم محدثه من هم کاملا با نظر شما موافقم. و همیشه غمگین می شم که که چرا یک زن در استانه 40 سالگی تمام افتخارش اینه که هنوز خواهان داره و باید انتخاب کنه و همین زن که هر روز خدا یک عکس از خودش می ذاره که ای ملت بیاین ببینین من چه قدر خوشگلم. این زن شده بانوی اول وبلاگستان.
    درود بر میلان کوندار با اون جمله اش.
    حتی تو همین جوابش هم ببین چه جوری حرف زده. یعنی سطح فرهنگ این زن چه قدر سخیفه.
    و از روز اول وبلاگ نویسیش افتخارش اینه که به موضوعات خاصی مثل بکارت و روابط زن و مرد می پردازه. یعنی ذهن از این سطح فراتر نمی ره در حالی که اینها هم مهمه اما آخه چه قدر؟

    امید در تاریخ آوریل 20th, 2012 ساعت 12:34 ب.ظ پاسخ داد :

    مینا خانم من هم با نظر شما موافقم.

    خیلی از خود متشکری ویولت / کی حاضر با کسی که بقول خودش هیچ کاری جز خوردن خوابیدن بلد نیست ازدواج کنه / بقول خودت دستت حتی نمیتونه وزن یک پارچ پر از آب رو تحمل کنه چه برسه به…
    یکم واقع بین باش / کسی که ازدواج میکنه دوست داره به آرامش برسه نه محدودیت / دست از این خیال پردازی ها بکش /

    Sami در تاریخ آوریل 20th, 2012 ساعت 5:11 ب.ظ پاسخ داد :

    @ محدثه
    من فکر میکنم به جای این همه تایم که میزاری که ویولت رو نقد کنی , بهتر باشه که خود نوشته ها رو نقد کنی ! جذابیت غیرقابل انکار ابتذال , یک جور واقعیتِ که میلان کوندرا میتونه و اعتراف میکنه ! حتی شاید تویی که خودت این بلاگ رو دنبال میکنی , اثبات حرف میلان کوندرا باشی !! Smile به این دلیل ساده که خیلی راحت میتونستی از نوشته های این بلاگ مثلن مبتذل , رد بشی ولی نشدی .. !! اصلن ویولت خود ابتذال , سوال اینِ که تو چی داری این وسط میگی ؟؟ .. خودت رو به زور میندازی بین آدم ها .. شاید اونی که بده خودتی ! ای کاش خودت بدونی که چه چهره عجیب و دوست نداشتنی داری .


  13. Aydaa در 12/20/04 گفت :

    خانم عزیز محدثه خانم ،
    از شما می خواهم یک بار دیگه، پیغام خودتون را بخونید
    “مدتهاست وبلاگ شما رو دارم میخونم و دنبال میکنم .”
    پس ویولت عزیز بر “موج موفقیت سوار” چون موجب شده شمــــــــــــــــا هم نوشته هاش را دنبال کنید.


  14. علی در 12/20/04 گفت :

    سلام به ویولت عزیز.
    گرد و خاک عظیمی به پا شد.
    ویولت جان خوشم اومد که اون کامنت رو عمومیش کردی.

    خب که چی؟ویولت ملکه ست و ما نوچه هاش.
    خب اگه مردی چرا تو نمی تونی اینکار رو بکنی؟
    لابد می گی که ویولت بخاطر ام اسش تونست.
    یعنی همه اینایی که میان اینجا این شعور (بلانسبت دوستان) رو ندارن که باید بیان اینجا یه نه؟! و یا کامنت بزارن یا نه؟به نظرم به ساحت همه اینایی که میان اینجا توهین شده.نشده؟؟؟
    یعنی همه اینایی که میان اینجا (بازم بلا نسبت دوستان) اونقدر نمی فهمن که شما می فهمی که ما نوچه های این خانوم محترم هستیم؟
    گیرم که همه ما که میایم اینجا (باز هم بلانسبت دوستان) نفهم.شما اگه می فهمی چرا نظرت رو خصوصی گذاشتی.چرا ترسیدی که عمومیش کنی؟؟؟(که البته ویولت عزیز این کارو کرد)
    خوب بود اگه شما نقدی داشتی به خانوم ویولت،عمومی می ذاشتی.این خودش نشون دهنده یه چیزه …. بماند.
    این میلان کوندرا هم برای خودش حرفی زده.رئیس انجمن نوسندگان به شعور خوانندگان اون کتاب توهین کرده یعنی اینکه اونا هیچی نمی فهمن و این آقای رئیس می فهمه؟!!!

