حجاب

با چونه اش بال روسري رو روي يقه باز لباسش نگه داشته بود. کيسه تو دستش مي لغزه و مجبور ميشه صاف بايسته تا بتونه کيسه رو تو دستش جابجا کنه، بال روسري از بند چونه رها ميشه. يقه مانتو يه هفت خيلي بازه، ظاهرا زير مانتو چيزي تنش نيست و واسه همين سينه هاي درشت و چاک ما بينشون هويدا ميشه. منظره وسوسه برانگيز و قشنگيه. صورتش بي آرايش و ساده ست پس نمي تونه قصد و سوء نيت دلبري داشته باشه. برام عجيبه، اينجا؟ دم بازار ميوه با جمعي عمله و اَکره چرا بايد آدم پوششي داشته باشه که اگه يه کم حجاب کنار بره چيزي در حد فاجعه رُخ بنمايد؟
پ.ن1:ایا همگی با بستن حسابهای قرض الحسنه کم اعتبار موافقید؟


نظرات شما


  1. اميد در 09/09/07 گفت :

    خدااااااااااااااااااااا
    خدايايا از سرشون نگذرBig Frown
    آخه چقدر بايد اينا رو تحمل کنيم
    چقدرررررررررررررررررررررررررررررررررر


  2. کیا در 09/09/07 گفت :

    سلام ویلی جان از برنامه ی فردا صب که قرار بود بریم انتقال خون چه خبر؟؟؟


  3. default در 09/09/07 گفت :

    من که حساب قرض الپس بده هم ندارم
    چه برسه به پس نده…


  4. سيامک ايرانی در 09/09/07 گفت :

    معلومه اين خانومه خيلی يقش باز بوده ولی خوب اگه يه سنجاق ميزد به يقش شايد چشم ميوه فروشا ۴ تا نميشد مگه نه ؟


  5. ... در 09/09/07 گفت :

    به نکته جالبی اشاره کرد زيزی خانم !
    من هم مدام به جناب موسوی ياد آور ميشم. که آخه آقای موسوی شما که ۳۸ ميليون رای داريد چگونه است که فقط تهران برايتان کف و سوت ميزنند و تظاهرات ميکنند. اصفهان هم که جز ۳ شهر بزرگ ايران به حساب مياد همان روزهای اول هم خيلی آرام بود.(دوشتان لازم نيست آشوبهای جزئی رو بهم ياد آوری کنن چون تمام ۱۰ روز بعد از انتخابات در خيابون و به تماشای همين اندک آشويها يودم) الان هم که ديگر هيچ خبری هيچ جای شهر نيست. چه برسد که تظاهرات کنند. البته آقای موسوی ۳۸ ميليون رای نداشته باشند حد اقل ۳۷ ميليون دارند احتمالن !
    خدا شفاع بدهد به اين پيره از کار افتاده که هنوز معنی ۳۸ ميليون رای را نميداند !
    راستی جوابم را هم نميخواهد بدهی
    به جوابهای دندان شکنتان عادت دارم !


  6. نلی در 09/09/07 گفت :

    با دم شير هی بازی داری می کنيا #winking


  7. پری در 09/09/07 گفت :

    اين طرفداران احمدی نژاد که اينقدر دم از اسلام ميزنند و ما طرفداران موسوی رو بد حجاب و بی دين ميدونن کجا هستند که ببينن ما هم مثل اونها از بد حجابی متنفريم ؟
    نماد ما چه بود ؟ رنگ سبز، رنگ سيدها
    حالا زیاد مهم نیست
    لاک سبز باشه
    يا شورت سبز
    يا سوتبن سبز


  8. بيهوده گی در 09/09/07 گفت :

    آسيه دوستت داريم و ازت ممنونيم.
    می دونی تو اين شرايط تلخ اگه دلقکهايی مثل تو و ا.ن نيان تو وبلاگا و تلويزيون برنامه طنز اجرا کنن که ما دلمون می ترکه از بی سوژه گی!!#laugh
    قول ميدی مدام کامنت بذاری؟
    مام از ويولت قول می گيريم همه شو پابليش کنه.
    اصلا اگه نذاره افاضاتتو که دور همی یکم بخندیم مديونه بهمون#rolling


  9. بيهوده گی در 09/09/07 گفت :

    جوابتو نمی دم ۱۰۵… چرا راستی ديگه نمی نويسی قايق؟
    جوابتو نمی دم فقط باز غلط ديکته ايتو می گيرم! شفاع؟؟؟؟
    شدی ۱۹


  10. آسیه در 09/09/07 گفت :

    بچه ها یه پیشنهاد / یا بیاین بیخیال این آسیه بشین یا همتون با اسم آسیه کامنت بذارین مثل من#grin


  11. آسیه در 09/09/07 گفت :

    با 88 هم موافقم. فردا روز سرنوشت سازیه. حضور ما مهمه. بهمون دلایلی که احمد هم میگه. اگه نیایم بگیر ببندا و انتقام کشیا بدتر شروع میشه. اگه بیایم بر خیلیاشون که هنوز باور نکردن معلوم میکنه که صحبت از اغتشاش و احساساتی بازی نبوده و به موسوی هم مربوط نیست که ما میایم خیابون. الکی براش جرم نسازن.


  12. آسیه در 09/09/07 گفت :

    البته من نمیگم ریسک و خطری نداره . ولی فکر نکنم تیراندازی بکنن مستقیم و اینا.


