افاضات زيادی!!

در راستاي پست ديروز :
بعد دستمال کشيدن ديوار و موفقيت آميز بودن عمليات به اصرار خودش يعني دوردونه خانم( دختر برادرم که ده سالشه) رفت سراغ گردگيري اتاق و حين کار درست عين اين پيرزنهاي کهنه کار د ِ غربزن. غر غر غر و در آخر هم تير خلاص افاضاتش رو ول داد:
عمه جون، نکنه قبل شوهر کردنت مهمون دعوت کنيا!!!! يکي بايد باشه توي کارا کمکت کنه.:smug
پ.ن: تا اطلاع ثانوي به دليل شوهر نکردن نويسنده از پذيرفتن حضوري شما معذوريم.:silly


نظرات شما


  1. ima در 09/01/02 گفت :

    اولم؟


  2. شهلا در 09/01/02 گفت :

    اين تيکه خوردن از بچه ی خواهر و برادر هم دردی شده بس عظيم.
    حالا باز ايول به دردونه . پگاه (خواهر زاده ی من) به معلم موسيقيش گفته من يه خاله دارم مجرده بيا باهاش عروسی کن هم مهندسه هم دستپختش خيلی خوبه وای طفلک بيکاره بخاطر همين خواستگار زياد نداره.#sick
    ____________________________________
    #laugh


  3. رها در 09/01/02 گفت :

    #rolling


  4. هملت در 09/01/02 گفت :

    ويولت جان خاطرات من از خواهرزاده و برادرزادم در حد منهدم شدنه!
    در همين حد بگم که دردونه جان خيلی منطقی برخورد کرده!#laugh


  5. پریناز در 09/01/02 گفت :

    #laugh خوب همه ی کارها رو با هم انجام داد دیگه!
    می دونه کب باید غر بزنه، کی نزنه!!!!!اصالت رو حفظ می کنه!


  6. عاصی در 09/01/02 گفت :

    سلام
    صبحتون بخیر
    امیدوارم روز خوبی در پیش داشته باشید
    شاد باشید
    دوست واقعی مانند تاکسی میمونه که تو روزای بارونی کمیاب میشه


  7. ياس در 09/01/02 گفت :

    #laugh


  8. احیانا زبونش به عمه جانش نرفته؟#thinking


  9. پريا در 09/01/02 گفت :

    ها شيطون نکنه خبريه؟!


  10. کورال در 09/01/02 گفت :

    امان از این دردونه


  11. ماندانا در 09/01/02 گفت :

    سلام ويلی جون
    شو هر جادويی بهتر از دستمال جادوييه#grin


  12. شکیبا در 09/01/02 گفت :

    #laugh #heart #flower


  13. مژگان در 09/01/02 گفت :

    #grin اين دوردونه شما معلومه که ….چطوری بگم …اگه بچه برادر من بود اونقدری می چلوندمش با شيرين زبونيش که زبون بند بشه ….دلت نميخواد بخوريش!#surprise هر دفعه که ازش نوشتی دلم برای شنيدن حرفهاش قی جوجه رفته


  14. ايمان در 09/01/02 گفت :

    ويلی جديديدان از چهار چوب نوشته هات و وبلاگت پرت شدي.
    ميدونم ما رو آدم حساب نمیکنی ولی اینطور اون ویولت معروف نمیمونی
    http://ashablog.blogfa.com
    همچنان دلشکسته:ایمان #nottalking
    ________________________________________
    ممنون از نصیحتت


  15. الهام در 09/01/02 گفت :

    هميشه ميگن حرف راست رو از بچه بشنو . #winking #grin


  16. مهسا در 09/01/02 گفت :

    منم يه خواهر زاده دارم امان از تيکه هاش که ادمو سوزاخ ميکنه
    #laugh #laugh #laugh
    يه مورد از دستمال جادويی هم من بگم
    برای تميز کردن کفش ها عاليه#eyelash


  17. سيما در 09/01/02 گفت :

