فرهنگ استفاده درست از هر چیزی

آي حرصم ميگيره از دست اين آدمهايي که تلفن ميزنن به آدم و يک ساعت سلام و احوالپرسي مي کنن دريغ از يک کلمه معرفي خودشون!!!.
حالا اگه موبايل به موبايل باشه ، امکان ذخيره شماره تو تلفن هست که همزمان با زنگ خوردن نام تماس گيرنده هم درج بشه و يا از يک شماره ثابتي که هميشه تماس مي گيره … ولي وقتي از سازمان و يا اداره است با N تا شماره تلفن، مسلمه که ثبت نشده باشه ويا طرف يک اشنا يا دوستيه که مرتب باهات تماس داره و حضور ذهن براي صداش رو داري در غير اينصورت بايد يا جن باشي يا احتمالا گ*ه جن مصرف کرده باشي تا بتوني حدس بزني طرف کيه.
البته بگما اينا همش توجيه خوش آب رنگه وگرنه اگه فرهنگ تلفن کردن بجايي رو داشته باشيم به محض برقراري تماس بايد خودمون رو معرفي کنيم و مابقي قضايا …
ولي متاسفانه فقط از هرکاري ما فقط انجام دادنش رو بلديم بدون دونستن اصول اوليه کار… درست عين بحث کردنامون مي مونه که بلديم دهنمون رو باز کنيم و چشمامون رو ببنديم و هرچي به ذهنم مي رسه بريزيم رو دوري. هرچي تند و تيز تر و تحقير آميز تر بهتر … اگه کو*ن طرف سوخت با حرفامون و اعصابش ريخت بهم ، فبها ديگه جيگر ادامه بحث!!! رو نداره و ميره يه گوشه گريه اش رو مي کنه و برگ برنده دست ما مونده.
دوست من بحث کردن هم اصول خودش رو داره که بديهي ترينش احترام به نظر طرف مقابله، بحث نمي کنيم که همديگه رو مجاب کنيم اونم به زور توسري. بحث مي کنيم با عقايد مخالف همديگه آشنا بشيم، غيره اينه؟
فقط يه چيزي از صله ارحام و ديد و بازديد شنيديم. ديگه فکر نمي کنيم با اين گروني وانفسا اين روزها چطور صابخونه مادر مرده بايد از پس ديدن ما بر بياد. نريم؟ نه اينم درست نيست،پوسيده ميشيم… ولي خوب تو فرهنگ ما بده اگه جايي مي خواي بري مثلا ميوه ات رو با خودت ببري اونوقت صاحب خونه احساس توهين ميکنه. ولي خداييش توهينه؟ اگه بريم احساس معذب بودن و احساس گناه خفه مون ميکنه که بودنمون و خرج هوار شده رو سر صاحب خونه آزار دهنده نباشه اگه نريم هم که بايد بشينيم کنج خونه سماق بمکيم.
شما چي موارد ديگه به نظرتون ميرسه؟

اولين روز ماه رمضان بر روزه داران مبارک.:love

من عنوان هر کدوم از پستها رو تا اونجایی که هم سوادم اجازه بده و هم اسم مناسبی براش پیدا کنم(نه صرف معنای لغت به لغت) به انگلیسی می نویسم، ولی مطمئن نیستم درست باشه اگه خیلی جفنگ بود و يا کاملا اشتباه بود.خوشحال می شم بهم تذکر بديد که درستش کنم.:embaressed


نظرات شما


  1. کسرا در 08/02/09 گفت :

    وقتي كه غرق خوابي ولي وقتي ازت ميپرسن ميگي نه گوشم كاملا باشماست.#surprise


  2. سینا در 08/02/09 گفت :

