جسته و کمی هم گریخته

1- وقتي حال جسميم به شدت بهم ميريزه، حس غريقي رو دارم که قسمتي از بدنش تو دهن کوسه گرفتاره و داره با سرعت به همراه اون به ته آب کشيده ميشه. از طرفي بايد خودش رو از کوسه که گازش زده جدا کنه و در عين حال نفس کم آورده و عنقريبه که خفه بشه.
2- اگر واسه يکبار هم شده براي برداشتن قدم حتي از گردنت!! کمک گرفته باشي اونوقت مي توني ادعا کني که تمام دردها و خستگي و بي انرژي بودن من رو مي فهمي.
3- وقتي به هر علتي دمدمهاي صبح بي خوابي ميزنه به سرت و از خواب بيدار مبشي. شانس اين رو پپدا مي کني که سر و صدا و قيل و قال گنجشکها رو که دارن بهمديگه صبح بخير ميگن بشنوي.
4- امروز 17 پله رو خودم اومدم بالا هرچند خيلي خيلي خسته شدم و 10 دقيقه هم طول کشيد … ولي لااقل مثل ديروز شهروز( برادرم) مجبور نشد بياد پايين و بغلم کنه بياره بالا… بسي از جَنم و غيرت خود لذت بردم.
5- دوستي تو کامنتها گفته تو بحثهاي اخير من “صرف به مسائل جن سي” توجه دارم. خدمتون ايشون عارضم که چون من يه از کار افتاده عزب اوغلي هستم که حتي کارگر خونه روبرويي هم تو روم نگاه نميکنه ديگه چه برسه به*** از بازديد زياد وبلاگ سواستفاده مي کنم براي طرح عقده هاي درونيم …از قديم گفتن وصف العيش نصف العيش!!!!:smug
6- با توجه به شماره بالا، به محضي که حالم بهتر بشه بحث گذشته رو دنبال مي کنم.


نظرات شما


  1. سحر در 09/13/04 گفت :

    این دیگه از اون شکست نفسی های عجیب غریب بودااا ویولت جونم#thinking
    #smug


  2. شراره در 09/13/04 گفت :

    ويلی دلم واسه فک خواباندن هايتان بسی تنگ شده بود که در مورد شماره ۵ مشاهده شد و بسی حظ برديم #grin
    _______________________________
    با جواب کامنت شبگیر شروع کردم#grin
    حالم بهتر شه میرم واسه پستهای جنجالی!!


  3. پريناز در 09/13/04 گفت :

    ووووي چقدر بدم مي آد از آدم هاي مثل آدم هاي شماره ي 6!!!!
    چه لزومي داره به شمايي كه خودت مي دوني درباره ي چي مطلب مي نويسي اعلام كنه كه در مورد چي نوشتي؟!!!!#yawn
    __________________________________________
    تا حالا به دانای کل تو زندگیت برخورد نکردی؟
    اگه نباشن که نمیشه


  4. نساء در 09/13/04 گفت :

    سلام ويولت عزيز
    خوشحالم که امروز خودت اين همه پله رو بالا رفتی.#flower
    __________________________________
    نسا جونم محموله روز شنبه دریافت کردم حالم خوب نبود نشد بهت خبر بدم ببخشید#kiss


  5. سانی در 09/13/04 گفت :

    خوشحالم دوباره به ميدان بازی وارد شدی. #smile
    درسته نمی‌تونم حال و درد و خستگيت رو درک کنم ولی دنیای همه برای خودشون پر از دلتنگی‌ها- خستگی‌ها و دلزدگی‌ها. همیناست که این احساس رو بین آدما ایجاد می‌کنه تا حس کنند درد همو می‌فهمند و درک می‌کنند.
    ويولت صرفنظر از تفاهمات و یا اختلافات فکری تو اسوه مقاومت و پشتکاری برای من و هر روز برای درس گرفتن به وبلاگت سر می‌زنم.
    #flower


  6. پريناز در 09/13/04 گفت :

    Big Frown(( دقيقا به اينا ميگن داناي كل!!!!#laugh


  7. پريناز در 09/13/04 گفت :

    حالا من كه وبلاگم هيچي نيست و در برابر شما هيچم كلي از اين آدم ها دارم، ديگه چه برسه به شما!!!!


  8. سلام خوشحححالم که خوبی . يعنی بهتری .
    البته چاخان می کنی . من که ميدانم .آنقدر لطيف و زيبا هستی که هر کس دستش بهت برسد يک لقمه چپت می کند.
    واين مسئله مورد توجه بودن هيچ چيز از ارزش بحث اجتماعی که مطرج کرده ای کم نمی کند.
    وبلاگ نويس ها بخصوص ويولت که استاد است . هرگز داستان اصلی زندگی خودشان را بيان نمی کند . داستانی می سازند تا ديگران بخوانند و متوجه بعضی از مسايلی که به آن توجه ندارند بشوند.
    بهتر آنست سر وراز دلبران گفته آيد در حديث ديگران.
    البته شعره درست یادم نمی آید احتمالا غلط غو لوط است
    و ويولت همان ديگران است.


