![](http://vili.special.ir/parsaimages/post_title_right.jpg)
لعنت، نتونستم خودم رو کنترل کنم… آخر گريه کردم.
ديروز تو جشن شرکت کردم هرچند حال عمومي خوبي نداشتم و سرحال نبودم.
با يکي از دوستان رفتم که دنيايي ممنونم بابت همراهيش، وقتي هم رسيدم آقايون پويا کوشنده و بهنام زحمت حمل بقيه راه رو کشيدن که بازم خيلي ممنون که با وجود خستگي ساعتهاي پاياني روز باز قبول زحمت کردن.
برخلاف جشنهاي پيش اينبار خلوت بود.مي گفتن براي حضور 350 نفر تدارک ديدن ولي فکر کنم ماکزيمم 100 نفر حضور داشتن شايد علتش مصادف شدنش با ايام ماه رمضان بود.
خانم آني دالتون صحبت کرد و شعري خوند وصفحال يک پسر ترشيده!! اقایی در مورد web2 صحبت کرد که به “مو قشنگ” لقب گرفت چون ماشالله مو داشت تا توي کمرش! و آقاي فرزاد فرومند برامون پيانو زد و دوتا آهنگ اجرا کردند. يک آقاي شاعر( که الان اسمشون يادم نيست) حرف زدنند و همينطور يه آقاي معمم وبلاگ نويس( مطمئنا آقاي ابطحي نبود)
جو حاکم بر اجتماعات بعد انتخابات جالبه. همه پر از حرفند و تابلو خودشون رو کنترل مي کنن که حرف زيادي! نزنن و حتي بقيه هم با علم به اين موضوع صحبتهاي ديگري رو کنترل مي کنند که به بيراهه نرند… به نظر من هنوز جامعه ملتهبه و آماده خيزش مجدد(حداقل نسل جوان)و هيچ چيز فراموش نشده و شايد مترصد يک جرقه.
قرار شد در مورد نويد صحبت کنم و ميکروفن بيسيم رو دادند دستم. نمي دونم چي شد. همه چيز خوب بود. شاد و خندوون بودم يه قرص آرام بخش هم قبلش خورده بودم ولي وقتي شروع به صحبت کردم گفتم از اينکه حضورم در وبلاگستان رو تا آخر عمر مديون نويد هستم …ديدم صدام داره ميلرزه و کم کم بغض تو گلوم جمع شد و اون کاري که نبايد ميشد شد و زدم زير گريه و نتونستم ادامه بدم … بد شد، بايد از نويد مي گفتم حداقل اداي دينم بود.
البته که بعد از گذشت دقايقي و مسلط شدن به خودم دوباره ميکروفن رو گرفتم و يه شرح مختصري از زندگي نويد را گفتم.
آخر مراسم افطاري دادند.
دوستان زيادي رو ملاقات کردم بخصوص خوانندگان خاموش! که قول دادن از اين به بعد خاموش نباشند!!!:wink
چقدر از ديدن خارپشت عزيزم خوشحال و هيجان زده شدم بخصوص که با توجه به سبک نوشتنش فکر مي کردم يه خانم يا آقاي پخته و سن و سال داره ولي برخلاف تصورم يه دختر خانم جوون و ناز. رو هيچ شناختي از افراد تو اين دنياي مجازي نميشه حساب کرد چون انديشه و فکر معمولا سن واقعي برنميداره و صاحب يک نوشته پخته و مغز دار ميتونه متعلق به يک جوون نو رسيده! باشه.
پ.ن: راستی امید بدون اینکه به من بگه اومده بود جشن. من ردیف اول نشسته بودم و یه لحظه که سرم رو برگردوندم یه چهره آشنا تو ردیفهای پشتی توجه ام رو جلب کرد که وقتی نگاه من رو دید سرتکون داد و اشاره کرد به تلفن.
وقتی تلفنی باهاش صحبت کردم گفت دلم برات تنگ شده بود اومدم ببینمت!! ولی نمی خوام شناخته بشم جلو نمیام.
آخه من چیکاره بیدم؟:surprise
این بچه های پرشین نمی خوان عکسها رو آپ لود کنن؟ خودم دست بکارشم و عکسهایی که گرفتم بذارم؟
عکسهای پرشین بلاگ
سلام
قدم رنجه فرمودید که تشریف آوردید
امیدوارم در سایر مراسم هم در خدمت شما باشیم
اول
من نتونستم بيام در اخرين لحظه جور نشد#cry #cry #cry #cry #cry #cry
انگار دوم شدم#sad برم بخونم متن رو.
