توطئه ايي در نطفه خفه شده

ديشب به من که خيلي خوش گذشت.
اولين غافلگيري وقتي اتفاق افتاد که شب گير عزيز !!! زنگ زد و گفت خونه بمون دارم ميام دنبالت! ولي از اونجايي که خدا مرد جماعت رو به ندرت از دستش در رفته و خوش قول و سروقت بيا، آفريده، دير کرد و باز از اونجايي که من با يه عده ديگه از بچه ها دم در اريکه قرار داشتم و باد و بارون هم شده بود ، نميشد خودم رو معطل شب گير کنم و راه افتادم ولي با خشم اژدها. هرچي بهم زنگ زد که تا 5 دقيقه ديگه ميرسم يا يه دقيقه ديگه صبر کن، محل نذاشتم و از شدت خشم هم مي لرزيدم که مگه من گفتم بيا دنبالم؟ تو که دشمن خوني رضا يزداني هستي ديدي با اومدنت اونم با اين روش بهتر مي توني حال من و بگيري؟ ولي فکر کردي .تمام توطئه ات رو تو نطفه خفه مي کنم … چند لحظه بعد باز تلفنم زنگ خورد، شب گير بود. با خشم تلفن رو جواب دادم ولي يکي ديگه پشت خط بود گفت من ***مم. از عصبانيت فکرم کار نمي کرد *** کيه؟- موسيو گلابي!! حتي شوک ناشي از حضور معاون رييس دشمن هم نتونست آرومم کنه، خُب گلابي جان من ديگه اونجا نيستم بيايد دم اريکه.
12 نفري مي شديم که همه براي اولين بار بود همديگه رو مي ديديم، زير يه سقف جمع شديم در انتظار اومدن بقيه. شب گير در نهايت شرمساري از تاخير و درصدد جبران مافات پالتوش رو درآورد و انداخت روي من که چون نشسته بودم و تحرک نداشتم سردم نشه!!! و خودش با يه لا پيراهن بهاري ايستاد تو اون هواي سرد ولي زهي خيال باطل که بخشيده بشه.
وقتي رفتيم تو معلوم شد جاي من رديف اول گذاشته شده و بچه ها جداي از من هستند. رو اولين صندلي خالي با کمک بچه ها نشستم ولي بعد استقرار معلوم شد شماره صندلي من نيست و اشتباه نشستم از حرکات ژانگولر شب گير فهميدم اشتباهي نشستم ولي خوب جاييه!!! :teethيک نگاه به بغل دستيم انداختم. تبارک الله احسن الخالقين يعني خدا هيچي براي اين بشر کم نذاشته بود. قد ماشالله حدود 185 يا شايدم بيشتر هيکل چهارشونه و ورزشکاري. موهاش، واي که منم غش مي کنم براي مرد مو بلند ولي اين يه چيز ديگه بود موهاش تا نزديک کمرش بود و پُر به رنگ خرمايي مايل به بور. ريش و سبيل پُر بلوند با چشمهاي روشن و از همه مهمتر بسيار خوش مشرب.
شب گير مي گفت : خدايا چي مي خواستيم چي شد؟!!! پيش ما ننشِست هيچ، بغل دست يه نفرم نشست که هيچ رقمه نمي شه باهاش رقابت کرد …بازوهاشو نيگا!!!
از شدت خنده نفسم بالا نمي اومد. شب گير گفت خانم اينجا جاي شمانيست پاشو جات رو عوض کن!!! گفتم سختمه ويلچر رو هم جمع کرديد گفت شده بغلت کنم خودم ببرمت، جات رو عوض مي کنم!!! اينجا صاحبش مياد اونوقت بيشتر اذيت ميشي … که آقا خوشتيپه به بحث خاتمه داد و وارد صحبت ما شد و گفت چيکار داريد بهشون؟ اذيت ميشن بذاريد همين جا بنشينند!! هرکي اومد ، اون جاش رو عوض کنه ديگه اينقدر شعورشون ميرسه…………… در نتيجه جنگ مغلوبه شد و من پيش ايشون نشستم.
کنسرت و اجراي آهنگها از نظر من بي نظير بود فقط ما چون جلو نشسته بوديم صداي بلندگو زياد بود و صداي خواننده محو ميشد تو صداي گيتار برقي ها که ظاهرا اين مشکل تو رديفهاي ديگه نبود.
وقتي آهنگ کارتون رو اجرا کرد خانمي از وسط جمعيت بلند گفت من به نمايندگي از طرف گروه انميشن بخاطر اجرا خوب اين آهنگ ازتون تشکر مي کنم.
بعد کنسرت آقاي يزداني زحمت کشيدن اومدن پايين و عکس گرفتيم و بعدش رفتيم شام خورديم که موقع حساب کردن فهميديم همگي شامل کَرم و لطف آقاي شب گير واقع شديم و مهمون ايشونيم و من و مَمَر کلي دلمون سوخت که چرا غذامون رو تقسيم کرديم و يا چرا گرونتر انتخاب نکرديم!!! که اين هم از شگرد ايشون بود که قبل انتخاب ندا نداد که مهمونيد!.
موقع صرف غذا برام پيامک!! اومد که براي سانس دوم هم دعوت ويژه شديم. ولي ايادي استکبار که معرف حضور هستند به سرعت باد ويلچرم رو از ناحيه خطر دور کردن که مجدد نپرم تو سالن.
شب خوبي بودو جمعي بهتر. ممنون از همگيتون که وقت گذاشتيد و حتي برخلاف سليقتون اومديد.:love
پ.ن: شرح ماجرا و می تونید به قلم شب گیر و موسیو گلابی هم بخونید.البته که ظاهرا هنوز خوابن و آپ نکردن اگه نچاییده باشن و هنوز در قید حیات باشن.Grinevil

r1.jpg


r2.jpg


نظرات شما


  1. مژگان در 09/05/03 گفت :