  9. شب‌گير در 09/13/04 گفت :

    سلام خانم ويولت
    عزب اوغلی کدومه خواهر من؟شما سالاری(با همون طعم توت فرنگی!)


  10. آزاده در 09/13/04 گفت :

    ويولت جون چه عالی که خودت از پله‌ها اومدی بالا.#applause #hug
    اميدوارم زود کوسه‌ رو خفش کنی و خودت رو نجات بدی. خيليها از تو انرژی ميگيرن پس بايد زود بهتر بشی.#heart #kiss


  11. آورا در 09/13/04 گفت :

    شماره دو تاثير گذارترين جمله ای بود که تو اين چند روز شنيدم


  12. ويولت را عشق است#applause خيلی چاکريم خانوم خانوما
    بی خيال اين آدما سرخوشن حرف مفت زياد ميزنن.
    در مورد پست قبليت من عاشق بستنی سالارم ولی متنت را خودن از ته ته دلم بستنی سالار خواست رفتم بوفه اداره ولی نداشت#sad #sad
    دوستت دارم فطير زياد #kiss


  13. هايدي در 09/13/04 گفت :

    ايول خوشم اومد بزن تو پك و پوز هركي حرف مفت مي زنه.بدخوا مدخواه داشتي خبرم كن داش ويلي#applause


  14. نساء در 09/13/04 گفت :

    اميدوارم از محموله خوشت اومده باشه و اينکه زودتر حالت خوب خوب شه طوری که خودت از حالو روزت راضی باشي


  15. نساء در 09/13/04 گفت :

    #kiss #heart #flower


  16. سلام
    ويلوت خانم خدمت شما عرض سلام می کنم
    می خوام بگم که برنامه ای در شبکه ديدار ديدم مبنی بر اينکه يک دکتر ايرانی بنام دکتر مولانا کشفی کرده اند که در آن با سلولهای بنيادين می شود اکثر بیماریها ها از جمله ام اس را در مان کرد می توانيد با اين شبکه ارتباط برقرار کرده و ريزش را کاملا بپرسيد
    در ضمن همسر يکی از دوستام طب سوزنی کار می کند که ماجرای شما را برايش گفتم که به من گفتند اگر مايل باشند مجانا دستورات غذايی برايش ميفرستيم
    اگر دوست داشتيد تا برايت بگيرم و بفرستم
    __________________________________
    ممنون از محبتت
    اون برنامه رو هم دیدم چیز جدیدی برای گفتن نداشت


  17. ياسي در 09/13/04 گفت :

    چقدر تو ماهي!#kiss


  18. roo be pishrafti!!!


  19. شکیبا در 09/13/04 گفت :

    ويلی جون گناه داشت طفلک ، بدجوری زدی تو برجکش #devil تا درس عبرتی شود برای ديگر دانايان #party
    #heart #kiss
    ___________________________________________
    اگه این دانایانند که تنها عبرت نمیشه بلکه به ریش امثال من می خندن


  20. مریم گلی در 09/13/04 گفت :

    #flower #kiss


  21. هلن در 09/13/04 گفت :

    ان شاالله خوب ميشی. زحمت کشيدی.


  22. ليلا در 09/13/04 گفت :

    بیدار شدن با سر و صدای گنجشک‌ها اول صبح خیلی لذت‌بخشه، بماند که واسه بعضی‌ها عذاب الیمه :دی بابت اکسپت در فیس‌بوک هم تنک‌یو عزیزم#heart


  23. شمع سحر در 09/13/04 گفت :

    خوشحالم که هنوز خودت می تونی کاراتو به سختی و ندرتم که شده انجام بدی و نياز به کسی نداشته باشی.#smile ##kiss


  24. سالی در 09/13/04 گفت :

    ويولت تو يه آدم قابل احترامی اين حرفها واقعا ازت بعيده(شماره ۵ رو می گم) آدم تو يه سنی که سن منم هست بايد به اين چيزا توجه کنه والا بايد بهش شک کرد که ادم نرمالی باشه. آدم بايد در سن خودش زندگی کنه . تازشم تو خيلی هم دختر مودبی هستی هر کی جنبه نداره نياد وب لاگت زوری که نيست تنها چيزيه که کاملا دل بخواهی است. همسر يا دوست پسر يه نفره(من مثبتم) اما تو حداقل صد نفرو توی اين وب لاگ داری که هر روز چشم انتظارتن .#kiss


  25. رابعه در 09/13/04 گفت :

    دعا می کنم که زودتر حالت بیاد سر جاش و بیای یه بحث توپ راه بندازی تا کور شود هر آن که نتواند دید.
    تو نمونه کامل مقاومتی.به حزب ا..ه بگم بیان مقاومت رو از تو یاد بگیرن #heart


  26. گلی در 09/13/04 گفت :

    زنده باد ويولت بانوی قهرمان#party


  27. سمیه در 09/13/04 گفت :

    ما از صبح ۱۰۰ بار اومدیم عرض ارادت و از خودمان فیوضات در کردیم..اما صندوق پستتون خراب بود…در نتیجه یک عدد ایمیل پر از مهر و صفا خدمتتان ارسال نمودیم…
    احسنت با آن جواب دندان شکن قسمت۶
    شما چه حالتان خوش باشد و چه حالتان زبونم لال ناخوش …جوابهای دندان شکن آماده به شلیک دارید#hug