ویولت دوستت داریم#heart #heart #kiss
عيبی نداره ويلی عزيز همينکه تونستی حرفاتو بگی خيلی خوبه کاش منم ميتونستم بيام تا از نزديک ببينمت خانومی#kiss
#kiss #heart
#flower
گریه تو از هر سخنرانی گویاتر بود. شاید حتی لازم نبود بعدش دوباره صحبت کنی.
در مورد پاراگراف آخر هم واقعاً من رو شرمنده کردی ولی من زیاد هم نورسیده نیستم #smug #grin
#flower #flower
همینکه شرکت کردی واسه نوید،دینتو ادا کردی دیگه!
عالی بود…
دیدی آخرشم گریه کردی …
عکس نداشت؟
سلام خانم ویولت
طبق معمول، هر کی مو داشته و هنرمند بوده، اسمش را به خاطر سپردهای و هر کس هم که کچل بوده و فرهیخته، اسمش رو از خاطر بردهای!!!
شنیدهام تا همین امروز صبح، هر آقای خوشتیپ و موقشنگی رو که دیدهای، ازش بابت برگزاری جشن تشکر کردهای!
سرکار خانم ویولت خانم!
کاملن باهات موافقم که آدم نمیتونه ذات واقعی آدمهای این دنیای مجازی رو بشناسه!
من یه سوالی دارم:
تو خجالت نمیکشی که زندگی مردم رو به هم میزنی؟ چه سودی عایدت میشه از بدبخت کردن دختر و زن مردم!!؟
_____________________________
حالا من و بگه یه چیزی…شاید به نظر اونا خانوما رو پررو می کنم! و به حقوق واقعیشون آشنا می کنم
ولی تو چی؟؟؟/
همين که با اين حال و روزت رفتی خودش کليه!
دمه آقا اميدمون هم گرم که همراهيت کرده! هر چند invisible !
سلام خانومی انشاا… که همیشه به جشنهای شاد دعوت بشی البته این هم خوبه که تونستی ادای دین بکنی (روحش شاد) .
تو فردایی همیشه
سلام ويولت جون
حالم اين روزا زياد خوش نيست و ببخش اگه یه وقتی کامنت بی ربط میذارم
سلام ویولت عزیزم.
خوب من بعد مراسم مطلب را خواندم. متاسفم . مهلتی برای دیدار شما بود که از دست رفت .افسوس
امید وارم روز به روز بهتر باشی
سلام ويلی جونم خسته نباشی#kiss
چرا پاراگراف آخرت تکراری شده ويلی؟
دلم میخواست با خارپشت و نوشتههاش آشنا بشم. کاش لينکش رو میذاشتی…
چقد حس خوبی بهم دست داد ازينکه اميد واسه بر طرف کردن دلتنگيش بدون اينکه بهت بگه اومده بود و تو رو ديد…
بانو ويولت سلام
#flower
من امروز به اميد ديدن عكس از مراسم اومدم اينجا. كارت درسته خوشگلم حتي وقتي اشكت درمياد#kiss
اميد خودتونو ميگيد ديگه نه؟
مگه ديگه باهاش رابطه نداريد؟
________________________________
من اینروزا خیلی سخت از خونه میام بیرون و با توجه به ماه رمضون و روزه بودن امید خیلی وقته که هیچ دیداری نداشتیم و اینبار هم خواسته بود من و سورپرایز کنه و از قبل نگه میاد
پسر خوبي بود اميد
خيلي نرم خو و ارام بود يادمه هميشه باهاش به ارامش ميرسيدي عزيزم
راستي از سايت طب قراني ديدن كن به اميد اينكه از روي ويلچر بلند شي
بري بيني حتما
#grin
چه کاره باحالی کرده اين آقا اميد
سوپرايز شدی اساسيو
خوشحال شدی؟#grin
دیروز خیلی عالی بودی#flower
منم خاموشم ولی الآن ميخوام روشن شم!