  13. آسیه در 09/09/07 گفت :

    به امید خدا


  14. سیما در 09/09/07 گفت :

    شعری که ناظری برای همه سبزها خونده رو به سعید حجاریان عزیز تقدیم میکنیم و امیدواریم هنوز زنده باشد:
    اى خشمِ به جان تاخته، توفانِ شرر شو
    اى بغضِ گل انداخته، فريادِ خطر شو
    اى روىِ برافروخته, خود پرچمِ ره باش
    اى مشتِ برافراخته, افراخته ترشو
    اى حافظِ جانِ وطن، از خانه برون آى
    از خانه برون چيست كه از خويش به در شو
    گر شعله فرو ريزد، بشتاب و مينديش
    ور تيغ فرو بارد، اى سينه سپر شو
    خاكِ پدران است كه دستِ دگران است
    هان اى پسرم، خانه نگهدارِ پدر شو
    ديوارِ مصيبت كده ىِ حوصله بشكن
    شرم آيدم از اين همه صبرِ تو، ظفر شو
    تا خود جگرِ روبهكان را بدرانى
    چون شير درين بيشه سراپاى،جگر شو
    مسپار وطن را به قضا و قدر اى دوست
    خود بر سرِ آن، تن به قضا داده، قدر شو
    فرياد به فرياد بيفزاى، كه وقت است
    در يك نفسِ تازه اثرهاست، اثر شو
    ايرانىِ آزاده! جهان چشم به راه است
    ايران ِكهن در خطر افتاده، خبر شو
    مشتى خس و خارند، به يك شعله بسوزان
    بر ظلمتِ اين شامِ سيه فام، سحر شو


  15. سیما در 09/09/07 گفت :

    اینو یکی از دوستان فرستاده:
    جمع آرام در برابر سفارت چین می‌تواند حکومت را به چالش بکشد. حکومت در
    سر دو راهی بدی گیر خواهد کرد: اگر تجمع را سرکوب نکند، خاطر حامیان چینی مکدر خواهد شد که بی تاثیر بر روابط ایران-چین نخواهد. اگر تجمع را سرکوب کند، بی‌آبرو تر خواهد شد. زیرا که به خاطر خوشایند متحدانی کافر که دستشان به خون مسلمانان آلوده است، مسلمانان هم وطن ایرانی را سرکوب کردند.سفارت چین : پاسداران، نارنجستان ۷، شماره ۱۳
    ————————————-
    راستی من از دیشب اسکناس نویسی رو شروع کردم. بچه هایی که مینویسن در مورد اعترافات دروغین زیر شکنجه هم از همین طریق به مردم اطلاع رسانی کنن.


  16. سافريش در 09/09/07 گفت :

    اون زنی که نوشتی کی بوده ؟
    يکم اون صحنه وسوسه بر انگيز رو برام توصيف کن بيينم خودت بودی يا یکی دیگه؟


  17. emma در 09/09/07 گفت :

    chera barat ajibe? fekr nemikoni baziha aslan barashon mohem nist?


  18. نینا در 09/09/07 گفت :

    شما که اینجا خودتونو به خطر می اندازید که جامعه تون بالاخره روی خوش دموکراسی و ببینه، چطور به خودتون اجازه می دید که دیگران رو قضاوت کنید، اون عمله و اکله هم که می گید بزرگ شده اسن تربیت ناقص هستند که زن باید پوشیده باشه وگرنه من می تونم حتی با نگاهم بهش تجاوز کنم


