به نظر من، ازدواج توي يه سالهايي و در يک مقطعي به مرحله ايي مي رسه که زن يا مرد نياز به مصاحبت با يک غیرهم جنس ديگه غير از همسرش رو احساس ميکنه .تاکيد مي کنم نياز به يک رابطه روحي و نه جسماني که اگه درست بهش پاسخ داده بشه چه بسا کمک کننده به زندگي زناشويي هم باشه.
ولي بنا به دلايلي که شايد بيشترش ريشه در فرهنگ و عرف و تربيت ما داشته باشه از انجام و يا حتي فکر به اين قضيه هراس به دلمون مي افته و انجام اون رو مساوي با عمل قبيح خيانت مي دونيم چون از کودکي اين فکر بهمون خورونده شده که دختر و پسر “آتش و پنبه هستند” و فکر مي کنيم مصاحبت با غير هم جنس و غير همسر مساوي ست با برخورد نزديک از نوع سوم.
چرا فکر مي کنيم يک همسر بايد و بايد تمام نيازهاي روحي ما رو ارضا کنه؟ اگه دوست داريم يک فيلم بخصوص رو ببينيم و همسرمون مايل نيست تنها راه حل باقي مونده خفه کردن اين علاقه ست در جاييکه دوست هم جنسي هم براي مشايعت در دسترس نيست.
همين نياز به رابطه نزديک از نوع سوم ه که سبب ميشه حس پايين تنه جلوتر از عقل و احساس و منطقمون پيش بره و طرف مقابل رو که فقط به عنوان پارتنر رخت خوابمون پذيرفتيم به عنوان همسر و شريک يک عمر زندگي بپذيريم و بشونيم بغل دستمون و بعد که اون نياز سيراب شد تازه شستمون خبردار ميشه که اي دل غافل خيلي چيزهاي ديگه هم بوده که بهش بي توجه بوديم و حالا جاشون عين دندون خالي تو زندگي مشترک تو ذوق ميزنه.
الان اگه توجه کنيد من دو مسئله مجزا رو مطرح کردم ولي به نوعي در ارتباط با هم دلم مي خواد نظر شما رو هم بخونم چه موافق و چه مخالف، اگه دوست داريد شناخته نشيد کامنتتون رو با اسم مستعارتر بگذاريد ولي فقط جنسيت و سنتون رو مشخص کنيد…ممنون.
چند وقت پيش مرجان عزيز نوشته اش بي ارتباط با حرف امروز من نبود.اون موقع نوشته اش که نقل قول از يک روانپزشک بود و من خيلي از نکاتش رو قبول داشتم سيو کردم.الان نميدونم کدوم نوشته اش بود که کامل بهش لينک بدم اون گزيده رو در ادامه مطلبم ميذارم.
اينم بگم اين حرف من اصلا شامل اين مدل آدمها نميشه ها، اينها تکليفشون رو همون مجتهدشون تعيين کنه بسشونه.من روی سخنم با افراد نرمال جامعه ست.
اضافه شده ساعت 1:30
بذار با هم صادق باشيم. منم يک زماني کاملا مخالف نظريه ايي بودم که در بالا گفتم و مي گفتم چه معني ميده شوهر يا دوست پسر بخواد به ارتباط هرچند سالم با ديگري فکر کنه؟ غلط زيادي کرده هرچي نيازه بايد خودم رفع کنم و لاغير. ولي الان چند ساليه که غير اين فکر مي کنم و مي بينم دليل مخالفتم با اون شدت و حدت بخاطر اين بود که از خودم و توانايي هام مي ترسيدم. مي ترسيدم که در ارتباط ديگه اش پي به ضعف هاي من ببره و من زير سئوال برم براش و از چشمش بيفتم پس چاره رو در مخالفت و محدود کردن و علم کردن عرف و سنت مي ديدم. الان فکر مي کنم همه انسانها نقاط ضعفي هم دارن که البته نسبي ِ يعني در ديد يکنفر ممکنه نقطه ضعف باشه و از ديد ديگري نقطه قوت وقتي اعتماد و عشق حقيقي وجود داشته باشه وقتي هدف دله بازي و هوس بازي نباشه چرا نخ رو شل تر نکنيم تا پرواز آزاد تري داشته باشيم و باشه؟ مگه غير اينه که اگه کفتر جَلد باشه هرجا بره راه برگشت رو بلده؟بدون اينکه هرزگي کرده باشه.