  28. ساناز در 09/13/04 گفت :

    ويولت نازنين با خوندن شماره ۲ يکمی بيشتر از يکمی البته از خودم خجالت کشيدم .
    پاينده باشی #flower


  29. شليل در 09/13/04 گفت :

    و همچنان چشم به وب دوخته ايم بدين سان ( شکلکی که دهنش رو به قطر ۴۰ سانت باز کرده )


  30. سمیه در 09/13/04 گفت :

    بعله…صحبت از محموله رد و بدل کردن شد گفتیم به نساء جان بفرمایید ما هم التماس دعا داریم#thinking


  31. آسمان در 09/13/04 گفت :

    سلام عزيز دلم
    شرمنده چند وقت نتونستم بيام اما دلم اينجا بود
    خوشحالم که انقدر به خودت ايمان داری که پله ها رو بالا ميری
    افرين
    به خاطر اين اعتماد به نفس
    دلم برات تنگ شده
    و تنها چيزی که می تونم بگم اينه که دوستتون دارم
    و براتون بهترين آرزو ها رو ميکنم


  32. ايول جنم و غيرت ويلی خانوم!!!!#heart
    در مورد شماره شش هم بايد بگم که حتما اين کار رو بکن چون عقده‌ی توام نباشه عقده‌ی نود درصد ماهاست!!!!#grin
    ____________________________________
    #grin


  33. vIsIonIst در 09/13/04 گفت :

    فيلم Diving Bell & The Butterfly رو ديدی؟؟ ا گيرت نيومد بگو يجوری به دستت برسونم… #flower
    ___________________________________
    ندیدم…پیشنهاد خودت چیه برای اینکه بگیرم؟


  34. امروز توی بغل همکارم گریه کردم. فکر کن! یک ماه بیشتر بود که بغض گرهه خورده بود توی گلویم که با صدای بلندی بشکنه و بتونم با صدای بلند هق هق بزنم زیر گریه.
    زنگ زدم به مترون می‌گویم چی شد؟ از ماه دیگه می‌رم بیمه؟ می‌گوید جعفری یک پانزده روز دیگر برایت توی اتاق عمل برنامه می‌نویسیم تا ببینیم چه می‌شود کرد! سرش داد زدم من نمی‌آیم! اگر برنامه هم بنویسید نمی‌آیم. رفتم بغ کردم دکتر رسولی آمد گفت چی شده؟ گفتم انگار با یک بچه طرفند که چیزی می‌خواد امروز فردا می‌کنن که یادش بره! گریه می‌کنم می‌گوید گریه نکن عزیز دلم! مرا برد توی اتاقش می‌گویم به خدا خانم دکتر نمی‌کشم. زن
    گ زده به مترون می‌گوید چی؟ می‌گوید نمی‌توانند جایگزینش کنند! چرا؟ چون دو تا خانومی که آنجا هستند و یکیشون پرستاره و دومی ماما پارتیشون کلفته! شوهر یکیشون معاون شهرداریه! اون یکی هم تا حالا کسی نفهمیده! می‌گویم خانم دکتر برنامه بنویسند من نمی‌آیم! هدنرس آمده می‌گوید چیزی نیست که عزیزم، گریه نکن! برنامه‌ات را می‌نویسند واسه بخش اورژانس! فقط کافیه بشینی و پذیرشها را وارد سیستم کنی! خدایا آدم تا این حد خنگ؟کودن؟ می‌گویم من می‌روم پیش دکترم استعلاجی می‌گیرم و هیچ جایی نمی‌روم جز بیمه! می‌گویم توی بخش اورژانس مریضها و همراهاشون از سر و کول هم بالا می‌روند من بروم توی اعصاب خورد کنیه اونجا که چی؟
    استعلاجی می‌گیرم دو هفته و مامان رو برمی‌دارم می‌رم پیش رئیس دانشگاه … به خدا خسته شدم ویلی … چرا نمی‌فهمند؟
    آزاده آمد دلداری‌ام بدهد بغضم صدادار شکست و زدم زیر گریه. گفتم به خدا حسرت خونه خواهرم مونده به دلم! دو سه قدم با ما فاصله دارن. اگر بگم اون روز توی خیابون خوردم زمین و مامان بیچاره که بازوشو گرفته بودم با من خورد زمین و خدا می‌داند چطوری ماشین‌ها ترمز کردند و نزدند به ما هیچکدوم باورتون نمی‌شه! به خدا با خودتون می‌گین اینکه سر است چیزیش نیست که! دیگه نمی‌دونین خونه که می‌رسم مثل یه جنازه می‌افتم تا صبح روز بعدش که پا می‌شم و با هزار دعا و صلوات و التماس به خدا و پاهایم می‌آیم سر کار. نمی‌بینین و نمی‌دونین! می‌خندم و مشاها فکر می‌کنید من چیزیم نیست!
    چقدر گریه چسبید امروز توی بغل آزاده …
    ___________________________________________
    ظاهرا تا یه گندی بالا نیاد ولت نمی کنن


  35. یکی از همکارهایم اون روزی نشسته و موعظه می‌کرد که درد درده، زیاد و کم نداره که! گفتم فلانی یک بار لاپاراسکوپی شدی دو هفته استعلاجی آوردی و بعدش هم که برگشتی دم به دیقه ناله می‌کردی! دلم می‌خواست بگویم حالا که درد درده، یک چند روز نه بیشتر با درد من زندگی کن ببین چه مزه‌ای می‌ده؟
    حالم خوش نیست … حالم خوش نیست.


