![](http://vili.special.ir/parsaimages/post_title_right.jpg)
ديشب احساسهاي عجيبي داشتم و همين هم سبب شد بي خوابي بزنه به سرم و حدود 3 بعد از نصفه شب خوابم ببره.
احساس مي کردم صداي قِرقِر تسمه کولر مي شنوم و همينطور چيکه کردن کابين کولر… اين صداها مي بردم به بيشتر از 25 سال پيش. وقتي تو حياط مي خوابيديم و اين صداها موزيک ِ لاينفک شبونه بود… صداي کولر همسايه…
قبل اينها صداي جيک جيک جوجه به گوشم مي رسيد و انگار تمام خاطرات بچگي با اين صدا زنده مي شد… حس و حال خوبي بود.ولي انگار احساس کودکي تو بزرگسالي، با خودش ترس و وحشت مياره،احساس نا امني و همين ترس سبب مي شد خوابم نبره.
با خودم گفتم پاشم يه عود روشن کنم شايد بوي خوش متصاعد شده ازش سبب شه انرژي هاي منفي ازم دور شه،شايد…
چه عجیبه!!!!!حس مشترکی داشتیم دیشب!!!!!!!!
فقط خوشحالم از اینکه هستی
میدونم تکراری ه اما بعضی حرف ها رو هزار بارم تکرار کنی بازم کم ه…
احساس کودکی خوب ه ، به شرط اینکه نخوای به دوران کودکی برگردی…
![Smile Smile](http://vili.special.ir/wp-content/plugins/tango-smileys-extended/tango/smile.png)
امروز انرژی های خوبت برمیگردن
دوران کودکی زیباترین و قشنگترین دوران زندگی ِ ما آدماست، فقط حیف که اونموقع چیزی حالیمون نمیشه، اینکه بخوایم قدر لحظه لحظه شو بدونیم، دورانی که هیچوقت برنمیگرده و قشنگترین خاطراتمونو توو خودش جا داده و الان فقط میتونیم با یه حسرت لذت بخشی تو ذهنمون مرورش کنیم…….
/برات انرژی مثبت میفرستم/
تو دوتا پست اخیر خیلی نوستالژیک شدیا نگی نفهمیدیم
کودکی، شیرینیش در کنار حس های عجیب غریبش ، ترساش ، توهماتش و البته امید به آینده ،دید خوب و مثبت به همه ، ساده دیدن همه جیز !!
تو کودکی خوبن خیلی خوب ولی تو بزرگسالی نه !!
نمی شه تحملشون کرد !!
بزرگترين جمعيت تفكري و تحقيقي ايران به رهبران جهان شکایت کرد
http://prothinka-src.org/Persian/Show_News.php?msg=596
http://www.mansouroun.webs.com/nameh.html
http://balatarin.com/permlink/2011/8/5/2652983
من عاشق پشه بند بستن و تو حیاط خوابیدنم
البته آخرین باری که تو حیاط خوابیدم ابتدایی بودم. مخصوصا تو حیاط خونه قدیمی مامان بزرگم که درخت انگور داشت و تو باغچش ریحون. خیلی حس خوبیه.
سلام
ما طبقه ي سوم زندگي مي كرديم. يه جايي داشت كه بهش مي گفتيم بهار خواب.كولر همه ي طبقه هاي ساختمونمون اون جا بود يعني سه تا كولر. شبا اون جا مي خوابيديم. عالي بود.عالي.
من كه ماه رمضون 7 زودتر نميخوابم باز تو 3 خوابيدي!! هيچ وقت هم اين انرژيياي مثبت و منفيت برام ملوس نشده! خودت واقعا حس ميكني مگه؟!
در ضمن : سلام!
سلام-آره خس می کنم
آدمها سرشار از احساسات مختلفن و “ترس” هم یکی از اونهاست. حس و حال نوستالژیک هم یا آدم رو میبره به خاطرات خوب، یا بد و تلخ. مثل من که با وجود بر اینکه خدا ساله که اینور آبم، ولی هنوز که هنوزه تا صدای آژیر ممتد یا آتیش بازی و ترقه سال تحویل میلادی رو میشنوم، ناخودآگاه باز دوباره اضطراب سالهای بمباران و جنگ (ایران و عراق) رو میگیرم!!