    #grin ای جوونم یعنی ا ول هم شدم ؟


  2. مارکو در 09/05/03 گفت :

    سلام … من اتفاقی وبلاگت رو پيدا کردم … ( دزدی که نکردم خب …) ما که کچليم بايد بريم بميريم … حالا که اينجوری شد بذار بگم يه خانومی هست که کچل ها رو هم دوست داره …
    ___________________________________________
    منم دوست دارم!!! ولی کچل داریم تا کچل#grin
    مثلا همین شبگیر خودمون#winking مو نداره!! ولی مرام و معرفتش می ارزه به صدتا چهل گیس


  3. تـــرانه در 09/05/03 گفت :

    اي جــــــــــــــــــان من می دونستم اين شبگير مياد تازه معلوم هم بود موسيو رو با خودش مياره! از صبح اول وقت اينجام تا با اين نوشتت برخورد کنم هی رفرش زدم هی يواش يواش داشتم نا اميد می شدم هــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــورا #party
    ويلی تو يه بار ديگه ثابت کردی زن ها موجودات عجيبی هستن و هر کاری رو که بخوان می کنن من به عنوان يه هم جنس به تو و خودم و امثال خودمان افتخار ميکنم
    خوشحالم که بهت خوش گذشته #kiss


  4. دوم


  5. دستت درد نکنه ویلی از مشروح کنسرت#flower


  6. سینا در 09/05/03 گفت :

    خوشحالم که بهت خوش گذشته
    #flower #flower #smile


  7. تـــرانه در 09/05/03 گفت :

    خوب ويلی حالا که همه چی همون جوری شد که می خواستيم ميریم سراغ هديه که از همه چی واجبتره #devil
    جناب شبگير ديدی هديه من رو دستم باد نکرد من تو اين مدت تو رو شناختم ديگه می دونم روی يه خانوم متشخص رو زمين نمی زنی #devil


  8. little dr در 09/05/03 گفت :

    salam violete azizam
    khoshhalam ke behet khosh gozashte
    kash manam teh budam mitonestam biam bebinamet
    Kiss
    movazebe khodet bash


  9. آسمان۱ در 09/05/03 گفت :

    امان از اين بدقولی.دو تا چيز رو نميتونم تحمل کنم يکيش دروغه يکيش بدقولیBig Smileاما خيلی خاطرت عزيزه ها.وگرنه عمراً اين بشر پاش رو توی کنسرت ميذاشت.خوشحالم بهت خوش گذشته و يه خاطرهء خوب برات موند.
    راستی شنيدم جای منو خالی کردين.اگه خبر دروغه بگو برم حال خبر دهنده رو بگيرم#grin
    اميدوارم حسابی پر انرژی و شاد باشی اين روزای آخر سال#hug #heart #kiss
    ________________________________
    نه راست گفته کلاغه!!


  10. در قید حیاتم ویولت جان اما هنوز هم یک مقداری سر درد دارم!
    راستش نمی‎خواستم پستی در مورد کنسرت دیشب بنویسم ولی حالا دیگه مجبورم! هم از کنسرت و هم از حواشی کنسرت!
    فقط بذار به کم دیگه بیدار شم بعد! هنوز یه مقداری خوابم!!
    ___________________________________
    چاییدی خبر نداری قربان#grin
    ممنون که اومدی#kiss


  11. یاسمن در 09/05/03 گفت :

    خدا روشکر خوش گذشته کاش يه عکسم از اون اقا خوش تيپه ميذاشتی!#hand
    _______________________________________
    بچه مردم جیگری بودا
    حالا بذار شبگیر وصفش رو بنویسه#laugh


  12. پژمان در 09/05/03 گفت :

    #nottalking
    ما مردا کلن بدبختیم زن ذلیلی دیگه عادتمون شده نگفتم اینا این یه زره غروره مردونه ما رو هم به باد میدن#worried
    _____________________________________
    تا باشه ازین بادا#laugh


  13. شيما در 09/05/03 گفت :

    خوشحالم که بهت خوش گذشته. چه حس خوب و قشنگی داشت اين پستت باور کن يه لحظه احساس کردم اونجا با شما بودم و کلی هم بهم خوش گذشته ممنون ويولت#heart #heart #kiss #flower #flower


  14. نساء در 09/05/03 گفت :

    خدارو شکر که بهت خوش گذشته و شب خوبی داشتی#heart


  15. مهدی در 09/05/03 گفت :

    سلام ويولت خانم
    نيومدی وبلاگم؟؟؟


  16. مرده شور در 09/05/03 گفت :

    #nottalking جمعتون جمع بود ولی مرده شورتون کم بود ای نامردا#nottalking


  17. مرده شور در 09/05/03 گفت :

    الان تنها چيزی که يادم مياد اينه :
    من مانده ام تنهای تنها…من مانده ام تنها ميان سيل غمها…حبيبم…سيل غم ها#brokenheart


  18. نانسي در 09/05/03 گفت :

    من قهرم….باهاتون ………چرا منو نبرديدددددددددددددددد
    اشکککککککککککککککک
    اشکککککککککککککککککککککک
    اشکککککککککککککککککککککککک
    #cry #cry #cry #cry #cry #cry #cry
    ترسيديد مخ اون اقا خوش تيپه …بازو دار رو بزنم ..اشکککککککککککککککککژ
    جيغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ#cry #cry #cry
    _________________________________________
    آره من یکی که اینقدر ترسیدم که نگو#grin
    تا تو باشی برای چیزی که می خوای زحمت بکشی حداقلش یه ایمیل زدن
    نه اینکه اینجا هی هوار بزنی بلیط من کو؟؟؟؟


  19. ای ول پس پر از انرژی پنرژی هستی #heart


  20. ليلا در 09/05/03 گفت :

