تفرجگاه

دو روزه يک قرص ديگه رو شروع کردم . بعد تزريق سلول هيچ دارويي روي بدنم جواب نميده- قبلا هم جواب نمي داد ولي حالا بيشتر- عارضه ايي که شديدا اذيتم مي کنه، بي حوصلگي و عصبانيتهاي وقت و بي وقته. به شدت آستانه تحملم اومده پايين و حوصله کمترين ناملايمتي رو ندارم.
آخر هفته با دوتا دوست خوب ديگه رفتيم تفرجگاه. قبلش حالم خيلي بد بود و اميد اصرار داشت که زنگ بزن و قرارمون رو کنسل کن ولي اينکار رو نکردم چون اکثر روزهاي من همينه و اين ديگه جزوي از زندگي من شده اگه قرار باشه با اين چيزا جا بزنم رسما ديگه هيچکاري نبايد انجام بدم و بايد دراز بکشم رو به قبله.
وقتی سر ساعتی که با بچه ها قرار داشتیم به محل قرار رسیدیم، رگبار و باد شدیدی گرفت که فکر کردیم شاید نتونیم به تفرجگاه موردنظرمون رفته و مجبور بشیم به یه رستوران سرپوشیده بریم، ولی از اونجائیکه به قول امید دلمون پاک بود:teeth، خیلی زود هوا مطبوع شد و به جاییکه می خواستیم رفتیم.
هرچند اکثر زمان رو تو حالت هپروت بودم و چيز زيادي براي نوشتن يادم نمياد … فقط محيط با صفا و موسيقي زنده و نم باروني که از لابلاي برگها مي ريخت رومون رو خوب يادم مونده و اون هندونه هاي غلتان تو حوض فواره دار.
موقع رفتن همونطورکه گفتم حال و روز خیلی خوبی نداشتم ولی توی اون 3-2 ساعت بر اثر هوای تمیز و خنک و همنشینی و همصحبتی با دوستان خوبم و اون پسربچه واکسی و مرد عروسک فروش حالم به قدری خوب شدکه برگشتنی تا دم ماشین خودم اومدم.
یه چیزه دیگه: پسرک کوچولویی که سی-دی می فروخت و وقتی امید ازش پرسید: شام خوردی؟ با متانت و خجالت خاصی گفت: بله . ولی وقتی بهش کمی از غذامون رو دادیم زیرچشمی دیدم که با چه ولعی داره اونو می خوره. کاش می شد یه فکری به حال همه “بچه های کار” کردShockh
اینم هندونه های غلتانی که گفتم:tounge:

hendoune.jpg


ghaza1.jpg


ghaza2.jpg


گربه ها هم طبق قرارداد نا نوشته، فيضشون رو بردند.:smug
cats.jpg


پسر بانمک واکسی
vaksi.jpg


خیلی با نمک بود،شاخ رو سرش هم خاموش و روشن ميشد
doregard.jpg

دلم نيومد اين عکس رو نذارم.
اينم يک کادو تولد زود هنگام از يک دوست عزيز …به موهاي عروسک دقت کنيد تو حالت عادي، نرمال و طبيعيه و به سرش چسبيده ولي وقتي بيچاره رو ميزني تو گوشش موهاش سيخ ميشه ميره هوا!!!!…. خيلي با نمکه.از همون آقا شاخداره خريداری شده.

قبل از تو گوشی خوردن
aroosak.jpg


بعد از تو گوشی خوردن:tounge
aroosak2.jpg


نظرات شما


  1. MARCH در 08/26/07 گفت :

    #grin


  2. شکیبا در 08/26/07 گفت :

    سلام #smile
    هميشه به گردش.
    #heart #kiss


  3. ساتين در 08/26/07 گفت :

    هميشه به تفرچ
    اما نه به تبرج!#grin #devil #tongue


  4. آقاي حسين در 08/26/07 گفت :