  36. m.e.f در 09/13/04 گفت :

    احتمالا اين دانای کل خود فقط به دنبال مطالبی در ارتباط با مسائل جن* سی می گردند که تمامی مباحث اين وبلاگ را از اين مقوله دانسته اند.


  37. رز در 09/13/04 گفت :

    جواب دندان شکنی دادین#applause #applause


  38. ترنم در 09/13/04 گفت :

    سلام ويولت عزيز
    ميدونی من خيلی اينجا سر ميزنم و دلتنگت ميشم نوشته هاتو ميخونم گرچه کامنت نميذارم
    فقط ميخوام از حالت با خبربشم از دلنوشته های صميمی و روانت تو با تمام رنج هايی که ميکشی و دردهايی که خودت فقط ميدونی و باخبری اين قابليت و داری که عقب نکشی و نشون بدی حس هايی هستند که درد هم نميتونه شکستشون بده مثل دوست داشتن و انسان بودن
    اين همون حسيه که تو را ميکشونه اينجا که بنويسی و منو که بخونمت
    خيلی دوستت دارم و برات آرزوی شادی و درک زيبايی ها را دارم
    سبز باشی با نفس طلايی زندگيه#flower
    ___________________________________
    #flower


  39. صدف در 09/13/04 گفت :

    شماره ی ۳ رو زياد تجربه کردم. بابا بازم همينکه تونستی از پله بالا بيای خيليه مهم نيست چقدر طول بکشه .
    وای از شماره ی ۵ هم کلی خنديدم وای ويلی خفه نشی با اين جوابات#laugh #rolling .
    خوشحالم که بحث قبلی رو ادامه ميدی. چون منم يه دوست اين مدلی دارم#smug


  40. باران در 09/13/04 گفت :

    منم از جنم و غيرتت خوشم اومد شديدا….
    باشه ادامه بده. منم با نظرات کارشناسانه ام! خدمت می رسم…
    من درک می کنم ويلی. کسانی هستند که وضع جسميشون از تو خيلی بدتره عزيزم، نمونه ش خودِ من! #kiss


  41. مريم در 09/13/04 گفت :

    #applause #applause #applause آخه من نميدونم به ديگران چه ربطی دارهکی چی مينويسه و به چه علتی! خوب ناراحت ميشن نيان بخونن!!!#flower


  42. محسن در 09/13/04 گفت :

    6 رو خوب اومدی!


  43. سارا در 09/13/04 گفت :

    سلام گلم امیدوارم هر چه زودتر خوب بشی


  44. سالی در 09/13/04 گفت :

    راستی به وب لاگ تازه تاسيس منم سر بزن و منو به نوشتن ترغيب کن


  45. نیلوفر در 09/13/04 گفت :

    اتفاقا من از این بحثای اخیرت خیلی لذت می برم … نمی دونم شاید منم دچار عقده های درونی شدم ، حتما شدمو خودم خبر ندارم دیگه #grin … منتظریم که زودتر حالت یه کمی خوب شه #kiss


  46. سين در 09/13/04 گفت :

    گاهي به من سر بزن در كافه زن


  47. سینا در 09/13/04 گفت :

    حوصله داری یه ذره سر به سرت بذارم؟ پس بریم خدایا به امید خودت:
    ۱- یک طرفه نباید به قاضی رفت درد و دل کوسه بدبخت رو هم باید شنید#grin
    ۲- شاعر در این مورد حق مطلب رو ادا کرده. اونجا که می فرماید:
    شعر و غزل نمی تونه وصفت کنه
    هر کی دیده نمی تونه ترکت کنه
    هیچکی بجز من که برات میمیرم
    از ته دل نمی تونه درکت کنه
    نه، نه، از ته دل نمی تونه درکت کنه #grin
    ۳- فقط صبح به خیر؟ #blush
    ۴- #applause
    ۵- اختیار دارین خانم. این دیگه از اون شکسته نفسیاست#smile
    ۶-#blush ویلی تو بیخیال نمیشی؟ به خدا اگه از راه به در شدم اون دنیا یقه ات رو می گیرم #grin
    #heart #flower #flower
    ______________________________________________
    #laugh


  48. امير در 09/13/04 گفت :

    سلام خيلي وقت بود اينجا نيومده بودم .خوشحالم كه فرصت شد و اومدم ويولت عزيز مثل هميشه دوست دارم#flower #flower #flower #flower #flower #flower #flower #flower #flower سال نو هم مبارك امسال سال سلامتي برات باشه


  49. باران در 09/13/04 گفت :

