جوزدگی

مادر به عادت هرشب شروع ميکنه به قصه گويي براي پسرک هفت سالشه:
– تو زمونهاي قديم، يه موش شهري بود يه موش روستايي … ميدوني شهري يعني چي و کجاست؟ و روستا به کجا ميگن؟
– آره ميدونم.
– خب کجاست؟
– روستا همون جايي که به آقاي ا.ن راي دادن و شهر هم به آقاي موسوي!!!!!!!!
چه ميکنه اين سياست!!! بچه هفت ساله هم درگيره.
پ.ن: ظاهرا موج تازه ايي از اعترافات اونم از نوع وبلاگ نويسيش آغاز شده … خوبه منم قبل اينکه کار بدن دستم خودم محترمانه اعتراف کنم.
پ.ن: خبر برگزاري کنسرت در تاريخ پنج شنبه 22 مرداد قطعيه . بچه هايي که مي خوان تو قرار فرهنگي شرکت کنند با شماره 09358600908 تماس بگيرن و براي سانس اول کنسرت بليط بگيرن. در ضمن بگيد خواننده وبلاگ ويولت هستيد که 5% تخفيف بهتون داده بشه… بعدش به منم يه خبر بديد که بليط گرفتيد بد نيست منم لااقل آمادگي ذهني دارم که کيا ميان.


نظرات شما


  1. Marjan در 09/05/08 گفت :

    دختر منم دیشب کلی گریه کرده برای کسانی که شهید شدند. بین همه ی اونها دلش برای یکی شون خیلی سوخته. میگفت قیافه اش خیلی کاوایی سو ( یعنی مظلوم و حیوونکی ) بوده. منم از صبح جرات نکردم ازش بپرسم کدوشون .
    دلم گرفت دیشب برای همه شون 


  2. آورا در 09/05/08 گفت :

    امان از سياست که پدر مادر ندارد


  3. ژول در 09/05/08 گفت :

    یعنی هیچ اتفاقی نمی تونست انقدر توجه مردم رو معطوف به سیاست بکنه
    وای چی میشه منم بتونم تو این قرار فرهنگی شرکت کنم


  4. ساتين در 09/05/08 گفت :

    اگه روستنائی ها اين پستتو می خوندن ويولت با يه اعتراض عظيم روبرو می شدی ها
    حداقل نصف جمعيت رای داده شون ميريختن سرت


  5. فیلترشکن در 09/05/08 گفت :

    بچه ها میشه یه چند تا فیلتر شکن بذارید
    ممنون


  6. رز در 09/05/08 گفت :

    سلام
    حیف که اون روز تهران نیستم.#sad


  7. مژگان در 09/05/08 گفت :

    آدم اینا رو می شنوه که دلش غش وضعف میره برای بچه#hug


  8. امیر پويا در 09/05/08 گفت :

    من ۲۲ ام نيستم #sad منم می خوام بيام #cry نمی شه بگين با يکی دو هفته تاخير برگذار شه ؟


  9. پارسا در 09/05/08 گفت :

    سلام ویولت جان
    مرسی بابت لینکی که به وبلاگم دادی تا دوستان اعترافات من رو بخونند و درس عبرتی بگیرند که دیگر دنبال آشوب و اغتشاش در جامعه نباشند .
    به فضل الهی امروز ، دکتر محمود احمدی نژاد دامت برکاته معظم له ، رئیس جمهور منتخب ملت بزرگوار ایران تحلیف شدند و هرگونه مخالفت با شخصیت بزرگوار ایشان ، فقط نوعی اغتشاش و آشوب مخملی می باشد .
    قربانت – پارسا
    روز کنسرت رضا می بینمت !


  10. سینا در 09/05/08 گفت :

    ويلی جان فکر می کنی تا چند روز قبل از کنسرت شانس بليت گير آوردن باشه؟ چون
    اول بايد ببينم خرج ماشينم چقدر ميشه؟
    _______________________________
    واقعا نمیدونم
    تلفن کن از خودشون بپرس


  11. ندا در 09/05/08 گفت :

    خوش بگذره عزيزم جای مارو هم خالی کنيد #kiss #kiss


  12. مهراوه در 09/05/08 گفت :

    كم كم بايد به همه كارهاي كرده و نكردهمان اعتراف كنيم
    چقدر بد كه من نميتونم بيام كنسرت #cry اين ايكون گريه اندكي از اشكهاي من رو نميتونه نشون بده بزرگترشو نداري ؟؟؟؟


  13. ساتين در 09/05/08 گفت :