    ۱- مواردی از اين دست بسيار بسيار زياده و پای صحبت هر کس که بشينی مثالهای زيادی داره که تعريف کنه. من به شخصه در اينجور موارد سعی می کنم -البته هميشه هم موفق نميشم- که بی تفاوت باشم و کمتر حرص بخورم چون در غير اينصورت بايد هميشه در حال حرص خوردن باشم.
    ۲- از خواص دارويی پی پی جن اطلاع نداشتم. جايی سراغ داری که بفروشن؟ #thinking
    ۳- تو به من شماره تلفن بده قول ميدم اول خودم رو معرفی کنم. اگرم دعوت کنی منزلتون قول می دم برای همه اهل خونه تون و بقيه مهمونا ميوه بيارم. ولی شام و ناهار ديگه دست شما رو می بوسه #grin
    ***************************
    وقتي به مرحله گمانه زني برسي خود جن پي پي شو دو دستي تقديمت مي كنه #grin


  3. فرهاد در 08/02/09 گفت :

    تعارفات الکی که واسه هم تيکه پاره می کنيم.قربون شما.فدای شما.قابل نداره.اختيار دارين.مگه ممکنه قبل شما.تاج سر مايی.اول شما.مهمونه ما باش.!!!!…
    *************************
    اين ديگه جزو تعارفاتي هستش كه توي كشورهاي شرقي معموله… شايدم خيلي بد نباشه #winking


  4. نازنین در 08/02/09 گفت :

    آی گفتی مخصوصا اینا که باهاشون صمیمی نیستی ولی زنگ می زنن خودشون دعوت می کنند خونت بعد می یان همشم دارن خونتو (خانه ات را ) می جورن


  5. سینا در 08/02/09 گفت :

    در جواب جواب کامنت ۲:
    خير سر پدرش #sick
    #grin #winking


  6. marjan در 08/02/09 گفت :

    من که اخیرا دیدم خیلی ها مثل خارجی ها بیرون از خونه قرار میزارند
    در مورد تلفن هم کاملا با شما موافقم
    یکی و من میشناختم که از بچگی خارج بود و هر بار زنگ می زد میگفت ؛ اینجا کاوه ست #laugh
    یعنی کاوه هستم #blush


  7. ساتين در 08/02/09 گفت :

    آلمانی ها رو خودم ديده ام
    تا در مورد يک چيزی مثلا يک وسيله کاملا اطلاعات نداشته باشند و ياد نگرفته باشند امکان نداره ازش استفاده کنند.
    قدم اول برای هر کاری از نظر اونها آموزش و يادگيريه


  8. مهسا در 08/02/09 گفت :

    من ميخوام از موبايل بگم
    تو رو به سر جدتون تو مکان های عمومی با موبايلتون آهنگ پخش نکنيد
    صدای موبايلتون تا آخر زياد نکنيد
    سر کلاس که ميريد اون گوشکوب و خاموش کنيد
    انقد رو اعصاب بچه مردم راه نريد#grin
    ***************************
    خوب گفتي… اين مساله اين روزها خيلي باب شده.
    بعضيا هم توي يه جاي شلوغ صداي زنگشون رو بلند مي كنن بعد توي سالن تئاتر كه سكوت كامله طرف پشتت نشستن يه دفه با صداي ناقوس كليسا مي پري هوا….
    باز خوبه توي سالن هاي سينما موبايل ها آنتن نمي دن


  9. پژمان در 08/02/09 گفت :

    سلام
    احساس ميکنم که حالت بهتره
    و زنگ و صدای انفجار هم کم کم داره از گوشهات خارج ميشه
    خواستم بدونی که از اين قضيه خيلی خوشحالم
    درباره املاء من هميشه ضعيف بودم تصور کن گزارشاتم رو که به رئيس ميدم مجبوره غلط هامو برام پيدا کنه و زيرش خط بکشه همين روز هاست که نمره ۰ هم بهم بده#cry اما موضوع داغ بحث قبلی و برچسب کيبورد من هم بی تاثير نبوده #laugh


  10. آنارام در 08/02/09 گفت :

    بر تو هم مبارک #heart
    راستش بنظرم عام کردنه اين مقوله کمی بی انصافيه #smug
    درباره ی تلفتن بايد بگم من حرصم ميگيره از اونايی که مثلا زنگ ميزنن و بعد از کلی احوال پرسی و در آوردنه جد و آبادمون ميگن منو مشناسی؟ اگه گفتی کيم؟ بعد ميشه ۲۰ سوالی #smug
    من که خودم شخصا بعد از برداشتنه تلفن به محضه شنيدنه صدايه طرف ميپرسم شما؟ اگه جواب نداد قطع ميکنم .
    حتی اگه حدس بزنم آشناس ولی بهر دليل بعد از سواله من ( البته بعد از يکی دوبار سواله من ) جواب نداده


