من و ام اس : دیدار با فروغ

تا حالا قسمت نشده بود برم ظهيرالدوله، سالها قبل وقتي حالم بهتر بود چندباري قرار شد سالگرد فوت فروغ تو مراسم شرکت کنم ولي هربار به دليلي نشده بود.
ولي حالا بعد اون همه سال و نشسته بر ويلچر قرار شد که برم.
گورستان چون يه گورستان خصوصي ه درش بسته و قفل و بازديدکننده راه نميدن مگر به مدد پارتي که همراه من خودش پارتي متحرکه.
محوطه مملو از قبره و حرکت دادن ويلچر تو اين راه صبر ايوب مي خواد، قبرها قديمي و خارج از استاندار يکي 10 سانت بالاتر از سطح زمين اون يکي 5 سانت پايينتر يا يکي پر گل و بلبل و نقش برجسته و همه کيپ تا کيپ با فضاي محدود بين قبرها که عملا حرکت هر وسيله دوچرخي رو محدود ميکنه.
هرچي خواستم جلو نرم و از دور نظاره کنم که همراهم تو زحمت جابجا کردنم نيفته، نشد که نشد و عملا تا دونه آخر قبرها رو بازديد کردم با شرح و بسطي مبسوط وصف حالشون که کي بودن و چي بودن.
چقدر آدم معروف اونجا خاک بود که جز چندتايي بقيه شون رو نمي شناختم.
قبر ايرج ميرزا و شعري که روي قبر نوشتن خيلي جالب بود. الان يادم نمياد ولي مفهومش اين بود که وقتي سرقبر من مياي به عادت مرسوم برام فاتحه نخونيد همينکه يه آدم زيبا بياد کنار قبرم روحم شاد ميشه!!.
سوسن و راحله عزيز جاتون رو کنار قبر فروغ حسابي خالي کردم و سلام رسوندم.
در ادامه عکسهاست با توضيحي مختصر.

نمایی از قبرستان که ببینید با چه وضعیتی ویلچر جلو می رفت

قبر ملک الشعرا بهار

آرامگاه فروغ

یه قبر گل برجسته!

بعد مرگ هم خودشون رو تحویل می گیرن سنگ قبریه شخصیت محترم

آرامگاه رهی معیری،نمادی کوچک از آرامگاه خیام

آرامگاه ایرج میرزا

نظرات شما

غرغرو در 09/10/03 گفت :

وووواييي من عاشقق اينجام .ارامش خاصي داره .
ديروز با دوستم ميخواستيم بريم ظهير الدوله#yawn اما متاسفانه نشد. و چه حيف شايد اگه ميومديم ميديديمت.#worried
راستي پارتي نباشه شايد بشه با پول هم يه كاري كرد مخصوصا اون پسر كه خيلي بچه خوبيه معمولا ببين مصري اجازه ميده.
ولي جدا حيف شد.##kiss
Rana در 09/10/03 گفت :

manam kheili foroogh o doost daram , shayad ham be khatere khaterehaye bachegim ke babam oon aahang e morede alagheyasho mizad o bad roosh sheraye foroogh o deklame mikard. kheili vaghte ke dige na saz mizane , na shere foroogh mikhoone, hamash barnameye ‘animeux ‘ negah mikone. #grin . violet joon, movazebe khodet bash.
@ Ahmadreza: kheili ba maze bood ke didam in hame in marmar jan azat tarif karde, akhe tasviri ke man azat daram hanooz hamoon baradar koochoolooye dadashete ke kolli koochik boodi , migam ehsase pir shodan be dam dast mide, shoma ha bozorg mishin!#flower
__________________________________
شما مگه فامیلید؟#surprise
غرغرو در 09/10/03 گفت :

راستي اون فانوس و نوشته هاي بالاي قبر فروغ بودن هنوز؟ ديدي؟
______________________________________
آره بود
تو عکسهای دیگه که نذاشتمشون معلومه
رز در 09/10/03 گفت :

مرسی از عکس های قشنگت
گلی در 09/10/03 گفت :

سلام
آدم دلش می گيره می ره اونجا وقتی می بينه اينها تنها هستند تو خلوتن#worried
هاله در 09/10/03 گفت :

afarin be hematet khanoom gol va mersi az axayi ke gozashti#flower man ye webe darpiti dashtam 4sal ham archive dasht zadam pak kardam az bas tanbalam va bihosele………har rooz sar mizanam..rasti oun ye nafar ke gofte bood az oun agha moo bolanda kheili doost dare va javab dade boodi got it khodam boodam tarsidam shenasayi besham dar zemn hamsenin#heart begoo che rabti dasht?#eyelash
_______________________________
پس لو دادی خودت رو#laugh
تو ابراز احساساتت جسور باش#winking
موسیو گلابی در 09/10/03 گفت :