اصولا از پستها دور و دراز متنفرم و از نوشتن و خوندنشون هم اجتناب مي کنم، ولي اين پست مرجان شديدا جالب بود:
“روانپزشکي که قبلا براتون صحبتش رو کردم معتقد بود که ارتباط داشتن با يک مرد ديگه غير از همسر ( نه الزاما رابطه س/ک/سي ) ميتونه در تصميم گيري هاي زن کمک باشه و تاکيد کرد که به لحاظ مسائل قانوني توي کانادا اون اجازه نداره که به هر کسي اين توصيه رو بکنه چون بعضي از زنها خيلي بي فکر و دست و پا هستند و بلافاصله تا شوهرشون متوجه ارتباطشون بشه ميگن فلان دکتر گفت و حتي ميتونن طرف رو سو کنند، اما برام گفت که وقتي يک زن در ذهن خودش خيال ميکنه که اين مرد جذابيت نداره خيلي سخت ميشه اون تفکر رو تغيير داد مگر اينکه عامل تغييرش خود همون زن باشه. يعني اگه با مرد جديدي در ارتباط باشه، به يک سري نکات زيادي پي مي بره، چون اين طبيعت زن هست که همه چيز رو با هم مقايسه کنه بدون شک اين دو مرد رو هم با هم مقايسه ميکنه، و در اين قياس به نتايج مثبتي ميرسه، اين مرد بد دهنه ولي شوهر من مودبه يا بر عکس، اين مرد خيلي متلک ميگه تو حرفاش ولي شوهر من مستقيم صحبت ميکنه و بر عکس، و هزاران چيز ديگه که ناشي از رفتارهاي متفاوت 2 مرد با مشخصات متفاوت هستند در مراحل اوليه به دست زن مياد، خيلي وقتها همين مرحله حرف و صحبت کافيه که زن از مرد دوم کلا فرار کنه، اما اگه در مرحله اول از اين مرد خوشش بياد و چيز هايي مثبت تر از همسرش در مرد جديدش پيدا کنه ممکنه کارش به رابطه فيزيکي هم برسه و اونجاست که تصميم آخر رو خواهد گرفت، اين مرد به مراتب از همسرم بهتره، و به اين ترتيب تصميم گيري نهايي بسيار آسون ميشه. اما نکته کليديش اينه که در طول مدتي که با اين مرد در ارتباط هستيد نبايد بگذاريد ارتباط اونور سياه بشه چرا که هنوز شما تصميم به جدايي و از هم پاشيدن اين زندگي نداريد. اين دکتر که من شخصا قبولش دارم بسيار زياد گفت که فقط به درصد کمي از مراجعانش اين توصيه رو ميکنه که ميتونم بگم خوشبختانه منهم جز اون درصد کمه بودم، چرا که آدمهايي که از نظر خودش فهميده و قابل اعتماد بودن و ميدونستن منظور اون از اينکار چيه دست چين ميکرد، و گفت که نتيجه جالبي به دست اومده، از حدود 30 نفر که به توصيه دکتر گوش کرده بودند، و هر 30 نفر اصرار ميکردند که ديگه همه چيز تمومه و ما واقعا احساس ميکنيم از همسرمون متنفريم، 26 نفر بعد از يک رابطه جديد با مرد ديگه به زندگي قبلي خودشون برگشتند و بسيار بهتر از قبل زندگي مي کنند. با يکي از اين خانمها که اصالت عراقي داشت ولي محجبه و اينها نبود، بسيار هم خوشگل بود صحبت کردم ، اين زن يک پزشک متخصص زنان هست و مي گفت من از نفس هاي همسرم هم متنفر بودم، ولي به محض آشنايي با مردي که هميشه از ديدنش قلبم ميلرزيد و فکر ميکردم اگه من اين رو داشتم خيلي خوشبخت بودم، تازه فهميدم که شوهري که من ازش متنفرم تا چه حد به من احترام ميذاره، و اصلا رفتارهاي خودخواهانه نداره حتي در روابط زناشويي. اين زن مي گفت به محض اينکه چنين احساسي کردم همه چيز رو با اين مرد جديد به هم ريختم و به خودم و خدا قول دادم که فقط بشينم پاي زندگيم و الان گاهي که هنوز از مرد ايده آل دومي يادم مياد از همسرم ممنون ميشم و بيشتر دوستش دارم. همين زن ميگفت ما مخصوصا ساکنان کشورهايي که فشار رومون زياده ، گاهي به حدي دچار مسائل روز مره ميشيم که ناخود آگاه از هم دور ميشيم و هميشه در چنين شرايطي فقط سياهي ها و زشتيهاي طرفمون رو ميبينيم اما اگه يکي اينجوري بياد سر راهمون خيلي کمک حالمون هست.