    خانوم ویولت عزیز،بادبادک با باد مخالف بالا میره.خودت رو اصلا ناراحت این مسائل نکن.از این آدما خیلی زیادن که به امثال شما غبطه می خورن و می خوان این خلاء رو یه طوری پرش کنن.(همون قضیه تفرقه بنداز و حکومت کن.)
    ویولت جان برات آرزوی موفقیت بیشتر از اینا می کنم.
    ویولت عزیز به نظر من همین رو یه نظرسنجی بزار.یا توی برنامه 24 رادیویی ت بازتاب بده.خیلی دوست دارم نتیجه ش رو ببینم.

    موفق باشی و شاداب.

    مينا در تاریخ آوریل 20th, 2012 ساعت 12:50 ب.ظ پاسخ داد :

    همین امثال شما اخراجی ها رو بر صدر نشوندن. اگه عاقل باشی تا ته قضیه رو خواهی فهمید.

    علی در تاریخ آوریل 20th, 2012 ساعت 2:03 ب.ظ پاسخ داد :

    اخراجی ها چه چیزیه…
    متاسفم برات.
    قیاس مع الفارق می کنی؟
    اصلا هیچ ربطی نداره.
    یه بنده خدا رو دارین به خاطر بیماریش مواخذه می کنین؟
    چرا؟چون حرفهای واقعیت رو می زنه.بی پرده حرف می زنه…

    violet در تاریخ آوریل 20th, 2012 ساعت 3:31 ب.ظ پاسخ داد :

    در مورد درخواستت باید بگم متاسفم- اصن در حد و اندازه من نیست این موضوع که بخوام اینقدر خودم رو معطلش کنم

    امید در تاریخ آوریل 20th, 2012 ساعت 6:19 ب.ظ پاسخ داد :

    ویولت
    چرا که نه اگر راست میگی یه برنامه بذار در مورد همین/ خواستگاراتم معرفی کن تا ما هم آشنا بشیم باهاشون / مگه تو نبودی که میگفتی دست تو دماغتم که کنی اینجا مینویسی؟ حالا چی شده کم آوردی؟
    یکم واقع بین باش
    چهار سنون بدنت سالمه که نیست / اخلاق خوبی داری که نداری ( مرد ستیز ) / یه میلیونری که نیستی / از تمام کار های شخصی خودت و خانه به تنهایی میتونی برمیای که نمیتونی / آخ به چیه تو دلشون خوشه که میخوان باهات ازدواج کنن
    نکنه طرف خواسته تا یه شب باهاش باشی و تو هم فکر کردی تا آخرش باهاته؟ / حرف ها میزنی / ازدواج یعنی آرامش نه محدودیت / با این مواردی که گفتم یعنی بعد از ازدواج تازه باید یک نفر رو تمام وقت استخدام کنه برای مراقبت از تو که اونهم یعنی ماهی کم کم یک میلیون تومن / تو خودت بودی اینکار رو میکردی؟
    یا نکن دوست داری دیگران دل بسوزنن برات و به همین خاطر هر روز با خیال پردازی هات مینویسی؟

    فلفل در تاریخ آوریل 21st, 2012 ساعت 6:45 ق.ظ پاسخ داد :