  11. پژمان در 08/02/09 گفت :

    #sick
    گلاب به روتون استفاده درست از توالت عمومی از قلم نيفته لطفا #nottalking
    ******************
    آره ولی وقتی ایراد وارده که خود صاحب خونه دارای توالت فرنگی فرهنگ درست استفاده کردنش رو نداشته باشه وگرنه فکر نمی کنم کل جمعیت ادعای مصرف صحیحش و بلدیش رو داشته باشن


  12. آنارام در 08/02/09 گفت :

    با اين مقوله تعارفات کاملا موافقم
    البته درمورده صله ارحام بخصوص در مواقعه واجبش حداقله تويه خونواده ی ما تعارف معنايی نداره
    مثلا يه روز بابام ميگه زنگ بزن به فلانی بگو امشب شاممونو مياريم دوره هم باشيم
    يا مثلا بهشون بگو غذاشونو بردارنئ با هم بريم فلان پارک بخوريم
    هم تفريحه هم ديد و بازديد
    بنظرم خوب باشه . نه؟


  13. ليلا در 08/02/09 گفت :

    خیلی خوبه که ما جوونا که بی قید تریم اینکارو شروع کنیم.کمک میکنه بیشتر معاشرت کنیم.یه دوستی میگف امریکا مهموونی هس هر کسی یه غذا یا خوراکی میاره.اصن اگه نبری خیلی ضایس.


  14. آلما در 08/02/09 گفت :

    فكر نمي كنم هيج جاي جهان فرهنگشون واسه تعارف تيكه پاره كردن اينجوري باشه . راجع به تلفن صحبت كردن و استفاده از گوشي موبايل هم جزء يكي از عجايب جهان هستيم جالب اينجاست به بعضي ها كه مي خواي بفهموني كارشون اشتباست ميگن پول داديم خريديم كه ازش استفاده كنيم بدترين جواب ممكن رو ميدن اينجا رو ديگه واقعاً حرص مي خوري


  15. shima در 08/02/09 گفت :

    وای خانوم ِ وبولت اون قسمت ِ بحث کردن رو خیلی باهاتون موافقم..نمی دونم چرا بیشتر ِ مردم اصلن فرهنگ ِ بحث کردن رو ندارن…
    گفتید فقط تایید نکنیم اینجا و از تجربه هامون هم بگیم..
    من چند وقت پیش سر ِ مسائل ِ اعتقادی یه بحثی با کسی که با من مخالف بود داشتم.طرف کاملن سعی می کرد با مسخره کردنو جبهه گرفتن من و مجاب کنه..
    ما بحث می کنیم که اعتقادای همدیگه رو بشنویم..
    ولی فرهنگش نیست دیگه…
    .
    .
    .
    این که به طرف می گن گلم،فدات شم،خانومی و الخ،بعد پشت سرش می گن مرتیکه بی سر و پا،زنیکه بی همه چیز و اینا!!#laugh


  16. زن زمانه در 08/02/09 گفت :

    من فقط با يکی از دوستام اينقدر راحت هستم که وقتی می رم خونه ش، قابلمه ی غذا و هر چی رو که بشه خورد با خودم می برم!
    با بقيه خيلی نمی شه اينجوری بود
    يه قول تو انگار به طرف توهين ميشه


  17. نيلوفر در 08/02/09 گفت :

    سلام سلام
    يه دفه که از طرف آموزش دانشگاه زنگ زده بودن خونمون .. من فک می کردم مثلا خانومه ايکسه ولی بعدش که شونصد ساعت حرف زد تازه دستگيرم شد خانومه …..
    تو بحث کردنم معمولا کسايی تند تند حرف خودشونو می زنن و گوششون رو به روی حرفای بقيه می بندن که توان پاسخگويی به طرف مقابلشونو ندارن و می ترسن به قول معروف ضايع شن و گرنه کسی که از خودش و معلوماتش مطمئن باشه چه لزومی داره حق اظهار نظر رو از بقيه بگيره !!