اما اما اما اين توصيه ها عليرغم مفيد بودنش ( البته اگر درست اجرا بشه ) اصلا به درد ايران نميخوره، يکي از خطرناک ترين کارهاي ايران همينه، مگر اينکه جدي طرف دل گنده اي داشته باشه. من باشم همچين ريسکي نميکنم از مجازات قانونيش بگير تا امکان سو استفاده اش. از همه بدتر اين آقاي دکتر مي گفت من سختمه به زنهاي ايراني اين توصيه رو بکنم چون 3 سوته عاشق ميشن و به اصطلاح آويزون طرف ميشن که اين خيلي بده. اما چند نکته مهم و کليدي وجود داره که بايد قبل از رسيدن به اين مرحله اجرا بشه، اونهم به محض شروع سردي و اختلاف ميشه نشست صحبت کرد که چکار بايد کرد اما اگر طرف آدم اونقدر خودخواه باشه ( که درصد کمي ممکنه اين جوري باشن ) به هيچ صراطي مستقيم نباشه و هيچ تغييري نخواد انجام بده خوب شايد اين بهترين راه باشه که اون زن ببينه چه ميخواد بکنه.
يک چيز جالب ديگه که مجرد ها اصولا نظراتشون کاملا نسبت به متاهل ها متفاوته، يک آدم مجرد چون خودش تو اين مراحل قرار نگرفته فوري ميگه پس تعهد چيه؟ اينها چرت و پرته و اول جدا بشه بعدا بره با يک مرد ديگه و اينها، اما همين آدمها بعد از ازدواج و قبول اون تعهده ممکنه نظرشون عوض بشه.مخصوصا اگر با همسري روبرو بشند، که واقعا انعطاف پذير نباشه، در هر حال من شخصا نه توصيه ميکنم نه نفي هر کسي بايد با زندگيش ببينه که چي جور در مياد، اما جلوي همه اين چيز ها رو ميشه با کمي تامل و تحمل گرفت. مردي که سردي و بي اعتنايي ميکنه، مرتب از زنش داره ايراد ميگيره و باهاش رفاقت نميکنه، خودش زنش رو وادار به کاري ميکنه که نبايد. و دقيقا برعکسش هم هست، زني که به نظرات شوهرش اهميت نميده راه رو براي فرار شوهرش باز کرده.”
اين قسمتهايي رو که انتخاب کردم بخاطر اينه که منم با حرفهاي اين دکتر موافقم و تو چندتا نوشته حلقم رو پاره کردم که همينها رو بگم . ولي به نظرم مرجان بهتر گفته.
وقتي رابطه تبديل به يک رابطه دو نفره ميشه يا بايد طرف رو کامل بپذيري با همه خوبي ها و بديهاش و يا بسوزي و بسازي البته راه سومي هم هست و اون اينه که بري سراغ رابطه موازي براي تخفيف آلام ات.
سعی کردم اول نظرات همه رو بخونم و بعد نظر خودم رو بگم.
به نظر من محدودیت ها بیشتر کمک میکنن که هرزگی ها به وجود بیان.یعنی هر چقدر ما تو تعریف یک رابطه سالم بخوایم مرزهاش رو تنگ تر کنیم خوب کمک کردیم به اینکه دامنه هرزگی گسترده تر بشه و این از نظر شخصی که به خاطر یه کمبود خیلی کوچولو از طرف پارتنرش که میتونسته با یه رابطه کاملا سالم براورده بشه اما به دلیل وجود همون محدودیتها حتی همون رو هم هرزگی میدونه و اگه وارد یه رابطه هرچند سالم هم که بشه نمیتونه درک کنه که میتونه سالم ادامه بده و هرجایی که دیدید رو به هرزگی میره رابطه رو قطع کنه چراکه فکر میکنه همین الان هم داره هرزگی میکنه و به قولی میگه آب که از سر گذشت… یعنی چطوری بگم تو فرهنگ ما هنوز این موضوع جا نیافتاده و چون جا نیافتاده کسی که تعریفی از رابطه سالم نداره هر رابطه سالمی رو میتونه به سمت هرزگی ببره.حتی این رو میشه متاسفانه تو خیلی از جونایی که میان اینجا دید .توی یکی از وبلاگها میخوندم که از دست پسرای ایرانی شاکی بود که چرا کاری کردن هیچ دختری حاضر نیست با آدم دوست بشه و میگفت مثلا دخترا میگن پسرای ایرانی سلام میکنن و بلافاصله میخوان با آدم برن تو رخت خواب.من خودم دوستی داشتم که این خانوم معتقد بود آدم حتی جلوی پدرش هم باید با لباس آستین بلند و شلوار یا دامن بلند ظاهر بشه.