    واییییییییییییییییی ، کلی با این پستت هم خندیدم هم حسودی کردم Frown مخصوصا بخش اون آقا جیگره و شام مجانی :دی بابا جون من گفته بودم این “مهرداد شبگیر” پسر ماهیه، اما خداییش یه نمه هم بدشانسه! ماتم “رضا‌یزدانی” را گرفته بود، خبر نداشت یه حریف قدرتر از اون هم سر راه سبز میشه. اما این جور که تو نوشتی با معرفتی که به خرج داده یه تار موش میرزه به خرمن گیسوی ر ض …، نه به خرمن گیسوی رضا که نه اما به خرمن موهای خرمایی اون پسر هالیوودیه‌ی دیشبی Big Smile) خوشحالم که به همه‌تون خوش گذشته #heart من هم مثل ترانه از صبح منتظر اين پست بودم. از شبگير هم که خبری نيس. فکر کنم بچه از غصه بدشانسی ديشب هنوز تخت خوابيده#smug


  21. مرجان در 09/05/03 گفت :

    ويولت عزيز خيلى خوشحالم كه بهت خوش گذشته اميدوارم هميشه خوش باشى،
    ميبوسمت عزيزم#kiss


  22. مهدی در 09/05/03 گفت :

    سلام خانومی ، خوشحالم که بهت خوش گذشته جمع دوستان به همین لحظه ها یی می ارزه که فقط یک بار رخ میده و تکرار شدنی نیست و افسوس می خورم که نتونستم بیام و شما رو از نزدیک ببینم دفعه بعد …
    تو فردایی همیشه


  23. ژول در 09/05/03 گفت :

    وااااااای چه باحااااال
    وقتی داشتم ميخوندم نيشم تا بناگوش باز بود.چققققدر غبطه خوردم که من نبودم#cry
    ولی از خوندن ماجرا کلی مشعوف شدم.وصف العسش نصف العيش!
    اميدوارم هميشه خوش باشين و ما هم اين سعادت رو داشته باشيم که يک بار در خوشی شما شريک بشيم#winking #heart #kiss


  24. س در 09/05/03 گفت :

    #rolling وای خیلی باحال بود
    یعنی واقعا تونستی رئیس و معاونش رو ببری #laugh واقعا از اون خط و نشونایی که شبگیر میکشید تابلو بود که میاد #laugh
    دیگه کیا بودن؟
    خیلی خیلی باحال بود #laugh کاش یه عکس از این دو نفر وقتی داشتن به کنسرت گوش میدادن میگرفتی #silly #laugh به عنوان مدرک نگه میداشتی


  25. س در 09/05/03 گفت :

    يه چيزی يادم رفت بگم، کاش شبگير ميرفت پيش رضا يزدانی خودش رو معرفی ميکرد به عنوان رئيس گروه مخالفان #laugh کلی طرف کيف م يکرد که ببين من چقدر جذابم چقدر خوش صدام رئيس روساشون هم شرکت ميکنن #laugh


  26. پنج‎شنبه 15 اسفند ماه 1387
    پیوست: دعای خیر!
    خواهر ارجمند، سرکار خانم ویولت ویولتیان
    با سلام
    احتراماً پیرو کنسرت شب گذشته‎ی هنرمند معاصر، استاد رضا یزدانی و بازگشت به تحشیه‎ی سرکار علیه مبنی بر خواندن گزارش کنسرت در وبلاگ اینجانب، علی‎رغم سردرد شدید و عدم تمایل به سوهان روح شدن برای دیگران، مکتوبه‎ای در این زمینه فراهم نمودم! خواهشمند است دستور فرمایید جناب آقای شب‎گیر نیز در مورد باقی ماجرا و نیز افسانه‎ی دعوت از محمدرضا شریفی‎نیا، بهرام رادان و نیز براد پیت متنی مرقوم نمایند تا در تاریخ ثبت شود! ضمناً بدین‎وسیله پست اخیر اینجانب هم در راستای خوش‎گذرانی در رکاب حضرت‎عالی تقدیم می‌گردد به صاحب وبلاگ دلمشغولی‎های من و ام‎اس و روح پرفتوح جناب آقای یزدانی!
    و من الله التوفیق
    موسیو گلابی
    توضیح ضروری: روح رضا یزدانی دیشب خیلی فتح گردید و از این‎رو گفته‎ام پرفتوح! خودم چند بار شنیدم که شب‎گیر جان فرمودند ای تو روحت رضا یزدانی!!


  27. نیلوفر در 09/05/03 گفت :

    من الان همش دارم حسرت می خورم … واااای کاش منم بودم خیلی دلم خواست مخصوصا اون قسمت شام رو #grin آخه تو نمی دونی ویولت ما یه دفه با دوستای وبلاگیمون بعد از همون جشن یلدای پرشین بلاگ رفتیم شام بیرون بعد فکر کن ما رو که مهمون نکردن هیچی الا و بلا کلید هم کرده بودن تو بیا ما رو مهمون کن #angry حالا نمی گفتن بابا زنی گفتن مردی گفتن کوچیکی گفتن بزرگی گفتن فقط خدا می دونه ما با چه بدبختی از زیر بار این ورشکستکی مالی خودمون رو نجات دادیم گفتیم زمین بره به آسمون ما عمرااااا اگه حساب کنیم … به ما میگن نیلوفر ، کلاه ملاه هم سرمون نمی ره #grin بعدشم هر کی مال خودش رو حساب کردو نخود نخود هر رود خانه ی خود … می بینی تو رو خدا تو هم دوستان وبلاگی داری منم دوستان وبلاگی دارم … هی هی خدایا هیچ جوره به ما شانس ندادی #sad
    _______________________________________
    انشالله این دفعه با خودم


  28. رابعه در 09/05/03 گفت :

    #smile خوشحالم که بهت خوش گذشته
    اگه عکسایی هست که ما اجازه دیدنش رو داریم حتما بذار
    ________________________________________
    متاسفانه باهام شرط و بیع کردن عکساشون رو نذارم و گرنه…


  29. ساتين در 09/05/03 گفت :