  18. مهدیس در 08/02/09 گفت :

    خبرای خوش داشتی از لايحه خانم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


  19. یک فتحی در 08/02/09 گفت :

    ما هم کسی هست که هر وقت به خانه ما می آید همه چی با خودش می آورد. کمی انگار معذب می شویم. هر چند آن شخص عزیزتر از این حرف هاست که ناراحت بشویم
    اولین روز رمضان بر تمام دوست داران رمضان مبارک#flower


  20. bilbo در 08/02/09 گفت :

    سلام#heart ميل داری#kiss


  21. هانيل در 08/02/09 گفت :

    نيم ساعت جايی رفتن و خوردن چای همراه با شيرينی که خودت بردی و توهين هم محسوب نميشه هيچ کيو تحت فشار قرار نميده اين مهمونی ها زمانی ادم رو تحت فشار قرار ميده که پشت سر هم و طولانی باشه چون تو فرهنگ ايرانی بده يکی چهار ساعت توی خونه ادم باشه بعد بدون شام يا نهار بره چه فرهنگ بيخودی#sick


  22. سميه در 08/02/09 گفت :

    والا من يه بار اين کارو کردم. رفتم خونه دختر داييم که خيلی هم باهم صميمی هستيم و باخودم غذا و يک کم ميوه بردم. اينقدر بهش برخورد و ناراحت شد که نگو… بعدشم وقتی داشتم ميومدم بيرون ميخواست پس بده بهم همشو… اصلا هم نياورد بخوريمشون #thinking
    عصر هم زنگ زد که شوهرم خيلی ناراحت شد از اين کارت و فلان و بهمان#brokenheart


  23. تارا در 08/02/09 گفت :

    وبلاگت خيلی نازه
    راست ميگی همه چيز اصولی داره…
    منم يه توانيابم و خيلی مشکلات …
    خوشحال می شم به من سر بزنی


  24. سميه در 08/02/09 گفت :

    من تعارفات الکی رو هم دوست ندارم. مثلا وقتی خونمون بهم ريخته است به طرف بگيم بفرما بريم خونه… يا مثلا يه چيزی خيلی برامون مهمه الکی بگيم قابل نداره… از توقعی رفتار کردن هم خوشم نمياد… ديدی بعضی وقتا به يه دوست يا فاميل بعد از مدتی زنگ ميزنی. کسی که خود اون هم سال تا سال سراغتو نميگيره… اونوقت طرف به محض شنيدن صدات ميگه : چه عجب ياد ما هم افتادی… يا مثلا طلبکارن که چرا شش ماهه از ما خبری نگرفتی يا ما اومديم خونتون تو چرا نميای و اين حرفا… بابا جان هرکی کاری رو که دوست داره بکنه… شما هم دوست ندارين نرين خونه طرف… چرا طلبکارين؟ بعد يه مدت آدم زنگ ميزنه بجای اينکه ابراز خوشحالی کنن اعصاب خوردی و خاله زنک بازی راه ميندازن#sad