  19. شفاع ما را بگذارید به حساب آکله خانوم نویسنده. 19 هم نمره بدی نیست !
    قبل از هر چیز باید بهتون تبریک بگم. حافظه ی خوبی دارید. البته اصفهان گاو پیشونی سفیدی بود در این کامنت !
    اما درباره ی این که چرا مشخصاتم رو نگذاشتم:
    من کامنتهای انتقادی زیادی توی این وبلاگ گذاشتم و برخورد مناسبی از نویسنده ی وبلاگ و دیگر خوانندگان نگرفتم. ادعا نمیکنم کامنتهایم هیچ گونه بی احترامی نداشت. اما جوابهایی که حتی در مقابل کامنتهای کاملا آرامم هم گرفتم نا امید کننده بود. کامنتهای من کم و بیش تلخ بود که ناشی از انرژی منفی موجود در کامنتهای دیگر خوانندگان بود. اما چیزی که سعی کردم رعایت کنم عدم توهین به افراد بود که غیر از چند مورده معدود در مجموع این کار رو انجام دادم. معمولا کامنتهای توهین آمیز ذهنم رو مشغول نمیکنه. اما در این وبلاگ چیزی هست که آزارم میدهد: دو رویی و تظاهر
    .
    .
    .
    برایم مهم نیست در این وبلاگ کسی خطاب به من نوشته باشد: خفه شو !
    اما برایم مهم است بدانم وقتی کسی همین جمله را خطاب به نویسنده ی وبلاگ مینویسد باز هم کامنتش را بی پاسخ میگذارد؟
    برایم مهم نیست کامنتدونی ام پر شده باشد از: مرگ بر تو و افکارت !
    اما برایم مهم است بدانم کسانی که شعار میدهند “زنده باد مخالف من” چرا باید برای مخالفانشان آرزوی مرگ کنند ؟
    برایم مهم نیست نویسنده ای کامنت دونی وبلاگش را میدانی کرده باشد برای توهین به رئیس جمهور منتخب دیگری.
    اما برایم مهم است بدانم کسانی که شعار میدهند “ادب مرد به ز دولت اوست” چرا باید اینگونه بی صبر باشند ؟
    برایم مهم نیست نویسنده ای در جواب توهینهای مخاطبش نوشته باشد: “یکی از دلایل محبوبیت من ،بخاطر طرز برخورد با امثال تو و سعه صدرمه”
    اما برایم مهم است بدانم چگونه میتواند خطاب به آسیه بنویسد: نوشته هایت در حد پارس کردن است !
    برایم مهم نیست نویسنده ای در جواب توهینای مخاطبانش به آسیه نوشته باشد: “می دونم مشکل داره چون مشخصه ولی تو بیمار روانی ببینی می زنیش؟ اینم همونطوره”
    اما برایم مهم است بدانم کسی که خوانندگان وبلاگش اینگونه او را میپرستدند چرا نباید آنقدر بزرگ باشد که از ته دل آسیه را ببخشد ؟
    .
    .
    .
    وقتی خودمان را میبینم که با خواندن کامنتی توهین آموز اینگونه دامن از دست میدهیم و همدیگر را مورد حجوم قرار میدیم.
    یقین پیدا میکنم کسی که در بستر مرگ نیمی از کاسه ی شیرش را برای قاتلش کنار میگذارد باید صاحب روح بزرگی باشد.
    من از ته دل همه ی بی احترامی های خطاب به خودم را بخشیدم و امیدوارم دوستان هم بی احترامی های بنده را بخشیده باشند.
    این قول را هم به دوستان میدهم که بعد از این کامنتی از من نخواهند دید و مجبور نخواهیم شد با هم انرژی منفی تبادل کنیم.
    .
    .
    .
    به عنوان یادگاری دوست دارم یک خاطره ی شیرین که در این روزهای تلخ برام اتفاق افتاد رو براتون بذارم:
    لابلای همین روزهای پر تنش با وبلاگی آشنا شدم که سراسر پر بود از عکسهای آقای موسوی. طبیعتا در آن وبلاگ جایی برای من نبود اما چیزی مانع شد صفحه وبلاگ را ببندم. بالای وبلاگ نوشته شده بود: “در این وبلاگ کسی حق بی احترامی به دیگری را ندارد !”
    سری به کامنتدونیهای وبلاگ میزنم:
    توی کامنتها هر جا کسی خطاب به نویسنده بی احترامی کرده بود. نویسنده با جملاتی که صداقت و آرامش توش موج میزد خواننده اش رو به آرامش دعوت کرده بود و بهش اطمینان داده بود که برای او و اعتقاداتش احترام قائل است.
    هیچ کجا دست مخاطبانش را برای توهین به یکدیگر باز نگذاشته بود. چه برسد که خودش بخواهد به کسی بی احترامی کند و چراغ سبزی نشان دیگران بدهد.
    از همه عجیبتر کامنتهایی بود که در آن به کاندیدای رقیب توهین شده بود. حتی به آنها هم تذکر داده بود !
    این صحنه زیبا ترین صحنه ای بود که این روزها در دنیای مجازی دیدم. ای کاش همه ی ما میتواستیم آرامش و احترام را صادقانه و به دور از تظاهر در وبلاگمون حاکم کنیم.
    #flower


  20. آویشن در 09/09/07 گفت :

    ۱۱۹ يا به درخواست دوستان (قايق)
    اين قسمت از کامنت تو خطاب به منه خوشحالم مودب تر از بقيه هستی و حداقل کلمات رکيک به کار نمی بری :برایم مهم نیست نویسنده ای در جواب توهینهای مخاطبش نوشته باشد: “یکی از دلایل محبوبیت من ،بخاطر طرز برخورد با امثال تو و سعه صدرمه”
    اما برایم مهم است بدانم چگونه میتواند خطاب به آسیه بنویسد: نوشته هایت در حد پارس کردن است !
    من نوشته ام : در حد پارس کردنه می دونی چرا ؟؟؟ بار اولی که کامنت آدمی که با بی ادبی تمام به اسم آسيه اينجا کامنت گذاشت رو ديدم فهميدم مشکل شخصيتی داره رفتم وبلاگش نوشته بود من ديگه هار شده ام ديگه می خواهم به همه پارس کنم و بگيرمشون تا بفهمن من آرام نيستم اميدوارم هنوز اين پست زيبا در وبلاگش باشه تا تو هم بری و ازش بهره ببری…ومتوجه بشی به دليل کلامی که خودش به کار برده در باره اش صحبت می کنيم…
    و اما از تو فقط يک سوال دارم اميدوارم مادرتون در قيد حيات باشن يا خواهر خاله به هر حال بانويی نزديک به خودت در فاميل داشته باشی در روز چند بار کلمات ناشايست فحشهای ناموسی و جملات مستهجن ازشون می شنوی؟ گمانم نمی شنوی درسته؟؟؟ تو بگو به آدمی که مياد ادعای طرفداری ميکنه اما عرضه بحث منطقی و مودبانه نداره و مدام هم باهاش مودب حرف زده اند بايد چه کرد؟ راهنماييت رو اينجا ننويس برو وبلاگ خودش و به اون بگو…عزيز من خمينی مرحوم می گفت از دامن زن مرد به معراج ميره بدبخت اون مردی که با چنين الفاظی که من حتی شرمم مياد بگم به معراج بره.تو اون کامنتهای تماما رکيک رو نديدی عزيز و چه خوب نديدی چون حتما تو هم شرمنده می شدی که وقاحت چقدر می تونه در کلام بنشينه…
    به نظر من انتقاد کردن با کشوندن بحث به مسائل جنسی و ناموسی مرتبط نیست اون یه مقوله دیگه است فقط این بنده خدا چون به شدت بیماره اینها رو با هم قاطی کرده گمان نکنم تو هم معتقد باشی یه فرد سالم می تونه انقدر رکیک حرف بزنه .کاش فحشهاش در حد خفه شو یا خر و این چیزها بود کلامی رو به کار می بره که روی همه بی ادبان رو سفید کرده…گرچه فحش به هر نوعی بده اما ایشون بی ادبی و بیماری رو با هم داره تو یه لطفی بکن و برو ارشادش کن شاید بتونی کمی آرومش کنی ….