    خب منم بابعضي حرفاتون موافقم
    ويولت تو بيشتر خود شيفته اي عزيزم
    تصور خيلي زيبايي از خودت داري!
    دائم در حال تعريف از زيبايي چهرت هستي در حالي كه وقتي از خودت عكس ميذاري من با همكارام هرچي خواستيم چيز زيبايي در چهرت پيدا كنيم نتونستيم ! الاي يه مشت بدلي جاتي كه به طور كاملا ناشيانه مثلا با هم ست شده بود!
    بچه ها حق دارن تو خيلي از خودت و چهرت تعريف ميكني به خدا خيلي ها هستن هم از تو زيبا ترن هم لوند تر ولي انقدر از خودشون تعريف نميكنن
    من حتي عكسات رو به همكارهاي آقامم نشون دادم شايد يه گوشه جذابيتي از ديد آقايون داشته باشي ! ولي متاسفانه اونا هم با من هم عقيده بودن كه يه بيني نسبتا بزرگ و يه صورت دراز با موهاي بهم ريخته اصلا جذابيت و لوندي براشون نداشت!
    شايد از انتقاد ها ناراحت شي بارها نشون دادي جنبه انتقاد رو نداري و هي جواب دادي و جنگيدي
    ولي گاهي خوبه كه انتقاد ها رو بپذيري در هر حال دوست آدم كسيه كه كاستي هاتم بهت نشون بده نه الكي تعريف كنه

    violet در تاریخ آوریل 21st, 2012 ساعت 9:11 ق.ظ پاسخ داد :

    حالا راحتتری فلفل بانو؟بخل و حسادت و کینه ات رو ریختی بیرون؟بالا آوردی؟…بخاطر خودت میگم تو یه نوعروسی مثلا، خیلی راه طولانی پیش روت داری…سعی کن قلبت و پاک کنی
    تو به کسی که تا حالا ندیدی اینقدر حسادت میورزی و سیاه دل هستی!…وای به حال دور و بریهات
    میگی به انتقادات جواب تند میدی…آخه خودت بگو وقتی یه خنگ و خلی(دقیقا خودت رو می گم) میاد می نویسه تو با اون همه ادعات چرا با رادیو جمهوری اسلامی همکاری می کنی؟و برنامه میذاری؟؟!!….یه همچین آدم بی هوش و حواسی لایق بدترین دری وری ها نیست؟
    متاسفانه حسودان و بخیلان( تو بخون منتقد) های من به شدت آدمهایی در حد زیر نرمال شعور و باهوشی هستند….و اصن ارزش کل کل هم ندارن…. تو هم چون میدونم همه افاضاتت از خامی و بچگیت نشات میگیره و حالا هم جوگیر شدی فک کردی شهر شلوغه بذار منم یه چی بگم!!!!… وقت گذاشتم جوابت رو بدم


  15. emma در 12/20/04 گفت :

    maman zizigolu..


  16. آوینا _ دختر رویایی در 12/20/04 گفت :

    به نظر من هم لیلی رشیدی و امیر حسن مدرس تاثیرگذارتر بودن


  17. جوان در 12/20/04 گفت :

    خوشحالم که خوب هستید .
    محدثه مینا امید معلومه که هر 3 تا یه نفر هستند ….
    از این دست ادم های الاف تو وب که دوست دارن جو وبلاگها رو بهم بریزن


  18. دریا در 12/20/04 گفت :

    سلام خوبی ویولت جان ……..
    محدثه خانم یا مینا خانم تعجب میکنم ازشماها ..اگه ویولت برای جلب توجه و استفاده ابزاری میکنه از بیماریش ..چه دلیلی داره شماها وبش رو دنبال کنید ؟ شما که به این موضوع پی بردین چرا هنوز می خونید اینجا رو ؟….. من چراغ خاموش این وبلاگم …واگه خودم میخونم برای زیبایی اندیشه ای هست که ویولت عزیز داره و شاید خیلی از ماها حتی خودم این زیبایی رو نداریم ……..


