هدفون تو گوشمه و با صدای بلند موزیک گوش میدم نه از این موزیکهای باری به هرجهت.نه! یه موزیک که تک تک تارهای نوستالت رو به صدا در میاره و همزمان پستت رو خوندم و یادم افتاد پشت چراغ قرمزطولانی و خفن پارک وی اون زمانها عاشق شدم و یادم رفت به دسته گل قرمزی که ماشین بغلی برام از گل فروش خرید و فرستاد تو ماشینم و دلم خوش بود به چراغ قرمز بعدی(سر جردن) برای ادامه عاشقی…ولی حالا با این پل باید گاز داد و گذشت و دیگه فرصتی برای عاشق شدن باقی نمی مونه…:sad
تقديم به دکتر رضای عزيز با هجوم تمام نوستالژی های دوست داشتنی.
نظرات شما
قشنگ بود و نوستالژيک![Smile Smile](http://vili.special.ir/wp-content/plugins/tango-smileys-extended/tango/smile.png)
****************
ممنون که یادم انداختی#heart
we are forever
Eternal prisoners in time
و عشق هم به همچنين
راستش من تا حالا به وبلاگ شما نیومده بودم
امروز همشهری جوان خریدم و دیدم که درباره شما نوشته برای همین خیلی کنجکاو شدم
وبلاگتون واقعا محشره
جايزه نفر اولی رو بهتون تبريک ميگم #applause
بس زيبا بود!
واقعا عشق يک اتفاقه. و ما زنده ايم به اميد يک اتفاق تازه…
منم امروز خيلی غمگينم
دلم برای خيلی چيزا تنگ شده #sad
مطلبی که لینک کردی فیلتره ها. من هم که اصلا نمی دونم فیلتر شکن چیه!!!
واوووووو ويولت !! همشهری جوان چی ميييييييگه!!! دمت!!!! اما کاش مصاحبه بيشتر بود. عکست هم قشنگ بود#kiss
How Do You Interpret Love ?
http://www.iranianuk.com/article.php?id=31483
#flower #flower #flower
من چيزی نفهميدم ميشه يه توضيح برای اين مطلب بگزاريد
خصوصی بودن یا نبودنش به اختیار خودت.
سلام خانم ویولت
من برای پست “خود کرده را …” و مطالب مربوط به اون، دو تا کامنت نه چندان مجزا دارم،
اول:
من یه دوستی دارم که از اهالی یک شهرستان کوچکه…
این آقا در 16-17 سالگی، با دختری از اهالی محلشون دوست میشه و پس از گذشت زمانی کوتاه، این دوستی تبدیل میشه به یک “ارتباط عاشقانه ی دو طرفه”
این دو نفر، بلافاصله بعد از اتمام دوره دبیرستان،با وجود مخالفت خانواده ی دخترک، با هم ازدواج کردند ودر همون بدو امر هم بچه دار شدند،…
این رفیق ما با تشویق خانمش، رفت دانشگاه و بعد از اخذ مدرک مهندسی، دو سالی رو هم در یکی از مناطق جنوبی کشور،کار کرد تا تونست با جمع اوری پس اندازی اندک، شرایط زندگی مستقل رو برای همسر و فرزندش فراهم کنه،چون خانمش از روز اول،مجبور به زندگی در کنار خانواده ی شوهرش شده بود…
خلاصه آقای مهندس،با پیدا کردن کاری نسبتن مناسب،همراه خانواده اش در تهران ساکن شد و یکی دو سال بعد هم یه ماشین پراید خرید…
یه روز این آقای مهندس،برای مشورت اومد پیش من و گفت که همسرش، یکی از روابط موازی آنچنانی ایشون رو به شکلی اتفاقی کشف کرده،اما به خاطر ضعف های خودش ،به راحتی ایشون رو بخشیده …
بهش گفتم:اولن که تجربیات من بیانگر اینه که خانم ها هیچ وقت به سادگی از اینجور چیزها نمی گذرند،فقط منتظر یه فرصت مناسب می مونند و صبرشون هم در این مورد خیلی زیاده!