منظورم همونيه که تو بهش ميگی خواننده خاموش#party #grin
تو خودت ويولتی يا ويولت يکی ديگه س؟؟
خيلی دوست دارم بدونم متاهلی يا مجرد اين شده يکی از آرزوهای من احمق
مطمئنم روح نويد عزيز اونجا حضور داشته و از اينکه تو دوست خوب، راجع بش صحبت کردی خيلی خوشحال شده.چی بهتر از اين.
آفرين به اينکارای هيجان بر انگيز آقا اميد#grin
اينها همه نشونه علاقه بي حده
این آقای امید هم خوب بلده چی کار کنه ها#thinking
#flower
سلام…
دیدن چهره ی زیبا و شیرینت ویولت برام دنیایی ارزش داشت و لذت هم صحبتی با تو رو هر چند تو همون مدت کوتاه با خیلی چیزای دیگه عوض نمی کنم … .
لطف داری نسبت به من …ممنونم عزیزم.
باعث افتخار و سرورم بود دیدنت ویولت عزیزم…
با سلام مجدد
من چی!!؟ پرسیدن این سوال، از شما بعید بود بانو!!!
مگه نمیدونی که تازگیها مد شده هر کی با هر کس دیگهای دعواش میشه، اول پای من رو میکشه وسط!!!
شبگير که اخيرا هر جا هر چی بشه خودش و اسمش بايد حضور بيابه
#grin
تو هم که احتمالا همه چی گردنته
گرونی هم
اين اغتشاشات هم
#winking
وقتی نمیتونی در وصف کسی که دوستش داری و داشتی خودتو کنترل کنی و گریه کنی حاکی از دل مهربونته خانومی ..و همه اونهایی که اون جا بودن و نبودن این رو درک میکنن ..#flower
برای چی ناراحت بشی از گريه کردن ؟ واقعا ارزش يه دوست و غم از دست دادن اون گريه داره ديگه #cry
سلام ويولت جان خوبی عزيزم …………….خانومی …احتياج به کمک و همفکری شما دارم ..
.چون درد کشيده طبيبه ………..اگه امکانش هست اپ ديت منو خونديد راهکاری بنظرتون رسيد بگيد …..ممنون ميشم
ولی من مطمئن بودم که اگه بخوای درباره ی نوید صحبت کنی گریه هم می کنی … درسته که چندین هفته ای میگذره ولی اولین بار بود که در جمعِ تقریبا رسمی در موردش صحبت می کردی …
روحش همیشه شاد #flower
آبجی ویلی یه کچل اون وسط مستا ندیدی؟
_______________________________
ولله هم کجل بود هم موقشنگ#tongue
تو بودی؟
ویولت جان خیلی خوشحال شدم که دوباره چهره ناز و مهربونت رو دیدم عزیزم بغضت هم خیلی با احساس بود اشک من یکی رو که روان کرد.
راستی ویولت میدونستی تو یک جفت از زیباترین دستها ی دنیا رو داری؟؟؟
_______________________________
تو لطف داری#kiss
منم از دیدن مجدد بسیار مسرور شدم
سلام ويولت عزيز
از اين که ديروز ديدمت و از نزديک باهات آشنا شدم؛خيلی خوشحالم.باور کنيد انگيزه من از اومدن به مراسم ديدن شما و چند دوست نديده ديگر بود که خوشبختانه تا حدودی ميسر شد.همچنين خوشحالم که ديدن من در خاطرت مونده و ازم ياد کردی به همين دليل و به خاطر قولی که دادم اين بار چراغهامو روشن کردم#winking
سعی ميکنم از اين به بعد بيشتر در جمع دوستان اين بلاگ باشم.
(راستی يکی ديگه هم همين برداشتو از اون جمله ت کرده و برات کامنت گذاشته.يا پاقدم ما سبک بوده يا ديروز خواننده چراغ خاموش زياد اومدن ديدنت!!)
به هر حال خوشحال شدم از ديدن و آشناييت…#smile
_____________________________
آره تعداد چراغ خاموش های بی وبلاگ زیاد بود!!!
شما همون آقایی بودید که با هم صحبت کردیم؟
پس حدسم درست بود که با امید بهم زدی….من اینجا رو فقط به عشق امید میخوندم#sad
سلام
خوبی؟
من قلم خوبی ندارم ُ برای همين چيزهايی رو که ميخوام بگم .شماره گذاری می کنم .
۱- ديروز من که خودم هم سن شما هستم و پسر ۱۲ ساله ام بعد از اينکه
پست قبلیتو خوندیم . تصمیم گرفتیم بیایم اونجا .