من که فکر میکنم خاطرات کودکی جزء بهترین خاطرات زندگی است اونم شاید به خاطر اینکه وقتی آدم بزرگ می شه با مشکلاتی بیشتر از یک نوع دیگر درگیر میشه که این باعث میشه کودکی بهترین دوره باشه. البته این تجربه منه……
اینم خوش آمدی که ظاهرا نگفتمو توقع داشتی که بگم
منم دیشب تا ساعت 6 بیدار بودم و فقط به سقف نگاه کردم بدون خستگی. گفتم نکنه میخواد اتفاقی بیفته. امروز نرفتم سر کار که بخوابم ولی خبری از خواب نیست فقط مرخصی ام را حروم کردم.
سلام
یه چیزی دیدم که نمی دونم براتون تکراریه یا نه.ولی شاید واسه بعضیا حتما جدید است.یه کم به پست سما مربوطه:
در مورد این مقاله هیچی نمیگم. فقط لطفا بخونید.
در انتها دوتا سایت معرفی میکنم که میتونین اطلاعات بیشتری توی این زمینه بخونین و یک موسیقی DNA گوش کنین!
“کلمه Universe (به معنای جهان) که در زبان انگلیسی برای توصیف بینهایت و فضای لایتناهی به کار می رود از دو جزء UNI به معنی یک و Verseبه معنی آواز ساخته شده است؛ جهان یعنی یک آواز. به تازگی دانشمندان علم ستارهشناسی، بعد از تحقیقات وسیع و طولانی، به این نتیجه رسیدهاند که آفرینش نه با یک انفجار عظیم (به نام بیگ بنگ) که با نوایی آرام آغاز شده است. نوایی که به تدریج منتشر شده و اکنون در تمام فضا جریان دارد. محققان در دانشگاه کمبریج نیز دریافتهاند که خورشید کهکشان پرسیوس آوازی خاص و ریتمیک میخواند. (1) اصوات و نواها نه تنها در اعماق فضا، بلکه در مولکولها و اتمها نیز یافت شدهاند. دکتر دیوید دیمر (2) زیست شناس و سزوان ژاندر (3) موسیقی دان، سراغ شگفتانگیزترین مولکول حیات یعنی DNA رفتهاند. این ایده کهDNA و موسیقی ممکن است با یکدیگر مرتبط باشند برای اولین بار توسط دکتر سوسومواوهنو (4) مطرح شد. DNA نردبانی مارپیچ است که از یکسری رمز تکرار شونده تشکیل شده است. رمزهایی که با ترجمه بخش اندکی از آن، پروتئینها و در نهایت موجودات زنده شکل میگیرند. DNA زبان رمز مشترک در بین تمامی موجودات زنده روی کره زمین میباشد، در آغاز حیات تاکنون، و راستی این زبان مشترک چه میگوید؟
دکتر دیمر و ژاندر، در طی آزمایشات علمی و با ثبت ارتعاشات مولکول DNA به وسیله اسپکترومتر مادون قرمز و تبدیل فرکانسها به نت موسیقی، سعی کردند این زبان مشترک را به صوت ترجمه کنند.(5) و حالا سؤال این است: آیا این اصوات و نتها، ملودیک و آهنگین هستند و یا DNA تنها مجموعهای نامنظم و تصادفی از صدا و فرکانسهاست؟
آنها فرکانسهای DNA یک سلول را به نت ترجمه کرده و شروع به نواختن کردند. نتیجه شگفتانگیز بود، یک موسیقی بسیار زیبا!
ژاندر در این رابطه میگوید: «برخی از این ترکیبات فرکانسها، بسیار حیرتانگیز بودند. با شنیدن آنها من به موسیقی زندگی خودم گوش میدادم.
بسیاری از افرادی که به موسیقی DNA گوش دادند، کاملاً هیپنوتیزم و مسحور شدهاند و بسیاری دیگر نیز ساعتها گریستهاند. برخی دیگر اذعان کردهاند که این موسیقی نوایی از درون آنهاست و آنهایی که با موسیقی کلاسیک آشنایی داشتند به شباهت موسیقی DNA با آثار نوابغی چون باخ، برامز، شوپن و…اشاره کردهاند.
دکتر اوهنو در این باره می نویسد: «ملودی های DNA با عظمت و الهام بخش میباشند. بسیاری از افرادی که برای اولین بار این موسیقی را میشنوند، شروع به گریه میکنند. آنها نمیتوانند باور کنند که بدنشان – که تا حالا اعتقاد داشتند فقط تجمعی از مواد شیمیایی است – شامل چنین هارمونی های معنوی و الهام بخشی باشد.