    اگه همه چی ساده باشه هم مهمونی برو هم مهمونی بده
    #party


  18. میخواستی ۱پول حسابی ازش بگیری
    این طور که تو براش تبلیغ کردی هیچ کس نمی توانست واسشون تبلیغ کنه
    ____________________________________________
    جدا؟پس بد نیست بزنم توکار بیزینس؟#winking


  19. silent در 09/01/02 گفت :

    حالا اگه ما قول بديم وقتی ميايم پیشت خودمون کارا رو انجام بديم چی ؟ بازم مهمون نمی خوای؟باور کن ظرفها رو تميز می شورم …اشپزيم هم بد نيست .فقط از جارو کشيدن متنفرم.


  20. #laugh #flower


  21. ندا در 09/01/02 گفت :

    سلام من شماره تلفن شخص وارد کننده را پیدا نکردم میشه راهنمائی کنید و آیا این محصول همان دستمال جادوئی دکتر کلین هستش؟
    __________________________________________
    یعنی چی؟
    بخدا من نمی دونم
    باید با شماره موبایلی که داده تماس بگیری از خودشون بپرسی


  22. #laugh
    اولاد حلال زاده به عمش میره #grin


  23. ياسي در 09/01/02 گفت :

    داداش كوچيكه عكس بچگي هاي منو نگاه ميكرد ،يه خورده گذشت و گفت خواهر جون زشت نبودي ولي تو عكس خيلي بد افتادي!!!!!!!!#yawn


  24. آورا در 09/01/02 گفت :

    #laugh اين فسقلی توجواب دادن يه سور به تو زده


  25. رضا در 09/01/02 گفت :

    سلام#smile


  26. ژول در 09/01/02 گفت :

    #laugh الهی چه بامزه#laugh


  27. نساء در 09/01/02 گفت :

    #laugh #rolling #flowerعجب از دست دوردونه خانوم بلا
    راستی ويلی جون من نه تبريزم نه تهران نه اصفهان راه ديگه ای هست واسه سفارش اين دستمال؟


  28. باران در 09/01/02 گفت :

    #smile #flower


  29. سمیه در 09/01/02 گفت :

    وای دردونه فسقلی ۱۰سالش شد؟ راستی دردونه هم با شما زندگی می کنه؟خوش به حالتون اگه همه باهمید#eyelash


  30. افسانه در 09/01/02 گفت :

    #heart #surprise


  31. سمانه م. در 09/01/02 گفت :

    البته دردونه جون میخواسته مراعات حال عمه جونش بشه و خیلی به زحمت نیافته والا میدونسته که شما کدبانویی#grin


  32. اصلان در 09/01/02 گفت :

    #laugh


  33. دلا در 09/01/02 گفت :

    یعنی بعد شوهر کردن دعوتیم؟#grin


  34. خانمه یه چند دقیقه به من نگاه کرد و بعد به پرهام و بعد
    مثبته . . . . . . . . . . مبارکه


  35. فرزام در 09/01/02 گفت :

    #laugh #laugh #laugh
    حقته!


  36. هانيل در 09/01/02 گفت :

    اينطور که مشخصه زبونشم به عمش رفته#grin #heart


  37. پريچهر در 09/01/02 گفت :

    سلام ویولت جون
    امیدوارم که خوب باشی
    مرسی از تبلیغت.دنبال اصلش میگشتم
    ما که سفارش دادیم و گفتیم هم که از توی تبلیغ وبلاگ آگهی رو دیدیم.


