سفرنامه20-پایان سفر

هرچی فکر می کنم از “لیون” چیز زیادی یادم نمیاد که قابل نوشتن هم باشه. بعد از اون رفتیم “بلوآ” دیگه خسته شده بودم و لحظه شماری می کردم برای برگشتن. فرداش میرفتیم پاریس. بلیط برگشت داشتم. همسفرم می گفت تو رو که سوار هواپیما کنم و خیالم راحت شه که برگشتی پیش خانواده ات اونم سالم!! به گداهای شارل دوگل پول میدم!!.
بهم میگفت فکر نکن برای من راحت بود، مسئولیت کسی باهام بود که خیلی بیشتر از یه آدم عادی باید هواش رو میداشتم. اونوم یه آدم کله شقی مثل تو که حرف حرف خودشه. شاید خودت متوجه نشی که چقدر کارهای پر خطر و پر ریسکی انجام میدی! بی هوا میشینی روی مبل اونم لب ِ لب که هر لحظه احتمال معلق شدنت هست!. اصلا حواست به خودت نیست وقتی هم بهت تذکر میدم نمی پذیری!. همش دل تو دلم نبود که بی هیچ حادثه ایی تحویل مامانت اینا بدم.
بهم می گفت ببین هر اتفاقی بیفته من اینجام و نمیذارم گزندی بهت وارد بشه فقط خواهش می کنم حواست باشه زمین نخوری! چون این یکی کار با توجه به وضعیت بدنی من خیلی سخته که از روی زمین بلندت کنم!
توی فرودگاه وقتی توی پارکینگ ایستادیم گفتم یکی رو صدا کن کمک کنه چمدونها رو ببریم. گفت تا من بخوام برم دنبال کسی، دیر میشه. کوله ات رو میذارم پشت چرخم. چمدونها رو هم می بندم به واکرت، خودم میارمشون. و با همون وضعیت ما دوتا ویلچر سوار همراه با واکر ِ حمل کننده چمدونهای من! رفتیم تا محل گیت ِ پرواز.
تو فرودگاه دوسلدورف، البرز منتظر بود تا تحویلم بگیره.
بازم دیدم شد که بشه، 10 روز کل مسافرتمون طول کشید و تونستیم با موفقیت از پس سفرمون بر بیایم و در حالیکه به ظاهر آدمهایی بودیم که احتیاج به کمک یه شخص عادی داشتیم. تونستیم و برای هم دیگه مشکل بوجود نیاوردیم. تو طول سفر بخاطر زیاد نشستن و تحمل سنگینی وزن بدن، برای همسفرم نزدیک بود مشکل زخم بستر ایجاد شه. از بارسلونا به بعد نگرانی این رو داشتیم و من هر روز صبح احوال پرس باسن همسفرم!!! بودم.
پس همه چیز عادی و بدور از مشکل هم نبود و در کل سفر راحتی اونجور که نوشته شده بدور از ناراحتی و مشکلات و غمها هم نبود.
یکماه رفتم سفر حداقل بیست روزه که شما رو هم شریک کردم تو خاطرات سفر.
خسته نباشید
پ.ن:هنوز خیلی چیزهای دیگه برای تعریف کردن هست. حال شنیدنش رو دارید؟




لیون
l1.jpg


l2.jpg


l3.jpg


l4.jpg


عین منجیل نیست؟
l6.jpg


پارکینگ شارل دوگل
l8-1.jpg


l9-1.jpg


نظرات شما


  1. الهام در 10/07/03 گفت :

    خسته نباشی#flower

    [پاسخ]


  2. به سلامتی …با اینکه سفرنامه هات خوب بود…اما دوس داشتم زودتر تموم شه و به نوشته های مدل خودت برگردی

    [پاسخ]


  3. یک خواننده در 10/07/03 گفت :

    “هنوز خیلی چیزهای دیگه برای تعریف کردن هست. حال شنیدنش رو دارید؟”
    نیکی و پرسش؟!#winking
    ________________________
    ولی نظر قبلی رو هم بخون

    [پاسخ]


