اجازه هست؟

مهم نيست که سن خر پيره رو داشته باشي، مهم نيست مرد باشي يا زن، مهم نيست که ازدواج کرده باشي يا خير و احيانا خودت پرچمدار يه سر عائله ديگه باشي، مهم نيست هنوز دستت تو جيب بغل دستيته يا خير مهم نيست تحصيلکرده ايي و صاحب تفکر يا خير،مهم نيست چقدر آدم احوال پرس چگونه خوب زندگی کردنشون از تو هستند، مهم نيست چقدر تجربه زندگي کردن داري .
نه! هيچکدوم از اين فاکتورها اصن مهم نيست … مهم اينه که هنوز ديگران به خودشون اجازه ميدن بجاي تو تصميم بگيرن و نظر صادر کنن … همين هم سبب ميشه يُخده شعورت درد بگيره و اگه هنوز يه جو جُربزه تو وجودت مونده باشه و حالش رو هم داشته باشي، رخت جنگ بپوشي و شمشيرت و از رو ببندي و … علي يارت … بري جلو.


نظرات شما


  1. sadaf در 08/16/08 گفت :

    yoooooooooooooohoooooooooo


  2. sadaf در 08/16/08 گفت :

    na tnaha tasmim migiran khodeshoono ham hameh kareh midoonan. ay ay ay#flower


  3. اركيده در 08/16/08 گفت :

    #flower #kiss #flower


  4. بهار۱ در 08/16/08 گفت :

    سلام ويلی جونم … خوبی ؟؟ #hug #kiss من ۲۰ روز نبودم … امروز اومدم …ويلی حان دلم برات نتگ شده بود #sad #heart … دوست جون #surprise


  5. مرمرجان در 08/16/08 گفت :

    ويولتکم
    آره برو جلو من هم پا به پات ميام جلو#flower


  6. m.e.f در 08/16/08 گفت :

    بارها تصميم گرفتم شمشير رو از رو ببندم اما انگار ذات من عادت کرده به اينکه زيادی به نظرات ديگران احترام بذاره طوری که خودش و خواسته هاش اين وسط گم بشن. يه چند وقتی دارم دنبال خود واقعيم می گردم اما پيداش نمی کنم.#sad


  7. شب گير در 08/16/08 گفت :

    سلام خانم ويولت
    ديگران به خودشون اجازه می‌دهند يا ما بهشون اجازه می‌دهيم؟
    البته من فکر می‌کنم با يه بار جنگيدن قضيه حل نميشه…
    *************
    دیگران شانسشون رو امتحان می کنن که دخالتشون رو بکنن یا می گیره و مرعوب می شی و یا خیر…. تا بوده همین بوده گفتم که به سن و سال هم ربطی نداره…حتی وقتی صاحب نوه و نتیجه هم شدی اونا به خودشون اجازه میدن برات تصمیم بگیرن…میدونی که/


  8. Man در 08/16/08 گفت :

    #flower


  9. ناتالي در 08/16/08 گفت :

    همينطوره متاسفانه!


  10. گلاب در 08/16/08 گفت :

    ای بابا ! توپت خیلی پره ویلی جون . چی شده ؟!


  11. نگار در 08/16/08 گفت :

    مهم اینه که تو ایران هستی و تو ایران دخالت ثواب داره!


  12. نسرین در 08/16/08 گفت :

    يعنی کسی جرات کرده که واسه ويولت خانوميه ما تصميم بگيره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


  13. هانيل در 08/16/08 گفت :

    مخاطب خاص داشت فکر کنم بشه حدس زد#worried
    ***************
    متاسفانه باید خدمتتون عارض شم …حدستون کاملا اشتباه ست”#grin


  14. ساتين در 08/16/08 گفت :

    می بينم لباس رزم پوشيدی


  15. لیلا در 08/16/08 گفت :

