مزه اولين بوسه زندگيم رو هيچ وقت يادم نميره هرچند خنده داره اسم بوسه روش گذاشتن، يه ماچ ماچ بازي بپچگانه ولي مزه اش خوب بخاطرمه شور شور بود. هيچ وقت ديگه چنين مزه ايي رو تجربه نکردم… بوسه هم بوسه هاي قديم شور و پرحرارت.
نکنه بوسه اش با اشک همراه بوده که مزه شوری می داده ؟!#grin
________________________________________
تعبیر تو که خوب و رمانتیکه
یه بنده خدایی گفت احتمالا با ا** دماغ قاطی بوده#sick
#laugh
سلام دوستم میگم تا بحال کار درمانی رو امتحان کردی ، من خواهرم رو میبردم بیمارستان فیروزگر واسه کار درمانی ، خیلی روش اثرات مثبتی داشت اگه خواستی خبرم کن که معرفیت کنم میدونی دکتر خواهرم میگفت بهتره اول از کار درمانی شروع بشه بعد برن سراغ فیزیتراپی
یه چیزهایی میداد گاهی به پاش ببنده و ….. خواستی خودتم میتونی اطلاعات بگیری
و اینکه بهار هم خوبه چون تا جایی که من میدونم دانشجوها دلسوز ترن ولی تابستون کارکنان بیمارستانن من یکی از بچه های اونجا رو خوب میشناسم
ببخشید زیادی نوشتم سال نو پیشاپیش مبارک اینم شماره موبایلمه ****
______________________________________
منم الان با حرکت درمانی شروع کردم
بیمارستان فیروزگر یا بهاربهم خیلی دورن
کلی هزینه آژانس میشه
من هم می خواستم بگم با اون قاطی شده و حتما تو مجبورش کردی اونم با اشک و آه و اون يکی دیگه ماچ ماچ بازی راه انداخته و شور بووده اما گفتم نگم بهتره !#grin
چقدر هم خودم رو کنترل کردم و نگفتم !
#silly
_________________________________
#laugh
اینجوری که من خیلی خبیث میشم بچه رو بزور مجبور کردم ماچم کنه#laugh
سلام خسته نباشيد
تبريک واسه اولين حق التحرير زندگيتون..
نوشته هاتون اونقدر شيرينه که واقعا جای حق التحرير هم داشت!!!
بوسه ی شور؟ چه جالب!!
ادمايی که خيلی چيزا هارو حس ميکنن و حسشون هم درسته به نظر من خيلی عذاب ميکشن..يه جوايی خيلی بده!! درک ميکنم!! مامان منم همين جوريه!! اما من به شدت اون نيستم#grin
_____________________________________
من که نفهمیدم چی گفتی!!
سلام
حالا به مزش چيکار دارين اين وسط حالا شوريه هرچی بوده بوس رو بچسب #rolling
_________________________________________
آره اون و چسبیدم فقط موندم چرا دیگه شور نیست#tongue
اونوقت شرح ما وقع رو با یک بزرگتر مورد اعتماد در میون گذاشتی احیاناً؟ #thinking #grin
______________________________________
اون موقع خودم واسه خودم رفع و رجوعش کردم و شدم اینی که الان هستم#grin
ولی سالها بعد پیش کشیش اعتراف کردم#laugh
خوب ديگه خودتو لو دادی عزيزم #grin
ولی جدی راست ميگی کاش همه چی همون دنيای کوچيک بچگی هامون بود؛ ساده؛ بی آلايش ؛ بی دغدغه … کاش بر می گشت.
من حتی حس می کنم غذا هايی که می خورم هم طمع و مزه ء اون موقع ها رو نداره ديگه چه برسه به عشق و احساس و خاطره هامون!
اما من بوسهای فعلیم رو بیشتر دوس دارم و راستش اصلا بوسه اولیه و ثانویه و اینها یادم نیست#laugh
_____________________________________
ای سیاستمدار#winking
منم خوب یادمه !
مزه چند تا مو که از محسناتشون تو دهنم جا مونده بود#laugh
چطوری الان؟خوش میگذره ؟حتمن میگذره که یاد ماچ ماچ بازی افتادی؟
_____________________________________
یا خدا چیکار کردی؟ بدبخت و ریشاش و کندی؟#surprise
بهت بگم حال جسمیم از همیشه بدتره،باور می کنی؟…باید یه جورایی فراوش کرد نه؟
من خيلی پاستوريزه بودم
نميگم سن اولين بوسه ام چی بوده چون احتمالا از نسل دايناسور های منقرض شده هستم
اما خدائيش بوسيدن بلد بودن می خواد و تو اولين بوسه اصلا آدم بلد نيست
راستيتش من تو اولين بوسه فقط نگران بهم خوردن آرايشم بودم و به محض اينکه طرف روشو کرد اون ور من آينه در آوردم ببينم ماتيکم پاک شده يا نه
بعد هم در اولين فرصت به دوست صميمی و محرم رازم اعلام کردم : واقعا که اين کارها همش قاتل زيباييه
#nottalking
اينم اضافه کنم بدونيد چقدر ناشی بوديم دوتامون
بعد از اولين بوسه من تا دوروز نصف لبم کبود بود و برای استتارش خيلی مصائب تحمل کردم
#worried
_________________________________
مطمئنی اون اسمش بوسه ست نه…؟
سلام خانومی امیدوارم که خوب باشی ، این مطلبت منو کلی دگرگون کرد راست میگی آره خیلی بویه خوبه با هر طعمی بوسه هی که همراه با عشقو علاقه باشه الان تو چشمام اشک جمع شده میدونی بخاطرچی؟ به خاطر طعم بوسه ای که هنوز نچشیدم و شاید هم هرگز هرگز هرگز نشه ….#worried
ولی تو همیشه فردایی
________________________________________
اگه قراره نشه، فمون نشه بهتره
اولین بوسه . و در اولین عشق هم ؟
بلینکیم ویولت عزیز ؟ دوست دارم نظرت رو دریاره خاطرات یک کلاغ هم بدانم . قبلا هم دعوت کرده بودمت ولی خب گرفتاری و … امیدوارم که هر روزت بیشتر از روزهایی باشد که پشت سر می گذاری
سلام خانم ویولت
وای چه پست قشنگی بود! چقدر در لفافه و پنهانی احساساتتون رو بیان میکنید! چقدر محجوب و خجالتی! چه شوری شیرینی!
من تازه خوانندهی این وبلاگ شدهام و همین امروز آرشیوتون رو خوندم و به نتایج ذیل رسیدم
۱- چقدر این جناب موسیو گلابی آقا هستند!تئوریهای شطرنجش حرف نداره! واقعن داشتن چنین دوستانی نعمت است، من صمیمانه بهتون تبریک میگویم.