با این‎که از فروغ به هیچ‎وجه دل خوشی ندارم اما یحتمل منم برای قبرم، شعر روی قبر فروغ رو انتخاب می‎کنم!
مریم گلی در 09/10/03 گفت :

سلام اخی ویلی چه بامزه افتادی تو عکسه #kiss
ساميا در 09/10/03 گفت :

اون قسمت شخصيت محترم خيلی جالب بود يادم ميمونه #smug
غريبه ی غريب در 09/10/03 گفت :

سلام دوست عزيزم
هميشه از خوندن نوشته هات جون تازه ميگيرم.خوشحال ميشم به روزگار غريب من سر بزنی
#flower #smile
پریناز در 09/10/03 گفت :

شبیه ِ بچه کوچولوهای ناز و شیطون افتادی که یه لحظه نمی تونن سر ِ جاشون بشینن!!!!!!!!!! و به زور نشوندنشون سرجاشون!!!!!!!
مرسی از عکسات!
فرزام در 09/10/03 گفت :

چقدر دلم می خواست برم و هیچوقت نشد و چقدر مسخره اس که واسه رفتن سر قبر مشاهیرمون هم باید از قفل و دیوار رد شیم. #angry
خانوم زيگزاگ در 09/10/03 گفت :

فروغ شخصيت خيلی خاصی داشت… نماد کامل يک زن بود. روحش شاد
خانوم زيگزاگ در 09/10/03 گفت :

راستی ويولت من وقتی روی ادامه‌ی مطلبت کليک می‌کنم پستت می‌ره اون پائين پائين!!! من اولش فکر کردم صفه لود نمی‌شه چن‌بار رفرش کردم اما آخر سر فهميدم قالبت بهم ريخته تو ادامه‌ی مطلب و پستت اون پائينه…
شمع سحر در 09/10/03 گفت :

چه خوب که رفتی.جای منم خالی#kiss
گلاره در 09/10/03 گفت :

خب خوش به حال شما که رفتين و حالشو بردين .
رضا در 09/10/03 گفت :

بد نگذره؟
ايشالله هميشه به گردش و تفريح
گلاره در 09/10/03 گفت :

عکسها جالب بودند مخصوصا اون اقای شخصيت محترم .#grin
آنارام در 09/10/03 گفت :

#grin
انگار اينبار خيلی عقب نيستم #tongue
فرووغ. اوووووووووووممم#thinking
منم دوست دارم برم ولی يه چيز بگم؟
تا حالا نشده پامو بذارم قبرستون و به محضه ورودم نزنم زيره گريه و اينقدر گريه نکنم که با حاله خراب بيايارنم بيرون.
#grin
__________________________________________
ولی من چنین احساسی ندارم#winking
اليار در 09/10/03 گفت :

روحت شاد ايرج ميرزا
ما رو باش فکر ميکرديم فقط رفیق ما طرفدار ايرج ميرزاست #winking
ولی خودمونيم ديروز کلی روح ايرج ميرزا شاد شده #party خوش به حالش
_________________________________________
بچه کتک می خوریا!!!! صاحابش فردا داره میادها#devil
Leon در 09/10/03 گفت :

Az in kärä ziyäd bokon , kheyli khosh hessi dar delemön parakandi bänö violet , rästi rözetönam bä kami ta’khir mobärak , in teknike feed keh 1pezeshk yademön dädeh märo az comment dönit dör kardeh!
__________________________________
#flower
سانی در 09/10/03 گفت :

عکس ها خيلی قشنگ بود ويلی. کوچيکشون کن قالب وبلاگت رو به هم ريخته. اون عکس سنگ قبر دکتر عيسی رفيع!
الی در 09/10/03 گفت :

عاااااااااااااااااااالی هستی من هروز ه وبلاگت سر ميزنم ای کاش منم يه کم از همت تورو داشتم هميشه به گردش خانومی#applause
شبنم در 09/10/03 گفت :

خوش به حالت.
منم خيلی دوست دارم اينجا رو ببينم.
ياسی در 09/10/03 گفت :

#flower
مريمخالقی در 09/10/03 گفت :

پرنده مردنيست
پرواز رابهخاطر بسپار…
ژول در 09/10/03 گفت :

سلام
لینک ادامه دیدار با فروغ برای من باز نمیشه#sad یعنی صفحه خالی باز میشه#sad
دیدار جالبی بوده#flower
_________________________________
برای خودم هم باز نمیشه نمیدونم مشکل کجاست
هرچند،چندتا کامنت اونورتر نوشتی دیدی
تـــرانه در 09/10/03 گفت :