    عکس اون جيگره رو بذار ببينم سليقه ات چندينه؟
    #winking
    ___________________________________
    فقط سلیقه من نبود
    اقا و خانوم متفق القول بودن خوب جیگریه#grin
    ولی رَدش و گرفتم می تونم گیرش بیارم#devil
    به من میگن ویلی نه برگ چغندر…پا ندارم زبون که دارم#smug


  30. baran در 09/05/03 گفت :

    #kiss موسيو و شب گير خيلی دوستت دارن ويلی…
    چه خوب که شب خوبی داشتی… #flower


  31. شب‌گير در 09/05/03 گفت :

    salamkhanomeviolet!manfelanfarsiyadamrafteva…!!!
    سلام خانم ویولت
    من دوست شب‌گیر هستم و ایشون گفتند به شما اطلاع بدهم که تا ساعاتی دیگر سگ‌های موجود در سر ایشان خسته خواهند شد!
    از دیشب تا حالا،توی سرش سگ میدویده!
    بچه فارسی هم یادش رفته و ما فعلن داریم الفبای فارسی رو باهاش کار میکنیم.
    براش دعا کنید!
    ______________________________________
    بگو بابا یه شام ارزش این همه معلق بازی رو نداره#tongue


  32. تـــرانه در 09/05/03 گفت :

    خانوم خوشگله خبری نشد پيشنهاد بی ناموسی دادم يا داری روش فکر می کنی ؟#thinking
    اگه صلاح نمی دونی پابلیش نکن!
    آدرس هم نگران نباش ميدم مهشيد برسونه بهت #winking


  33. #smile


  34. پريا در 09/05/03 گفت :

    حالا اون خوش تيپ بلوند مو بلند کی بود؟!!#tongue #eyelash


  35. ماندانا در 09/05/03 گفت :

    سلام ويلی جون
    خوش به حالتون جای ما هم خالی …
    نه به خاطر رضا يزدانی به خاطر اون جمع دوستانه و قيافه ی ديدنی شبگير وقتی که غيرتی شده بود#grin
    _________________________________________
    آره جاتون واقعا خالی بود…خیلی جمع خوبی بود


  36. من در 09/05/03 گفت :

    سلام
    چرا سئوال منو جواب ندادید ؟!!
    حداقل یه جواب کوتاه بهم می دادی بله یا نه فکر نمیکنم زیاد وقت شما رو میگرفت ؟!!
    _________________________________
    چه سئوالی؟
    من این دوروز خیلی درگیر بودم شاید از قلم افتاده لطفا دوباره بگید اگه جوابی داشته باشم میگم


  37. پژمان در 09/05/03 گفت :

    #rolling #rolling #rolling #rolling #rolling #rolling ای تو روحت رضا یزدانی!!#rolling #rolling #rolling #rolling #rolling #rolling #rolling #rolling


  38. پژمان در 09/05/03 گفت :

    #grin
    خوش به حال استاد مارچ که نیست تا این تحقیر ها رو تحمل کنه
    بد بخت حداقل شام رو حساب نمیکردی تا بتونی بعدن بزنی زیرش و بگی به خاطر شام بود که رفتم نه رضا مو قشنگ#thinking
    تو آبرو برا اون استاد نذاشتی که
    #surprise
    تازه خودش رو جزو اپوزیسیون مخالف هم معرفی میکنه #thinking
    استاد گفته بود مواظب این نفوذی ها باش ها #sad
    _________________________________________
    شب گیر رو نمیدونم
    ولی اگه مخاطب این نوشته من بودم از لحنت خوشم نمی اومد
    حتما لفظ قشنگتری بجای مثلا “بدبخت” وجود داره برای استفاده#thinking
    دفعه قبل هم بهت تذکر دادم که قضیه رو جدی گرفتی ولی متاسفانه متوجه منظورم نشدی
    توهین کردن با شوخی کردن دو مقوله کاملا جداست


  39. نهال در 09/05/03 گفت :

    چه باحال نوشته اين موسيو گلابی #rolling
    .
    .
    .
    .
    .
    .خوشحالم که خوش گذشته…


  40. سلام و!
    دیروز سه شنبه هست… امروز سه شنبه هست … فردا سه شنبه هست… همیشه سه شنبه هست… هست سه شنبه هست…
    گاهی از سر خیر خواهی شاعرم… و!
    طولانی تر از سکوت…


  41. ava در 09/05/03 گفت :

    همیشه خوش باشی عزیز.#heart


  42. دینا در 09/05/03 گفت :

    هميشه به دردر دودوور :دی


  43. نگار در 09/05/03 گفت :

    #laugh مرسی عجب شبی ! منم حالی بردم از اين گوشه …
    من هميشه ی خدا تو ذهنم نقشه می کشم که يک روز بکس وبلاگی رو دور هم جمع کنم و يه شب با هم خوش باشيم.حيف که هممون توی ايران و ايضآ خارج از ايران پخش و پلاييم !
    کلی خنديدم … دمت داغ !


  44. نگار در 09/05/03 گفت :

    راستی يادم رفت بپرسم.من دنبال يه سايتی ، سروری چیزی می گردم آهنگهای رضا یزدانی رو دانلود کنم.سایت های فارسی دانلود آهنگ همه فیلترن به سلامتی.بی زحمت جایی سراغ داری بهم بگی؟
    _____________________________________
    فکر کنم آدرس سایت خودش این باشه نمیدونم آهنگهاش هست یا نه
    rezayazdani.ir
    پ.ن:ممنون از موسیو گلابی بابت تذکرش برای درست کردن آدرس که ارادتش به شخص رضا یزدانی رو ثابت می کنه#tongue


  45. مهدی اسدی در 09/05/03 گفت :

    سلام خانم ويولت
    بسيار ديشب خوش کذشت به لطف شما و مرجان و نقش و نگاروشبگيروموسيوگلابی و مهندس و … منتظر هماهنگی برای مراسم بعدی دور هم بودن برای نمايش شکارروباه دکتر علی رفيعی در تالاروحدت هستم
    ______________________________________
    ممنون که وقت گذاشتی و اومدید


