اولين جوابي که بعد شنيدن حرفهاش بهش زدم اين بود:
” من فکر مي کنم، چون بنا به اصول اوليه ات عمل کردي و بر همون مبنا ازدواج.بايد اين آدم رو بپذيري و حق نداري الان که خودت تغيير فکري داشتي طرف مقابلت رو تقبيح کني.اين يک جورايي نامرديه، نيست؟به نظرم اين بها اون تصميم خام و نپخته و جوگير شدنته يک تصميم گيري بر اساس عقايد ديگران …شايد بها سنگيني باشه بخصوص با تغييرات در حال حاضر تو ولي خوب مستحق پرداختنشي و حق شروع يک رابطه جديد بر اساس عقايد جديدت رو نداري.”
نه اينکه به قانون سوختن و ساختن معتقد باشم،نه.ولي به شدت معتقدم وقتي کاري کردي و تصميمي گرفتي بايد پاي پس لرزه هاش بشيني و مسئوليت قبول کني بخصوص وقتي پاي کسي ديگه وسط ه.اگه اون موقع به توصيه اين و اون دنبال زن آفتاب مهتاب نديده بودي که حالش رو ببري الان که حالش رو بردي!!! و ديگه دلت رو زده حق نداري دنبال زني باشي که 4 کلام حرف حساب بشه باهاش زد ويا از مغزش بيشتر از حفظ کردن فرمول پخت قورمه سبزي کار کشيده باشه.
نميدونم با عصبانيت اين حرف رو زدم؟بخاطر حساسيت زيادم رو اين روش تصميم گيري هاي سنتي ه؟…يکم انصاف رو بايد بيشتر دخيل مي کردم؟ شايد بخاطر شکّم تو نظري که دادم خواستم نظر بقيه رو هم بدونم.
چطور مي گيد بايد طرفش رو هم وادار به تغيير کنه! بچه که نيستيم،آدمي با چه ميدونم مثلا سي و خورده ايي سال، تربيت شده يه محيط سنتي و بسته چطوري مي تونه افق ديدش رو وسعت بده؟ميشه؟ من که گمون نکنم.
تو این مورد به نظر من وجود یک شخص سوم نه تنها مثبت نیست بلکه مخرب هم هست، چون چیزی از جنس اعتماد وجود نداره ووجود این آدم میشه یه قوز بالا قوز دیگه.:hypnoid
من هميشه ميام و ميخونم اما هيچ وقت کامنت نزاشتم.
الان اومدم نظرا رو بخونم ديدم نظرات صفره! اين يعنی چی؟
يعنی من اولم يا کسای ديگه هم اومدن و شما هنوز تاييدشون نکردی؟
من نظر نميدم چون نظرمو حذف ميکني دیروز بار دوم بود
********************
صدف امروز مگسی ام اگه یه چیزی جواب حرف بی ربطتت رو دادم بهت برنخوره#nottalking
نمی خوای نظر بذاری نذار ولی بیربط نگو که حذف می کنی
این نظر پس از کجا اومده؟
http://www.special.ir/mt_php_comment/
commentpopup.php?entryid=3741&blogid=1&blogpath=violet#242642
مگه نمی گی حذف کردمش#thinking
من هم اگه بودم همین رو می گفتم. با حرفت موافقم!
سلام
فکر ميکنم حق با شما است در چنين موردی وجود اون شخص سوم ، همون نقش محلل رو بازی ميکنه ، يعنی کسی که قراره مشکل رو حل کنه ولی خودش يک معضل با قدرت تخريبی بيشتر رو بوجود مياره.
ببين من تو خانواده ای بزرگ شدم که دقيقا همين طور بوده. يعنی چنين چيزی بين پدر و مادر پيش اومد. الان که نگاه ميکنم زندگی ما به اين صورته:
۱- يک فاصله زياد بين افراد خانواه وجود داره چون بچه ها بايد در سن کم تصميم می گرفتن که طرف ممان هستند يا بابا. بعنی يه جور خانواده به دو حزب تقسيم شده بود.
