نگاه عمیق

با دقت بيشتري تو ايينه به خودم خيره مي شم ……….. اين خط عميق بين دو ابرو کي ايجاد شد؟ چطور متوجه نشدم؟ چيزي رو که مطمئنم اينه که در اثر اخم کردن ايجاد نشده ! من و اخم؟ نه ! امکان نداره. پس چي؟
يادم ميره به سالهاي گذشته. حالا ديگه مطمئنم … منبع ايجاد اين خط عميق چيه!.
اين سالها عميق فکر کردم.
اين سالها عميق درد کشيدم …
… و اين سالها عميق نگاه کردم.


نظرات شما


  1. چه توجیه قشنگی برای خط بین ابروهات پیدا کردی…اما من مطمینم اگر خودم یک روزی خطی بین ابروهایم ببینم دلیل اصلی اش به خاطر اخم کردن زیاد است . : /


  2. فرزام در 08/05/07 گفت :

    اين سالها عميق درد کشيدم … عالی بود ویولت. من هیچوقت از این وبلاگ نا امید نشدم. اونم نصییحت نبودا خانوم. مارو چه به نصيحت شما. فقط نمی تونم تحمل کنم يکی واسه ويولت … می فهمی که؟! می دونم که می فهمی#flower #smile


  3. بب در 08/05/07 گفت :

    خیلی عالی بود
    ؛عمیق فکر کردم؛
    ای کاش همه این طور بودند#flower


  4. آتی در 08/05/07 گفت :

    ويلی بانو….تو می تونی…همه دردها رو به خنده تبديل کنی…تويی که من میشناسم….هر چند تو من رو نمی شناسی…سالهاست که روحيه ات عاليهههههههههههههههه#heart #heart #heart #heart


  5. می بينی ويولت عزيز . ما تنها زمانی به هستی و وجود چيزی واقف می شويم که با آن پديده دچار زاويه شويم. تو بعنوان يک انسان و بعد يک زن و بعدتر يک موجود آگاه و حساس در حال فراق و فراروی از جسم ات ، بیشتر از هر کس دیگری ببینده و غمخوار تن ات شده ای.با گریه اش می گریی و با خنده اش ،لبخند زنان سر می جنبانی. انگار که تو تنها کسی هستی که جسم داری. که دست داری.پا و چشم. برای همین ما تو را می بینیم. در اتاق . در خواب. در آشپز خانه. در خلوتت با آن مرد ارجمند امید عزیز. روح تو مثل یک مادر مهربان ، دست و پا و بازو و چشم و … قشنگ و آسیب دیده ات را به آغوش گرفته و هر ساعت و هر دقیقه تب و تاب و تغییرات اش را زیر نظر دارد. این روح از هم ستلان اش بزرگتر می شود چون عاشق تن است. چون جای خودش وجای جسم همزمان زندگی می کند. عاشق کالبدی است که او را در بر گرفته. نوازشش می کند و برای تب هایش دل می سوزاند.
    ویولت تو و شاید من و شاید دیگری ، روز مره نمی نویسیم. فقط از تن نمی نویسیم. ما داریم جهان بینی درد و بیماری و زندگی در سایه ی زندگی را در متن و به سادگی عرضه می کنیم. این را آیا کسی در این صفحه ی بنفش می فهمد؟
    *************************
    #flower


  6. الناز در 08/05/07 گفت :

    سلام
    از روحيت و شيوه ی نوشتنت خيلی خوش مياد. دارم آرشيوت رو کامل ميخونم.خيلی برام جالبه.


  7. سينا در 08/05/07 گفت :

    اين چيزا رو تو فضاي عمومي نگو چون باعث شادي دشمنان ميشه #grin
    #heart #flower
    ************************
    اگه می خواستم به این چیزا فکر کنم خیلی مواردی که نوشتم باید سانسور می کردم#winking


  8. مرضیه در 08/05/07 گفت :

    درسته که سختیهای روزگار اثرشو بر جسممون میگذاره اما به نظرم مهم روح و اون بُعد معنوی انسانه که مهمه و باید همیشه شاداب و استوار باشه تا انسان رو حفظ کنه…#smile #flower


  9. ستاره در 08/05/07 گفت :

    سلام#heart
    خط تجربه هايی که تو اين سالها به سختی بدست آوردی #flower


  10. شيوا در 08/05/07 گفت :

    خيلی توصيف قشنگی بود#flower


  11. آيدا در 08/05/07 گفت :

    عميق فکر کردن! شايد ..
    البته گذر سالها هم هست #winking


  12. ساتين در 08/05/07 گفت :

    من که هيچ خطی روی صورت قشنگت نمی بينم
    ويولت حتما با کرم ماساژش بده و بهتره يه مدت از چسب ضد چروک استفاده کنی
    می بينی چقدر به اين قضيه احساسی و عميق نگاه می کنم؟
    #grin #winking


  13. ايليا در 08/05/07 گفت :