تا حالا هر کی گفته بود شبيه « هديه تهرانی » هستی باورم نميشد امـــــــــا اينجا با اين ژستی که گرفتی انگار خوده خودشه!!#kiss
بيچاره يعنی فروغ فقط ۳۳ سال داشته اونوقت اين همه نوشته به جا گذاشته!؟
راستی من بالاخره آرشيو رو تموم کردم خسته نباشم جدا بعد اين همه وقت اما باور کن همه رو با دقت خوندم کلمه به کلمه٬ بهت هم تبريک ميگم ای ول داری با اين شرايط ماهی حداقل ۲۵ تا پست داشتی دست مريزاد #flower
ژول در 09/10/03 گفت :

آهان دیدم عکس ها رو.خیلی زیبا بود#flower
و زیباتر از همه خودتون#kiss
ليلا در 09/10/03 گفت :

چقدر این پستت چسبید بهم ویولت! فروغ و اشعارش را خیلی دوست دارم و خیلی هم دلم می‌خواد برم ظهیرالدوله بر سر مزارش اما هیچ وقت نشده، همان داستان سخت‌گیری برای ورود و … عکس‌هایی هم که گذاشتی مخصوصا اون‌هایی که خودت هم هستی خیلی خوب و واضح هستش. بی‌تعارف بهترین عکس‌هایی‌یه که تا حالا از ظهیرالدوله دیدم. فیلم “سرد‌سبز” ناصر صفاریان را هم اگر تا حالا ندیدی ببین، ارزش دیدن داره و چند هفته قبل هم بی.بی.سی فارسی تو برنامه “آپارات” گذاشتش:
http://blog.35dg.com/?id=2026
این هم شعری که ایرج‌میرزا برای مدفن خودش سروده:
اي نكويان كه در اين دنياييد
يا از اين بعد به دنيا اييد
اينكه خفته است در اين خاك ، منم
ايرجم ايرج شيرين سخنم
مدفن عشق جهان است اينجا
يك جهان عشق نهان است اينجا
عاشقي بوده بدنيا فن من
مدفن عشق بود مدفن من
……………………………..
تا مرا روح و روان در تن بود
شوق ديدار شما در من بود
بعد چون رخت ز دنيا بستم
باز در راه شما بنشستم
گرچه امروز بخاكم ماواست
چشم من باز به دنبال شماست
بنشينيد بر اين خاك دمي
بگذاريد به خاكم قدمي
گاهي از من به سخن ياد كنيد
در دل خاك دلم شاد كنيد
#flower
نیلوفر در 09/10/03 گفت :

روحش شاد #flower … زن معترضی بود با روحی متلاطم !
آيين و آيينه در 09/10/03 گفت :

#flower
ava در 09/10/03 گفت :

کار خوبی کردی رفتی بیرون. ما رو هم با عکس هات بردی.#kiss
پريا در 09/10/03 گفت :

آخی ويلی دستت درد نکنه چه عکسای خوبی گرفتی. من قبلا اين آرامگاه ظهيرالدوله رو توی يه سی دی ديده بودم فکر کنم. خوب حال و هواشو منتقل کردی.
ويولت در 09/10/03 گفت :

ببخشید متوجه نشده بودم یکی از عکسها سایز بزرگ مونده و قالب رو ریخته بهم و صفحه هم دیر باز میشه…بازم معذرت#flower و ممنون از شکیباییتون#winking
sharin در 09/10/03 گفت :

سلام خانمي
يه چند وقتي ميشه كه نوشته هاتو مي خونم. معلومه كه واقعا زنده اي و اداي زنده بودن را در نمياري نوشته هات بوي حيات داره . مرسي از اينكه هستي.
___________________________________________
#kiss
شاهرخ در 09/10/03 گفت :

درود
در میان پیام ها دیدم دوستی متن شعر مزار ایرج میرزا را اورده است که از او سپاسگزارم . حال که یادی از شعر ایرج میرزا شد خوش است که شعر مزار جناب رهی معیری نیز اورده شود که بسیار شورانگیز و زیباست :
« الا ای رهگذر، کز راه یاری
قدم بر تربت ما می‌گذاری
در اینجا، شاعری غمناک خفته است
رهی در سینه‌ٔ این خاک خفته است
فرو خفته چو گل، با سینه‌ٔ چاک
فروزان آتشی، در سینه‌ٔ خاک
بنه مرهم ز اشکی داغ ما را
بزن آبی بر این آتش خدا را
به شب‌ها، شمع بزم افروز بودیم
که از روشن‌دلی چون روز بودیم
کنون شمع مزاری نیست ما را
چراغ شام تاری نیست ما را
سراغی کن ز‌جان دردناکی
بر‌افکن پرتوی، بر تیره خاکی
ز‌سوز سینه، با ما همرهی کن
چو بینی عاشقی، یاد رهی کن . »
——-
بی گمان روح ایرج میرزا و جناب رهی معیری از اینکه زیبارویی مهمان مزارشان بوده بر فردوس نشینان فخرفروشی کرده اند و پری های باغ رضوان از حسادت جملگی دوزخ نشین شده اند .
_________________________________________
ممنون از شعر جوون#smile
بهار در 09/10/03 گفت :