    بخاطر جوابی که به کامنت شماره ۹۹ پست شماره قبل دادی دستت درست
    #hug
    ______________________________________
    تازه خیلی تلاش کردم خونسردیمرو حفظ کنم و با عصبانیت جواب ندم….آخه آدم اینقدر***


  14. خوب این چه کاریه؟کارت شناسایی که نمیخوان!همه بگن خواننده ویولت و ۵ درصد تخفیف!
    بهتر بود میگفتن یکی از پستای ویولتو از حفظ تعریف کنن تا معلوم شه کی به کیه؟!#silly
    __________________________________________
    خب اگه از این کانالی که من گفتم بلیط نگیرید و مثلا برید دارینوش این تخفیف بهتون تعلق نمی گیره


  15. سلام
    بهارستان جایه سوزن انداختن نیست …
    عشرت آباد بسته است…
    بازار تهران تعطیل …


  16. بچه ی پنج ساله ی منم راه می ره می گه: نمی خوام ريخت اين احمدی روببينم. حالم ازش به هم ميخوره!!!


  17. ناشناس در 09/05/08 گفت :

    ويلی عزيز
    مدتهاست خواننده وبلاگت هستم.از داشتنت به خودم ميبالم اما پست اخيرت کمی ناراحتم کرد.از نظر تو همه کسايی که به ا.ن رای دادن دهاتی در معنی توهين آميزش هستن؟از طرف ديگه ما بايد به نظر هم احترام بذاريم…اگر ادعای شهری بودن و مدنيت داريم.حتی اگه ديگران دهاتی باشن!هرجور با خودم فکر مينم نميتونم بفهمم اين ويولت همون ويولت فهيم و آزاد انديش باشه….
    ____________________________
    عزیزم من فقط نظر اون بچه رو نقل قول کردم و فکر و حلاجی که تو ذهن بچه گانه اش می کنه. نگفتم نظر منم همینه
    اگه سوتفاهم شده معذرت می خوام#flower


  18. رایکا در 09/05/08 گفت :

    – بچه 5 ساله هم میفهمه ا.ن چه جوری شد ریس جمهور…….
    – بعدم شوما بیجا میکنید گرفتنت اعتراف کنی اینجور که اخبار میگفت اونا خیلی باشعور و منطقین یه بار بهشون میگی اعتراف نمیکنم وخلاص.
    خود زندان هم که گل و بلبله پس نیازی به اعتراف نیست
    – باز دل ما رو سوزوندی میخوای بری کنسرت؟


  19. #smug
    در مورد پ ن: خوش بخ حال هرکی می تونه بیاد! من اگه بودم، میومدم، فقط به خاطر تو… خودت هم می دونی ذره ای اغراق توش نیست…




  20. حتما بخوانید در 09/05/08 گفت :

  21. s در 09/05/08 گفت :

    سلام ويولت عزيز.
    يه سوالی داشتم … من وبلاگ ندای آزادی رو دنبال ميکردم
    http://mahid.wordpress.com/
    اما الان چند روزه که روی اين پست مونده
    امروز را از دست ندهیم
    يک شنبه ۲ آگوست
    ديگه آپ نميکنن يا من نميتونم چيزی ببينم.
    ممنون اگه توضيح بدی
    _____________________________________
    سلام
    الان چک کردم مشکلی نداشت یعنی آخرین پستش مال 4 آگوست یا 14 مرداد بود


  22. هانيل در 09/05/08 گفت :

    اتفاقا براي منم يکی اومده کامنت گذاشته که دوستام به اون بابا ميل زدن گفتن ما جوگير شده بوديم به موسوی رای داديم و اشتباه کرديم!!!!!!!!!!
    فکر کن چه تشويش اذهانی راه انداختن#grin
    ويلی منم دلم ميخواد بيام فکر می کنی مانع حرکتی وجود داشته باشه اونجا؟؟؟
    __________________________________
    تا خود سالن رمپه و مشکلی نداره
    احتمالا باید بلیط گرونتر بخری که همون صندلی های جلو باشه
    نه مشکل جدی وجود نداره اگه بتونی بیای خیلی خوشحال میشم از دیدنت#kiss


  23. اميد در 09/05/08 گفت :