۲- چقدر سلیقهی موسیقییایی شما و لیلا خانم و ترانه جان زاقارت است! آخه من نمیفهمم که کجای صدای «بریدن شیشه با اره برقی » قشنگه که شماها اینجوری سنگ آن پسرک اجق وجق انکروالاصوات را به سینه میزنید! تیپش هم که آدم رو یاد نوچههای مرحوم شعبان استخوانی میاندازد!
۳-این مرمرجانتان هم که دوست خوبی است، به خصوص عجب قد و قوارهای دارد!اما از آنجا که خداوند هیچ گلی را بدون خار نیافریده است، تمام خارهای عالم را به زبان ایشان داده!!! راستی از طرف ما هم تولد پسر گلشان را تبریک بگویید و امیدوارم سال آینده،مرمرجان بیخیال دفتر نقاشی شوند! آخه شنیدهام چندین سال است که ایشان به همه سفارش میکنند تا برای تولد پسرکشان دفتر نقاشی بخرند!طفلک پسرک! حتی اگر رامبراند هم شود، باز به اندازهی یک پیکاسو شدن، دفتر اضافه دارد!
۴- خانمنقشونگار که جای خود دارد…
شنیدهام پسرکی ۲۵ ساله دارد که علاوه بر داشتن کمربند سیاه کاراته، گه گداری وبلاگ هم میخواند! لذا احتیاط واجب است که بیشتر تعریف ننماییم!
۵-شراره خانم ملقب به شری کماندو!
آخرین عملیات کماندوییاش مربوط به فرار پنج ثانیهای از کنسرت رضا یزدانی بوده!
۶- ممدقلیمیرزا ملقب به الیا!!! که روزهای آخر عمرش رو میگذرونه و به زودی توسط خود بنده به دیار باقی شتافته خواهد شد!
در مورد بقیهی دوستان هم بماند! به خصوص آن آقایی که بعضی از شبها گیر است!
راستی از ایشون خبر ندارید؟ پسر معقول و دوستداشتنیای به نظر میاد!واقعن نگرانش نشدید؟
خب چرا نگران نشدید؟
پس کی میخواهید نگرانش بشوید؟
چرا نگرانش نمیشوید؟
آیا احیانن نمیخواهید نگرانش شوید آیا؟
خب با زبون خوش نگرانش بشوید دیگر!
پ.ن: تابلو نیست که من کی هستم! هست!!؟
________________________________________
ببخشید تابلوش سه بعدی نیست احیانا؟
من هم طعم اولین بوسه را خوب یادمه، مخلوطی از طعم و بوی آدامس و آبجو و توتون. از اون روز به بعد بود که تصمیم گرفتم از جریان بوسیدن سر دربیارم#grin
_______________________________________
پس سن بالا بوده که آبجو و توتون هم قاطیش شده
نه بابا زمان من بوی سرلاک میداد و شیرخشک#grin
من هل بودم زود شروع کردم!!!!!!
پس یعنی من خیلی باید شوت باشم که اصلا بوسی در کار نبود ه چه برسه به طعمی #sad خب عیبی نداره من هنوزjujuهستم هنوز وقت دارم مگه نه؟ یکی منو دلداری بده لطفا
به ليلا خانم:
نه خير! اصلن هم من شبگير نيستم! ايشون خيلی آقاتر از اين حرفهاست!
آبجی! فکر میکنی اگر تو رو هم مثل يه بچه گربه میانداختند زير تشت مسی و دو ساعت با پتک میکوبيدند روی تشت، حال و روزت بهتر از من ميشد!!؟ ده روزه دارم سعی ميکنم که فقط اسم خودم يادم بياد!!!
__________________________________________
برمنکرش لعنت که ایشون اصن با شما بینام و نشون قابل مقایسه نیستند#winking
ایشون بالای 100 کیلوه شما چی هان؟هان؟
ما که در عنفوان سن ماچ ماچ بازی بايد هی نيگا کنيم و هی تئوري و زاویه گردن و تایم نرمال حفظ کنیم !! بعد هی ميگن مفهومی ياد بگيرين ! سيستم آموزش کاربردی ! آخه بابا جان من کو مجال امتحان عملی؟! #sad
درود
لحظهای که ویولت کوچولو ما ان شازده کوچولو ( پدر سوخته) را بوسیده ، باید چیزی شبیه این عکس می بوده . http://xs136.xs.to/xs136/09063/6219.jpg
به قول جناب حافظ (ره)
« غیرتم کشت که محبوب جانهی لیکن
روزو شب عربده با خلق خدا نتوان کرد»
________________________________________________
#flower
وااااااااااای چه عکس خوشگلی
تخمین سنیش فکر کنم یه کمکی بیشتر باشه#grin
ما که هنوز اولين بوسمون(که حقیقتا بشه بهش گفت بوس) رو دشت نکرديم….خدايا برسون يه بوس ترش و شيرين….حالا شور هم بود قبوله..تو فقط برسون…آره…اشکال نداره…پيرزن هم قبوله…
سلام بانو ویولت!
این کامنت ربطی به پستتان ندارد، نه اینکه بیربط باشدها اما به هر حال خجالت میکشم در مورد اینجور پستها نظر بدهم! مثلاً اگر بگویم به نظر من اولین بوسهام خیلی شیرین بوده حتماً میگویید رفتهام هندوانهای را ماچیدهام یا یک چیزی در همین مایهها!! آدم با شما که نمیتواند جدی حرف بزند، فوراً دست میگیرید و میکنید یک بهانه برای دست انداختن من!!
حالا از این حرفها بگذریم که یک مسألهی مهمتری اتفاق افتاده! یک مسأله که چه عرض کنم، در حقیقت دو مسأله اتفاق افتاده!!
اول اینکه در کامنتهایی بالا دیدم بالاخره یک نفر نگران آن آقایی شده که شبها گیر است! واقعاً کجاست این شبگیر مهربان و دوستداشتنی؟ خیلی پسر محشریست به خدا! البته هر گلی یک خاری دارد همان طور که همان آقا یا خانم بالاتر اشاره کرده! و گل بیخار خداست!! خار ایشان البته به صورت پنهانیست، که همانا مویشان است!!
برایشان اتفاقی افتاده؟ چیزی شده خدای نکرده؟! البته دورادور شنیدهام بعد از شب کنسرت، در مغزشان سگها رژه میروند! به هر حال اگر یک وقت خبری ازشان شد بگویید دلمان میخواهد زودتر به آغوش اسلام بازگردد!!
دوم اینکه چند دقیقه پیش به سمت شرکت در حال حرکت بودم، زیر پل سید خندان و در زیر باران یک فقره داف دیدم! البته بهتر است بگویم دو فقره داف!! اولیشان آقای کارگردان بودند (که شما میشناسیدشان!) و دومی هم گویا نامزد یا دوست دختر یا همسر ایشان بودند! به هر حال آنچه مشخص است این بود که خواهر یا مادر ایشان نبودند! چون آدم با خواهر یا مادرش اینجوری رفتار نمیکند، آن هم در زیر باران!!! یکهو یاد شما و خوانندگانتان افتادم تا دیدمشان! گفتم بیایم اینجا شرح ماوقع را بگویم تا احیاناً اگر دوستان روی ایشان به عنوان یک case حساب ميکردند ديگر نکنند و به همان احمدرضا بچسبند تا اغفال نشده!!
