بازم دوران سخت

مامان امروز رفته براي عمل پاش.
پارسال که پاشون شکست و به عمل جراحي کشيد، يه عالمه پين و خرت و پرتهاي ديگه تو استخوونهاش کار گذاشتن که دکتر گفت بعد يکسال بايد بياي دربياريشون چون اگه پات پيچ بخوره احتمال شکستنشون هست و بعلاوه اينکه پوکي استخوان هم ميده. امروز همون روز موعوده و مشکلات من چون پارسال شروع ميشه باضافه اينکه به سرپايي پارسال نيستم.
توي مدل جديدي که به آشپزخونه دادن، يخچال جلوي ورودي و واکر من رد نميشه در نتيجه نمي تونم برم تو آشپزخونه و نشسته رو صندلي واکرم لِک و لِک يه کاري انجام بدم.
وقتي اومدم صبحانه بخورم فقط من بودم و بابا و برادرهام رفته بودند بيمارستان. بابا برام چايي ريخت و بعد خوردن صبحانه شروع کرد به جمع کردن ميز و شستن ظرف و ظروف. توجه کنيد که باباي فسقل من يه پيرمرد 77 ساله ست قربونش برم.
از وضعيتي که مي ديدم خجالت مي کشيدم که من نشستم و بابا جلوي سينک داره ظرفها رو ميشوره واسه دلداري خودم شروع کردم مرثيه خوني:
” الهي قربونت برم، بميرم و نبينم که من نشستم و شما کار مي کني”
عجب روزگاريه ها … از اول سال همينطور برام اومده.
_________________________________________________
ویولت عزیز یه چند هزار تا امضا برای خلیج فارس کم داریم کمک کنید لطفا!
سرانجام اعتراض به نام مجهول برای خلیج فارس»درگوگل‏ارتGoogle Earth ، تابامداد روزجمعه ۹۵۰هزارامضا رسیده است. یعنی بعد از هشت‏ماه حالا دیگر فقط ۵۰۰۰۰امضا کم داریم ! بی‏شک ماایرانی‏هامردمان عجيبی هستيم؛ از يک سوعرب‏ستيزترين ملتِ گيتی هستيم وازطرف ديگر، گذرنامه‏های تک‏تک‏مان ممهور است به مُهرسفارت امارات متحده‏عربی درجوانی و عربستان سعودی در پیری ازآن طرف دم زدن از وطن‏پرستی وتمدن دوهزاروپانصدساله‏مان گوش فلک راکر کرده، و از اين طرف به‏سختی توان گردآوریِ يک‏ميليون امضا برای جلوگيری از تغيير نام خليج‏فارس را داريم؛ و در همان حال به‏ راحتی یک‏ميليون پيامک دردو ساعت برای عادل فردوسی‏پوروبرنامه‏اش می‏فرستيم. واقعاً مسامحه‏کار و بی‏خیال شده‏ایم . اگر کسی را سراغ دارید که هنوز
> این اعتراض را امضا نکرده، برای جمع کردنِ این پنجاه‏هزار امضای باقی‏مانده این نشانی و ضرورت و اهمیتِ این کار را به اویادآور شوید

>
> http://www.petitiononline.com/sos02082/petition-sign.html



پراکنده از حس

1- اگه به اين باور برسي که دوست داشتن و دوست داشته شدن، لياقت و ظرفيتي رو طلب مي کنه که خدا تو وجود همه بنده هاش قرار نداده… آروم ميشي و ديگه نه اما اگر و شايد واسه خودت رديف مي کني و نه از طرف مقابلت متنفر ميشي که ديگه نتوني رابطه جديدي رو آغاز کني.
2- کسي يه سايت کم دردسر براي آپ لود موسيقي سراغ داره؟ که بتونم موزيکهاي انتخابيم رو چون گذشته رو وبلاگ بگذارم؟ مثلا الان اينقدر دلم مي خواست يه آهنگ از محسن نامجو ميذاشتم.
3- اينروزا حواسم بايد به چندين جهت باشه. الحمدلله که توريستها از ايران خارج شدن(قبل شلوغي ها) و فکر و خيال اونها لااقل کم شد. ولي الان يه مشغوليت بزرگ فکريم کيا ست. کيا جان بازم بهت ميگم خسته شدن سرآغاز قبول شکست ه يادت نره. اصولا اين بيماريها و درمانش و ديدن هر روزه پزشک و پرستار حال بهم زنه مثل من که نسبت به دکتر جماعت آلرژي پيدا کردم و با ديدنشون کهير ميزنم. کاش مي شد براي يه مدت هرچند کوتاه از محيط بيمارستان دور ميشدي تا تجديد روحيه کني.
4- جهت اطلاع و دوست داران فعاليتهاي فرهنگي :
رونمايي از كتاب 12 سپتامبر، نوشته فرورتيش رضوانيه نويسنده كتاب بومرنگ، طنزنويس همشهري مسافر، طراح شوخي‌هاي سيزده كج شدن برج ميلاد و سمند طلايي يك ميليون دلاري در تاريخ چهارشنبه 24 تيرماه در محل فرهنگسراي رسانه برگزار مي شود. از ساعت 19 تا 20
نشاني فرهنگسراي رسانه: ميدان ولي‌عصر (عج)، ابتداي بلوار کشاورز، جنب پايگاه انتقال خون
5- يک گالری نقاشی هم اينجاست.هرکاری کردم لینک نشد. باید آدرس رو بزنید تو براوزر.
http://1.bp.blogspot.com/_2gi4dPjwxmc/Sliv9SghieI/AAAAAAAAARE
/dEbX8fgVHEA/s1600-h/Untitled-1.jpg
6- ديگه بعد اين برنامه ها ميزان فعاليت فرهنگی خونيتون حسابي ميزنه بالا!!!.:teeth
8- ممنون از بچه هایی که محبت می کنن و پیشنهاد فرادرمانی بهم میدن. نسبت به این روش اطلاعات دارم و اعتقادی به انجامش ندارم …بازم ممنون.




