یک روز فرح انگیز

دیروز روز بدی بود.
صبح که از خواب پاشدم احساس کردم بی حوصله ام.
هرچی به ماساژورم زنگ زدم که بپرسم،اونروز چه ساعتی منتظرش باشم؟ کسی پاسخگوم نبود.
حوالی ساعت 11:30 بود که اینترنتم قطع شد…شارژش به پایان رسیده بود. وقتی اینترنت نداشته باشم مثل مرغ سرکنده ام.با دایل آپ مشکلی ندارم چرا که 6 سال متمادی من با صبوری!! و دایل آپ،هر روز وبلاگ آپ کردم و دونه به دونه تایید کامنتها و جواب دادن به اونها… ولی اینبار فرق می کرد.تو مزرعه فیس بوکم محصولی کاشته بودم که زمان برداشتش نزدیک بود و غیر داشتن اینترنت پر سرعت نمی تونستم وارد مزرعه ام بشم.
زنگ زدم به مرکز اینترنت!!! که باباجون وصلش کنید تا من شارژ رو بفرستم… گفتن قوانین عوض شده و یه چند ساعتی طول میکشه…
بعد گذشت چند ساعت که اینترنت وصل شد…بدو بدو رفتم برم مزرعه تا محصول نگندیده برداشت کنم که دیدم ای دل غافل حالا شارژ VPN ام تموم شده…(خدا مادر فرید رو نگه داره براش که همیشه به داد من میرسه)

خلاصه شده بود حکایت یک روز قیف هست،قیر نیست…

عصری شوهر ماساژورم باهام تماس گرفت که فلانی تو بارون دیروز پاش لیز خورده و شکسته!!! الانم بیمارستانه و حالا حالا ها نمی تونه بیاد پیشتون…

تا داشت حالم با روش جدید بهتر میشد خدا گاوم رو زائوند برام.

خوب شد دیروز تموم شد وگرنه حالا حالا داشت برام.


نظرات شما


  1. محمدرضا ~.~ در 11/03/05 گفت :

    خدایا تو را شکر بابت تمام داشته ها و نداشته ها


  2. سینا در 11/03/05 گفت :

    ویلی منم متوجه شدم که بعضی روزا آدم از اول صبح پی در پی بد میاره. نمی دونم دلیلش چیه؟ اتفاقاً یک شب من فیلم راز رو دیدم و فرداش جوگیر رفتم سرکار و همش سعی کردم سیگنال مثبت به کائنات بفرستم ولی اون روز اینقدر بد شانسی اوردم که صدای همکارام هم در اومد. یاد اون کارتون پلنگ صورتی افتادم که فکر می کرد نعل اسب خوش شانسی میاره ولی بر عکس بود Grin


  3. شیوا در 11/03/05 گفت :

    ویولت جان قبلا یادمه آدرس فیس بوکت رو داده بودی ولی من پیدا نکردم. میشه دوباره آدرست رو بدی؟

    violet در تاریخ می 3rd, 2011 ساعت 11:15 ب.ظ پاسخ داد :

    violet weblog


  4. میگم این مزارع هم واسه ما معضلی شد ها… منم که اینترنتم قطع شد نگران گندیدگی محصولاتم بودم

    violet در تاریخ می 3rd, 2011 ساعت 11:16 ب.ظ پاسخ داد :

    اگه می خوای نگنده،کود بده بهشون


  5. مينا در 11/03/05 گفت :

    بین من هر چی که هستم و هر اتفاقی که برام افتاده باشه، تربیت دارم، حداقل تیکه هم مودبانه می گم اگه بخوام بگم. اما تو یک سره داری فحش می دی و توهین می کنی اونم کاملا بی ربط. متاسفم. هاری سگ …
    یکی اینو واسه من ترجمه کنه:
    ((عزیز جان!…نویسندگان کتاب اقلیدس میگن: اهن بخور! دیگه خیلی که فشارت بالا رفت مجازی اهن و گاز هم بزنی!… کم بخور و همیشه بخور! در ضمن دندون و ناخن به من نشون نده می ترسم))
    کتاب اقلیدس چیه؟ اهن چیه؟ گاز چیه؟
    یا این:

    ((پنجه بوکس و هم بذار کنار! … خودت بیا تو رینگ))
    رینگ و پنجه بوکس، مگه جنگه وای وای وای وای اینا یعنی چی آخه دخترک نادون

    violet در تاریخ می 3rd, 2011 ساعت 11:17 ب.ظ پاسخ داد :

