قشنگ باش،چون مهمی

بهم ياد آوري کردي که:
“گذشته ات را بدون هيچ تاسفي بپذير،با اعتماد ، زمان حالت را بگذران،و بدون ترس براي آينده آماده شو.ايمان را نگهدار و ترس را به گوشه اي انداز.شک هايت را باور نکن،و هيچگاه به باورهايت شک نکن .زندگي شگفت انگيز است ، در صورتيکه بداني چطور زندگي کني .
مهم اين نيست که قشنگ باشي …،
قشنگ اين است که مهم باشي ! حتي براي يک نفر .
کوچک باش و عاشق … که عشق ، خود ميداند آئين بزرگ کردنت را …
بگذار عشق خاصيت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسي .
موفقيت پيش رفتن است نه به نقطه ي پايان رسيدن…
هر روز صبح در آفريقا ، آهويي از خواب بيدار ميشود و براي زندگي کردن و امرار معاش در صحرا ميچرايد،آهو ميداند که بايد از شير سريعتر بدود ، در غير اينصورت طعمه شير خواهد شد،شير نيز براي زندگي و امرار معاش در صحرا ميگردد ، که ميداند بايد از آهو سريعتر بدود ، تا گرسنه نماند…
مهم اين نيست که تو شير باشي يا آهو…،
مهم اين است که با طلوع آفتاب از خواب برخيزي و براي زندگيت ، با تمام توان و با تمام وجود شروع به دويدن کني …
زلال باش … زلال باش …،
فرقي نميکند که گودال کوچک آبي باشي ، يا درياي بيکران ،
زلال که باشي ، آسمان در تو پيداست … “



ياد آوري بجا و زيبايي بود. به تک تک کلمات فکر مي کنم و سعي مي کنم با يه نفس عميق بکشمشون تو جونم تا جاييکه که خودم بشه،فکرم بشه و اعتقادم…
فکر مي کنم “تو” سبب شدي که به باورهام شک کنم، چيزهاي زيادي که با رنج و اشک و آه تو اين چندساله به دست آورده بودم و حالا داشتم به درست بودنشون شک مي کردم و اون “چرا” ي کمرنگ شده داشت جون مي گرفت و عرض اندام مي کرد.
اصرار داشتم برات مهم باشم و مي خواستم اين مهم بودنم رو بهم ثابت کني با رفتارت… چون مي دونستم که اين حس چقدر قشنگه و دلم نمي خواست محروم باشم از مزه مزه کردن اين حس ناب و قشنگ… دلم مي خواست قشنگ باشم در پس حس مهم بودن از منظر تو.
کوچيکم؟… آره هستم… ولي افتخار مي کنم به عاشق بودنم که خود اين عشق بزرگم خواهد کرد.
عشق خاصيت ِ شخصيت منه،شايد همين اشتباه من بوده که خواستم عشق دروني ام رو خاص تو نوعي بکنم و محدود کردن آخرش گنديدن و زوال رو بهت ارزوني ميکنه… من بايد پيش برم که توقف، نقطه پايان منه… عشق، بالهاي پرواز … بالهاي من و ازم نگير…
اينقدر برات زلال هستم که آسمان رو در قلب من ببيني؟


نظرات شما


  1. الهام در 11/18/09 گفت :

    سلام چه جملات قشنگی… بیشترشون رو نوشتم روی اینه ی قدی اتاقم تا هر روز یاداوری بشن برام خیلی زیباااااااااست شما عزیز و قشنگ و مهم هستید… موفق باشید می خونمتون همیشه… Smile


  2. نازی ی در 11/18/09 گفت :

    اینو دیروز برای پست قبلیت نوشتم ام هر کاری کردم سند نشد:

    ویلی پست امروزت نابود بودم نابودترم کرد.
    حالم هیچ خوب نیست ، نمی دونم چرا خیلی از اتفاقایی که برای تو میوفته واسه منم میوفته !!
    نمی دونم چرا منم 1 شماره ی غریبه ی آشنا دیدم ، منم جواب ندادن تو قاموسم نیست و منم در حالی که دلم پر می زنه در مقابل دیدنش مقاومت می کنم نمی دونم چرا تحصیلات اونم اونو عادت داده بود به دقت به دور و برش و آدماش و البته دقت در احوالات من !!!
    نمی دونم چرا پای منم موقع راه رفتن شل شده و خالی می کنه !!
    اما اینو می دونم که من و تو عین هم محکمیم و صبور و این شل شدگی هارو به 1 استحکام فولادی تبدیل می کنیم و فیل که هیچی دایناسورم از پا در میاریم !!!
    ایمان دارم !!!


  3. نازی ی در 11/18/09 گفت :

    و عشق می آید ، و برای یک بار می آید و نخواهد رفت تا ما برویم!!


  4. مرمرجان در 11/18/09 گفت :

    زلال ترین هم که باشی چشمی باید باشد بینا تا ببیند!