  25. MARCH در 08/02/09 گفت :

    واقعا” ویلی انگشتت رو روی چه موضوعی گذاشتی!
    “فرهنگ استفاده درست از هر چيزی”
    ماهها و سالها وقت می خواد تابخوایم تک تک این موارد رو ذکر کنیم ولی منم چندتا شو که به عینه دیدم و می بینم می گم .
    متاسفانه اینا دیگه تو خون ایرانیاست حتی اگه چند نسل هم منقرض بشه و یه نسل جدید رو کار بیاد این عادتا دیگه ترک شدنی نیست!
    یکی در مورد ماشینه
    طرف تازه یه ماشین مدل بالا می خره هنوز مهر گواهینامش خشک نشده جوری می رونه و آرتیست بازی در میاره انگار کل جاده رو خریده و قد سن عمه ام جد در جد راننده بوده …
    یا بوق زدن
    ایرانی جماعت واسه هر کاری یه بوق مخصوص داره و می زنه دیگه به موقعیت مکانی و زمانیش کاری نداره !
    وسایل نقلیه عمومی ( مخصوصا ” مترو )
    که دیگه واویلااااااااااا جوری ازدحام جمعیت پشت درش زیاده که انگار وارد حرم شدی اون فشار رو که دیگه نگو خود من تا حالا چند تا خانم و آقا رو از زیر دست و پا جمع و جورشون کردم وگرنه تلف شده بودن!
    این آبخوریا توی اماکن عمومی که یه عده باهاش کارای ناجورم انجام می دن که دیگه گفتن نداره …
    پل هوایی که حکم دکور رو داره و رد شدن از خیابون و اتوبان…
    این پارک رفتن که یه عده کله رو می ندازن پایین از تو چمنا مثل … رد میشن!
    بلوتوث که دیگه واویلا …
    به قول یکی از دوستان با این موبایلی که دستمونه 1000 تا کار میشه انجام داد ولی ایرانی جماعت 3-4 مورد کار شر و ور فقط بلده منتظر فیلمای فلانی و فلونی می مونه تا در عرض کمتر از چند دقیقه واسه کل جد و آبادش می فرسته!وتا …
    و الی ماشاءالله بقیه اش رو دیگه دوستان عزیز زحمتش رو بکش…
    .
    .
    – – –
    اینم خاطره یکی از دوستان عزیزمون هستش که می نویسم :
    “چند سال پیش یه یه عروسی دعوت شدیم خارج از کشور
    برای اولین بار بود که میدیدم
    هدایا و لوازمی رو که عروس و داماد برای زندگیشون احتیاج داشتن رو لیست کرده بودن و توی یه فروشگاه نصب کرده بودن و به مهمونا اعلام کردن که لوازمی رو که عروس و داماد احتیاج دارن توی فلان فروشگاه لیستش قرار داره (دیگه مثل اینجا اینطوری نبود که هر کسی به سلیقه خودش یه کادو بر داره بیاره و آخر سر 1000 دست قاشق چنگال وقابلمه و ظرف و ظروف و ساعت و…) آقا ما هم رفتیم فروشگاه و لیست رو دیدیم همه موارد مورد نیازشون توسط سایر مهمونای دیگه خریداری و تامین شده فقط یه یخچال مونده بود که کسی طرفش نرفته بود. ما هم دیدیم که پولمون نمی رسه که تنهایی یخچاله رو بخریم به اتفاق یکی از دوستان دیگه یخچال رو هم ما واسشون خریدیم و آخر سر اعلام کردن کلیه لوازم و اسباب زندگی عروس و داماد جور شد و کلی حال کردیم از این بابت که تونستیم یه کار مفیدی انجام داده باشیم چون ولله تا قبل از این من همچین چیزی ندیده بودم . دیگه جهزیه رو باید دختر بیاره و فلان و چنان و شیر بها چه قدر ومهره فلان قدر … این قرتی بازیا دیگه معنی نداره مهم اینه که این دو تا کفتر عاشقن باید به هم برسن!”#flower


  26. روح الله در 08/02/09 گفت :

    آخ خدایی گفتی از این رسم و رسوم ما ایرانی ها…یکی از این مسائل که منو حسابی شاکی میکنه در مورد این دید و بازدید عیده…طرف ساعت 3 بعدازظهر میاد خونتون که شب که اونا مثلا خونه نشستن تا همه بیان شما هم بتونی بری خونشون چرا؟چون شما از اون برزگتری….یا اینکه طرف روز دوم میاد خونتون حالا شما اگه روز سومت بشه چهارم دیگه خر بیار و باقالی بار کن گله پشت گله…#angry


  27. لیلا در 08/02/09 گفت :