۲- بابا فکر ميکرد که خيلی متحددتر و فهميده تر از مامانه ولی وقتی با دقت مگاه کنی مي بينی که فاصله چندانی بين اونها نيست. ببين اين دو نفر پابه و اساس يکسانی داشتند کع ازدواج کردند و الان همون پايه وجود داره ولی ظاهر و شاخ و برگهاست که عوض شده! من اينو تو خيلی از دو رو بريهام ديدم. اونا فکر ميکنن که تغييرات بنيادی کردند ولی اين اشتباهه. تغيير ينيادی به ندرت توی زندگی آدما پيش مياد.
۳- نتيجه گيری اينکه سعی کنيد تشابهات را پررنگتر کنيد تا اولا بجه هاتون دچار مشکل نشن. دوما لطفا يک کم جنبه داشته باشين. شايد اگر شما رشد کرديد هدف اين بوده که دست همسر و فزرندتون رو هم بگيرين و اونا رو هم با خودتون رشد بدين!
يه چيزه ديگه که يادم رفت بگم: جداشدن از همسرتون و پيدا کردن يه همسری که مثل شما رشد کرده اصلا راه حل نيست چون:
۱- اومديم و شما بازهم بيشتر از همسر دومتون رشد کردين اون وقت شما تو تسلسله زن عوض کدن می افتین!!!!!
۲- اين يه شورت کاته! پسر جان زحمت بکش و همونطوری که تو پيشرفت کردی همسرت را هم هول بده به جلو.
*************
موافقم که باید مشکل رو تو خودمون پیدا کنیم
سلام
دقیقا حرفت درسته
من خودم یه خانم متاهل هستم. حتی می شه اون طرفی هم نگاه کرد . منتها چون آزادی عمل در مورد قطع کردن رابطه و ایجاد رابطه ی جدید برای خانمها محدوده؛ بیشتر برای آقایون پیش میاد.
اگه دو طرف به همدیگه اجازه ی رشد بدن و به جای ترمز هم بودن، یکی از دو بال پریدن، برای هم باشن این مسائل پیش نمیاد.
وقتی یه نفر به خودش اجازه می ده که طرف مقابلش رو در محدودیت مطلق قرار بده ، پس باید اون رو همون طوری هم بپذیره.
جوابی که دادی کاملا درست بوده. مگه اینکه بلافاصله بعد از ازدواج ، بفهمه که شناخت درستی نسبت بهش نداشته و در حقیقت مغبون شده.
از حضورت در همایش هم لذت بردم .
دعا می کنم که در هر حالی هستی خدا رضایت باطنی رو ازت نگیره .
#flower
من فکر می کنم توی هر سن و سالی آدم بتونه تغییر کنه…فقط باید این نیاز رو در خودش احساس کنه..وگرنه تلاش بقیه بی فایده ست…اینکه می گی چون اون موقع تصمیم اشتباهی گرفته و الان به خاطر وسط بودن پای یه آدم دیگه ای باید پای تصمیماتش بایسته و یک جورهایی تاوانش رو بده از لحاظ قوانین انسان دوستانه شاید درست به نطر بیاد…اما در طولانی مدت و در صورت عدم تغییر در وضعیت موجود منجر به از بین رفتن حق و حقوق دو انسان می شه به جای یک انسان…مساله اینجاست که زندگی و روابطی که بین آدم ها اتفاق می افته چندان عادلانه نیست…و خیلی وقت ها مجبور می شی با خودخواهی خودت رو فقط نجات بدی…مگر اینکه اون آدم واقعا ارزش از خودگذشتگی رو داشته باشه… هرچند…گفتنش آسون بهنطر می یاد…در عمل همه چیز فرق می کنه…
مي بينم كه داري پخته مي شي…
مثل بلوط روي آتيش#smile
ديگه فکر نميکنم شخص متغير قصد زندگی داره … چه انتظاری هست از يک فرد تنوع طلب برای پايبندی در زندگی دوم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اصل تغییر: همه چيز در حال تغيير است بجز يک چيز و آن هم اصل تغيير است.