#flower
mahtab در 09/10/03 گفت :

وااای خوش به حالت من هزار بار می خواستم برم اونجا و نشده
برگردم اولین جایی که میرم اینجاست
(بعد از خونمون البته)
آقای مو بلند قد ۱۸۵سانتی اصلی در 09/10/03 گفت :

مثلا يکی بخواد دو تا فاتحه سر قبر اين آدما ی معروف بخونه اشکال داره ؟! تبغيض تو قبرستون هم تبعيض !!!
ساناز در 09/10/03 گفت :

خوبه منم خيلی وقته تصميم دارم برم . اين پارتی شما ما رو هم تحويل ميگيره #winking
ساناز در 09/10/03 گفت :

راستی نمی دونم اين باويه رو ديدی يا نه اونجا هم قبرهايی پيدا ميشه که سنگهاشون خيلی قدمت دارن . من حاضر از پذيرايی شما و همراهتون هستما #eyelash
شراره در 09/10/03 گفت :

منم بعضی وقتها به قبرها و مشاهیر فکر میکنم بعضی ها تو اوج زیبایی و معماری مثل شاه نعمت الله ولی بعضی تو ساده گی مثل با یزید بسطامی یا بعضی خارجیهای مدفون در ایران مثل مقبره ايران شناس امريکايی پوپ کنار زاينده رود با اون ابهت و ارامگاه ساده و کوچک شزيعتی در دمشق يا اميرکبير در عراق انگار که جز قبر ومقبره با طرح و نقش متفاوت چيز ديگه ای نداريم
هميشه به بيرون خانم . خوش باشی
سوشا در 09/10/03 گفت :

سلام ويولت.عكساي قشنگي گرفتي. خيلي ممنانيم.حالا اين دكتر عيسي رفيع كي هست؟چي كار كرده واسه اين بشريت؟ مي شناسيش؟
___________________________________
نه نمی شناسم
ولی به قول امید کسی که 1267 بدنیا بیاد تو زمانی که شش ابتدایی داشتن مساوی دکترا داشتنه، دکتر بوده…واقعا شخصیت محترمیه#winking
اليار در 09/10/03 گفت :

ویولت جان تا حالا اگه سخن بی ربط ندیدی پس ببین
کاش می شد به دورانی برگرديم که بزرگترين غم زندگی شکستن نوک مدادمان بود انگار که همه حرف ها شده است سکوت البته گاهی نيز مينويسيم ميخواهيم نوشته مان رنگی باشد خدايا کاش ميشد ديگر مدادی سياه نباشم
کاش می شد نوکم ميشکست و به جای گفتن اين حرف ها کسی غمگينم ميشد . مثلا ما هم هستيم #winking #winking
________________________________________
موافقم این نعمتیه که کسی دلتنگت بشه و یا حتی غمگین
آقای مو بلند قد ۱۸۵سانتی اصلی در 09/10/03 گفت :

ويلی جون يادم رفت حالتو بپرسم … خوبی عزيزم ؟ #kiss
________________________________________
اِ شما هنوز اینجا تشریف دارید آقا؟؟؟#tongue
Ameh Khanoum در 09/10/03 گفت :

ويولت عزيزم شعر فروغ منو ياد اون يکی شعر انداخت با همون استيل اگر به خانه ي من آمدي”…برايم مداد
بياور…..مداد سياه…مي خواهم روي چهره ام خط
بكشم تا به جرم زيبايي در قفس نيفتم، يك ضربدر
هم روي قلبم تا به هوس هم نيفتم
…
يادته عمه ???
چی بگم اتفاقن بعد ازين همه سال عجيبه يکي از چيزاييکه هنوز از اون زمان ,بيشتر از 30 سال پيش ,از ايران دارم چهار تا کتاب ا ز هر مجموعه اشعار فروغه و يه ديوان اصلی ايرج ميرزا !!!
#winking
_____________________________________________
#smile
باشو غريبه کوچک در 09/10/03 گفت :

علی کوچيکه علی بونه گير نصفه شب از خواب پريد…يادش بخير چقدر با فروغ حال ميکرديم…..
معتاد در 09/10/03 گفت :

ويولت جان منو لايق ميدونی بچپونی اون گوشه موشه لينکها
سارا ناز در 09/10/03 گفت :

اين عکس : يه قبرگل برجسته ؛ خيلی جالب بود . اصلا شبيه قبر نبود نمیدونم چرا احساس میکنم بیشتر شبیه یه دره ؛ در يه خونه قديمی که صاحبش مدتهاس منتظره يکی بیادو در بزنه …
______________________________________
چه تعبیر قشنگی
نغمه در 09/10/03 گفت :