  38. #rolling #rolling #rolling #silly #hug


  39. ويولت در 09/01/02 گفت :

    به باشو:
    يعنی چی؟ببين تعارف اومد نيومد داره ها#tongue آماده شم؟ميای؟#laugh


  40. جینا در 09/01/02 گفت :

    سلام ویولت جان
    ببین این بنری که گفتی مال تبلیغ اون دستمال هاست واسه من باز نمی شه !
    چی کار کنم ؟
    جدا منم دستمال می خوام !#sad


  41. سوسن جعفری در 09/01/02 گفت :

    الهی! می‌دونی ویولت، به نظرم کار نکردن ماها واسه بچه‌ها خیلی جای سوال شده، چند سال پیش که سالگرد پدرم بود، همه داشتند خانه را مرتب می‌کردند من هم نشسته بودم و آروم آروم شیشه‌های میز تلویزیون را پاک می‌کردم، علی کوچولوی داداشم رفته بود به مادرش گفته بود ماما بیا بریم همه دارند کار می‌کنند، حتی عمه#eyelash
    چند هفته پیش همراه خواهرزاده‌هام رفته بودیم بیرون واسه خرید چیزی برای من. موقع بیرون رفتن من همیشه ترجیح می‌دم با خواهرزاده‌م برم بیرون چون آویزون شدن به‌ش راحت‌تره و خیلی مراعات‌م را میکنه، اون یکی خواهرزاده‌م یه دخمل کوچولو داره شیطوووون! اون روز اولین بار بود که با هم یک مسیری را پیاده می‌رفتیم و فاطمه کوچولو که دیده بود من خیلی یواش می‌رم و اونطوری چسبیدم به خاله‌ش، تا رسیده بودند پدر خاله‌ش را در آورده بود که آخه چرا خاله سوسن بازوی تو رو گرفته بود؟#devil پنج‌شنبه‌ی پیش اتفاقاً باز منزل خواهرم مهمان بودیم و فاطمه هم بود، سر شام نشسته بود پیش من و خواهرزاده‌م با فاصله از ما نشسته بود، فاطمه یواشکی از من پرسید خاله سوسن، چرا از بازوی خاله جون نگرفتی پس؟!#thinking
    دردونه را همیشه این‌طور تصور می‌کنم، که دارد ظرف می‌شوید و به تو می‌گوید: چون شما تا حالا کار نکردین بلد نیستین که#grin !


  42. هادی در 09/01/02 گفت :

    سلام
    21. گاه و بي‌گاه، كامپيوتر زندگي‌ ما هنگ (Hang) مي‌كند كه بايد آن را با «
    فكر »، « مشورت » و «برنامه‌ريزي»، ري‌استارت (Restart) كنيم.
    22. براي كپي گرفتن از ديسكت زندگي ديگران، نخست آن را ويروس‌يابي و سپس
    ويروس‌كشي كنيم.
    23. مواظب باشيم كه رايانه زندگي زناشويي‌مان، ويروس غرور و لج‌بازي به خود
    نگيرد كه در اين صورت، ممكن است هيچ آنتي‌ويروسي نتواند آن را از بين ببرد.
    24. فايل‌هاي مهم زندگي خود را گاه به گاه، اسكن (Scan) كنيم تا اگر به ويروسي
    آلوده شده باشند ، سريعاً مشخص شود.
    25. پيش از پرينت گرفتن از سخنان مان، پيش‌نمايش چاپ (print preview) آن را
    مشاهده كنيم.
    26. اگر روزي رايانه زندگي ما با همسرمان هنگ كرد ، سه كليد « كنترل اعصاب »، «
    انصاف» و «دليل عصبانيت» را بزنيم.
    27. هارد مغز خود را از برنامه‌هاي غيرمفيد ، پر نكنيم ، تا فضا را براي نصب
    برنامه‌هاي مفيد ، تنگ ننماييم..
    28. براي اين كه از ديدن مانيتور زندگي، بيشتر لذت ببريم، كارت گرافيك بالا
    براي آن تهيه كنيم.
    29. اگر لازم است كه مانيتور رايانه ما داراي رنگ‌هاي متنوع و متعدد باشد ، ولي
    مانيتور ارتباطات ما با مردم، حتماً بايد يك‌رنگ باشد.
    30. در خطاطي كامپيوتري، از برنامه «كِلْك» هم مي‌توانيم استفاده كنيم اما در
    خطاطي زندگي، از برنامه «كَلَك» نبايد استفاده كنيم.
    31. بكوشيم تا خوش اخلاقي را به جاي اين كه در رم (Ram) و حافظه موقت داشته
    باشيم، در رام (Rom) و حافظه پايدار داشته باشيم تا در هنگام آغاز (Start)
    ارتباط با ديگران، آن را به كار گيريم.
    32. اگر مي‌خواهيم در زندگي خويش موفق و خوشبخت باشيم، بايد خودمان زيرمنوهاي
    Programs را دقيقاً تنظيم كنيم و نبايد بگذاريم كه ديگران اين كار را براي ما
    انجام دهند اگر چه مي‌توانيم در اين زمينه ، با آنان مشورت كنيم.
    33. در كيس (Case) مستكبران و زورمداران، «سي دي رام» نباشيم بلكه «سي دي
    ناآرام» باشيم.
    34. قانون كپي‌رايت زندگي اجتماعي به ما اجازه نمي‌دهد كه سي دي بدي‌ها و
    عيب‌هاي ديگران را رايت كنيم.
    35. در سايت زندگي، هميشه لينكِ (Mahabbat) داشته باشيم و هيچ گاه براي اين
    سايت، فيلتر نگذاريم.