    من که باور نمی کنم در مورد ویولت کسی چنین جراتی داشته باشه #grin
    *****************
    جرات که می کنن …ولی متاسفانه شون … نتیجه مطلوبشون رو نمی گیرن#winking


  16. DESERTER در 08/16/08 گفت :

    قبول مي كنيمممممممممممممممم
    ****************
    چی و؟ فقط می خواستی یه کامنت از خودتت ول بدی؟….قبول حق باشه فرزند


  17. emma در 08/16/08 گفت :

    yeah that is not acceptable or even possible if you are still alive, you will not let that happen. huh?#winking


  18. آقاي حسين در 08/16/08 گفت :

    سلام به ويلي
    ديگران تصميم بگيرن و ديگري اجرا كند نتيجه اش به پاي ما بنويسن چي ميشه ديگه از لباس رزم مي گذره و بايد اتم و هسته اي بكار بست


  19. سينا در 08/16/08 گفت :

    کاملاً حرفتو قبول دارم. اينجور افراد تو زندگي همه پيدا مي شن و بيچاره کسي که عنان اختيار زندگيشو دست اونها بده.
    #flower


  20. روح الله در 08/16/08 گفت :

    اینجور آدمها رو بعضی وقتها میبینم اول سعی میکنم که با مبارزه لفظی حالیشون کنم اما یه جایی میرسه که میخوای یه یادگاری پای چشمش بزاری تا دیگه به خودش اجازه نده که به شعور کسی توهین کنه…آمپرم رفته بالاها #grin #flower


  21. سلام ویولت عزیز
    خیلی داغ کردی خواهر؟
    چی شده؟ آب خنک بدم خدمتتون.#grin
    روزگاره دیگه می گذره.
    امیدوارم همیشه خوب باشی.#heart #flower
    **********************
    قربون دستت…آب خنك بغل دستم هست


  22. مهدی در 08/16/08 گفت :

    آره هیچ کدومشون مهم نیست ولی آما:
    اگر این طرفی که دخالت میکنه مثلا بابا یا مامان یک خانم یا آقای مجرد باشه بگه همین که من میگم چی؟!! میشه براشون شمشیر بست.
    اگر این فرد همسر ادم باشه چی؟ چطور میشه بهش گفت به تو ربطی نداره که من چی کار میکنم. به تو هیچ ربطی نداره که من چطور پول در میارم. یا اینکه در مورد رابطه با مدیرم چطور رفتار میکنم و …. میشه؟!!!
    چرا دروغ من که نمی تونم بگم که مثلا این اصلا به تو مربوط نمیشه که من دوست دارم با فلان دوستم برم استخر و تو ازش خوشت نمیاد؟ میشه؟!!!


  23. رويا در 08/16/08 گفت :

    تا اينجاش که مجبور ميکنن رخت جنگ بپوشی قبول دارم .اصلآ نميشه انکارش کرد.ولی اگه يه کم لجو لجبازی بياد وسط ،ديگه تصميم درست گرفتن سخت ميشه.هميشه سعی کردم اين طور موقع ها زیر ديگ لجبازيم رو بکشم پايين تا احيا نآ خدای نکرده خدای نکرده زبونم لال #tongue حرفی رو که ميخوام به کرسی بشونم سر خودم رو به باد نده و دشمن شاد کن نشم.متوجه هستين که#winking


  24. ... در 08/16/08 گفت :

    سلام
    من امروز تازه شما رو پيدا کردم#eyelash
    کلی با نوشته هاتون حال کردم ، اومدم آرشيو ازاسر بخونم که ديدم ای دل غافل بايد رو هر کدوم از پستا کليک کنم برا خوندن ادامه ی مطلب#sad
    می خواستم يه خواهشی کنم ، می شه کل مطلب پستا دسته جمعی نشون داده بشه ؟
    آخه ماشاا… يکی دو ماه نيست که #silly
    و اگه دليلی دارين که به من هيچ ربطو مربوطی نداره که دندم نرم رو هر کدوم از پستا کليک می کنممممم#tongue #heart