    3 یار علم و صنعتی انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران در12 اردیبهشت 1385 کتابی با عنوان «نگاهی تازه به مقابله با زلزله: اتاق امن» چاپ کرد. این کتاب 180 صفحه‌ای که قیمت آن 2200 تومان است 3 نویسنده دارد که 2 نفر از آنها مشهور بودند و یکی دیگر نیز با محکوم شدن به ثبت اختراع دیگران به نام خود، مشهور شد.
    این 3 نفر محمود احمدی نژاد، علی‌اکبر محرابیان و موسی مظلوم نام دارند؛ سه‌همسایه در نارمک و دانش‌آموخته علم و صنعت. براساس قانون حمایت حقوق و مؤلفان و فصل چهارم که در آن به تخلفات و مجازات‌ها اختصاص دارد هرکس اثری را به نام شخص دیگری غیر از پدید‌آورنده ثبت کند به شش‌ماه تا سه سال حبس تأدیبی محکوم می‌شود. در سال 84 گفت‌وگویی با علی‌اکبر محرابیان در سایت اینترنتی شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری ایران وابسته به وزارت مسکن و شهرسازی منتشر شد.
    وی گفت: «این طرح که اولین بار در سال گذشته توسط شهردار سابق تهران و رئیس‌جمهور منتخب دور نهم ارائه شده راهکارى کوتاه مدت است در مقابل بلایاى طبیعى- زلزله – که مبتنى بر واقعیات جامعه از سوى گروهى در شهردارى طراحى شده است.»
    چندی پیش دادگاه عمومی تهران با صدور حکمی ضمن تأیید تقلب در ثبت اختراع اتاق امن زلزله، دستور به تغییر نام مخترعان آن داد. فرزاد سلیمی مخترع اتاق امن، شکایت‌نامه خود را علیه علی‌اکبر محرابیان و موسی‌ مظلوم به دادگاه ارائه داد. دادگاه بر اساس شواهد تأیید کرد که اختراع اتاق امن زلزله پیش از آن‌که به نام محرابیان به ثبت برسد، توسط شاکی اختراع و طراحی شده بود و شاکی، این طرح را در سال 82 به شهرداری تهران و سال 83 به مطبوعات ارائه داده است. در این زمان، محمود احمدی‌نژاد شهردار تهران و علی‌اکبر محرابیان از همکاران وی بود. بر این اساس دادگاه نتیجه گرفت که مقامات وقت شهرداری تهران پس از دریافت طرح، آن را به نام خود ثبت کرده‌اند. گفتنی است مقامات وقت شهرداری تهران، پس از ثبت اختراع سلیمی به نام خود، کتابی نیز با عنوان اتاق امن منتشر کرده و به معرفی این اختراع پرداختند.
    فرزاد سلیمی در سال 82 طرح خود را به مرکز مدیریت بحران شهر تهران ارائه داد اما مسئولان این مرکز با بی‌اهمیت خواندن طرح وی، او را به مؤسسه‌هایی همچون مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن ارجاع دادند. علی‌اکبر محرابیان پس از مدتی این طرح را در اداره ثبت شرکت‌ها و مالکیت صنعتی به نام خود و موسی مظلوم ثبت کرد. فرزاد سلیمی ناچار به قوه قضائیه شکایت کرد. دادگاه نیز تأیید کرد که طرح به ثبت رسیده توسط محرابیان، تقلیدی از طرح سلیمی بوده و هیچ نکته جدیدی ندارد.
    اتاق امن زلزله، سازه‌ای است که با نصب آن در یکی از اتاق‌های منازل مسکونی آن اتاق را در برابر زلزله شدید مقاوم می‌کند. البته گفته می‌شود این طرح نخستین بار سال‌ها پیش در کاخ شخصی شمس پهلوی در مهرشهر کرج آزمایش شده است. یکی از افتخارات احمدی‌نژاد در تبلیغات انتخاباتی، افزایش چشمگیر ثبت اختراعات در دولت وی است که البته تاکنون فقط یک مورد آن مورد مناقشه جدی قرار گرفته است. چندی پیش وزیر صنایع و معادن در سخنانی جالب توجه گفت: اگر بخواهیم شاخصی از میزان پیشرفت علم و فن‌آوری در دولت نهم داشته با شیم، بهترین گزینه میزان اختراعات رسمی و ثبت شده در کشور است.


  24. تـــــرانه در 09/05/08 گفت :

    ببين کار ما به کجا رسيده که يه بچه ۷ ساله هم فهميده!
    من هم کنسرت می خوام خوب. يعنی ۸ روزه ديگه هيچ رقمه امکان نداره .
    شما برين اونجا جای ما رو خالی کنين. واقعا خوش به حال اونهايی که می تونن بيان ٫ حتی اگه شده از شوق ديدن تو نه به خاطر رضا.
    ايندفعه ديگه معلومه « شبگيري» وجود نداره!!! هر چند به قول خودش شايد مکر ويولت کاره خودش رو کرد و اونو هم با خودشون همراه. اما اين دفعه ديگه چشم من آب نمی خوره! يا نه می خواهی يه شرط بندی ديگه راه بندازيم ها ؟!#grin من حاضرم!