در ثانی،این روابط موازی یعنی چی؟ مگه با خانمت مشکل داری؟
گفت: خب زن من،یه دختر دیپلمیه شهرستانیه،با ظرفیت محدود…
در ادامه هم گفت:من ظرفیتم به اندازه ی یه تشت بزرگه و ظرفیت زنم به اندازه ی یک لیوان،اون نمیتونه ظرف من رو پر کنه،اما من علاوه بر لبریز کردن لیوان او،برای چند لیوان دیگه هم جا دارم…
بهش گفتم ممکنه منظورت رو واضح تر بگی؟
گفت: من به دنبال عشق واقعی میگردم،من دلم میخواد که هر روز با زنم برم سینما،برم مهمونی، اکس بزنم، ثکص… داشته باشم و الخ، زن من یه دختر ساده ی شهرستانیه و نمیتونه خلا های من رو پر کنه…
ازش پرسیدم :یعنی پاسخ خانمت به همه ی این خواسته های تو،منفی بوده؟
گفت: نه بابا، اصلن تا به حال بهش نگفتم،آخه مال این حرف ها نیست…
من همون موقع احساس کردم که این رفیق ما،با همه ی علاقه ای که به خواسته های معقول و نا معقولش داره، براورده شدن اون ها توسط خانمش را صحیح نمیدونه…
دردسرت ندم خانم ویولت،مدتها بعد از این قضایا، این آقای مهندس،در پی شک و حدسی،مبادرت به ضبط مکالمات تلفنی خانمش کرد…
یکی از همین مکالمات، حاکی از ارتباط بسیار گسترده ،همه جانبه! و مدت دار همون دختر ساده ی شهرستانی(به زعم آقای مهندس) با آقای مربی کلاس ورزش پسرش بود….
در نهایت هم زل زد توی چشم شوهرش و گفت:اون قهرمانه(طرف یکی دو تا عنوان کشوری داشت)،اما تو هیچی نیستی…
من فکر میکنم در اکثر مواقع،”بی اعتنایی،ندیده گرفتن و به هیچ انگاشتن طرف مقابل و غفلت”،
به مراتب بیش از “بیزاری آشکار” باعث خراب شدن زندگی میشه…
***************************
عجیب یادم میاد که “از هر دست بدی از همون دست می گیری”شوهره ،خانم رو آدم فرض نکرد یه دستی زد و دودستی تحویل گرفت
مجددن سلام خانم ویولت
یه توضیح: تحلیل من،بر اساس اطلاعات محدود و بقول خودت “یک طرفه”ی ارائه شده ست، امیدوارم که همین مسئله باعث اشتباه من شده باشه، و در غیر این صورت، هر چی گفتم حقشه!
به نظر من،نوع رشد و تغییرات این دوست شما،خیلی عجیب و غریبه….
ممکنه بپرسم :
-چطور ممکنه که رشد فکری این آدم، در جهتی بوده که ایشون رو فقط متوجه اشتباه در معیارهای انتخاب اولیه اش کرده و حالا بهش اجازه میده که با معیارهای تازه،یک ارتباط جدید رو شروع کنه؟
ممکنه پاسخ سوال من این باشه که:نه خیر،ایشون به طور معقول و متناسب،دچار رشد فکری شدند.
باشه،اما ممکنه بپرسم:
با توجه به این که این رشد، یک شبه حاصل نشده،آیا در تمامی این مدت رشد و نمو فکری،این دوست شما، نمیتونست از فکر تعالی یافته اش،برای تاثیر روی همون همسر آفتاب مهتاب ندیده اش، استفاده کنه؟
من هم قبول دارم که نمیشه آدمی رو به زور وادار کرد که تغییر کنه، اما میشه با تاثیر گذاشتن روی آدمها، اون ها رو به تغییر وا داشت،یعنی باور کنم که یه آدمی که اینقدر از نظر فکری رشد کرده که تونسته برخی از معیارهای اساسیش رو تغییر بده،نمیتونه روی یک آدم آفتاب مهتاب ندیده تاثیر بذاره ؟ مگر اینکه مقصود از” آفتاب مهتاب ندیدگی” همون منگول بودن باشه!