  21. اميد در 09/09/07 گفت :

    به کامنت ۱۰۵ (محمد قايق سابق!!):
    وقتی می خوای مهندس موسوی رو «پيره از کار افتاده» خطاب کني؛ به خاطر بیار که ایشون ۴ سال از جناب رهبر جوونتر هستن. در مورد امام و سن و سالشون در سال ۵۷ هم صحبت نکنيم بهتره…
    ضمنا توهين به کانديدای رقيب هيچوقت اعتبار خودمون رو بالاتر نمی بره (بلکه اثر معکوس هم داره)
    خداوند هممون رو به راه راست هدايت کنه…#flower


  22. سارا در 09/09/07 گفت :

    سلام
    ميدونيد ما هر سال با تبليغات بانكها وسوسه ميشديم حتي يك حساب 10000 توماني باز كنيم تا شايد بخت با ما يار باشه و اينبار جزو برندگان خوشبخت باشيم .
    اما الان ميخوايم يه حركت قشنگ تر كنيم يه برنامه بزاريد تا توي يك روز همه با هم براي بستن حسابهاي قرض الحسنه به بانكها بريم تا پولهاي به ظاهر كم ارزش ما كه مدتهاست توي بانكها داره به جيب يك عده مفت خور سود ميرسونه ، از حساب خارج ميكنيم .
    از اونجايي كه ما تعدادمون كم نيست اين حركت بزرگي ميتونه باشه .


  23. بهار۱ در 09/09/07 گفت :

    #heart #kiss


  24. سارا در 09/09/07 گفت :

    به zizi‌ عزيز در مورد گرد و غبار
    zizi‌جون مطمئن باش اينا نگران جون پايتخت نشين ها هم نيستن ما بارها در آلودگيهاي سربي بد تر از اين بوديم و مارو تعطيل نكردن ، اينم واسه اين بود كه تهران خلوت شه و همه برن مسافرت كه 18 تير كسي بيرون نياد اما كور خوندن #winking


  25. سارا در 09/09/07 گفت :

    http://sitereloader.appspot.com
    اين آدرس باز نمي شد تا بشه آدرس سايت گرداب و توش براي هك كردن وارد كرد .
    #sad


  26. شاهين در 09/09/07 گفت :

    با بستن حسابها موافقم
    اگه قراره توي يك روز مشخص باشه حتما اعلام كنيد.
    ويلي جون به غلط ديكته ايت فكر نكن خودشم لت و پار و نوشته لت و بار.
    ______________________________
    تذکر اون مهم نبود شاهین جون قبلش مارال تذکر داده بود و موندم چطوری همچین غلط تابلویی داشتم#tongue


  27. مظلوم در 09/09/07 گفت :

    بستن حسابها فكر خوبيه
    من خودم سه تا حساب احمقانه تو بانكهاي مختلف دارم .
    #blush


  28. رها در 09/09/07 گفت :

    من هميشه خواننده اين بلاگم اما ميبينم آسيه بد مشغولتون كرده بابا كون لغش بي خيال اين آدم عوضي شيد.
    بنظرم اگه به جاي صرف وقت براي جواب دادن به اون بگيد حسابهارو ببنديم يا نه يه نتيجه مفيد تري گرفتيم


  29. آنارام در 09/09/07 گفت :

    ديگه؟ کسيه ديگه ای چيزی نميخواد در باره کامنتهای اخير بگه؟
    ويلی من امشب دارم ميرم مسافرت
    واسه تظاهرات هستم #grin
    نميشه تا قبل از رفتنم آپ بکنی؟


  30. مهناز در 09/09/07 گفت :

    امروز ميخوام کولاک کنيا ايول در مورد حجاب هم کی ميخوان اين مردم ما بفهمن نميدونم#tongue


  31. آویشن در 09/09/07 گفت :

    خب بستن حسابها خوبه آخه من صبح ۲۵ خرداد رفتم حسابی رو که تو بانک ملی داشتم بستم تا پولی در گردش حسابهای دلتی نامشروع نداشته باشم …یه دونه حساب هم تو بانک پارسیان دارم که اونو نبستم…خب معلومه بیرون کشیدن پولهامون از چرخه افتصادی این دولت خدمتگذار!!!! کار خوبیه عزیزان…پس اگه انجام ندادین انجامش بدین لطفا ..اما در مورد بانک خصوصی نمی دونم…یکی از دوستانم اوراق هم داشت رفت فروختش به بانک که در سهام اوراق هم شرکت نداشته باشه…


  32. ساتين در 09/09/07 گفت :

    با بستن حسابها موافقم
    منم همينکارو می کنم


  33. رها در 09/09/07 گفت :

    http://www.2ql.net/uploads/1246963666.jpg
    يه تصوير دلخراش از جنايتهاي اخير


  34. ندا در 09/09/07 گفت :

    به اميد پيروزی سبز به امید ازادی مواظب ويلی من هم باشيد


  35. نگین در 09/09/07 گفت :

    ويلی اصلا ازت انتظار نداشتم .ديده شدن همچين صحنه ای از اون خانومه معلول علتهای مهم ديگه ای که تو باید اونا رو به نقد بکشی .نه بالا رفتن چند لحظه ای سهوی لباس يه خانوم.چسزايی که باعث شده اينقدر برامون غيرعادی باشی چنين صحنه ای.اينکه يکی بگه بابا اون زير هيچ خبری نيست.خودتون رو نکشيد.


