افاضات پراکنده

سالگرد آزاد سازی خرمشهر مبارک ……………. تاخیر داشتم می دونم و شرمنده ام.
1- بحث ديروز با وجوديکه خيلي خسته ام کرد ولي به نظرم خوندن کامنتها و نظرات متفاوتتون خيلي مفيد بود. ممنون از همکاري و وقت گذاشتنتون.
2- پيش از استراحت بعداز ظهرم به اميد مي گم: ياسي کامنت نذاشته؟
ميگه نه احتمالا رفته دنبال کارهاي طلاقش!!! اينجوري که اکثريت نظر دادين برو جدا شو، تا دستش رو تو دست مامانش نذارين راحت نميشين!!!.
3- اون روزهايي که خيلي خيلي حالم بد بود و همش گريه مي کردم ميگه : تو که اينهمه گريه مي کني لااقل نيت امام حسين داشته باش يه ثوابي هم ببري!!!!
4- جمعه جشن تولد پرشين بلاگ بود و من با وجود دعوتي که داشتم بعلت سرماخوردگي نتونستم حاضر بشم. از طريق تلفن و کامنتهاي شما متوجه شدم که نظر سنجي بين مدعوين جشن انجام شده (20 وبلاگ؟) و ظاهرا طبق آرا جزو سه وبلاگ اول شدم (چندم شدم؟) و متاسفانه خودم حضور نداشتم که ازتون و حسن انتخابتون!!!! تشکر کنم. ميدونم يکي ديگه از وبلاگهاي منتخب وبلاگ آني دالتون بوده که صميمانه تبريک مي گم.
حالا که فکرش رو می کنم می بینم بهتر که نبودم، حساب کن بیهوا نشستی بعد یهوو تو یه نظرسنجی لحظه ایی شرکتت میدن تا نتیجه اعلام شه چه استرسی به آدم دست میده که رای میاری یانه؟ اینطوری بعدا بهت بگن چی شده بهتره.
5- گفته بودم چند روز پیش که یه پله رو تونستم با کمک هردوپا برم بالا. امروز 3 یا 4 پله رو پشت هم دوپا دوپا رفتم بالا .(میزان مصرف کورتن خوراکی 35 میلی گرم)
6- این دوستان توریستمون چند روز دیگه میرن یزد، داوطلب همراهی تو یزد نداریم؟ بازم میگم احتیاج به جا و مکان ندارن و فقط دونستن کمی زبان انگلیسی یا فرانسه یا آلمانی کفایت میکنه برای راهنمایی.(حل شد، داوطلب داریم ممنون)
7- ظاهرا کنسرت آقاي رضا يزداني براي 19 خردادماه شيراز و 19 تيرماه سالن اريکه ايرانيان تهران تاييد شده. کنسرت تهران رو که من شرکت مي کنم و بچه هايي که علاقمند به من يا ايشون يا هردومون! هستند از حالا برنامه ريزي کنند. خدا رو چه ديدي اگه تعدادمون زياد بشه يه اجرا و سانس اختصاصي مي گيريم براي خوانندگان وبلاگ ويولت.( خواهش می کنیم تخفيف هم بهمون بدن!!!)


نظرات شما


  1. هليا در 09/24/05 گفت :

    سلام


  2. samaneh در 09/24/05 گفت :

    man ke nistam Violet joon..vagarne khaili alaghemand be hardootoon boodam…xxxx#blush


  3. :؛ياسي؛: در 09/24/05 گفت :

    سلام
    با تشکر بسيار بسيار زياد از شما خانوم گل عزيز و اميد جان که زحمت اين همه رو به خودشون دادن
    والا ديروز عصر در حال انجام کارهای منزل نظافت و کارهای خانه و پختن شام مورد علاقه برای همسرم !!بودم ….که شايد آرامشی که من و اون هر دو دنبالشيم رو بتونيم به هم القا کنيم …..
    دارم تمام تلاشم رو میکنم …..
    باید اینکار و بکنم
    و با مشکلات زود از پا در نیام
    اگه دیدم واقعا بی فاید ه اس
    اون موقع میرم سراغ راه آخر
    هر چند به قول بیشترین ..بهترین راه اینه
    اما نمی تونم با بسنده کردن به این حرف هیچ تلاشی نکنم …
    همیشه کوتاه ترین راه بهترین راه نیست …
    کامنتا رو خوندم …همشون رو ذخيره کردم و پرينت گرفتم …..و در خصوص هر کدومش يه جمع بندی کردم …..که ببينم چند درصد چی می گن …و چي نمی گن …و بهترين راه چيه …..
    و مطیمنا از همه نظرات بهترین استفاده رو خواهم کرد ….
    واقعا از همتون ممنون که اين همه وقت و انرژی برای کسی که مستا صل مونده توی ادامه راهش …داديد ….
    صميمانه از همه خصوصا ويولت خانم و اقای اميد …ممنون #flower #flower #flower #flower #flower #flower #flower
    من توی اين دنيا بعد از خدا به يکی ايمان قلبی دارم و معتقدم …..و اونم امام عصرمون امام زمانه …وقتی اسمش می آد به احترامش فقط سکوت میکنم و اشک تو چشام جمع میشه …..
    زنه خيلی مومن و نمازخونی نيستم …….اما به يه چيزايی اعتقاد دارم و قلبم با ياد اونا قرصه قرصه …..
    از همون امام زمان هم سلامتی شما خانومه خوب و مهربون رو از ته دل آرزو دارم ….
    #flower #flower #flower