  43. آسمان در 09/01/02 گفت :

    سلام ويولت عزيز خوبی
    اميدوارم هميشه با طراوت باشی
    چند روزی بود می خواستم برات کامنت بزارم اما صفحه باز نميشد راستی اون دستماله خيلی خوبه تعريفش رو قبلا شنيدم
    خوشحالم ميکنی اگه بهم سر بزنی
    راستش نظر شما برام خيلی خيلی مهمه


  44. شراره در 09/01/02 گفت :

    سلام
    ميگم اگه يه مو يرگشم به عمه اش بره حالا حالا ها جا داره واسه بلبل زبونی .


  45. روشنک در 09/01/02 گفت :

    دلم برا حرفای دردونه تنگیده بود خیلی وقت بود نبود اینجا#kiss


  46. راحله در 09/01/02 گفت :

    بیا، اونوقت به من می گی چرا غر می زنی! 54 سالگی مو به رخم می کشی همش …ایشششش
    دیدی، غر زدن اصلاً تو خون ماست عین باباکرم. چیزی نگفته بچه، طبیعت خودشو به اثبات رسونده.
    می گم بیچاره این مردا از دست ماها چی می کشن
    پناه بر خدا…


  47. یاسمن در 09/01/02 گفت :

    ويلی جون کجاست بنر اون دسماله ؟ پيداش نکردم مثل اين که اول بايد برم عينک بخرم!!!#rolling


  48. باشو غريبه کوچک.. در 09/01/02 گفت :

    حاضرم…..ولی از همين الان به اميد بگو من قهرمان دوئلم ….اونم از نوع با شمشير اسپانيائی……#applause


  49. خب بگو نیاین دیگه!
    پای دردونه رو چرا میکشی وسط؟! حالا دیگه یا نباید بیایم یا به همراه شوهر مربوطه باید بیایم!!!
    __________________________________________
    قربون آدم چیز فهم#grin


  50. شمع سحر در 09/01/02 گفت :

    #laugh


  51. آسمان۱ در 09/01/02 گفت :

    الهی من قربون این دختر شیرین زبون بشم.خدایی من آرزو دارم یه همچین برادرزاده ای داشته باشم.ویلی انقدر ازش کم مینویسی که من هنوز فکر میکردم ۸ سالشه بچه‌م#rolling #grin
    ____________________________________________
    خب هرچی بزرگتر میشه حرفهاش هم مدلش عوض میشه
    باید شکار حرف و تیکه کنم!!!


  52. روح الله در 09/01/02 گفت :

    #laugh #flower


  53. whiterainbow در 09/01/02 گفت :

    vay che ghad khandidam . vali in khahar zade shahlam kheyli bahal bode!!