  25. فنر در 08/16/08 گفت :

    خیلی از دنیا عقبی عزیز جان
    ***********************
    تكراري بود #sick


  26. نساج در 08/16/08 گفت :

    با تبریک عید بزرگ مسلمین و با آرزوی فرج آقا و سرورمان
    سفارش از روي تابلوهاي نقاشان برجسته ي دنيا از دوره ي كلاسيك تا مدرن بر روي بوم نقاشي و تزيينات داخلي شما پذيرفته مي شود.
    همچنين تعمير تابلوهايتان با استفاده از بهترين مواد بدون آسيب به اصل تابلو و آموزش نقاشي در رشته هاي طراحي،رنگ روغن و مداد رنگي و پاستل توسط استاد خانم انجام مي شود.
    با تشكر از توجه شما؛رضايت شما آرمان ماست.
    نســـاج#heart


  27. #grin علي يارت


  28. مژگان در 08/16/08 گفت :

    #thinking


  29. مژگان در 08/16/08 گفت :

    پست قبليت ….عالی بود#hug


  30. خانوم ميم در 08/16/08 گفت :

    اينقدر از اين آدما بدم مياد #sick


  31. ترانه در 08/16/08 گفت :

    تصميم گيری برای همديگه که توی ما ايرانيها کاملا عاديه.به خودمون حق ميديم بدون اينکه نظرمون رو بپرسن نظر بديم تازه با اصرار اونو پيگيری هم ميکنيم.ولی شمشير رو از رو بستن..خب فقط مواظب باش عقب عقب نری و اون ور نيفتی. منظورم اينکه هدفت توی زندگی نشه مقاومت در مقابل کنترل ديگران اونهم خودش يکجور کنترل شدنه.#flower


  32. yasaman در 08/16/08 گفت :

    چی شده عزيزم؟


  33. ايليا در 08/16/08 گفت :

    سلام
    منو کشته اين عشق لاتی نوشتنت به گمونم اگه خدا مدد می کرد ننه هم کمک ميکرد يه تريپ داش مشدی ميزدی و می اومدی بيرون که : آي ی ی ی نفس کش !!!!
    آبجی چاره کار راحته اونم بدست زبونته ِ بعضی موقع ها ما آدما بلد نيستيم بگيم ؛نه ِ نميخوام ِ مزاحم نشين ؛ اونوقت چی ميشه ؟ اين ميشه که بجای ما تصميم ميگيرن .
    البته اگه به طرف يه جورايی اطمينان داری و صلاحيتش رو تائيد ميکنی يا اينکه در نهايت تو هم همون کار رو می کنی خب بذار دلش خوش باشه که اونم برای تو کاری کرده و به صرف غرورت با هر پيشنهادی مخالفت نکن اما اگه قضيه حيثيتيه اونوقت دو راه بيشتر نداری !! يا گوش به حرفش ميدی و بيچاره ميشی يا اينکه راه خودت رو ميری .. اگه گوش به حرفش دادی و بيچاره شدی که فاتحه … اگه به راه خودت رفتي بازهم دو راه داری ……و


  34. رضا در 08/16/08 گفت :