واقعيت اين هستش که همه انسانها در دوره های مختلف زندگيشون منطبق با همون دوره ء عمرشون فکر ميکنند. درست مثل عذا هايی که دوست داريم
يه زمانی ممکنه عاشق فسنجون باشی ولی ۱۰ سال بعد اصلا از رنگش حتی خوشت نياد چه برسه به مزه اش.
یا اکثر جوونها لباسهای مشکی رو دوست دارندو از رنگ قهوه ای استفاده نمیکنند ولی همین جوونها وقتی ژیر میشن حتما تجربه پوشیدن لباس قهوه ای رو پیدا میکنن.
من فکر ميکنم برای اجتناب از مشکلاتی که در طول و عرض زندگی برای يک زوج پيش مياد بايد هر چند سال يکبار بيان بشينن و به دور از هرگونه حب و بغض و البته بی ريا خواسته های جديدشون رو که بر اثر گذر زمان و تغيير ديدگاههاشون بوجود اومده با هم صادقانه در ميون بذارن و از طرف مقابلشون بخوان تا خودش رو تا اونجایی که ممکنه با روحيات جديدشون منطبق کنه.
اين نطر رو بدلیل روزمرگی ای که توی زندگی همه ماها بوجود میاد و دو طرف بهش دچار میشن من پیشنهاد دادم.
روزمرگی ای که باعث ميشه ما ماديات زندگيمون رو به روز و تزیین کنيم اما از تزيين روح و روانمون برای همسرمون غافل بشيم.
#smile
نبینم خواهر گلم مگسی باشه #heart #grin
من تو کامنتهای قبليم نظرم رو گفتم. از توضيحاتی که به دوستت دادی همه رو قبول دارم (صرفنظر از لحن عصبانيت) جز اينکه ميگی تغيير امکان نداره.
در مورد سوم شخص هم درست ميگی. وقتی اعتماد نباشه ديگه جای سوم شخص نيست (حالا چه سوم شخص جمع باشه و چه سوم شخص مفرد #grin )
#flower #flower
چرا آرشيوت کار نمی‌کنه؟#sad
****************
آرشیو خرابه،نوید داره روش کار می کنه
سلام آرشيوتون خيلی شلوغه و آدم نميتونه اون چيزايی رو که ميخواد ازتون بدونه توش پيدا کنه .
به حر حال من حرفامو ميگم و سوالاتم رو ميپرسم چون يه کم گيجم هنوز .
تو قسمت در باره من يه تو ضيحاتی دادين /گفتين که مجردين / تو پست قبلی نوشتين ۲۴ سالگی ازدواج کردين قضيه چيه !
۱-يعنی طلاق گرفتين ؟
فک کنم يه چيزايی به قسمت درباره من اضافه کنيد بهتر باشه .
۲-ممر کيه ؟
یه چیز دیگه هم که برام سوالع در مورد ام اسه / ارثیه ؟ چطوریه ! دلیل خاصی داره !
دیگه اینکه برام جالبه من خیلی از وبلاگ ها رو میخونم اما تا حالا به وبلاگ شما بر نخورده بودم .تو چشن پرشین پیداتون کردم !
ایشالله یه روزی از بهبودیتون تو این وبلاگ بخونم .
#flower #flower
http://0guppiterr0.blogsky.com/
گيتی !