  4. miad در 10/07/03 گفت :

    عجب همسفر فداکاری داشتی
    ____________________
    بله شکی نیست
    ولی منم خوبیها رو همیشه بولد میکنم
    می تونستم یه سفرنامه پر از گریه و شکایت بنویسم و همش عین لب ساحل بارسلونا باشه

    [پاسخ]


  5. ماه مون در 10/07/03 گفت :

    بلوا چقدر عکسش قشنگ بود.
    منجیل رو هم خوب اومدی.
    .
    بازم تعریف کن.هنوز ۱ ماه نشده که#flower
    ________________
    آره عین کارت پستال بود

    [پاسخ]


  6. ماه مون در 10/07/03 گفت :

    راستی ویولت عزیز شما و همسفرت هم خسته نباشید

    [پاسخ]


  7. آشنا در 10/07/03 گفت :

    سلام ويولت
    من از طرف همسفرت اعلام می کنم زودی عکسم رو بردار #grin
    پ . ن : چه بلای سر صورتش آوردی با چنگولات خانم ببره کارت عالی بود #laugh
    ____________________
    #laugh
    بعید نیست هنوز ندیده

    [پاسخ]


  8. ژول در 10/07/03 گفت :

    مرسی از اینکه ما رو هم در سفرت شریک کردی. منتظر ناگفته ها هستیم#winking #flower
    ابتکارهاتون برای مقابله با شرایط واقعا عالی بود در طول سفر. این قدرت تطبیق و ابتکار هوش بالایی می خواد.
    _______________________
    نانوشته هام دیگه حاشیه هاست مثل سرویسی که به کم توانان یا ناتوانان میدن،پارکینگ و غذا…

    [پاسخ]


  9. niloo در 10/07/03 گفت :

    salam vili. webe gilasiro engar hak kardan

    [پاسخ]


  10. ساتين در 10/07/03 گفت :

    آری آری من حالش را دارم
    #grin
    ويولت به تو و همسفرت واقعا تبريک ميگم
    من می شناسم خانومهای ناز نازی رو که هيچ مشکل جسمی هم ندارند اما تو مملکت غريب جرئت نمی کنند يه سفر هوايی بدون يه قشون فاميل برن
    آفرين به تو و اون دوست مهربون

    [پاسخ]


  11. نساء در 10/07/03 گفت :

    سلام ويولت جون
    مرسی از اين که ما رو تو شاديهای سفرت شريک کردی.
    من سفرنامه هاتو دوست داشتم خصوصا عکسا و همچنان مشتاق شنيدن ناگفته ها هستم#flower

    [پاسخ]


  12. کرم کتاب در 10/07/03 گفت :

    خسته نباشی. من به طور کلی عاشق سفرنامه ها هستم. از سفرنامه شما هم خیلی لذت بردم و شديداً مشتاق پیوستهای احتمالیش هستم. اميدوارم همیشه شاد و سلامت باشی.

    [پاسخ]


  13. پری ناز در 10/07/03 گفت :

    من هم خیلی دوس دارم باز هم از خاطرات سفرت بگی. حال شنیدنش رو هم دارم. بعد هم اینکه چقده اون عکسه که از این چرخ هایی که باد توشون جریان می کنه داره شبیه منجیل خودمونه

    [پاسخ]


  14. ندا در 10/07/03 گفت :

    زنده باشی دختر جان شما هم خسته نباشی#kiss
    اون چيزای ديگه رو هم بنويس لطفا …
    الان من چندتا سوال فنی دارم ولی منتظرم تموم تموم بشه نوشته هات تا اگه بين اونا جواب نگرفتم انوقت بپرسم#eyelash .
    در واقع يه نوع صرف جوييه که يکمی صبوری مي طلبه#tongue

    [پاسخ]


  15. پری ناز در 10/07/03 گفت :

    اااا. الان دیدم خودت هم گفتی عین منجیله.