  25. اميد در 09/05/08 گفت :

    کلیپ «یاد شهیدان سبز»
    http://mowjcamp.com/article/id/2253


  26. نساء در 09/05/08 گفت :

    آخيييييی جونم چه پسر بچه با نمکی#kiss


  27. نگار در 09/05/08 گفت :

    من خواننده وبلاگت هستم ولی تا الان برات کامنت نذاشته بودم. اين پست از دختر فهميده و با شخصيتی چون تو بعيد بود. درسته نظر اون بچه رو گفتی ولی نوشتنش اين رو به ذهن آدم مياره که تو با اون هم عقيده ای. جدا متاسفم. همه مردم ما با هم يکی هستند و نظر همه محترم شهری و روستایی نداره


  28. فاطمه در 09/05/08 گفت :

    سلام ویلی جان
    درسته شاید عقیده ی تو عقیده ی اون بچه نباشه
    اما …
    خوب من خودم روستازاده ام

    خلاصه اینکه این پستت قشنگ نبود


  29. یاسمن در 09/05/08 گفت :

    #devil


  30. جينا در 09/05/08 گفت :

    سلام.
    ویولت جان بعد مدتی سر زدم وبلاگ شبگیر دیدم هک شده ! #surprise
    شما می دونی جریان چیه ؟
    راستی استی هک شده ؟!#surprise
    _________________________________
    منم الان که تو گفتی دیدم#surprise
    نمیدونم ولله


  31. ولی اين رو هم توی دهن مردم انداختن که روستاها به ا.ن رای دادند . چه غلطی کرده برای روستاها ؟؟
    جز دروغگويی ؟
    کنسرت هم خوش بگذره .


  32. شيرين در 09/05/08 گفت :

    سلام ويولت خيلی بد جنسی من هيچ کدوم از پست هاتو نمی توانم بخوانم ميام کامنتها رو ميخوانم حدس ميزنم.
    ميشه محض رضای خدا مرام بذاری تو يه کامنت کپيش کنی؟
    http://haveagain.info/ فيلتر شکن


  33. ويولت در 09/05/08 گفت :

    به شیرین (کامنت ۳۴):
    جو زدگی:
    مادر به عادت هرشب شروع ميکنه به قصه گويي براي پسرک هفت سالشه:
    – تو زمونهاي قديم، يه موش شهري بود يه موش روستايي … ميدوني شهري يعني چي و کجاست؟ و روستا به کجا ميگن؟
    – آره ميدونم.
    – خب کجاست؟
    – روستا همون جايي که به آقاي ا.ن راي دادن و شهر هم به آقاي موسوي!!!!!!!!
    چه ميکنه اين سياست!!! بچه هفت ساله هم درگيره.
    پ.ن: ظاهرا موج تازه ايي از اعترافات اونم از نوع وبلاگ نويسيش آغاز شده … خوبه منم قبل اينکه کار بدن دستم خودم محترمانه اعتراف کنم.
    پ.ن: خبر برگزاري کنسرت در تاريخ پنج شنبه 22 مرداد قطعيه . بچه هايي که مي خوان تو قرار فرهنگي شرکت کنند با شماره 09358600908 تماس بگيرن و براي سانس اول کنسرت بليط بگيرن. در ضمن بگيد خواننده وبلاگ ويولت هستيد که 5% تخفيف بهتون داده بشه… بعدش به منم يه خبر بديد که بليط گرفتيد بد نيست منم لااقل آمادگي ذهني دارم که کيا ميان.


  34. لیلا در 09/05/08 گفت :

    روستا همون جايي که به آقاي ا.ن راي دادن و شهر هم به آقاي موسوي!!!!!!!!
    اگه این دید شماست همون بهتر که دهاتی باشیم تا مثل شما مدعی شهری بودن و دموکراسی خواهی
    واقعا متاسفم …
    لطفاً نگید این یه داستان بود و من فقط نقلش کردم و از این مزخرفات
    شمامسئول چیزایی که می نویسید هستید
    متاسفم برای خودم که با وجود اختلاف باز هم خواننده ی وبلاگتون بودم


  35. كاكتوس در 09/05/08 گفت :

    #smile
    كنسرت خوش بگذره #heart .