***********************
1-باه ازدواج کردم و جدا شدم
2-ممر دوستیه که تو جشن همراهیم کرد…چیز خاصی نیست#winking
ام اس ارثی نیست ولی اگه سابقه اش تو فامیل باشه شانس یا ریسک ابتلا بالا میره نسبت به یک فرد دیگه
به نظر من بايد موجبات و زمينه را طوری فراهم کرد که طرف خودش تغيير رو انتخاب کنه ، نه اینکه ما به خواییم به زور تغییر رو بهش بخورونیم ! . همه ما ها از تغییر ناگهانی یه جورایی هراس داریم و می ترسیم . اگه تا حالا به قولی گوش و چشم بسته بوده و آفتاب مهتاب ندیده و الان انتظار داریم که 4 کلام حرف حساب بشه باهاش زد ،اینایی که گفته شد راهش نیست ! . اگر از دید کسی که می خواد تغییر رو بپذیره به قضیه نگاه کنیم باید اینجور بگیم که اول باید تمامی دیوار هایی که مرزهای اصلی به شمار می رفتن رو تو ذهنش خراب کنه و بر اساس اصولی که طرف داره حرفشو می زنه از نو بنا کنه و حالا بشینه با منطق و نه با متهم کردن طرف مقابل در حضور خود شخص قضیه رو حلاجی کنه و اجازه بده دلایلی رو که طرف بر اساس اونها خواستار تغییره رو بگه . مطمئنا اگه تغییرات خواسته شده چه در راستای تبدیل آدمی که قبلا فقط فرمول قورمه سبزی رو حفظ بود باشه و چه راه اشتباهی که محتمل سهوا انتخاب شده باشه از هم متمایز می شن و اینجاس که فرد می تونه عادلانه تر قضاوت و انتخاب کنه .
اینطوری نه سوخته و ساخته و نه به هر بادی چرخیده !
من معتقدم آدمها قابل تغییر هستن به شرطی که ما توانایی ایجاد این تغییر رو داشته باشیم
در مورد اين جور مسائل قضاوت کردن خيلی کار سختيه
چون کمتر کسانی هستند که همه حقايق رو به زبون بيارن و در آخر هم احتمال اينکه حرف ها و نظراتمون تاثيری داشته باشه خيلی کمه
همچنين افرادی خودشون بايد فکر کنند و تصميم بگيرند البته به شرطی که اينبار تصميمشون مثل دفعه اول نباشه
*******************
موافقم قضاوت در این چنین مواردی با دونستن کمی اطلاعات و داده ها اونم از جانب یک نفر نه هردو طرف ذی نفع کار خیلی خیلی مشکلیه
سلام ممنون از جواب .
چه دست به نقد !
#flower
بايد وقت بزارم يه کلی خونی داشته باشم بعد نظرم رو در مورد پستای اخير بگم .
اين چيزا برای زن و مرد هردو ممکنه پيش بياد ولی اونی که جرئت می کنه بگه و کسيم بهش ايرادی نمی گيره اصولن مرده ! زن بايد … بسوزه … و … بسازه … چون زن بايد وفادار باشه … بايد صبور باشه … بايد عيب پوش باشه … بايد کمک کنه تا شوهرش نقصاشو برطرف کنه … اگه نکردهم بايد بسازه … فداکار باشه ! بالاخره هر کسی يه عيبايی داره ! خب البته درسته که بعضيا هم ماهيتن عيبن ! ولی عيبی نداره ! تو فداکاری کن ! بمون ! تو يک فلورانس نايتينگل می تونی باشی ! يا حتی مادر ترزا ! چرا که نه ؟؟؟؟؟؟؟؟/
الان دیدم یه پست رو این وسط جا انداختم#surprise #surprise #surprise
با نظر شما زياد موافق نيستم. اما نظر يه دونه آدم، به خصوص اينجايی که می گه اين دوتا آدم اتفاقاْ ممکنه از لحاظ طرز فکر خيلی هم با هم فرقی نداشته باشن، خيلی به نظرم جالبه. اما چرا با نظر شما موافق نيستم؟ چون اين آدم ديگه از اين به بعد زندگی اش، پيش فرضش اينه که از همسرش خيلی برتره، اينکه داره باهاش زندگی می کنه يه لطف بزرگ، يک فداکاريه، اين زندگی برای اين زن يه زندگی تحقيرآميزه. می دونم الان بعضی از دوستان نظرشون اينه که آخه اين زن چه گناهی کرده، اين که از اول همين آدم بوده، الان نمی تونه تغيير کنه و.. و.. . ولی گاهی وقت ها يه شوک شديد شايد بهتر از يک عمر با تحقير زندگی کردنه. جدايی نه به خاطر اين آقا که به قول شما اولش انتخاب آفتاب مهتاب نديده می خواسته و بعد که حالش رو برده دلش رو زده، که به خاطر همون خانمی که سيستم زندگی اش از اول هم سنتی بوده و الان هم نمی خواد تغييری توش بده، به نظر من گزينه بهتريه، چون می تونه باعث تحول هرچند کاملاْ‌اجباری و به شدت سخت تو زندگی اين آدم بشه و يا حداقل از يه زندگی تحقير آميز نجات پيدا کنه
کاملا باهات موافقم . قصدم قضاوت راجع به آدم طرف مشورتت نیست اما بعضی ها فکر می کنند همه چیز باید طبق میل آن ها پیش بره و دنیا بر دل آن ها می گرده . فراموش می کنند چیزی به نام مسئولیت و پذیرفتن تبعات انتخابی هم که به درست یا غلط انجام دادی وجود داره .