    حالت خوبه؟با کی هستی؟چادر بستی کمرت و هوار هوار میکشی؟


  6. تـــــرانه در 11/03/05 گفت :

    خدا را شکر که هیچ چی همیشگی نیست .. ولی واقعا بعضی روزها روز ِ بده ی زندگیت میشه ! ویلی ولی این ماساژ رو از دست نده اگه این خانومه نمی تونه سعی کن یکی دیگه پیدا کنی چون تو تازه داری بهش عادت می کنی و راه می افتی نذار وقفه بیافته عزیزم.


  7. Never Land در 11/03/05 گفت :

    باید با من تماس می گرفتی … خودم و می رسوندم Wink
    اینترنت گفتی و کردی داغونم … می دونم چه دردی داره
    6 سال سر کردن با دایل اپ … صبر عیوب داشتی پس Kiss
    از وبسایت انجمن برای وی پی ان و شکستن فیلتریگ به زودی زود در همین پایگاه خبری اطلاع رسانی می کنم:دی …. تا دیگه شما برای رفتن به مزرعه جهت برداشت محصول لنگ وی پی ان نمونی
    دست بالای دست بسیار است! Smile
    ویلی ویلی ویلی! نگران نباش … من خودم حال خراب و روزهای بد رو ازت می خرم عزیزم >Grin<

    violet در تاریخ می 4th, 2011 ساعت 9:40 ق.ظ پاسخ داد :

    ممنونSmile


  8. مينا در 11/03/05 گفت :

    یادم رفت بنویسم برای نور لند. اتفاقن منم موندم این واسه چی چادر بسته هوار هوار می کشه.

    violet در تاریخ می 4th, 2011 ساعت 9:43 ق.ظ پاسخ داد :

    کاشکی یادت می گرفتی قبل هوار کشیدن،وقتی میری تو وبلاگ کسی و می خوای جواب پر از توهین برای کسی دیگه غیر نویسنده وبلاگ بنویسی،اسم مخاطب رو گوشزد کنی


  9. taha در 11/04/05 گفت :

    ___________________________________________________________

    سلام


    میثاق من ، این دنیا و آن دنیای ندیده ام برایت ، ارزانیِ خنده های دلربا و نگاه ِ هوس آلودِپاک و اغوای پر صواب و حیای مهیب وعین کرامتت ، الهه ی مانیِ هستیِ وجودِ ناچیزِ ما، فاطمه جان معنای ما صدرای من! زیبای ما معراج من ، عزیز کجا بوده ای این مدت؟!؛


    ( “بهــــــارنامــــــه ” برگی از دفتر نامه هایی به فاطمه )

    ___________________________________________________________


  10. نانسی در 11/04/05 گفت :

    سلام
    اميداوارم امروز روزه روزت باشه و روزي باشه برات پر از شادي و مسروري


  11. mojdeh در 11/04/05 گفت :

    salam azizam ,hanoz namidoni roze farahangiz chi hast?ine ke sobh bokhori zamin dastet beshkane bache 10 mahato toy ghorbati ke kasi nadari bespari be dostet bad biaei khoneh bebini bachat nist beporsi kojast?befahmi yek ketri abe josh rikhte roy pay bachat on toy bimarestane.1mah bimarestan bastari bodi azize delam,vili jan toy pekani ke sag sahebe khodesh namishnase 1mah ba daste shekaste toy bimarestan bodim,tazeh be hamsaram ham morkhasi namidadan,faghat asr az sate 6mitonest pishe ma bashe ta farda sobhesh ,on yek mah rozi 1000 bar arezoy marg miakrdam ,omidvaram hamishe azize man salem bashi va tandorost,shayd faghat darde delm bod ke barat pm gozashtam,vali hamsihe baram olgo bodi ,doset daram 10000000 taaaaa
    love you mojdeh from china


  12. مريم گلي در 11/04/05 گفت :