    با این که در فرهنگ اون طرف این مدل ریخت و پاش در معاشرت و رفت و آمد اصلا رایج نیست اما شخصا باز به دلیل همان مسائل فرهنگی که تا ته ریشه دوانده تو وجودمون مطمئن هستم نمی تونم مثل اون ها رفتار کنم اما از طرف دیگه با ریخت و پاش هم مخالفم . به نظرم میشه ساده تر رفت و آمد کرد و به جای چهارمدل غذا با یک مدل از مهمان پذیرایی کرد یا به جای شش هفت رقم میوه با دو مدل میوه فصل . یا اصلا یه چایی و قهوه با کیک بدون شام و نهار . اگر هم قراره طرف به تریج قباش بربخوره و فکر کنه بهش بی احترامی شده همان بهتر که قهر کنه . الان هم که با شروع ماه رمضان حتی اون هایی که روزه نمی گیرن چند ساله باب شده واسه در آوردن چشم و چار بقیه مهمانی های انچنانی می گیرن و افطاری های مفصل میدن با چند مدل غذا و دسر و … یک عادت دیگه هم که تو معاشرت منو اذیت می کنه افرادی هستند که سرزده و بدون اطلاع قبلی میان مهمانی ! حتی اگه صمیمی هم باشند از نظر من چندان قابل قبول نیست چون هر آدمی یک حریم و وقت خصوصی داره و شاید واقعا وقتی کسی سرزده زنگ در خونه یا آپارتمان اش رو فشار میده حتی آمادگی و حوصله باز کردن در را هم نداشته باشه .نکنید ترو خدا . زشته #grin


  28. bilbo در 08/02/09 گفت :

    خوشکل خانم برات ميل دادم خوندی؟#heart #kiss
    ***************************
    بله یک کم روش فکر کنم بهت جواب میدم


  29. ويولت در 08/02/09 گفت :

    ليلا جان اين چيزي که توگفتي خيلي نکته مهميه
    يادمه حدودا 20 ساله بودم که يه شب سر زده!!! رفتم دم خونه دوست تازه متاهل شدم شانس آوردم در رو روم بازکرد ولي بعد خيلي محترمانه بهم گفت هر وقت خواستي بياي اينجا قبلش زنگ بزن.
    تازه دوزاريم افتاد که عجب خبطي کردما با چه عقلي همينطوري سرم رو انداختم پايين رفتم خونه يه زن و شوهر جوون که ممکنه تو هر موقعيت خاص نافرمي باشن!!!
    همين شد آويزه گوشم که ديگه هيج جا بي خبر قبلي پا نشم برم حالا هرچقدر هم صميمي.
    #worried


  30. شانتال در 08/02/09 گفت :

    خدا نصیبت نکنه!ما یه فامیل داریم که چند وقت پیش قرار شد با هم همکاری داشته باشیم و این صوبتا!منتها توی این مدت من تازه فهمیدم چقدر این پشت تلفن مخ میخوره!همش از این و اون گله میکنه غیبت میکنه حرف میزنه!همش هم خودش تنهایی حرف میزنه!یه جوری شد برام که قید پول کار مذکور رو زدم و رابطمو نه تنها کاری که خیلی محترمانه از جهت فامیلی هم قطع کردم! کلا من در کات کردن روابط فاميلی ای که روی اعصابمه يد طولانی ای دارم#grin


  31. آذین در 08/02/09 گفت :

    اين قضيه دقيقا ماجرای امروز صبح من بود
    ساعت ده صبح با صدای زنگ تلفن از خواب بيدار شدم هیچکی هم نبود جواب بده
    قابل توجه اينه که منم اول صبح اگه نوشيدنی نخورم دهنم باز نميشه #blush
    حالا يکی از آشناهامون که تو تند تند تعارف تيکه پاره کردن شهره ی فاميل هستن اونور خط بود اونم از شانس بد می خواست بهم تبريک بگه #cry
    ديگه تصور کنين تو اون يه ربعی که داشت صحبت ميکرد چه فشاری به مغزم(به خاطر کم نياوردن تعارف) وبه فکم اومد


  32. صبورا در 08/02/09 گفت :

    موافقم


  33. MARCH در 08/02/09 گفت :

    راجع به 3-4 خطی که اضافه کردی به پستت !#grin #tongue
    ( مربوط به قضیه دیروزه!؟ آره با گوگل ریدر دیدیم و بی اختیار رفتیم رو ویبره !)#grin
    ای بابا ویلی این چه حرفیه ! تو خودت استادی !
    ماها سواتمون مثل چایی دم کشیده !#grin
    هر وقت احساس کنیم داری می ری تو جاده خاکی خودمون بهت راه می دیم و برات معادل سازی و ترجمه اش می کنیم!#winking
    مگه چند تا ویلی داریم که بخوایم اذیتش کنیم و سر به سرش بذاریم!#grin #tongue
    فعلا” راحت باش عزیز!!#winking