    سلام.من مدت هاست که وبتون رو میخونم.امیدوارم حالتون بهتر بشه و به بحثتون ادامه بدید.من قبلا یه وب در مورد همین موضوع داشتم که با اینکه میتونست جایی برای بررسی و رسیدن به خیلی از نتایج کاربردی وبدرد بخور در زمینه ی مسائل جنسی بشه به قول شما اینقدر دانای کل پیدا شد که مجبور به بستن وب شدم.راستی امید وارم اینبارکامنتم رو حذف نکنید #tongue # #cry


  50. احمدرضا در 09/13/04 گفت :

    سلام #smile
    سال نو مبارک(دير گفتم که تبريکم خاص باشه)
    چند شب پيش يه خوابی ديدم که ظهرش يادم اومد…
    خواب ديدم برنامه تفريحی گذاشتی .همه ملت رو هم گفتی بيان…محل قرار هم دم در خونه ما بود…يه چيز تو مايه های پيکنيک بود برنامه…خيلی داشت شلوغ ميشد…کاملا هم جدی همش موبايلت دستت بود .هماهنگ ميکردی همه چيو…عين اين مدير خفنا…آهان يه شال ويولت رنگي هم سرت بود.
    تو خواب در رابطه با برنامه يه پيامک هم ازت دريفت کرده بودم که الان هر چی فک ميکنم يادم نمياد متنشو.گويا در رابطه با برنامه بود .يه چيز تو مايه های ساعت حرکت…ولی هر چی بود انقدر به نظرم واقغی اومد که وقتی بيدار بودم .تو گوشيم دنبال اس ام اس ويولت گشتم.
    همين#grin #smile
    ________________________________________
    حوابن مشکوک میزنه حالا چرا دم خونه شما؟؟؟؟


  51. گلاره در 09/13/04 گفت :

    فکر و جسم به هم مربوطن .افرين تا حالا رفتی جلو بازم برو .از رو ببرش .اينايی که کامنتهای اينچنينی ميدن فکر ميکنن حتما بايد يه چيزی بگن .نميدونن که وبلاگ و مطالب اون متعلق در وهله اول متعلق به خود شخصه


  52. احسان در 09/13/04 گفت :

    مدتیه از امید خبری نیست. شخصیت محبوب من تو این وبلاگ بود !!!!
    ________________________________
    محبوبت حق تعالی باشه بنده خدا کیلو چنده؟#grin


  53. تـــرانه در 09/13/04 گفت :

    ويولت جان اميدوارم زودتر خوب شی و به اين بحث ها ادامه بدی تا ما ها درسی ياد بگيريم و اونهايی که به قول شبگير تجربه دارن ما رو در تجربياتشون سهيم کنن. ماشاالله اين پسر خودش منبع همه ء اطلاعات بود!!
    امروز بعده ۵۰ ساعت مثلا درس خوندن اما واقعا در رويا به سر بردن تا دم ِ کلاس هم رفتم اما امتحان نداده برگشتم خونه چون آمادگيشو نداشتم!! فک کن واسه اوليم بار در طول اين ۱۹ سال اين اتفاق افتاده !! الان نمی دونم خوشحالم يا ناراحت!#grin ولی پيداست حالم نرمال نيست!
    __________________________________________
    نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟#surprise
    حالا باید اضطراب امتحان رو همچنان یدک بکشی


  54. مرسده در 09/13/04 گفت :

    قهقهه ای از ته ِ دل #rolling به خاطر ِ مورد ۵ کردم که یه تشکر بهت بدهکارم. شادم کردی تـــــــــوپ که به قول مامان بزرگ ِ بنده : مادر الهی خدا شادت کنه…
    وای این وبلاگت چه باحاله همه ئ آیکونا رو داره.تنها آیکونی که نداره و بنده برای تکمیل این سطر بهش نياز داشتم اون آدمکه س که آب از لب و لوچش راه افتاده#grin
    منم میــــــــــــــخوام#cry


  55. شمس در 09/13/04 گفت :

    با سلام.
    وبلاگ زیبایی دارید
    امیدوارم هرجا هستید سلامت و شاد باشید
    ضمیمه:
    احتراما وب سایت موسسه خیریه شفاجویان کودکان مبتلا به سرطان (مشک) به آدرس:
    moshk-charity.org
    خدمتتان معرفی می گردد.این موسسه از سال 1379 تا کنون در زمینه یاری رسانی به این عزیزان فعالیت می نماید.اطلاعات جامع در وب سایت موجود می باشد. لذا مستدعیست در صورت تمایل نسبت به معرفی موسسه و ایجاد لینک اقدام فرمایید.
    در صورت ایجاد لینک لطف نموده به آدرس:
    ایمیل: shafajooyan_moshk@yahoo.com
    ویا
    وبلاگ :shafajooyan.blogfa.com
    که دل نوشته هایی از دنیای این کودکان است اینجانب را مطلع فرمایید
    جهت هرگونه پرسش و راهنمایی می توانید با شماره تماس و یا از طریق وبلاگ با ما در ارتباط باشید
    شماره تماس دفتر موسسه: 3743345-0611
    با سپاس
    علی شمس المعالی
    مسوول روابط عمومی موسسه خیریه
    شفاجویان کودکان مبتلا به سرطان
    (مشک)


  56. یک محمد در 09/14/04 گفت :

    سالاری!


