ريشه خالی بندی

برگرفته شده از یک ایمیل:
این روزها عبارت خالی بندی به معنی دروغ گرفتن و لاف زدن رایج شده است اما پیشینه این واژه به دهها سال پیش یعنی زمان سلطنت رضا شاه بر می گردد ! نقل می کنند که در زمان رضاشاه بدلیل کمبود اسلحه، بعضی از پاسبانهایی که گشت می دادند فقط غلاف خالی اسلحه یعنی همان جلدی که اسلحه در آن قرار می گیرد را روی کمرشان می بستند و در واقع اسلحه ای در کار نبود. دزدها و شبگردها وقتی متوجه این قضیه شدند براي اينكه همديگر را مطلع كنند به هم میگفتند که طرف “خالی بسته” و منظورشون این بود که فلان پاسبان اسلحه ندارد و غلاف خالی اسلحه را دور کمرش بسته به اين معني كه در واقع برای ترساندن ما بلوف می زند که اسلحه دارد و روی همین اصل بود که واژه خالی بندی رواج پیدا کرد. ولي اين واژه هيچ ارتباطي به دروغگويي و لاف زدن به صراحت زمان حاضر نداشت. حالا چرا در این چند دهه ي اخیر این واژه متداول شده و همچنان هم رو به تزايد است مشخص نيست ولي شايد باید آن را به حساب شيوايي بيش از حد زبان فارسي و غیر منتظره بودن اعمال ما ایرانی ها گذاشت که خیلی از کارهامون از روي يك روش منطقی و نشات گرفته از يك اعتقاد راسخ نیست بلكه احساسی، الگويي و متاسفانه قابليت جوگير! شدن هم هست. البته شاید هم در دوران گذشته نیازی به کاربرد این کلمه به تعبير فعلي نبوده چون هیچوقت جامعه ما این همه خالی بند نداشته است


نظرات شما


  1. تايماز در 09/08/08 گفت :

    فریاد از این فرزانگان!
    خون شد دل از دلدادگان
    خانه کجاست؟ یار در قفس
    ای عشق ببر از ما نفس
    امان از عشق بی رنج دل
    شرمنده ایم یارانِ دل
    مستیم اگر با چشم تر
    برگیر زما این چشم سر
    خوابم کنید بیدار کجاست؟
    درمان زاو، دردها زماست
    ساقی مرو جانم مرو
    مستم زتو ، بی مِی مرو
    مشکن دلم با خون دل
    وای نزد تو مجنون خجل
    پنهان بگو در گوش من
    باده کجاست؟ مِی نوش من
    لطفها دارم از چشم تو
    شام غریب دارم زتو
    باده فروش جامم خرید
    نام تو از جانم شنید
    چون می روی آهسته تر
    پنهان مکن خون جگر


  2. تايماز در 09/08/08 گفت :

    ميگم تو نميخوای يه سری هم به من بزنی و اين کلبه را که داره رو مينهد به ويرانی از کرم عمارت کنی؟#surprise


  3. تايماز در 09/08/08 گفت :

    ببينم مگه خالی بستن فقط مال رضا قلدره بوده؟
    اگه بوده چرا الان گروبان قندلی ها هم خالی می بندند؟
    ميشه بگی مرغ کيلويی چند تا منت پيدا کنم پرتقال فروش را؟


  4. تايماز در 09/08/08 گفت :

    دو روز پيش يک مراسم تحليفي برگزار شد که پيرامون آن ميزان معتنابهي سوال مطرح است و من به چند تا از آنها در اينجا پاسخ مي دهم.
    سوال؛ چرا آن کسي که مراسم تحليف اش بود هم وقتي آمد و هم وقتي رفت صداي هلي کوپتر شنيده شد، اما «منابع رسمي» اعلام کردند آن کسي که مراسم تحليف اش بوده با ماشين آمده است؟
    جواب؛ الف – ماشين آن کسي که مراسم تحليف اش بود هم صداي هلي کوپتر مي دهد و اين از دستاوردهاي دولت نهم بوده است.
    ب – «منابع رسمي» با جميع ملت ايران شوخي دارند.
    ج – آنقدر در اين چهار سال پيشرفت داشته ايم که هلي کوپتر، ماشين سواري محسوب مي شود.
    د- جداً چه انتظاري دارين آخه؟،
    سوال؛ چرا در اين مراسم نمايندگان بسياري از کشورهاي دنيا حضور نداشتند و حتي کشورهاي آفريقايي هم که بودند در حد کاردار شرکت کرده بودند؟
    جواب؛ الف – براي پيشگيري از آنفلوآنزاي خوکي، کلاً،
    ب – آن کسي که مراسم تحليف اش بود کشورهاي اروپايي و امريکايي و… را داخل کشور حساب نمي کند. کماکان کومور را عشق است.
    ج- در دنيا چهار کشور وجود دارد؛ ماه، خارج، ونزوئلا، سوريه. فقط يکي غايب بوده طوري نيست.
    د- خيلي چيزها در اين باره مي شود گفت و البته دقيقاً همان خيلي چيزها را نمي شود گفت.
    سوال؛ چرا در اطراف مجلس اين همه نيروي امنيتي مستقر بود و درهاي متروي بهارستان را هم بستند.
    جواب؛ الف- تا اطلاع ثانوي از در انجمن صنفي روزنامه نگاران تا در مترو بسته مي شود. دوستان روي دور هستند، گويا پروژه بعدي در قابلمه شمسي پابلور است.
    ب – هيچ خبري نبود. باور کن، جان تو،
    ج – تکذيب شد، از بيخ. يعني از ته ته.
    د – از همون کسي که مراسمش بوده بپرسين


  5. تايماز در 09/08/08 گفت :

    پست بالا را کسی که صدای هليکوپتر يا به قول آق حداد عادل بالگرد ميده نخونه#sick