۲- هدف من بیشتر دیدن شما بود و هدف پسرم هم جو حاکم بر یک جمعی که همه مثل خودش اهل اینترنتن .
۳- ما ساعت حدود پنج و ربع رسیدیم به دم درب و البته اشتباهی در بالاتر و بعد هم رفتیم تو و یک کمی ایستادیم ولی چون خیلی زود بود دوبار برگشتیم و هی تا کریمخان رفتیم و برگشتیم تا حدود ساعت ۶
۴- در پیاده روی دم پارک آقایی با کت وشلوار و قدی بلند و چشمانی رنگی وایساده بود . و حتی پوزیشن پاشم تغییر نمی کرد ،به طوریکه دفعه آخری که از سر ويلا برگشتيم که ديگه بيايم تو هنوز ديديم همونجوری اونجاست . و من به پسرم به شوخی گفتم برو به اين آقاهه بگو پاشو بلند کنه ببينيم زيرش علف سبز شده يا نه؟!!!!!
۵-چند لحظه مردد بودم که به آقاهه بگم :اميد آقا ؟ ولی نگفتم.
۶- وقتی شما رو آوردند تو سالن به پسرم گفتم که اين خانم ويولته ها.
من ميرم پيشش خودمو معرفی کنم و از نزديک باهاش آشنا شم ُ گفت منم ميام : گفتم »نه تو همين جا بشين. گفت : باشه .
ولی من باز هم نيومدم.
۶- تمام مدت به شما نگاه می کردم ُ بيشتر از اينکه روی سن رو نگاه کنم .
۷- شما خيلی زيبا هستيد.
۸-من يک مشکلی دارم که سالهاست ازش رنج می برم و الانم دارم رنج می برم و نمی دونم تاکي رنج ببرم . گويا درمان نداره .دلم می خواست باهات آشنا و بعد هم دوست بشم تا حداقل ازت نگاه به زندگی رو ياد بگيرم و شايد تفکر ونگاه تو به زندگی درد منو علاج کنه . که باز هم نيومدم .
۹- همه اینا رو نوشتم و بعد خواستم نفرستم ولی فرستادم چون ديگه نمی خواستم آخر اين شماره هم ولی نفرستادم باشه.
__________________________
چقدر عالی که بودی و چقدر حیف که نیومدی جلو
مشخصات امید درسته جز چشم رنگی داشتنش!
7- شما محبت دارین
امیدوارم اگه گردهمایی دیگه ایی بود و منم بودم از نزدیک ببینمت
سلام
با اين حساب ما خواننده رقص نور شما هستيم#grin #grin #grin
اگر يه همايش از طرف شما باشه جمعيت بيشتر مياد ها#winking
خوشحال شديم از ديدنتان#flower
ناراحت گريه کردنت نباش . هر کی ديگه هم به جای تو بود گريه ميکرد
درود به ويولت .ايشون يعنی نويد ادم خاصی بوده که ادمی مثل تو رو تشويق کرده که حالا تو يک ادم خاصی هستی تو وبلاگستان .تاثير مثبت وسازنده خيلی مهمه اميدوارم
ما همگی بتونيم در مقاطعی از زندگی اين تاثير رو داشته باشيم ويا به موقع اين تاثيرات رو بشناسيم وقبول کنيم .خير وسلامتی
___________________________
#flower
خوش به حال اونهايی که بودن و تونستن ببيننت…کاش يه روز منم بتونم توی يکی از اين جمع ها باشم…کاش…
سلام استاد. ميشه آدرس خارپشت رو لطف کنيد.آخه اينجور که شما ازشون تعريف کرديد من هم مشتاق خوندن نثر پر مغز ايشون به قول شما شدم
__________________________________
آخه خودش تو کامنتهاش آدرس نمیذاره نمیدونم میخواد آدرس وبلاگش رو کسی داشته باشه یا نه؟
باید خودش اجازه بده بهم.