  57. سید خندان در 09/14/04 گفت :

    #laugh
    این نصف عیشت منو گرفتار کرد!


  58. نازی در 09/14/04 گفت :

    ۱- ويلی جون سال نو مبارک
    ۲- من مطمئنم که خفه نمی شی که هيچ تازه ممکنه کوسه رو هم شکار کنی
    ۳-مورد شماره ۳ رو در حد تو حس نکردم ولی خيلی وقتا به خاطر الطاف اماس عذاب کشيدم و محدود شدم
    ۴-عاشق اون لحظهی شماره ۳ ام
    ۵-بهت تبريک ميگم به خاطر اينهمه پشت کار و داشتن داداش خوبی که يه روزايی وظيفه پاهاتو به عهده ميگيره
    ۶- ديگه قرار نبود ازاين شکسته نفسی ها کنيا
    ۷- همه منتظر ادامه بحثن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!#winking


  59. محمد در 09/14/04 گفت :

    يه نفر رو ميشناسم كه بس كه گامبو بوده به اون مي گفتن س…مانكن بعد كه معروف شد همه وقتي آهنگاشو گوش مي دادن تصوري از مانكن ازش داشتن بعد از يكي دو سال خيلي هيكلش رو فرم اومده مي گم بد نيست از اين روش استفاده كني . مثلا عنوان رو بزار من و غلبه بر ام اس. من با كتاب خيلي سر و كار دارم همسرم هم مترجم كتابه اگه دوست داشته باشي ميتونم برات كتاب هاي خوبي معرفي و ارسال كنم . طراح وب هستم و ده ها سايت براي ناشر هاي ايراني طراحي كردم وبلاگت هم خيلي خوشگله. كافيه تو سايت dorsabook دات كام حساب كاربري ايجاد كني.


  60. آيلار در 09/14/04 گفت :

    #rolling غش غش خنديدم به پاراگراف شماره ی ۵ خيلی خوب جوابشو دادی ايول#laugh


  61. پپر در 09/14/04 گفت :

    خوشم مياد بيشتر پسر ها تو را عاشقانه دوست دارند ویلی #grin
    و عشفشون را مثبت تر با بهتر از دیگری می دانند
    و من نمیگم ما که بهتون بر نخوره . . . و من بیشتر از خود ویلی حق دارم در رابطه با ویلی
    و در اینجا روی سخنم به یکیه . . . به ما چه که کی ؟ . . . مگر آدم به آن غریزه ای که آفریدگار یکتا به ما هدیه داده علاقمند باشد بده ؟
    ____________________________________________
    بچه حرف در نیار برای آدم


  62. پپر در 09/14/04 گفت :

    اتفاقا شاهکار بينش پژو . . . شعر زیبایی را خونده در همین رابطه
    خدا دوست دارد لبی که ببوسد ،‌ نه آن لب که از ترس دوزخ بپوسد . . . خدا دوست دارد من و تو بخندیم ، نه در جاهلیت بپوسیم بگندیم


  63. پپر در 09/14/04 گفت :

    دوباره درود علیکم . . . خوبین ؟ خدا را سپاس که خوبین . . . میگم ها بگین ها من ویتامین کامنت بدنم کم شده لطفا یه خورده ویتامین کامنت به بدن من برسونید . . . حتما من باید بیام تو وبلاگتون نظر بدم #grin تا بیایید نظر بدین . . . خوب بیایید نظر بدین دیگه . . . لطفا


  64. پپر در 09/14/04 گفت :

    ويلی چطوری ميشه نظر خواهی يک پست را غیر فعال کرد . . . میدونم حس حالم نداری هر وقت حس حال داشتی پاسخ پرسشم را بده . . . لطفا . . . و سپاس


  65. ye bande khodaee در 09/14/04 گفت :

    dishab yeki az canal haye inja ye barname dasht ke ye khanume taghriban 80! sale unja budo kolli por enerji harf mizad, barnameye moarefie ketabesh bud, ye ketabi tu zamineye eghtesad neveshte bud, albate in yeki az ketabash bud, yeki az ketabash raje be khodesh bud, badesh chand ta az in film haye siaho sefid neshun midad ke ishun zaheran ye moshkeli mesle shoma dashan, faranse harf mizad, doros nemifahmidam chi mige Grin ama umade budo ye katabi neveshte bud az lahze haye zendegish un moge ke chetor nemitunest harekat kone, ba tamae ehsas haye un kahze hash, ta zamani ke tuneste bud behbud peida kone,
    dige hala ungad dastesh rah oftade ke shoru karde bud ye ketabaee ham tu eghtesado ina neveshte bud Grin
    age shoma bekhain ketabi benvisin, onvanesho chi mizarin?
    _________________________________________
    اصن ببهش فکر نکردم شاید لحظه های من


  66. صوفی در 09/14/04 گفت :

    خيلی دوست داشتنی هستی #heart


  67. ويولت در 09/14/04 گفت :

    به ناشناس:
    تو موضوع مورد نظرت رو بگو اگه کشش داشت و قابل مطرح کردن بود…مطرح میکنمش
    به تایید نکن:
    نه مشکلی ندارم با خطاب کردنت#smile ولی بدجنس تو هم یک کم اطلاعات از خودت بده#winking
    به حمیدرضا:
    باهات تماس می گیرم ولی نه الان چند روز دیگه که بهتر شدم#flower