زياده عرضی نيست … لطفاْ باز هم کامنتهای این دوستانی را که از من تعریف میکنند منتشر کنید! میدانم که روزانه چندصد کامنت از این دست دارید و تأییدشان نمیکنید! من باز هم از آن کامنتگذار ناشناس تشکر میکنم و با صدای بلند اعلام میکنم که شبگیر جان دوستت دارم! (این آخری ربطی به آن کامنتگذار نداشت، همینجوری گفتم!!!!)
توضیح اضافه برای خوانندگان:
۱. آقای کارگردان همان آقاییست که موهای طلایی بلندی داشت تا کمر و در کنسرت استاد یزدانی در جوار خانم ویولت نشسته بود و تمام چشمها را به خود خیره کرده بود!
۲. احمدرضا همان آقاییست که در کنسرت استاد یزدانی در جوار من نشسته بود و روزی تمام چشمها را به خود خیره خواهد کرد!!! تا باد چنین بادا!!
____________________________________________
گلابی جان ایشون یعنی شب گیر احتمالا هنوز تو آغوش اسلام گیر کردن و بیرون نیومدن که پیداش نیست#winking
اون جیگر اگه دوست دختر نداشت باید به بعضی مسائلش شک میشد
ولی از آنجاییکه معلومه ماشین نداره که زیر بارون واستاده من انصرافم رو اعلام می کنم!!!!
ويلی جون عزيزم يه خورده شب گير رو تحويل بگيررررررررررررررر
گناه داره طفلک#heart
_________________________________________
از اون بابت ایشون تحویل دونشون پره#winking
ویولت
این رو خوندم
گریه ام گرفت
گریه
گریه
مزه ای داره اولین بوسه و خدا نکنه آخرین بوسه….ناباورانه …حسی زیر پوستت رشد میکنه …میره توی مغزت…هنو.ز دوستش داری؟…مهم نیست کی؟….گاهی اوقات اون قدر تنها میشم میگم کاش خدا میتونست بغلم کنه ببیوستم…..برعکس ظاهر شر و شورم…اون روز توی سفارت یه پسره بهم گفت ببخشید خیلی وقته میخوام یه سئوال بپرسم:؛ گفتم بل؟
گفت :؛ شما سر تمرین تئاتر هم همین جور لبخند میزنید و شادید؟؛
عذا گرفتم…مردم چقدر زود باورند و ظاهر بین
گفتم :؛ میخوای الان بزنم زیر گریه که بفهمی خنده ام هم بی خودیه؟؛
گفت :؛ بزن ببینم؛
زدم زیر گریه
حالا گریه نکن کی گریه کن
گفتم خدا لعنتت کنه …..فلانی…که همه ی مزه هات یادمه…..
ویلی اون لینک اگه از طریق وب تو گداشته میشد بد نبود ها!….ببی خیال تو وامید یه کم دیگه دوستم ندارید؟و.و…………………..خیلی تنهام……
______________________________________
باور می کنی من خودم چندین روزه ندیدمش اسفندماه و همه گرفتار
اینقدر حساس نباش دخترک#kiss
ولی کلا يواشکی بودنش از همه چيز بيشتر بهش طعم ميده
من اولين بار اين طعم عسلی رو زير بارون چشيدم
يادش بخير زير بارون چقدر راه رفتيم و گفتيم و خنديديم و در لحظه خدافظی بوسيد من رو و از خجالت فرار کرد!!!!!!!
از اونن زمان چند ساااااااال گذشته ولی ديگه نميدونم چرا فرار نمی کنه !!!!#laugh
___________________________________________
دلت میخواد فرار کنه؟
بودنش قشنگتره ها
میدونم به پستت ربطی نداره ولی فکر کنم مهمه.
عمو پورنگ وماجراشو حتما شنیدی،بخاطر ذات برنامه واینکه مخاطبینش بچه ها هستن و پاک و صاف و صادقن ،دچار مشکل شده.
یه بار از عادل فردوسی پور حمایت کردیم ….
حالا فکر کنم عمو پورنگ نیاز به پشتیبانیه جامعه داره.
عمو پورنگ فردوسی پور بچه هامونه.
ویولت عزیزم هر طور صلاح میدونی مطرح کن.
__________________________________________
فکر نمی کنم موضوع مهمی باشه
منم در موردش خوندم و فکر کردم یه عادل دیگه درست شد
ولی همین چندروز قبل باز برنامه اش رو دیدم پس قضیه به اون حادی هم نیست
يه جواب بذار برا کامنت قبليم و کلمه ی بيشتر رو در جمله ی آخر بهترش کن . چی ام نوشتم .
چند بار خوندی و نفهميدی ویولت عزیز ؟ خوندن . نه اینکه فقط یه نگاه بکنی چون خاطرات يک کلاغ رو نمي شه اونجوری خوند .
و اين يعنی اينکه لينک بی لينک ؟
ما که در هر صورت اين کار رو می کنيم ولی لينک خاطرات يک کلاغ هم اينجا خوشحالمان می کند #winking
_____________________________________
حرجی به شما وارد نیست…من حوصله ام کم شده#winking
معلومه خدا رو شکر حال شبگير خوبه.والا ما که نگران شديم خيلی هم شديم اما کسی تحويل نگرفت#angry
___________________________________
خودش حتما متوجه توجه و محبتت شده#grin
سلام ويلی جونم
چند روزی نيومدم نت ولی به يادت بودم و برات دعا می کردم. تو رو خدا زود خوب شو عزيزم
.
.
من که خيلی سرتق بودم به اين راحتی بوس نمی دادم #grin #winking
ويلی جونم از شبگير خبر نداری؟
بعد از کنسرت ديگه خبری ازش نشده …به نظرم یا رضا يزدانی يه بلايی سرش آورده یا واقعا حضور در این کنسرت ناک اوتش کرده #worried
الان من يه عالمه حسوديم شد … از يه طرف ديگه تو سن ماچ ماچ بازی نيستم از يه طرف ازين خاطرات ندارم لا اقل دلم و باهاش خوش کنم … گمونم بايد برم دنبال يه دوست قديمی بگردم ايد خدا خواست و اصالت خودش و حفظ کرده بود
!
#grin
سلام خدمت مدیر وبگاه
وبلاگ مد و فشن مایل به تبادل لینک با وبگاه شما می باشد
در صورت تمایل می توانید از طریق نظرات من را مطلع کرده ابتدا لینک شوید بعد لینک وبلاگ را در وبگاه خود قرار دهید ، یا اینکه وبلاگ مد و فشن را لینک نموده سپس من را مطلع سازید تا در کمتر از 12 ساعت لینک شما در وبلاگ قرار دهم.