  36. niki در 09/05/08 گفت :

    نامه مادر هنگامه شهیدی: درس مقاومت را از مادرم آموختم و آزادگي را از برادران شهيدم / پشت ديوار اوين. ناله كه مي‌كني، تنم مي‌لرزد
    اعتماد ملی : سلام هنگامه جان. سلام عزيز مادر كه نزديك به 40 روزه كه نديدمت و نه خبري از تو دارم. در تمام اين سال‌ها روزي نبود كه از تو خبري نداشته باشم اما اين بار انگار اراده‌اي جز اراده خداوندي در كار است تا تو را از من جدا كند. يك وقت نگويي مادر فراموشم كرده كه به خداوندي خدا قسم هر كاري كرده‌ام و مي‌كنم تا صداي تو را بشنوم تا روي ماهت را ببينم. اما هنگامه جان، عزيز دلم نمي‌گذارند. نمي‌دانند كه وقتي يك مادر از دخترش بي‌خبر است چه حالي دارد. برادرانم كه شهيد شدند من ضجه نزدم. خم به ابرو نياوردم. كه جنگ و مبارزه و دفاع از وطن بود. اما مگر الان وقت جنگ است كه دخترم را در حبس كرده‌اند و مادرش را از او بي‌خبر گذاشته‌اند؟ به چه جرمي؟ به كدامين گناه؟ از اين دادگاه به آن زندان مي‌روم تا ردي از تو بگيرم اما همه دست رد به سينه‌ام مي‌زنند. مي‌گويم حالش بد است. جواب نمي‌دهند. مي‌گويم 40 روز است كه خبري از او ندارم. نه زنگي و نه ملاقاتي. سكوت مي‌كنند. هنگامه‌جان حالت خوب است مادر؟ هنگامه، وقت رفتن است،بلند شو مادر. مداد‌رنگي‌هايت را بردار، دفتر نقاشي‌ات را که در آن شب برايم نقش يک گل کشيدي يادت نرود، مدرسه‌ات دير نشود. چرا حرفي نمي‌زني؟ حالت خوب نيست؟ چه ديرمي‌گذرد اين ثانيه‌ها! چه رنج بي‌پاياني است اين دوري.
    هر جا که مي‌توانستم رفتم. با هر کس که مي‌توانستم از بي‌گناهيت گفتم اما چه سود؟ نمي‌توانم اين روزها به مدرسه بروم. پاي رفتن ندارم. زبان گفتن ندارم. چه بايد بگويم به بچه‌هايي كه قرار است فردا را بسازند. ‌من درس مقاومت را از مادرم آموختم و آزادگي را از برادران شهيدم ياد گرفتم و در تو به تمامي به يادگار گذاشتم. اما اكنون نمي‌دانم كه به بچه‌هاي امروز كه آينده‌ساز فردا هستند چه بگويم. هنگامه عزيز، من اين روزها خانه نيستم. مدرسه نيستم. بيرون نيستم. دور نيستم. نزديكم. پشت ديوار اوين. ناله كه مي‌كني، تنم مي‌لرزد. خدا خدا كه مي‌كني، به دلم مي‌افتد كه حال خوب نيست. من را از خودت بي‌خبر نگذار. پيامت را به خدا برسان كه فريادرس بي‌كسان است.


  37. به ليلا در 09/05/08 گفت :

    به ليلا:
    با ويلی درست صحبت کن
    مگه ويلی چی گفته ؟
    فقط گفته طرفدارهای احمدی نژاد يک مشت بدبخت بيچاره ان که از اقتصاد و سياست هيچی نيمدونن.
    در مقابل همه ميدونن که طرفدارهای موسوی يک سری انسان فرهيخته و روشنفکر هستند.
    اينها که توهين نيست. ويولت داره نظرش رو ميگه و هميشه هم با ادب مينويسه. يک نگاهی به پستهاش بنداز. نهايت بی ادبيش همون:
    لاس خوشکه
    جلق زدن
    سينه های درشت
    تجاوز کردن
    قرص حاملگی

    ويلی کلا با ادبه
    اين رو ديگه همه ميدونن !#laugh
    ____________________________
    موش کور بخورتت بانمک#tongue


  38. naji در 09/05/08 گفت :

    همه ميدونن که طرفدارهای موسوی يک سری انسان فرهيخته و روشنفکر هستند.. خوبه خودتم اعتراف می کنی ! افرين افرين