  68. ياسی در 09/14/04 گفت :

    #flower


  69. بهار۱ در 09/14/04 گفت :

    سلام ويولت جون خودم … ببين ايندفعه ديگه با حرف نميشه هر کی حرف بد زد بايد بياد وسط کتک بخوره ديگه با حرف از رو نميرن اين جمع دانا … منم هستم تشويق ميکنم #grin #grin #devil … نظرت چيه ؟ قبوله ؟ #heart


  70. باشو غريبه کوچک.. در 09/14/04 گفت :

    سلام بر تو ای بانوی پاکدامن….یونس نبی از داخل شکم کوسه يه پيامک داد و گفت:يکی از پری رويان بهشتی در حال ورود به شکم کوسه ميباشد…ولی مقاومتش در حال تحسينه…۵ـشکست نفسی نفرمائيد..عزب اوغلی ديگر چيست؟شما فقط لب تر کنيد تا خودمان که سهل است يوزار سيف..گلزار ..دی کاپريو و… را جهت پا بوسی خدمت بياوريم و کت بسته تحويل دهيم…از کاهنان معبد امون بيش از اين انتظار نداشته باشيد که با تمام حرفهای شما موافق باشند.۶ـبابا بی خيال ميترسم با ادامه دادن اين موضوع اخرش اين وبلاگ را فيلتر کنند…..به جوونی خودت و پير مرديه ما رحم نميکنی به بقيه رحم کن…
    ______________________________________
    پس فقط کافیه سوت بزنم آره؟(اشارخ به کتاب تن تن در تبت)#winking
    تو مگه نمی گی خارج از کشورم پس کاهنان معبد آمون رو از کجا میشناسی هان؟#thinking


  71. مينای شکسته در 09/14/04 گفت :

    سلام
    اميدوارم كه حالت خوب باشه و بنويسي حالا هر چي دلت خواست…………
    من استثنائا امروز صبح زود بيدار شدم ولي طرفاي خونه ما گنجشك يافت نشود چون درختي نيست
    اميدوارم هر روز بهتر از روز قبل باشي، فقط مي تونم واست دعا كنم ويلي با جنم#flower


  72. فری در 09/14/04 گفت :

    ممنون از جوابی که به کامنت قبليم دادی(مورد ششم را می گم) به چند دليل:اولا از اينکه منو و ثانيا از جواب دقيق و متينی که نوشتی.اما ذکر چند نکته را لازم می دونم:۱-من قصد جسارت نداشتم فقط با وضعيت فيلترينگ موجود دوست ندارم اين وبلاگ نيز از دسترس ما خارج شود.۲-برخی خوانندگان فکر می کنم تند رفتند و انگار من بزرگترين توهين تاريخ را مرتکب شدم در صورتی که واقعا اينطور نيست.
    شاد و موفق باشيد
    ____________________________________
    اگه تو کامنتی جسارت شده به شما متاسفم
    شاید لحن بیان شما و مطرح کردن من مورد داشته#smile


  73. ye bande khodaee در 09/14/04 گفت :

    ketabe khubi mishe Smile
    behesh fekr konin Smile


  74. emma در 09/14/04 گفت :

    damet garm vase 5th one… koshtish!!


  75. emma در 09/14/04 گفت :

    ehsan r u gay by any chance?
    if not, drop it…


  76. بهاری در 09/14/04 گفت :

    سلام، نمی دونم چرا تو این وبلاگ ها هم این بحث مشکل دار در نظر گرفته می شه ،‌شما ببینید چه قدر از مشکلات ازدواج به همین رابطه جن.سی بر می گرده حتی دیروز من تو یکی از این کانالهای عربی دیدم که خانم دکتری که حجاب کامل هم داشتن و س.ک.س ثراپ بودن صحبت می کردن و انصافا اطلاعت خوبی برای متآهل ها داشتن و ایمیلهایی که در رابطه با مشکلات جن.سی فرستاده شده بود رو جواب می دادن راستش اگه بشه یه مقدار بحث علمی تر بشه و علاوه بر تجربه ها از نظریه های پزشکی هم استفاده بشه تا بحث واقعا مفید فایده باشه ،‌می شه در عین رعایت ادب در گفتار این بحث رو برای حل مشکلات زناشویی مطرح کرد.
    موفق باشید
    _________________________________________
    منم تلاشم در همین جهته که حداقل در حد یک وبلاگ تحملمون در موردخوندن این مسئله بالا بره و بدور از مسخره بازی بهم کمک کنیم
    من که کارشناس نیستم ولی از نظریه های کارشناسانه و پزشکی معلومه که استقبال می کنم


  77. ساتين در 09/14/04 گفت :

    تو عزب اوغلی نيستی
    حتی عزب قيزی هم نيستی
    #heart #kiss
    ________________________
    بوووس
    ساتین دیگه داشتم نگرانت میشدم و اگه دیروز کامنت نمیذاشتی حتما اس ام اس میزدم


