از منظری دیگر

برام تعريف مي کنه که شوهرش اصلا سر خونه و زندگيش نيست، يه دوست دختر داره و تمام وقت خالي و مسافرت هاش رو با اون مي گذرونه …
مي پرسم:تو که اين قضيه رو مي دوني و شوهرت هم اِبايي نداره که تو بفهمي! و قبحش از بين رفته،چرا جدا نمي شي؟
– کجا برم؟با دو تا بچه برم خونه بابا و مامانم؟شوهرم حسابي برام خرج مي کنه…بچه ها هم هر هزينه مازادي داشته باشن،پرداخت مي کنه.بخوام طلاق بگيرم کي مياد همه اين هزينه ها رو پوشش بده؟…
– آهان-پس يه معامله ست. سکوت تو در ازا پرداخت هزينه ها…….. متاسفم.


نظرات شما


  1. . در 11/08/02 گفت :

    چیکار کنه؟؟راه دیگه مونده براش؟ کدوم زن یا بهتر بگم آدمی هست که زندگی شو برای خودش نخواد و از اینکه داره بهش خیانت میشه راضی باشه به نظر من قبل از اینکه در مورد راه رفتن دیگران بخوایم نظر بدیم باید کمی با کفش های اونها راه بریم نه؟ من هم شاید موقعیتم کمی شبیه این زن باشه
    ولی حالا که قرار به موندنه دارم سعی می کنم که اوضاع رو درست کنم ازت می خوام که برام دعا کنی
    _________________________
    باهات موافقم
    تا توی اون شرایط نباشی نمیشه نظر داد
    الان که بیرون گودم می گم حاضر نیستم چنین شرایطی رو تحمل کنم


  2. اقاقی در 11/08/02 گفت :

    چه غم انگيز و تهوع آور


  3. پیشی در 11/08/02 گفت :

    سلام ویولت عزیز. الان چند ساعته که دارم نوشته هانو ميخونم. گردنم ديگه خشک شد. ماشاال.. چه پشتکاری دختر… از اولين آرشيو ۲۰۰۴ شروع کردم… نمی دونم چی بگم .. انقدر از خودم شرمنده شدم که حد نداره…فقط اينو ميتونم بگم که هميشسه شاد باش همينطوری که هستی .. بيشتر از ۴ ساعته که دارم مطالبتو ميخونم.. و تو اين ۴ ساعت اينو خوب فهميدم که زندگی هميشه جريان داره… پر از انرژی شدم.وبلاگتو از بلاگ خاطره ها پيدا کردم… يکی از آشنايان ما هم دچار اين بيماريه .. خدارو شکر ويدای ما هم مثه شما مقاوم و شاد و سرزنده س. هميشه همينطوری باشی گلم…


  4. بايد تاسف خورد به اين طور زندگی ها.بدبخت اين زن .حتما؛به بچه هاش هم نمی گه خودش به تنهايی اين بار غم رو تحمل می کنه.


  5. سینا در 11/08/02 گفت :

    ویلی عزیز در جایی می خوندم که زن و شوهرهای زیادی در حالت طلاق عاطفی هستند. یعنی فقط روی کاغذ زن و شوهرن و ادامه زندگی اونا به قول تو فقط یک معامله است. مثلاً پول درآوردن از آقاست و کار خونه از خانم. بعضیاشون حتی با هم سلام و علیک زبونی هم نمی کنن و اگر کاری داشته باشن به هم دیگه پیغوم و پسغوم میفرستن (مثلاً از طریق بچه ها) #surprise
    #flower #heart


  6. دلنيا در 11/08/02 گفت :

    وقتی يه نفر ارزش خودش رو اينقدر مياره پايين که شوهرش اينطور وقيحانه بهش خيانت کنه بيشتر از اينم انتظار نميشه داشت.
    ولی اون اينجوری حداقل شاديه بچه هاشو می بينه اما با جدايی….
    شايد گاهی فقط بايد سوخت!!!