    سلام به ويلي
    خوب دختر من كه گفتم بايد ددر بري هر هفته برو اگه اميد هم نتونست ما كه نمرديم نه اينكه بخوايم خداي نكرده جا آقا اميد رو كه هيچكي نميتونه بگيره بگيريم فقط طبق يه قرار چندتا از دوستان اينترنتي شما با شما ميريم يكي از همين تفرجگاها هر هفته هم ميتوني با چندتاشون قرار بذاري فكر ميكنم خيلي هم خوشحال بشن از جمله خودم


  5. فلفل بانو در 08/26/07 گفت :

    خب بچه هه غذا خورده بوده اما نه اون غذا تشريفاتی ( البته به نظر اون ) **** اون آقا هه هم خيلی باحاله من که خيلی خنديدم بهش#laugh #grin


  6. _.·´¯`·­»·*آتیش پاره*·«­·´¯`·._ در 08/26/07 گفت :

    کاش يه عکس از اين اقاهه وقتی شاخاش خاموشه!! ميگرفتی ببينيم چقدر تو قيافش تغيير حاصل ميشه#thinking #winking


  7. شکیبا در 08/26/07 گفت :

    بايد يه نقشه بکشم سر اين مارچ جونو زير آب کنم تا خودم اول بشم #devil .


  8. سينا در 08/26/07 گفت :

    پس تو هم در تفرجگاه حماسه آٰفريدي #grin
    ايشالله هميشه به شادي و گردش #flower #heart


  9. هيچ كس در 08/26/07 گفت :

    پسرك واكسي
    تعامل بين زندگي مدرن ، فقر و كفش هاي كه در آينده ديگه نياز به واكس ندارند.
    و پسرك واكسي تفرجگاه يا شايد سر كوچه ، تو خيابون ووو…
    گرسنگي هاي بلند مدت ، اختلاف طبقاتي زياد ، نگاههاي معصومانه و متاسفانه شكل گيري نفرت…
    ‌ِ ‌بگذريم.
    خوشحالم كه بهتري #flower


  10. مژگان در 08/26/07 گفت :

    #smug


  11. Darya در 08/26/07 گفت :

    comment ghabli fail shod!!een teste!!!


  12. m.e.f در 08/26/07 گفت :

    خوش باشی ويولت جان.#kiss


  13. شب گير در 08/26/07 گفت :

    سلام خانم ويولت
    با این اراده‌ای که شما دارید، متن زیر غیرمنتظره نیست…
    چهل سال بعد در همين روز:
    آخر هفته با دوتا دوست خوب ديگه رفتيم قله‌ی اورست. قبلش حالم خيلي بد بود و اميد اصرار داشت که زنگ بزن و قرارمون رو کنسل کن ولي اينکار رو نکردم چون اکثر روزهاي من همينه و اين ديگه جزوي از زندگي من شده اگه قرار باشه با اين چيزا جا بزنم رسما ديگه هيچکاري نبايد انجام بدم و بايد دراز بکشم رو به قبله.
    وقتی سر ساعتی که با بچه ها قرار داشتیم به محل قرار رسیدیم، رگبار و کولاک لطیفی در گرفت که فکر کردیم شاید نتونیم به اورست رفته و باید به همین دماوند خودمان بسنده کنیم!، ولی از اونجائیکه به قول امید دلمون پاک بود، خیلی زود هوا مطبوع شد و به جاییکه می خواستیم رفتیم.
    هرچند اکثر زمان رو تو حالت هپروت بودم و چيز زيادي براي نوشتن يادم نمياد … فقط محيط با صفا و یخچال‌های خفن طبیعی و پرتگاه‌های ۱۰۰۰ متری در یادم مونده!
    موقع رفتن همونطورکه گفتم حال و روز خیلی خوبی نداشتم ولی توی اون 3-2 ساعت بر اثر هوای تمیز و خنک و همنشینی و همصحبتی با دوستان خوبم و دو سه تا شرپای تبتی، اونقدر حالم خوب شد که تا تهران رو پياده برگشتم! بچه‌ها هم در همون کولاک لطيف گير کردند و گروه‌های امداد، شبانه روز مشغول عمليات نجات هستند!!!
    يه عکس هم هست که مربوط به رئيس گروه امداده که با ديدن من، دو تا شاخ آژير کش روی سرش در اومده!!!
    ************************
    #laugh