    الهي من فدات بشم
    حتما”يه خيري توش هست


  13. Never Land در 11/04/05 گفت :

    به مینا:
    اول که یه سری کارشناس میان وسط نظر تخصصی ارائه می دن با خودم می گم تا علما! هستن من چه کاره م؟… یه گوشه می ایستم و نظرات و می شنوم …
    بعد می بینم نه بابا – جدیدا مباحث علمی هم تخصصی شدن و من بی خبرم!!
    تا الان نشون دادی زبون حیوانات و خیلی بهتر درک می کنی!
    تو که اصولن Out Of Line تشریف داری و هیچ جوری به هیچ جات هم بر نمی خوره … چرا من باید گل های قالی و بشمرم؟!
    جونور احمقی چون تو رو علاوه بر اینکه با کامیون رو اسفالت مذاب زیر می گیرم! صد بارم با بلدوزر از روش رد می شم تا اساسی زیر و رو بشه Big Smile
    هنوزم موندم که تو با کدوم عضوت فکر می کنی؟عقلت کف پات که نرفته ایا؟؟؟دیگه چقدر می خوای قهوه ای شی؟
    لابد درمورد تو ”خریت” بی انتها ست؟
    ویلی! به نظرت اگه خران مملکت اصطبل و علوفه ای داشتن برای نشخوار!بازم دم در خونه تو پیداشون می شد؟!


  14. Never Land در 11/04/05 گفت :

    چقدر عصبانی Shock
    مخاطب زیادم مهم نبود که…
    طرف خودش می گیره منظور کی ه


  15. دریا در 11/04/05 گفت :

    الهی بمیرم که با همه این کارهای دیروزت ، باز هم کلبه اینترنتی احزان ما رو پر نور کردی و وقت گذاشتی برام …ما لرها در این موارد یه مثل داریم که میگه “اِوِِ م و گِوِمو زنِمَم مِززا ” یعنی نوبت آب مزرعه ام هست ، و گاوم و زنم هم همزمان زایمان دارند…فکر کنم موضوع من هم ، اون گاوه بوده که زایمان داشت

    violet در تاریخ می 4th, 2011 ساعت 7:40 ب.ظ پاسخ داد :

    Smile


  16. مينا در 11/04/05 گفت :

    اولا که حرف های ایشون بیشتر توهین و فحش داره توش. اینو هرکسی می فهمه. همون چند خطی که گذاشتم داخل پرانتز حرفهای ایشونه نه من.
    دوما یادم رفت، عذر هم خواستم.


  17. شهرزاد در 11/04/05 گفت :

    لامصب یه وقتهایی واسه آدم میاد همه اش!


  18. مينا در 11/04/05 گفت :

    اتفاقا جالبه که ایشون هم نمی نویسن برای کی نظر گذاشتن من هربار می نویسم این بار یادم رفت.
    من واقعا در عجبم یه آدم چه قدر بی ادب می تونه باشه همین طور فحش می ده به من هار و سگ و … اونم در رابطه با مسئله ای که اصلن به اون ربط نداره. من برای شما کامنت می ذارم یا اون؟


  19. مينا در 11/04/05 گفت :

    یه بار که من از نقطه مثال آوردم بر گشته می گه تو زیر نقطه ای یا اون زیر تو. آخه این حرفه؟ این توهین نیست؟

    violet در تاریخ می 4th, 2011 ساعت 7:43 ب.ظ پاسخ داد :

    در هر صورت برای آخرین بار می گم و تا حالا هم فقط تحمل کردم-از این به بعد کسی بخواد کامنت دونی رو محل تسویه حساب شخصی کنه،کامنتش تایید نمیشه


  20. مينا به نور لند در 11/04/05 گفت :

    در ضمن خانم نور لند ایوب درسته نه عیوب


  21. Nashenas در 11/04/05 گفت :

    سلام
    ویولت ، چه خبر از نمایشگاه کتاب ؟!

    violet در تاریخ می 4th, 2011 ساعت 7:42 ب.ظ پاسخ داد :

    خبری ندارم-نه خودم رفتم نه از دور و بریهام


  22. Nashenas در 11/04/05 گفت :

    تصمیم هم ندارید بروید ؟!

    violet در تاریخ می 4th, 2011 ساعت 10:03 ب.ظ پاسخ داد :

    نه-حوصله ترافیک و شلوغی رو ندارم


  23. great devil در 11/04/05 گفت :

    از ویلی و بچه ها خواهش میکنم اگه ادرس فیلتر شکن قوی و جدید سراغ دارن بدن ممنون میشم.اگه خود ادرسه فیلتر نباشه خیلی بهتره


  24. Nashenas در 11/04/05 گفت :

    وقت کردین سری به ایمیلتون بزنید
    ــــــ
    ***


  25. تـــــرانه در 11/04/05 گفت :

    ویلی خدایی یه نگاه به آواتار های اونهایی که واسه کل کل میان بنداز !! Big Smile
    اینجوری فک کنم خوب باشه چون کسی نمی تونه اسم کسی رو الکی بنویسه و از طرف اون چرت و پرت بگه .. بعد من که سر رشته ندارم اما فک کنم دیگه ای پی هم نمی خوای از رو شکل ها میشه تشخیص داد !