ویلی میدونی از بیرون به چه هوایی بدو بدو اومدم خونه؟می دونم باورت نمی شه اما گفتم حالا ویلی عکسهای جشن رو میذاره بعد هم سه سوت پاکشون میکنه بدوم برم خونه تا پاک نکرده ببینمشون .دختر چرا عکسها رو نذاشتی؟#rolling #tongue
___________________________–
#laugh
من منتظرم پرشینی ها اول عکس بذارن
از صبح n دفعه چک کردم عکسی نبود برو و بيام ببينم عکس گذاشتی و پاک کردی نفست رو می گيرم ويولت گفته باشم #devil
_________________________________
خدا من و بیامرزه#laugh
اميدوارم وقتی برسم که عکسا حذف
نشده باشه………….دفعه ی قبل
حسابی حالم گرفته شد#worried #cry #hug #heart
#flower
کاش منم بودم تا ميتونستم ببينمت، هر چند مهم نزديک بودن دلهاست
من از طرف پرشین به شما اجازه(دستور؟؟) میدم که خودتون دست به کار شید..
البته لطفا#blush #eyelash
سلامممممممممم![Smile Smile](http://vili.special.ir/wp-content/plugins/tango-smileys-extended/tango/smile.png)
ویلی فک میکنم هر کی جای تو بود گریه ش می گرفت..
تو رو سر جدت این دفه عکس گذاشتی بذار 5 دقیقه بمونه!!!!!!
يه سوال ديگه..
افطاری چی دادن#grin
سلام! چطوری خانم؟!
من نميدونم چرا هيچ وقت زمان اينجور جاها و من جور نميشه که من بتونم ببينم تو و دوستان ديگه رو!
خدا نويد عزز رو رحمت کنه و به روحش آرامش عطا کنه!
واقعا همين طوره! اصلا نميشه روی تصورات مجازی از افراد حساب کرد! حالا من تا ۱۸ شهریور صبر ميکنم بعد ميگم مثل تصوراتم بودی يا نه#smug
البته اگه باز مثل دفعه قبل دير نرسم!
خيلی مواظب خودت باش#hug
حالا من هميشه رسيدم عکسا رو ببينم هاااااا ولی از بس اين بچه ها تو ی کامنت دونی استرس ايجاد ميکنن هی هر ساعت بايد بيام به رفرش کنم !!#worried
سلام … گاهی گریه از هرحرفی بلندتر است…
ويلی عکستو توی پرشين بلاگ ديدم … چرا چشمات بسته ست؟#winking
___________________________
اون لحظه داشتم حرف میزدم.در مورد نوید.یا شایدم داشتم گریه می کردم
چه كار عشقولانه اي آقا اميد كردند!#grin
منهم قول ميدم کمترخاموشباشم#thinking
daram say mikonam az khomooshi dar biam![Smile Smile](http://vili.special.ir/wp-content/plugins/tango-smileys-extended/tango/smile.png)
![Wink Wink](http://vili.special.ir/wp-content/plugins/tango-smileys-extended/tango/wink.png)
manam ae sharayete shoma ro dashtam va samimiatetoon ba navid shayad ashkam dar mioomad,take it easy
وای ویولت تو چرا تو جشن پرشین بلاگ خوابیدی؟#yawn
هیشکی هم دور برت نیست بیدارت کنه
گریه که عار نیست … قشنگم هست!#smile
ويولت؟
پرشین عکسا رو گذاشت.حالا نوبت توئه#tongue #smug #grin
سلام ما شمارا میخواندیم و خاموش بودیم بعد این پستت را خواندیم گفتیم شاید شما دوست داشته باشین روشن شویم
روح نوید شاد.
در ضمن شما خیلی قوی هستی، ما از این قدرت های شما دلمان میخواهد… راست بگو دستمال قدرت کایکو رو میبندی؟؟ #winking
معلومه ! قلبتون مهربونه که حتی با اینکه با نوید زیاد آشنا نبودید ولی اشکتون در بیاد !#blush ماه رمضونه نمیتونم هیچ جا بیام . ولی میام یه روزی ببینمت طلسمو میشکونم!#smile #devil
سلام
نمی خوام پیک بد خبرباشم مثل کلاغ ولی فک کنم وبلاگت فیلتر شده ویولت عزیز.لا اقل واسه من که شده.با فیلتر شکن باز کردم اینجا رو.شایدم اینکه خبر تازه ای نباشه.
خدا از امیدا قسمت کنه واسه ما هم!
پسر خوبي بود اميد???
)))
![Wink Wink](http://vili.special.ir/wp-content/plugins/tango-smileys-extended/tango/wink.png)
dige bad shodi ha Omid!
mardom ke vel kon nistand!