  14. رويا در 08/26/07 گفت :

    آفرين ويولتم .هميشه به اينجا ها #grin بايد جای با صفايی باشه#heart
    دلمونو بردی#grin


  15. داستانک در 08/26/07 گفت :

    وای ی ی ی حتما حسابی خوش گذشته ويولت
    #winking


  16. روح الله در 08/26/07 گفت :

    به به …این دو تا پست اخریت بوی غذا میده … آدم وقتی مخونتشون گشنش میشه#grin #grin #winking #flower


  17. هانيل در 08/26/07 گفت :

    هميشه به خوشی
    واااای که من عاشق پيشی هستم ولی اينا قيافشون شبيه الاغه پس شاخهای اون آقاهه رو بچسب#grin


  18. #worried منم از اين غذاها ميخواممممممممم….
    نميگی دم ظهری اينارو ببينم بچه م ميفته ؟؟؟#grin


  19. MARCH در 08/26/07 گفت :

    ویلی…
    می گم این آرشم بازیاش مثل خودش لوسه ها #silly
    بر گشته بهم می گه:
    “رفیق کامنتهایی که درست می گن رو منتشر نمی کنم. Smile
    #thinking
    خاطراتی داریم با این دوستان…
    و گنده لاتای وبلاگستان…
    حالا خوبه من با اسم مستعارم گردش می کنم. #devil
    اگه اسم واقعیم رو بدونه تیر کمونشونه می ندازه کنار و از اون سوی مرزها با دوشکا
    میاد سراغم… #laugh
    بیچاره اش کردما…#devil #devil #devil
    حالا ویلی پیشنهاد می کنم ایندفعه با زیر نویس صحبت کنی#silly
    شاید یه فرجی بشه… #winking
    *******************
    به منم گفت
    کامنتهایی که درست حدس می زنن رو پابلیش نمی کنه تا بقیه هلو هلو برو تو گلو براشون نشه و از دوگوله ها کار بکشن وحدس بزنن


  20. جويبار در 08/26/07 گفت :

    سلام
    من ازتون خواهش میکنم عکس غذاها رو برداربد. #cry نمیگید یکی مثل من که عجیب دلش واسه یه چلوکبابی تنگ شده و حتی همسرش هم رفته واسه تعطیلات ایران و باید همش پیتزا و گوشت کوبیده سرخ کرده و خاگینه بخوره چه عذاب نوستالژیکی با دیدن این عکس ها میکشه#brokenheart
    بهرحال امیدوارم همیشه بهتون خوش بگذره و شاد باشید
    ***************
    شرمنده حمید جان#cry
    ولی خب دیگه#devil


  21. اميدوارم هميشه به تفرج باشی#grin #hug


  22. ویولت در 08/26/07 گفت :

    حق بديد که خيلی وقت بود از اين عکسای خوشمزه نذاشته بودم#devil … به فال نيک می گيرم#winking


  23. طنین در 08/26/07 گفت :

    سلام خانومي… آفرين به اين همت و روحيه بالا… تفرجگاهتون کجا بود گلم ؟ بد نيست معرفی کنی تابستونی ماهم سری بزنيم… البته اگه مايلی#grin شاد و سربلند باشی#flower
    *************************************
    يكي از باغچه هاي فرحزاد…اسمش رو نمي دونم.