    سلام

    violet در تاریخ سپتامبر 18th, 2011 ساعت 2:04 ب.ظ پاسخ داد :

    سلام مرمرکم- رسیدن بخیر


  5. هنگامه در 11/18/09 گفت :

    عزيزم تو هيچ گهي نيستي آخه كي رو ديدي كه تو مرداب عكس خودش رو ببينه؟؟؟ قلب سركار كه مثل قلب مادر فولاد زره ميمونه اونوقت آسمون كجاش پيدا ميشه؟

    V در تاریخ سپتامبر 18th, 2011 ساعت 11:58 ب.ظ پاسخ داد :

    ای بـابـا، تـو که هنــوز زنـده ای Smile ))
    حـدس میزنم اینجا رو با دفتر خاطراتت اشتباه گرفتی Wink
    البتـــ شاید مشـکل تو به ژنتیـک بیشتـر مربوط باشه تا مثلا صفات اکتـسابی !!


  6. هنگامه در 11/18/09 گفت :

    ميگم بد نبود اسم پابلو نروداي بينوا رو هم مينوشتي تا اين بيسوادايي كه وبلاگت رو ميخونن يه وقت فكر نكنن اين جملات قشنگ مال خودته! چون ظاهراً اون اوشكول اولي فكر كرده مطلب خودته!!!!!

    violet در تاریخ سپتامبر 18th, 2011 ساعت 4:35 ب.ظ پاسخ داد :

    اگه شعور و سواد کافی داشتی که نداری می فهمیدی وقتی نوشته تو گیومه است و رنگ دیگه ،یعنی مال نویسنده متن نیست و قرضیه

    همایون در تاریخ سپتامبر 19th, 2011 ساعت 3:13 ق.ظ پاسخ داد :

    سلام
    فرمودین مطالبی که به رنگ دیگری هست متن نویسنده وبلاگ نیست و … ، به نظر شما این رنگ کمی چشم را اذیت نمی کند ؟ و اگر به رنگ خاکستری کمرنگ ، همانند : کامنت خانم هنگامه می بود ، بهتر نبود ؟

    با سپاس

    violet در تاریخ سپتامبر 19th, 2011 ساعت 10:35 ق.ظ پاسخ داد :

    سلام-متاسفانه من تغییر دهنده رنگها نیستم،ادمینه و در ضمن باهات هم نظر نیستم


  7. مهراوه در 11/18/09 گفت :

    به نظرم خيلي قشنگ بود و ظريف. قشنگ ترينش اين جمله بود:بگذار عشق خاصيت تو باشد نه رابطه ي خاص تو باكسي.من هميشه سعي ميكنم به اين جمله عمل كنم چون معتقدم رابطه ي خاص من باكسي نبايد عشق باشه بايد دوست داشتن و دوست داشته شدن باشه زيرا كه «دوست داشتن برتر از عشق است(دكتر علي شريعتي)


  8. تپلی در 11/18/09 گفت :

    سلام گلم
    شیرینی خاطراتش و بخاطر رفتنش تلخ نکن
    رنجش از دیگران زهری ه که ما می خوریم و انتظار داریم اون طرف بمیره

    violet در تاریخ سپتامبر 18th, 2011 ساعت 4:50 ب.ظ پاسخ داد :

    تلخ نمی کنم -فقط نشخوار!!! خاطراته


  9. نقش ونگار در 11/18/09 گفت :

    .شک هایت را باور نکن،و هیچگاه به باورهایت شک نکن
    قشنگ بود ویولت دستت درد نکنه.
    ســـــــــــــــــــــــتلام ویولت عزیزم.

    violet در تاریخ سپتامبر 18th, 2011 ساعت 8:09 ب.ظ پاسخ داد :

    سلام عزیزم


  10. سمیه در 11/18/09 گفت :

    این ” هنگامه” بنده خدا حالش خیلی بده، زنجیر پاره کرده و هی جفتک میزنه! حالا کی بشه شب قدر تا باز براش دعا کنیم دسته جمعی بلکه شفا بگیره. والااااااااااا….


  11. Artin در 11/18/09 گفت :

    I like it


  12. Jamileh در 11/19/09 گفت :

    Take good care.


  13. V در 11/19/09 گفت :

    همین طور که اوج میگیری و بالاتر میری، کمی که از بالاتر نگاه میکنی، میبینی همه چیز فرق داره… چارچوب خط های قراردادی محوتر و بی معنی تر میشن و ادم ها تقریبا هیـچ… برای همین‌ چه‌ مَرد باشی‌ و چه‌ زَن‌، وقتی‌ که‌ خطی‌ در کار نباشه‌، این‌ دو تا چیز با هم‌ قاطی‌ میشه‌! مث عشق و نفرت… کمی بالاتر در ارتفاعات، فقط تو هستی و اسمان…
    تجربه ای بی نهایت زیباست، شاید برای اینکه پر است از مهـربانی…
    یادم میاد ویـولتــــــــ دلش دریایی بود… میتونی‌ بیشتر از من‌ تو اسمون ها پرواز کنی‌ (چشم ها در حال برق زدن) Smile


  14. س.ه در 11/19/09 گفت :

    شما براي خيلي از آدمهاي گل دنيا مهمي -زيبايي هم كه به عنوان يك مرد ميگم فتبارك الله احسن الخالقين -فكر زيبات رو هم كه خيلي ها دربست قبول دارند خدا سايه ويلي رو از سر وبلاگستان غير قيلتر مون كم نكنه الهي


  15. Kimia در 11/20/09 گفت :

    Violet jonam gahi inghad ghashang va tasir gozare harfat ke tarjih midam sokot konam ! ta sokot hezaran harfo bezane
    Mesle hamishe binazire