نه تنهامیتوان باDNAموسیقی ساخت،بلکه حتی امکان معکوس کردن فرایندنیزممکن است.به بیان دیگرشما یک بخش از موسیقی را برداشته و نتها را به واحدهای سازنده DNA (نوکلئوتیدها) برمیگردانید . در پایان نتیجه شبیه یک رشته از DNA میشود. اوهنو تلاش کرد تا با قطعه شوپن این کار را انجام دهد. در پایان نتیجه شبیه یک ژن سرطانی شد!
دانشمندان از نتایج این یافتهها در تحقیقات پزشکی نیز استفاده کردهاند. اگر شما هم اهمیت دنبال کردن این آواها را بدانید ممکن است به این نتیجه برسید که با بررسی دی ان ای در تریلیونها سلول بدن و دانستن نوسانات آنها شاید راهی برای بیش از پنج میلیون نفری که از سال 1990 مبتلا به سرطان تشخیص داده شدهاند، پیدا شود. فابین مامن یک متخصص بیوانرژی است که با کمک هلن گریمال بیولوژیست و موسیقیدان، بیش از یک و نیم سال بر روی افکتهای سلولهای سرطانی در مرکز ملی فرانسه که یک مرکز معتبر تحقیقات است کار کردهاند. آنها به این نتیجه رسیدهاند که سلولهای بافتهای سرطانی صداهای مغشوش و ناهنجاری تولید میکنند.
و علاوه بر این در آزمایشات بسیاری ثابت شد که قرار گرفتن سلولهای سرطانی در معرض صداها و امواج صوتی، تغییراتی اساسی در آنها ایجاد میکند، صداهایی که آوادرمانی را به عنوان یک پتانسیل قوی درمانی برای این نوع بیماریها و موارد بسیار دیگری مطرح میکند. مامن همچنین تحقیقاتی را بر روی دو بیمار مبتلا به سرطان سینه دنبال کرده است. هر خانم به مدت سه ساعت در روز در طول دوره یک ماهه تحت آوادرمانی (موسیقی درمانی) قرار گرفتند. پس از اتمام دوره درمان، تومور یکی از آنها کاملا ناپدید شد، اما بیمار دوم مجبور شد تومور را جراحی کند. جراح او گزارش میدهد که اندازه تومور کاملا کوچک شده بود و تا حد بسیار زیادی هم تحلیل رفته بود.
ازاین یافته ها به این نتیجه میرسیم که وقتی اندامهایمان بصورت هماهنگ آوازمیخوانندماسلامت هستیم ووقتی که آنها خارج از تنظیمشان آواز میخوانند ما احساس بیماری میکنیم.
و این داستان شگفتانگیزتر میشود اگر بدانیم که تمام سلولهای بدن یک موجود زنده، دارای یک نوع DNA منحصر به فرد هستند و DNA هر موجود (با وجود زبان و ساختار مشترک)، با DNA دیگری متفاوت است و این بدین معناست که در هر موجود زنده آهنگی ویژه نوشته شده است و در تمام هستی، همه مشغول نواختن آهنگی منحصربهفرد هستند.”
اینجا میتونین یک موسیقی DNA گوش کنین
http://www.yourdnasong.com
و این سایت هم برای اطلاعات بیشتر توی این زمینه
http://www.rawapps.com/91263/musical-dna
البته تا احساسی نباشه ، حرکتی هم انجام نمیشه.حرفات برام اشناست ، یعنی به زمان بعضی ساعت ها میشه اعتماد کرد![Wink Wink](http://vili.special.ir/wp-content/plugins/tango-smileys-extended/tango/wink.png)
البته که من از اون خونه ریشه دارم ، و اگر نه به یادم نمی موند.چیزی شبیه به احساس تعلق …
مطمئنا رنگ های قدیم کاذب تو ذهن ساده اون روزها محو میشن و رنگ های جدید جایگزین میشه.قبل از اون تصورش مشکله.اما اتفاق میافته
زیاد درگیر شدت و هیجان نشیم بهتره.بذار همه چیز تو ذهنت ته نشین بشه ، تا جایی که فکر کنی اصلا اتفاقی نیفتاده
هر گونه استفاده از مطالب اين وبلاگ بدون اجازه کتبی از نويسنده آن پيگرد قانونی در پی خواهد داشت.
ویلی انگار فیزیک هسته ای می نویسی
یا قلب راکتور می شکافی احساسات حضرتعالی که کپی برداری نداره جونم
نمی دونی بدون،آخرین کپی برداری تو برنامه محبوب!!! تلویزیونی بوده