  4. سانی در 09/24/05 گفت :

    سلام ويولت بانو
    می‌بينی معجزات آبدرمانی#winking چه‌کارها که نمی‌کنه. تبريک می‌گم بخاطر
    ۱- موفقيتت در بالا رفتن از ۴ پله با هر دو پا.
    ۲- انتخاب وبلاگت به عنوان يکی از سه وبلاگ برتر.
    هميشه شاد- موفق و از همه مهمتر سالمتر باشی.


  5. سمیه در 09/24/05 گفت :

    با تخفیف موافقم!
    ویلی جان! من میخوام یه سفر ایرانگردی رو شروع کنم….لطف کن از طریق وبلاگت به دوستان بگو در هر شهری اقامتگاه مجانی و ماشین مجانی و…در اختیارم بذارن…لطفن…چرا تبلیغات تو واسه خارجکیا باشه؟!من که واجب ترم!#eyelash


  6. کوثر در 09/24/05 گفت :

    سلام…در جشن منتظرتان بوديم…نيامديد…دوست داشتم باهاتون از نزديک آشنا بشم که نشد.بايد به همين دنيای مجازی بسنده کرد.


  7. نگین در 09/24/05 گفت :

    من 21 تیر میام ایران حیف که نیستم وگرنه حتمن میومدم. نمیشه اقای یزدانی برنامه رو یک هفته عقب بندازن.#laugh


  8. عماد در 09/24/05 گفت :

    مفيوض شديم از افاضات پراکندتون


  9. پريناز در 09/24/05 گفت :

    ويلي جون تو جون بخواه! ميخواي از شمال برم يزد استقبال مهمونات و ببرمشون بگردونمشون؟!#grin


  10. سینا در 09/24/05 گفت :

    #applause
    تبریک می گم. هم برای موفقیت وبلاگت و هم برای بهتر شدن وضعیت جسمانیت
    #flower #flower


  11. شهرزاد در 09/24/05 گفت :

    ويلی جونم سلام ظهرت بخير
    بحث ديروزت رو من يکی که مرتب دنبال می کردم . ایشون تناقض در حرفهاش خیلی زیاد بود .نمی دونم تا به حال با ادمهای ناجی برخورد کردی یا نه؟ادمهایی که همیشه در حال فداکاری و از خود گذشتگی برای طرف مقابلشون هستن و نمی دونند که با این فداکاریشون چه ظلمی در حق طرف مقابلشون می کنند .این ادمها همیشه دنبال تایید و تشویق دیگران از کاری که می کنند می گردند.در صورتی که من عقیده دارم ،کسی که داره خودش رو قربانی شرایطش می کنه ،چطور می تونه ناجی کس دیگه ای باشه . شخصی که خودش رو دوست نداره و به خودش احترام نمی زاره ،چطور می تونه کس دیگری رو زیر سایه عشق و حمایتش قرار بده ؟اگر ایشون زنی بود که قادر به اداره زندگیش نبود ،خوب چاره دیگری جز موندن شاید براش نبود ولی این خانم خلاف این رو می گه .البته این نظر منه ،مطمئنا نظر خیلی از دوستان با من فرق می کنه .
    در مورد کنسرت ،اگر تهران باشم و مسافرت نباشم ،بخاطر دیدن تو می یام#kiss


  12. رز در 09/24/05 گفت :

    اگه تخفیف داشته باشه من می یام.
    ویولت تو خدای مهربونی هستی#kiss #kiss #kiss #kiss #kiss


  13. MaN در 09/24/05 گفت :

    سلام بانو ویولت
    در مورد پست دیروز میتونم بگم اون آدم ارزش وقت گذاشتن هم نداره چه رسد به محبت کردن.
    و امیدوارم معجزاتی که شما به وجودمیارید همچنان ادامه داشته باشه.#flower


  14. ساتين در 09/24/05 گفت :

    مبارکه دوست عزيزم
    #flower


  15. گلی در 09/24/05 گفت :

    سلام
    نيت امام حسين جالب بود#rolling


  16. شبنم در 09/24/05 گفت :

    ويولت زيبا سلام
    من الان ایرانم و میتونم به دوستای فرنگیت کمک کنم. کی میرن یزد؟ من از ۴شنبه تا شنبه نیستم اما بعدش میتونم . اگر خواستی یک ندا بده. انشالله که بزودیی ۱۰۰ تا پله رو بالا میری. قربونت برم.
    ____________________________-
    اول میرن بوشهر بعد یزد
    اگه بخوای شماره شون رو می تونم بهت بدم#smile


  17. گلی در 09/24/05 گفت :

    راستی تبريک می گم که باز هم وبلاگت جزو برترينها شده #applause #applause #applause


  18. نازمهر در 09/24/05 گفت :