سلاممممممممممم
اولن که به نظرم اينجوری نميشه نظری داد.. چه بسا پای حرف نفر دوم هم بشينی به چيزايی پی ببری که کلی قضيه رو تغيير بده
دومن زن که ديگه مادر پدر نيس که حقی توی انتخابشون نداشتيم. خودت انتخابش کردی. کی تضمين ميده سر نفر بعدی هم به همين مساله نرسی؟ یعنی همه مشکلاتشو آدم همینجوری حل میکنه؟ پاک کردن صورت مساله؟ پس مسوولیت چی میشه؟
سومن من فکر میکنم احمقانه‌ترین راه حل ممکن همینه که آقا یه نفری دنبال راه حل بگرده!! اگه داره راجع به راه حلی در مورد یه زندگی مشترک (حفظ یا تخریبش) میگرده خب باید این کار مشترک انجام بشه. چه حقی داره که صرف نظر از نظر اون زن دنبال راه حل بگرده.
چارمن به نظر من خيلی خوبه که برای پيدا کردن راه مناسب دوتايی پيش يه مشاور برن.
سلام.بهت تبريک ميگم.به روحيه ات به شهامتت به نوشته هايت.اميدوارم خدای رحمان خودش ترا مشمول رحمتش قرار دهد و شفايت دهد خانم گل.خيلی پشيمانم که نيامدم.#kiss #heart
سلام
ببين ويولت جون من نمی گم بايد طرفش رو هم وادار به تغيير کنه ولی می گم بايد سعی کنه از یه چيزايی تو وجود خودش بزنه و به يه چيزايی تو وجود اون اضافه کنه … مطمئنم که ميشه ٫ هر چند سخت ولی امکان پذيره … بايد با هم به يک تعامل و يک سطح مشترک برسند !!
http://sad-eye-never-lie.com/1387/03/%D9%BE%D8%B1%
D8%B4%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%84D8%A7%DA%AF/
توی اين پست نوشته: این خانوم شال نازنجی تو عکس خانوم ویولت هستند.
#grin
***********************
این عکس مال جشن تولد پرشین بلاگه
نه این جشن روز یک شنبه.آره تو اون عکس شال نارنجیم#winking
دوم شدن شما را تبریک میگم
اما مطلب شما ارزش دوم شدن نداره
چون خانم ها در وبلاگ نویسی ضعیف هستند
این پیگرد قانونی اخر کار هم من را کشته#grin #grin #grin #grin #grin
اسم وبلاگ را هم نمگذارم تا پیگرد قانونی نداشته باشم
باورت ميشه؟؟؟؟ وقتی روی لينک ويولت کليک کردم… يه صفحه باز شد.. روش نوشته بود من و ام اس… فکر کردم اشتباهه…. بستم دوباره روش کليک کردم…. باز همون صفحه اومد… دقت کردم… ديدم نوشته ويولت…
عکسهاتونو که ديدم… قبل از اينکه به وبلاگتون بيام… تو دلم گفتم… وای چقده نازه.. چه خوش لباسه… يه جايی که نشسته بوديد (تو عکسها) تعجب کردم.. گفتم شايد داريد شعری چيزی ميخونيد…. بعد اومدم به وبلاگتون و ….. شوکه شدم….