    [پاسخ]


  16. هومن در 10/07/03 گفت :

    سلام
    خيلی خوب نوشتی و توضيح ميدادی با عکسای مناسب آشنا شدم تقريبا با جاهايی که رفتی..
    خوشحال ميشيم اگه بازم بنويسی در موردش

    [پاسخ]


  17. ليلا در 10/07/03 گفت :

    خيلی چسبيد ويلی #heart #kiss و البته آمادگی خود را برای خواندن ناگفته های سفر از سوی شما هر زمان که صلاح دانستيد اعلام ميداريم #grin

    [پاسخ]


  18. لیلیان در 10/07/03 گفت :

    #flower
    #flower
    #flower

    [پاسخ]


  19. asal در 10/07/03 گفت :

    من متوجه نشدم چرا از لیون خوشت نیمد #thinking
    ____________________
    من اصولا از اروپا خیلی خوشم نیومد

    [پاسخ]


  20. راسل در 10/07/03 گفت :

    #grin #grin #grin #grin #grin #grin

    [پاسخ]


  21. شادی در 10/07/03 گفت :

    #flower #flower #flower #flower سلام شما هم خسته نباشین
    من بد جور سرما خوردم ببخشید کم کامنت میگذارم ولی میخوانم
    باز هم بنویس . شیرین است .
    شاد باشی

    [پاسخ]


  22. ژول در 10/07/03 گفت :

    #flower

    [پاسخ]


  23. ... در 10/07/03 گفت :

    خسته نباشی ویلی ، تشکر بابت نوشتن سفرنامه ، ولی من اصلا خسته نشدم و خیلی خیلی خوشم اومد . ( آیکون فشار آوردم نشستم و خوندم و سختی هاش واسه شما بوده ) . ما همچنان سفرنامه می خواهیم . دم همسفرت هم بسیار گرم ، واسه خودش کلی مرد بوده ، من با دوتا پای سالم این همه مرام ندارم که این همسفرت داشت . هرجا هتل خوب نبود ، میرفت دنبال یه جای دیگه ، من بودم می گفتم بی خیال ( آیکون یک انسان بی نهایت تنبل و بی خیال ) . جفتتون خسته نباشید .

    [پاسخ]


  24. سميرا در 10/07/03 گفت :

    سلام به سلامتي ما هم شريك بوديم متشكر

    [پاسخ]


  25. سميرا در 10/07/03 گفت :

    شادي جان خوبي
    دلم برات تنگ شده خبري ازت نيست؟

    [پاسخ]


  26. ستاره در 10/07/03 گفت :

    #flower #party
    به پايان آمد اين دفتر حكايت همچنان باقيست
    #smile
    گفتني‌ها را شنيديم و همچنان عاشق شنيدن ناگفته‌هاتيم…..
    استادي داشتم كه هميشه ما را دعوا مي‌كرد و مي‌گفت چرا شما دخترها به مسائل اقتصادي، سياسي يا اجتماعي اونطور كه بايد و شايد توجهي نشون نميدين؟”….. دعوا كردنش اشكالي نداشت اما وقتي بوي تحقير بده و بخواد بقبولونه كه چون دختر هستين و اينطور بي‌توجه پس همون بهتر كه گوشه خونه‌تون بنشينيد و توي دانشگاه جا اشغال نكنيد به آدم برمي‌خوره….
    من از اون رفتار ناراحت بودم و از اينكه هيچ كسي جواب ايشون را نميده ناراحت‌تر تا اينكه يك روز در خلوت بهشون گفتم “آدمها با توجه به نيازشون محيط اطرافشون را مي‌بينند… ” پرسيدم شما اصلا خبر داريد از در دانشگاه تا اينجا كه مياييد شيب زمين چطوريه؟ چندتا پله سر راه هست؟ كجا موزائيك‌ها بالا و پايين نصب شده و سطح ناهمواره؟…… جواب اين بود “البته كه نه”… گفتم “اين طبيعه، شما به خاطر سلامتي‌تان اصلا واستون مهم نيست شيب زمين به كدوم سمته يا كجا پله داره و نداره اما همين چيزهاي بي‌اهميت واسه من يك دنيا مهمه…. شما نمي‌دونيد راه رفتن سالم و طبيعي چه نعمتيه و هيچوقت به قدم‌هايي كه برميداريد توجهي ندارين اما من قانون عمل و عكس‌العمل نيوتن را توي هر قدم برداشتنم حس مي‌كنم پس برداشت آدم از محيط اطرافش به شرايطش بستگي داره و دليل بر خوبي و بدي يا كم و زياديش نيست …..”
    از اون روز به بعد ديگه حتي يكبار هم پيش نيومد استادم ما را به خاطر مدل رفتاريمون تحقير كنه. ايشون بهترين استاد دنيا بودند چون علارغم رتبه و مرتبه‌اي كه داشتند حرف حق را با تمام وجود پذيرفتن و به راحتي شيوه رفتاريشون را تغيير دادند
    ويولت عزيزم نگفته‌هاتم بگو شايد حرف ساده و صميمي تو باعث بشه يك نفر، تنها يك نفر توي دنياي به اين بزرگي نگرشش را عوض كنه
    ما آدمها تو لحظه‌هاي سادگي و صميميت خيليييييي بيشتر ياد ميگيريم و گاهي بعضي تجربه‌هامون هرچند كوچيك مي‌تونند تاثير بزرگي به جا بگذارند.