فیلم عروسی دوستاش رو یا فامیلش رو اجازه نمیداد شوهرش ببینه مبادا زنی یا دختری سر لخت یا … باشن و شوهرش ببینه.خلاصه کنم که یه روز خانوم همسایشون با توپ پر اومده بود خونشون داد و بیداد که من خواب بودم با تاپ از خواب که بیدار شدهم دیدم شوهر شما داره از روی دیوار حیاط خلوت مشترک من رو دید میزده.اتفاقا آقاهه خیلی هم آدم تحصیلکرده و با معلومات و اهل مطالعه ای هم بود اما خوب محدودیت ها فکرش رو بیمار کرده بود.به نظر تو منِ نوعی میتونم تو یه همچین جامعه ای که توش از این قبیل آدمها کم نیستند انتظار داشتن رابطه سالم داشته باشم.نه من نمیتونم انتظار داشته باشم که هیچکس به هرزگی نره اما میتونم فکر کنم که اگه مثلا این آقا که اگه موقعیتش پیش میومد تا تهش هم میرفت تقصیر خود بد بختش بوده یا تربیتی که خونواده اش باعث شدن یا اینکه محدودیتها و خلا هایی که همسرش ایجاد کرده؟!! که از ترس اینکه مبادا شوهرش مثلا دوستش رو که خوش هیکل تره تو فیلم عروسی ببینه و متوجه عیب ها و نقصهای همسرش بشه.نمیدونم تونستم نظرم رو بگم یا نه ؟اما منظورم اینه که ما انتظار یک رابطه سالم رو تو جامعه سالم میتونیم داشته باشیم که محدودیتها، شرایط بروز هرزگی رو به وجود نیاورده باشند.
salam! taghriban tamame blogeto khoondam, gira minevisi! hala ye soal! mitooni dreto be man moarefi koni? man alaeme shorooe Ms ro daram vali MRIam ke normal bood! dre khodamam faghat mige chizi nist, vali khob daram aziat mishamo kalafeam. khoshal misham bahat dar ertebat basham.
****************************
دکتر من دکتر لطفی و دکتر صحرائیان …لطفی رو که بی خیال شو چون خیلی سخته وقت گرفتن ازش ولی دکتر صحرائیان رو با بیمارستان سینا تماس بگیر بخش ام اس اونها برات وقت میذارن و میگن چه روزی باید بری
ویلی احساس کردی من ترسو و غیر شفافم؟؟؟
************************
نه!!!!……..چرا همچین فکری کردی؟
من کاملا موافقم خودم يک چنين دوستی دارم که ۱۴ ساله باهاش دوستم و بسیار هم دوستش دارم. از همه جيک و پيک همدیگه خبر داريم و هر گرفتاری يا مشکلی دارم به راحتی باهاش درميون ميذارم يکسال از من بزرگتره و مجرده ولی هيچ وقت رابطمون به کشش های جنسی گرايش پيدا نکرده ..
من به تعهد داشتن زن و شوهر كاملا” معتقدم. فكر ميكنم تا قبل از ازدواج آدم هر كاري دلش خواست بكنه و هر كسي رو دلش خواست امتحان كنه و ….لي بعد از ازدواج نچ نچ.
در ضمن خودمم بعد از يازده سال كه از ازدواجم ميگذره اصلا” حس نكردم نياز دارم با مرد جديدي رابطه اي، هر چند به مفهوم عاميانه اش سالم ، داشته باشم.
man ye dokhtaram 25 salame ezdevaj kardam. be nazaram in kar kheili kare khoobie ke adam ba ye kase gheire hamjens ham rabetey fekri o roohi dashte bashe. alabate ye moshkeli ke hast ien ke age in rabete kheili ziad beshe yani bakhshe ziadi az zamane mano begire ba\’d tarafam mige khob to age ba in adam happy tar hasti khob pas chera dige ba mani? in chzie ke baraye khodam psih oomade. ye rahesh baraye dokhtara ine ke ye pesare gay peida konan ke khiale partnereshoonam rahat bashe
man albate khodam hanooz emtehan nakardam in karo vali be nazaram rahe badi nabashe.
دقيقا می‌خواستم همينو بگم «بلاخره کار خودت رو کردی؟!»