    Ring my bell, ring my bells..
    Ring my bell, ring my bells..
    Ring my bell, ring my bells..
    Ring my bell, ring my bells..
    Sometimes you love her
    Sometimes you don´t
    Sometimes you need it then you don´t and you let go..
    Sometimes we rush it
    Sometimes we fall
    It doesn´t matter baby we can take it real slow..
    Coz the way that we touch is something that we can´t deny
    And the way that you move oh it makes me feel alive
    Come on
    Ring my bell, ring my bells..
    Ring my bell, ring my bells..
    You try to hide it
    I know you do
    When are you ready? Need up come and get to
    You move me closer
    I feel you breathe
    It´s like the rose disappears when you around me oh
    Coz the way that we touch is something that we can´t deny oh yeah
    And the way that you move oh you make me feel alive so
    come on
    Ring my bell, ring my bells..
    Ring my bell, ring my bells..
    Ring my bell, ring my bells..
    Ring my bell, ring my bells..
    Say you want, say you need
    I can do by your face know the way it turns me on
    I say you want, I say you need
    I will do all your things I would never do you wrong
    Coz the way that we love is something that we can´t fight oh yeah
    I just getting up oh you make me feel alive so come on
    Ring my bell, ring my bells..
    Ring my bell, ring my bells..
    Say you want say you need
    Ring my bell, ring my bells..
    Ring my bell, ring my bells..
    say you want say you need
    Ring my bell, ring my bells.


  35. خانم ثابتی در 08/16/08 گفت :

    استقلال ذاتی و بيرونی سرمايه ای هست که به آسونی بدست نمياد.اينکه ما برای دیگران چقدر مرکز توجه باشیم حداقل ۵۰ درصداش از عهده ی ما خارجه.من هم مثا تئ معتقدم بالاترين درماندگی وقتی هست که آدمی از لحاظ روحی و ذهنی به بلوغ کامل و يا به درجه ای بالا برسه اما اطرافيانش هنوز معتقد به حمايت و تصميم گيری برای او باشند. اينطوری تمام انرژی فرد رو بحث های بی نتيجه تحليل می ده. البته ويولت جان می دونی که عکس اين قضيه هم به همين میزان دردناکه. در اوج وابستگی به حال خود رها شدن.


  36. کامليا در 08/16/08 گفت :

    #flower
    خسته ام جنگيدن


  37. آسمان در 08/17/08 گفت :

    اين درد رو با پوست و گوشت و خونم حس کردم.بجنگ و تسليم نشو.البته ميدونم اين به تو گفتن نداره#smug #flower


  38. اردشير در 08/17/08 گفت :

    سلام اميدوارم که خوب باشی
    شايد خوشت بياد شايدم با سليقه ات جور نباشهhttp://www.sarnevesht.net/index.htm
    شاد باشی
    *****************
    عالیه#flower


  39. پ ازنپتون در 08/17/08 گفت :

    آی گفتی#flower


  40. سيما در 08/17/08 گفت :

    سلام عيدتون مبارک ويلی جان باهات موافقم خودم اين دردو زياد تجربه کردم ولی ديگه خيلی وقته نميذارم کسی توی کارام دخالت کنه و اگر بخواد توجه نکنه يه دعوا راه می اندازم.#smug #laugh


  41. شيوا در 08/17/08 گفت :

    منم شمشير از رو بستم. ولی من بايد روبروی يه لشکر وايستم.#winking


  42. سپیده در 08/17/08 گفت :

    يا علی………
    باز چی شده ننه؟
    اگر می خوای با تمام زيباييها و ديدنی های اتريش آشنا بشی يه سر بيا….


  43. پژمان در 08/17/08 گفت :

    #flower سلام ويولت خانم تو اين چند سال که به اینجا سر ميزنم يه سری از خصوصيات اخلاقی شما دستم امده اما چند وقته يه جور هايی متفاوت از گذشته شدين احساس ميکنم دارين تغيير ميکنيد مثبت يا منفيش رو نميدونم اما تغيير رو ميتونم احساس کنم همه ادم ها در طول زندگی تغيير ميکنند اما شما تو ی رنسانس زندگيتون دارين حرکت ميکنيد اجازه بدين دو کتاب رو بهتون معرفی کنم ۱-از حال بد به حال خوب نوشته دکتر ديويد برنز برگر دان مهدی قراچه داغی۲-چگونه ميتوانيد آنچه را که نداريد به دست آوريد و آنچه راکه داريد حفظ کنيد نوشته جون گری(نويسنده معروف مردان مريخی زنان ونوسی) که اين کتاب دوم رو روی نت ميتونيد دانلود کنيد به دوستان ديگه هم اين کتاب ها رو پيشنهاد ميکنم تا بخونند و خوشحال ميشم اگه نظرات خودشون رو برام ميل کنند يا اف بزارند موفق باشيد و مواظب خودتون باشيد#flower
    ***************88
    ممنون از راهنماییت


