ماستش رو کیسه کرد،از کجا اومده؟

روزی به مختارالسلطنه اطلاع دادند که نرخ ماست در تهران خیلی گران شده است. مختارالسلطنه دستور داد که کسی حق ندارد ماست را گران بفروشد. چون چندی بدین منوال گذشت برای اطمینان خاطر با قیافه ی ناشناخته به یکی از دکان های لبنیات فروشی رفت و مقداری ماست خواست. ماست فروش که او را نشناخته بود پرسید : چه جور ماستی می خواهی ؟ ماست معمولی یا ماست مختارالسلطنه ! مختارالسلطنه با حیرت و شگفتی از ترکیب و خاصیت این دو ماست پرسید. ماست فروش گفت: ماست معمولی همان است که از شیر می گیرند و بدون آب است و با قیمت دلخواه. اما ماست مختارالسلطنه همین طغار دوغ است که در جلوی دکان میبینید و یک ثلث ماست و باقی آب است و به نرخ مختار السلطنه می فروشیم و بدان نیز لقب دادیم. حال کدام می خواهی؟!
مختارالسلطنه دستور داد ماست فروش را جلوی دکانش به طور وارونه آویزان کرده و بند تنبانش رامحکم ببستند. سپس طغار دوغ را از بالا در دو لنگه شلوارش سرازیر کردند و شلوارش را از بالا به مچ پاهایش ببستند. سپس به او گفت: آنقدر باید به این شکل آویزان باشی تا تمام آبهایی که داخل این ماست کردی از شلوارت خارج شود که دیگر جرات نکنی ماست داخل آب بکنی!
چون سایر لبنیات فروش ها از این ماجرا با خبر شدند، همه ماست ها را کیسه کردند


نظرات شما


  1. ای عزیز.. همین شیر یارانه ایشون همش آب.به قول بابام اگه این شیر یارانه ای رو بردارند مشکل کمبود آب هم تو کشور حل میشه!


  2. ندا در 11/06/05 گفت :

    همه ماست ها را کیسه کردند مثلا برای چه موقع هایی بکار میره ؟


  3. مثل ما که با دیدن جواب هایت و عکس بنفش بداخلاقت ماست هایمان را کیسه کردیم !

    violet در تاریخ می 6th, 2011 ساعت 10:11 ق.ظ پاسخ داد :

    هاهاها


  4. جهانبخش شکیب در 11/06/05 گفت :

    ایکاش شما اکنون به جای مختارالسلطنه بودید آنوقت این شعر از زبان بازاریان در وصفتان تداعی میشد ( با اجازه از سهراب ) :

    ماست را کیسه کنید
    که درآن سوی خیابان
    انگار
    صدای پای ویولت آید
    گرز در دست و همی چکمه به پا !
    چشم ها درهم و پوشیده قبا !
    خشم خود کرده عیان
    چوب خود کرده نهان
    ماست را کیسه کنید …


  5. این ایکون ها چطور ثبت میشود؟ من هرکار کردم نشد! میخواسم چشمک بگذارم!


  6. ﺍﻓﻴﻮﻥ در 11/06/05 گفت :

    سلام آبجي خانم
    حالا ماست فروش کيه؟
    يدونه از اون پستاي اميدوار کننده بذارقناري
    تا زانو رفتيم تو نااميدي
    مواظب خودت باش
    فعلا


  7. زهرا در 11/06/05 گفت :

    ای ول قشنگ بود
    دیگه الان همه چی آب توشه


  8. حامد در 11/06/05 گفت :

    درود بر شما؛ تبريك به خاطر وب زيباتون_اين روزا توي اين قحطي فرهنك،قلم شما و دوستاني مانند شما ميتونه كمك شايان توجهي به بهبود زخم هاي اين اجتماع فرهنك زده بكنه؛باعث خرسندي خواهيد شد اكه دعوت من رو قبول كنيد و سري به سراي ادبي من بزنيد؛سجادي


  9. naghshi در 11/06/05 گفت :

    اوه سلام ویولت. این صفحه از بس دیر امد من یادم رفت بنویسم. والان یادم نیست چی می خواستم بنویسم.
    امید وارم که به زودی یه ماساژور بهتر پیدا کنی و داروها و دکترت وم عالجه ات را ادامه بدی. و خوب شدنت را هر چی زودتر ببینم . من کاملا امیدوارم و به اراده ات اعتقاد دارم.
    خیلی پست عقب بودم.

    violet در تاریخ می 6th, 2011 ساعت 10:13 ق.ظ پاسخ داد :

    ممنون عزیزم-واقعا صفحه دیر لود میشه؟


  10. Never Land در 11/06/05 گفت :

    Big Smile =))

    ماست بند نیستم و ماست بندی هم ندارم! ….
    ولی ماست و دوست دارم Grin


  11. مژگان در 11/06/05 گفت :

    چه جالب پس این ماست کیسه کردن از این موضوع میاد ؟!