اگر هم همون رشد و تغییرات یک جهته و نامتقارن اول رو بپذیریم، آیا میشه انتظار داشت کسی با پیدا کردن عقاید جدید، رابطه ی جدیدی رو شروع کنه،در حالیکه هنوز در جهت ” رشد و پرورش عاطفه”، “پاسداری از اعتماد”، “مسئولیت پذیری” و”حفاظت از گیاه لاجون زندگیش” و امثالهم رشدی نکرده باشه؟
در یک کلام، به نظرم بحث ایشون از نامردی و غیره گذشته…
این حرف ها،یه توجیه مزورانه برای پنهان کردن “یه عمر بی اعتنایی به طرف مقابل” و در نهایت تنوع طلبیه…
خیلی زیبا نوشتی…
خیلی….
ويلی چرا کامنتدونی پستهای قبلی رو بستی؟#sad من قرار بود بيام توی هر پست عشقولانه در کنم#sad
#heart #hug #kiss
لينک اين پستت برای من فيلتره.
باهات در مورد مرگ تدريجی يک رويا کاملا موافقم.
همينطور درباره اون مقاله کيهان. راستش وقتی اون مقاله رو خوندم، ته دلم باهاش راضی بودم. ولی جرات نکردم نظرمو توی وبلاگی که اين لينک رو از توش خوندم بذارم. چون جو به شدت مخالفی با اين مقاله وجود داشت. حالا خوشحالم که با هم، هم عقيده ايم!
#heart #hug #kiss
مبارک باشه
اول مرجان
حالا هم شما
توی صدای آمريکا
برنامه زن امروز
جهانی شديد رفت
شادزی
موفق باشيد
من تا به حال وبلاگ شما را نمی شناختم !!! اما الان در برنامه زن امروز در مورد پست خود کرده را تدبیر نیست و شما به عنوان برنده نخست وبلاگ نویسان زن پرشین بلاگ صحبت شد و دم شما گرم خانم ویولت #grin
ويلی جون فقط مونده بود عکست رو صدای امريکا نشون بده که اون هم همين الان توی برنامه زن امروز نشون داد و موضوع پست خود کرده را تدبير هست؟ را موضوع برنامه قرار دادند و کلی راجع به مطلبت صحبت شد#kiss
می بينم که همين روزهاست که بايد برای امضا گرفتن توی صف وايسم عزيزم#heart
#applause
*********************
آقای صابر خبرم کرده بود…دیدم…چی بگم؟زیادی جهانی شدم
عالی بود
ویولت جونم برای عاشق شدن نیاز به فرصت بخصوصی نیست #thinking
این همون لحظه است که دلت بوسیله آن نگاه بلرزدو سپاس تموم #flower
—-
نازنینم این روزها وضع دید چشمهایم حسابی به هم ریخته و از خواندن متون طولانی معذورم #blush
بالاخزه گفتم که بدونی
#hug #kiss اگر نمیام دلیلش این است
این پست که به مدد دکتر رضاجان بود، پست قبلی هم به مدد کیهان جان بود، پست قبلترش هم که به مدد صداوسیما جان بود، قبلترشم که به مدد منیژه جان بود، ببخشید شما اینجا چیکارهای؟
خب میگن تو پرشین بلاگ و همشهری و ویاوای پارتی داری بیربط نمیگن دیگه
****************************
قربان مهم اینه که بنویسی حالا به مدد ترک دیوارم شده
شما یه لیوان آب سرد بخوری واست بد نیستا#winking.
سلامممممممممممم![Smile Smile](http://vili.special.ir/wp-content/plugins/tango-smileys-extended/tango/smile.png)
اين يه پاراگراف رو بلعيدم با همه وجودم
سلام
چشم خاله نمی گم عمه هم که دارم پس بديهی که نمی گم همون خانوم ويولت با اکثريت ارا تصويب شد
همين ديگه لينک کردم شما رو و توقع هم ندارم کلا لينک هام اکثرا جديدا يکطرفه شده يعنی خوشم مياد لينک می کنم همين
خوشحال شو ديگه#tongue
اولين باره تو همچين وبلاگهای ميام
واسم خيلی جالب بود
به کجا خواهد رسيد؟برايم قابل تصور نيست!