  19. فرزان در 12/20/04 گفت :

    (...پیغام خصوصی از طرف شما...)
    با سلام خدمت خانم ویولت
    من خودم پسری 26 ساله هستم. پارسال بهار یک سری علائم حسی حرکتی تو بدنم ایجاد شد که چون مشکوک به ام اس بود به توصیه دکتر مختصص مغز و اعصاب رفتم ام آر آی دادم، خوشبختانه جوابش منفی بود. من سالم بودم و دلیل اون علائم هم کمی استرس و کمبود ویتامین و اینا بود. قبل از اون حتی اسم ام اس رو هم نشنیده بودم بعدش درباره ش تحقیق کردم و از همون طریق با وبلاگ شما آشنا شدم. من پیش خودم نذر کرده بودم اگه بیماری ام اس نداشته باشم به شکرانه ش هر کمکی که از دستم بر می یاد واسه بیماران ام اس انجام بدم از جمله این که به مرکز خیریه بیماران ام اس شهرمون کمک کنم (من تو شهرستان زندگی می کنم) و … که الحمدلله تا حالا توفیقش رو داشتم. اما تو یه برهه ای انقدر به فکر بیماری ام اس و مشکلات بیماران مبتلا افتاده بودم که افسردگی گرفتم با این که نه خودم نه اعضای خانواده و نه هیچکدوم از دوستان و آشنایان دور و نزدیک به این بیماری مبتلا نیستند. (کلا شیوع ام اس تو شهر ما کمه) این شد که به ناچار رفتم با یه مشاور روانشناس مشورت کنم. روانشناس بعد از شنیدن حرفای من گفت که تنها وظیفه تو اینه که به این بیماران کمک کنی و براشون دعا کنی و گرنه کار دیگه ای ازت بر نمی یاد و واقعیت زندگی هم همینه. چرا داری دستی دستی زندگیت رو به کام خودت زهر می کنی؟
    با حرفای روانشناس کمی از تب و تابم افتاد. اما هنوز دلم می خواد هیچ کس رو مبتلا به بیماری ام اس نبینم. واسه همینه حداقل کاری که می تونم در قبال شما و دیگر بیماران ام اس انجام بدم اینه که بیام وبلاگشون رو بخونم و نظر بدم و دلداری بدم و …
    اما حالا تو این قسمت که برخی از دوستان نظرات متفاوت دادند گفتم شاید فرصتی باشه که منم نظرات خودم رو درباره شما بگم
    ببینید خانم ویولت عزیز درسته که شما در اول جوونی به بیماری ام اس دچار شدید و به خاطرش خیلی سختی تحمل کردید و همسرتون رو از دست دادید و … ولی این بحث هایی که اینجا تو وبلاگتون مطرح می کنید و حرفایی که تو برنامه رادیویی تون می گید بعضی هاشون (البته نه همه ش) خیلی زشت و بدور از ادب و نزاکته حتی بعضا شرم آوره
    البته بعضی برنامه هاتون هم خوبه
    از طرف دیگه به بار دیگه هم بهتون گفتم خیلی بده که شما بعضی عکس ها رو از خودتون که ظاهر مناسبی هم از نظر حجاب ندارید تو وبلاگتون قرار می دید که دیگران هم ببینند. ممکنه به من بگید به تو مربوط نیست و موسی به دین خود و عیسی به دین خود! ولی دیدن این عکس ها باعث می شه یه آدمی مثل من که با خوندن مطالب وبلاگتون از شما حمایت می کنه ازتون دلخور و زده می شه!
    اگه صلاح دیدید دیدگاه منو به صورت عمومی نمایش بدید


  20. علی در 12/20/04 گفت :

    سلام به ویویلت عزیز.