  36. ندا در 09/09/07 گفت :

    حسابهامون مي بنديم
    موبايلهامون و تحريم ميكنيم
    چيپس و پفك چيتوز نميخوريم
    (اولا سرطانزاست دوما لاغر ميشيم)
    مگسهارو با تار و مار نمي كشيم تا موقع سخنراني آقاي ا.ن بتونن بشينن روش
    شامپو صحت هم نمي خريم
    و هنوز زنده ايم .


  37. parichehr در 09/09/07 گفت :

    salam
    modathast ke mikhoonametoon vali avvalin commentame. akhe man tama shanbeham goshadeh.#laugh ba man ham lotfan doost beshin. lotfan yeki baram linke downloade shahram nazari ro bezare man too youtube nemitoonam beram.


  38. سيما در 09/09/07 گفت :

    روزنامه های دولتی نميخريم


  39. فريبا در 09/09/07 گفت :

    بستن حسابها خوبه – موافقم
    اين نوع مبارزه به ما آسيب نميزنه اما اونها رو بدجور مي ترسونه #applause #applause


  40. mahi در 09/09/07 گفت :

    فایل امروز سازگارا جدید
    http://rapidshare.com/files/253694605/
    Mohsen_Sazegara_20090708_Audio32.mp3


  41. شاهرخ در 09/09/07 گفت :

    سلام آقای رئیس جمهور موسوی
    «بخوان به نام گل سرخ در صحاری شب – که باغ ها همه بیدار و بارور گردند»
    دیدی برادر؟ بچه ها کتک خوردند. بچه ها دستگیر شدند. بچه ها گلوله خوردند. بچه ها مردند. میرحسین، آقای رئیس جمهور، برادر، پس شب آفتابی کجاست؟
    یادت می آید برادر، انتخابات نزدیک بود و ما سبز شده بودیم، آن روزها هنوز هر سبزی جرم نبود برادر. سبزینه جرم نبود. خیار رم نبود! و کلروفیل معنای فحش ناموسی نمی داد!
    آری اینچنین بود برادر که مردم رفتند پای صندوق های رای و صندوقدار، طنزهای مرا نخوانده می خندید و ما نمی دانستیم روزی از خنده او گریمان خواهد گرفت برادر.
    آری اینچنین شد برادر که رای ها را با سیستم راگیری کردان شمردند. صندوق ها را خزان زد اما ما سبز ماندیم در روزهایی که بخشنامه کردند که تره و جعفری هم باید سه رنگ برویند و نعناع و پونه هم سر از اوین درآوردند!
    آری اینچنین است برادر که این روزها وقتی در خیابان راه می رویم از هر دو نفر، یکی باتوم دارد و سپر دارد و کلاه خود دارد و کسی اگر به دوستی بگوید دلت سبز، می برندش تا اعتراف کند خودش یک پا رژیم صهیونیستی است!
    برادر، میرحسین، آقای رئیس جمهور! تو بیانیه دادی، خاتمی بیانیه داد، کروبی بیانیه داد، آیت الله طاهری بیانیه داد، آیت الله صانعی بیانیه داد، محققین و مدرسین حوزه علمیه قم بیانیه دادند و مردم … بیانیه هایشان را صفحه به صفحه زیر باتوم ضربه به ضربه خواندند و … «بخوان به نام گل سرخ در صحاری شب»
    گمان می کنم سال بعد اعلام کنند بهار سبز یک فصل سرسپرده و عامل بیگانه و جاسوس است. بیخود می کند هر درختی که بخواهد سبز شود. بعد هم زمستان را تمدید دوره می کنند! ما هم می رویم کوه و در برف سرود می خوانیم پس تو هم «بخوان به نام گل سرخ در صحاری شب» می دانی آقای رئیس جمهور، میرحسین، برادر! تاریخ ما می گوید ما اگر زورمان به سلطان «محمود» ها نرسد می رویم شاهنامه می نویسیم. این را از فردوسی بپرس و شاهنامه را بخوان، «بخوان به نام گل سرخ در صحاری شب»
    ( نامه ای از ابراهیم رها)


  42. زی زی در 09/09/07 گفت :

    خوش به حالتوون چقدر پول داريد که می خوايد پولاتوونو از بانک در بيارين !#grin


  43. سايه در 09/09/07 گفت :

    اخه اين که نشد!!!
    ما ها که تهران نيستيم چيکار کنيم؟
    من الان درس دارم نميتونم بيام تهران
    چرا دارو دسته ستاد موسوی واسه شهرای ديگه چيزی نميگن؟
    الان مشهد خود ما واسه تجمع عاليه يا حتی شهرای ديگه چون الان نيروهای شهرستانا رو بردن تهران اينجا خيلی خلوته
    يکی بگه امروز مشهديا کجا برن!!!


  44. نادیا در 09/09/07 گفت :

    بچه ها خواهشآ به سنگ پا جواب ندین.بذارین اطلاع رسانی بشه.اون خوشحال میشه وقت ما رو بگیره.ویولت پابلیش نکن کامنت هاشو.


  45. آویشن در 09/09/07 گفت :

    دا وسيما باهاتون موافقم..ديروز عصر رفتم ۳ تا دکه روزنامه فروشی مختلف آدمها هم وايساده بودن روزنامه هارو ديد ميزدن..ژرسيدم اعتماد ملی ندارين گفت نه خانم اون همه اش فروخته شد با لبخند گفتم اينجوريه ديگه روزنامه خوب رو زود می برن!!! يه عالمه کيهان اطلاعات جلو دکه بود!!
    من خوشحالم اين روزنامه تنها روزنامه ای که می خرم.


