یک کامنت قشنگ و از نظر من حقیقت کامل، حیفم اومد بقیه نخونن:
قدرت و صلابت یه مرد در پهن بودن شونه هاش نیست
بلکه در این هست که چقدر میتونی به اون تکیه کنی و اون میتونه تو رو حمایت کنه.
قدرت و صلابت یه مرد این نیست که چقدر بتونه صداش رو بلند کنه
بلکه در اینه که چه جملات ملایمی رو میتونه تو گوشات زمزمه کنه.
قدرت و صلابت یه مرد به این نیست که چند تا رفیق داره
بلکه در این هست که چقدر با فرزندان خودش رفیق هست.
قدرت و صلابت یه مرد به این نیست که چه قدر در محیط کار قابل احترام هست
بلکه در این هست که چقدر در منزل مورد احترام هست.
قدرت و صلابت یه مرد به این نیست که چقدر دست بزن داره
بلکه به این هست که چه دست نوازشگری میتونه داشته باشه.
قدرت و صلابت یه مرد به این نیست که چند تا زن عاشقشن
بلکه به این هست تنها عشق واقعی یه زن باشه.
قدرت و صلابت یه مرد به این نیست که چه وزنه سنگینی رو میتونه بلند کنه
بلکه بستگی به مسائل و مشکلاتی داره که از پس حل اونا بر بیاد.
زیبایی یه زن به لباسهایی که پوشیده… ژستی که گرفته
و یا مدل مویی که واسه خودش ساخته نیست.
زیبایی یه زن باید از چشماش دیده بشه
به خاطر این که چشماش دروازه ی قلبش هستند، جایی که منزلگه عشق میتونه باشه.
زیبایی یه زن به خط و خال صورتش نیست
بلکه زیبایی واقعی یه زن انعکاس در روحش داره.
محبت و توجهی که عاشقانه ابراز میکنه
هیجانی که در زمان دیدار از خودش بروز میده
زیبایی یک زن هست
چیزی که با گذشت سالیان متمادی افزایش پیدا میکنه.
__________________________
چقدر قشنگ گفتی
خيلی قشنگ بود
#winking
این را از جایی خونده بودم که منبعش یادم نیست
ولی واقعا زیبا بود
________________________
ممنون که share کردیش واقعا زیبا بود و پر معنا
خیلی قشنگ بود ویولت جونم.
ولی می دونی؟
فکر می کنم اینا همه ش تئوریه. . .
توی عمل فقط خطای اولن که به چشم میان
متاسفانه. . .
این مطلب خیلی آشناست. شایدم قبلاً بهم ایمیل شده بود #thinking
سلام
در رابطه با پست قبلی:
حس قربانی شدن در خانم هایی ایجاد میشه که تن به رابطه ای می دهند که اساساً اشتباهه.
مثلاً خانمی که 6-5 سال وقت میگذاره برای یک نفر که تناسبی باهاش نداره و خودش رو فریب میده؛ بعد از این که رشته اون رابطه با ازدواج اون مرد پاره میشه و یا اصالتش رو از دست میده هوار می زنه که ایها الناس من قربانی شدم .
در حالی که این خانم خودش بوده که با فریب دادن خود و نپذیرفتن واقعیت ها (هر چند تلخ)تن داده به قربانی شدن.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با حرفت موافقم
آرزو می کردم دشت سرشار ز سر سبزی روياها را
من گمان می کردم
دوستی
همچو سروی سرسبز
چهار فصلش همه آراستگی ست
من چه مي دانستم
هيبت باد زمستانی هست
من چه می دانستم
سبزه می پژمرد از بی آبی
سبزه يخ می زند از سردی دی
من چه می دانستم
دل هر کس دل نيست
قلبها صيقلی از آهن و سنگ
قلبها بی خبر از عاطفه اند!worried
آره به غیر از اون متن پایین خط و کامنت من همش قشنگ بود #grin
بسيار زيبا و آموختنی ولی کيه که بفهمه
ما همه اين رازهای زنگی رو ميفهميم ولی قبولش نميکنيم يعنی نميخوايم که قبول کنيم