  7. رضا در 11/08/02 گفت :

    سلام
    شاید سخت باشه باورش ولی اینجایی که من هستم(تورونتو)همه همینجورین به علاوه اینکه مردها هم اینو میدونن که طرفشون چرا وایساده.این مورد بیشتر توی ایرانی ها بیشتر دیده میشه
    البته اینم بگم که یه مقاله جدیدا خوندم از یه خانم و تیم تحقیقاتی بزرگش در آمریکا که روی عشق کار میکنه
    ایشون نتیجه گرفته که فقط انسان با جفتش تا آخر میمونه (توی پستانداران) و این رو منطقی میدونه که بعد از یه مدتی 2 نفر اون عشق اول رو به هم نداشته باشن.لذا اگه از دید صرف معامله خارج بشید میبینید که دلایل دیگه ای هم میشه دید.این عینک های روی چشم ما بعضا کار دست دیدنمون میده
    ممنونم


  8. ندا در 11/08/02 گفت :

    اين ازدواجی است که تعهد قلبی ديگه ندارد و قلبا دو طرف از هم جدا شدند فقط به خاطر بجه ها و مسايل مالی و آبرو و ۰۰۰۰هنوز با هم هستند. يک جورايی طبق اون نظريه که اگه تعهد قلبی از بين رفته باشه دوست شدن با فرد متاهل و يا دوست شدن فرد متاهل با کس ديگر اشکالی نداره بس همه جی آرومه……..


  9. رضا در 11/08/02 گفت :

    خانم محترمی که متاسفانه وضعیت مشابه داری
    من یه مردم و حاضرم قسم بخورم که طرف مقابل شما خیلی خیلی به شما نیازمند تره برای آینده فکری بچه هات هم که شده یه تصمصم جدی بگیر و از این شرایط نا مطلوب فکری خودت رو و صد البته ذهن داغون اینده بچه های عزیزت رو خلاص کن


  10. بي نام در 11/08/02 گفت :

    خطاب به .! شايد جاي تو نباشم اما همچين بيرون گود هم نيستم. گرچه همه قوانين دادگاه به نفع جنس مرد اما يه چيزهايي توش هست كه به نفع تو هم باشه. كمي مطالعه كن و با حقوقت آشنا شو.
    هر چي بر سر زن بخصوص زن ايراني مي‌آد از بي اطلاعي و ندونستنشه . موردي سراغ دارم كه تقريبا شرايط تو رو داشته اما الان نه تنها جدا شده بلكه كليه هزينه‌هاي بچه‌ها و خودش هم گردن شوهرشه. (البته شوهرش بضاعت مالي داشت) .
    روانشناسي مي‌گفت زني كه حس حسادت نسبت به شوهرش نداشته باشه (توجه كن فقط نسبت به اينكه شوهرش با كسي باشه)اصلا زن نيست.
    يعني زن با اين خصلت به وجود آمده و خصلتي كاملا تعريف شده است.
    تو چطور راضي مي‌شي مردي در خانه‌ات قدم مي‌زنه كه لحظات بدون تو را با كسي ديگري تقسيم مي‌كنه و حرفهاي تنهاييشو با اون مي‌زنه.
    چيو مي‌خواي ثابت كني. فكر مي‌كني همين بچه‌ها مادري با اين خصوصيات مي‌خوان. يا بعدا تحسينت مي‌كنن. خواهش مي‌كنم اين ندانم كاري‌ها را و اين حماقت‌ها را (معذرت مي‌خوام، معذرت مي‌خوام) پاي ايثار و فداكاري نذار.
    چنين مردي لايق تف انداختن توي صورتش هم نيست.
    اونو از زندگيت پاك كن. به خدا توكل كن و با رفتن به جلسات مشاوره از حقوقت آگاه شو.


  11. ناهید در 11/08/02 گفت :

    من یکی رو میشناسم ، که ۵ ساله ازدواج کرده بچه نداره و خودش هم ماهی ۴۵۰ تومن حقوق میگیره
    اگه طلاق بگیره بدون در نظر گرفتن مهریه ۱۰ میلیون + جهازش گیرش میاد
    شوهرش به خواهر زناش هم نظر داره
    ۱۰۰ تا دوست دخت داره که باشون میره شمال
    خونوادش پشتش هستن ، اما احمقِ نادون ، نمیدونم چرا طلاق نمی گیره
    واقعا به این یکی چی باید گفت؟#sad


  12. x در 11/08/02 گفت :

    dar zemn zaegheye agha kheili badali jat,sex, mipasande…man intor nistam. behtare ba hamoon zane bad bakhtesh bashe k roozi 100 bar tamkinesh mikone o baz dahane marde baze o ziadi.khaahe…
    ____________________________
    این کامنت نصفه است؟


  13. بهناز در 11/08/02 گفت :