کاش ميتونستم براتون ويلچر برقی تمام اتوماتيک بيارم.
ما که مثلا سالم هستيم از اين همت پشتکار و روحیه شما شرمنده ایم.
___________________________________–
اینجایی که من رفتم فقط پای رهرو می خواست#grin
یا دوستی که پاهات باشه
ساتين در 09/10/03 گفت :

هوس مردن کردم
منم کم شخصيت مهمی نيستم برای خودم
#eyelash
نقش و نگار در 09/10/03 گفت :

سلام ويولت نازنينم
ظهيرالوله برگی از تاريخ است روی تاريخ راه می روی . سی دی سبز سرد . قسمتی از زندگی فروغ است . والبته جوانی ابراهيم گلستان فروغ يعد ازپرویز شاپور . فروغ را می بينی وکلی حال می کنی بسيار شيک با معبارهای امروزی.
پرويز شاپور نيز هنر مند است کاريکلماتور مینویسديک حور مينيمال نويسی طنز . و در نقاشی کاريکاتور هم از پيش کسوتان کاريکاتور مدرن شمرده می شود .
جدول ضرب اعداد را آپارتمان نشين می کند.
پرویز شاپور
اما داستان فروغ داستان دیگریست داستانی با ابراهیم گلستان پدر کاوه گلستان ولیلی گلستان.
این داستان را همه می دانند داستان دیگری نقل می کنم از شاهد زنده تصادف فروغ در دروس چهارراهی که من هر روز از آنجا می شوم وبه یاد فروغ احتیاط می کنم . فروغ با جبپ از خانه گلستان می آمده سر چهار راه با ماشین کودکستان تصادف می کند . واز چیپ پرت می شود . همین . میگویند بعد از گفتگوی لفظی با ابراهیم . قبلش کف دست مادرش را می گیرد به مادر ش خط عمر را نشان می دهد ومی گوید مامان شما عمرت زیاد است وکف دست خودش را نشان می دهد ومی گوید عمر من کوتاه است . فرهاد همسر یکی از دوستانم وپسر یکی دیگر از دوستانم در ماشین کودگستان بوده صحنه را هنوز به یاد دارد . یسیار دلخراش بوده برا ی من تعریف کرد .
اما عیر از سی دی سرد سبز به اهتمام پوران فرخزاد یک لینگ جالب دارم جان می دهد برای سر در آوردن . نامه های فروع فرخ زاد به پرویز شا پور قبل از طلاق وبعد ار آن . وداستان عشق فروغ با گلستان یرای من افسون کننده است یک عشق واقعی و گلستان هم یک مرد واقعی . وهمسر گلستان هم یک همسر واقعی . عشقی که به افسانه تبدیل شد. در این آدرس اطلا عات دیگری هم از فروغ است
http://www.avayeazad.com/farsi.htm
اين شد يک کامنت خاله زنکی اگر از شعر فروغ نگويم ( پز ) در خانه مادرم می توانی چاپهای اول ودوم شعر های فروغ را ببينی. تصوير سازی در شعر فروغ دلنشين است
پرده افتاده بر شانه در
آب گلدان به آخر رسيده
گربه با ديده ای سرد وبی نور
نرم وسنگين قدم بر می دارد
شمع در آخرين شعله خويش ره بسوی عدم می سپارد.
فروغ زنی بود پنجاه سال جلوتر از زمان خویش این را در سرد سبز می شنوی
نامه های فروغ را که می خوانی
بازن دیگری شاید مثل همه ما روبرو می شوی . شاید هم شکننده تر
ومهم این است نامه ها مربوط به سالهای قدیم است و حدود زنان در آن زمان و پرویز شاپور مردی تحصیل کرده وهنر مند . با این همه نامه ها را اگر نخوانده ای حتما بخوان . سایتش هم مدتهاست در حال تعمیر
است ولی نامه ها می آيد. بهار آمده ويولت زمان شکفتنش است . شاد باشي
________________________________________
ممنون از لینک و همینطور کامنت زیبا و کم غلط تایپیت#winking
ارزو در 09/10/03 گفت :

سلام ويولت عزيزم .ميتونی بگی اسمت تو فيس بوک چيه؟آخه من هرچی گشتم بيدات نکردم.البته اگه اشکالی نداره . ميخواستم ادت کنم اونجا.#heart
_____________________________________
violet weblog
سینا در 09/10/03 گفت :