    سلام
    عميق فکر کردم …هومم !!
    عميق درد کشيدم …هوممم!!!
    عميق نگاه کردم ….. هومممم!!!
    اوهوممم … همه این حرفها قبول ولی یه واقعیت هم وجود داره اونم اینه که بالاخره عمره که میگذره نمیشه جلوش رو گرفت…میشه ؟؟ پس زبادهم مثلا به گذشته نگاه نکن اینجوری نگاه کن که شاید با این خط عمیق خوش تیپ تر شده باشی .
    من که فکر میکنم هرچی هم بخواهیم فراموش کنیم چند سالمونه باز هم ممکن نیست حتی اگه تمام آینه های دور و برمون رو هم بشکنیم با مردمک چشمهای مردم که نمی تونیم در بیافتیم.
    عمه شدن خرج داره اونم از جیب مبارک نیست بلکه از عمر عزیز است
    (عجب چیزی گفتیم ها!!)


  14. m.e.f در 08/05/07 گفت :

    کاش من هم می تونستم اخم نکنم.
    نگاه عميق و فکر عميقت رو علاوه بر بین دو ابروت می توان در لابه لای نوشته هات هم پيدا کرد.


  15. و البته عميق زندگي كرده ايد …#flower #applause


  16. ژاله در 08/05/07 گفت :

    چون رو فاز منفی هستم و دام گوله گوله اشک می ريزم نظری نميدم در مورد نوشته تون.چون اونچه که مسلمه اينه که اين نوشته از روی نا اميدی نيست.
    تو اوج ناراحتی تنها راهی که به ذهنم رسيد سر زدن به اينجا بود.
    دوستتون دارم#flower


  17. مريم در 08/05/07 گفت :

    #hug #flower


  18. مهسا در 08/05/07 گفت :

    اين سال ها عميق حس کردی
    اين سالها عميق نوشتی#heart #kiss


  19. پ از نپتون در 08/05/07 گفت :

    اين پست شما منو ياد اوشين انداخت


  20. شيما در 08/05/07 گفت :

    ويولت جان من از طريق وبلاگ آقای هاشمی با وبلاگت آشنا شدم .
    وقتی مطالب رو می خوندم دروغ چرا ناخورآگاه اشک از چشمام جاری شد#blush نه به خاطر تو بلکه به خاطر خودم و بی فکريهام و اينکه برای سلامتيم و زندگی ام ارزش قايل نيستم#brokenheart
    به خاطر روحیه و طرز فکرت ستایشت می کنم و برات آرزوی خوشبختی و هر آنچه دل بزرگت می خواد رو می کنم
    به هر حال آرزو می کنم که يه بار ببينمت وقتی که به آرزوهات رسيدی
    ********************
    #flower


  21. لیلا در 08/05/07 گفت :

    این خط عمیق قابل ستایشه ویولت عزیزم . رد پای سال ها زندگی پربار #heart


  22. ساناز در 08/05/07 گفت :

    salam vili jonam,,,omidvram khub bashi,,,,mishe lotf koni va time @date on posty ro ke darbarye jomalate afrade famouse nevehste bdeoi behem bedi,,,,nemitunam peydash konam,,,,mamanon msiham,,,
    **********************
    واقعا پیداش نکردی؟ یا اصن نگشتی؟#thinking
    http://violet.special.ir/archives/2008/05/
    many_mottoes_of_famous_people.html


  23. روح الله در 08/05/07 گفت :

    درسته که اون خط نشان دهنده خیلی از سختیهاست اما اینکه هنوز اجازه ندادی او خط در روحیه ات ایجاد بشه اهمیت داره، که مطمئنم این روحیه ای که تو داری هیچ وقت خط خطی نمیشه و مثل همیشه پرانرژی میمونه…#smile #flower #flower


  24. مهزاد در 08/05/07 گفت :

    زندگی در سطح برگزار نشده …خيلی خوبه !#smile


  25. Darya در 08/05/07 گفت :

    dooste aziz khanoome sabeti goftand:een ro kasi dar een safeyeh banafsh mifahmeh?…ghashang goftand baleh man ke kamelan mifahmam hese een safharo va hese zendegi ro dar een safheh dar kenareh jesmi ke nasazegari mikoneh…#flower …baadam vili jan khodam dochareh bohraneh 35 shodam!!khodamo ba dghat 2 ayneh mibinam sakhteh ghabool konam digeh mesleh 25 salegi nistam!gahi ye joori misham,chareh chiyeh?


  26. و به خودمان تبريک ميگوييم برای اکتشاف نام وصچف که لحظه به لحظه عينی‌تر و ملموس‌تر ميشود. پیش به سوی لقب جدیده وصخچف(خ به مصداق خیلی) #tongue


  27. شقایق در 08/05/07 گفت :

    من از بس خندیدم کنار چشمام خیلی وقته که خط افتاده.#laugh


  28. چنگ و عود در 08/05/07 گفت :

    ازت خواستم وبلاگم رو بخونی نيومدی#nottalking


  29. آذین در 08/05/07 گفت :

    دنبال یه جمله ی خوب واسه توصیف حسی که بهم دست داد بعد خوندن نوشته هات می گردم ولی پیدا نمی کنم #sad
    پس این دو کلمه ی ساده رو می گم
    خسته نباشی
    ویولت عزیزم


  30. حسن در 08/05/07 گفت :

    سلام عليكم
    بسيار عالي، من هم درباره ي شكمم همين عقيده رو دارم!