    وقتي پاي بچه در ميونه، همه چيز فرق ميكنه، چون اين بچه را شما بوجود آورديد، و در قبالش مسئوليت داريد، و معمولاً ( نه هميشه) سرنوشت بچه هاي طلاق بدتر از بچه هايي است كه پدر مادر آنها دچار طلاق عاطفي هستند. چون نياز بچه ها به خانواده خيلي زياداست (مخصوصاً در سن كم).
    و خانمهايي كه در كشور ما طلاق ميگيرند، حتي اونهاييكه بچه هم ندارند، بايد خيلي قوي باشند تا از پس همه چيز بر بيان. به نظر من در هر صورت مبارزه است، هر كسي يك راهي را براي مبارزه انتخاب ميكنه، يكي ميمونه و سختيهاي داخل خونه را تحمل ميكنه كه زندگيش از هم نپاشه، يكي ميره و از همه دلبستگيهاش دست ميكشه، با سختيهاي خارج خونه مبارزه ميكنه. بايد آدم ببينه توان كدوم نوع مبارزه را داره.


  14. مژگان در 11/08/02 گفت :

    خیلی سخته .خب با دوتا بچه وبدون پشتوانه مالی چیکار کنه ؟…هر چند اگه خدایی نکرده جاش بودم از اون زندگی می زدم بیرون .فردا بچه ها میخوان برام چیکارکنن اینجوری شاید مادر خوبی هم از کار درنیام که بخوام با این وضعیت بسوزموبسازم._ در اکثر مواقع اینجور مادرا کمی خودخواه هم می شن _


  15. عطربرنج در 11/08/02 گفت :

    همیشه ما زنها به خاطر ترس از دست ندادن،خیلی چیزها رو زیر سوال می بریم…
    از جلوتر رفتن و ریسک کردن وحشت داریم…


  16. Never Land در 11/08/02 گفت :

    تصور کن خانه ای که زمانی پناهگاهت بوده شروع می کنه به اتش گرفتن…
    چه کار می کنی؟همه تلاشت رو میکنی که شعله های اتش رو مهار کنی…
    می بینی که شعله ها زیاد و زیادتر میشن و تو زورت نمی رسه.اگر کاری نکنی می سوزی
    تنها چیزی که به طور ناخوداگاه به ذهنت میاد اینه که به هر قیمتی که شده خودت رو نجات بدی.
    تنها یک راه مونده و اون ترک خانه است.
    وقتی که می بینی هیچ راهی برات باقی نمونده بهتره که خودت اقدام کنی و خودت رو نجات بدی #party


  17. Never Land در 11/08/02 گفت :

    یک جایی خونده بودم که میگفت: تمام انسان ها ازادی رو دوست دارن و از ازاد بودن لذت می برن.اما وقتی میان و ازادی رو تجربه میکنن و سختی ها و دردسرهای داشتن ازادی رو به چشم میبینن ترجیح میدن برگردن به همون زندان های طلایی خودساخته!!!#surprise … با این تفاوت که پرنده ها همون ازادی رو به قفس های طلایی ترجیح میدن!!!
    قابل توجه کامنت 6 و 14 … گاهی برای اینکه همرنگ جماعت نباشی باید رسوای زمانه بشی.با تسلیم شدن و کاری نکرن مخالفم!
    به نظر میاد اسقلال اقتصادی استقلال ازادی و تصمیم گیری و انتخاب هم رو با خودش میاره.
    اما واقعا زندگی کردن به چه قیمتی؟
    زنده نیستیم که فقط نفس بکشیم؟!


  18. قلمو در 11/08/02 گفت :

    بايد جای اون زن بود و احساس کرد. عاقلانش اينه که آدم همه چی رو تموم کنه. اما هميشه زندگی بر پايه ی عقل و تصميم درست پيش نميره. گاهی انقدر توی گود بودن آدمو درگير ميکنه که سوختن رو به همه چيز ترجيح ميده. حالا شايد خانواد يعنی پدر و مادر ایشون عکس العملی غير از تصور اين خانم داشته باشن اما حتما دليلی برای اين کار دارن.
    هيچ زنی دوس نداره همسرشو با وجود ۲تا بچه با زنی دیگه تقسيم کنه. يا شايد حتی بدون بچه. اما اين اتفاقيه که گاهی ميوفته.
    اينجاس که ميگن حتی اگه شوهر کار کنه و درآمد داشته باشه، زن بايد دستش تو جيب خودش باشه. تو اين موارد حداقل غرور زن فروخته نميشه. بچه ها هم ميتونن بابای نابغشون رو تا هر زمان که دوس دارن ببينن!