))
درباره‌ی این پست‌ات و کامنت‌ها هم برام جالبه که تابوی بیشتر آدمها صکصه. یعنی حرف زدن، دوست داشتن، درد دل، گپ و خنده با جنس مخالف مشکلی نداره و فقط صکص مشکل داره و نباید باشه! در صورتی که بی‌اهمیت‌ترین جنبه‌ی ماجرا به گمون‌ام همون صکصه یا دست‌کم اینکه از نظر ارزشی در رده‌ی سایر چیزهاست و تفاوتی نداره.
***********************
سکث جسمی نباشه حالا سکث روحی ایراد نداره نه کسی خبردار میشه نه کسی رگ غیرتش بابت سکث روحی قلمبه#thinking
سلام. من هم با روابط سالم موافقم البته بايد حد و مرزی داشته باشه. نه اينکه آدم با يه دوستی بعد از ازدواج مرتبا رابطه تلفنی داشته باش. و ساعت ها با هم حرف بزنن. در مورد خيانت هم بايد بگم آدمها هرگز تصميم نمی گيرن که خيانت کنن و بعد فردا صبح بعد از تصميم برن و به همسرشون خيانت کنن. هميشه يکسری مراحلی رو طی می کنه که طرف خودش باورش نميشه داره به سمت خيانت کردن پيش ميره.
حالا چرا جواب مژده رو ندادی؟ مگه اينجا به فضا برای بحث کردن نيست؟
************************
آدم جواب کسی رو میده که حرفش نیاز به جواب داشته باشه
ایشون اول که کامل اصن نفهمیده من به چی اشاره کردم و گیر داده به اینکه من مجتهد داشتن رو مسخره کردم دوم گیریم من اینکار رو کرده باشم باید یاد بگیریم به عقاید هم احترام بگذاریم هرچند مخالف من به کسی که توهین میکنه و نه بحث جواب نمیدم
بسیار زیبا بود مطلب
بسیار لذت بردم
مرسی …
راستی قالب جدید بسیار زیباست .. خیلی عالیه امروز چقدر لذت بردم
واییییییییییییییییییییییییییی
من با ریدر چک می کنم برا همین قالب جدید رو ندیدم #grin
ولی شدیدن مبارکه #heart #kiss
*****************
ممنون پدرام جان
ویلی جان حرفهات درست اما این حرفها برای زن بالغ با تجربه و زد و خورد کرده ای مثل تو خوبه اون دختر ساده ای که جز شوهرش هیچ مردی رو ندیده چه طور ممکنه عاشق مرد دوم نشه راستش من با ارتباطات مخالف نیستم که اصلا لازمه دوران ماست نمیشه تو همکار مرد داشته باشی اما مثلا وقتی برای قهوه روزه تولدش دعوتت می کنه با سایر همکاران نری و…..فقط توصیه قویتر من اینه قبل از ازدواج خوب چشمهاتون رو باز کنید ببینید چی می خواید با مردهای مختلف صحبت کنید اصلا ممکنه شما از یک مردی که لات منش هست بیش از یک مردی که مودب هست خوشتون بیاد به نظر من برای بهتر شناختن همسر و رابطه بهتر داشتن با شناخت و ارتباطات قبل ازدواح مهمتره
*******************
درست میگی
سلام
پست آخر سایت oldpilot.ir رو بخونید . در همین رابطه است.
*********************
خوندم و چه جالب بود ….دیدم بیراه نگفتم، میشه که بشه…فقط از زمانی که حراست گفت مگه میشه شما هیچ رابطه ایی با هم نداشته باشید؟ دیگه نشد که بشه …یعنی خودمون نخواستیم جور دیگه فکر کنیم یا نگاه کنیم
اینجوری می شه نتیجه گیریش کرد: رابطه با همجنس نه تنها بی ضرر بلکه مفید هم هست، ولی از اونجایی که ما در یک کشور بیمار زندگی می کنیم نمی شه با مردهای این جامعه یه رابطه سالم و بدون ملاحضات جنسی برقرار کرد، خب بابا همه این ها رو بی خیال چرا آپ نکردی این دو روز نمی گی ملت همیشه در صحنه منتظرته!
********************
فقط در مورد اقایون نمیشه این نتیجه رو گرفت زن بیمار هم کم نداریم …کسانی که بختک زندگی دیگران میشن
آپ نکردم چون بحث داغ و جالب شد گذاشتم نظرات جمع شه که صدی نود هم نظرات مفید دادن
بخاطر اون کامنت قبلیم میگم که گفتم پابلیش نکن!!