    [پاسخ]


  27. خسته نباشی
    به شخصه لذت بردم ویلی
    اصلا هم خسته نشدم
    کلا تجربیات آدما برام لذت بخشه
    Smile

    [پاسخ]


  28. مريم گلي در 10/07/03 گفت :

    خسته نباشي ويولت جام
    تو هرچي بنويسي من دوست دارم
    دير پيدات كردم ولي بازم غنيمته
    #heart
    ___________________
    ممنون از پیغامت
    مشکل گرفتن بلیط ندارم برام میفرستن دم خونه
    میای؟اگه آره می بینمت بوووس

    [پاسخ]


  29. ما که خسته نميشيم خانومی ..
    شما اگه حوصله دارين بسم الله #winking

    [پاسخ]


  30. ابنوس در 10/07/03 گفت :

    عجب سفری بود …………#kiss

    [پاسخ]


  31. نيلوفر در 10/07/03 گفت :

    من لینکت کردم #flower

    [پاسخ]


  32. پروانه در 10/07/03 گفت :

    خوشی شما آرزوی قلبی منه. همیشه به قشنگی و شیوایی قلمتون غبطه می خورم. موفق باشین.

    [پاسخ]


  33. بللللللللللللللللللللللله .
    در ضمن بی سوات حال خوندن نه شنيدن !!!
    __________________
    شاید دلم بخواد بقیه اش رو فایل سوتی!!!!(اینم واسه بی سوات گفتنت) بذارم،حالا چی میگی؟

    [پاسخ]


  34. تارا در 10/07/03 گفت :

    ویلی عزیزم خسته نباشیییییییییییی
    ممنون که ماروهم یه جورایی همسفرت کردی!!!!
    یه تور شاد و بی عیب و نقص!
    راستی اون عکس اول رو دیدم یاد پل گیشا افتادم همون عکس لیون!!!!!
    داشتم فکر می کردم بگم یا نگم که دیدم خودت پایین گفتی عین منجیل…
    عرق ملیه دیگه…
    همه جارو شکل ایران می بینیم…#eyelash

    [پاسخ]


  35. در نظر شماره پنج ، ماه‌مون فرمودن که عکسها خوب بوده، میخواستم عرض کنم که وقتی علی‌رغم پیغام “لطفا رو عکسها کلیک راست نکنید که جیزه و فلان و بیسار و این حرفها” عکسها رو روی کامپیوترتون ذخیره کنید و مشخصات عکس رو ملاحظه بفرمائید متوجه میشوید که عکسها با دوربین Canon SX1 ابتیاع شده و این یعنی نقش عکاس در عکاسی در حد بوق#tongue
    __________________
    پسر مثل اینکه دلت برای یه بامبی تنگ شده ها!!!!
    موقع سواری!!! از خجالتت در میام بَبَم جان
    یه بوقی نشونت بدم در حد بوغ!!!