  46. شمع سحر در 09/05/03 گفت :

    خوش گذشت عزيزم؟
    ____________________________________
    عالی بود


  47. سانی در 09/05/03 گفت :

    گزارش کاملی بود و کل انرژی مثبتش منتقل شد. هميشه به گشت و گذار کنسرت خانوم خت=انوما. خوشحالم که خوش گذشته. #heart #heart
    __________________________
    #kiss


  48. معتاد در 09/05/03 گفت :

    ميخواستم بيام انقدر دلم ميخواست ببينمت
    تو فکر ميکنی من چه شکلی ام
    _______________________________
    من اصن نمی دونم تو زنی یا مرد؟ تا تصور کنم چهرت رو


  49. #smile


  50. پریناز در 09/05/03 گفت :

    #sad کاش من و حامد هم تهران بودیم و می آمدیم و به جای کنسرت تو رو می دیدیم!
    ______________________________
    کاش


  51. من در 09/05/03 گفت :

    اول ممنون جوابم دادی
    دوم من 3-4ماهی میشه که از دنیای مجازی دور بودم یکی از خوانندگان وبلاگ گیلاسی بودم الان میبینم نیست گفتم شاید د وباره وبلاگش حذف کرده یادمه دوست نزدیک صمیمی شما بود گفتم شاید خبری ازش دارید ؟ ممنون میشم اگه بهم بگی ببخشد که دوباره مزاحم وقت شما شدم
    ________________________________________
    آره وبلاگش رو حذف کرده آدرس جدید هم نداره


  52. شراره در 09/05/03 گفت :

    ویلی
    ممنون که با این ایده بچه ها رو جمع کردی شب خوبی بود گرچه من یک ساعت و نیم تو راه بودم تا برسم اریکه ۴۰دقیقه کنسرت رو دیدم و ۵ دقیقه ام بچه ها رو اما در کل خوش گذشت
    به موسیو گلابی از نفر دهم :‌تازه داشتم گرم میشدم و خوشم اومده بود از یزدانی که برای کاری احضار شدم و مجبور شدم که برم . در عوض شامی شاهانه صرف شد جا ی شما خالی #grin


  53. silent در 09/05/03 گفت :

    خوشحالم که خوشحالی.


  54. شراره در 09/05/03 گفت :

    راستی بابت تاخير ۴۵ دقيقه ای و چند بار تماس شما ويلی عزيز و بقيه دوستان که تو اون سرما ايستادن يادم رفت معذرت خواهی درست حسابی کنم که الان اينکارو ميکنم .
    _______________________________________
    منت گذاشتی که با این همه مشغله اومدی
    بووووس


  55. هملت در 09/05/03 گفت :

    خوبه که خفش کردی!
    توطئه رو ميگم.
    ويلی جان، شمال همچنان بارونيه…
    ______________________________
    من عاشق بارونهای پودری شمالم
    ولی تو جاده تهوع و سرگیجه می گیرم#sad برای همین ترجیح میدم نیام


  56. ویلی جونم خیلی خوشحالم که بهت خوش گذشته ! :*
    راستی از اون پسـر جینگولی گفتی ماها هم که بی جنـبـــــــــــــــه Big Smile !
    آخه منم عاشق پسـرای مو بلندم !
    این آقای نسکافه هم عین این پسـرای دبستانی هر هفته میره آرایشگاه Big Frown !
    خب اینجوری میکنن ادم به پسـرای مردم چشم داره دیگه Big Smile))
    _____________________________________________
    کار بدی نمی کنیم که کمی حظ بصریه عیبی داره؟نه والله


  57. پپر در 09/06/03 گفت :

    دوباره درودی به طعم و مزه تبلیغ وبلاگ #grin
    سه باره خوبی ؟ به طعم و مزه تبلیغ وبلاگ #grin
    چهار باره خدا را سپاس که خوبی به
    طعم و مزه تبلیغ وبلاگ #grin


  58. ساتين در 09/06/03 گفت :

    ويلی ردشو گرفتی تنها تنها نميشه ها
    منم ادعای ارث و میراث می کنم
    #grin


  59. پپر در 09/06/03 گفت :

    و اما اين احوالپرسی
    این دیگر نه برای طعم و مزه است . . . و نه طعمه #devil
    خوبی ؟ . . . خدا را سپاس که خوبی
    جای منم خالی . . .خوب خدا را شکر که خوش گذشته . . . آرزومندم همیشه بهت خوش بگذره . . . آرزومندم
    درضمن قد اون آقائه که گفتی ماشالله بلنده بوده
    هر چقدر هم که قد ایشون بلند بوده باشه به قد من نمیرسه که #grin