  12. Maryam در 11/06/05 گفت :

    Merc az matn zibat violet joonam,
    bale, safheh weblog dir load mishe

    violet در تاریخ می 6th, 2011 ساعت 11:56 ب.ظ پاسخ داد :

    قابل توجه ادمین


  13. بانو77 در 11/06/05 گفت :

    سلام
    ویولت چطوری؟
    از وبلاگ خدابیاورز خبر داری؟

    violet در تاریخ می 6th, 2011 ساعت 11:56 ب.ظ پاسخ داد :

    سلام-رسیدن بخیر
    خدابیامرز دیگه نمی نویسه


  14. ویروس در 11/06/05 گفت :

    از خواستن آمدم / نثار از همه سو بوده است. / گفتم این خواب را خواهش کهن / پیر کرده است. / گفتی از عشق تعریف تازه ای داری … / بیمناک و ملول نبینمت ای ظریف! / ای انسان! / ای زن! / که تا ابد / یا تو، یا مرگ من / یا مرگ من، یا آرزوی بدکنش، / که از خواستن نمی آید / به کشتن آمده اند. / و مرا چشم و چراغ تویی ای تو تمام من، / مردم! == سید علی صالحی


  15. shokoofeh در 11/06/05 گفت :

    kheli khoobe ke az in mataleb bazam neveshte beshe ma befahmim zarbolmasalamoon az koja mian va chera mian va vajhe tasmiyashoon chiye.


  16. Never Land در 11/06/05 گفت :

    پس … اون زمان ها تعزیرات هم وجود داشته ?-:
    اما بد جوری آویزونش کردن ….

    هر چند معلوم نیست بعدش اون ماست رو به خورد کی دادن! (;
    خوبه من مال اون دوره نبودم Grin

    می گم حالا چه جوری ماست کیسه می کنن؟؟؟ /-:
    نکنه این رسم از قبل همین جوری به ارث مونده باشه o-:
    یادم باشه دیگه ماست کیسه نخورم p-:


  17. ستاره در 11/06/05 گفت :

    سلام
    من تازه اومدم اینجا چند وقته خیلی اتفاقی تو یه سرچ در گوگل باهاتون آشنا شدم چندتا از متناتونو خوندم
    خوشم اومد
    ای بابا دست نذار رو دلمون
    به قول یکی بیخیال
    بیاید پیشم عروسیه


  18. Never Land در 11/07/05 گفت :

    می گم ویلی خانوم ….
    دوستان می گن صفحه دیر لود می شه درست می گن
    با دستگاه موبایل هم خیلی سخت میاد بالا و به تازگی قالب هم به هم ریخته س
    این صورتک ها رو هم کلیک شون می کنی قابل انتخاب شدن نیستن.منم علائم نگارشی و خودم می زنم (اخر پشتکار!) اول فکر می کردم مرورگر من مشکل داره
    بعدشم اینکه …. نمی دونم بگم ایا …. فقط خونسردی تون رو حفظ کنید
    یه مشکل امنیتی – اطلاعاتی وجود داره …. راستش من ایمیل ادرس دوستان کامنت گذار و می تونم ببینم !!!
    خوب تقصیر من نیست …. من که نباید ایمیل ادرس دوستان رو ببینم! خوب یکی دوست نداره Grin
    البته بگم که اینا برای من مهم نبوده و نیست.دیدم مواردی و می گن گفتم بگم کم کم خودت چک کنی.همین

    violet در تاریخ می 7th, 2011 ساعت 2:19 ب.ظ پاسخ داد :

    wow چه خطرناک!!
    پس چرا صفحه برای من به سرعت لود میشه؟
    باید ادمین چک کنه چون من که بلد نیستم