آرام باش عزيز من آرام باش
حكايت درياست زندگى
گاهى درخشش آفتاب، برق و بوى نمك، ترشح شادمانى
گاهى هم فرو مى‏رويم، چشم‏هاى‏مان را مى‏بنديم، همه جا تاريكى است،
آرام باش عزيز من
آرام باش
دوباره سر از آب بيرون مى‏آوريم
و تلألوء آفتاب را مى‏بينيم
زير بوته‏ئى از برف
كه اين دفعه
درست از جائى كه تو دوست دارى طالع مى‏شود. ”
شمس لنگرودی

ممنون از خورشید عزیز بابت شعر به موقع اش:love
این عکس رو هم یکی از خوانندگان عزیز با تلفیق دو عکسی که قبلا گذاشته بودم، طراحی کرده. دوستش دارم.

Violet_Hands2.jpg



ایده گرفته شده از یک ایمیل:
هروقت یادت می افتم اولین کلماتی که تو ذهنم جاری میشه ” احمق ِ بیشعور” ه.
همیشه اعتقاد داشتم آدم باهوش هستی ولی حالا میبینم این هوش با مقدار زیادی حماقت قاطی شده… احمق.Razzhbbbt
عجیبه! من که به تو هیزم تری نفروختم و تو هم ظاهرا. پس چرا باید این خشم وجود داشته باشه؟ مگه دو روز دنیا و تو این وانفسای مملکت که از دو ساعت بعدت هم خبر نداری، ارزش این همه خشم فرو خورده رو داره؟
همیشه از حرف نزدن بدم می اومده و نمی دونم چرا به آدمی برخورد نمی کنم که شجاعت دو کلمه حرف حساب زدن داشته باشه… همش سکوت … همش ماست مالی… نمی خوای؟ شجاع وایستا بگو نمی خوام از اول هم شروع این رابطه اشتباه بوده، فقط می خواستم به خودم ثابت کنم می تونم و حالا که ثابت شد بهم دیگه خدافظ شوما…دیگه قایم شدن و حرف نزدن چه معنی می تونه داشته باشه؟ یعنی حتی مسئولیت نخواستنت رو هم نمی خوای بپذیری؟
چقدر دیگه باید عمر کنم تا با یک آدم با جسارت و رُک گو( نه مزخرف گو) که از سایه خودشم نترسه برخورد کنم؟
امان از این آدمهای بی مسئولیت.:sick
از دکتر شریعتی:
مردان در صید عشق به وسعت نامتناهی نامردند.گدایی عشق می کنند تا وقتی مطمئن به تسخیر قلب زن نشده اند اما همین که مطمئن شدند، مردانگی را در کمال نامردی بجای می آورند



از جرج برنارد شاو پرسيدند: از كي احساس كردی پير شدی؟
گفت: از وقتی كه به يك خانوم چشمك زدم بعد اون خانوم از من پرسيد : آشغال رفته تو چشمتون؟:teeth
گوش بدید، خیلی قشنگه



با مامان ، شهروز و دوردونه رفته بوديم بيرون. عالی بود. چه جمعیتی. چه اتحادی. چه پشت گرمی…نترسین ، ما همه با هم هستیم:regular

viva0jpg

viva1.jpg



با چونه اش بال روسري رو روي يقه باز لباسش نگه داشته بود. کيسه تو دستش مي لغزه و مجبور ميشه صاف بايسته تا بتونه کيسه رو تو دستش جابجا کنه، بال روسري از بند چونه رها ميشه. يقه مانتو يه هفت خيلي بازه، ظاهرا زير مانتو چيزي تنش نيست و واسه همين سينه هاي درشت و چاک ما بينشون هويدا ميشه. منظره وسوسه برانگيز و قشنگيه. صورتش بي آرايش و ساده ست پس نمي تونه قصد و سوء نيت دلبري داشته باشه. برام عجيبه، اينجا؟ دم بازار ميوه با جمعي عمله و اَکره چرا بايد آدم پوششي داشته باشه که اگه يه کم حجاب کنار بره چيزي در حد فاجعه رُخ بنمايد؟
پ.ن1:ایا همگی با بستن حسابهای قرض الحسنه کم اعتبار موافقید؟