همینجوری… بعدش خودم احساس بدی کردم.
************************
دلیلت برای پابلیش نشدن اون کامنت منطقی بود#smile
سلام . اين مطلبو دير ديدم و دير دارم کامنت ميذارم و اميدوارم تا ويولت جونم پست بعديشو ننوشته کامنت منو چند نفر ببينن و نظربدن بهم . راستش کامنت شماره ۲۳ رو که خوندم واقعن تعجب کردم . ( به اسم يه زن) ميگه اگه تو ص ک ص با يکی کاملن خوبی و کاملن ارضا ميشی پس تو همه چيزای ديگه هم همينطوری باهاش…. ميخواستم بگم ولی در مورد من اصلن اين طوری نيست ! من پارتنری دارم که تو رابطه ی فیزیکی هزچند محدودمون باهاش کاملن خوشم و واقعا رابطه ی فيزيکی با اون بهم لذت ميده ولی اصلن تو وجوه ديگه اينطوری نیست مثلن در مورد موزيک يا سينما اصلن حزفی نميتونم باهاش بزنم و احساس ميکنم همزبونم نيست. قبل از اون با پسری فقط به صورت حرف زدن ارتباط داشتم يه ارتباط کاملن معمولی بود که ۵ سال ادامه داشت و متاسفانه الان ميبينم که هروقت با اين دوست فعليم حرف ميزنم خودبهخود ياد اون پسر می افتم و همش ناخودآگاه دلم ميخواد که مثل اون حرف بزنه مثل اون عکس العمل نشون بده و مثل اون شوخی کنه .. که خوب مسلمه که نميکنه و مدل خودشو داره… بارها و بارها سر مدل حرف زدنش و نظراتش و حتی کم حرفيش باهاش بحث کردم در حاليکه خودش طفلک نميدونه موضوع از کجا آب ميخوره و همه اش تو ذهن من داره با اون پسر مقايسه ميشه … با اين که اين که خيلی اينو دوست دارم و گفتم که تو مسائل فيزيکی واقعن دلچسبه ولی يه لحظه خاطره ی حرف زدن – فقط حرف زدن- با اون دوست معموليم از ذهنم خارج
نميشه که نميشه …! به نظر شما اگه با اين عروسی کنم اشتباه محضه؟
********************************
یه سکث خوب صرف ارضای جسمانی نیست. تو وقتی می تونی بگی سکثمون عالیه که روحت هم ارضا شه و با توجه به توضیحاتی که دادی فکر نمی کنم روح هم درگیر رابطه باشه!
راستی ببخشيد که فقط در مورد موضوع اون کامنت ۲۳ حرف زدم. آخه چون موضوع خودم بود جالب شده بود برام . در مورد چيزی که ويولت جون گفته ( چرا دروغ بگم) اصلن تحمل رابطه ی شوهر يا نامزد يا چمی دونم پارتنرم رو هرچقدر هم سالم باشه و مورد اعتمادم باشه با جنس مخالفش به صورت دوست ندارم . اگه با همکار خو ش و بش کنه و بگه بخنده اشکال نداره برام ولی تحمل دوست رو ندارم حتی اگه هر دو نهايت پاکی باشن. در ضمن بايد بگم برای خودم اصلن بدم نمياد(معلومه خب!) ولی چون برای اون نميتونم تحمل کنم پس به خودمم اجازه نميدم يعنی وجدانم نميذاره و دلم برای اون طفلی ميسوزه . جواب کامنت قبلی من يادتون نره#blush
***********************
فکر نمی کنی شاید تو هم مشکل من رودر گذشته داری؟
سلام .
من نظر شما رو قبول دارم ولی فکر نميکنی يه جايی زندگی ميکنيم که هيچکس جنبه اين چيزا رو نداره #thinking .همچين تو يه چشم به هم زدن آنچنان انگی بهت ميچسبونن که مثل سگ پشيمون ميشی#surprise
**********************
قبول دارم …تو مغزمون فرو شده که مرد+زن=سکث و لاغیر
سلام
تازه 5 دقیقه است که اومدم اینجا ولی از همه چیز خبر دارم ! منو لینک می کنی ؟
راستی چه وبلاگ قشنگی داری !اینم بگم که با همه نظراتت تمام و کمال موافقم !به منم سر بزن ! قربون مرامت #devil
// سایت بلاگ رولینگ هک شده ! واس همین لینک دونیت تیر تپر شده !!//#devil اون موقع که می نوشتن Powered by blogrolling باید به همچین روزیم فکر می کردن !#devil
ویلی
دو روز چشم منو دور دیدی اینجا رو گذاشتی رو سرت . فقط من قابلیت جمع و جور کردنت رو دارم!!!. صدات تا بلاد دور دست هم می یومد !!!