سلام ويولت عزيز
دیدن روحیه آدما بهم انرژی میده چقدر خوبه که اینقدر امیدواری
امید آدمو سر پا نگه میداره برات آرزوی سلامتی می کنم عزیزم
خیلی زیبا می نویسی به دل می شینه
برقرار باشی #eyelash #flower #kiss
امروز خوب فعال شديد؟
**********************
یه روزایی میشه مثل دیروز و امروز
#thinking #thinking
وای ویولت!!!
دیگه بدجوری جهانی شدی و رفت پی کارش!
#party
بی زحمت اون پاتو بلد کنی من و اون زیر میرا می بینی !!!
گرد و خاک زیر پاتیم لوتی!#surprise #laugh
یه نیگام به ما فقرا و بد بخت بیچاره ها بنداز !!!#laugh
خوب حالا یه سوال جنبه و ظرفیت ازت می پرسم ببینم خودتو گم کردی یا نه ؟
#thinking
کسی به اسم امید می شناسی ؟#thinking
الان فقط باید به فکر بادی گارد باشی !
اینطوری نمیشه …
باید یه گردان مسلح از ورزیده ترین و کار کشته ترین ها رو بفرستم گیشا دور تا دور خونت حلقه بزنن و پاسداری بدن!
ویلی توی این هیری و ویری یه وقت ندزدنت !!!
#worried #sad
*************************
امید؟؟؟امید کیه؟؟؟
مارچ میدونی تکرار فرداش چه ساعتیه؟
وای ويولت جونم
توی وبلاگ نويسان اول شدی من نمی دونستم تازه توی پرشین بلاگ عکسا رو دیدم
چقدر نازی عزیزم
فکر نمی کنم کسی به جز تو لیاقت اول شدن رو داشته باشه
بابا به شاگردی قبول کن #kiss
موفق باشی عزیزم#applause
*****************8
ممنون
سلام
روزها و سوزهای من در انتظار گام های مهربان توست ..
#flower
نه ویلی جان متاسفانه نمی دونم#sad
چون من همیشه عادت دارم همه چی و داغ داغ سر بکشم !#grin
دیگه تکرارش بیات شده است !#tongue
اااا چرا نميشه برای ژست های قبليت کامنت گذاشت؟!! راجع به پست روزنامه کيهان منم اين رو برای زيگی جون نوشتم! شما هم بخون:
سلام دوستم! من الان مقاله رو در بلاگت خوندم و می خوام راجع به هر کدوم از اون پاراگرافهای خاکستری بالا نظر خودم و در جاهایی با عنایت قرآن بگم!
1* سوره نور آیه 58 تفسیر آیت الله مکارم شیرازی:
ای کسانی که ایمان آورده اید! بردگان شما و همچنین کودکانتان که به حد بلوغ نرسیده اند در سه وقت باید از شما اجازه بگیرند! پیش از نماز صبح و نیمروز هنگامی که لباس های (معمولی) خود را بیرون میاورید و بعد از نماز عشا. این سه وقت خصوصی برای شماست اما بعد از این سه وقت گناهی برای شما و آنان نیست (که بدون اذن وارد شوند) و بر گرد یکدیگر بگردید (و با صفا و صمیمیت به یکدیگر خدمت نمایید) اینگونه خداوند آیات را برای شما بیان میکند و خداوند دانا و حکیم است.
ببین زیگی جون اینجا نگفته که زن هاحتما باید روزی سه بار خودشون رو به مردشون عرضه کنند بلکه گفته به بردگان و کودکانتون بگید این موقع ها که میخواهند وارد اتاق شما بشن اجازه بگیرند!
و هیچ قید اجباری هم گذاشته نشده که زن باید روزی سه بار حتما خودش رو در اختیار مرد بگذاره!