    اگر شماهایی که نقد تخریبی می کنید و وب ویولت عزیز رو دوست ندارید چرا پیگیر جوابها می شید؟
    اصلا چرا وقتی از این وب خوشتون نمیاد مدام میاین اینجا.
    خب نیاین.به ویولت عزیز گفتم توی برنامه رادیویی ت از این کار یه نظرسنجی بگیر اما می بینم که من خودم اشتباه کردم.اصلا ارزشش رو نداره که وقت آدم تلف بشه.
    اصولا من وقتی از چیزی خوشم نیاد دیگه دنبالش نمی رم.
    به همه شما منتقدین تخریبی هم توصیه می کنم که همین روش رو در پیش بگیرین.
    از ویولت عزیز یاد بگیرین که سکوت اختیار کرده و بزرگواریشو به رخ شماها می کشه.


  21. starlit در 12/20/04 گفت :

    من چند ساله خواننده ویولت هستم. هرکسی حق داره توی وبلاگش راجع به علایقش بنویسه، خب مسائلی که ویلی مطرح میکنه(مثل بکارت) توی جامعه وجود دارن ولی کمتر کسی جرات حرف زدن راجع بهش رو داره ولی فکر خیلیها رو به خودش مشغول کرده. خب چه ایرادی داره یکی راجع بهشون صحبت کنه؟ هرکسی خوشش نمیاد نخونه! یه وقتی یکی میاد یه فیلم میسازه و میگه آهای نقادها بیاید من رو نقد کنید فیلمم بهتر بشه،ولی به نظرم این وبلاگ برای دل نویسنده نوشته میشه و خودنویسنده داره میگه آقا جان اگه دوست نداری نیا کسی که مجبورت نکرده، من خودم خیلی وقتها توی دلم به ویلی آفرین گفتم بخاطر روحیش بخاطر جنگیدن با بیماریش،تا حالا هم نشده بگم آخی بیچاره! گناه داره!برم وبلاگشو بخونم!!!!!!!! اتفاقا به نظرم از منه سالم خیلی سرپاتر و جنگنده تر اومده که باید ازش روحیه بگیرم. خواسته شدن و دلفریب بودن خواسته هر زنی هست چه ایرادی داره زنی از خواسته شدنش شاد بشه؟
    ویلی با یه وبلاگ این همه طرفدار پیدا کرده،از طریق ابتذال یا هرچیز دیگه، خانم ها و آقایان نقاد شما بیاید از طریقی به جز ابتذال محبوب و معروف بشید مگه کسی مانعتون شده؟


  22. amir در 12/20/04 گفت :

    همه خوب بودن ولی اصغر همت حسابش جداست … منم لینکشو گذاشتم


  23. فرزانه در 12/20/04 گفت :

    سلام ویلی
    تا حالا فکر کردین چرا کشورمون با اینهمه دک و پز و ادعا هنوز جزء عقب مونده ترین کشورای جهان سومه؟
    حسادت!! بنظر من مردم ما وقتی میبینن کسی بالاتر از اونهاس بجای اینکه سعی کنن خودشون رو بالا بکشن، از جونشون مایه میذارن که اون آدم موفق رو بکشن پایین
    ویولت چرت می نویسه؟ به فرض محال، حق با شماس. خب خودتون یه وبلاگ بزنین، توی وبلاگ هم اعلام کنین ام اس دارین که با ویولت برابر شه شرایطتون. حالا، بیار آنچه داری ز مردی نشان! شرط میبندم حتی یه کامنت ، حتی برای عکس … از خودتون هم نداشته باشین!! پس زر زر الکی ممنوع!


  24. فرزانه در 12/20/04 گفت :

    واقعاً تا چه حد عمر و وقت یه عده آدم میتونه بی ارزش باشه که بیان یه وبلاگ رو که قبول ندارن!!! از اول تا آخر بخونن و بعدش بیان نظر بدن!!! بخدا مردم ما خیلی خیلی بیکارن! بعد میگن چرا بدبختیم و چرا فقیریم و …
    بجای این عذاب روحی و اتلاف وقت، برو یه کار مفید کن. برو کتاب بخون، وبلاگ بنویس، خیاطی یاد بگیر، اصلاً برو چیزایی رو بخون که دوست داری، که حداقل زجر روحی نکشی. بابا خجالت بکشین از خودتون و اینهمه عقده ها و حسادتها و مشکلات روانی! بخدا زشته! حداقل کاری که بعنوان یه موجود دو پا ازتون بر میاد اینه که فرق نقد رو با توهین و حسادت و عقده گشایی بفهمین