فرزام حسابی شاکی شده
سراغ منو از تو می گیره ! یه چند روزم که انگولکت نکردم و یه خورده بهت استراحت دادم حالا این فرزام نمی ذاره ها!!!#grin #devil عجبااااا…
حدیث زیر و برو تو کارش :
قال مارچ ( ع ) :
گرسنه با غذا سیر می شود و تشنه با آب سیراب می گردد ولی من از اذیت کردن ویولت خسته نمی شوم ! و تا آخرین قطره خون به مبارزه ادامه خواهم داد !!!#devil
می بینم که سریالای بعد ماه رمضونت دوباره شروع شده ! خب البته حقم داری که ماه کسل کننده ای رو پشت سر گذاشته باشی !!!#winking
واقعا” دمت گرم ویولت که با این شرایط خاصت اونقدر چیز* داری که همچین بحثایی رو تو وبلاگت مطرح می کنی !
کاری که شاید یه عده فقط ادعا شو داشته باشن !معدود کسایی هستن تو وبلاگستان فارسی که این چیز* ه رو دارن . تو با جسارت و شجاعت منحصر به فردت سریالا رو میسازی و از همه هم دعوت به مشارکت و همکاری می کنی!واقعا” باریکلا داری دختر !
#applause #heart #kiss
( الان پیش خودت می گی عجب هندونه ای#surprise !!! ولی خودتم می دونی که من باهات تعارف ندارم و به موقعش حالتو گرفتم و خواهم گرفت #devil ! )
دم همگی دوستان عزیزم گرم خود من کلی حال کردم با خوندن نظرات دوستان#flower #applause
حیف که بچه ها رو تو این جور بحثا را نمی دن ! شرط سنی این بحثا بالای چند ساله ؟؟؟#grin
در مورد این پست فقط اینو می گم که :
آتش و پنبه کیه ویولت؟؟؟ واس ما رو هوا از خودت مثال ول می دی !!!؟؟؟#thinking
اصلش اینه :
” دختر و پسر مثل میوه می مونن ! همونطور که اگه میوه دیر چیده بشه از درخت خراب میشه و می گنده دختر و پسرم همچنین !
#surprise #laugh باید به موقع چیده بشن و گرنه واویلا میشه! ”
والسلام!!!#grin
ویلی با من جر و بحث نکن! اینی که من می گم درسته !!!#surprise #tongue #laugh #rolling #silly
***************************
بابا بزرگ این ورژنش رو نشنیده بودم
در مورد پست قبلی ” گند زدم زرگنده ” :
اسم اون عمل قبیحی که تو ماشین امید انجام دادی ری/دن نیست عزیزم با نسکافه فقط میشه شا/شید !
شک نکن !!!ایندفه دستتو بگیر زیرش آبش نریزه !!!
#rolling
آخرین بار امید و توی زانتیا دیدم !!! که اونم توی قالتاق مجبورش کردی که زانتیا بخره !
حالا بگو ببینم چی گرفته ؟ #thinking
نترس بابا به بچه ها سپردم کاریش نداشته باشن !!!
مدتها پیش این فایل ویدیویی رو دیدم که کنار امید جونت#sick تو ماشین در حال حرکت داری با دوربین مستند می گیری !!!
http://violet.persiangig.ir/video/violet.wmv
ویلی خودت که می دونی من اصن بچه فضولی نیستم !!!#grin
خوشحالم که به این حقیقت ایمان داری !!!
فقط بگو واسه چه سالیه ؟ و کجا دارید می رید ؟#thinking
باور کن ویلی
صدای موزیک ماشین جلوی سخنان گهربارتو گرفته معلوم نیست واسه خودت چی داری بلغور می کنی !!!زاویه دوربینم جلوی دید جاده رو !!!
( خیلی ناشیانه عمل کردی !!!)