  19. شاهرخ در 11/08/02 گفت :

    سلام
    به نظر شما و خوانندگان وبلاگ شما برای روز ۱۴ فوريه ( روز والنتاين) مصادف با دوشنبه ۲۵ بهمن بهترين مکان برای عشق ورزی کجاست؟
    ۱) بام تهران
    ۲) بهترين کافی شاب تهران
    ۳) کنار شومينه خانه خود
    ۴) ميدان آزادی
    برای کسی که بهترين پاسخ را دهد از ته دل دعا ميکنيم تا در کنار دلداده اش عشق جاودانه ای داشته باشد. #flower
    ____________________
    چرا فقط تهران؟همه ایران سرای من است و مکانی برای عشق ورزی#grin


  20. برگ بید در 11/08/02 گفت :

    هميشه اينطور نيست که مرد متاهل به خاطر زياده خواهی يا هوس بازی بره دنبال يکی ديگه
    مواردی هم بوده که من به چشم ديدم (و با اين حال مرد رو سرزنش کردم و ازش خواستم دست برداره) زن به عنوان يک همراه زندگی و شريک بستر کوتاهی می کرده و سازگار نبوده
    و مرد برای ارضای نيازهاش (نه فقط جن۳۰) به بيرون از خونه پناه برده
    با اين همه من به اون مرد حق نميدم.
    چون داره مشکلي به مشکل های زندگی اش اضافه می کنه. بهتره مشکل اولی (اخلاق و رفتار همسرش) رو حل کنه با : مشاوره …مطالعه …تحمل و بردباری…اصلاح رفتار خود و انعطاف و انطباق…نشد طلاق
    بعد بره دنبال خاک تو سری اش


  21. تیرداد در 11/08/02 گفت :

    به نظرت چاره دیگه ای هم هست؟اگر بود که دوستت حتما انجامش میداد.راستی اون که فقط خودش نیست.دو تا بچه!فقط میگم خدا بهش صبر بده!


  22. mandala در 11/08/02 گفت :

    in zan mitoone haghesho begire va hata hage bacheha ro chon dar har soorat hagh ba oune va kare mard gheyre ghanoonie, hameye in moshkelat taghsire khode zane be nazare man va aslan ham jaye delsoozi nadare, kasi ke hata yek bar ham baraye gereftane hagho hoghooghesh ghadami barnadashte faghat bekhatere pool va masaele mali be nazare man karesh behtar az oun mard nist va khodkarde ra tadbir nist, moteasefam, moteasefam baraye zanani ke na tanha be hoghooghe khodeshun ashnayi nadaran balke hazer nistand ghadami ham bardarand,


  23. تـــــرانه در 11/08/02 گفت :

