تمرهندی یا بستنی یخی؟

میوه تمرهندی رو میذارم جلوم و پوسته رویش رو می شکونم. بابا با غیض نگام می کنه و می گه
– این آشغالا چیه می خوری تا وقتی چیز به این خوشمزگی هست( اشاره میکنه به بستنی یخی تو دستش!!)
-:surprise لااقل این میوه ست…….
________________________
توضیح در مورد میوه تمر هندی
نخود سبز درون غلافش رو تصور کنید این میوه این شکلیه با این تفاوت که غلافش خشک و رنگ چوبه و به میوه نچسبیده اصل میوه مال کشور تایلنده.و تو سه مزه شیرین.مَلَس و ترش تو بسته بندی های کارخونه ایی موجوده و هر نیم کیلو حدود2500 تومان ه.


نظرات شما


  1. بنفشه در 10/31/05 گفت :

    #rolling #rolling #flower


  2. shirin در 10/31/05 گفت :

    Big Smile)))


  3. ..... در 10/31/05 گفت :

    ببين ويولت من خيلی وقت هستش که وبلاگت را می خونم.اوايل ستايشت می کردم و دوستت داشتم.اما عوض شدی!الان خودخواه شدي،از خودت تعريف مي كني،به قول خودت فك مي خوابوني و……….. ببخشيد ولي اين رفتارها شجاعت نيست،اگر شجاعت به حساب مي ياد ،پس فاطمه رجبي بايد ادم خيلي شجاعي باشه.
    در مورد خوشتيپ بودن ولي باهات موافقم،كه خيلي مهم تر از قيافه هستش.
    بعضي وقتها دوست دارم يه جوري بهت بفهمونم كه عوض شدي،تو مي توني به حساب هرچي دوست داري بذاري!
    _____________________
    باشه حرفت رو فهمیدم که عوض شدم ولی این عوض شدن اذیتم نمی کنه که به فکر چاره بندازتم


  4. نازی در 10/31/05 گفت :

    #rolling
    **************************
    كامنتاي پست قبلتو كه ميخونم به خودم میگم از این آدما همه جا هست! منتها بعضیا ژست روشن فکری میگرنو وبلاگ خون شدن اما عملا همون خاله زنکایین که عصر به عصر دم در پاتوق!!! میکردنو تخمه میخوردن!
    دوست دارم عزیزم  
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    منم مخصوصا این نظرات رو پابلیش می کنم که ببینید هنوز هستن ولی تو لباس و ژست دیگه


  5. نانسی در 10/31/05 گفت :

    #laugh #laugh


  6. aram در 10/31/05 گفت :

    دوستت دارم ویلی جون


  7. يابو در 10/31/05 گفت :

    قال معصوم عليه السلام
    روی حرف پدرتان حرف نزنيد
    #grin


  8. miad در 10/31/05 گفت :

    بچه جون حرف بزرگترت رو گوش بده


  9. شهرزاد در 10/31/05 گفت :

    ويولت تو زشتی تو چاقی تو تمبر هندی خوری تو هند جگر خواری. تو خود بزرگ بینی تو …
    از طرف کسی که عقده داره ويولت جان به کامنتش جواب بده#grin
    ________________________
    علاوه بر همه این فضایل!!! سفید و چاق هم هستم#laugh


  10. صدف در 10/31/05 گفت :

    وايييييييييييی ميوه تمبر هندی آوردن؟ ای خدا منم ميخوام چه شکليه ؟ توروخدا ميشه عکسشو بزاری ؟ ببينم خيلی ترشه؟ واييييييی مردم بعد چجوری ميخرين؟ دونه ايه؟ کيلوييه؟ چند؟ تازه امسال آوردن يا قبلا هم بوده؟


  11. سینا در 10/31/05 گفت :

    #laugh
    ولی به نظر من وقتی هر دوش رو ميشه خورد چرا يکيش؟ #grin
    پ.ن: خيلی خوشحالم که حال پدرت خوب شده
    #flower #heart


  12. نازنین در 10/31/05 گفت :

    #laugh


  13. Mohajer Alman در 10/31/05 گفت :

    Mive Tambre Hendi che jurist? fekr nemikonam ke ta hala dide basham?
    Manzuret mive taze ast dige? ya hamaan tor ke dar bastebandi (ghahweii rang) mikharidim?


  14. روشنا در 10/31/05 گفت :

    بابا ها همه از اين چيزا بدشون مياد
    می دونی چرا؟
    نمی تونن چيزای ترش يا با ظاهر غيرمتعارف بخورن
    لطفلی ها#heart


  15. سینا جامی در 10/31/05 گفت :

    حیف که نمیشه بستنی یخی شاتوتی رو در مورد تمبر هندی تکرار کرد وگرنه میگفتم هر دوتا…هر چند اینبار نقش پدر و فرزند در داستان عوض شده بود!
    راستی از اولویت دادن خوراکی طبیعی به هله هوله های صنعتیت، مستفیض شدم.
    گوش شیطون کر مثل اینکه اوضاع داره رو به راه میشه! خوشحالم از اینکه بعد از سلامتی پدر و کشالت و سرماخوردگی و شوک زندان تنگ بزرگی که توش افتادی میتونی کنار و همراه پدر به خوردن بستنی یخی و تمبر هندی مشغول بشی.
    دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت…عاقبت یکسان نماند حال دوران، غم مخور…
    ایام به کام.