  34. مرجان در 08/02/09 گفت :

    من هنوزم اين عادت رو دارم چون اينجا خيلى رسمه اينكار كه اگه زنگ بزنم به دوستم كه برم خونه اش حتما اگه خوراكى باشه با خودم ميبرم خيلى وقتا هم سر راه مثلا يك مرغ گريل شده با كمى خرت و خورت و اسنك ميخرم ميبرم، اينكار رو اونها هم ميكنند،
    خوشبختانه اينجا ما كلى از اون تعارفات و تجملات خلاص شديم، مامانم اينجا بود ميگفت اين هم يه مدلشه اينقدر راحت مهمون دارى كردن، همه چيز آماده رو ميز بود، اونم نه اينكه فكر كنى خيلى چيز زياد همين اسنك و چيپس و كمى آجيل و هر چى كه بود توى خونه، هر كى ميخواد ميخوره، ديگه تعارف خبرى نيست، هيچكس هم نميره بگه اين بود اون نبود ، خلاصه اين يك موضوع راحتمون كرده اما يادمه روز هايى كه هنوز خونه بابا بودم واى مهمون ميخواست بياد چه مصيبتى بود اين نباشه بده اون نباشه بده.
    شاد باشى#kiss


  35. صدف در 08/02/09 گفت :

    وای وای وای حالا بکو ببينم از کدوم دنده پا شدی که انقدر بهمه چی تو یه پست پیله کردی؟ بنظر منم اول ادم باید خودشو معرفی کنه اینجا که حتما باید اینجور باشه . بعد اینی هم که میکی مهمونی اینجا رسمه که اکه مهمونی عصر باشه که طرف کیک یا یه شیرینی با خودش میبره اکه هم شام باشه درینک رو مهمون میاره که معمولا شراب قرمز هست. بعضیا هم میکن دسر درست نکنین که ما میاریم با خودمون . این یعنی موافق بودن با نظر تو . در مورد بحث هم که والله هیچی نکم بهتره همش میخوایم سربسر هم بزاریم یا سر پوزی بزنیم . خیلی فرهنک غنی داریم بخدا


  36. بينگالا در 08/02/09 گفت :

    ميشه گوشی رو برای ۱۵ دقيقه ول کذد بعد هم گفت عجب و بعد هم خدافظ!


  37. bilbo در 08/02/09 گفت :

    يه سوال؟#heart


  38. فریبا در 08/02/09 گفت :

    سلام ویلی جان می تونم یه سوال در مورد مکملهای غذائی و ویتامینها ازت بپرسم؟ می شه اونهائی که می شناسی و مفیدند را اسم ببری
    البته اگه زحمتی واست نیست عزیزم
    #kiss
    شایدم بد نباشه یه پست با این موضوع و مسایل مربوط به زیبائی بذاری، نه؟#tongue
    **********************
    تو مکمل برای زیبایی و پوست مو می خوای؟یا برای پشتیبانی نیروی بدن؟


  39. ميخک در 08/02/09 گفت :

    يکی از چيزهای واقعا حرص آور اينه که خيلی ها فکر می کنند صرف اينکه يه فاميل يا دوستی تو يه شهر ديگه دارن معنيش اينه که می تونن هر وقت خواستن برن مسافرت اون شهر و چند روز تلپ شن خونه اون بدبخت! یعنی زرنگی کنن و پول هتل ندن! روزا برن شهر را بگردن و شام و ناهار و جای خوابشون هم مفتی جور شده…بابا به خدا همه جای دنيا از جمله ايران خودمون زشته آدم بی دعوت بره خونه کسی. اين هم که راه دوره و دير به دير هم را می بينيد توجيه نمی کنه کارتون را….