    ویلی اگه بگم زندگی دوست ِ من هم عین همین خانوم ِ باورت میشه ؟ با این تفاوت که دوستم 3 تا بچه ی قد و نیم قد داره ، ویلی همون که خودت گفتی چون بیرون گودی میگی نه ، اگه توی گود بودی حتما مجبور می شدی همین کار رو بکنی ..
    دوستم همین شرایط رو داره ، شوهرش هر روز با زن ِ دومش ِ ( البته صیغه است و مثلا کسی نمی دونه ، اما تنها کسی که بی خبره حافظ شیرازی ِ و به قول بابام شیخ های خلیج !) میره این ور اون ور .. از سر کار جیم میشه و به همکاراش میگه اگه خانومم زنگ زد بگین من دستم بنده .. سفر های جور واجور .. از اون ور هم دوستم کم نمی ذاره واسه خودش .. سال یه بار سفرهای اروپایی با دوستاش !! شب تا نیمه شب کافی شاپ با دوستاش، نصف روز رو مراکز خرید ، سالی چند بار هم به کشورهای اطراف و حومه !!
    به روی خودش نمیاره که شوهرش رفته زن گرفته اما من حس می کنم می فهمه و سکوت کرده .. به قول این خانوم کجا بره که مثل اینجا بتونه خرج کنه و کیف کنه .. می دونی زن ِ با خودش فکر می کنه حالا که شوهر ندارم بذار از چیزهای دیگه ای که دارم لذت ببرم .. خونه بابام برم که چی بشه .. باباش که اینقدر نداره تا بتونه این همه خرج هاشو براش فراهم کنه .. اگه رفت خونه باباش نه شوهر داره نه بچه نه پول و نه ماشین مدل بالا نه سقفی بالای سر!! اما الان همه ی اینها رو داره فقط اصل کاری رو کم داره !! فکر کنم با خودش فکر می کنه من یه دل ندارم به جاش این همه امکانات که دارم !!
    من شوهرش رو می شناسم باهاش هم صحبت کردم گفتم اگه زن ِ اولت یه روز فهمید چه می کنی ؟ گفت هیچی هیمن ِ که هست .. می خواد بشینه اهلا و سهلا !! خواست بره هم خدا به همراش !! پس واسه مرده مهم نیست بود و نبودش اما این وسط خانومه است که ضرر می کنه ویلی ..
    تو فکر می کنی طلاق بگیره و بره خونه باباش وضعش بهتر از اینی که هست میشه ؟! نه اول باید چند سال صبر کنه تا بتونه این شکست رو هضم کنه ، بعد هم چند سال صبر کنه تا یه کیس خوب گیرش بیاد ، بعد هم دیگه غصه پیرش کرده همین دیگه !!
    من چون جلوم دارم می بینم میگم که مجبوره تحمل کنه ، حالا یا معامله است یا قرارداد یا هرچی!
    می دونی حالا زن صیغه ای شوهرش کیه ؟ یه زن مطلقه .. ویلی همه مثل شما شعور ندارن که وقتی کسی آشیانه شون رو خراب کرد ، آشیانه ی یکی دیگه رو خراب نکنن .. خوب این دوست من طلاق بگیره و آوار بشه رو سر و زندگی یه خانوار ِ دیگه .. یکی دیگه رو بدبخت کنه ؟!
    قصه شون طولانی ِ .. خانوم دومی رو هم می شناسم ، اون هم به همین دلیل با داشتن یه بچه از شوهر قبلیش جدا شده .. ببین چه زنجیره ای شده .. هر کدوم طلافی اون یکی رو سر کس ِ دیگه دارن در میارن ..
    خوب اینجوری که لااقل یک نفر بدبخت میشه نه هزار و یک نفر !
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    فقط می تونم بگم “خلایق هر چه لایق”


  24. Never Land در 11/08/02 گفت :

    راستی خانم ویولت نظر خودت در این مورد چیه؟ #winking
    کنجکاو شدم
    ______________________
    توی کامنتهای بالاتر جوابم رو گفتم
    من زیر بار همچین خفتی نمیرم…شاید جواب بیرون گودی باشه،نمیدونم


  25. .... در 11/08/02 گفت :

    سلام . بدون اسم می نويسم
    امروز شوهره به موبايلم زنگ زد که دارم ميام خونه / منم خونه بودم .دلم ميخواست برم بيرون اما به خاطر سوز و سرما نرفتم و خداروشکر کردم خونه بودم وگرنه اگر بيرون رفته بودم زهر مارم ميکرد
    اومد خونه و ناهار خورد و سکس کرد و راضی حمام رفت . و گفت تو عجب زنی هستی بايد زنها از تو اداب شوهر داری ياد بگيرن من رو راضی ميکنی و سيراب ميکنی تا ديگه به زنی نزديک نشم …چرب زبونی . شوهرم سابقه خيانت داره
    عصر شد ساعت ۶ زنگ زد و جلو دوستاش گفت عزيزم می خوام برم خونه يکی از دوستان (گفتم مشروب خوری ) گفت اره ازت می خواستم اجازه بگيرم .؟
    گفتم برو /بر خلاف ميلم
    می گفتم نرو /می دونستم به حرفم گوش نميکرد .
    اين مردها جلو رفقا چقدر نقش بازی می کنند .
    می دونم برای زن بازی رفت .روند کاری اش اينه اول ميرن رستوران بعد خونه و عشق و حال
    ده شب به بعد هم مياد خونه .
    #sick #sick #sick #sick
    منم خونه هستم و بچه داری و کمی سوپ پختم .چند روزه سرما خوردم
    به خدا ی خودم گفتم : ببين من چقدر پاک و بی گناهم . ازت می خوام يک روز شوهرم رو به روز سياه بياندازی
    خدا خودش بايد جواب شوهرم رو بده . باز هم اشک ..چشمام هميشه پر از اشک ميشه ..شوهره ميره عشق و حال منم دلم پر از غصه ميشه
    مهم نيست . بی خيال .
    درسته نميشه بی خيال بود . بره به جهنم .لايقش همون زنهای کثيفن


  26. a در 11/08/02 گفت :