  60. سلام ويولت نازنينم
    ديشب يکی از شادترين وبهترين شبهای عمرم بود ازت ممنونم از صبح نبودم واين هم مه جبين خودم نيست اشقلق (لپتاپ) ته تقاری است که لطف فرموده وپسورده ۱۷ رقمی اش را باز کرده وتلفن خانه مامانم را هم آزاد کرده تا من اين يادداشت را برات بگذارم ويولت خيلی به من خوش گذشت ولی هنور باور نمی کنم آن آقاهه شيبگير باشد.!!!!!البته من هم همراه گلابی يک چيزهايی می شنيدم . واز ترس هيبتش نه توانشتم جيغ بکشم نه س
    سوت بلبلی بزنم …………….
    بعضی جاها واقعا قشنگ بود گاهی صداش به آن اوجی که باید می رسید. .و آن ساز دهنی عالی که یک قسمت زد بی نهایت لذت بخش بود. سمپاشی هم می کردند دوستان . ددیکر اینکه آن بغل دستی دلپذیرت را واییییییییییییییییی ستایش خدا را عز و جل که چی آفریده بود آنهایی که می خوانند شنیدن کی بود مانند دیدن دهن نقش ونگار هم باز مانده بود وبسته نمی شد. به عبارتی لبخندش را نمی توانست جمع کند. البته دیشب باز هم خداوند در رخمت را باز کرده بود وشاهکارهای آفرینش زیاد بودند یکیش خود ویولت باورتان نمی شود این موجود چقدر زبیا دوست داشتنی و پر لطف است . وان یکی پسر من وه باز باعث شد من یک تکه ای به پدر ومادرم بندازم که من چرا جای برادر کوجکم ۱۷ سال دارد و یا جای آن یکی که ۲۶ سال دارد بدنیا نیامدم جالب است بدانید در آن جمع سمت من ریس سنی مجلس بود. وچه عالی بود به من که خیلی خیلی خوش کذشت . باور نمی کردم
    اذ لطف ومهربانی شما ویولت عزیز و مر مر نارنینم متشکرم عالی بود تازه به یک تاتر هم دعوت شدیم فکر گنم گور پدر خونه تکانی امسال عید. نقش ونگار بدو به سمت تاتر .
    اولین کنسرت مرتبی بود که رفتم دفعه قبل که رفتیم من وته تفاری از جلو خواهر های ایمانی رد شدیم ومامانم را گرفتند من رفتم ببینم جی شده دیدم به خانمه کفت بروصورتت را اصلاح کن .خانمه هم جواب داد سلمانی از کجا پیدا کنم شهر شلوغ شد و من هم دست مامانم را کشیدم بردم تو.
    یزدانی از تمام ظرفیتش مایه نگذاشت بخوبی معلوم بود بهتر هم می تواند باشد. دست آخر هم از آقای غرغرویی که بفل دستم نشسته بود . شرمنده ام اگر زبان این نقش ونگار تند وتیز بوده
    یک عالمه صحبت کرد گفتم متشکرم نهایت لطف تون هست .گفت من دروغ ریاد می گم ولی امشب از آن شبهایی است که من راست می گم!!!
    #thinking #thinking
    _______________________________________
    ممنون از اینکه وقت گذاشتی و اومدی
    بووووس


  61. سلام ويولت نازنينم
    ديشب يکی از شادترين وبهترين شبهای عمرم بود ازت ممنونم از صبح نبودم واين هم مه جبين خودم نيست اشقلق (لپتاپ) ته تقاری است که لطف فرموده وپسورده ۱۷ رقمی اش را باز کرده وتلفن خانه مامانم را هم آزاد کرده تا من اين يادداشت را برات بگذارم ويولت خيلی به من خوش گذشت ولی هنور باور نمی کنم آن آقاهه شيبگير باشد.!!!!!البته من هم همراه گلابی يک چيزهايی می شنيدم . واز ترس هيبتش نه توانشتم جيغ بکشم نه س
    سوت بلبلی بزنم …………….
    بعضی جاها واقعا قشنگ بود گاهی صداش به آن اوجی که باید می رسید. .و آن ساز دهنی عالی که یک قسمت زد بی نهایت لذت بخش بود. سمپاشی هم می کردند دوستان . ددیکر اینکه آن بغل دستی دلپذیرت را واییییییییییییییییی ستایش خدا را عز و جل که چی آفریده بود آنهایی که می خوانند شنیدن کی بود مانند دیدن دهن نقش ونگار هم باز مانده بود وبسته نمی شد. به عبارتی لبخندش را نمی توانست جمع کند. البته دیشب باز هم خداوند در رخمت را باز کرده بود وشاهکارهای آفرینش زیاد بودند یکیش خود ویولت باورتان نمی شود این موجود چقدر زبیا دوست داشتنی و پر لطف است . وان یکی پسر من وه باز باعث شد من یک تکه ای به پدر ومادرم بندازم که من چرا جای برادر کوجکم ۱۷ سال دارد و یا جای آن یکی که ۲۶ سال دارد بدنیا نیامدم جالب است بدانید در آن جمع سمت من ریس سنی مجلس بود. وچه عالی بود به من که خیلی خیلی خوش کذشت . باور نمی کردم
    اذ لطف ومهربانی شما ویولت عزیز و مر مر نارنینم متشکرم عالی بود تازه به یک تاتر هم دعوت شدیم فکر گنم گور پدر خونه تکانی امسال عید. نقش ونگار بدو به سمت تاتر .
    اولین کنسرت مرتبی بود که رفتم دفعه قبل که رفتیم من وته تفاری از جلو خواهر های ایمانی رد شدیم ومامانم را گرفتند من رفتم ببینم جی شده دیدم به خانمه کفت بروصورتت را اصلاح کن .خانمه هم جواب داد سلمانی از کجا پیدا کنم شهر شلوغ شد و من هم دست مامانم را کشیدم بردم تو.
    یزدانی از تمام ظرفیتش مایه نگذاشت بخوبی معلوم بود بهتر هم می تواند باشد. دست آخر هم از آقای غرغرویی که بفل دستم نشسته بود . شرمنده ام اگر زبان این نقش ونگار تند وتیز بوده
    یک عالمه صحبت کرد گفتم متشکرم نهایت لطف تون هست .گفت من دروغ ریاد می گم ولی امشب از آن شبهایی است که من راست می گم!!!
    #thinking #thinking
    _______________________________________
    ممنون از اینکه وقت گذاشتی و اومدی
    بووووس


  62. ye nafar در 09/06/03 گفت :

    cheghadr salighamoon be ham shabihe………….manam mimiram vase in tip marda…fekresh ro bokon dastet ro bokoni too moohash..dige edame nemidam.khodet boro ta akharesh
    _____________________________________
    got it #grin


  63. باشو غريبه کوچک در 09/06/03 گفت :

    تو ناز مثل پرستو تو مثل بد بد خوبی…اون اقاهه واقعن اينقدر سزوار تعريف نيست که شما کردين…..ظاهرشو ديدی از باطنش که خبر نداری…#cry …..خيلی با حالی دختر..
    __________________________________________
    من که نمی خواستم باهاش دوست شم که تحقیق درونی داشته باشم!!!
    صرف حظ بصری بود که بردم#grin