ویلی جان سالها پیش یک مجله فکاهی بود به نام توفیق که شاید وصفش رو از بزرگترا شنیده باشی. واقعاً بی نظیر بود. این مجله با روغن نباتی دشمنی خاصی داشت و مرتب کنایه می زد که موش داخلشه #sick یا هر کی بخوره از مردی می افته و …#grin
یه دفعه مجله توفیق پیت روغن نباتی رو به آرامگاه آقا موشه تعبیر کرده بود و نوشته بود با اجازه ایرج میرزا این شعر روی مزارشه #grin
ای خلایق که به دکانهایید
یا از این بعد به دکان آیید
این که خوابیده در این پیت منم
موشم و ذوب شده نصف تنم
مدفن موش جهان است اینجا
یک جهان موش نهان است اینجا
…….
بنشینید بر این پیت درشت
بگذارید به رویش انگشت
از من ذوب شده یاد کنید
با یکی فاتحه ام شاد کنید
#grin #flower #flower
_________________________________________
به نظرم خودم دیدمش
حالا نمیدونم به تاریخ روز بوده یا چاپ قدیم
rohollah در 09/10/03 گفت :

سلام ويلوت عزيز
اميدوارم حالتون بهتر بشه
و بتونين مث سابق به زندگي عادي برگردين
…من ديوان ايرج ميرزا رو دارم(نميدونم تو نت پيدا ميشه يا نه)
اگه مايل بودين بفرمائين تا براتون ارسال كنم
موفق باشين
_______________________________
تعارف می کنی یا جدی میگی؟
#surprise
زیتون در 09/10/03 گفت :

ظهير‌الدوله از ديد ويولت#heart
خيلی قشنگ بود. حسش کردم و قطره اشکی برای فروغ از چشمم چکيد
نگار در 09/10/03 گفت :

عجيبه … امروز روز ؛فروغ؛ بود برای من انگار … صدايی که برای اول بار شنيدم … قبری که برای اول بار ديدم … و شعری که اولين بار بود که می شنيدم …
احمدرضا در 09/10/03 گفت :

نه فاميل نيستيم…من وقتی نيم وجب بودم…رعنا اينا منم به خودشون ميبردن بيرون…#winking
هملت در 09/11/03 گفت :

سلام
خسته نباشی#heart
آسمان۱ در 09/11/03 گفت :

اينبار که رفتی جای منو هم خالی کن.عاشق فروغم اما هيچوقت نشد برم ظهيرالدوله.ممنون بابت عکسا که به حال و هوای اونجا نزديکم کرد.
دوستت دارم عزيز دلم.اميدوارم گردش بعدی هم بهت خوش بگذره#hug #kiss
سینا در 09/11/03 گفت :

مجله توفیق پس از حدود ۴۰ سال انتشار در سال ۱۳۵۰ توقیف شد و دیگه هیچوقت با اون اسم منتشر نشد. مرحوم گل آقا و بعضی از همکارانش از بازماندگان توفیق بودند #flower #smile
سميه* در 09/11/03 گفت :

سلام ويلی جونم
خوشحالم که بهتری….بهتری ديگه انشاالله؟!
خوب حداقل اون عينکو بر ميداشتی بهتر ببينيمت #sad
فيما در 09/11/03 گفت :

خوبی نازنين دختر
علیخان قاجار دولو ملقب به ظهیرالد وله پسر محمد ناصر خان ظهیرالدوله و وزیر تشریفات و سردار نامی دوران قاجار.در سن 16 سالگی با تومان آغا ملقب به فروغ الدوله دختر ناصرالدین شاه قاجار ازدواج کرد و داماد شاه شد.در سال 1303 هجری قمری با مرحوم حاج میرزا حسن صفیعلیشاه از دراویش معروف نعمت الهی آشنا گرديد.عد از فوت مرحوم صفیعلیشاه به جانشینی او منصوب گرديد.سیاست او در حکومت همواره طرفداری از مردم و انتقاد از استبداد خوانین و اشراف قاجار بوده است تا حقوق بربادرفته مردم را احیا کند. وی همچنین از موافقان جنبش مشروطه بوده
ادامه دارد…
فيما در 09/11/03 گفت :