    چون از ۶ نوشتم و حقيقت امروز بود ترسيدم اسمم رو بگذارم
    اگر صلاح می دونی تاييد کن اگر نه هيچی
    اخه من الان دلم کبابه
    سخته به شوهرت ظهر سرويس بدی باز او بره با ديگری
    لااقل کاش يک پوان مثبت برای من داشت اين مرد هيچی نداره
    پولهاش رو برای زنها خرج ميکنه
    اصلا برای من هيچی
    الان ماههالست گوشت نداريم
    اما ديشب مشروب خريده بود که مشروب بخوره
    خيلی کثيفه ويولت جان


  27. تـــــرانه در 11/08/02 گفت :

    با حرفت موافقم ” خلایق هر چه لایق ” تا مرد بی توجهی نبینه سراغ یکی دیگه نمیره .. من تا تشنه ام نشنه آب نمی نوشم تا گشنه ام نشه لب به غذا نمی زنم.. تا دردی نداشته باشم دکتر نمیرم .. حتما مرده چیزی دیده یا کم کاری شده که رفته یه جای دیگه .. وقتی تشنه باشه و خونه خودش آبی برای نوشیدن نباشه ، میره از سوپری سر کوچه می خره خوب !! این هم همینه قصه اش .. خوبه که کاری نشه وقتی شد دیگه شده !


  28. You know, the problem is that you were never a mother. I don’t wana insulting you by saying that. I am 100% sure that she wont tolerates that for her own condition. She have to tolerate that for the sake of her kids. By the way I don’t have Persian keyboard here (not the matter of showing off!)
    ___________________________
    خوبه توضیح آخر رو نوشتی وگرنه فکر دیگه ایی می کردم


  29. Never Land در 11/08/02 گفت :

    جواب بیرون گودی نیست.درست میگید
    بیشتر از همه به نظر میاد که نوع شخصیت و یا شاید استانه درد و تحمل افراد با هم متفاوته که دست به چنین اقدامات متفاوتی می زنن…انتخاب کردن هم هست.با انتخاب یک مورد خیلی موارد دیگر هم از دست میره که ارجحیت افراد با هم متفاوته


  30. شيوا در 11/08/02 گفت :

    بخشی از واقعيت تلخ جامعه ما.متاسفانه زن که استقلال مالی نداشته باشه و بچه هم داشته باشه باشه و کمی رفاه طلب هم باشه بايد به اين خفت تن بده.البته طلاق خيلی عواقب منفی داره مسلما اگر طلاق بگيره ان اقا ازدواج ميکنه و بچه ها روزگار سختی پيدامی کنند…
    نمی دانم چرا همه به شدت پولکی شدن.


  31. رها در 11/08/02 گفت :

    سلام. پس بگو اين خانم در حال حاضر پرستار بچه های پس انداخته اين والا
    تباره. #devil مراقب بچه هاشه تا از آب و گل در بيان. بعد که بزرگ شدن اونوقت جای اين خانم خيلی محترمانه
    با يه تی پا تو خيابوناست. اونوقت هم جوونی شو از دست داده و هم سلامتی و بنيه اين روزا رو. هر چند ول
    کردن بچه ها با يه همچين مرد نامردی
    خيلی سخته. واقعا چه کسی بايد حق له شده اين زنهای مظلوم و بی پناه رو
    از اين نا السانهای کثيف بگيره؟
    در اين ديار باری
    ايکاش بود ياری
    کز روی غمگساری
    آيد به ياری ما


  32. تکتم در 11/08/02 گفت :

    زن ایرانی
    مرد ایرانی


  33. Alireza در 11/08/02 گفت :

    I think this is what that lady really wants. why such a lady has quiet her job to be economically dependable on her husband?
    I mean, I have seen many women do that. Why not be on your own two feet then decide, oh, I will marry you!
    isn’t that what all women want when they get married to a man. Having a job, car and house. why not they produce those first and then decide to get married. You dn’t have to get married as soon as you get your degree or finish high school. I am not harsh, but I think many Iranian women just simply give up working or never work, then they say, oh, we are financially dependable to our husband that is why we can’t do much! too bad, I would say, I see many peole in Iran and out of Iran who stick to their works and have 3 or more childern. shad bashin


  34. ياسمن در 11/08/02 گفت :

    ميبين ويل منم دو پست قبليم در مورد همين چيزا بود چقدر بد شده… الانم در مورد يه کلاهبرداری نوشتم…


  35. emma در 11/08/02 گفت :