  24. مرمرجان در 08/26/07 گفت :

    ويولتكم
    تو و بي حوصلگي!! من كه باور نمي كنم#flower


  25. Darya در 08/26/07 گفت :

    ahan commentam nayoomadeh!!…gofteh boodam!! cheghadr een aksa makhsoosan akhari ghashangeh,vili jan saay kon bishtar biroon beri hata ba zahmat!#blush #flower


  26. پ از نپتون در 08/26/07 گفت :

    يك سوال اين عكسا رو كه ديگه حذفشون نميكنيد؟؟؟ Wink


  27. لیلا در 08/26/07 گفت :

    وای چقدر این هندونه های شناور هوس انگیزه #tongue


  28. Frangipane در 08/26/07 گفت :

    هميشه به گردش و شادي#flower


  29. راستی ویلی جان ؛چرا یه مدتی زندگی در یه جای خوش آب و هوا تر از تهران که فاصله اش خیلی دور هم نیست تجربه نمی کنی ؟


  30. ماندانا در 08/26/07 گفت :

    ويولت جونم سلام. من اولين باره اينجا پيغام ميذارم ولی هميشه وبلاگت رو ميخونم و از داشتن روحيه خوبت و دل بزرگت لذت می برم ولی نميدونم امروز چرا وقتی به آخر وبلاگت رسيدم گريه ام گرفت ونميتونستم جلوی اشکام رو بگيرم. شايد به خاطر اين بود که اين عروسک همش توگوشی ميخوره، در حاليکه نميتونه از خودش دفاع کنه، واقعن طراح اين عروسک نميتونست يه جور ديگه موهای سرش رو اونطوری کنه؟ نميدونم چرا، تا حالا يه تو گوشی هم نخوردم ولی به شدت الان يه طرف صورتم داغ شده و توی گوشم ويز ويز سنگينی مياد. ….
    **********************************
    منم دلم نمياد بزنم تو گوشش. فكر كنم طراحش درگير عقده هاي كودكي باشه…#sad


  31. اصلان در 08/26/07 گفت :

    #flower هر روزت شاد باد ويولت عزيز #flower


  32. امير در 08/26/07 گفت :

    #flower #flower #flower


  33. MARCH در 08/26/07 گفت :

    #devil
    ویلی یه لینک خوشمزه برات پیدا کردم.#devil با حال و هوای این پستت هم حسابی سازگاری داره.#devil
    “راهنمای تصویری مراحل ذبح و طبخ سوسمار”
    http://robot.freeforums.org/topic-t537.html
    نوش جان#sick
    این یکی هم حتما” یه نیگا بنداز.#laugh
    صحنه هايي كه فقط در ايران رخ ميدهد ( خيلي باحاله )
    http://www.iranian-forum.com/showthread.php?tid=2589


  34. آنارام در 08/26/07 گفت :

    #kiss
    هميشه به گردش
    باز خوبه شما اطرافتون جاهايی هيست که بتونيد بريد گردش
    ما اينجا تنها جايی که ميشه رفت گردش تويه آپارتمانا و خونه هايه خنکه اونم زيره باده کولر گازی #winking
    آنارام باشی
    #kiss #heart #kiss #heart #kiss


  35. خانوم ميم در 08/26/07 گفت :

    ای جان! ‌چه عروسک نازی #heart


  36. ای بابا باز تو رفتی يه جا طوفان اومد؟ Big Smile
    قصه شو خواننده هات می دونن؟
    **********************
    سونامی رو میگی؟#laugh نه تعریف نکردم.قرار بود تو توی وبلاگت بنویسی برادر#winking


  37. الهام در 08/27/07 گفت :

    همیشه به گردش خانومی .
    آخه ببینم توئی که اینقده ددری هستی مگه می تونی خونه نشین بشی ؟؟؟؟؟
    دلم کباب خواست .#tongue #winking
    من عاشق غذا دادن به گربه هام . يادمه اولين باری که با مهدی رفتيم بيرون تقريباْ نصف بيشتر غذامو دادم به يه گربه چاق و خوشگل و تپل که کلی حال کرد .#silly
    دوست دارم دوست ناديده من .#heart


  38. ساتين در 08/27/07 گفت :

    وای چه عروسک با نمکی!#heart


  39. اردشير در 08/27/07 گفت :

    صداتون از وبلاگ نا محرم مياد #grin
    ****************
    آره ناپرهیزی کردم
    #winking#laugh