  78. هاله رنجبر در 09/14/04 گفت :

    سلام عزيزم من نظر ندارم فقط باهات کار دارم لطف ميکنيد آدرس ايميل ياهوتون را برام بفرستيد من نتونستم از طريق ميلتون بفرستم ارور ميزنه.ممنونم
    _______________________________
    violet_with_ms2@yahoo.com


  79. هملت در 09/14/04 گفت :

    میشه لطفا آدرس ایمیل این خانمی که مشکل داشتند را به بنده بدهید اگر خودشان به این موضوع مشکلی ندارند
    ________________________________
    اگه خودش خواست و مشکلی نداشت برات میفرستم


  80. يک خواننده در 09/14/04 گفت :

    به نقل از يک بزرگ :
    در عجبم از انسان افليجی که از روی ويلچر بلند نميشه تا قهرمان دوی با مانع در دنيا بشه ..
    اين است توانايی انسان اگر بخواهد ..
    ____________________________________
    اونوقت این بزرگ احیانا خودش اینکار رو کرده بود؟!!!!
    یا ایشونم جزو بیرون گودی ها بودن؟


  81. راحله در 09/14/04 گفت :

    ببخشید ببخشید ببخشید برنامه رو قطع می کنم:
    اتفاقاً قسمت سانفرانسیسکویی اش خیلی با حال بود. اگه بخوای برای حرف مردم زندگی کنی…
    ببخشید یادم رفت این بحث بین ما کهنه است.


  82. ندا در 09/14/04 گفت :

    ويلی جونم قوبونت برم اميدوارم خوب وسرحال بشی عزيزم#kiss


  83. مانی در 09/14/04 گفت :

    پست قبلی و آیتم سوم این یکي نشون می‌ده که زندگی شاید همین چشیدن طعم لحظه‌های کوچولویی باشه که میان و میرن و نمی‌فهمیمشون…


  84. سلام
    دوست عزيز يک فايل برای شما ايميل کردم لطفا چک کنيد اميد است به درد شما بخورد


  85. سارا در 09/14/04 گفت :

    هر چند حوصله در نوشابه باز کردن را ندارم ولی از حقيقت که نميشه فرار کرد ميشه؟
    خيلی ماهی آرزوم شده اين غول کوچولوی زندگيت-مريضيت-را کله پاکنی
    وتوی دعاهام هميشه اين خواسته را از خدا دارم#flower
    _________________________
    #flower
    همچینام کوچولو نیستا مردی شده واسه خودش!!!


  86. شيوا در 09/14/04 گفت :

    ايشاللله که حال جسميت بهتر شه . اينجا پرنده هاش برعکس عمل می کنن. طرف عصر که ميشه يه قيل و قالی راه مياندازن که آدم فکر می کنه تو جنگله.#winking


  87. مرمرخان در 09/14/04 گفت :

    خاك تو چشم اون كارگر ه و اين يكي ***
    راستي *** كيه ?چيه?
    #winking
    ________________________
    این قسمتش*** مسابقه هوشه!#tongue


  88. هانيل در 09/14/04 گفت :

    #rolling
    ای ول ويلی از کار افتاده ! تا باشه از اين از کار افتاده هااااااااا#tongue


  89. ياس در 09/14/04 گفت :

    دلمان برای اين ويولت تنگ شده بود شديييييييييد #kiss


  90. ماندانا در 09/14/04 گفت :

    سلام ويولت جونم
    دوستت دارم#kiss


  91. مهدی در 09/14/04 گفت :

    سلام خانومی به اميد سلامتی هر چه زودتر
    جوابات خيلی دندون شکنه برای بعضی ها لازمه
    تو فردايی هميشه


  92. ليلی در 09/14/04 گفت :

    من میدونم *** کیه!!!! همون جیگری که توی کنسرت کنارت نشسته بود.
    #sad
    ویلی جون بگو که درست گفتم تا همه بدونن من چه آی کیویی هستم وچششون درآد….مخصوصا بعضی ها که نمیان آپ کنن!!!


  93. سونیا در 09/14/04 گفت :

    قسمت ۵ در واقع یک جواب محترمانه و محکم به ائنهایی بود که خیلی احساس دانایی می کنند و خیلی کم و زیاد حالیشون
    خوش به حالشون #laugh #rolling


  94. محمد در 09/14/04 گفت :

    سلام به اين لينك نگاه كن ضرر نداره
    http://www.tebbeghorani.com/papers/ms.htm
    __________________________
    قبلا دیدم محمد جان و اعتقادی بهش ندارم


  95. ژول در 09/14/04 گفت :

    این که وحشت از کوسه مانع تقلای شما نمیشه خوب ناشی از قدرت بالای روحی و امید به زندگیه.البته گفتن این جملات قشنگ کاری نداره مهم عمل کردن به اونهاست.بابت طی کردن پله ها هم واقعا آفرین.
    صبح زود یه حال و هوای عجیبی داره!
    دوست عزیز کامنت گذار یحتمل افکار خودشون پیرامون این موضوع میچرخه که همه چیرو در این ارتباط میبینن!مثل کسایی که همه چیز رو به منظور میگیرن!مثلا طرف میگه:بی معنی درازه!