  46. سايه در 09/09/07 گفت :

    ويلی جون از اينکه کسايی مثله اسيه ميان اينجا نظر ميدن خوشحالم
    بنظرم همه نظراشونو تائيد کن
    اين خودش به خيليا که ميان اينجا و تفاوت طرفدار ا.ن و موسوی و نميدونن کمک ميکنه


  47. دوستان اگر کامنتی برایم گذاشتند لطفن آدرس وبلاگشان را هم بگذارند که جوابشان را آنجا بدهم و مجبور نشوم قولی که در رابطه با عدم کامنت گذاری در این وبلاگ داده بودم را زیر پا بگذرم.
    اما چه کنم پاسخ ندادن به کامنتی که برای نوشتنش وقت صرف شده رو بی احترامی به نویسنده کامنت میدونم.
    به آويشن:
    دوست من، باهاتون در رابطه با مودبانه نبودن کامنتهای آسیه موافقم. اما بیایید کمی با خودمان صادق باشیم:
    هدف افراد این وبلاگ و شخص نویسنده از جواب دادن به کامنتهای آسیه چیست ؟ هدفمان رفع مشکل اوست یا خنک شدن دل خودمان ؟
    اگر قصد داریم با کامنتهامون بهش کمک کنیم که بی شک این شیوه ی کامنتگذاریها به این هدف نمیرسه. اما اگر قصد داریم خودمان را سبک کنیم لزومی ندارم مدام تذکر بدهیم: «کامنتت ارزش پاک کردن ندارد»
    اما ارزش دهها خط جواب را دارد !
    اگر این کامنتها اذیتتون میکنه به طور جدی از نویسنده ی وبلاگ بخواهید که اونها رو پاک کنه. چه لزومی دارد کامنتی رو که هیچ کدامتان از خواندنش لذت نمیبرید پاک نشود ؟ و مدام شعار بدهیم: «ما آنقدر صبوریم که کامنتش را پاک نمیکنیم!» اما در مقابل از نویسنده وبلاگ تا همه ی خواننده ها او را مورد حجوم توهینها قرار میدهند.
    گفته بودم. معمولا هیچ توهینی اذیتم نمیکنم. اون چیزی که آزارم میدهد توهین کننده ایست که وانمود میکند توهین نکرده!
    شما هم یا با وژدانی آسوده آسیه رو توهین باران کنید و قبول کنید کامنتهایش آنقدر ذهنتان را مشغول میکند که تا برای تک تکشان جواب نگذارید آرام نمیشوید.
    یا سعی کنید از ته دل او را ببخشید.
    .
    .
    .
    به اميد:
    در رابطه با صفت «از کار افتاده»
    حق با شماست بهتر اين بود که نمينوشتم. اما اميد خان کمی هم به بقيه کامنتهای اين پست و پستهای گذشته نگاهی بياندازيد. فرض را بر اين بگذارين که طرفدار احمدی نژاديد. چه تعداد از کامنتها به نظرتان توهين آميز است ؟
    نويسنده ی وبلاگ که با من قهر است
    اما شما شما از او بپرسید:
    کسی که مدام از بی احترامی ديگران گله ميکند چرا نبايد حتی يک بار جواب آن همه کامنت توهين آميز را بدهد و فقط کامنتهايي که به شخص خودش يا کانديدا و اعتقاداتش توهين شده را جواب بدهد و سایر توهین ها رو حق طبیعی افراد بداند ؟
    شما محیطی را فراهم کرده اید که اگر کسی مخالف شما باشد با خواندن آن همه کامنتهای توهین آمیز -که بی پاسخ ماندنشان نشان از تایید نویسنه و دیگر خوانندگان دارد- دیگر هرچقدر هم سعی کند قادر نیست تلخی کلامش رو پنهان کند.
    این جمله که:
    من تنها در برابر نوشته های خودم مسئوليت دارم و نه در قبال کامنتهای گذاشته شده.
    نميتواند جمله درستی باشد. مگر ميشود معلمی فقط مسئول نوشته هايش بر روی تخته باشد و اهميتی ندهد که دو نفر در انتهای کلاس زد و خورد ميکند ؟!!
    بی شک نویسنده ی وبلاگ وظیفه ی حفظ آرامش و احترام متقابل میان خوانندگانش را هم بر عهده دارد.
    کاش نويسنده ی وبلاگ ميدانست با نوشته هایم قصد آزارش را ندارم. کاش میدانست با حفظ آرامش و احترام واقعی -نه ساختگی- چقدر محبوبيتش ميان هوادارانش بيشتر ميشد.
    .
    .
    .
    #flower
    ________________________________
    محمد جان متاسفانه قدرت بدنی من اجازه نمیده با همه سازها برقصم!پس انتخاب می کنم روشم رو ونوشته هام رو و به تعیین تکلیف کردن دیگران مثل همیشه وقعی نمیگذارم


  48. دوست دارم گه در 09/09/07 گفت :

    همش ککه خوریه – هیچ گهی نمی تونید بخورید حرومزاده ها
    _________________________________
    میبینم باز احساس خطر کردیدی و هار شدید#laugh


  49. سيما در 09/09/07 گفت :

    به قايق
    اسيه بيمار است قبلا هم گفته ام و نمونه زيادی از اين ادمها را در ايکا ميبينيم
    عقيده يکی ديگر از طرفداران ا.ن
    زنان بنشينن خونه کار نکنن تا بيکاری کم بشه
    فکر کن تا چه حد؟