    Nemifahmam, chera motasefi? chera yad nagereftim khodemono jaye mardom nazarim, shayad on khoshhalish be hamin basheh ke karesh kheili bad nist, hala to bia khodeto ghororo moghiateto bezar jaye on besh bego motasefi ke chi?
    vaghean in mozali ke in bandeh khoda dare chetori to mitoni barash hal koni ke besh migi karesh ghalate?
    ajabaa
    ______________________
    من بشخصه همیشه سعی می کنم خودم رو جای طرف مقابل بذارم


  36. سمند در 11/08/02 گفت :

    خیلی وقت ها باید چشماتو ببندی تا چیزایی رو نبینی. گوشات حقیقت رو نشه چون تنها این طوره که می تونی آرامشت رو نگه داری. وضعیت دوستمون اینطوریه لازمه نبینه تا یه دفعه داغون نشه شاید در شروع رابطه می شد به طلاق فک کرد ولی الان چی واقعا موندن تبعات کمتری نسبت به طلاق نداره؟؟


  37. ليلا در 11/08/02 گفت :

    خيلي دردناكه خيلي.اميدوارم هيچوقت توي گود نباشيم.


  38. صدف در 11/08/02 گفت :

    نبايد مردم روقضاوت كرد خيليا اين مدلين مخصوصا وقتي خانواده شون خوب حمايتشون نميكنه


  39. ز در 11/08/02 گفت :

    اينجوری نگو ويولت مسلما اگه خودش استقلال مالی داشت اين شرايطو تحمل نمی کرد.اما با ۲تا بچه بعد چند سال برگردی خونه بابا و انتظار داشته باشی بی منت حاميت باشند تو اين جامعه بعيده نه برای اين خانم برای اين جامعه بايد تاسف خورد


  40. آنارام در 11/09/02 گفت :

    متاسفانه توي كشورايي مثه ما كه بعد از طلاق مالك تمام داراييهاي زندگي زناشويي مرده و مرد نون بيار اصلي خونه است و زن بيشتر نقش يه كلفت مواجيب بگير رو بازي ميكنه كم نيستن از اينجور كيسهاي تاسف بار


  41. اریو در 11/09/02 گفت :

    in ghadr zud ghezavat nakon, har juri ke hasb koni age jaye hamchin adami bashi tasmim giri inghadr sade nist ke javab be tasmim be sadegiye goftane ye MOTEASEFAM bashe!


  42. پریا در 11/09/02 گفت :

    شمايی که ميگی الان پای بچه در ميونه و بسازه و غيره و ذلک . اگه مسئوليتی باشه بر عهده ی دو طرف به وجود اوردنده ی فرزندشون هست و يکی از طرفين نمی تونه به تنهايی بار مسئوليت رو به دوش بکشه چرا ؟
    چون هم زن و هم مرد دو نفری اين بچه رو به وجود اوردند !
    همين طرز فکرهاست که باعث ميشه طرفتون از مسئوليت شناسی مضاعف !!! شما باخبر باشه و پيش خودش بگه خب اينکه پشت بچه هامه و اين ازتباط جديد مشکل جدی تو روابط زناشويی من و بچه هام ايجاد نکرده پس برم حالی به حولی ادامه بدم !
    نمی گم احساس مادرانه رو نديد بگيرند که همين احساس رو پدران ِ (‌مسئوليت پذير ) و (‌انسان ) هم احساس می کنند که عکس اين موضوع براشون صادقه ! اما يکبار بايد برای هميشه تکليف زندگی رو هم برای خودش و هم برای طرف مخاطبش روشن کرد!
    ازدواج هايی که بر پايه ی صرفآ تکسين و برطرف کردن نيازهای جنسی باشه و صرف (‌فقط) تشکيل يه زندگی باشه که عرصه خالی نمونده باشه از بيس و پايه دچاره اشکاله ! و عاقبت به همين نقطه می رسه !!!
    برای حقی که مسلمه توئه نبايد ببخشی و بگذری .
    بحث خارج و داخل از گود هم نيست که تا مسئله ای پيش مياد ميگن تو بايد تو گودش باشی تا بفهمی !
    مسائلی از اين دست بايد هرچه سريع تر تکليفش مشخص بشه وگرنه اثرات سوئی در روان افراد باقی می ذاره و خصوصن بچه ها ! با بلاتکليفی چيزی درست نمی شه !