    چقدر خوبه که آقا اميد انقدر با روحيه است.#eyelash
    البته عشق معجزه می کنه ويلی جون.
    اينو بدون به جز آقا اميد خيلی های ديگه هم تو رو دوست دارن و از هر لحظه بهتر شدن تو لذت می برن و همه برات دعا می کنن
    خوشحالم که خوبی و آرزو دارم که خيلی خيلی بهتر بشی عزيزم#kiss


  19. شراره در 09/24/05 گفت :

    ای بابا حالا چرا ۱۹ تير ؟ من ميخواستم بيام #cry حالا نميشه . اخه کی روز تولدش ميره کنسرت که من برم #angry حالا مطمئنی همين روزه؟


  20. رها در 09/24/05 گفت :

    اون موقع امتحاناتم تموم شده ميااام بترکونيم#grin


  21. آزی در 09/24/05 گفت :

    vaaaaaaaaaaay, man sharmande mehrabonit azizam,
    moteasefane FACEBOOK filter shode va man javabeto nemitonam bebinam, fadat sham age lotf koni bem mail bezani, albate dar sorati ke mozahemati ijad nashe barat va halesho dashte bashiiiiiiiiiiii golam mamnon mishaaaaaam., miibosamet.#heart #heart
    ___________
    ولله آزي جون من اينقدر ايميل دارم که اصن يادم نمياد تو چي گفتي من چي گفتم؟
    زحمت بکش سئوالت رو دوباره برام ايميل بزن


  22. سمانه م. در 09/24/05 گفت :

    3. #rolling
    5. خوشحال شدم خیلی#heart


  23. حامد در 09/24/05 گفت :

    جان؟ آنتی دالتون دیگه کیه؟
    تا جاییکه یادمه آنی بود
    این یاسی خانوم هم که خودش لذت میبره از این اوضاع. پیش هر مشاور و روانشناسی هم که بره همین پیشنهاد ما رو بهش میگن اما خوب ایشون ظاهرا دوست دارن اینطور زندگی کنن. البته بگذریم که خودشون فکر میکنن دارن فداکاری میکنن اما این فداکاری که سودی برای کسی نداشته باشه چه فایده ای داره؟


  24. سمیه در 09/24/05 گفت :

    حالا وبلاگت اول شده،چی بهت میدن؟


  25. مهدی در 09/24/05 گفت :

    سلام خانومی امیدوارم که خوب باشی همیشه از موفقیتت توی همه زمینه ها خوشحال میشم و امید دارم که توی مبارزه با این بیماری هم بتونی موفق بشی فردا خیلی نزدیک است
    تو فردایی همیشه


  26. ندا در 09/24/05 گفت :

    ويولت جونم خيلی خيلی خيلی زياد دوستت دارم#heart


  27. غرغرو در 09/24/05 گفت :

    #heart


  28. فکر می‌کنم توی اون سه وبلاگ برتز اول شدی بعد آنی‌دالتون و بعد هم آقا پسری به اسم ميلاد.
    ويولت می‌شه قيمت بليط رو بگی چقدره؟
    ______________________________
    ممنون
    الان رو نمیدونم ولی قبلی بین 20 بود تا 35
    الانی رو فقط گفتن به خوانندگان وبلاگ 10% تخفیف میدن


  29. مرجان ت در 09/24/05 گفت :

    سلام عزیز دل
    علی سلام رسوند گفت بابت تمام محبتهات ممنون و با کمال میل خوشحال میشه سانس اختصاصی برای دوستان عزیز شما بزارن .
    راستی یاسی طلاق گرفت یا نه …؟#grin


  30. سلام
    ……….#flower
    منم بهتون تبريک می گم موفقيت تون رو…


  31. نمايشگاه عكس “كوچكترين مدرسه دنيا” با حضور دوست خوبم :عبدالمحمد شعراني(وبلاگ دير تشبادwww.dayyertashbad.blogfa.com) و جوجه هاش از فردا در اين آدرس برگزار مي شه..اونايي كه علاقمندند مي تونن مراجعه و از اين نمايشگاه زيبا بازديد كنن.بازديد برا عموم مردم آزاده.توصيه مي كنم اين فرصت زيبا رو از دست ندين:
    آدرس: خيابان شريعتي-نرسيده به پل سيد خندان-روبروي باشگاه پيام-داخل پارك هلال احمر-فرهنگسراي مدرسه
    افتتاحيه : دوشنبه -4 خرداد ماه- از ساعت 16 الي19 بعد از ظهر
    بازديد: از روز سه شنبه 5 خرداد ماه الي روز چهارشنبه 13 خرداد ماه از ساعت 9 صبح الي 19 بعد از ظهر


  32. هانیه در 09/24/05 گفت :

    سلام
    اولا تبریک میگم
    دوما در مورد پست دیروز:
    به نظر من راه طلاق همیشه پیش روی یاسی جان هست پس هیچ وقت دیر نمیشه باید تلاششو بکنه لرای حفظش، به هم زدن یه زندگی کار خیلی راحتیه، نگه داشتنش سخته، وقتی بعد دعوا حال همسرش خوبه با هم پیش زوامشناس برن(حتما با هم) این خیلی فرق میکنه،اینطوزی میتونن تو یه فضای آروم 2 طرف حرفاشونو بزنن البته فکر کنم راضی کردن همسرشون سخته