2و3* بر اساس تحقیقات به عمل اومده و درس هایی که استاد ما در درس تنظیم خانواده به ما گفته: مردها وقتی از طرف همسر خود ترد میشن و یا زن تمایلی به نزدیکی نداشته باشد، عصبی و تندخو می شوند و حتی موهاشون شروع به ریختن میکنه! و این دست خودشون نیست و برمیگرده به غرایض و هورمون هاشون! ( یه چیزی تو مایه های اعصاب نداشتن ما در دوره…) پس این مسئله به شدت تو روحی اشون تاثیر میگذاره و عصبی میشن و احتمالا کانون خانواده متشنج مبشه! و به هر چیزی از جمله غذا و بچه ها می تونن گیر بدن! البته بر عکس این هم صادق هستش ها وقتی نیازشون بر طرف میشه! به شدت شاد میشن و مثل موم کف دست خانوم هاشون( چشمک) البته به نظر من این لذت دو طرفه هستش! ما هم بدمون نمیاد (:دی)
4* امیرالمومنین که حرف بسیار زیبایی گفتند که جهاد زن نیکو شوهر داری است! به نظرت منظور حضرت مسائل جنسی بود؟ یا زندگی ایده آل زناشووی بوده؟!
5* من که عین ترجمه آیه رو نوشتم برات! خودت قضاوت کن کجاش این حرف رو زده؟ من که هر چی فکر میکنم همچین تفسیری نمی تونم ازش در بیارم!!!
6* آیه 57 سوره نور ترجمه آیت الله مکارم شیرازی: گمان مبر کافران می توانند از چنگال مجازات الهی در زمین فرار کنند. جایگاه آنان آتش است و چه جایگاه بدی!
عزیزم کجای این آیه درباره مسائل جن.سی صحبت کرده؟!
7* این که خونه باید یک مکان آرامش برای مرد باشه تا به عشق همسرش به خونه برگرده و سرش جای دیگه نجنبه! خیلی خوبه! این از فنون شوهرداریه!
8* این نشون میده که چقدر اسلام به بنیان خانواده معتقده و حاضر هست از حق خداوند که همون نماز و روزه هست کم بشه و به خانواده پرداخته بشه!
9*اینجا هم که ایشون خواسته از دل ما بر بیاره
حالا نظرت چیه؟ دوست خوبم هیچ وقت بدون تحقیق چیزی رو قبول نکن! مخصوصا این جور حرف ها که دلت رو چرکین میکنه! هیچ وقت با این حرفها از خدای خودت دلگیر نشو! برو بگرد ببین واقعا خدا این رو گفته یا نه! ممکنه راوی غرض ورزی کرده! حالا چه عمدا چه سهوا!
منم یه بار این کتاب حلیه المتقین رو خوندم! اینقدر توهین آمیز راجع به زن صحبت کرده بود که منم مثل شما آمپر زده بودم! یه میل به آیت الله مکارم زدم! ایشون هم گفتند “به زودی این کتاب رو با شرایط امروزی چاپ میکنم”! خیلی از احادیثی که ما الان می خونیم یا میشنویم مال یه برهه خاص بوده و شاید برای الان صدق نکنه! به خاطر همین علم حدیث به وجود اومده!
من همیشه ناراحت میشم که بعضی ها میان یه سری چیزها رو تو یک روزنامه مینویسند و باعث دل چرکینی خیلی ها میشن! خودت که دیدی قران اصلا همچین حرفی نزده! اینا همه تصورات ذهن نویسنده هستش! تو دیگه از روزنامه کیهان چه توقعی داری؟!!
اگر خوندش در کامنت واست سخته بگو برات ورد متن رو بفرستم! خوشحال میشم اگر سوالی داشتی بپرسی؟
***************************
دینا جان برای کنترل اسپم تمام کامنتدونی ها بجز نوشته فعال آخری بسته است
نظر برای نوشته های قبلی رو میشه تو آخرین کامنت دونی گذاشت
منم درباره مرگ تدريجی يک رويا يه ژست نوشتم! دوست داشتی بخون#grin آخرش رو هم ژيش بينی کردم#tongue
خوب بود اما فکر نکنم هيچ ماشين بغلی پيدا بشه اين روزها که بی توقع برات گل بفرسته تو ماشين
شايد حواست پی شيطنت رفت و گاز دادی از چراغ سبز رد شدی
اما اون هنوز پشت همون چراغ قرمز اولی منتظره
در واقع اگر من بودم اين طوری می شد چون هميشه بايد جايی واسه حسرت خوردنم بمونه#brokenheart
به دلم نشست!!