آدرس وبلاگ : http://www.chicbrand.blogspot.com
عنوان : مد و فشن
واسه من بوی شیر خام بود. نمی دونم این بو از کجاس و چرا، ولی یکی دو جا خوندم که نویسنده های مرد اینو نوشته ان که بدن دختری که بغل گرفتن و می بوسن بوی شیر خام می ده. هیچوقت دیگه لذت اون بو تکرار نشد. انکار که بکارتی باشه که ازاله می شه.
به رها سلام ناراحت نباش .از قديم گفتن ماهی رو هر وقت از اب بگيری تازست من از ديدن کامنتت واقعا ناراحت شدم من خيلی علاقه دارم اگه کمکی از دستم بر بياد برای دوستام انجام بدم #winking
سلام ویلی جون
مرسی به یادم بودی. جمله اون خانم پیره هم خیلی تاثیر گذار بود. فروغ انسان خاصی بود. قدیس به کی می گن؟ چرا خوبان زود می میرند؟ ممنون عکس گذاشتی از ارامگاه فروغ. می گم بزنم به تخته هزار ماشاالله خیلی خوشگل شدی. مراقب خودت باش
سال نو هم پیشاپیش مبارک.
ويولت جان سلام
خوش به حالت با اینکه شور بوده ولی ازش خاطره شيرين داری ما که از شانس بدمون اولين بوسمون کلی برامون گرون تموم شد #sad اخه تو اون لحظه جناب مرفی خودشون شخصا دنبال کارام بودن . راستی ويولت جان یه پیشنهاد خواستی از اين پست ها بذاری يه علامت +۱۸ بذاری بد نيست #winking
با سلام و خسته نباشید . همسر بنده دارای مشکل ام اس است و ما برای مسافرت های با اتومبیل مشکل داریم . و بدنبال اتومبیلی هستیم که در داخل ان امکاناتی از قبیل دستشویی تعبیه شده باشد . خیلی ممنون میشم بتونین در این مورد اطلاعاتی بدین . بازم بهتون سر میزنم
_______________________________________
متاسفم کمکی از دست من بر نمیاد
منم چنین مشکلی دارم ولی با بردن توالت فرنگی سیار برای توالتهای عمومی یا استفاده از قرص… سعی کردم مشکل رو کمرنگتر کنم
من که بچه مثبت بودم قبل از عماد کسی زی مثل یه ببانبوسيد اولين لبی که عماد ازم گرفت برام کابوس بود چون هيچ علاقه ای بهش نداشتم فقط قسمت با مزه اش اين بود که قبلش گفت:اجازه می دی لبتو ببوسم؟ منم گفتم باشه!بعد ديگه ول نکرد ومن مثل بز وايساده بودم.گفت:حداقل لباتو تکون بده!بعد من مثل يه بازی اجباری لبامو هی بازوبسته کردم….بعدها لب گرفتنهاش شد اغاز عشق .بازی و آشتی و …(چه بی جنبه م من !)
________________________________________
به خودت ربط داره
ولی من اگه جای تو بودم یکی از قشنگترین و ناب ترین خاطره های زندگیم رو با این عبارات نه چندا دلچسب شرح نمیدادم
سلام خانم ويولت
به به! میبينم که دوستان صفايی راه انداختند! محض اطلاع ما اين دفعه هم از مکر شما جان سالم به در برديم! بگذريم که اثرات سوءاش حالا حالا باقیست.
ببخشيد که نگرانتون کردم!!!
من اصلن قصد نگران کردنتون رو نداشتم!
نميخواستم شما نگران شويد!
اصلن این همه نگرانی برای چی؟؟؟
_____________________________
آرزو بر 40 سالگان عیب نیست#tongue
مهم اينه که جای بوسه يه نفر رو لبامون بمونه نه اينکه هر روز يه بوسه رو لبامون بشينه.
راستی ويلی جون تو دست کاتوليکارم از پشت بستيا خوب غير مستقيم از همه اعتراف گرفتی!#winking
____________________________________
نه بابا میزان اعتراف کم بود#winking
هيچکی يادش نمی ره#tongue
الهيييييييييی
حالا کی بود بوس دهنده؟ از بر و بچ مهدکودک يا همسايه يا فاميل
ولی هر چی بود که خوب توی ذهنت مونده#flower
چند سالت بود؟
________________________________
دیگه بماند#grin
فقط بدون تو سن ماچ ماچ بازی بوده
اصلا بعضی چیزا فقط قدیمیش خوبه.#grin
واقعا” هيچ وقت از ياد آدم نمي ره
نکنه بوسه اش با اشک همراه بوده که مزه شوری می داده ؟!#grin
________________________________________
تعبیر تو که خوب و رمانتیکه
یه بنده خدایی گفت احتمالا با ا** دماغ قاطی بوده#sick
#laugh
من فکر کنم تو اون سن جنسیت خودم رو هم نمی دونستم!!!
چه جالب که یادتونه
#grin #winking #grin
#flower #flower
چرا همه ميگن شورش خوبه… من ترشش رو دوس دارم…بوسه ترش از دخترای ترش ( منظورم ترشيده اينا نيستا )#grin
#laugh
سلام دوستم میگم تا بحال کار درمانی رو امتحان کردی ، من خواهرم رو میبردم بیمارستان فیروزگر واسه کار درمانی ، خیلی روش اثرات مثبتی داشت اگه خواستی خبرم کن که معرفیت کنم میدونی دکتر خواهرم میگفت بهتره اول از کار درمانی شروع بشه بعد برن سراغ فیزیتراپی
یه چیزهایی میداد گاهی به پاش ببنده و ….. خواستی خودتم میتونی اطلاعات بگیری
و اینکه بهار هم خوبه چون تا جایی که من میدونم دانشجوها دلسوز ترن ولی تابستون کارکنان بیمارستانن من یکی از بچه های اونجا رو خوب میشناسم
ببخشید زیادی نوشتم سال نو پیشاپیش مبارک اینم شماره موبایلمه ****
______________________________________
منم الان با حرکت درمانی شروع کردم
بیمارستان فیروزگر یا بهاربهم خیلی دورن
کلی هزینه آژانس میشه
#rolling #rolling
من هم می خواستم بگم با اون قاطی شده و حتما تو مجبورش کردی اونم با اشک و آه و اون يکی دیگه ماچ ماچ بازی راه انداخته و شور بووده اما گفتم نگم بهتره !#grin
چقدر هم خودم رو کنترل کردم و نگفتم !
#silly
_________________________________
#laugh
اینجوری که من خیلی خبیث میشم بچه رو بزور مجبور کردم ماچم کنه#laugh
سلام خسته نباشيد
تبريک واسه اولين حق التحرير زندگيتون..