  33. گارنت در 09/24/05 گفت :

    ویولت اتفاقاً دیروز که رفته بودیم ورزشگاه آزادی یکی از آهنگای رضا یزدانی رو گذاشتن خیلی یادت کردم#heart
    همون آهنگه بود که میگفت گنبد سرد قصه کبود تازیانست وقت طلوع تازه تو ریتم این ترانست …
    ___________________________________
    چه عالی
    فهمیدم کدوم رو میگی


  34. امير در 09/24/05 گفت :

    سلام
    سوم خرداد، روز آزادسازی خرمشهر، گرامی باد …
    #flower #flower #flower


  35. نسیم در 09/24/05 گفت :

    سلام ویولت عزیز
    من حرف های اون خانومو کامل خوندم
    نمی خوام بد بین باشم
    اما باید بگم تنها حسی که بهم دست داد این بود که برای استفاده از محبوبیت شما اینو گفته
    البته خدا منو ببخشه اگه اشتباه کردم
    آخه همش نوشته بودن که کسی جز شما نمی دونه و اینکه خانواده اش عاشق شوهرش هستن
    اما آخر صحبت هاشون گفتن که پدرشون اینو گفته و یا برادرشون فلان حرف رو زده
    خوب این تضاد دلیلش چیه؟؟؟
    امیدوارم موفق و سلامت باشید


  36. سوای در 09/24/05 گفت :

    سلام ياسی حق داره از طلاق بترسه يه زن بايد خيلی قوی باشه تا بتونه طلاق بگيره دنيای بعد از طلاق توی جامعه بحران زده ما وحشتناکه يه لحظه هم ارومت نمی زارن همش فکر می کنند تو پالونت کج بوده ديگه احترام سابق رو نداری گاهی وقتا از نهايت حقارتی که بهت تحويل می دن دلت می خواد بميری دوستای متاهلت ازت فراری می شن چون می ترسن ازت .نه زن بهت رحم می کنه نه مرد ولی همه اينا می ارزه به له شدن .نزد خداوند هم ظالم مجرمه هم مظلوم.
    البته نبايد از حق گذشت که بعضی زنا ديگه دارن شورشو در می ارن ادم يه چيزهايی می شنوه که سرش سوت می کشه بعضی مواقع با خودم ميگم يعنی اينا واقعا هم جنسهای منن همسر ياسی حتما با يه صحنه هايی توی جامعه مواجه شده که اينقدر اثر بدی روش گذاشته که باعث شده بيمار بشه بايد بهش نشون بدی که دنيا هنوزم قشنگه که اسم مادر هنوزم مقدسه.
    ___________________________________
    خانم نفرمایید
    وضعیت اینقدر هم فاجعه و سیاه نیست. من خودم به عنوان یه زن مطلقه این چیزای وحشتناک رو تجربه نکردم چون نخواستم چنین انگی بهم چسبونده شه


  37. سین سین در 09/24/05 گفت :

    سلام ویولت عزیز. خوشحال میشم بتونم پذیرای مهمونات توی یزد باشم. اماکن دیدنی شو خوب میشناسم و به انگلیسی هم تسلط کامل دارم.#hand
    ________________________________
    عالیه#kiss
    میشه ایمیل بزنی که شماره تماسشون رو بهت بدم؟
    بازم یک دنیا ممنون


  38. سوای در 09/24/05 گفت :

    در ضمن ويلی جون بهت تبريک می گم به تو که قويترينی#party


  39. Ameh Khanoum در 09/24/05 گفت :

    عمه ببخشیدا دوباره ولی این دوست تو مسلمونیشم میلنگه, قربونتم بعد از خدا امام زمون !!!???
    حضرت محمد دیگه حساب نیست ?!
    خداست و بعدشم امام زمونو چندتا قطره اشک !!! #worried
    ______________________________
    چی بگم ولله


  40. ژول در 09/24/05 گفت :

    اعتماد به نفس تو نوشته تون موج میزنه#kiss واینکه به حال بد به عنوان یه اتفاق در گذشته اشاره می کنین.
    امیدوارم این علائم بهبود روز به روز پررنگ تر بشن.(یعنی دیگه کم کم پله ها رو دو تا یکی بدوین بالا)#winking
    متاسفانه از الان نمی تونم با قطعیت برای کنسزت برنامه ریزی کنم ولی امیدوارم بتونم بیام#flower


  41. ژول در 09/24/05 گفت :

    و تبریک برای وبلاگ برگزیده#flower


  42. رویا در 09/24/05 گفت :

    سلام.فکر کنم اول شدین.آنی گفته بعد شما دوم شده.مبااااااااااااارکه#heart


  43. سالی در 09/24/05 گفت :

    يعنی بايد دوباره منتظر پست خنده دار شب گير باشيم؟ شب گیرم می یاد؟
    #laugh راستی ويلی بهتری؟
    ______________________________________
    یکی دیگه زحمتش نوشتنش رو می کشه اونوقت شما …؟


  44. تـــــرانه در 09/24/05 گفت :

    مبارک باشه بانو شما هميشه اولی #flower
    اميدوارم روزی برسه که تمام اون ۱۷ !!! پله رو بتونی خودت دوپا دوپا بالا بری.
    آخ گفتی کنسرت! کاش می تونستم بيام؛ خوبه ديگه اين دفعه هم شام دعوت شب گير عزيز !!! هستين فک کنم ديگه قراره یا شام عروسيش رو بده يا شام گود بای پارتيش رو!!


