ممنون از تمام دوستانی که وقت گذاشتن و اومدن برای دیدن فیلم … و یه تشکر ویژه از آقایون علی اوجی و رضا یزدانی که تشریف آوردن …و ممنون از آقایون غیور و خانومهای غیورتر که کمک کردن و من و بردن طبقه بالا…. یک دنیا ممنون از اومدن و حمایتهاتون.
(...پیغام خصوصی از طرف شما...) سلام
داشتم برات مینوشتم که یهو صفحه عوض شد و نمیدونم نصفه نیمه کامنتم به دستت رسیده یانه ولی از اول میگم. من برای دیدن خودت اومده بودم و فکر نمیکردم اونقدر دل نازک باشی که وسط فیلم نتونی جلوی احساسات بصورت اشک جاری شده ات رو بگیری وبزنی بیرون. در لحظه سخت فیلم، دیدم که رفتی چسبیدی به دیوار سالن، حدس زدم اشکالی پیش اومده، ولی روم نشد بیام یپرسم تا بچه ها بردنت بیرون. به هر حال از نوشته هات ، آدم سخت دلی رو تصور کرده بودم که الان معذرت میحوام. به هرحال خوشحال شدم که زود بر خودت مسلط شدی. حق هر نوع دستکاری متن و عمومی کردن و غیره برات محفوظه و صاحب اختیاری
در پناه حق
violet در تاریخ ژانویه 2nd, 2012 ساعت 9:52 ب.ظ
پاسخ داد :
ویولت عزیزم در وصف تو به دوستم گفتم: ویولت زنده ترین ادمی هست که تا حالا دیدم.
5 سالی هست که وبلاگت رو می خونم. خیلی هیجان انگیز بود که بعد از 5 سال دیدار مجازی امروز به دیدار حضوریت نائل شدم و چه حیف که نتونستم بیشتر بمونم. بدو بدو از دانشگاه اومده بودم و باید زود بر میگشتم.
فیلم به نظرم عالی بود…. هرچی که فکر می کنم در ادامه این جمله چی بنویسم که واقعا توصیف کننده باشه، می بینم که نمی تونم.
دوستت دارم خیلی بیشتر از قبل.
منم اومدم، شمارو ديدم خيليم دوست داشتم كه بيام باهاتون حرف بزنم، اما خجالت كشيدم..
جمله هاي مثبتتون توي فيلم خيلي اثرگذار بود، انرژي مثبتتونو دوست دارم.
شاد باشيد
و البته خسته نباشيد!
ویولت جون
عصر بسیار دلنشینی بود در کنار شما و بقیه دوستان
امیدوارم که باعث جلب نگاه های بیشتر به پدیده سلامت بشی تا قشر بیشتری درک روشن تری از مقوله توانائی داشته باشند.
سه تا بوس برای اون جذابیت و دلبری ات یواشکی می فرستم
(...پیغام خصوصی از طرف شما...)
سلام
داشتم برات مینوشتم که یهو صفحه عوض شد و نمیدونم نصفه نیمه کامنتم به دستت رسیده یانه ولی از اول میگم. من برای دیدن خودت اومده بودم و فکر نمیکردم اونقدر دل نازک باشی که وسط فیلم نتونی جلوی احساسات بصورت اشک جاری شده ات رو بگیری وبزنی بیرون. در لحظه سخت فیلم، دیدم که رفتی چسبیدی به دیوار سالن، حدس زدم اشکالی پیش اومده، ولی روم نشد بیام یپرسم تا بچه ها بردنت بیرون. به هر حال از نوشته هات ، آدم سخت دلی رو تصور کرده بودم که الان معذرت میحوام. به هرحال خوشحال شدم که زود بر خودت مسلط شدی. حق هر نوع دستکاری متن و عمومی کردن و غیره برات محفوظه و صاحب اختیاری
در پناه حق
با اجازه پابلیش می کنم و ممنون از اینکه اومدی
نتونستم بیام.تو کارخونه گیر افتادم. در اصرع وقت جبران میکنم
ویولت عزیزم در وصف تو به دوستم گفتم: ویولت زنده ترین ادمی هست که تا حالا دیدم.
5 سالی هست که وبلاگت رو می خونم. خیلی هیجان انگیز بود که بعد از 5 سال دیدار مجازی امروز به دیدار حضوریت نائل شدم و چه حیف که نتونستم بیشتر بمونم. بدو بدو از دانشگاه اومده بودم و باید زود بر میگشتم.
فیلم به نظرم عالی بود…. هرچی که فکر می کنم در ادامه این جمله چی بنویسم که واقعا توصیف کننده باشه، می بینم که نمی تونم.
دوستت دارم خیلی بیشتر از قبل.
(...پیغام خصوصی از طرف شما...)
ظاهرا هم من کامنتی گذاشته بودم
مثل این یکی تیک خصوصی زده بودی پابلیش نکردم
منم اومدم، شمارو ديدم خيليم دوست داشتم كه بيام باهاتون حرف بزنم، اما خجالت كشيدم..
جمله هاي مثبتتون توي فيلم خيلي اثرگذار بود، انرژي مثبتتونو دوست دارم.
شاد باشيد
و البته خسته نباشيد!
دوباره کی اکران می شه ویولت جان خیلی علاقه مندم که ببینم اما امروز متاسفانه نشد
خیلی خوشحالم که دیدمتون……![Smile Smile](http://vili.special.ir/wp-content/plugins/tango-smileys-extended/tango/smile.png)
سلام بانو
به خاطر دوري راه نشد كه بيام
ميشه امروز رو تعريف كنين؟
عزیزم دلم میخواست بغلت کنم … خیلی بهت افتخار میکنم. خیلی چیزها را مدیون تو هستم و ازت ممنونم که هستی. باش. همیشه باشی.
امیر میگفت وقتی ویولت در مورد رنگِ بنفش گفت من داغون شدم …
ویولت جون
عصر بسیار دلنشینی بود در کنار شما و بقیه دوستان
امیدوارم که باعث جلب نگاه های بیشتر به پدیده سلامت بشی تا قشر بیشتری درک روشن تری از مقوله توانائی داشته باشند.
سه تا بوس برای اون جذابیت و دلبری ات یواشکی می فرستم
چقدر دلم میخواد این فیلم رو ببینم..