نوشته هاتون اونقدر شيرينه که واقعا جای حق التحرير هم داشت!!!
بوسه ی شور؟ چه جالب!!
ادمايی که خيلی چيزا هارو حس ميکنن و حسشون هم درسته به نظر من خيلی عذاب ميکشن..يه جوايی خيلی بده!! درک ميکنم!! مامان منم همين جوريه!! اما من به شدت اون نيستم#grin
_____________________________________
من که نفهمیدم چی گفتی!!
سلام
حالا به مزش چيکار دارين اين وسط حالا شوريه هرچی بوده بوس رو بچسب #rolling
_________________________________________
آره اون و چسبیدم فقط موندم چرا دیگه شور نیست#tongue
اونوقت شرح ما وقع رو با یک بزرگتر مورد اعتماد در میون گذاشتی احیاناً؟ #thinking #grin
______________________________________
اون موقع خودم واسه خودم رفع و رجوعش کردم و شدم اینی که الان هستم#grin
ولی سالها بعد پیش کشیش اعتراف کردم#laugh
خوب ديگه خودتو لو دادی عزيزم #grin
ولی جدی راست ميگی کاش همه چی همون دنيای کوچيک بچگی هامون بود؛ ساده؛ بی آلايش ؛ بی دغدغه … کاش بر می گشت.
من حتی حس می کنم غذا هايی که می خورم هم طمع و مزه ء اون موقع ها رو نداره ديگه چه برسه به عشق و احساس و خاطره هامون!
^.^ منم سعی مس کنم یادم نره^.*
اه اه اه بدسليقه ))فقط شيرينش خوبه )
________________________________________
شما احیانا منظورتون طعم شیرین بیان نیست که!!!!
احتمالا اون شوری بخاطر ریزش اب بینی نبوده ؟#thinking
اما من بوسهای فعلیم رو بیشتر دوس دارم و راستش اصلا بوسه اولیه و ثانویه و اینها یادم نیست#laugh
_____________________________________
ای سیاستمدار#winking
منم خوب یادمه !
مزه چند تا مو که از محسناتشون تو دهنم جا مونده بود#laugh
چطوری الان؟خوش میگذره ؟حتمن میگذره که یاد ماچ ماچ بازی افتادی؟
_____________________________________
یا خدا چیکار کردی؟ بدبخت و ریشاش و کندی؟#surprise
بهت بگم حال جسمیم از همیشه بدتره،باور می کنی؟…باید یه جورایی فراوش کرد نه؟
به به#winking
#eyelash #winking #smug اولين بوسه خيلی کيف داره #smug #smug #smug #eyelash #eyelash #winking #winking #grin #grin #kiss #kiss
شديدا موضوع کم آوردی زدی تو خط خاطرات ماچ و ماچ بازی#tongue
احتمالا هر دوتون قبلش پفک نمکی خورده بوديد
#grin
من خيلی پاستوريزه بودم
نميگم سن اولين بوسه ام چی بوده چون احتمالا از نسل دايناسور های منقرض شده هستم
اما خدائيش بوسيدن بلد بودن می خواد و تو اولين بوسه اصلا آدم بلد نيست
راستيتش من تو اولين بوسه فقط نگران بهم خوردن آرايشم بودم و به محض اينکه طرف روشو کرد اون ور من آينه در آوردم ببينم ماتيکم پاک شده يا نه
بعد هم در اولين فرصت به دوست صميمی و محرم رازم اعلام کردم : واقعا که اين کارها همش قاتل زيباييه
#nottalking
اينم اضافه کنم بدونيد چقدر ناشی بوديم دوتامون
بعد از اولين بوسه من تا دوروز نصف لبم کبود بود و برای استتارش خيلی مصائب تحمل کردم
#worried
_________________________________
مطمئنی اون اسمش بوسه ست نه…؟
تاثيرگذار ترين اتفاقات توی زندگيه آدما هميشه اولينها هستن! چه تو اتفاقات بد چه تو اتفاقات خوب…
سلام خانومی امیدوارم که خوب باشی ، این مطلبت منو کلی دگرگون کرد راست میگی آره خیلی بویه خوبه با هر طعمی بوسه هی که همراه با عشقو علاقه باشه الان تو چشمام اشک جمع شده میدونی بخاطرچی؟ به خاطر طعم بوسه ای که هنوز نچشیدم و شاید هم هرگز هرگز هرگز نشه ….#worried
ولی تو همیشه فردایی
________________________________________
اگه قراره نشه، فمون نشه بهتره
سال خوبی داشته باشی خانومی…همچو گاو پر از شير و گوشت و ماست و ….#flower
اولین بوسه . و در اولین عشق هم ؟
بلینکیم ویولت عزیز ؟ دوست دارم نظرت رو دریاره خاطرات یک کلاغ هم بدانم . قبلا هم دعوت کرده بودمت ولی خب گرفتاری و … امیدوارم که هر روزت بیشتر از روزهایی باشد که پشت سر می گذاری
سلام خانم ویولت
وای چه پست قشنگی بود! چقدر در لفافه و پنهانی احساساتتون رو بیان میکنید! چقدر محجوب و خجالتی! چه شوری شیرینی!
من تازه خوانندهی این وبلاگ شدهام و همین امروز آرشیوتون رو خوندم و به نتایج ذیل رسیدم
۱- چقدر این جناب موسیو گلابی آقا هستند!تئوریهای شطرنجش حرف نداره! واقعن داشتن چنین دوستانی نعمت است، من صمیمانه بهتون تبریک میگویم.
۲- چقدر سلیقهی موسیقییایی شما و لیلا خانم و ترانه جان زاقارت است! آخه من نمیفهمم که کجای صدای «بریدن شیشه با اره برقی » قشنگه که شماها اینجوری سنگ آن پسرک اجق وجق انکروالاصوات را به سینه میزنید! تیپش هم که آدم رو یاد نوچههای مرحوم شعبان استخوانی میاندازد!
۳-این مرمرجانتان هم که دوست خوبی است، به خصوص عجب قد و قوارهای دارد!اما از آنجا که خداوند هیچ گلی را بدون خار نیافریده است، تمام خارهای عالم را به زبان ایشان داده!!! راستی از طرف ما هم تولد پسر گلشان را تبریک بگویید و امیدوارم سال آینده،مرمرجان بیخیال دفتر نقاشی شوند! آخه شنیدهام چندین سال است که ایشان به همه سفارش میکنند تا برای تولد پسرکشان دفتر نقاشی بخرند!طفلک پسرک! حتی اگر رامبراند هم شود، باز به اندازهی یک پیکاسو شدن، دفتر اضافه دارد!
۴- خانمنقشونگار که جای خود دارد…
شنیدهام پسرکی ۲۵ ساله دارد که علاوه بر داشتن کمربند سیاه کاراته، گه گداری وبلاگ هم میخواند! لذا احتیاط واجب است که بیشتر تعریف ننماییم!