  45. مرجان ت در 09/24/05 گفت :

    من يه معذرت خواهی به اين ياسی جون بدهکارم .
    منظورم از خندهای که گذاشتم شيطننت نبود ولی روزی که از اين زندگی راحت شی مطمئنم يه جشن خوب بخاطر ازاديت برای خودم می گيرم . بازم هم اول اميدوارم همسرت سر عقل بياد که بعدی مياد مردي که يه مرتبه دستش روی زنش بلند شد بارها و بارها تکرار خواهد کرد ُ در نهايت اميدوارم امام زمان که خيلی دوستش داری راه روشنی رو جلوی پات بزاره . بازم معذرت


  46. باشو غريبه کوچک.. در 09/24/05 گفت :

    يادت مياد چند ماهه پيش قول دادی نزديک انتخابات يه جورائی وارد صحنه بش؟پس ديگه کی؟؟ميدونم که واسه دل خودت مينويسی و از سياستم بدت مياد…ولی به هر حال در قبال اين خواننده ها مسولی…و شايد يه وظيفه بدوشت باشه…..اين وبلاگ يه دريچه ميتونه باشه به روی بعضی از حقایق… بیاچون شمس و مولانا قوی باش.سرود مثنوی را معنوی باش..بیا حالا که سیدخاتمی نیست رفیق میر حسین موسوی باش…….پس بجنب تا دير نشده…
    ___________________________________
    اجازه بده خودم تصمیم بگیرم هولم نکن#tongue
    اتفاقا چون مسئولم خیلی حساب شده تر باید حرف بزنم


  47. نقش ونگار در 09/24/05 گفت :

    سلام ويولی خانم گل
    خسته نباشی .ديدی گفتم!!!#thinking
    تبريک می گم . آدم واقعا با جان ودل می ايد اينجا را بخوانه.
    موفقيتهای بيشتری برات آرزومندم . ۱۷ پله يک نفس.
    حالا چشمت نزنم . من میبینمت که کنسرت را با پای خودت می ای.
    ______________________________________
    خدا از دهنت بشنوه#kiss


  48. ایدا در 09/24/05 گفت :

    ویولت عزیز سلام
    همین الان جواب سوالمو دیدم.نمی دونستم تو کامنت ها جواب می دید.منتظر ایمیل بودم#blush
    خیلی ممنونم از راهنمائیتون و وقتی که گذاشتید.


  49. سالی در 09/24/05 گفت :

    سلام مبارک باشه #flower (وب لاگت واقعا عالیه)
    ويلی جان منظور بدی نداشتم شما که هميشه مقدم و در صدريد #flower #kiss #heart
    ________________________________
    سوتفاهم نشه منم جوابم خشمگینانه نبودا
    فقط خواستم بگم یکی دیگه زور نوشتن و طنز سراییش رو می کنه ما فقط یاعلی هاش رو می گیم#grin


  50. emma در 09/24/05 گفت :

    in Ameh Khanoom ro kheili hal mikonam.. damet garm kheili jaleb goftiSmile
    ————
    shomare 3- rast mige dige… ye chandta khone on vare khat besaz ta gerye he dare miad khodaro che didi shayad on var sarmaye bedard khord…
    —————-
    ________________________________
    #laugh


  51. سید خندان در 09/24/05 گفت :

    ویلی، امروز تو بیمارستان یه بیمار عجیب دیدم که میگفت ام اس داره و از وقتی شروع شد که واکسن سرماخوردگی زده. پرستار بخشم گفت یه همچین موردی چند سال پیش داشتن و اونم همین اتفاق واسه اش افتاده. تو چیزی شبیه ندیدی؟
    _______________________________________
    من دیدم که با گرفتن آنفولانزا طرف رو ویلچر نشسته
    فکر می کنم که شاید عامل تحریک ویروس بوده نه صرف خود واکسن عاملش باشه


  52. default در 09/24/05 گفت :

    سلام
    من فکر می کنم تو هم جزو ۲۰ تای اول باشی
    اما نه سه تا
    البته این نظر منه….
    راستی
    آنی دالتون نه آنتی دالتون#laugh
    کورتون می دونی چاقت می کنه
    اندازه ی من می شی ها….
    ___________________________-
    نوشتم آنتی؟


  53. 2khtar dahati در 09/24/05 گفت :

    #flower


  54. مهسا در 09/24/05 گفت :

    سلام
    ما یزد هستیم (من و همسرم)
    زبان انگلیسی هم بلدیم
    در خدمت دوستان توریست جهت آثار تاریخی هم کلا پایه ایم.
    ایمیلم رو گذاشتم
    اگر جور است میل بزنید
    خوشحال می شم
    _________________________________
    ممنون