بازم سلام
خداييش روزی که اولين حرف از اين وبلاگ رو تايپ می کردين پيش بينی می کردين روزی اين وبلاگ جهانی بشه؟
تو روزنامه ها بياد و مطالبش بشه موضوع بحث شبکه ها!؟
باحاله خيلی باحاله به خدا
اين روز ها به گمونم خوشحاليد
خوشحالم که خوشحاليد
وقتی شاد هستين پست هاتون طعم ديگه ای داربه
********************
به خدا قسم که فکرش رو هم نمی کردم حتی برای یک لحظه
ولی الان با سرعت دارم پیش میرم بدون اینکه دست خودم باشه و این یک کم رعب انگیزه
من نمیدونم چرا تا همچین مقاله هایی که از در خوش مزاجی اون روزشون بیرون می اید انقدر باید تحت تاثیرتون قرار بده ؟!!!!
عزیزه من این اقای سردبیری که میگید خودشان از واجدین شرایط ایستاده در صف مواجباته ! چرا فکر نمیکنید که او هم باید نان بخورد !!!!!
چه کسی تا حالا رویت شده که این تعدد مقالجات مستفیذ شده باشد جز از ایل و تبار خودشان ؟!!!
بخندید و بگذرید !
خودشان را هم ببخشید ج.ر بدهند و بر همین منوال طرح جنسیتی دانشگاه ها را هم پایه ریزی کنند که دوستان سیبیل دارمان بیشتر بتوانند از طریق سهمیه بندی سیبیلشان وارد دانشگاه ها هم بشوند کاری بس خبط می باشد ! شک نکنید !
عزیزم خیلی از این حرف ها جاش اینجا نیست و استغفرالله سی یا سی می شود که ما از بیخ! همان عرب هستیم اما اینها این مقاله ها این نوشته ها از جایی دیگر بلند می شود برای حواس پرتی من و تویه ! اره …
که الان تا دلتان بخواهد رو-سپی و در مقابلش … در خیابان ها پاشیده و کسی هم در فکر جمع کردنشان نیست خیالتان راحت …
بگذرید و بخندید و همان باشید که هستید !
این ها را می گویند شعارات اگزجره امروز فرهنگ غنی ! ما در قرن 21 و همگام با تکنولوژی!
ويلی خواستم از افاضاتم در ان يکی وبلاگ اينجا هم را هم بياافاضم#grin
ويولت من دارم کم کم عاشق ميشم چی کار کنم ادامه بدم يا نه؟!!!
راستی برم از سردبير کيهان بپرسم #laugh
***********************
اگه آب میدی دستش…بسم لله#winking
اولا ويولت جان من بدون چشمداشت لينکت کردم.اميدوارم تو هم يک روزي ابه نتيجه برسي که اين کار را بکني چون دنياي من بيشتر همينجاست.دوم در پست خود کرده…خواستم کامنت بذارم نشد اينجا مي نويسم!