۵-شراره خانم ملقب به شری کماندو!
آخرین عملیات کماندوییاش مربوط به فرار پنج ثانیهای از کنسرت رضا یزدانی بوده!
۶- ممدقلیمیرزا ملقب به الیا!!! که روزهای آخر عمرش رو میگذرونه و به زودی توسط خود بنده به دیار باقی شتافته خواهد شد!
در مورد بقیهی دوستان هم بماند! به خصوص آن آقایی که بعضی از شبها گیر است!
راستی از ایشون خبر ندارید؟ پسر معقول و دوستداشتنیای به نظر میاد!واقعن نگرانش نشدید؟
خب چرا نگران نشدید؟
پس کی میخواهید نگرانش بشوید؟
چرا نگرانش نمیشوید؟
آیا احیانن نمیخواهید نگرانش شوید آیا؟
خب با زبون خوش نگرانش بشوید دیگر!
پ.ن: تابلو نیست که من کی هستم! هست!!؟
________________________________________
ببخشید تابلوش سه بعدی نیست احیانا؟
من هم طعم اولین بوسه را خوب یادمه، مخلوطی از طعم و بوی آدامس و آبجو و توتون. از اون روز به بعد بود که تصمیم گرفتم از جریان بوسیدن سر دربیارم#grin
_______________________________________
پس سن بالا بوده که آبجو و توتون هم قاطیش شده
نه بابا زمان من بوی سرلاک میداد و شیرخشک#grin
من هل بودم زود شروع کردم!!!!!!
پس یعنی من خیلی باید شوت باشم که اصلا بوسی در کار نبود ه چه برسه به طعمی #sad خب عیبی نداره من هنوزjujuهستم هنوز وقت دارم مگه نه؟ یکی منو دلداری بده لطفا
ببین کی اینجاس! غلط نکنم شبگیره:دی انگار بچه از کما دراومده، اما هنوز هم داره هذیون میگه) خداییش ضربههه خیلی کاری بوده#laugh
موافقم باهات ولی نه تئ شوريش در اينکه ديگه هيچ وقت اون حس تکرار نمیشه#heart #kiss
به ليلا خانم:
نه خير! اصلن هم من شبگير نيستم! ايشون خيلی آقاتر از اين حرفهاست!
آبجی! فکر میکنی اگر تو رو هم مثل يه بچه گربه میانداختند زير تشت مسی و دو ساعت با پتک میکوبيدند روی تشت، حال و روزت بهتر از من ميشد!!؟ ده روزه دارم سعی ميکنم که فقط اسم خودم يادم بياد!!!
__________________________________________
برمنکرش لعنت که ایشون اصن با شما بینام و نشون قابل مقایسه نیستند#winking
ایشون بالای 100 کیلوه شما چی هان؟هان؟
جــــــــــــــــــــــــــانم؟!!!#eyelash
ما که در عنفوان سن ماچ ماچ بازی بايد هی نيگا کنيم و هی تئوري و زاویه گردن و تایم نرمال حفظ کنیم !! بعد هی ميگن مفهومی ياد بگيرين ! سيستم آموزش کاربردی ! آخه بابا جان من کو مجال امتحان عملی؟! #sad
اون بوسه ها چون با ترس ولرز و قایم باشک بازی بود خیلی می چسبید .#grin تازه اون بچگی وصداقت هم قاطیش بود .
درود
لحظهای که ویولت کوچولو ما ان شازده کوچولو ( پدر سوخته) را بوسیده ، باید چیزی شبیه این عکس می بوده .
http://xs136.xs.to/xs136/09063/6219.jpg
به قول جناب حافظ (ره)
« غیرتم کشت که محبوب جانهی لیکن
روزو شب عربده با خلق خدا نتوان کرد»
________________________________________________
#flower
وااااااااااای چه عکس خوشگلی
تخمین سنیش فکر کنم یه کمکی بیشتر باشه#grin
#kiss …#sick ….#angry …
من هیچ وقت ماچ ماچ بازی بچگانه نکردم#sad چقدر پیشرفته بودی ویلی جونم#kiss
من هم ميخوام
به من هم می دی؟
___________________________________________
بچه درست و کامل حرف بزن اینجا زن و بچه رد میشه دهه
ما که هنوز اولين بوسمون(که حقیقتا بشه بهش گفت بوس) رو دشت نکرديم….خدايا برسون يه بوس ترش و شيرين….حالا شور هم بود قبوله..تو فقط برسون…آره…اشکال نداره…پيرزن هم قبوله…
چی شد ياد اولين بوسه ی زندگيت افتادی؟#thinking
_________________________________________
فضول و بردن جهنم….هان چی گفت؟#grin
کيه که طعم اولين بوسه رو فراموش کنه؟تو ميگی شور،من ميگم شيرين مثل عسل#winking
چرا شور؟
شوری اشک بود يا عرق؟
شايدم شوری پفک نمکی؟#winking
حتما داشتين گريه ميکردين که طعمش شور بوده!
_____________________________________
بالا هم گفتم احتمالا دماغمون آویزون بوده طعم دارش کرده!!!!
سلام بانو ویولت!
این کامنت ربطی به پستتان ندارد، نه اینکه بیربط باشدها اما به هر حال خجالت میکشم در مورد اینجور پستها نظر بدهم! مثلاً اگر بگویم به نظر من اولین بوسهام خیلی شیرین بوده حتماً میگویید رفتهام هندوانهای را ماچیدهام یا یک چیزی در همین مایهها!! آدم با شما که نمیتواند جدی حرف بزند، فوراً دست میگیرید و میکنید یک بهانه برای دست انداختن من!!
حالا از این حرفها بگذریم که یک مسألهی مهمتری اتفاق افتاده! یک مسأله که چه عرض کنم، در حقیقت دو مسأله اتفاق افتاده!!
اول اینکه در کامنتهایی بالا دیدم بالاخره یک نفر نگران آن آقایی شده که شبها گیر است! واقعاً کجاست این شبگیر مهربان و دوستداشتنی؟ خیلی پسر محشریست به خدا! البته هر گلی یک خاری دارد همان طور که همان آقا یا خانم بالاتر اشاره کرده! و گل بیخار خداست!! خار ایشان البته به صورت پنهانیست، که همانا مویشان است!!
برایشان اتفاقی افتاده؟ چیزی شده خدای نکرده؟! البته دورادور شنیدهام بعد از شب کنسرت، در مغزشان سگها رژه میروند! به هر حال اگر یک وقت خبری ازشان شد بگویید دلمان میخواهد زودتر به آغوش اسلام بازگردد!!