  54. سینا در 09/01/02 گفت :

    #laugh
    تو دعوت بکن ما جلوتر ميايم کارهای خونت رو انجام ميديم #grin
    ________________________________________
    نه من گول نمی خورم#grin
    اینا همش وعده و وعیده#devil


  55. #laugh
    #flower #heart #heart #kiss


  56. شهلا در 09/01/02 گفت :

    #flower


  57. سلام خوشم می ياد از دختر های دور و زمانه آينده. نه خوبه اين معلوم می کنه فهميده کاربرد شوهر چيه! #applause اره دردونه جان دخترم از حالا به پراتيک بودن چيزی که قراره صاحب بشی اهمييت بده#smug


  58. باران در 09/01/02 گفت :

    دلم برات تنگ شده ويولت #kiss #kiss #kiss #kiss #kiss


  59. باران در 09/01/02 گفت :

    #surprise
    فهميدی چی شد؟
    اومدم ازت يه سوال بپرسم، اینقدر تو وبلاگت پرسه زدم که یادم رفت اصلا…
    ویلی دستم به دامنت (حالا دامن یا هرجا) چه جوری میشه تو اسپشل عکس گذاشت؟
    یعنی میخوام در آخر نوشته م یه سری عکس بذارم…
    ویلی زود جواب بدیا خوب؟
    #kiss


  60. افسانه در 09/01/02 گفت :

    دوردونه که از نسل بلبل زبون جديده پس من چی بگم که برادر کوچيکم ۱۰ سال پيش از نوحه خون دسته عزاداری امام حسين خوشش اومده بود و بهش گفته بود بيا با خواهرم ازدواج کن.اون شعر میگه تو می خونی ها.
    هنوزم يه موقع هايی بهم ميگه
    ؛ اگه زرنگ بودی اون موقع شوهر می کردی ؛ #yawn
    _____________________________________________
    خوب راست گفته بچه#winking


  61. ندا در 09/02/02 گفت :

    ويلی دارم نوشته های قبلتو ميخونم سال۸۴ ۸۵ ۸۶ هرچی ميخونم اشتياقم بيشتر ميشه احساسم ميگه اوايل مهربونتر بودی ساده تر اما هميشه جسارت داشتی دوست دارم ويلی


  62. پريش در 09/02/02 گفت :

    دمت گرم دردونه#applause ويلی جان#flower


  63. گلی در 09/02/02 گفت :

    #rolling #laugh #rolling #laugh #rolling
    اين نسل جديد خيلی جالبن


  64. ندا در 09/02/02 گفت :