  50. سيما در 09/09/07 گفت :

    به قايق
    نمونه اش ۱۴۹


  51. خواننده هميشگيت در 09/09/07 گفت :

    به سایه ۱۴۳ : عزیزم این لینک مسیرهای همه شهرها رو واسه امروز نوشته مشهدم توش هست یه نگاه بنداز
    http://dutnews.com/files/18-tir.pdf
    #winking


  52. خواننده هميشگيت در 09/09/07 گفت :

    به سایه ۱۴۳ : عزیزم این لینک مسیرهای همه شهرها رو واسه امروز نوشته مشهدم توش هست یه نگاه بنداز
    http://dutnews.com/files/18-tir.pdf
    #winking


  53. هموطنی سبز در 09/09/07 گفت :

    به قایق : محمد جان يک کامنت واست گذاشتم ممنوم ميشم بخونيش #smile


  54. نلی در 09/09/07 گفت :

    سلام
    خب حتما گرمش بوده
    من که زیاد اینوری میام بیرون


  55. لطفا توجه در 09/09/07 گفت :

    من صميمانه از افرادی مثل محمد( قايق ) و همينطور از ساير دوستان ميخوام که يادبگيرن هرکسی راجع به اعمال و رفتار و گفتارش خودش مسئوله ولطفا با آوردن مثالهايی
    همچون دربازاست و باز پرنده است پس در پرنده است !!!!!
    سعی در موجه جلوه دادن حرفها و دلايل خودشون نکنن !
    نويسنده اين وبلاگ به اندازه کافی وحتی بيشتر از کافی ، شعور و
    فهم داره و بهتراز هرکسی تشخيص ميده که دررابطه با هرکس چه جوابی بده و کجا سکوت کنه و کجا حرف بزنه !
    و اما نظر من :
    امثال آسيه نه قابل عوض شدنن و نه
    ارزش جواب دادن دارند اما هرکسی
    حق داره که اگه حس ميکنه باخوندن کامنت يه فرد نادان يا منافق ، بايد حرفی بزنه اون جواب رو بده ودرواقع اين جواب رو نه به آسيه که بخاطر فقط وفقط دل خودش داره ميده !
    من قبلا هم گفتم امثال آسيه دودسته ان
    ۱- خيلی ساده و کم اطلاع و ازنظر فرهنگی بی سوادن و بعضا باداشتن ليسانس هم نميتونن واقعيتهارو
    بفهمند ودرک کنن و به نوعی در فقر محض فرهنگی و اطلاعاتی دچارن
    ۲- دسته ای که درعين آگاه بودن و فهميدن واقعيات اما بخاطر منافع
    شخصی و ثروت وقدرت و مقام
    تظاهر به نابينايی و نفهمی ميکنن
    که بالطبع دسته دوم حکايت کسی اند که خودشو به خواب زده و محاله بشه از خواب بيدارش کنی !
    و اگه قرارباشه کسی ازخواب بيداربشه
    اون دسته اولند که شايد بشه درجهت اگاه سازيشون کاری کرد !


  56. بهت زده در 09/09/07 گفت :

    یه خبر جدید:
    به حراست کلیه ادارات دولتی دستور دادن که گزارش بدهند که هر کدام از کارمندان به چه کسی رای دادن.نمیدونم میخوان چیکار کنن؟#angry


  57. مهتاب در 09/09/07 گفت :

    با ۱۴ موافقم #flower


  58. بيهوده گی در 09/09/07 گفت :

    قايق عزيز برای آخرین بار.
    می دونيد تمام مشکلی که امسال تو و ساير طرفداران دولت امام زمان به گفته تو،دولت کودتا به گفته ی من داريد چيه؟
    شماها اعتراض اصلی تان این است که چرا بعضا کامنت هایتان از سوی صاحبان وبلاگ مخالف تایید نمی شه.
    (اینکه می گویید ما فحش می دهیم را آویشن زیبا جواب داد که تا فحش ندهید فحشتان نمی دهیم)
    و این تایید نشدن را دیده ام بعضا حمل بر عدم رعایت عدالت و دموکراسی!!!!!!!! از جانب ما کرده اید.
    می دانی که هر وبلاگی در چارچوب قوانین اختیاراتی دارد.
    مثلا جز اختیاراتی که قانون وبلاگها و جامعه در اختیار بلاگر هها گذاشته این است که می توانند کامنتها را بر اساس میل خودشان تایید بکنند یا نکنند. این حقشان است و عدالت.
    پس اگر از ۵۰ تا کامنت مخالفتان ویولت عزیز ۴ تایش را هم پابلیش کرده این یعنی ۴ بار به تو لطف کرده نه ذ۴۶ بار ظلم. چون حقش بوده که به تو از حقش استفاده کرده و این فرصت را داده.
    اما آن طرف قضیه چیست؟؟
    صدا و سیما رسانه ی ملی است اسمش.
    یعنی از پول من و تو است بودجه اش.
    و هیچ حقی برای ما که به گفته خودتان حداقل ۱۳ میلیون این مملکتیم قایل نیست!!!
    لینجا ملک شخصی ویولت است و حق دارد کامنتها را حتی از روی شکمش فیل تر کند.
    اما که گفته رسانه ی ملی مال شخصی آقای ضرغامی و صاحبانش است که ۱۳ میلیون آدم (به گفته محصولی) را از روی شکمشان سانسور کنند؟؟؟؟؟؟ فرق این ۲ را می فهمی یا باز توضیح دهم؟
    پول من و ما دارد می گرداند آنجا را و من حلالشاننمی کنم. اما تو هرگز طلبی از ویولت نداری.
    نکته آخر اینکه تو اگر از ویولت و غرض ورزی هایش و بی تربیتی من و ما حالت بهم می خورد یک را حل ساده داری! نیا اینجا. اینهمه سایت و بلاگ.
    کما اینکه من یکبار به بلاگ تو سر زدم، آنقدر با نظراتم مخالف و به نظرم خلاف واقعیت بود که دیگر هرگز سر نزدم و اصلا فراموشش کردم تو همئ همین کار راکن! بخدا راحت می شی!
    اما انتخاب ما چیست؟؟ جز رسانه ی ملی شخصی ضرغامی گزینه ی دیگری برای ما هست؟؟ تلویزیو ن خصوصی هست؟ ماهواره دیدن هم که جرم است!!!
    از ویولت تشکر کن و هرگز او را به صفتی نخوان که لایق رهبر و ضرغامی و سایرین است.
    دیگر هم در این بحثها شرکت نمی کنم چون گویا ما و شما اصلا زبان هم را نمی فهمیم… و حیف که اینطور است. اما هست.
    دیگر با همزبانهایم بحث می کنم.