    [پاسخ]


  36. شمع سحر در 10/07/03 گفت :

    آره عزيزم خاطراتت زيبان انگار آدم احساس می کنه خودش اونجاست. خوشحال ميشم بازم بنويسسی.#smile #heart #kiss

    [پاسخ]


  37. ×بانو! در 10/07/03 گفت :

    من که برای خوندن همیشه پایه‏ام#grin

    [پاسخ]


  38. سالم ویولت
    متشکرم که به خاطر زحمتی که برای سفر نامه نوشتی فک کنم مجموعه نفیسی شد.
    ان نگفته ها را هم تک وتوک یاد داشت کن وبرامون بنویس.
    شاد و سبز باشی

    [پاسخ]


  39. ساحل در 10/07/03 گفت :

    شما آدم جالبی هستید خیلی از خود راضی و خیلی خودخواه از خودتون خیلی تعریف می کنید و دوست دارید مورد توجه قرار بگیرید شاید هم بهمین خاطر مریض شدید! البته به هیچ وجه قصد ناراحت کردنتون رو ندارم فقط می خوام بدونی ریشه مشکلت چیه
    ___________________
    ممنون از توجه و ریشه یابیت
    من اگه شما دانای کل رو نداشتم نمی دونستم چه جوری می خواستم ریشه مشکلات و بیماریم رو بفهمم

    [پاسخ]


  40. hidden در 10/07/03 گفت :

    ویولت جان پست بالا کامناش بسته اس اینجا میگم عزیزم
    تالار نژاد فلاح تو کرجه نجات فلاح رو اشتباه نوشتی Smile
    _________________
    ممنون از توضیح و تصحیحت
    چون تلفنی شنیدم نتونستم درست تشخیص بدم

    [پاسخ]


  41. ماندالا در 10/07/03 گفت :

    eeee ma khunamun ounjaa bud vili#cry

    [پاسخ]


  42. ماندالا در 10/07/03 گفت :

    manzuram mahale gharare farhangi bud#winking
    ____________________
    چه خوب
    تو خود تالار بودی؟سرایدار محل؟#winking

    [پاسخ]


  43. فريد در 10/07/03 گفت :

    قول نميدم ولی اگه پول بليط منو حساب کنی شايد باهات اومدم#grin
    ______________
    حالا که اینجور شد یه کاری می کنیم تو پول بلیط من و حساب کن من هم مال بلیط تورو خوبه؟#grin

    [پاسخ]


  44. تو خسته نباشی عزيزم. تو بايد اين‌همه تايپ کنی… ما که از خوندن خاطراتت لذت می‌بريم #heart

    [پاسخ]


  45. فريد در 10/07/03 گفت :

    عالی بود ويلی بهتر از این نميشه من فقط موندم چرا تا الان به فکر خودم نرسيده بود تازشم برای مشکل رفت و آمدمون هم يه فکر بکر کردم يه ماشين دربست می گيريم تو کرايه ی من رو حساب کن منم مال تورو اينجوری ديگه تورم کمرمون رو نميشکنه!چطوره؟#silly
    ___________________
    عالی پسر
    چه همسفری بهتر از تو
    فقط یه مشکل می مونه دوتا ویلچر رو کجا جا بدیم؟بخصوص که تو قراره روی ویلچر من بشینی من رو ویلچر تو

    [پاسخ]


  46. صاد در 10/07/03 گفت :

    نگاه نو که این همه زحمت می کشی، بیا و کاملش کن#grin
    یه پادکست راه بنداز بشیم مشتریت#hug
    اونوقت #eyelash
    چه حالی میده#thinking
    بشینیم و لم بدیم به دیوار یا دراز بکشیم#smug شما هم با فراغ بال تعریف کنی#eyelash
    این صاد بمیره بیا یه پادکست راه بنداز که خیلی دوست دارم صدات رو بشنومم#devil
    __________________
    تا زنده ایی می خوامت وقتی مردی، شنونده مرده به چه درد من می خوره!!!
    سوای شوخی به نظرت سرعت اینترنت زغالی ما اجازه میده هر روز یه پادکست بذارم؟