    پیش از آنکه مرگ بردر بکوبد
    هرآنچه داری تقسیم کن
    می توانی….. ترانه ای زیبا بخوان وآنرا تقسیم کن
    می توانی تصویری زیبانقاشی کنی…… ترسیم وتقدیم کن
    هرآ نچه درکف داری
    هرگزندیده ام کسی راکه چیزی برای تقسیم کردن نداشته باشد.
    http://teflan.blogfa.com/
    در وبلاگ طفلان مسلم خلاصه ای از وضعیت مددجویان كانون اصلاح و تربیت برای اطلاع همه درج شده و در روز اربعین همایشی با همت جمعیت دانشجویی امام علی وبا حضور خود بچه ها، برای جمع آوری كمكهای نقدی جهت آزادسازی این بچه ها كه جرم اصلیشون فقر و شرایط بد اجتماع هست و اكثرا كودكان كار هستند برگزار خواهد شد . امیدوارم با اطلاع رسانی به سایرین و كمكهای نقدی هرچند به ظاهر ناچیزمون بتونیم دوران نوجوانی این بچه ها رو بهشون برگردانیم. جالبه كه بدونید این بچه ها بعد از آزاد سازی هم تحت پوشش جمعیت قرار می گیرند تا دوباره تحت شرایط نامساعد جامعه مرتكب خلاف نشوند.
    وعده ما:همایش ثانویه
    زمان: اربعین حسینی، ساعت ۱۵
    مکان : تهران-انتهای بلوار آیت الله کاشانی- شهر زیبا- کانون اصلاح و تربیت
    تلفن دفتر ستاد : ۵۵۱۵۴۱۶۵ -خانه ایرانی
    تلفن رابط اجرایی طرح : ۰۹۱۲۳۱۶۵۰۴۵ -علیرضا کریمی
    آدرس سایت : http://teflane-moslem.com
    شماره حساب اختصاصی طرح- ۱۴۰۷۹۵۲۱۶۲- بانک ملت – حساب جام – به نام جمعیت امام علی (ع)
    هيچ کس نمي خواد بزهکار بشه … هيچ کس نمي خواد توي بدبختي زندگي کنه … شايد همه اينا براي امتحان من و تو باشه که چقدر حاضريم به کسايي که توي سرنوشتشون هيچ نقشي نداشتن کمک کنيم
    روز تاسوعا٬ کانون اصلاح و تربیت٬ سالن آمفی تئاتر کانون٬ فرزندی از سرزمین ایران ٬ سر به زیر دارد از خطایی که کرده٬ خطایی که شاید بخشی از تقصیر آن بر \”خسرو\” وارد باشد٬ بخش اعظم این گناه متوجه جامعه غافلی است که خسرو را فراموش کرده ٬ خسرو باید برای تامین خانواده بی سر و سامانش از جنوب ایران به تهران بی رحم بیاید٬ هنوز چند روز از سفر خسرو به تهران نگذشته که این شهر بی رحمی خود را به بدترین شکل به این پسر ۱۵ ساله می نمایاند٬ خسرو به تحریک عده ای که پدر بیمارش را به تمسخر گرفته بودند سهوا\” باعث قتل می شود٬ شهر تهران٬ ساکنین شهر تهران٬ نمی دانند که خسرو ۳ سال است که در کانون اصلاح و تربیت در انتظار است تا به سن قانونی برسد و حکم در موردش اجرا شود…
    واینک٬ خسرو ۲ ماه دیگر اعدام می شود٬ غفلت ما نیز کماکان ادامه دارد٬ کماکان شهروندان تهرانی از حضور خسرو واز اعدام خسرو و از میهمان نوازی خود در این شهر بی سر و ته خبر ندارند٬ هنوز تهرانیها خبر ندارند که خسرو که تنها چند روز میهمان این شهر بوده ۲ ماه دیگر اعدام می شود و به قول استاد بزرگوار ما \”خسرو به جای همه ما دار خواهد خورد\”
    دوستان عزیزی که این مطلب را خواندید٬ رسالتی بر دوش ماست به عنوان یک انسان که اگر توجه نکنیم ٬ توان جوابگویی نخواهیم داشت٬ اگر غفلتمان ادامه پیدا کند در مقابل انسانیت خود برای همیشه خجل خواهیم بود.
    دیه ای که برای خسرو تعیین شده ۴۰ میلیون تومان است که اگر تا ۲ ماه دیگر تامین نشود٬ سفر خسرو در تهران به پایان می رسد و ما که نام خسرو را شنیدیم و نشستیم شرمنده دلمان می شویم٬ شرمنده انسانیت ٬ شرمنده خسرو٬ شرمنده تمام کودکانی که در کانون اصلاح و تربیت به رهایی خسرو فکر می کنند٬ شرمنده تمام بشریت
    اگر فکر می کنید کسی حتی به احتمال یک درصد ممکن است بتواند بخشی از بهای رهایی خسرو را بپردازد ٬ داستان زندگی خسرو را برایش بگویید٬ باشد که روحهای بیداری باشند که خسرو را نجات دهند از بی رحمی این شهر سیاه٬ این رسالت بر دوش تک تک ماست به عنوان یک انسان.


  65. عليرضا در 09/02/02 گفت :

    اينجا که می‌تونيم بياييم #winking


  66. عليرضا در 09/02/02 گفت :

    اين دستمال خريدن ها و اين تميز کردن‌ها و اين تيکه انداختن‌ها بودار نيست به نظر شما؟ #winking يه شام عروسی افتاديم آيا ؟


  67. هادی در 09/02/02 گفت :

    سلام
    هر کدام از شما دارای توان و قابلیتی است که چیزی بیش از انچه اکنون هستید، شويد.