  64. باشو غريبه کوچک در 09/06/03 گفت :

    شب خوبی بود….مرسی…..#flower
    ________________
    تو هم مگه بودی؟#thinking


  65. ساميا در 09/06/03 گفت :

    من يکی به شب گيرو گلالبيو روح پر فتوح رضا يزدانی کاری ندارم خوشحالم که بهت خوش گذشته#flower
    _________________________________________
    #flower


  66. رونیکا در 09/06/03 گفت :

    نمی دونم چه مرگمه
    دکتر رفتم هم نتونست تشخیص بده
    گفت گوشم مشکلی نداره
    دندونام هم سالمه
    مشکله آرواره هم ندارم
    بهم کلی مسکن داد گفت روزی 6 تا بخورم ! بعد 4 روز برم پیشش بگم که درد داشتم این مدت یا نه !!
    من موندم آدم با مسکن کی تا حالا درمان شده؟
    مرسی از اون دوست عزیز که جوابم رو داد در جواب ایشون اینکه نه هر دو طرف صورتم هست و احساس می کنم سر و بی حس و سنگین میشه در حدی که دلم می خواد مشت بکوبم به صورتم !!!
    __________________________________________
    فکر کنم باید بیای ایران بری دکتر#sad


  67. مینا در 09/06/03 گفت :

    ویولت جان من آهنگای رضا یزدانی رو خیلی دوست دارم اما کلیپاش افتضاحه! اصلاً نمیتونه تو کلیپ خوب بخونه حالا شنیدم میخواد بازی هم بکنه کاش بهش میگفتین بیخیال شه.همون خوندن کافیه!مطمئنم که اون هیچوقت نمیتونه یه بازیگر خوبی از کار دربیاد
    بنظرمن کاش مخالفای رضا یزدانی رو با خودتون نمیبردین چون نتیجش فقط میشه مسخره کردن من که چشمم آب نمیخوره اینا طرفدار یزدانی بشن شما هم بیخودی خودتو خسته میکنی#winking
    ___________________________________________
    من یه کلیپ بیشتر ازش ندیدم”لاله زار”که به نظرم فاجعه نبود
    تو کنسرت هم آهنگ فیلم رییس رو خوند و بعد ادای اینکه تو سرش شلیک می کنه رو درآورد به نظر من خیلی خوش ادا اجرا کرد
    حالا باید فیلمی که بازی کرده در بیاد بعد قضاوت کنیم


  68. مدوسا در 09/06/03 گفت :

    ای شبگير بدجنس..ميخاس تورو از بغل اقا خوش تيپه بلند کنه ؟؟ #eyelash اخیییییی… بیچاره اونقدم بدجنس نیست اخه پالتوشو داد بهت تا سردت نشه ( شب گیر شوخی کردمااااااا ) کاش عکساتونو ميذاشتی ويولت جون.#winking #winking
    ______________________________________________
    آره یهووو فکرد با بچه طرفه#winking


  69. ويولت در 09/06/03 گفت :

    به ترانه:
    نه بخدا ببخش#kiss
    من از دیروز بعداز ظهر تا همین الان به حالت نیمه مرده بودم آه شبگیر گرفتم#worried از ساعت 8:30 شب خوابیدم تا 11 صبح
    تهوع و سرگیجه دیوونم کرده بود
    برای همین جواب ایمیل وسوسه انگیزت#grin رو نتونستم بدم به محض برپایی چشم#hug


  70. تـــرانه در 09/06/03 گفت :

    چشمت بی بلا عزيزم #kiss
    يعنی چون شب گير به آغوش اسلام بر گشته به اين زودی خدا آه و ناله و دعاهاشو اجابت می کنه !؟#grin
    بشين فکر کن هر چی رو که مايل بودی اون تو بنويس بی تعارف #heart
    _____________________________________
    آه ناله این توابین ظاهرا زودتر مستجاب میشه#winking


  71. baran در 09/06/03 گفت :

    چه خبر از اميد؟


  72. باشو غريبه کوچک در 09/06/03 گفت :

    ميتونی تصور کنی اون کی بود؟؟؟
    _________________________________
    بغل دستیم#devil


  73. احمدرضا در 09/06/03 گفت :

    سلاملک
    من بازم به شدت ممنونم که يه شب خوب و با اين جمع خوب که همه از بزرگان بودم گذروندم…انقدر خوب بود که کنسرت در مقابلش عددی نبود.گرچه کنسرت هم خوب بود…
    دکتر خنديدن رو جهت استراحت دادن به لپام از دست شبگير رو منع کرده#grin
    ______________________________________
    پسر دیدنت کلی انبساط خاطر بود


  74. سمانه م. در 09/06/03 گفت :

    چه خوب که خوش گذشته . اسم آهنگ هایی که خونده رو نمیگی؟
    خوش باشی همیشه #heart
    ____________________________________
    تا اونجایی که یادمه
    نا نوشته
    یکی درمیون
    برج-افتخار
    کافه نادری
    شمال
    کارتون
    آهنگ فیلم رییس
    یک آهنگ جدید که اسمش رو نمی دونم
    خلیج فارس
    پرنده بی پرنده


  75. احمدرضا در 09/06/03 گفت :

    راستی بعضی اوقات در حد آماتور يه چيزايی اينجا مينويسم.باعث افتخاره که ببينی .رواون خونه بغل اسمم بزنيد.ميبينيد#smile


  76. پژمان در 09/06/03 گفت :

    #thinking


  77. شمع سحر در 09/06/03 گفت :

    راستی ويولت جان از خودتون عکس نگرفتين ؟
    ____________________________________________
    چرا گرفتیم ولی اجازه انتشار ندارم


  78. از دست شوما و اين موسيو .. مرسی بابا .. خيلی باحالين .#heart


  79. نسترن در 09/06/03 گفت :