  59. لطفا توجه در 09/09/07 گفت :

    بستن حسابها اگه با همراهی
    همه مردم باشه تودهنی بسيار
    محکمی خواهد بود !
    به شخصه ازهمه شرمنده ام که
    مقدار قابل توجهی پول در موسسه مهر گذاشته ام !
    گرچه سرموعدش يکسال ديگس و
    اگه حالا بخوام برش دارم خيلی ضرر ميکنم اما اگه همه بخوان درين طرح شرکت کنند منم باجون ودل اين ضرر رو تقبل ميکنم و فورا پولمو از مهر ميکشم بيرون


  60. لطفا توجه در 09/09/07 گفت :

    بشخصه باافراد زيادي روبرو ام كه با اين نظام مخالفند و خواهان دموكراسي
    و آزادي درين مملكتند ! اما اصلا ميرحسين موسوي رو قبول ندارن !
    خب ازلحاظي حق دارن .. ميرحسين هم عضوي ازهمين نظامه !
    ميرحسين هم در اجباري بودن حجاب و ازاد نبودن هركس درانتخاب پوشش و
    دين و عقيده و مسلكش ، سهم داشته ..
    البته من درك ميكنم كه مصدق هم عضوي از حكومت شاه بود اما اينا باهم يه ذره توفير داره .. اين دوستان از روسري سركردن اعتراضي زنان سكولار در
    رژيم گذشته برام مثال ميزنند و بعبارتي مارگزيده اند ..
    واسه همين بهتره ما مردم ايران همواره تاكيد كنيم كه جنبش سبز مربوط
    به شخص خاصي نيست و حركتي كاملا مردميه براي داشتن كشوري آزاد
    كشوري كه درون به هر فردي به چشم يك انسان نگاه ميكنند و براش ارزش وشخصيت قائلند و به عقايد شخصي افراد احترام ميگذارند !
    همه مردم ايران عضو سبزها هستند و سبزها هم متعلق به ملت ايران !#eyelash


  61. سالی در 09/09/07 گفت :

    سلام.#sad الان کامنت های پست قبل رو می خوندم میشه یه بار دیگه عکستو بذاری#cry #brokenheart


  62. ماه در 09/09/07 گفت :

    http://moraghebeh.com/site/?q=node/298
    تقاضا برای کاندیدصلح نوبل برای موسوی


  63. لطفا توجه در 09/09/07 گفت :

    راستی ويولت گلم نظرمو راجع به
    شعارنويسی روي پول و کشورای متمدن وغيره درهمون پست برات نوشتم ! نميدونم عقيدت عوض شد يانه ولی اگه احيانا تغييری درمواضعت دادی خوشحال ميشم بيای و اطلاع بدی ! ترجيحا در پستات ! #winking
    راستی يه حرف ديگه ام درين مورد دارم واون اينکه بچه هاهدف ماازشعارنويسی روی پول صرفا اطلاع رسانی و اگاه کردن اوندسته ازمردميه که به نت و خبرهای ماهواره ای دسترسی ندارن پس لطفا چيزايی بنويسيد که واسه هر قشری ملموس وقابل فهم باشه ! اصولا بامرگ برديکتاتور مخالفم ! چرا ؟ چون کسی که ازهمه جا بی خبره اصلا منظور اين شعارو نميفهمه وفکر ميکنه احيانا اين مرگ برديکتاتور هم درراستای مرگ برامريکا ومرگ براسرائيل و ساير مرگهاييست که درسن سی سال
    حواله ی اجانب کرده ! پس بهتره واضح بنويسيد وهمه فهم .. مثلا بنويسيد :
    همه باهم برای اعتراض به گرانی ،
    فقر ، بيکاری ، دروغ ، فريب و دولت نامشروع .. هرشب ۱۰ شب الله اکبر !
    یا
    همه باهمیم نمی ترسیم !
    سبزها امیدوارند !
    حق گرفتنیست ! پس تاگرفتن حق
    همه باهم هستیم !
    وشعارایی ازیندست و اخر همشونم
    علامت جنبش v
    اين يه جمله همه فهمه ! همه مردم گرونی رو ميفهمند .. بيکاری رو چشيدن وووو ! لطفا شماکه زحمت ميکشين طوری بنويسيد که مثمر ثمر باشه و اطلاع رسانی و اگاه سازی بشه !#eyelash


  64. سالی در 09/09/07 گفت :

    مسير شهرستان ها کجاست؟