  16. پدرت حالشون خوب شده که حتما بستنی میخورن (:
    #flower


  17. خواننده خاموش در 10/31/05 گفت :

    بعضی از دوستان انگار اگه کامنت نذارن و اظهار نظر نکنن انگار چيزی ازشو کم ميشه ! عزيز من به توچه که کی خوشگه و کی خوشگل نيس؟هر وقت اومدن واز شما نظر خواهی کردن که شما بگين من خوشگلم يا نيستم بياين نظر بدين !!ببخشين ولی تو گلوم سنگينی ميکرد اين حرفا


  18. نازی در 10/31/05 گفت :

    با اجازه ویلی جون#kiss
    به کامنت 3 : ویولت دوست داشتنی بود و از وقتی مارکوپولو!! شد پختگی بیشتری پیدا کرد و اتفاقا به نظر من خیلی بزرگتر شده …منظورم وسعت روحش هست…..و بازم اتفاقا!! جدیدا کمتر از خجالت طرفش در میاد و معمولا میذاره طرف تو حماقتش غوطه بخوره تا غرق شه!مثه الان شما!! 


  19. ندا در 10/31/05 گفت :

    #kiss #kiss


  20. ليلا در 10/31/05 گفت :

    چقدر حال کردم نوشتی بابا هم بستنی یخی می‌خورن، ماشالا معلومه سرزنده هستند. بعله، همین چیزا میتونه نشان از شور زندگی باشه. در ضمن ویلی، بهت پیشنهاد می‌کنم اگه تا حالا نخوردی “بستنی یخی فالوده‌ای میهن” رو امتحان کن. مزه بهشت میده:دی بستنی یخی چوبی هستش با اسانس لیمو و از این بیبیلی بیبیلی‌های! فالوده هم توش فریز شده. در ضمن سبز هم هستش#winking
    ________________________
    اتفاقا داشت دقیقا همین بستنی رو می خورد و بهش مزه داده بود حسابی


  21. رسول در 10/31/05 گفت :

    سلام
    خسته نباشی
    ميخوام که راهنمايی کنی من رو
    من به يه دختری که ام اس داره علاقه مندم و از يک طرف نمی تونم اونو کنار بذارم و از طرف ديگه هنوز از روی واقع بينی بيماريش رو نپذيرفتم و بيماری اون رواز روی احساس پذيرفتم اما خودمو تو زندگی برای اتفاقی آماده کردم. ميدونم که بهترين چيز برای اين افراد شاد بودن و آرام بودن و احساس دوست داشته شدنه. تا حالا هم هميشه دعوا می کنيم اما دوباره آشتی ميکنيم. با يه ام اسی چجور بايد برخورد کرد. اون اخلاق بسيار متغيری داره و من نمی تونم پابه پای اون خودمو تغيير بدم. اون منتظره که من يه خطای کوچيک يا يه بی توجهی کوچيک بکنم تا بارون گلايه ها و ناراحتی ها رو رو سرم خالی کنه و من فقط تحمل ميکنم و هيچی نميگم . همش منو به ترک کردن تهديد ميکنه در حالی که خيلی محتاج منه . چند بار کات کرديم و دوباره آشتی کرديم. من چيکار کنم. اين رفتار ها به خاطر بيماريشه ؟ . هم دوسش دارم و هم رفتار بدی داره
    يه چيز ديگه! چه خطراتی ازدواج کردن ما با هم رو تهديد ميکنه يعنی بعد از ازدواج ممکنه من نتونم از پس وخامت بيماريش بر بيام.
    شما چگونه ارزيابی ميکنيد. آيا ملاک دوست داشتن کافيه. واقعا نمی دونم. خودش که ميگه از نوع کاهنده است. الان هم که برای شما پيام ميزنم اون رو تخت بيمارستانه و با هم قهريم. يه روز تمام بهش اس مس ندادم و دلم خيلی براش تنگ شده اما اخلاق بد اون منو هميشه آزار ميده . بين عشق و عقلم گير کردم. چکار کنم
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    به تو احتیاج داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    نه جونم. این دوستی دوستی درستی نیست و کاهنده ست
    بهتره جفتتون برید دنبال زندگیتون تا بعدا پشیمون نشید


  22. MaN در 10/31/05 گفت :

    بانو ویولت سلام
    بستنی یخی #grin
    خوش باشی بانو.
    #flower #flower #flower


  23. تـــــرانه در 10/31/05 گفت :

    حالا که بحث بستنی شد باورت میشه من هر وقت بستنی زعفرانی ایرانی می خورم یاد تو می افتم .. همش یادم میاد از حرفت که یه بار گفتی هیچ لذتی مثل بستنی خوردن نیست .. پس با این حساب بابا حق دارن اون هم تو این گرما تنها چیزی که خیلی می چسبه بستنی ِ .. !#grin