خودت شفاف سازیش کن پی لیز !!#grin
ویلی
تو رو خدا یه نیگا به قیافه من بنداز و التماس و تو چشمام ببین:#devil
اینم چهره معصومم:#devil #devil #devil #rolling
***************************
ما کارمندی،آسته آسته پیشرفت می کنیم…زانتیا کدومه؟#thinking
miduni,man nazaram rabateye movazi fekr mikonam in dust age bekhad tu zendegiye mard ya zan bashe bayad ye duste moshtarak bashe masalan dokhtari ke ham ba zan duste ham mard ya pesaroi ke ba har 2duste na inke ye rabete movazi va penhani hala har cheghadr ham salem va pak,ke bad bekhay bebini ke hala in agha behtare ya shoharet ya in khanum behtare ya zanet rastesh man be shakhse nemitunam ino dar morede bf ya hamsaram ghabul konam sakhte baram dige
ba yeki az commentha ham kheyli movafegham ke zan ya shohar lebas nist ke badan moghayese koni va bad bebini ke aya bedard mikhore ya na va beri avaz koni.manzure man albate in nist ke age tu rabete moshkele hadi bud bayad ta akharesh mund ama inke bkhay be khatere har moredi be fekre ye rabete movazi bashi aslan dorost nist.ye duste moshtarake khub mitune hamunghadr khub in komamk ro ajanm bede
سلام, من با نظر خانوم “یه زن” کاملا موافقم. به قول یکی از اساتید روانشناسم, تقریبا تمام مشکلات در زندگی مشترک به رختخواب و نداشتن سکثه خوب برمیگرده. مطمئن باشید که اگه هر دو نفر از سکث لذت کامل ببرن, تقریبا هیچ مشکلی با هم نخواهند داشت. البته برای رسیدن به این نقطه حتما باید در این مورد با هم صحبت کرد, اکثر افراد به خاطر حیا و خجالت هیچ حرفی با همسرشون نمیزنن و در نتیجه رابطشون کم کم نابود میشه و ممکنه به خیانت منتهی بشه. جالبه بدونید که 60% طلاقها در ایران به خاطر مشکلات جنسیه. به نظر من برای اینکه یه نفر ازدواج موفقی داشته باشه, باید حتما قبل از ازدواج با طرفش در مورد سکس صحبت کنه تا بفهمه که آیا با هاش تناسب داره یا نه. سکث رو دست کم نگیرید, به قول فروید, سکث تمامی اعمال انسان رو کنترل میکنه.
احسان 25 ساله از تهران #grin
ویلی به نظرم یه نظر خواهی بذار که افراد بگن چه رابطه ای رو ناسالم میدونن؟
یعنی مرز رو کجا قرار میدن؟
میدونی چیه ویلی به نظر من چیزی که همه قبولش دارن اینه که وجود رابطه سالم اصلا مشکلی نداره.ولی فکر کنم چیزی که باعث بروز مشکل میشه اینه که تعریف یه رابطه سالم و ناسالم تو فرهنگی که افراد باهاش خو گرفتن فرق میکنه.حتی شاید بشه گفت این تعریف میتونه از یه تجربه تلخ یا گذشته خود افراد هم تاثیر گرفته باشه.مثلا اگه کسی خودش زمانی بختک زندگی دیگری بوده باشه خوب این آدم هر رابطه سالمی رو غیر سالم میدونه چون خودش اینطوریه.یا اگه مثلا مورد خیانت قرار گرفته باشه دیگه به هیچ رابطه ای نتونه اعتماد کنه حتی در مورد پارتنر جدیدش.خوب من کسی رو میشناسم که تو خونوادشون مورد خیانت به شکل وحشتناکی داشتن و این شدیدا روی طرف تاثیر گذاشته طوریکه مثلا یه بار به محل کار شوهرش زنگ زده بود بعد که میخواستن تلفن رو وصل کنن ازش پرسیده بودن شما؟
اونوقت یه کولی بازی راه انداخته بود که مگه به غیر از من زن دیگه ای هم به تو زنگ میزنه؟!؟!؟
به نظرت این حساسیتها به دلیل همون تفاوت توی این تعریف نیست؟
**********************
چه جالب دقیقا به چیزی اشاره کردی که تلویحا تو نوشته بعدیم سئوال کردم#tongue
برو ویولت
حنات دیگه واس من یه مثقال رنگم نداره !!!!
خودت بهتر از من می دونی زانتیا کدومه!!!
به اسم سکانس و فیلم نامه حقایق محض زندگیتو چپوندی تو وبلاگت حالا نمی دونی چطور روش ماله بکشی !
یه ” زانتیا ” بنویس تو کادر جست و جوی وبلاگت ببین سر از کجا در میاری !
واس من فیلم بازی نکن !
***********************
آهان اونو میگی#laugh
تو که حفظی،چه رنگی بود؟
راستی حواست به ایمیلی که یکسری تذکر دادم باشه…فکر کنم یادت رفته#thinking
منم با نظر احسان موافقم#blush