ظهیرالدوله نمایشنامه انتقادی از محمد علی شاه قاجار با نوشته و کارگردانی خودش را دربحبوحه مشروطه اجرا نموده که در آن از فریفتگی شاه و درباریان در برابر روس و انگلیس انتقاد کرده است. گویند محمد علی شاه از این نمایش بسیار عصبانی شد و در هنگام به توپ بستن مجلس دستور داد که خانه ظهیرالدوله و انجمن اخوت را هم به توپ بسته و ویران نمایند. وفات ظهیرالدوله در 24 ذیقعده سال 1342 قمری مطابق با 8 تیر 1303 هجری شمسی روی داد و در مکانی به وصیت خود او مابین تجریش و امامزاده قاسم مدفون گردید همان که بعدها به نام آرامگاه ظهیرالدوله معروف گردید.
حالا اينجا که نازنین دختر ما بوده جای مقدسی ست.اکثرا دراویش مدفونند و یک سوال زن درویش رضا و دخترش هنوز زنده اند؟زیر پایت همانجا که با ویلچرت رفتی درویش رضا مدفون است.همان که نماز میت فروغ را خواند.
خیلی ها آنجا هستند حتی قبرستان بقلی هم مقبره ایولحسن صبا را در دل دارد ..مثل… قمرالملوک وزیری ستاره موسیقی ایران ،زهرا تاج السلطنه دختر نا صرالدین شاه،ملک الشعرای بهار – ایرج میرزا – رشید یاسمی – رهی معیری – دکتر محمد حسین لقمان ادهم – محمد مسعود – ابوالحسن صبا – روخ الله خالقی – فروغ قرخ زاد – قمرالملوک وزیری – استاد حسید تهرانی – برادران محجوبی – داریوش رفیعی – حبیب الله سماعی – حسن تقی زاده – درویش خان – صبحی مهتدی وبسیاری هنرمندان و شاهزادگاه و دراویش وسیاستمداران قرن اخیر است .
ناگفته نماند که کارهای شستشو و کفن پیچ کردن اموات عموما” در امامزاده صالح – امامزاده قاسم و قیطریه بوده و در آرامگاه ظهیرالدوله تنها دفن و خاکسپاری انجام میشده است.
این آرامگاه تاریخی که آنرا شبیه به آرامگاه پرلاشز (1) فرانسه میدانند در سال 1378 توسط سازمان ميراث فرهنگى و گردشگرى استان تهران با شماره 2001 در فهرست آثار ملى كشور به ثبت رسیده است
http://zahirdowleh.com/
انوشه در 09/11/03 گفت :

خوش به حالت من که تا حالا نرفتم.
مرسی از عکسای قشنگت
#flower #flower #flower
فيما در 09/11/03 گفت :

وحالا اين شخص محترم دکتر رفیع
فرزندان بديع الحكما به ترتيب عبارت بودند از مريم، منصور (پزشك)، مهندس ناصر (بانك ساختماني) و دكتر محمود (سازمان برنامه)، امير مهدی (برادر بديع الحكما پزشك و مقيم تهران و موسوم به دكتر عيسی رفيع بود)
بدیع الحکما کی بود؟
بدیع الحكما میان همگان شهرت داشت طبیب بود و مورد احترام مردم و از ادب دوستان. خانه‌اش بر روی همگان باز بود. بسیاری از رجال و افرادی كه به همدان می‌رسیدند به خانه او فرود می‌آمدند و به هر حالی به محفل او وارد می‌شدند و با او نشست و برخاست داشتند. عارف قزوینی از آن جمله است كه مدت‌های دراز با بدیع الحكما زندگی می كرد و با او حشر و نشر داشت و در دیوان عارف نشانه‌های آن دیده می‌شود.
و این خاندان براستی شخیص بودند.با سواد مهربان دلسوز.برای همین از بس از خانواده بزرگی بود این طور نوشته اند فکر کنم امیر مهدی بدیع را بشناسی متفكر و انديشمند ايراني برادر زاده همین دکتر بودند…
زیاد پر حرفی کردم من سالها پیش که ایران بودم هر سه شنبه ظهیرالدوله بودم گاه تنهای تنهاااا ساعت ها.آن موقع زن درویش رضا بود…درویش رضا آخرین عضوانجمن اخوت.
شراره در 09/11/03 گفت :

ويلی
با اجازه يه اطلاع رسانی راجع به اين گورستان که به گورستان پرلاشز ايران معروف است کنم براي كساني كه ميخواهند بدونن ديگه غير از شعرا چه كساني دفن هستند
http://www.zahirdowleh.com/aramgah.htm
مهربان در 09/11/03 گفت :

سلام
جالبه که بره قبرستان ولی فقط سر قبر ایرج میرزا فاتحه بخونه تا به نحوی از تعریفی که ازش توسط شعر روی قبر شده تشکر کرده باشه
فکر نکنم شعر ” قدر چادر” رو خونده باشید؛ بدک نیست بخونید
بیا تا برایت بگویم داستانی
تا که قدر چادر را بدانی
اليار در 09/11/03 گفت :

به عمه خانم
آبجی بی خيال حالا بعد مدتی ما رفتيم تو حس و دو تا جمله نوشتيم ببين ميتونی اون دو جمله رو هم بزنی به اسم فروغ . هی بخشکی شانس
دور از خانه در 09/11/03 گفت :

پس تو که به حرف ایرج میرزا گوش ندادی!
مه ناز در 09/11/03 گفت :

چقدر دلم ميخواست برم اينجا ممنون #flower #flower #flower
دختر پرتقالی در 09/11/03 گفت :

ویلی عالی بود#flower
گلی در 09/11/03 گفت :