  55. نساء در 09/24/05 گفت :

    سلام ويولت جونم
    تبريک ميگم بابت بالا رفتن از پله ها.امیدوارم به زودی بیای و بنویسی ۱۷!!! پله رو با کمک هر دو پا بالا رفتی#flower
    کاش منم تهران بودم که میومدم کنسرت یزدانی(البته به خاطرعلاقه به تو نه يزدانی)
    _______________________________________
    خدا از دلت بشنوه#kiss


  56. معتاد در 09/24/05 گفت :

    اعلام امادگی برای کنسرت رضا يزدانی
    قيمت بليط
    ______________________________
    نمیدونم
    بهم بگن اطلاع میدم
    قبلی بین 20 بود تا 35


  57. فريبا در 09/24/05 گفت :

    خدمت بانوی اول وبلاگستان تبریک عرض میکنم.چطوره یک لقب بهت بدیم مثلا ملکه دنیای مجازی؟؟!
    ____________________________________
    ولله قبلا یکی لقب ملکه ام اس!!!!! بهم داده بود#thinking


  58. با عرض معذرت از ویولت برای دیر رسیدن. فقط همچنان لازم دیدم دو سه نکته رو به یاسی بگم. (امیدوارم این رو ببینی یاسی جان.)
    1- ببین یاسی، شما آشنایی ات با شوهرت، از نوع روابط انتقالی بوده. روابطی که سریعا بعد از یک جدایی به منظور التیام رخ می دن. این روابط بسیار سمی اند و معمولا خطرساز می شن. (یه پست در این مورد توی طلاق نوشت داشتیم که می تونی بخونیش.)
    2- من خیلی احترام قایل ام برای سعی و تلاشت برای حفظ زندگیت.
    و در حالت کلی راه درست هم همینه، چون همونطوری که درست فکر می کنی، هر کس مشکلی داره و باید سعی در رفع مشکلات داشت و زود جا خالی نداد.
    ولیییی!
    عزیزم، این ره که شما می ری، به ترکستان است!
    اینکه غذای مورد علاقه اش رو بپزی یا آرایش بکنی و باهاش مهربون باشی، اون رو به سمت تو جذب نمی کنه.
    کاش ترجمه کتاب
    why men marry bitches
    در ایران بود و می تونستی بخونیش.
    سایر موارد رو بقیه دوستان خیلی خوب گفتند.
    به هر حال، توصیه اکید می کنم که حتما مداوم پیش روانشناس بری.
    (اصلا اینطور نیست که تو رو مجبور به طلاق کنند. بلکه کمکت می کنند برای تصمیمی که داری، درست و قوی و منطقی جلو بری. و این باگهای فکری ات که الان ما به عنوان خواننده و شخص ثالث در افکار و اندیشه هات می بینیم، حل بشن.)
    موفق و موید باشی.
    ____________________________
    ممنون وقت گذاشتی


  59. عليرضا(مردی از مترو) در 09/24/05 گفت :

    سلام
    بنده طبق معمول اومدم انرژی تزريق کنم برم پی کارم
    راستی به آقای يزدانی بگوئيد مواظب مورچه های گوشتخوار باشند#tongue
    منتظر گزارش شبگير هستيم#grin
    من با تمام وجود اعتقاد دارم شما اين ام اس خان رو سر جاش ميشونيد
    اميدوارم بار ديگه که شما رو ديدم
    از پله های مترو ببرمتون پايين و جاهای مختلف يک ايستگاه رو مردم نميبينند نشونتون بدم
    موفق باشيد#flower
    ____________________________________
    من تا حالا مترو نرفتم و محیطش رو ندیدم
    نذر می کنم وقتی خوب شدم با تو از پله های مترو پایین برم دوست خوبم#smile


  60. ندا در 09/24/05 گفت :

    #kiss #kiss #kiss #kiss #kiss #kiss


  61. شهرزاد در 09/24/05 گفت :

    عزیزم برای همه این اتفاقات خوب بهت تبریک میگم:
    – نتیجه عالی آب درمانی…ایشالا که روز به روز بهتر از قبل… خدا رو شکر
    – اول شدن در وبلاگ نویسی گرچه این دفعه اولت نیست که در این زمینه بهترینی…
    – داشتن یه دوست خوب و همدل مثل آقا امید و این همه دوستانی که آرزوی شادیت رو دارن…
    اینا رو گفتم که بدونی که چقدر یدونه ای ویلی جونم
    #kiss


  62. سمير در 09/24/05 گفت :

    تبريك ميگم عزيزم..مباركت باشه…حقت بود..كي لايق تر از تو آني؟!..بازم تبريك ميگم…#flower


  63. ارام در 09/24/05 گفت :

    تبريک می گم ويولت عزيز!
    #heart #kiss


  64. نينا در 09/24/05 گفت :

    هر پله ای رو که با ۲ پا برمی داری خيلی از پله هارو تو ذهن ما برای گام برداشتن آسونتر می کنی
    #kiss


  65. شيوا در 09/24/05 گفت :