    [پاسخ]


  47. سینا در 10/07/03 گفت :

    تو خسته نباشی. دستت درد نکنه. بازم هر مطلبی باشه پايه خوندنش هستم.
    اسم شهر بلوا من رو برد به دوران راهنمايی و زمانی که عاشق و شيدای نوشته های الکساندر دوما با ترجمه شادروان منصوری بودم. بلوا محل زندگی يکی از قهرمانان اصلی کتاب سه تفنگدار بود .
    #heart #flower
    ________________
    جدا؟
    پس خوبه نمی دونستم وگرنه از زاویه دید اون نگاه میکردم به سرنوشت مارسی دچار میشد

    [پاسخ]


  48. Mozhgan در 10/07/03 گفت :

    واااای من خیلی دوس داشتم ببینمتون اما من سانس ۷ رزرو کردم Frown
    __________________
    حواست باشه بعد تموم شدن سانستون و بیرون اومدن، پیدام کنی

    [پاسخ]


  49. سینا در 10/07/03 گفت :

    تو هم سه تفنگدار رو خوندی؟ املاک آتوس توی شهر بلوا بود و بعضی از صحنه های زيبای اون کتاب توی شهر بلوا اتفاق افتاده.
    توی اون دوران بچگی قهرمانان سه تفنگدار برام مثل جونم عزيز بودن و حاضر بودم نصف عمرم رو بدم و مثلاْ ببينم بلوا يا کاخ ورسای يا جنگل فونتن بلو چه جور جاييه.
    ____________________________
    خوب یک هیچ به نفع من. من بلوآ رو دیدم

    [پاسخ]


  50. تـــــرانه در 10/07/03 گفت :

    ویلی جان شما خسته نباشی خانوم ! ممنون که ما رو با خاطره هات همراه کردی و تو شادی هات شریک .. دوتا آدم به ظاهر سالم میرن مسافرت و کلی دردسر می کشن دیگه شماها که جای خود دارین .. ولی ماشالا تو هر جا باشی در هر شرایطی از پس خودت و مشکلاتت بر میایی و نقش انرژی دهنده رو هم بازی می کنی . به همسفرت هم خسته نباشید میگم و یه تبریک جانانه چون مسولیت کسی رو قبول کردن کار آسونی نیست .
    باز هم برامون تعریف کن .. کیه که از نوشته های پر از تجربه ی تو خسته میشه ؟ دشمن !

    [پاسخ]


  51. تـــــرانه در 10/07/03 گفت :

    ای وای رضا یزدانی .. یادم رفت بشینم غر بزنم که شماها میرین و ما باید در حسرت بمونیم ! برین اما جای ما را هم خالی کنین .. خوش بگذره .#sad

    [پاسخ]


  52. رابعه در 10/07/03 گفت :

    سلام من نوشته هات رو دوست دارم
    وهمیشه اولین صفحه ای که باز می کنم صفحه تو بوده.
    سفرنامه ات هم خوب بود و جالب و برای من که دستم به اون جا نمی رسه مفید بود
    ولی کلی اگه بخوام بگم ریتم و سبک پست های قبلیت رو بیشتر دوست دارم
    تو هم خسته نباشی و لطف کردی که برامون از سفرت گفتی #eyelash

    [پاسخ]


  53. شادی در 10/07/03 گفت :

    #flower #applause #flower #flower سلام . خطاب به سمیرای عزیز
    )با اجازه ویولت خانم گل )
    سلام .خوبم .مرسی
    هستم . ادرس وبلاگت را گم کردم شرمنده
    شاد و سلامت باشی .

    [پاسخ]


  54. سینا در 10/07/03 گفت :

    اینایی که می گم مربوط به سالها پیشه. الان دیگه مدتها است که حال و حوصله هیچ کاری رو ندارم #yawn

    [پاسخ]


  55. سوری در 10/07/03 گفت :

    آره دارم .#flower

    [پاسخ]


  56. شادمهر در 10/07/03 گفت :

    پیشا پیش
    جشن نوروز
    گاه ِ شکفتن ِ دوباره زندگی
    بر همه ی تازه اندیشان ِ سراسر گیتی
    فرخنده باد #flower

    [پاسخ]


  57. رضا در 10/08/03 گفت :

    بدن شک تعریف کن سفرنامه نویسیت عالیه!