  31. #sad #sad


  32. bilbo در 08/05/07 گفت :

    سلام خانمی#kiss حال خط بین ابروت چطوره؟#thinking سلام منم بهش برسون#grin یه میل برات دارم.#party
    در ضمن خودشم اصن ناراحت نکن#laugh یا حق#hand


  33. آذین در 08/05/07 گفت :

    ویلییییی من عاشقتم… بابا این جملات قصارو از کجا میاری ملتو داغون می کنی؟؟؟؟ داغونم کردیییییییی…. عاشقتممممم#hug #eyelash


  34. خانوم ميم در 08/05/07 گفت :

    چه تعبير زيبايی


  35. آنارام در 08/05/07 گفت :

    #grin
    فوق العاده اس #smug
    تو رو نميدونم ولی من وقتای ميخندم هم يه خط نازک ميافته بينه ابروهام
    ولی فکر نکنم اگه جات ميبودم دليله اين خطه عميق رو خنده ميذاشتم #nottalking
    #grin
    معرکه ای به مولا
    دوست دارم
    زياد #kiss
    آنارام باشی
    #kiss #heart #kiss #heart #kiss


  36. چنگ و عود در 08/05/07 گفت :

    ممنون که اومدی
    نمی دونستم روان شناسی هم بلدی!!
    درون خشمگين ُ بی صبر ؟؟؟؟؟؟
    به هرحال اين هم نظر تو عزيزم


  37. نیلوفر در 08/05/07 گفت :

    سلام. واقعا وبلاگت خوبه. از خوندن نوشته هات لذت بردم.موفق باشی#flower #heart


  38. دليل زيبا و منطقي پيدا كردي #eyelash


  39. شقايق در 08/05/07 گفت :

    #kiss


  40. امير در 08/05/07 گفت :

    #flower


  41. probability در 08/06/07 گفت :

    http://naarenj8.persianblog.ir/post/103
    **********************
    چه شباهت غریب و دوست داشتنی#smile


  42. چنگ و عود در 08/06/07 گفت :

    می تونم لينکت کنم؟


  43. مرمرجان در 08/06/07 گفت :

    ويولتکم
    هرچی نگاه٬ فکر و درد آدمی عميقتر بشه روحش سبکتر می شه و در نهايت بی هيچ وابستگی سيال و شناور ميشه#flower


  44. گیتی در 08/06/07 گفت :

    اما من ويولت خسته شده ام… من از اين نگاه عميق … از اين فکرهای عميق… از اين خط های عميق روی پیشانی و تن و زندگی و فکر و روحم خسته شده ام… از به قول خانم ثابتی از زندگی همزمان تن و روحم با هم … از غمخوار تنم بودن خسته شده ام… دلم می خواد می شد يه جا فقط لم می دادم … نه از این لم دادن هایی که تنمون رو روی مبل لم می دادیم… لم دادنی از نوع لم دادن روح و همه ی تفس و زندگی ام و اینکه به جای من یکی دیگه تیماردار تن و جسم و حتیز فکر و روحم می شد… اما حیف که خداوند این نعمت رو به من نداده و من هیچ وقت نتونستم اون طور که خودم بهش نیاز دارم و عزیزترین کسانی که دوروبرم هستند و می دونم که گاهی چقدر دوست دارند ناز نازکردنم رو بکشند از تيمارداری شون لذت ببرم… هيچ وقت عرضه اينکه از تيمارداری عزیزایی که دوروبرم هستند استفاده کنم نداشتم… در عين حالی که بهش همیشه نياز دارم… همیشه از دریافت محبت دیگران … منو ببخش.. نشستم اينجا برات مصيبت نامه نوشتم#blush #blush شايد به خاطر اينکه اين سه چهار روز خيلی تو حال و هوای ديدنت بودم … #kiss #heart مصيبت نامه شد… چون برای ان امين بار با خوندن متنت اشک از چشام جاری شد نه به خاطر همزادپنداری های غير قابل انکار خيلی ها يا بعضی هامون با اين نگاه و حس ها.. بلکه به خاطر اين دلتنگيهای مشترکی که توی دلهای همه ما هست و حداقل مال من يکی که به کوچکترين بهانه – حتی به لطف حضور بوی شيرين سيب – دود می شه و می ره هوا… اما گاهی حتی همون بوی سيب هم با هيچ دست و پازدنی نصيب نمی شه که نمی شه… #heart


  45. بادیس در 08/06/07 گفت :

    میگم پیدا شدن ناگهانی ۴ عدد موی سفید در مساحتی کمتر از ۲۵ میلیمتر مربع روی شقیقه هم نشانه همینهایی که گفتی میتونه باشه؟