  43. پریا در 11/09/02 گفت :

    واقعا متاسفم بابت کامنت ۳۰
    ازدواج مقدسه خانم ترانه و اين حکمی که شما ميدی جور در نمی اد که اگه اينطور باشه ازدواج ديگه يه پيوند مقدس نيست ! (‌که با اين طرز فکر های امثال شما الان تو جامعه شاهدشيم که امار خيانت زوج ها بالا رفته ) به خاطر همين لاابالی گری ها و همين طرز فکرهای عذر می خوام احمقانه !
    ازدواج يعنی پيوند قلبی که به خاطر محبتی که به طرفت داری حتی فکر خيانت هم به فکرت خطور پيدا نمی کنه و تا جايی که ممکنه سعی ميکنيد مشکلات رو پا به پای هم مرتفع کنيد و زمانی که ديگه به هر دری زديد و به در بسته خورديد اونوقت ؛‌بايد ؛‌ از هم جدا بشيد که اين خسانت های جسمانی به مرور زمان به روحی و عاطفی منجر می شه !
    تورو خدا فکراتون رو باز کنيد و جنسيت بندی نکنيد .


  44. emma در 11/09/02 گفت :

    are ma hame in karo mikonim vali ghalate chon refrence monasebi nistim. to mohite zendegit baes shodeh yek adame motefaveti bashi, man khodam standardaye khodamo vase khodam piadeh mikonam va vase mardom ta vaghti ke kari ke mikonan ro ba arzeshaye khodeshon mitonan tozih bedan va arameshe nesbi dashte bashand say mikonam hameshon nazanam, chon momkene rohie taraf kharab besheh hamon leng lengi ke mikone ham be ham berizeh, man nemitonam masoliate in beham rikhtano be ohde begiram… hala laghal say mikonam ke injori basheh.. dige nemidonam drostesh chie…


  45. يه دوست در 11/09/02 گفت :

    نمی دونم چی بايد بگم#worried


  46. پارميدا در 11/09/02 گفت :

    دوستان عزيز قضاوت نکنيد چون شما همه ی ماجرا رو نمی دونيد بهتره برای اين خانوم و امثال ايشون چه زن و چه مرد دعا کنيم.


  47. فاطمه در 11/09/02 گفت :

    سلام ويولت عزيز .چند ماهی می شد اينجا نيومده بودم مثل هميشه معرکه ای و به روحيه قويت غبطه می خورم .شاد شاد شاد شاد شاد باشی#kiss


  48. علی در 11/09/02 گفت :

    سلام.. هدف را فراموش نکنيد.. شايد برای پول نيست.. او هدف بالا تری دارد.. نگهداری و تربيت بچه ها.. انشاا.. موفق باشی…


  49. مارال در 11/09/02 گفت :

    اولا همه چي بستگي به شرايط داره. دوما فكر كردي اگر زني بتونه خودش رو نجات نميده مسلما از خداشه اما بدون كه بعد از جدايي زندگي براي همه يه جور نيست و شرايط وحشتناكي در انتظارش هست.شما راحت تونستي برگشتي پيش خانواده.
    بايد خودتو تو اون شرايط بذاري عزيز زود قضاوت نكن


  50. نوشین در 11/09/02 گفت :

    ويولت جان
    تلخی بعضی کامنت ها منو متوجه نکته ای کرد و آنهم پوشش دورغين و متظاهر جامعه مشترکمان است . هر کدوم يک جوری حال مشترک با هم پيدا می کنيم و چه داخل گود باشيم چه خارج از آن با هم همذات پنداری می کنيم. بنابراين گمان نمی کنم کسی کنار گود ايستاده باشد و لنگش کن سر داده باشد.
    ___________________________
    #sad


  51. سحر در 11/09/02 گفت :

    من هم خيلی متاسفم. گاهی ائقات فکر می کنم که بعضی از زنها هر بلايی سرشون بياد حقشونه.


  52. . در 11/09/02 گفت :

    خطاب به بی نام:
    من گفتم زندگیم چیزی شبیه مشکل یاد شده هست نه دقیقا این بعد هم فکر رفتن پیش مشاور هم به ذهن خودم هم رسیده وانجامش دادم وبا سبک سنگین کردن اوضاع وشرایط من راه حل موندن رو پیش پام گذاشت .وقتی ما صاحب فرزند می شیم مسئولش هستیم اونوقت زندگی مون تنها متعلق به خودمون نیست نه اینکه خودمون رو فراموش کنیم ولی احساس مسئولیت ومادر بودن چیزی فراتر از این حرفهاست که نشه شرایط رو به خاطرش درست کرد