  40. فریبا در 08/02/09 گفت :

    جواب کامنت 38:
    برای هر دو….#blush
    **********************
    ببین برای شاداب موندن پوستت هر مکملی که Anti aging باشه خوبه و همینطور ضد اکسیداسیون مثل ویتامین Eا
    Q10 مکمل خوبیه برای پوست و مو و ناخن…
    من برای تقویت خودم از امگا3 استفاده می کنم و کلسیم وویتامین Dو مولتی ویتامین(سنتروم)همه اینهایی که گفتم مفیدن حالا بسته به اینکه بدنت چی نیاز داره آهن(ففول)و منیزیم یا منگنز… می تونی استفاده کنی با صلاحدید دکتر
    اگه من اشتباه گفتم لطفا دیگران تذکر بدن یا اضافه کنن
    ممنون


  41. هيچکس در 08/02/09 گفت :

    سلام.من نخواستم ايميلم رو بدم مگه زوره#sad
    من چند وقته با وبلاگت آشنا شدم.نشستم از اول اولش خوندم#heart
    خيلی باحال بود.با منم دوست باش.باشه؟باشه؟باشه؟#flower
    منم يه جورايی مشکل دارم.البته از بيماری تو بزرگتره ولی من کلن بيخيالش شدم#smile
    شايد يه روز برات تعريف کنم.
    مرسی.بای#flower
    *********************
    #flower


  42. فریبا در 08/02/09 گفت :

    می دونی من از چی خوشم نمی آد؟
    اولیش البته به فرهنگ ایرونیمون برنمی گرده، اینکه یه نفر که ناراحته یا اعصابش خورده به خودش حق می ده دائم غر بزنه و از وضعیتش شکایت کنه و تو فضا انرژی منفی پخش کنه.
    آخه همه مشکل دارند و خوب ما حق نداریم که اعصاب دیگران را با غرزدن به هم بریزیم (البته دوست صمیمی و یا مثلا همسر از این “دیگران” مستثنی هستند)
    نکته ی دیگه: از دوروئی، این که وقتی یکی از دست یکی دلخوره می یاد و پشت سرش حرف می زنه، خوب یکی نیست بگه اگه راست می گی و دلشو داری برو رک و راست با خود طرف حرف بزن، یا اینکه اگه این قدر جرات نداری حق حرف زدن پشت سرش را هم نداری
    ساری که طولانی شد#kiss


  43. ستاره نقره ای در 08/03/09 گفت :

    وقتی یه مسافر از اون ور دنیا می اد 24 ساعت هم تو راه بوده همه فکر می کنن در اولین دقایق باید برن دیدنش فکرشو بکن چمدون ها وسط اتاق خسته و کوفته اونهایی هم که امدن فرودگاه همه بی خواب و خسته درست موقعی که چشمت می ره رو هم مهمانان عزیز با روشن شدن هوا سر زده می آن دیدنت. مسافر که در نمی ره بذارید یه کم استراحت کنه چشمش باز شه بعدا برید دیدن. تازه یه خبری هم بدید برید خیلی ثواب داره نمی دونم چرا بعضی ها فکر می کنن اگه سرزده برن خیلی کار خوبیه و صاحب خونه کمتر به دردسر می افته.


  44. مرمرجان در 08/03/09 گفت :

    ويولتکم
    اين همه حرص نخور! همينه ديگه!#flower


  45. ارام در 08/03/09 گفت :

    سلام وبلاگ جالبيه
    عالی
    موفق باشی


  46. رويا در 08/03/09 گفت :

    اين فرهنگ انقدر حالا حالاها کار داره که !
    نمی دونم واقعا نميشه يه جايی کلنگ فرهنگ سازی رو بزنه و همين فرهنگ روزمره رو اصلاح کنه تا اقلا بهمون بياد وقتی که صدقه سر آباء و اجداد بزرگ پارسی مون بهمون صاحب تمدن و فرهنگ لقب ميدن بتونيم حفظش کنيم برای نسلهای بعدی!
    البته انقدر افراط و تفريط رايج هستش که اگه از عرصه های دولتی بخواد چنين حرکتی شروع بشه احيانا سر از ناکجا آباد در بياره. هرچی هست بايد خودمون شروع کنيم بلکه بشه کاری کرد…