    سلام ويولت عزيز خوشحالم که بهتری من کنسرت قبل از عيد رضا يزدانی اومدم ولی سانس اشتباهی اومده بودم شما نبودين اقای اجی رو ديدم وشما رو پرسيدم گفتن شما سانس ۶ انجا بودين دلم سوخت که نتونستم شما رو ببينم ايندفه نميخوام فرصت از دست بدم ۱۹ تير حتما انجا خواهم بود برای ديدن شما


  66. ويلچر نشين در 09/25/05 گفت :

    سلام ابجی ويو لت تبريک عرض می کنم. اين مطلب اگر چه بی ربط به مطالب شماس اگر صلاح ديديد تائيد کننيد.به معمار سال های سکوت»
    به پشت بام تماشای شما نیامده ام، برای شما دست تکان نداده ام و منظر نگاه شما را ندیده ام اما چون شما با سکوت حرف زده ام در این سالها.
    آقای مهندس
    می دانم شما از جنس خالص جنگید. از جنس جوانی ما با آرمان های آبرومند.
    حس می کنم برادران یوسف شما را در بیست سال چاه سکوت انداختند و اکنون آمده اید تا عزیز مصر شوید.
    شما از جنس نسلی هستید که غم های جهان را در دل داشت.
    نسلی که در نقطه جوش 57 به حرف آمد. زبان گشود، جنگید و سکوت کرد.
    نسلی که تنها شنید و دید و به تلخی خندید و خندید تا امروز که در سینماهای شهر به نام جنگ به آرمان هایش می خندند، رویاهای بزرگ من دستاویز مضحکه برادران یوسف شده است.
    پایان صبوری شما، آغاز امیدواری ماست.
    عبدالجبار کاکایی


  67. آرزو در 09/25/05 گفت :

    salam violete azizam,mehmonaye azizemoon omadan,sob az boshehr miran kheili khosh hal shodam az didaneshoon ,omidvaram beheshoon khosh gozashte bashe,yeki az behtarin rozhaye zendegim bod in roz.#hug #heart
    ____________________________________________
    آرزوی عزیزم امروز صبح ازشون اس ام اس داشتم و چقدر ابراز رضایت کردن از سفر بوشهر و خوشحالی بابت دیدن تو
    بازم یکدنیا ممنونم از قبول زحمتت و خوشحالم به خودت هم خوش گذشته#kiss


  68. سی مین در 09/25/05 گفت :

    خیلی وقته اینجا رو میخونم.گاهی هم کامنت میذارم. دوست دارم از نزدیک باهات آشنا بشم. شاید این کنسرت فرصت خوبی باشه. البته اگه ما رو قابل بدونی#smile


  69. ارميتا در 09/25/05 گفت :

    ويولت عزيز سلام
    منم رفته بودم جشن پرشين بلاگ،وقتي خانم پولادزاده گفتن كه قرار بوده بياي و نتونستي كلي حسرت خوردم.حيف شد دوست داشتم از نزديك ميديدم شما رو…..راستي رضا يزداني هم بود…..كلا جاي شما خيلي خالي بود،به خصوص برا ما كه 600 كيلومتر كوبيده بوديم برا جشن اومده بوديم تهران.انشا الله دفعه هاي بعدي اميدوارم ملاقاتتون كنم
    ____________________________
    کم سعادتی من


  70. سينا در 09/25/05 گفت :

    چقدر خوبه که يه روز اين صفحه بنفش رو باز کنيم و گزارش تصويری تو رو از ايستگاه مترو -که با پای خودت رفتی- ببينيم. به اميد اون روز
    #flower #heart


  71. :؛ياسي؛: در 09/25/05 گفت :

    سلام
    بازم ممنون از دلسوزيتون و توجهتون
    مرجان خانمی …دل ما درياس …ناراحت نشدم خانومی #sad
    فقط يه کم دلم گرفت
    پرنده آزاد : اومدم وب لاگتون خوندم ….
    دنبال اون کتاب هم می گردم ….اگه پيداش کنم
    من فقط دارم تلاش برای زندگی خودم ميکنم…. هر چند از نظر شما ها فداکاریه بی خوده …..
    بايد زندگی کرد …مگه نه؟؟؟
    اقا حامد (۲۳) آرزو نمی کنم جای من باشی ….اما ای کاش بودی ….تا متوجه ميشدی که فرق تلاش برای حفظ زندگی …با لذت بردن !!! چيه ؟؟؟؟
    در هر حال ممنون از التفاتتون #flower


  72. vili,har rooz behtar az dirooz, ding ding#kiss


  73. مرمر در 09/25/05 گفت :

    عزيزم زبان ديگه ايی لازم نيست بلد باشيم ديگه #grin
    آوردن رتبه رو بهت تبريک می گم#applause


  74. م-ر در 09/25/05 گفت :