دوم اینکه چند دقیقه پیش به سمت شرکت در حال حرکت بودم، زیر پل سید خندان و در زیر باران یک فقره داف دیدم! البته بهتر است بگویم دو فقره داف!! اولیشان آقای کارگردان بودند (که شما میشناسیدشان!) و دومی هم گویا نامزد یا دوست دختر یا همسر ایشان بودند! به هر حال آنچه مشخص است این بود که خواهر یا مادر ایشان نبودند! چون آدم با خواهر یا مادرش اینجوری رفتار نمیکند، آن هم در زیر باران!!! یکهو یاد شما و خوانندگانتان افتادم تا دیدمشان! گفتم بیایم اینجا شرح ماوقع را بگویم تا احیاناً اگر دوستان روی ایشان به عنوان یک case حساب ميکردند ديگر نکنند و به همان احمدرضا بچسبند تا اغفال نشده!!
زياده عرضی نيست … لطفاْ باز هم کامنتهای این دوستانی را که از من تعریف میکنند منتشر کنید! میدانم که روزانه چندصد کامنت از این دست دارید و تأییدشان نمیکنید! من باز هم از آن کامنتگذار ناشناس تشکر میکنم و با صدای بلند اعلام میکنم که شبگیر جان دوستت دارم! (این آخری ربطی به آن کامنتگذار نداشت، همینجوری گفتم!!!!)
توضیح اضافه برای خوانندگان:
۱. آقای کارگردان همان آقاییست که موهای طلایی بلندی داشت تا کمر و در کنسرت استاد یزدانی در جوار خانم ویولت نشسته بود و تمام چشمها را به خود خیره کرده بود!
۲. احمدرضا همان آقاییست که در کنسرت استاد یزدانی در جوار من نشسته بود و روزی تمام چشمها را به خود خیره خواهد کرد!!! تا باد چنین بادا!!
____________________________________________
گلابی جان ایشون یعنی شب گیر احتمالا هنوز تو آغوش اسلام گیر کردن و بیرون نیومدن که پیداش نیست#winking
اون جیگر اگه دوست دختر نداشت باید به بعضی مسائلش شک میشد
ولی از آنجاییکه معلومه ماشین نداره که زیر بارون واستاده من انصرافم رو اعلام می کنم!!!!
ويلی جون عزيزم يه خورده شب گير رو تحويل بگيررررررررررررررر
گناه داره طفلک#heart
_________________________________________
از اون بابت ایشون تحویل دونشون پره#winking
ویولت
این رو خوندم
گریه ام گرفت
گریه
گریه
مزه ای داره اولین بوسه و خدا نکنه آخرین بوسه….ناباورانه …حسی زیر پوستت رشد میکنه …میره توی مغزت…هنو.ز دوستش داری؟…مهم نیست کی؟….گاهی اوقات اون قدر تنها میشم میگم کاش خدا میتونست بغلم کنه ببیوستم…..برعکس ظاهر شر و شورم…اون روز توی سفارت یه پسره بهم گفت ببخشید خیلی وقته میخوام یه سئوال بپرسم:؛ گفتم بل؟
گفت :؛ شما سر تمرین تئاتر هم همین جور لبخند میزنید و شادید؟؛
عذا گرفتم…مردم چقدر زود باورند و ظاهر بین
گفتم :؛ میخوای الان بزنم زیر گریه که بفهمی خنده ام هم بی خودیه؟؛
گفت :؛ بزن ببینم؛
زدم زیر گریه
حالا گریه نکن کی گریه کن
گفتم خدا لعنتت کنه …..فلانی…که همه ی مزه هات یادمه…..
ویلی اون لینک اگه از طریق وب تو گداشته میشد بد نبود ها!….ببی خیال تو وامید یه کم دیگه دوستم ندارید؟و.و…………………..خیلی تنهام……
______________________________________
باور می کنی من خودم چندین روزه ندیدمش اسفندماه و همه گرفتار
اینقدر حساس نباش دخترک#kiss
#applause
ولی کلا يواشکی بودنش از همه چيز بيشتر بهش طعم ميده
من اولين بار اين طعم عسلی رو زير بارون چشيدم
يادش بخير زير بارون چقدر راه رفتيم و گفتيم و خنديديم و در لحظه خدافظی بوسيد من رو و از خجالت فرار کرد!!!!!!!
از اونن زمان چند ساااااااال گذشته ولی ديگه نميدونم چرا فرار نمی کنه !!!!#laugh
___________________________________________
دلت میخواد فرار کنه؟
بودنش قشنگتره ها
راست ميگيا الان که فکر می کنم مزش شور بود#rolling
راستی يه سری به من بزن#heart
نکنه به جای دهن دماغو بوس کردی که ميگی شور بود؟#rolling
میدونم به پستت ربطی نداره ولی فکر کنم مهمه.
عمو پورنگ وماجراشو حتما شنیدی،بخاطر ذات برنامه واینکه مخاطبینش بچه ها هستن و پاک و صاف و صادقن ،دچار مشکل شده.
یه بار از عادل فردوسی پور حمایت کردیم ….
حالا فکر کنم عمو پورنگ نیاز به پشتیبانیه جامعه داره.
عمو پورنگ فردوسی پور بچه هامونه.
ویولت عزیزم هر طور صلاح میدونی مطرح کن.
__________________________________________
فکر نمی کنم موضوع مهمی باشه
منم در موردش خوندم و فکر کردم یه عادل دیگه درست شد
ولی همین چندروز قبل باز برنامه اش رو دیدم پس قضیه به اون حادی هم نیست
ميگم قبلش چيپسی پفکی چيزی نخورده بودين؟ طعم بوسه رو ميگم#grin
هميشه طعم اولين ها به ياد آدم ميمونه و خوش طعم هم ميمونه ولی اينی که گفتی چند سالگی بوددددددددددد؟؟؟؟؟
يه جواب بذار برا کامنت قبليم و کلمه ی بيشتر رو در جمله ی آخر بهترش کن . چی ام نوشتم .
چند بار خوندی و نفهميدی ویولت عزیز ؟ خوندن . نه اینکه فقط یه نگاه بکنی چون خاطرات يک کلاغ رو نمي شه اونجوری خوند .
و اين يعنی اينکه لينک بی لينک ؟
ما که در هر صورت اين کار رو می کنيم ولی لينک خاطرات يک کلاغ هم اينجا خوشحالمان می کند #winking
_____________________________________
حرجی به شما وارد نیست…من حوصله ام کم شده#winking
معلومه خدا رو شکر حال شبگير خوبه.والا ما که نگران شديم خيلی هم شديم اما کسی تحويل نگرفت#angry
___________________________________
خودش حتما متوجه توجه و محبتت شده#grin
من که ۲۱ سالمه هنوز چنين تجربه ای ندارم!!!!!!!!!!!
خودمونيما فکر کنم خيلی ضايع بید.بايد هر چه زودتر اين کارم تجربه کنم
به کاملیا در کامنت خصوصی اش
ببخشید!!!#surprise من کی شماره موبایل خواستم؟؟؟؟#thinking
تو بوسه گفتی و کردی کبابم!#worried دلم خواست….اولی و آخريش!