(حالا اين شرايط رو تجسم کن که مرگ عاطفي اتفاق افتاده و ديوار اعتماد که مبنا هر زندگي مشترکيه به هر علتي فرو ريخته… تو هم به هزار يک علت که شايد مهمترينش وجود بچه است اين وسط مي خواي که زندگي مشترک رو ادامه بدي … ولي هرکاري مي کني طرف مقابلت(چه مرد و چه زن) بهت بي اعتماده و کار تو رو شروع يک خيانت يا بي توجهي تعبير ميکنه،)
اين تصوير را به خوبي مي شناسم و عاقبتش تنهايي عاطفي و…من است اکنون در سنين ميانسالي!!!#brokenheart
***********************
خوبه که همو حس می کنیم
ميشه با اجازه دکتر رضا همون پستشو بذاری توی وبت
آخه برای ما فيلتره وبلاگشون و باز نميکنه
ممنون ميشم
ای جااااانم…
قشنگ بود #smile
#flower
ويولت عزيزم ممنون بابت آهنگ. نشنيده بودم و در عين حال خيلی خوشم اومد :* فکر نميکردم از اين همه جا فيلتر باشم. ولی خوب اگر دوست داری حتما ميتونی اينجا کپی اش کنی
باعث خوشحاليه ![Smile Smile](http://vili.special.ir/wp-content/plugins/tango-smileys-extended/tango/smile.png)
#thinking
ببینم ویولت تو کی با رضا یزدانی قرارداد بستی که من خبر ندارم ؟#thinking
لینک آهنگ شمال با کیفیت خوب
http://march.persiangig.ir/audio/shomal.mp3
Size : 4.7 MB
حالشو ببرید#flower
درود بر دکتر رضای عزیز طبیب وبلاگستان فارسی
#flower
و تمامی نوستالژی ک ها و…#grin
************************
هر چیز خوبی ارزش تبلیغ بی هیچ توقعی رو داره
زيبا #heart
ويولت نازنين سلام…
خيلی پستت قشنگ بود و چه قدر حس های خوب و لطيف به آدمم نتقل ميکرد…#heart و چه قدر یاداوری بعضی از خاطره ها خوب و انرژی بخشه و تمام وجود آدمو پر میکنه از سر مستی…
هميشه پر از اين حس های خوب باشی خانوم گل..#kiss #flower
همشهری ُ دیدم همین!#heart
آخه الان همونطور که فرم خیابونها عوض شده فرم عشقها هم عوض شده. اون عشقا که میگی مال زمان ما بود (هرچند هیچکی برای من گل پرت نمی کرد مگر اینکه با گلدونش #grin )
الان به قول شاعر:
عشقا شده اینترنتی ایمیلی
مجنون نشسته چت کنه با لیلی
#grin
#flower #flower
چقدر زیبا نوشته شده.
با اینکه یه ترسی رو به من می ده اینطور نوشته ها، برام آرامش بخش بود. حتی با اینکه هیچ کدوم از این جاهایی رو هم که گفته نمی شناسم.
راستی میشه برام یه تعریفی از نوستالوژیک داشته باشی؟
************************
یعنی چی؟
همین که نوشتم نوستالژیه..یا.این آهنگ پر از نوستالژیه
سلام ويولت عزيز#heart نه مطمئنا نميگم محل نذاشتي مثه دفه ي پيش ميگم لابد وخت نداشتي!#winking فقط خواستم باهات بيشتر آشنا بشم! شايد يعني دوست!#eyelash …
راستي كاش ميشد بعضي چراغا هيچ وخت سبز نميشد اونوخ آدم به خيلي چيزا مجبور نميشد عادت كنه!…#sad
دوستات نوشتن جهاني شدي و راديو و برنامه و مصاحبه و …! ما كه بي خبريم!#sad ولي خوب حتما لايقش هستي! بيخودي كه اول نيستي …!#kiss
سلام ویلی … قشنگ بود … امروز دلک گرفته … تو هم این مطلبی گذاشتی … حسابی هوای گریه داریم ما … بدجوری دلم یه شکم سیر گریه می خواد …بد جوری
*********************88
بوست کنم خوب میشی؟#sad
نوستالوژی یعنی خاطره؟
یعنی پر از خاطرست؟
#flower #flower #flower
ميدونی ويولت گاهی فکر ميکنم مقصر اين اينترنت کوف تی ه ! اين کلمه که در بند نيست؟#thinking
من مديونشم اما کاش نبود تمام ارتباطات رو به هم ريخت !
الان فی الفور در يک بشکن زدن همه در دسترسن اما ان قديم …
الان حاضرم همه چيمو بدم يعنی همه ثروتو که شامل مسواک و خميردندان کرست ميشه تا ميون اين زمان حال و گذشته بمونم تا هر وقت دلم از اين دنيای کنونی گرفت پاشم برم يه سری به خونه ی کودکيم بزنم همون خونه ی پدر بزرگی که الان تبديل به اپارتمانی بدترکيب شده و هر وقت يادم مياد به باعث و بانيش نفرين ميگم و هی پشت سرش استغفرالله !