  44. بهمن در 08/17/08 گفت :

    سلام
    خيلی عالی بود مهم اين است که انسان باشيم ديگه
    خب بعضی مواقع نياز هست که ديگران به خودشون اجازه برای من قطع نخاع گردنی تصميم بگيرن که اگر نگيرن من از بين خواهم رفت
    در پناه حق هميشه سلامت و پايدار باشين
    يا علی#flower


  45. حسین در 08/17/08 گفت :

    زیاد سخت نگیر خوشگل خانوم#winking


  46. فرزام در 08/17/08 گفت :

    آخ گفتی …!#angry #angry #angry


  47. انديشه در 08/18/08 گفت :

    سلام ويلی جان
    تو که همه اينا رو گفتی قربون دستت يه راهنمايی هم بکن چجوری؟من که خودم شديدا تو اين مخمصه گير کردم مخصوصا که طرفهام کسايی هستن که خيلی براشون احترام قائلم.
    يه خواهشم ازت داشتم ميخواستم ازت بخوام يه پست بزنی در مورد اينکه به نظرت چه طور ميشه به يه مرد اعتماد کرد مخصوصا وقتی قرار مدت زيادی هم ازش دور باشي (ميدونم که بيربط بود ببخشيد ولی دوست دارم نظرت رو بدونم)


  48. شهرام در 08/18/08 گفت :

    سلام ويلي عزيز
    بجاي ديگران تصميم گرفتن يعني از بين بردن حق طرف در مورد اون تصميم ، و اين يعني يه جور حق كشي.
    مخالفت كردن و بقول تو جنگيدن ، اونم از نوع منطقي ، طوريكه طرف احساس ناراحتي نكنه ، يه هنر بزرگيه.


  49. شهرام در 08/18/08 گفت :

    با اجازه لينكت كردم.


  50. baran در 08/18/08 گفت :

    #applause سلام همیشه میخواستم بنویسم ولی نمیومدم گمت کردم خوب مینویسی زیاد نمیتونم چیزی بگم تازه کارم تنهام نذارید منم بازی یه ۱۰سالی هست ام اس دارم حالم ولی خوبه دیگه بزرگ شدم به من سر بزنید یه کم خستم یه کم هم گم شدم منتظرم


  51. سمیرا در 08/18/08 گفت :

    سلام ویولت عزیز
    آخ عزیزم این پستت داغ دل خیلیاست.
    معمولا این دخالتها از طرف خانواده ها هست. زمانیکه پای شعار پیش میاد، همه روشنفکرانه به آزادی عمل و اندیشه افراد احترام می ذارن و جز انسانیت چیزی رو قبول نمی کنن.
    اما یک ضرب المثل هست که «اوناییکه لالایی بلدند خوابشون نمی بره».
    پای عمل که برسه اون آدمای روشنفکر تبدیل می شن به آدمای خودخواهی که فکر می کنن با 26 سال سن هنوز بچه ای، نمی فهمی، می خوان گولت بزنن و تو نمی فهمی و اونا می فهمن و آخرشم همه این دخالتا رو به خاطر دلسوزی و دوست داشتن زیادیشونه توجیح می کنن.
    ویولت عزیز وقتی اونایی که دخالت می کنند پدر و مادرت باشن، چه جوری می شه جنگید در حالیکه نه سیخ بسوزه نه کباب.
    وقتی می خوای واسه زندگیت خودت تصمیم بگیری اما فکر می کنند هنوز تو خودت برای زندگیت مهمترین فرد جهت تصمیم گیری نیستی ….؟