کاش منم می تونستم بيام#worried
lkمن از اون خواننده هاتم كه بگير نگير داره خاموش روشنم . نه درست و درمون خاموش نه درست و درمون روشن .#blush
سلام
شما نزدیک بود اشک همه رو در بیاری تو اون مراسم.
خوشحالم دیدمتون#flower
لطفا آلبوم رندان مست استاد شجریان را هر چه سریعتر مهمان خانه های خود کنید…تودهنی بزنید به همه آنها که نا جوانمردانه آلبوم را برای دانلود بر اینترنت نهادند…حمایت استاد از ما را یادتان هست؟ امروز نوبت ماست اگر تا کنون آلبوم را نخریده اید همین فردا اقدام کنید..
#flower
#flower #flower #flower
يعنی اين عکاسه کشته منو با اين زمانبنديش ولی با اينکه چرت زدی ! بازم بهترين عکس رو تو داری. رفته رفته داری خوش عکستر ميشی بر عکس بعضيااا#winking شالت هم خيلی خوشگله و بهت مياد الهيييی کفشاشوووو
حالا مطمئننی حرف زدی و يه گوشه نگرفتی بخوابی؟#grin #winking
خوش به حالتون#worried
راستی ويولت عزيز.ماشالله خيلی خوشگلو نازيهاااااا
منم ازون خوننده های فوق خاموشم که با خوندن پست وسوسه شدم بيام اعلام وجود کنم#tongue دانشجو ام و از خونه دور و هر روز نميرسم بخونم اما دو سه ساله هر وقت ميام نت اينجارو يادم نميره#smug #heart
ويولت بيش از ده دفعه اومدم ورفتم ببينم عكس گذاشتي يا نه ؟مي دونم زود پاكشون مي كني .بابا به خدا من نوزاد دارم .همين جور دستم به پوشك كردن ه اينه يهو ولش مي كنم مي يام نتببينم عكس گذاشتي يانه ؟يه بارم نوزاد 26 روزه به بغل نشستم پا كامپيوتر .اين ني ني يه جوري به مانيتور خيره شده بود .#flower
عكست رو تو وبلاگ پرشين ديدم .چه كفشهاي خوش رنگي .چه قدر نازي .
جيگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگر اون تسبيحت .
چقدر جای ابطحی خالی بود #sad #sad
سلام ویولت عزیز #flower
من همون خواننده ی خاموشم که گفتم این دفعه نظر میذارم #smile
خیلی خوشحال شدم از دیدن شما نازنین #heart از ته دلم براتون سعادت و خوشبختی حقیقی رو آرزومندم…
و ممنونم بابت نوشته های به این قشنگیتون
#flower #flower #flower
#flower
آخی ! کاش منم بودم می ديدم همه تون رو.
راستی چه کفشهای قشنگی #grin
عالی بود
ای کاش من هم تهران بودم و می تونستم بیام.
منم مثل کاکتوس خاموش روشن
سلام
فضولی نباشه بعدا منو ديدی بزنی تو گوشم ها#grin
ولی با کاری که اميد کرد حال کردم#winking
من زود در برم تا کتک نخوردم#grin
#flower
u are so beautiful![Smile Smile](http://vili.special.ir/wp-content/plugins/tango-smileys-extended/tango/smile.png)
یادش بخیر قبلا ها این وبلاگ چه قدر جالبتر بود !
#kiss ويلی کفش قرمزی #heart عکسها اصل نبودند ولی خب از هيچی بهتر بود #winking
رفتم عکسها رو دیدم
جای من خیلی خالی بیده ها
#grin
عکسهای گذشته پرشین بلاگ رو هم مرور کردم
منم دلم گرفت از دیدن عکس ابطحی سرحال متبسم
و از دیدن توضیح یکی از عکسها :
{شادی حق مسلم ماست}
ديروز خيلی دلم می خواست بيام و ببينمت
ولی بازم پا نداد
حيف شد دلم می خواست هم تو رو می ديدم و هم در مراسم تجليل از نويد شرکت می کردم#worried
سلام
موفق باشيد
از آشنايی تان خوشحال شدم
#flower #flower #flower
چقدر لاغر شدی دختر؟!!!!
ديدمتتتتتتتتتتتتتتت چه نازی کلک#eyelash #smug #smug
#flower #flower #flower #flower
گريه سهم دل تنگه….