ويولت مساله عاشق شدنم جديه اما از انجايی که فقط حواس ششگانم ! ياريم نميکنه اين وسط اين عقله هم يه جورايی خود رای شده موندم …
اگه اون اب دستم نده که من دستش نميدم هرگز#grin
چقدر خوشحالم وقتی زود به زود مطلب می نويسی. احساس می کنم حالت خوبه.
ديشب خواب وب لاگت رو می ديدم.#thinking
دیگه فرصتی برای عاشق شدن باقی نمی مونه…
چرا نمی مونه؟
عشق زنده در روان و در بصر
هردمی باشد ز غنچه تازه تر
برای من دیگه کم کم داره همه ی اون بزرگراههایی که یه روزایی ساعت ها توی ترافیک هاشون وقت می گذروندم نوستالژی می شه…نمی دونم چرا به هرکی می گم باورش نمی شه و بهم می خنده ولی من واقعا دلتنگ حتی اون ترافیک ها هستم.
سلام عزيز دل صبحت به خير
ديشب VOA تو رو به عنوان برترين وبلاگ نويس زن در برنامه زن امروزمعرفی کرد و پست {خود کرده را تدبير هست؟}رو به بحث گذاشت من روی کامپيوترم سيوش کردم اگر خواستی.
تو واقعا باعث افتخاری نازنينم و شايسته تقدير و تحسين.#heart #applause #applause
با تمام قلبم دوست دارم و با تمام وجودم تحسينت ميکنم ملکه گلها #hug
سلام و عرض ادب
واقعاً شايسته ي بودن در ميان بهترني ها هستيد…
خوشحالم از اين آشنايي اتفاقي
وقت داشتيد به من هم سر بزنيد
شاد باشيد و سلامت
#flower
#flower
سلام خانم گل#flower خوبی#heart
نمی دونم چرا دلم گرفت! آخه تو این گذر زمان ما آدم هایی رو که دوستشون ذاریم رو از دست میدیم،سن خودمون بالاتر میره و خیلی چیز های ناراحت کننده دیگه..
ویولت جون میشه بیای وبلاگم رو ببینی ؟!! می خوام نظرت رو راجع به این مسئله ای که مطرح کردم بدونم.
اومدم کامنت بدم کامنت شماره ۱۱ شبگير رو خوندم کامنتم يادم رفت.
عجب ماجرای عبرت آموز و جالبی
حالا که اینو عنوان کردید منم موارد مشابهی رو به ياد ميارم اما تا بحال اينهمه دقت نکرده بودم که غافل شدن از شريک زندگی اونم اونی که به خيال ما اصلا تو باغ نيست چه عواقبی می تونه داشته باشه
ويولتکم
اينجا و آنجا همه جا !! جهاني هم شدي
كه مي دونم براي تويي كه آسماني
بودي چيز تازه اي نيست
#flower #flower
سلام خانوم ويولت#flower
منم آپم #tongue
سلام خانم ويولت
اختيار داريد آبجی!اين حرف ها چيه؟ من شنيدم تازگی ها عشق و عاشقی در سينماها خيلی رواج پيدا کرده!
شنیدم یه جوری در گوش آدم زمزمه میکنند و جایزه میدند که آدم کش میاد!
اصلن ميگن چراغ قرمزها رو بر داشتند تا ملت زودتر به سينما برسند!#winking #grin
#heart #hug #kiss
اینچیزا آدم و به ادامه زندگی امیدوار می کنه
مجددن سلام خانم ويولت
ديشب برنامهی «زن امروز» رو ديدم…
بگذريم که مجريان محترمش حتی اينقدر آگاهی نداشتند که اين وبلاگ عضو پرشين بلاگ نيست و اعلام کردند که اين مسابقه،فقط بين پرشين بلاگی ها برگزار شده!
اما به محض اينکه عکست رو نشون داد،برق از کلهام پريد!
نمی دونم تو چی فکر ميکني، اما به نظر من اين جهانی شدن خيلی هم راحت نيست و حتی ممکنه يه جورايی آدم رو مقيد بکنه…
بهرحال ما هميشه مخلص بانوی وبلاگستانيم!چه جسور باشه و چه محافظه کار
(گيرم که نوع اولش خيلی بهتره!)
********************
اتفاقا امروز وسوسه ام در این مورد بنویسم
#sad