  26. *فاطمه در 11/05/05 گفت :

    پس چه خوب كه گذشت امان از اين بد بياري ها كه خاطر آدم رو مكدر ميكنند ):
    اي واي… Big Smile) بيچاره خانم ماساژور فك كنم خودشم الان بدجوري محتاج كسي باشه كه عضلات كوفته و خسته ش رو ماساژ بده! D:
    چه عالي مطمئناً يه تحقيق جامع و بي نقص تحويل شون دادي
    اميدوارم از اين به بعد تاس خوب بياري…..

    بنگ بنگ… بابا اي بابا سر كلاف رو كشيديد رفت تا سر خيابون فراموش كنيد ديگه.. (: خيلي دعوا دوس دارم :دي


  27. ﺍﻓﻴﻮﻥ در 11/05/05 گفت :

    چطوري آبجي خانم؟
    نبينم غمتو
    داش ما چطوره؟
    اصلا از مهندس بپرس ما آبجي نداريم تو بيابشو آبجي ما
    اصلا پاشو جمو جور کن بريم خونه ما
    جدي ميگما


  28. آنه در 11/05/05 گفت :

    سلام ویلی خوبی ؟ ویلی باز زحمت داشتم برات . ببین پست آخرمو بخون بعد هم خوشحال میشم نظر خودتو بگی و هم اینکه دلم میخواد نظرات افراد گوناگون رو بدونم . پس نمیدونم چه جووری ، خواستی مطلب رو بدون لینک و آدرس و این حرفها بزار تو وبت ، خواستی لینک بده ، فقط نمیخوام فک کنی بابت بازدید بیشتر وبم هست نه ، فقط میخوام نظرات افراد از طبقات مختلف رو با هر شرط سنی و اجتماعی وسواد واین چیزا بدونم . ممنون خانومی .


  29. آنه در 11/05/05 گفت :

    آره عزیزم آقای شوهرن


  30. آنه در 11/05/05 گفت :

    آره عزیزم . خودشه


  31. مهتا در 11/05/05 گفت :

    سلام ویولت عزیز
    بعد از خیلی وقت اومدم اینجا خوندم.. خیلی خیلی خوشحالم که حالت خوب هست ..


  32. visno در 11/05/05 گفت :

    سلام
    من یک سوال داشتم .
    یکی از دوستای من 1 ماه پیش جلوی چشماش تار میشه و پیش هر دکتری هم که میرن نمی تونن دلیلشو بفهمن و بگن علتش چی بوده .بالاخره 10 روز توی بیمارستان بستریش میکنن و بهش کورتن تزریق میکنن تا بیناییش برمیگرده ولی بازهم میگن نمی دونیم علت چی بوده . البته این اتفاق 5 سال پیشم براش افتاده بوده و خوب شده بوده دوباره.با توجه به اینکه مادر دوستم به بیماری ام اس مبتلاست ممکنه که اونم این بیماری رو داشته باشه و این تاری دید هم از علائم اولیه این بیاری بوده که دکترها نتونستن تشخیص بدن؟
    تشکر

    violet در تاریخ می 5th, 2011 ساعت 6:16 ب.ظ پاسخ داد :

    دکترها تشخیص ندادن -من تشخیص بدم؟
    نمی دونم


  33. نوشین در 11/05/05 گفت :

    ویولت جان حتما باید یک ماساژر حرفه ای این کار را برات انجام یده؟مثلا خودت نمی تونی راهنمائی کنی ماساژر غیر حرفه ای چه کار کنه؟ اگه مشت ومال معمولی و غیر حرفه ای می خواهی من هستم!

    violet در تاریخ می 5th, 2011 ساعت 6:17 ب.ظ پاسخ داد :

    ممنون عزیزم-اگه نتونستم یکی دیگه پیدا کنم و نیاز بود بهت خبر میدم-بووس