بهتون تبريک ميگم…. #flower
حرفت کاملاً منطقی بود!
نمی خوام نظر کارشناسانه بدم #silly
آدمی که فکر مي کنه که همسرش بهش ديگه نمی خوره بهتره طلاق بگيره و تنهايی پيشرفت کنه تو ايران اکثر پيشرفتها و درک انتخاب اشتباه از طرف آقايون صورت ميگيره …
اين آدمها معنی ازدواج رو نفهميدن ازدواج يعنی هر دو …
دوتايی پيشرفت کنين لطفا (خانومها توجه کنن )
آفرین برشما
پس فقط در مورد من عصبانی رفتار نمیکنی !
موفق باشی#angry
با جوابتون موافقم و از خوندنش اينجا لذت بردم.
تغيير هم شدنيه. ولی نه يهو. بلکه به تدريج. چه خوبه دو نفر با هم رشد کنن و به رشد هم کمک کنن …
بزرگترين مشکل همه زنا مثل خودم
به منم يه سر بزن
#flower
الله
بنام سيب و به اذن حبيب
سلام بانو
مزاحم شدم برای عرض تبريک و اظهار شادکامی از کسب اين رتبه فاخر
اميد انکه موفقيت شما را به پرچم داری از بانوی محترمه و گرانقدر ايرانی در تمام مراحل زندگی شاهد باشيم .
پيروزی در اين رسالت گوارای وجود پر مهرتان .
در پناهش سبز و سلامت » شاد و شور آفرين باشيد
يا علی
#flower
خب من چون غيبت داشتم مجبور شدم سه تا پست آخرت رو با هم بخونم. به نظر نظرت کاملا درسته. خيلی از دختر خانومای دم بخت حتی با اين ديدگاه ميرن خونه ی بخت که مرد رو عوضش کنن!! خيلی از خانواده ها به دخترشون ميگن برو شوهر کن و خودت تربيتش کن!!! در صورتی که اين واقعا اشتباس و حتی از نظر روانشناسی هم ثابت شده کسی که توی زندگی زناشويی بيشتر خودش رو با مسائل و مشکلات وفق ميده زنه نه مرد! يعنی زنا بيشتر از مردا تغئير ميکنن… به نظر من هم هر آدمی بايد پای اشتباهش وايسه و اين اصلا درست نيست که چون صرفا اون فرد عوض شده همسرش هم عوض بشه…
—
در مورد پی نوشت پست قبل نه قبل ترش بايد بگم که تو واسه ما همون ويلی هستی عزيزم! تصاوير با دو يا سه ماه نديدن هم از ذهنا محو ميشه و دوباره ما ميمونيم و يه ويليه جسوره بی کله!!! #grin
اینجا چه عکس از روبروی خوبی گذاشته ازت: http://www.persianweblog.ir/articles/show.aspx?id=606
#hug
راستی يه خواهشه کوچولو داشتم ازت. ميدونم پست آخرم خيلی طولانيه اما اگر وقت داشتی بيا و بخونش. نظرت برام مهمه…
سلام
ببین نیمه دوم سی سالگی یعنی بین سی و پنج و چهل دیگه؟
آخه عکسات اینقدر جوونتره که شک کردم کاملا. دوباره درباره منت رو خوندم اما باز شک دارم. بهت میاد بین ۲۵ تا ۳۰ باشی.
*********************
نه قربان 36 رو پر کردم
خوب حالا قضيه فرق کرد!
من برای آقايونی که خودشون رفتند دختر کم سن و سالی انتخاب کردند که اهل ادامه تحصيل و شغل و بحث اجتماعی نبوده و قرار بوده خونه بمونه اين حق رو قائل نيستم که چنين ادعای بکنند.