سلام ويلی جان
بهت تبريک می گم بابت خواننده های وبت امروز خيلی خوشحال شدم که ديدم خواننده های وب شما اينقدر اطلاعات جالب دارندو اینکه من هم خواننده وبت هستم
بازم تبريک می گم نازنين#heart
پريزاد در 09/11/03 گفت :

خوشحالم که بهت خوش گذشته.
سینا در 09/11/03 گفت :

چقدر امروز چيز ياد گرفتم. دست هم دوستان درد نکنه #smile #flower
miss-she در 09/11/03 گفت :

شعر روي مزار ايرج ميرزا اينه :اي نكويان كه در اين دنياييد
يا از اين بعد به دنيا اييد
اينكه خفته است در اين خاك ، منم
ايرجم ايرج شيرين سخنم
مدفن عشق جهان است اينجا
يك جهان عشق نهان است اينجا
عاشقي بوده بدنيا فن من
مدفن عشق بود مدفن من
تا مرا روح و روان در تن بود
شوق ديدار شما در من بود
بعد چون رخت ز دنيا بستم
باز در راه شما بنشستم
گرچه امروز بخاكم ماواست
چشم من باز به دنبال شماست
بنشينيد بر اين خاك دمي
بگذاريد به خاكم قدمي
گاهي از من به سخن ياد كنيد
در دل خاك دلم شاد كنيد
ضمنا يه توضيح كوچولو اين كه ظهير الدوله با اين كه قبرستان خصوصيه اما ممنوع نيست ديدنش و تا ساعت 5 بعد از ظهر هيچ مشكلي نيست اما خب بايد زنگ بزني تا درو واكنن البته اون خانواده كه سرايدار اونجان يك خانم خيلي پير فرماندهشونه كه خيلي طمعكاره و پول ميگيره وقتي ميري تو.البته اگه هم ندي كاري نميتونه و نبايد بكنه فقط غر.
اين يه چيز طبيعيه كه در اونجا بسته باشه . قرار نيست كه هر كي رد ميشه گذري بره اونجا سيزده بدر. اونايي هم كه مثل تو دوست دارن همينجوريشم ميرن. در اونجا باز بشه ديگه از فضاي خاص اونجا چيزي نمي مونه.بذاريم يه فضاهايي همينجوري خاص و خلوت و بدون هياهوي چيپس و بچه و ونگ و بوق بمونه واسه دلامون.(
نانسي در 09/11/03 گفت :

چه جالب من تا حالا نمی دونستم ……اونجا همچنينی مکانی است #flower
آذين در 09/11/03 گفت :

چه جالب.فروغم دی ای بود#smile
باران در 09/11/03 گفت :

من خيلی فروغ رو دوست دارم
سنگ قبر فروغ خيلی قشنگ بود. منم از اينا می خوام…..
مرسی بابت عکسا
خوشحالم خوش گذشته…. #kiss
سرو آزاده در 09/11/03 گفت :

سلام ويولت نازنين برات ايميل فرستادن تونستي بگيري ؟؟؟؟
بهار۱ در 09/11/03 گفت :

سهلام #grin عکسای قشنگی بود جيی که منم دوست دارم بم ولی خوب به گفته خودت واسه عموم آزاد نيست … ميگما با اينکه ازت عکس کم ديدم هميشه کلمه حذف رو ميديدم ولی هر عکسی ازت ديدم اگر دستات معلوم بود تو شصتت هميشه انگشتر بوده #grin انگشتر گشاده تو انگشتای ديگت جا نميشه يا نه واسه شصتت خريدی #grin #laugh اين ديگه ازون سوالای عجيب غريبه #grin #smug
سید خندان در 09/11/03 گفت :

ویلی کوپولو
بگو ببینم امروز کجای؟؟#grin
آزاده صالحی در 09/11/03 گفت :

سلام ویولت عزیز.من همیشه نوشته هایتو می خونم و برات آرزوی سلامتی می کنم.تو هم با این که منو نمی شناسی برایم دعا کن.در ضمن اگه اجازه بدی می خوام لینکت کنم.به وبلاگم بیا و نظر بذار.خوشحال می شوم.
مینا در 09/11/03 گفت :

سلام ویلوت جان، خیلی ناز و خوشگلی،
من تازه دیدمت#smile #heart #kiss
بابت عکسهای قشنگی که گذاشتی ممنون.
نفيسه در 09/11/03 گفت :

گورستان قشنگيه که انگاری با ريشه هامون يه جورايی پيوند داره
کاش عکسی هم از قبر قمرالملوک و داريوش رفيعی هم می گذاشتی!
آلما در 09/11/03 گفت :

وای من عاشق فروغ هستم سیزده به در پارسال پیش فروغ بودم عجب بارونی هم اومد
خیلی خیلی بهم خوش گذشت
روح الله در 09/11/03 گفت :

من یه بار تو برف زیاد رفتم اونجا….یادش بخیر…#flower