سلامممممممممممم
اون اولين بوسه تکرار نشدنيه انگار
ای جان-عزيزم
عاشق اين صافی تم.
مدتهاس وبلاگتو ميخونم اما اولين باره که نظر ميذارم
ديگه در برابر اين همه /صداقت/نتونستم چيزی نگم.
حالا چرا شور بود؟!!!! #thinking
واسه من آخرياش بهتره و به ياد موندنی تر! البته به حافظم شک نکنی ها!!#tongue
امیدوارم همینی که میگی باشه.
و این هفته اخرین برنامش نباشه.
ويلی جوننننننننن چه چيز جالبی گفتی هاااااا. واقعا که ادم يادش نميره #heart #heart اخی. شور بود؟؟ #grin #hug
ن که از طعم شیرینی تو هیچ زمینهای خوشم نمیاد از جمله بوس
همون شورو ترجیح میدم#eyelash
سلام ويلی جونم
چند روزی نيومدم نت ولی به يادت بودم و برات دعا می کردم. تو رو خدا زود خوب شو عزيزم
.
.
من که خيلی سرتق بودم به اين راحتی بوس نمی دادم #grin #winking
ويلی جونم از شبگير خبر نداری؟
بعد از کنسرت ديگه خبری ازش نشده …به نظرم یا رضا يزدانی يه بلايی سرش آورده یا واقعا حضور در این کنسرت ناک اوتش کرده #worried
الان من يه عالمه حسوديم شد … از يه طرف ديگه تو سن ماچ ماچ بازی نيستم از يه طرف ازين خاطرات ندارم لا اقل دلم و باهاش خوش کنم … گمونم بايد برم دنبال يه دوست قديمی بگردم ايد خدا خواست و اصالت خودش و حفظ کرده بود
!
#grin
شیرینی اولین ها همیشه ماندگاره #smile
برداشت بدی نباید پیش بیاد، اینجا بحث لب خوشمزه و اینها بود، خوب من هم دلم میخواد!
سلام خدمت مدیر وبگاه
وبلاگ مد و فشن مایل به تبادل لینک با وبگاه شما می باشد
در صورت تمایل می توانید از طریق نظرات من را مطلع کرده ابتدا لینک شوید بعد لینک وبلاگ را در وبگاه خود قرار دهید ، یا اینکه وبلاگ مد و فشن را لینک نموده سپس من را مطلع سازید تا در کمتر از 12 ساعت لینک شما در وبلاگ قرار دهم.
آدرس وبلاگ : http://www.chicbrand.blogspot.com
عنوان : مد و فشن
از لثه اش خون ميومد؟!#tongue #heart
چه جالب ! منم لبم بعد از اولين بوسه تا چند روز کبود بود! ولی موقع بوسه اصلا احساس درد نکردم…اصلا نفهميدم چطور گذشت…خدايا چقدر اون روز دوره…
واسه من بوی شیر خام بود. نمی دونم این بو از کجاس و چرا، ولی یکی دو جا خوندم که نویسنده های مرد اینو نوشته ان که بدن دختری که بغل گرفتن و می بوسن بوی شیر خام می ده. هیچوقت دیگه لذت اون بو تکرار نشد. انکار که بکارتی باشه که ازاله می شه.
#kiss
به رها سلام ناراحت نباش .از قديم گفتن ماهی رو هر وقت از اب بگيری تازست من از ديدن کامنتت واقعا ناراحت شدم من خيلی علاقه دارم اگه کمکی از دستم بر بياد برای دوستام انجام بدم #winking
سلام ویلی جون
مرسی به یادم بودی. جمله اون خانم پیره هم خیلی تاثیر گذار بود. فروغ انسان خاصی بود. قدیس به کی می گن؟ چرا خوبان زود می میرند؟ ممنون عکس گذاشتی از ارامگاه فروغ. می گم بزنم به تخته هزار ماشاالله خیلی خوشگل شدی. مراقب خودت باش
سال نو هم پیشاپیش مبارک.
#laugh
ويولت جان سلام
خوش به حالت با اینکه شور بوده ولی ازش خاطره شيرين داری ما که از شانس بدمون اولين بوسمون کلی برامون گرون تموم شد #sad اخه تو اون لحظه جناب مرفی خودشون شخصا دنبال کارام بودن . راستی ويولت جان یه پیشنهاد خواستی از اين پست ها بذاری يه علامت +۱۸ بذاری بد نيست #winking
با سلام و خسته نباشید . همسر بنده دارای مشکل ام اس است و ما برای مسافرت های با اتومبیل مشکل داریم . و بدنبال اتومبیلی هستیم که در داخل ان امکاناتی از قبیل دستشویی تعبیه شده باشد . خیلی ممنون میشم بتونین در این مورد اطلاعاتی بدین . بازم بهتون سر میزنم
_______________________________________
متاسفم کمکی از دست من بر نمیاد
منم چنین مشکلی دارم ولی با بردن توالت فرنگی سیار برای توالتهای عمومی یا استفاده از قرص… سعی کردم مشکل رو کمرنگتر کنم
من که بچه مثبت بودم قبل از عماد کسی زی مثل یه ببانبوسيد اولين لبی که عماد ازم گرفت برام کابوس بود چون هيچ علاقه ای بهش نداشتم فقط قسمت با مزه اش اين بود که قبلش گفت:اجازه می دی لبتو ببوسم؟ منم گفتم باشه!بعد ديگه ول نکرد ومن مثل بز وايساده بودم.گفت:حداقل لباتو تکون بده!بعد من مثل يه بازی اجباری لبامو هی بازوبسته کردم….بعدها لب گرفتنهاش شد اغاز عشق .بازی و آشتی و …(چه بی جنبه م من !)
________________________________________
به خودت ربط داره
ولی من اگه جای تو بودم یکی از قشنگترین و ناب ترین خاطره های زندگیم رو با این عبارات نه چندا دلچسب شرح نمیدادم
سلام خانم ويولت
به به! میبينم که دوستان صفايی راه انداختند! محض اطلاع ما اين دفعه هم از مکر شما جان سالم به در برديم! بگذريم که اثرات سوءاش حالا حالا باقیست.
ببخشيد که نگرانتون کردم!!!
من اصلن قصد نگران کردنتون رو نداشتم!
نميخواستم شما نگران شويد!
اصلن این همه نگرانی برای چی؟؟؟
_____________________________
آرزو بر 40 سالگان عیب نیست#tongue
اي روزگاررررررررررررر
مهم اينه که جای بوسه يه نفر رو لبامون بمونه نه اينکه هر روز يه بوسه رو لبامون بشينه.
راستی ويلی جون تو دست کاتوليکارم از پشت بستيا خوب غير مستقيم از همه اعتراف گرفتی!#winking
____________________________________
نه بابا میزان اعتراف کم بود#winking