  25. shirin در 12/21/04 گفت :

    man migam khob har ki badesh miyad ya narahare khob nakhone vaaa in hame weblog baba mardomam bikaro oghdei shodan faghat dost daran ghezavat konan bichareha violete aziz man ke ham barname radioito dost daram ham neveshtehato hala har ki dost nadare bekeshe poshte dori haha Big Smile)) khobo khosh bashiSmile


  26. saina در 12/21/04 گفت :

    از اون وقتا که میرفتین سر کار اینجا رو میخونم شاید هفت هشت سال پیش.تعداد کامنت هام تو این مدت شاید به اندازه انگشت های یک دست باشه.ولی همیشه پیگیر بودم.از خدا میخوام همیشه شاد باشین و امید وارم سلامتی یه روز از همین روزای نزدیک بهتون برگرده.به این کامنت های موج منفی هم بهتره نه فکر کنین نه جواب بدین.


  27. اگر نمیخندی سنگ باش
    سکویی برای بالا رفتن
    نه مانعی برای سرنگون کردن


  28. رها در 12/21/04 گفت :

    این مبتذل جذاب تونسته با همه محدودیتهایی که برای خودش و دیگران ایجاد میکنه از زندگی لذت ببره..از موهایی که کوتاه کرده همونقدر لذت می بره که شما از پروژه های بزرگتون…اگر ام اس نداشت هم موفقیتش رو تو زمینه های دیگه ای نشون میداد. این ویلی توانایی اینو داره که نقطه ضعفهاشو با نقاط قوتش بپوشونه…خوب نخون بابا جان…ویلی جان عمومی نکن عزیزم….


  29. این متن برای همه دوستان عزیز هست

    قلبت را پاك كن
    سلامت مي كنم و آنجا كه من و تو يكي هستيم را گرامي مي دارم، … آنجا كه من و تو يكي هستيم …
    سكوت كن و دل بسپار، چه اهميت دارد كه كيست كه مي نويسد و كيست كه مي خواند؟
    چه اهميت دارد كه من كجا هستم و تو كجا؟
    چه اهميت دارد كه من به چه باور دارم و تو به چه؟
    اين ها همه قيل و قال هاي نفس توست، حال آن كه خود متعالي تو مي خواهد كه آرام باشد، بي هيچ نام، بي هيچ مكان، بي هيچ قبيله، بي
    هيچ قضاوت … آزاد و نا محدود، بي هر فرم و قالب …
    اين قيد و بندهاي زميني را، اين طبقه بندي هاي نفساني را كنار بزن، نام را، مكان را، باور را، و هر تفاوتي را …
    با ذهني آرام … بنشين و بشنو، مي خواهم برايت بگويم … و تو بشنوي … بشنو و تجربه كن
    بيا از پيش داوري ها و حتي قضاوت ها رها شويم و فقط گوش كنيم. بيا باور كنيم كه لزومي ندارد هميشه از خودمان دفاع كنيم، بيا گوش
    دادن ساده را تجربه كنيم. و رها شويم از قضاوت، رها شويم از هرگونه قبيله و طبقه … رها از باورهامان … و پاك از همه قالب هايي كه
    محدودمان مي كنند … و تنها رها و آرام است كه مي شنود …
    آرامش اين بركه سبز را تجربه كن، بيا تا فقط گوش بدهيم … و تجربه كنيم.
    قلبت را پاك كن، اتفاقات خوب تنها وقتي از راه مي رسند كه قلبت را پاك كرده اي
    فقط گاهي به اين جمله فكر كن، اتفاقات خوب تنها وقتي از راه مي رسند كه قلبت را پاك كرده اي … و در گذشته ات، ببين كه
    بارها چنين بوده … و مي بيني كه بارها چنين خواهد بود …