    خداوندا !چه جور اونهمه سرو صدا رو تحمل می کنی !
    ___________________________________________
    عاشق باشی تحمل کردنش کاری نداره


  80. پژمان در 09/06/03 گفت :

    #smug


  81. #kiss
    ____________________________________
    #smile
    اینم تحویل حالا راضی شدی؟


  82. گلناز در 09/06/03 گفت :

    زندگی بهتر از این نمیشه….زندگی!
    سلام!
    این روزها این آهنگ رو زیاد گوش میدم اینجا که اومدم خیلی لذت بردم…میدونین….زندگی باید کرد…هستن آدم هایی که بدون هیچ مشکل جسمی زندگی کردن رو بلد نیستن نمی تونن از زندگی شون لذت ببرن شاید هم نمیخوان…بهتون تبریک میگم که زندگی رو می فهمید زندگی رو می چشید…
    این نوشته رو خیلی دوست دارم
    http://www.nooronar.com/besmellah/archives/note/
    85/8/000527.php
    شاید توانایی جسمی تون از خیلی ها کمتر باشه ولی قدرت تون توی لذت بردن از زندگی ازشون بیشتره!
    شاد باشید تا همیشه#flower


  83. وحيد در 09/06/03 گفت :

    سلام.دعا کنيد که هر شب به همه خوش بگذره.هر چند که محال است اما شما هم دعا کنید.


  84. گوشماهی در 09/06/03 گفت :

    ويولت جون همين الان از ليست برترين زنان وبلاگ نويس ديدم که اول شديد..گفتم بيام بهتون تبريک بگم. ببخشيد اگه دير ميام اما من اونموقع ايران بودم وخبر نداشتم. روی ماهتون هم ديدم. چه خنده ی قشنگی داريد…و چهره ی مليحتر و قشنگتر. براتون آرزوی سلامتی روزافزون ميکنم و از خدا ميخوام هميشه دلتون شاد و لبتون خندون باشه مثل اين عکس نازتون. اميدوارم من رو هم جزو يکی از دوستانتون بدونيد. #flower


  85. رونیکا در 09/07/03 گفت :

    باید یه سر پیش متخصص برم
    اینجا کلینیک ها با بیمه مجانیه و اگر از کلینیک نامه ببرم می تونم بهترین بیمارستان مالزی رو مجانی برم
    یه بار دیگه باید برم دکتر و ازش بخوام به متخصص نامه بده
    مرسی
    ببخشید که این حرفا رو اینجا می زنم
    کمی آرومم می کنه


  86. اليار در 09/07/03 گفت :

    سلام خانم ويولت
    من شريک جرم شبگيرم تو دیر رسیدن هستم
    با اینکه تقریبا تا صبح خوابم نبرد البته یه موقع فکر نکنین به خاطر صدای یزدانی بوده نه به خاطر اینکه تا صبح عکس یزدانی رو دستم بود و تو آینه هم خودمو نگاه میکردم به این نتیجه رسیدم که حتما باید یه جراحی پلاستیکی برم و لااقل یه فکری به حال این دماغه بکنم
    #winking از شوخی گذشته شب خيلی خیلی خوبی بود من که خیلی لذت بردم ممنون#smile


  87. پریانه در 09/07/03 گفت :

    سلام دوست عزیز من شما رو لینک می کنم چون از نوشته هات خیلی خوشم اومده


  88. پروشات در 09/07/03 گفت :

    ويلی اگه مراسم ديگه ای با حضورت برپا می شود منو بی خبر نذار مخلصيم.


  89. عليرضا در 09/07/03 گفت :

    خدا رو شکر که خوش گذشت. عازم کربلام. به يادتون هستم.


  90. نانسي در 09/07/03 گفت :

    #sad #sad #sad
    من بازم قهرممممممممممممم
    اشکککککککککککککککککک
    خوب ميگفتی يه کلوم ايميل بزن
    ديگه دلمو آب انداختن نداشت که اين همههههه#sad #sad #sad #cry #cry


  91. پريزاد در 09/07/03 گفت :

    خوشحالم که بهت خوش گذشته ويلی جون.


  92. nazmehr در 09/07/03 گفت :

    خدا رو شکر که خوش گذشته#heart


  93. هميشه به خوشی و شادی#flower


  94. هادی در 09/07/03 گفت :

    سلام
    كه
    1. با احمق بحث نكنيم و بگذاريم در دنياي احمقانه خويش خوشبخت زندگي كند.
    2. با وقيح جدل نكنيم چون چيزي براي از دست دادن ندارد و روح ما را تباه مي‌كند.
    3. از حسود دوري كنيم چون اگر دنيا را هم به او تقديم كنيم باز از زندان تنگ حسادت بيرون نمي آيد.
    4. تنهايي را به بودن در جمعي كه ما را از خودمان جدا مي کند، ترجيح دهيم.


  95. مرمرجان در 09/07/03 گفت :

    ويولتکم
    ممنون از برنامه ريزی و دعوت برای کنسرت خیلی خوش گذشت و از شبگیر عزیز بابت این همه شوخ طبعی که کلی باعث انبساط خاطر شد تشکر میکنم.
    صدای رضا يزدانی خوب بود اما من نمی فهميدم چی ميگه.
    من از پسر مو بلنده خوشم نیومد و باید بگم همين احمد رضای خودمون يک موش می ارزيد به تمام هيکل اون پسره!! و از همين جا به دخترايی که وبلاگت رو می خونند اعلام می کنم که از اين احمد رضا غافل نشيد#flower


  96. سلام ویولت عزیز
    اولین باری که اسم وبلاگت رو شندیدم
    زمانی بود که گویا برنده یه جایزه شده بودی. از کانال VOA بود…
    خیلی خوشهال می شم که بهم سر بزنی ….نظرتون برام خیلی ارزشمنده…من شما را در لینک دوستانم لینک کردم……….#flower #flower #flower #flower #flower #flower #flower