    [پاسخ]


  58. سيامک (يار دبستانی ) در 10/08/03 گفت :

    توی پست قبلی وقتی کامنت ۴۴ رو گذاشتم هنوز کامنت ۳۲ رو تاييد نکرده بودی نميدونستم يه دونه از اون مانتوها يا بقولی لباس عربيها هم ويلی بانو خريده البته حالا که شما خريدی قشنگه#winking نازکه برای تابستون خوبه #smug اخه عکسهای قبليتو که ديدم خيلی تيپيک وخوش لباسی ميدونی ويلی من امتحان کردم لباس با رنگ شاد ويا روشن واقعا روحيه رو عوض ميکنه متاسفانه ايرانيها فقط سياه ميپوشن وتيره يکی هم پيدا ميشه ميگه مشکی رنگ عشقه
    ما تا حالا فکر ميکردی سرخ رنگ عشقه#thinking #silly #thinking #silly

    [پاسخ]


  59. سيامک (يار دبستانی ) در 10/08/03 گفت :

    سفرنامت به ته ديگ رسيد کاشکی فيلم کلوپ بود الان پشت صحنه رو نشون میدادی #silly #winking

    [پاسخ]


  60. سینا در 10/08/03 گفت :

    هشتم مارس روز جهانی زن رو به تو و همه خانمهای محترم تبریک عرض می کنم #flower

    [پاسخ]


  61. سامان در 10/08/03 گفت :

    لیون دومین شهر قدیمی اروپا بعد از آتن هست.
    یک فروم در شهر هست دیدنی بود
    ____________________
    تو قبلا اطلاعات خوبی در مورد مادرید بهم داه بودی نه؟

    [پاسخ]


  62. راستی شنيدم فايل سوتی!!!! هم عالمی داره . تا حالا فايل سوتی نشنيدم . پس دست بجنبون ويلی !

    [پاسخ]

دیدگاهی بنویسید

*

Click to Insert Smiley

SmileBig SmileGrinLaughFrownBig FrownCryNeutralWinkKissRazzChicCoolAngryReally AngryConfusedQuestionThinkingPainShockYesNoLOLSillyBeautyLashesCuteShyBlushKissedIn LoveDroolGiggleSnickerHeh!SmirkWiltWeepIDKStruggleSide FrownDazedHypnotizedSweatEek!Roll EyesSarcasmDisdainSmugMoney MouthFoot in MouthShut MouthQuietShameBeat UpMeanEvil GrinGrit TeethShoutPissed OffReally PissedMad RazzDrunken RazzSickYawnSleepyDanceClapJumpHandshakeHigh FiveHug LeftHug RightKiss BlowKissingByeGo AwayCall MeOn the PhoneSecretMeetingWavingStopTime OutTalk to the HandLoserLyingDOH!Fingers CrossedWaitingSuspenseTremblePrayWorshipStarvingEatVictoryCurseAlienAngelClownCowboyCyclopsDevilDoctorFemale FighterMale FighterMohawkMusicNerdPartyPirateSkywalkerSnowmanSoldierVampireZombie KillerGhostSkeletonBunnyCatCat 2ChickChickenChicken 2CowCow 2DogDog 2DuckGoatHippoKoalaLionMonkeyMonkey 2MousePandaPigPig 2SheepSheep 2ReindeerSnailTigerTurtleBeerDrinkLiquorCoffeeCakePizzaWatermelonBowlPlateCanFemaleMaleHeartBroken HeartRoseDead RosePeaceYin YangUS FlagMoonStarSunCloudyRainThunderUmbrellaRainbowMusic NoteAirplaneCarIslandAnnouncebrbMailCellPhoneCameraFilmTVClockLampSearchCoinsComputerConsolePresentSoccerCloverPumpkinBombHammerKnifeHandcuffsPillPoopCigarette