چون رشد نکردن همسرشون نتيجه مستقيم روشيه که خودشون انتخاب کرده اند.
اينها در اصل هم خدا رو می خواهند هم خرما رو
منظور من از تغيير اين نبود که طرف رو زير و رو کرد٬ مگه فرض بر اين نبود که يکی رشد کرده٬ و عوض شده. خب ميتونه همين کار رو به نفر دوم هم منتقل کنه که مجبور نباشه به نصيحت شما که کاملا هم درست و منطقی هست بسوزه و بسازه برای خريت دنباله داری که کرده! خب اگه طرف هم مثل اين رشد کنه شايد هر دو به اين نتيجه برسن که تو اين پله از زندگی به درد هم نميخورن. چون ديدگاههاشون با هم فرق داره به عباريتی جهت فکرشون تفاوت داره. اما اگه قراره يکی برا خودش زندگی کنه و در نهايت…. کاملا به حرف شما موافقم بايد تاوانش رو پرداخت کنه.
نه ..ویلی ..من هنوز سر حرفم هستم و معتقدم که یه نفر سوم بیطرف می تونه کمک کنه..چون نمونه عینیش رو دیدم ..چندین مورد از اطرافیان نزدیکمون که اینطوری مشکلشون به سمت بهبودی رفت ..البته دو طرف معامله هم باید انعطاف پذیر باشن .
ويولت ناااااااااااااااااازم! مصاحبتو خوندم! انگذه حال کردم… هی می گفتم اين دوست منه هاااا!!#kiss
این می تونه فقط نظر من باشه
ولی خیلی چیزا به خیلی چیزای دیگه اصلا ربطی نداره
اگه آدما شخصیت همدیگه رو ملاک دوست داشتن قرار بدن توی هر شرایطی می تونن عاشق باشن
چه فرقی داره کی چه جوری باشه از لحاظ جسمی، مهم روح دو تا آأمه که باید به هم تعلق داشته باشن
و اینم بستگی به آدم مقابلتون داره
اگه میبینین که شعورشون در حد پذیرش این موضوع هستش بودنش خیلی بهتر از نبودنشه
برای هردوتون
namardie nazaret ! adam hamishe mitoneh nazaresho avaz koneh!
با حرفت کاملا موافقم
به قول معروف:
قبل از ازدواج چشمانت را کاملا باز کن و بعد از آن انها را ببند.
برای ازدواج دنبال کسی باش که بتوانی با او زندگی کنی نه کسی که بخواهی او را تغيير دهی.
سلام
بی اغراق لذت برئم و از شانايی با شما خوشحال…
تبريک بابت منتخب شدنتون…با کمی تاخير..خوشحال ميشم حضورتون رو در بلاگم ببينم
ممنون
اصلا بوجود آوردن یه نفر سوم کاملا تو این جور بحث ها غیر عاقلانست.
کاملا تو این مسئله که مطرح کردی با نظرت موافقم.#heart
تبريک ميگم ويولت.
رضا صابر هستم از برنامه زن امروز .
دوست دارم اگه تمايل داری يک مصاحبه تلفنی در برنامه زن امروز با شما داشته باشم. مبناش هم همايش وبلاگ نويسان زن و برنده شدن شما. اگر امکان داشته باشی برای روز شنبه.
ارادتمند رضا صابر
#flower
ويولت!
می خوای تو برنامه زن امروز صحبت کنی؟
آخرش نندازنت زندون؟#cry
بابا همش يه دونه ويولت داريم
مراقب خودت باش تو اين مملکت سر سالم رو روی گردن حفظ کردن خودش هنره
**********************
آی گفتی
این چندروز خیلی استرس تحمل کردم هی هم داره بیشتر میشه
همشهری. جوان امروز رو دیدی؟
شدم چهره هفته!!!
یه عالمه غلط غلوط به اسم حرفهای منم چاپ شده!