  68. nazmehr در 09/02/02 گفت :

    پس ويلی جون بجنب زود شوهر کن#grin


  69. راحله در 09/02/02 گفت :

    با شماره 44 موافقم (شراره)
    ظاهراً همونطور که پسر بچه حلال زاده به دائیش می ره! دختر بچه حلال زاده هم به عمه اش می ره!!!!!!!!!!!!!!!!
    الحق شراره خانم حرف درستی زده. خدا رو شکر یکی پیدا شد همون کاری رو با تو بکنه که یه عمره با دنیای اطرافت می کنی!!!!


  70. عليرضا در 09/02/02 گفت :

    منظورم يه شام عروسی بود که تايپ شده بود يه شما عروسی !! با عرض پوزش.


  71. نگار در 09/02/02 گفت :

    ويولت ميشه بهم بگی چطوری می تونم توی يک پست آهنگ بگذارم؟درست مثل خودت يعنی.برام مهمه … ممنون ميشم#smile


  72. ehsan در 09/02/02 گفت :

    سلام
    خسته نباشید , موفق باشی .
    یه پیشنهاد دارم شما می تونین از دیکشنری آنلاین برای استفاده کاربراتون از کلمه های انگلیسی تو سایتتون استفاده کنین تا هر وقت معنی کلمه ای رو خواستند یه سر به سایت شما بزنن و به کاربراتون این امکاناتو بدید.
    آدرسش : http://www.tsitco.com هست .


  73. سلام ويلی جون راست ميگه بچه ديگه …#winking #winking #winking #winking


  74. رويا در 09/02/02 گفت :

    می بينی تو رو خدا دوره آخر الزمان شده مادر#laugh #rolling
    عمه هام عمه های قدیم که زهره چشم داشتن#grin


  75. سینا در 09/02/02 گفت :

    اصلا چطوره تضمينی قرارداد ببنديم؟ ما ميايم کارهای خونه تو رو انجام ميديم اگر راضی بودی ما رو برای شام يا ناهار نگهدار #grin چطوره؟ #thinking


  76. #flower #smile


  77. حسن فاتحی در 09/02/02 گفت :

    باسلام
    ويولت عزيز وب پربازديد شما منو به فکر دوستی باشماانداخت البته من هم ازجنس خودتون هستم خوشحال ميشوم باحمايت شما بتوانم مخاطبان خوبی برای حرفهای نگفته خود پيداکنم من وب شمارا لينک کردم اميدوارم دعوت دوستی مارا بپذيريد


  78. ماندانا در 09/02/02 گفت :

    #flower


  79. نيلوفر در 09/02/02 گفت :

    ماشالا به این زبون #tongue


  80. شقایق در 09/02/02 گفت :

    سلام گلم اميد وارم هميشه موفق باشی.من وب شما رو لينک کردم دوست داشتی منو به اسم -تنها گل زندگی تو شقايق- لينک کن.ممنون#flower


  81. سینا در 09/02/02 گفت :

  82. پریناز در 09/02/02 گفت :

    ویلی چر ا آپ نمی کنی؟
    خوبی؟#sad


  83. سلام#flower


  84. ای جااانم… کی گفته بچه ی حلال زاده به دائيش ميره؟ اينکه شيرينيش به عمه‌ش رفته!!!


  85. باشو غريبه کوچک در 09/02/02 گفت :

    بابا بی خيال چند نفر بايد نظر بدن تا اپ کنی؟؟نکنه اسپانسر جديد اجازه اپ نميده؟؟#laugh دختر همه نگرانتن يه بوقی بزن….


  86. سمیه در 09/02/02 گفت :

    خانم قوی کجایی؟بیا روحیه بده؟از صبح ۱۰بار اومدم نیستی؟نیای من میام……………#cry


  87. رها در 09/02/02 گفت :

    کجايی ويلی جون ؟ #kiss #worried


  88. آسمان در 09/03/02 گفت :

    سلام ويولت جون
    متشکرم اومدی