  24. چه بابای نازنینی الهی #hug
    انگار سندرم بستنی‌خورون استعلاجی دارید خانوادتاً هان؟
    خداییش داری اختراع واژگانه را؟#laugh


  25. یه خواننده در 10/31/05 گفت :

    سلام ویولت مهربونم
    #rolling همیشه فکر میکردم وقتی دیگه حداقل همسن شما بشم بابا جان این دلواپسی تموم نشدنی بابت خورد و خوراک رو فراموش میکنن
    ولی انگار نه ..
    خب راست میگن این هله هوله ها چیه میخوری دختر؟
    در ضمن .. شما هنوز همون ویولت قدیمی هستین …
    میخوام این حریمی که بین شما و وبلاگتون به وجود اومده رو فراموش کنین .


  26. يه خواننده در 10/31/05 گفت :

    تمر هندی درسته، نه تمبر هندی . تمر در زبان عربی به معنی خرما هست، تمبر هم که ديگه خودتون ميدونيد.
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ممنون از توجه ات
    اگه کسی دیگه هم تذکر بده عوضش میکنم
    بعضی غلطها مصطلح اند


  27. نتيجه گيري منطقي:
    تمبر هندي ميوه نيس و حيوان مي باشد
    بستني يخي قلمبه ويتامين مي باشد
    باباها آخر استدلالن
    ويولت بهتره كه داره تمبر مي خوره


  28. ققنوس در 10/31/05 گفت :

    #laugh


  29. شراره در 10/31/05 گفت :

    حقا که پدر دختر شبيه هم هستيد . با عمل ريه خوردن بستنی #sad هر چقدر تو اهل خطری اونم مثل تو #worried
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    داشت از درد گریه می کرد
    که بهش پیشنهاد دادم برای تغیر حالش و فراموش کردن دردش بستنی بخوره
    اونم یه بستنی جدید و خوشمزه
    کار بدی کردم؟


  30. مه ناز در 10/31/05 گفت :

    چه بابای باحالی داری خدا حفظشون کنه


  31. ونداد در 10/31/05 گفت :

    #smile


  32. فاطمه در 10/31/05 گفت :

    ويلي من اگه جاي تو بودم ميگفتم اول اينو ميخورم بعد بستني يخي رو#grin
    راستي حالت چطوره عزيزم؟
    اميدوارم سالم و سلامت باشي
    خيلي باباي عصباني دوس دارم#heart


  33. ..... در 10/31/05 گفت :

    کامنت شماره ۱۸
    من اگه در حماقتم قوته بخورم بهتر از اينه که يک بادمجان دور قاب چين بی خاصیت باشم!
    امثال تو را خوب می شناسم،اصلا تو فهميدي من چي گفتم و منظورم چي بود.خدا مي دونه كه واقعا توي دلت چي فكر مي كني!ادمهايي مثل تو در اين جامعه كم نيستند يك بت مي سازند و انوقت پشت بتي كه با دست خودشون ساختن سينه مي زنند.
    به هر حال خانم ويولت متاسفم كه ناراحتت كردم. خوش باشي.


  34. شراره در 10/31/05 گفت :

    اخی نه کار بدی نکردی .زنده باد ویولت – باباش ووو”بستنی یخی فالوده‌ای میهن”#grin
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    برهرچیز که بتونه اشک بند بیاره و چنددقیقه سرخوشی و بی خیالی ………زنده باد


  35. سلام پس معلومه حال بابا خوبه. چه خوب
    منم با تمر هندی موافقم. یعنی در مقابلش اصلا اراده ندارم تا تمام شه.


  36. ژول در 10/31/05 گفت :

    #laugh
    #flower


  37. ژول در 10/31/05 گفت :

    ای وای امیدوارم بابا زودتر خوب بشن
    خیلی ناراحت شدم گفتی انقدر درد دارن#sad


  38. نگار در 10/31/05 گفت :

    #rolling


  39. ستاره** در 10/31/05 گفت :

    عزیزم اون تمره


  40. بستنی مگنوم!!!!#heart #party


  41. نازی در 10/01/06 گفت :

    کامنت 33
    به املای سعی وقتی عصبی میشی غوطه رو قوته!قوطي يا هرچیز دیگه ننويسي!
    پ.ن:نرود میخ آهنین در سنگ!شما که هنوز داری مردمو به راه راست هدایت میکنی!
    امضا-بادمجون دور قاب چین6ساله !


  42. مرمرجان در 10/01/06 گفت :

    ویولتکم
    تمر هندی درسته نه تمبر .
    بوس برای تو


  43. نيکو در 10/01/06 گفت :

    تازه با وبلاگت آشنا شدم . کمی از انون رو خوندم . عزیزم اين شعر رو بهت تقديم می کنم .
    آسمان سربی رنگ
    من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ
    می پرد مرغ نگاهم تا دور وای باران باران
    شيشه ی پنجره را باران شست
    از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست .


  44. رضا در 10/01/06 گفت :

    #surprise
    #laugh