    سلام
    ویولت عزیز من بعد از چند روز موفق شدم که وبلاگتو بخونم و نوشته روز شنبه را درباره یاسی خوندم. فقط کاشکی یکی بگه این چه زندگی هست که باید حفظش کرد؟ وقتی از الان این همه توهین و تحقیر وجود داره وای به روزی که یاسی خانم بشه 45 سالش و شادابی و زیبایی و صبر و سلامت الانش رانداشته باشه. آدم باید برای نگه داشتن چیزی تلاش کنه که ارزش وقت و انرژی که میذاری داشته باشه. از نظر من وقتی اینقدر کار خرابه اگر هم که زندگی کنه زندگی بسیار ناسالمی هست. نمی فهمم ما زنای ایرانی چرا باید ازدواجمون را به هر قیمتی که شده حفظ کنیم؟
    تا حالا مردی رو دیدید که شرایط این چنینی را داشته باشه و تحمل کنه یا اینکه خودش را مقید بدونه که زندگی زناشویی اش را حفظ کنه؟
    هر چی به سرمون میاد تقصیر خودمونه!
    ___________________________________
    چی بگم
    سنت ، فرهنگ، باور؟


  75. مرمر در 09/25/05 گفت :

    راستی ويولت جان من معمولاْ بعد از گذاشتن نظر دوباره می يام ببينم که تأیید شده یا نه و معمولاً نیست. نمی دونم اصلاً کامنتم ثبت می شه یا نه ؟ راستی خوشحال می شم که تو لینکهات منم داشته باشی. #heart
    __________________________________
    عزیزم کامنتی از شما ثبت نمیشه که من بخوام تایید بکنم یا خیر


  76. شب‌گير در 09/25/05 گفت :

    سلام خانم ويولت
    ۱-بايت بحث ديروز خسته نباشيد،تا جايی که يادم می‌ايد مدتها پيش به اين دوستمان طی کامنتی گفته بودم که بايد اول به خودش مراجعه کنه!(همان موقع هم سرکار خانم نقش‌و‌نگار بنده را متهم کردند به دادن مشاوره به يک زن هفتاد ساله#laugh )
    اما در کل،عمه خانم حرف آخر رو زد!کامنت عمه خانم،من رو از روی صندلی انداخت پايين!!!
    ۲-همين را بگو اميد خان!انگار ياسی جان خودش به ذهنش نمی‌رسيده که بره طلاق بگيره!!! اما جدن يک جای نگرانی بزرگ وجود داره:ما فقط حرف‌های يک طرف قضيه را می‌شنويم و اگر خدايی نکرده،ياسی خانم همه‌ی حقيقت رو نگفته باشه،اکثر دوستان با محق دونستن ايشون،بيشتر در موردش ظلم کرده‌اند تا لطف!!!چون اينجوری،ايشون باورش ميشه که مقصر فقط طرف مقابلشه و عيب‌های خودش را نديده ميگيره.
    ۳- اين اشک‌ها قيمت داره بانو.پس به جا ازش استفاده کن.اما يادت باشه دختری که زياد گريه کنه،دماغش گنده ميشه!!!از ما گفتن بود!!!
    ۴-بی‌خيال آبجی!!! تو و استرس بايت مقام آوردن؟؟؟ تا اونجایی که یادمه،اين چيزهايی که برای ما آرزوست، واسه شما خاطره شده آبجی!
    ۵-بارها گفته‌ام و باز هم می‌گویم: يقینن روزی شاهد فتح قله‌ی اورست توسط شما خواهيم بود.(يحتمل،بدون کورتن)
    ۶-بنده يزد نيستم،اما می‌توانم شماره‌ی اليار عزيز را بدهم تا طی يک تماس تلفنی،مشکلشان را حل کنند.فقط اشکالش در اينه که اليار جان، فرانسه و آلمانی و انگليسی بيل‌ميروند!!! اما خداييش ترکی‌اش حرف نداره!!!من خودم شاهد بوده‌ام که بارها به زبان ترکي،لاو می‌ترکاندند خفن!!!
    و اما ۷ !!!ب
    بخشيد!!؟مگه دفعه‌ی پيش،به جز شما ،دوستان و ممل آرتيسته،کس ديگه‌ای هم در سالن حضور داشت!!؟
    يه پيشنهاد!:به جان خودم من فکر می‌کنم ميزان طرفدارهای خودت در کل ايران،بيشتر از طرفدارهای رضا يزدانی باشه،پس بيا و خودت يه کنسرت بذار و روی سن، هی فک ملت رو بيار پايين!!! به خدا بهت قول ميدم خيلی ديدنی‌تر از کنسرت آغا رضا باشه! تازه ايندفعه هم وسط کار برای شراره خانم ،کاری پيش نمياد و فرار نميکنه! ميدونی که ايشون چقدر از فک‌پايين اوردن شما خوشش مياد!!!
    پ.ن: به راحله خانم (کامنت شماره‌ی ۴۰ پست «آنچه گذشت…»و بقيه‌ی دوستان مشابه!: لطفن قبل از ورود به کنسرت،يه سيتی اسکن از سر مبارکتان بگيريد! اينطوری هم متوجه‌ی چیزهای نداشته‌تان می‌شوید و هم گناه محو شدن مغزتان را به گردن ؛«مغز ديگران را خوردن من» نمی‌اندازيد!!! من قبل از خوردن مغز کسی،اول بايد از وجود داشتنش، مطمئن بشوم!
    ضمنن حتی در صورت داشتن مغز هم،بدون نگرانی در کنسرت حاضر شوید! بنده هر چيز پلشتی را که نمی‌خورم!!!